در اتفاقات اخیر در مرز دو کره دست امریکا بخوبی مشاهده می شود. امریکایی ها با همان روش قدیمی خود یعنی استفاده از نیروهای یک کشور علیه کشور دیگر ظاهر شده اند. شلیک 12 گلوله توپ از جانب کره جنوبی به خاک کره شمالی تصمیم مستقل دولت کره جنوبی نبوده زیرا مشخص است که هیت حاکمه سئول بدون دلگرمی و تکیه بر نقشه ها و وعده های امریکا در پشتیبانی از انها جرات چندانی برای مقابله با حریف دیرین خود کره شمالی که اتفاقا دارای نیروهای کثیر اماده و تسهیلات نظامی خوبی هم هست را ندارد.
امریکا دولت کره جنوبی را برای ورود به یک جنگ احتمالی بین دو کره فریب داده و تطمیع کرده است. بعید است کسی بعنوان میانجی و ناصح بتواند حاکمان کره جنوبی را متقاعد کند که در دام یک حیله بزرگ افتاده و جنگ علیه کره شمالی بی انکه برای امریکا خسارتی داشته باشد باعث تلفات و ویرانی های زیادی بین کره ای ها خواهد شد. دولت کره جنوبی نباید اخمق باشد و با طناب پوسیده کاخ سفید بدرون چاه برود.
امریکا نظامی نیست که به قول و وعده و وعید های خود پایبند باشد و کاخ سفید حتی بقدر ذره ای غم تلفات خدمتکاران خود را نخواهد خورد. انها فقط فکر سوء استفاده از امکانات و نیروهای کرده جنوبی در رویارویی با دولت پیونگ یانگ هستند. کره شمالی هم اگر خر شود پدر کره جنوبی را در خواهد اورد بویژه که گمان می رود از حمایت های نزدیک چین هم برخوردار باشد. امریکا دشمن کره شمالی است به ان دلیل که مانعی مهم در توسعه طلبی های امریکا در منطقه خاور دور محسوب می شود اما قصد دارد برای سرکوبی ان از نیروها و امکانات کره جنوبی استفاده کند.
البته ما همیشه با توسعه طلبی ها و زیاده خواهی ها خارج از قانون امریکا در دنیا علیه ملت ها و دولت های دیگر مخالف بوده ایم اما این کشورهای همجوار با دو کره در منطقه هستند که بایست در مورد این مسئله و بحران مهم در مقابل توطئه امریکا سکوت نکرده و در مسائل بنحو بهینه دخالت و وساطت سیاسی کرده و از سازمان ملل هم بخواهند که بنا به وظائف قانونی خود در دفع فتنه امریکا در ان منطقه دخالت موثر کند. منظور من بیشتر دولت چین است که نه تنها بعنوان یک قدرت اقتصادی و و نظامی در همسایگی ان کشورها بلکه بعنوان یکی از کشورهای دارای نفوذ در سازمان ملل و شورای امنیت باید از خود جربزه نشان دهد. چرا که حضور توطئه امیز امریکا در کره جنوبی و تحریک دولت ان به جنگ علیه کره شمالی در اصل خط و نشان کشیدن برای کشور چین و تهدیدی هم برای امنیت ان بشمار خواهد امد. البته دیگر کشورهایی هم که زیر پرچم امریکا نیستند و یا مخالف سیاست های شیطانی ان هستند بایست در مقابل نقشه های ضد بشری امریکا علیه کشوری مثل کره شمالی و حتی مردم کره جنوبی که قربانی جنگ خواهند شد اعلان موجودیت کنند. شاید بعد از چین روسیه هم بتواند با حمایت از بر قراری صلح بین دو کره و خارج شدن امریکا از پوست مسئولین کره جنوبی به چین پیوسته و اعتراضات رسمی خود علیه دخالت های امریکا دران منطقه را به مجامع بین المللی و کشورهای جهان ابلاغ نماید
امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
مدیران انجمن: MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
-
- پست: 103
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 229 بار
- سپاسهای دریافتی: 230 بار
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
shafagh 2 نوشته شده:در اتفاقات اخیر در مرز دو کره دست امریکا بخوبی مشاهده می شود. امریکایی ها با همان روش قدیمی خود یعنی استفاده از نیروهای یک کشور علیه کشور دیگر ظاهر شده اند. شلیک 12 گلوله توپ از جانب کره جنوبی به خاک کره شمالی تصمیم مستقل دولت کره جنوبی نبوده زیرا مشخص است که هیت حاکمه سئول بدون دلگرمی و تکیه بر نقشه ها و وعده های امریکا در پشتیبانی از انها جرات چندانی برای مقابله با حریف دیرین خود کره شمالی که اتفاقا دارای نیروهای کثیر اماده و تسهیلات نظامی خوبی هم هست را ندارد.
امریکا دولت کره جنوبی را برای ورود به یک جنگ احتمالی بین دو کره فریب داده و تطمیع کرده است. بعید است کسی بعنوان میانجی و ناصح بتواند حاکمان کره جنوبی را متقاعد کند که در دام یک حیله بزرگ افتاده و جنگ علیه کره شمالی بی انکه برای امریکا خسارتی داشته باشد باعث تلفات و ویرانی های زیادی بین کره ای ها خواهد شد. دولت کره جنوبی نباید اخمق باشد و با طناب پوسیده کاخ سفید بدرون چاه برود.
امریکا نظامی نیست که به قول و وعده و وعید های خود پایبند باشد و کاخ سفید حتی بقدر ذره ای غم تلفات خدمتکاران خود را نخواهد خورد. انها فقط فکر سوء استفاده از امکانات و نیروهای کرده جنوبی در رویارویی با دولت پیونگ یانگ هستند. کره شمالی هم اگر خر شود پدر کره جنوبی را در خواهد اورد بویژه که گمان می رود از حمایت های نزدیک چین هم برخوردار باشد. امریکا دشمن کره شمالی است به ان دلیل که مانعی مهم در توسعه طلبی های امریکا در منطقه خاور دور محسوب می شود اما قصد دارد برای سرکوبی ان از نیروها و امکانات کره جنوبی استفاده کند.
البته ما همیشه با توسعه طلبی ها و زیاده خواهی ها خارج از قانون امریکا در دنیا علیه ملت ها و دولت های دیگر مخالف بوده ایم اما این کشورهای همجوار با دو کره در منطقه هستند که بایست در مورد این مسئله و بحران مهم در مقابل توطئه امریکا سکوت نکرده و در مسائل بنحو بهینه دخالت و وساطت سیاسی کرده و از سازمان ملل هم بخواهند که بنا به وظائف قانونی خود در دفع فتنه امریکا در ان منطقه دخالت موثر کند. منظور من بیشتر دولت چین است که نه تنها بعنوان یک قدرت اقتصادی و و نظامی در همسایگی ان کشورها بلکه بعنوان یکی از کشورهای دارای نفوذ در سازمان ملل و شورای امنیت باید از خود جربزه نشان دهد. چرا که حضور توطئه امیز امریکا در کره جنوبی و تحریک دولت ان به جنگ علیه کره شمالی در اصل خط و نشان کشیدن برای کشور چین و تهدیدی هم برای امنیت ان بشمار خواهد امد. البته دیگر کشورهایی هم که زیر پرچم امریکا نیستند و یا مخالف سیاست های شیطانی ان هستند بایست در مقابل نقشه های ضد بشری امریکا علیه کشوری مثل کره شمالی و حتی مردم کره جنوبی که قربانی جنگ خواهند شد اعلان موجودیت کنند. شاید بعد از چین روسیه هم بتواند با حمایت از بر قراری صلح بین دو کره و خارج شدن امریکا از پوست مسئولین کره جنوبی به چین پیوسته و اعتراضات رسمی خود علیه دخالت های امریکا دران منطقه را به مجامع بین المللی و کشورهای جهان ابلاغ نماید
داداش فعلانه که کره جنوبی بیشترین بهره رو از متحد با وفای خودش برده..یه نگاهی به اقتصاد پویای کره جنوبی در مقابل همسایه شمالیش بندازی میبینی کی داره استفادشو میبره...
جسارتا تو دوره ای که ارتباطات اینقده شفاف و بروزه که شما از خونه ات میتونی احوالات کشورهارو رصد کنی ،،خنده داره بخوای یطرفه به قاضی بری،،
بنظر من کره جنوبی از خداشه هر روز بیشتر با کره شمالی درگیری داشته باشه ،،تا بتونه از این درگیری بیشترین بهره رو ببره..
نهایت اینکه ایکاش ماهم یه متحد اینجوری داشتیم..شما ببین متحد کره شمالی چه کشورهایی هستن و براش چی ارمغان اوردن...
ارادت
آخرین ويرايش توسط 1 on حسين لاويو, ويرايش شده در 0.
- پست: 4633
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۱۲:۴۴ ب.ظ
- محل اقامت: زمین پهناور خدا ( أرضُ الله الواسعة)
- سپاسهای ارسالی: 4725 بار
- سپاسهای دریافتی: 8755 بار
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
سلام
همه چیز رو نندازین تقصیر امریکا و صهیونیستها
شکی در پلید بودنشون نیست
اما حتی ابلیس هم اگر "فرصت" پیدا نکنه هیچ غلطی نمیتونه بکنه
کره ی شمالی و جنوبی با هم اتحاد ندارند .
از هم متنفرند و با هم دشمنند و فرصت رو برای دیگران به وجود میارند که بینشون فتنه راه بندازه و جنگ و کشتار راه بندازه
اگر اختلافی بینشون نبود کی میتونست به جون هم بندازدشون ؟
همه چیز رو نندازین تقصیر امریکا و صهیونیستها
شکی در پلید بودنشون نیست
اما حتی ابلیس هم اگر "فرصت" پیدا نکنه هیچ غلطی نمیتونه بکنه
کره ی شمالی و جنوبی با هم اتحاد ندارند .
از هم متنفرند و با هم دشمنند و فرصت رو برای دیگران به وجود میارند که بینشون فتنه راه بندازه و جنگ و کشتار راه بندازه
اگر اختلافی بینشون نبود کی میتونست به جون هم بندازدشون ؟
صرفهجویی دهها میلیونیِ هزینههای خودرو
صرفهجویی دهها میلیونیِ هزینههای زندگی
برنامههای کاربردی اندروید و اطلاعات مهمِ تنظیمات اندروید
جسارتاً آموزشتوبه به زبان ساده
توصیههای بسیار مهم امنیتی
توصیههای بسیار مهم سلامتی
سرویس و تعمیر آبگرمکن و پکیج
سیستم آبرسانی ساختمان (پمپ،مخزن،روشهاینصب،عیبیابی،تعمیر،هشدارها،توصیهها)
دوستِ عزیز،چه باور کنی چه باور نکنی چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد
همه ما آسمونی هستیم و شمارش معکوس برای بازگشتمون از همون روزِ اولِ خلقتمون شروع شده
و حسابرسیِ بسیار دقیقی هم در انتظارمون هست.
یه آسمونیِ فعال باش که امتحانِ دنیا تکرار شدنی نیست که نیست
اگه باور نمیکنی، برو همۀ ثروت و قدرت و هوش و دانش و نفوذت رو به کار بگیر
تا مانعِ پرواز بشی.
باز هم قبول نداری ؟!
این شما و این هم دنیا
صرفهجویی دهها میلیونیِ هزینههای زندگی
برنامههای کاربردی اندروید و اطلاعات مهمِ تنظیمات اندروید
جسارتاً آموزشتوبه به زبان ساده
توصیههای بسیار مهم امنیتی
توصیههای بسیار مهم سلامتی
سرویس و تعمیر آبگرمکن و پکیج
سیستم آبرسانی ساختمان (پمپ،مخزن،روشهاینصب،عیبیابی،تعمیر،هشدارها،توصیهها)
دوستِ عزیز،چه باور کنی چه باور نکنی چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد
همه ما آسمونی هستیم و شمارش معکوس برای بازگشتمون از همون روزِ اولِ خلقتمون شروع شده
و حسابرسیِ بسیار دقیقی هم در انتظارمون هست.
یه آسمونیِ فعال باش که امتحانِ دنیا تکرار شدنی نیست که نیست
اگه باور نمیکنی، برو همۀ ثروت و قدرت و هوش و دانش و نفوذت رو به کار بگیر
تا مانعِ پرواز بشی.
باز هم قبول نداری ؟!
این شما و این هم دنیا
- پست: 4389
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۱۴ ب.ظ
- محل اقامت: کرج پلاک 43!
- سپاسهای ارسالی: 6706 بار
- سپاسهای دریافتی: 12099 بار
- تماس:
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
ارتش کره جنوبی اونقدر قدرت داره در برابر ارتش پوسیده کره شمالی بدون آمریکا هم برتری کسب کنه ! واقعا تیتر گمراه کننده ایی هست تنها برتری کره شمالی داشتن سلاح هسته ایی هست
به امید نابودی هر چه سریعتر دیکتاتور وحشی کره شمالی
به امید نابودی هر چه سریعتر دیکتاتور وحشی کره شمالی
به همه سياستمداران مشکوک باش.
جکسون براون
جکسون براون
-
- پست: 252
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲, ۶:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 899 بار
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
زمانیکه ایران زیر بمباران عراق بود تنها جایی که حاضر شد به ایران موشک اسکاد بده که عراق را بزنه کره شمالی بود.پایه توسعه توان موشکی ایران همین کره شمال بوده.زمانیکه کسی حاضر به دادن این چنین فناوریهایی به ایران نبوده.حتی برخی ادعا میکنند پایه تولید زیر دریایی غدیر در ایران هم زیر دریایی کره شمالی بوده.انوقت کره جنوبی در شرایط تحریم و نه حتی جنگ حتی در ضمینه فروش محصولات خانگیش هم در ایران محدودیت ایجاد کرد و از امریکا هم در تحریم جلو زد همکاری تکنولوزیک که هیچ.
حالا یک عده عاشق چشم و ابروی مستعمره جنوبی امریکا شدند و دشمن کره شمالی.حداقل از کره شمالی یک تکنولوزی وارد ایران شد از کره جنوبی چی؟؟؟؟؟کمتر مزخرفات رسانه های غرب را بخونید بلکه توهم نزنید ارتش فکستنی جنوبی ها به تنهایی حریف یک قدرت اتمی است.اگر کره جنوبی جرات داشت ان زمان که ناو جنگیش را شمالی ها غرق کردند یک حرکی میزد.
مساله دیکتاتور بودن یا نبودن رهبران کره شمالی هم مربوط به مردم این کشور است و بهتر از دیگران می توانند در مورد سرنوشت خودشون تصمیم بگیرند بهتره عاشقان همیشه سینه چاک رزیم امریکا اینقدر مثل پیرزن های ضعیف اه و نفرین نکنند!!!
حالا یک عده عاشق چشم و ابروی مستعمره جنوبی امریکا شدند و دشمن کره شمالی.حداقل از کره شمالی یک تکنولوزی وارد ایران شد از کره جنوبی چی؟؟؟؟؟کمتر مزخرفات رسانه های غرب را بخونید بلکه توهم نزنید ارتش فکستنی جنوبی ها به تنهایی حریف یک قدرت اتمی است.اگر کره جنوبی جرات داشت ان زمان که ناو جنگیش را شمالی ها غرق کردند یک حرکی میزد.
مساله دیکتاتور بودن یا نبودن رهبران کره شمالی هم مربوط به مردم این کشور است و بهتر از دیگران می توانند در مورد سرنوشت خودشون تصمیم بگیرند بهتره عاشقان همیشه سینه چاک رزیم امریکا اینقدر مثل پیرزن های ضعیف اه و نفرین نکنند!!!
-
- پست: 3
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۱۰:۱۲ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 14 بار
- سپاسهای دریافتی: 15 بار
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
اطلاعاتی که ما ازکره شمالی داریم و به سبب اون اطلاعات داریم تصمیم میگیریم از سایت های ومنابع غربی است دولت کره یک دولت کمنیست است انتظار نداریم که اصول اسلام درآن کشور پیاده شود ولی اگر هم اشکالی یاشد باید باتوجه به شرایط خودشون سنجیده بشود
درمورد آمریکا هم که آنقدر نمونه ومثال برای دخالت وجنایت درکشورهای جهان داریم که نیازی به توضیح نیست معمولا برنامه های سیاسی آمریکا به طوری هستش که چندین سال برای تحققش زمان صرف میکنن ودر فرصت مناسب منافع خودشونو به کرسی می نشانند و در این راه هم (منافع ) کاری به تعداد کشته ها و مدل خسارت ندارن مثل هوایپمای مسافر بری ایران یا بمب اتم هیروشیما ونکازاکی یا تسلیح شیمیایی صدام یا............
به نظر من الان باید چین وروسیه بیشتر حساس باشن تا ما
درمورد آمریکا هم که آنقدر نمونه ومثال برای دخالت وجنایت درکشورهای جهان داریم که نیازی به توضیح نیست معمولا برنامه های سیاسی آمریکا به طوری هستش که چندین سال برای تحققش زمان صرف میکنن ودر فرصت مناسب منافع خودشونو به کرسی می نشانند و در این راه هم (منافع ) کاری به تعداد کشته ها و مدل خسارت ندارن مثل هوایپمای مسافر بری ایران یا بمب اتم هیروشیما ونکازاکی یا تسلیح شیمیایی صدام یا............
به نظر من الان باید چین وروسیه بیشتر حساس باشن تا ما
- پست: 1062
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲, ۷:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 6153 بار
- سپاسهای دریافتی: 3146 بار
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
امکان جنگ سخت و کشتار جمعی توی این دوکشور وجود نداره (چرا؟)
دلیلش همون نشانه گرفتن همدیگه با هزاران موشک و سلاح مسلح هست
فکر نکنید هرلحظه ممکنه حمله ای صورت بگیره و بعدش همه چی نابود میشه
مقامات دو کشور کره شمالی و جنوبی اونقدرا هم احمق نیستن که برای یک جنگ تمام عیار علیه هم آتش افروزی کنند - چرا که نتیجه دو سر باخت خواهد بود
میتونید حدس بزنید دشمنی این دو کره چه منفعتی برای سایرین داره
دلیلش همون نشانه گرفتن همدیگه با هزاران موشک و سلاح مسلح هست
فکر نکنید هرلحظه ممکنه حمله ای صورت بگیره و بعدش همه چی نابود میشه
مقامات دو کشور کره شمالی و جنوبی اونقدرا هم احمق نیستن که برای یک جنگ تمام عیار علیه هم آتش افروزی کنند - چرا که نتیجه دو سر باخت خواهد بود
میتونید حدس بزنید دشمنی این دو کره چه منفعتی برای سایرین داره
- پست: 1776
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3434 بار
- سپاسهای دریافتی: 5873 بار
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
دوستان توجه داشته باشند؛ با فرو پاشی شوروی کمونیست برای همیشه تاریخ مرد و مدفون شد و امکان وجود ان عقیده الحادی و دیکتاتوری در دنیا و بمعنای واقعی ان بهیج وجه امکانپذیر نیست چرا که اخرین رهبران بزرگ این ایدئولوژی الحادی علنا به دنیا اشتباه بودن عقیده کمونیستی، غلط بودن اساس حکومت ان و ود معنای کلی مرگ همیشگی ان را اعلان کردند. چیزهایی که امروز بنام بقایای کمونیسم یا سوسیالیسم در دنیا وجود دارد تنها پوستی از مار زهراگینی است که برای همیشه هلاک شد و یا گودال کوچک گند ابی جدا از منشاء و سرچشمه است که بزودی ان هم خواهد خشکید.
همچنین توجه داشته باشید وجود رنگ بویی از کمونیسم در کشورهایی نظیر کره شمالی یا کوبا نشانه ساده لوحی رهبران و مردم این کشورهاست که هنوز نمی خواهند نابودی ابدی کمونیسم را باور کنند و شاید تنها رشته نگهدارنده این عقیده مرده پیوند عاطفی است که از قبل بین ان مردمان و رهبران انها وجود داشته که بیشتر ناشی از حس ملیتی و ارق ملی است و نه عقیده کمونیستی.
گورباچف اولین رهبر ایدئولوژیکی و حکومتی کمونیسم بود که به خطا و اشتباه بودن ان و عدم توان استقامت اش برای ادامه حیات در مقابل حقایق و واقعیت ها پی برد و امام خمینی (ره) با علم به این واقعیت و دانستن نزدیک بودن مرگ همیشگی کمونیسم نامه ای به گورباچف نوشت و فنای کمونیسم
را به وی خبر داد که در اینجا مشاهده میفرمایید:
متن نامه امامخمینی به این شرح است:(1) بسماللهالرحمنالرحیم جناب آقای گورباچف! صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی با امید خوشبختی و سعادت برای شما و ملت شوروی، از آنجا كه پس از روی كار آمدن شما چنین احساس میشود كه جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان، خصوصاً در رابطه با مسائل شوروی، در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار گرفتهاید، و جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاكم بر جهان گردد، لازم دیدم نكاتی را یادآور شوم. هر چند ممكن است حیطه تفكر و تصمیمات جدید شما تنها روشی برای حل معضلات حزبی و در كنار آن حل پارهای از مشكلات مردمتان باشد، ولی به همین اندازه هم شهامت تجدیدنظر در مورد مكتبی كه سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود قابل ستایش است. و اگر به فراتر از این مقدار فكر میكنید، اولین مسألهای كه مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد این است كه در سیاست اسلاف خود دایر بر «خدازدایی» و «دینزدایی» از جامعه، كه تحقیقاً بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیكر مردم كشور شوروی وارد كرده است، تجدیدنظر نمایید؛ و بدانید كه برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست. البته ممكن است از شیوههای ناصحیح و عملكرد غلط قدرتمندان پیشین كمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید، ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههای كور اقتصادی سوسیالیسم و كمونیسم را با پناه بردن به كانون سرمایهداری غرب حل كنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نكردهاید، كه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران كنند؛ چرا كه امروز اگر ماركسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شكل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است. جناب آقای گورباچف باید به حقیقت رو آورد. مشكل اصلی كشور شما مسئله مالكیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشكل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشكلی كه غرب را هم به ابتذال و بنبست كشیده و یا خواهند كشید. مشكل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است. جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است كه از این پس كمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو كرد؛ چرا كه ماركسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا كه مكتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، كه اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد. حضرت آقای گورباچف، ممكن است شما اثباتاً در بعضی جهات به ماركسیسم پشت نكرده باشید و از این پس هم در مصاحبهها اعتقاد كامل خودتان را به آن ابراز كنید؛ ولی خود میدانید كه ثبوتاً اینگونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به كمونیسم زد؛ و شما دومین و علیالظاهر آخرین ضربه را بر پیكر آن نواختید. امروز دیگر چیزی به نام كمونیسم در جهان نداریم. ولی از شما جداً میخواهم كه در شكستن دیوارهای خیالات ماركسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا كنید كه آخرین لایههای پوسیده هفتاد سال كژی جهان كمونیسم را از چهره تاریخ و كشور خود بزدایید. امروز دیگر دولتهای همسو با شما كه دلشان برای وطن و مردمشان میتپد هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینی و رو زمینی كشورشان را برای اثبات موفقیت كمونیسم، كه صدای شكستن استخوانهایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف كنند. آقای گورباچف وقتی از گلدستههای مساجد بعضی از جمهوریهای شما پس از هفتاد سال بانگ «اللهاكبر» و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد كنم كه بار دیگر به دو جهانبینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهانبینی خویش را «حس» دانسته و چیزی را كه ماده ندارد موجود نمیدانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت، را یكسره افسانه میدانند. در حالی كه معیار شناخت در جهانبینی الهی اعم از «حس و عقل» میباشد، و چیزی كه معقول باشد داخل در قلمرو علم میباشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی كه ماده ندارد، میتواند موجود باشد. و همانطور كه موجود مادی به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متكی است. قرآن مجید اساس تفكر مادی را نقد میكند، و به آنان كه بر این پندارند كه خدا نیست و گرنه دیده میشد. لن نومنلك حتی نریالله جهره(2) میفرماید: لاتدركه الابصار و هو یدرك الابصار و هو اللطیفالخبیر.(3) از قرآن عزیز و كریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، كه از نظر شما اول بحث است، اصولاً میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه، بخصوص فلاسفة اسلامی، بیندازم. فقط به یكی ـ دو مثال ساده و فطری و وجدانی كه سیاسیون هم میتوانند از آن بهرهای ببرند بسنده میكنم. این از بدیهیات است كه ماده و جسم هر چه باشد از خود بیخبر است. یك مجسمه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی كه به عیان میبینیم كه انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است. میداند كجاست؛ در محیطش چه میگذرد؛ در جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است كه فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمیمیرد و باقی است. انسان در فطرت خود هر كمالی را به طور مطلق میخواهد. و شما خوب میدانید كه انسان میخواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتی كه ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است كه همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان میخواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. اصولاً اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینهها تحقیق كنید، میتوانید دستور دهید كه صاحبان اینگونه علوم علاوه بر كتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشتههای فارابی(4) و بوعلیسینا(5) ـ رحمتالله علیهما ـ در حكمت مشاء مراجعه كنند، تا روشن شود كه قانون علیت و معلولیت كه هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراك معانی كلی و نیز قوانین كلی كه هرگونه استدلال بر آن تكیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به كتابهای سهروردی(6) ـ رحمتالله علیه ـ در حكمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح كنند كه جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صرف كه منزه از حس میباشد نیازمند است؛ و ادراك شهودی ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است. از اساتید بزرگ بخواهید تا به حكمت متعالیه صدرالمتألهین(7) ـ رضوانالله تعالی علیه و حشرهالله معالنبیین والصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد كه: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده؛ و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد. دیگر شما را خسته نمیكنم و از كتب عرفا و بخصوص محیالدین ابنعربی(8) نام نمیبرم؛ كه اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را كه در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توكل به خدا از عمق لطیف باریكتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون این سفر آگاهی از آن امكان ندارد. جناب آقای گورباچف اكنون بعد از ذكر این مسائل و مقدمات، از شما میخواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص كنید. و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، كه به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است كه میتواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد و گره مشكلات اساسی بشریت را باز نماید. نگرش جدی به اسلام ممكن است شما را برای همیشه از مسئله افغانستان و مسائلی از این قبیل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان كشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریك میدانیم. با آزادی نسبی مراسم مذهبی در بعضی از جمهوریهای شوروی، نشان دادید كه دیگر اینگونه فكر نمیكنید كه مذهب مخدر جامعه است.(9) راستی مذهبی كه ایران را در مقابل ابرقدرتها چون كوه استوار كرده است مخدر جامعه است؟ آیا مذهبی كه طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟ آری، مذهبی كه وسیله شود تا سرمایههای مادی و معنوی كشورهای اسلامی و غیراسلامی، در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد كشد كه دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلكه مذهبی است كه مردم ما آن را «مذهب امریكایی» مینامند. در خاتمه صریحاً اعلام میكنم كه جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی میتواند خلأ اعتقادی نظام شما را پر نماید. و در هر صورت، كشور ما همچون گذشته به حسن همجواری روابط متقابل معتقد است و آن را محترم میشمارد. والسلام علیمناتبع الهدی. 11/10/67 روحالله الموسویالخمینی
بهرحال خواستم دوستان گرامی توجه فرمایند، کمونیسم از همان زمان بطور کل از صفحه روزگار محو شد و درست چند مدت بعد از پیام مهم و تاریخی امام حکومت شوروی یعنی سقر جهنم کمونیسم از هم متلاشی گردید.
لذا اگر چه در کشورهایی نظیر کره شمالی و یا کوبا هنوز نامی از کمونیست و یا تشکیلاتی منزوی از سوسیالیسم وجود دارد اما ان در حقیقت تصویری موهوم و بقایایی انگاره ای از سلطنت هیولای کمونیسم است که بمعنای واقعی ان برای همیشه هلاک گردید و انچه امروز باعث پیوند و اتحاد مردم این دو کشور با رهبرانشان و حس دفاع در مقابل نیروهای خارجی می شود در اصل حس ملی و ملیتی انها است.
همچنین توجه داشته باشید وجود رنگ بویی از کمونیسم در کشورهایی نظیر کره شمالی یا کوبا نشانه ساده لوحی رهبران و مردم این کشورهاست که هنوز نمی خواهند نابودی ابدی کمونیسم را باور کنند و شاید تنها رشته نگهدارنده این عقیده مرده پیوند عاطفی است که از قبل بین ان مردمان و رهبران انها وجود داشته که بیشتر ناشی از حس ملیتی و ارق ملی است و نه عقیده کمونیستی.
گورباچف اولین رهبر ایدئولوژیکی و حکومتی کمونیسم بود که به خطا و اشتباه بودن ان و عدم توان استقامت اش برای ادامه حیات در مقابل حقایق و واقعیت ها پی برد و امام خمینی (ره) با علم به این واقعیت و دانستن نزدیک بودن مرگ همیشگی کمونیسم نامه ای به گورباچف نوشت و فنای کمونیسم
را به وی خبر داد که در اینجا مشاهده میفرمایید:
متن نامه امامخمینی به این شرح است:(1) بسماللهالرحمنالرحیم جناب آقای گورباچف! صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی با امید خوشبختی و سعادت برای شما و ملت شوروی، از آنجا كه پس از روی كار آمدن شما چنین احساس میشود كه جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان، خصوصاً در رابطه با مسائل شوروی، در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار گرفتهاید، و جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاكم بر جهان گردد، لازم دیدم نكاتی را یادآور شوم. هر چند ممكن است حیطه تفكر و تصمیمات جدید شما تنها روشی برای حل معضلات حزبی و در كنار آن حل پارهای از مشكلات مردمتان باشد، ولی به همین اندازه هم شهامت تجدیدنظر در مورد مكتبی كه سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود قابل ستایش است. و اگر به فراتر از این مقدار فكر میكنید، اولین مسألهای كه مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد این است كه در سیاست اسلاف خود دایر بر «خدازدایی» و «دینزدایی» از جامعه، كه تحقیقاً بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیكر مردم كشور شوروی وارد كرده است، تجدیدنظر نمایید؛ و بدانید كه برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست. البته ممكن است از شیوههای ناصحیح و عملكرد غلط قدرتمندان پیشین كمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید، ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههای كور اقتصادی سوسیالیسم و كمونیسم را با پناه بردن به كانون سرمایهداری غرب حل كنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نكردهاید، كه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران كنند؛ چرا كه امروز اگر ماركسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شكل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است. جناب آقای گورباچف باید به حقیقت رو آورد. مشكل اصلی كشور شما مسئله مالكیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشكل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشكلی كه غرب را هم به ابتذال و بنبست كشیده و یا خواهند كشید. مشكل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است. جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است كه از این پس كمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو كرد؛ چرا كه ماركسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا كه مكتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، كه اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد. حضرت آقای گورباچف، ممكن است شما اثباتاً در بعضی جهات به ماركسیسم پشت نكرده باشید و از این پس هم در مصاحبهها اعتقاد كامل خودتان را به آن ابراز كنید؛ ولی خود میدانید كه ثبوتاً اینگونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به كمونیسم زد؛ و شما دومین و علیالظاهر آخرین ضربه را بر پیكر آن نواختید. امروز دیگر چیزی به نام كمونیسم در جهان نداریم. ولی از شما جداً میخواهم كه در شكستن دیوارهای خیالات ماركسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا كنید كه آخرین لایههای پوسیده هفتاد سال كژی جهان كمونیسم را از چهره تاریخ و كشور خود بزدایید. امروز دیگر دولتهای همسو با شما كه دلشان برای وطن و مردمشان میتپد هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینی و رو زمینی كشورشان را برای اثبات موفقیت كمونیسم، كه صدای شكستن استخوانهایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف كنند. آقای گورباچف وقتی از گلدستههای مساجد بعضی از جمهوریهای شما پس از هفتاد سال بانگ «اللهاكبر» و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد كنم كه بار دیگر به دو جهانبینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهانبینی خویش را «حس» دانسته و چیزی را كه ماده ندارد موجود نمیدانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت، را یكسره افسانه میدانند. در حالی كه معیار شناخت در جهانبینی الهی اعم از «حس و عقل» میباشد، و چیزی كه معقول باشد داخل در قلمرو علم میباشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی كه ماده ندارد، میتواند موجود باشد. و همانطور كه موجود مادی به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متكی است. قرآن مجید اساس تفكر مادی را نقد میكند، و به آنان كه بر این پندارند كه خدا نیست و گرنه دیده میشد. لن نومنلك حتی نریالله جهره(2) میفرماید: لاتدركه الابصار و هو یدرك الابصار و هو اللطیفالخبیر.(3) از قرآن عزیز و كریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، كه از نظر شما اول بحث است، اصولاً میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه، بخصوص فلاسفة اسلامی، بیندازم. فقط به یكی ـ دو مثال ساده و فطری و وجدانی كه سیاسیون هم میتوانند از آن بهرهای ببرند بسنده میكنم. این از بدیهیات است كه ماده و جسم هر چه باشد از خود بیخبر است. یك مجسمه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی كه به عیان میبینیم كه انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است. میداند كجاست؛ در محیطش چه میگذرد؛ در جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است كه فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمیمیرد و باقی است. انسان در فطرت خود هر كمالی را به طور مطلق میخواهد. و شما خوب میدانید كه انسان میخواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتی كه ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است كه همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان میخواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. اصولاً اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینهها تحقیق كنید، میتوانید دستور دهید كه صاحبان اینگونه علوم علاوه بر كتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشتههای فارابی(4) و بوعلیسینا(5) ـ رحمتالله علیهما ـ در حكمت مشاء مراجعه كنند، تا روشن شود كه قانون علیت و معلولیت كه هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراك معانی كلی و نیز قوانین كلی كه هرگونه استدلال بر آن تكیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به كتابهای سهروردی(6) ـ رحمتالله علیه ـ در حكمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح كنند كه جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صرف كه منزه از حس میباشد نیازمند است؛ و ادراك شهودی ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است. از اساتید بزرگ بخواهید تا به حكمت متعالیه صدرالمتألهین(7) ـ رضوانالله تعالی علیه و حشرهالله معالنبیین والصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد كه: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده؛ و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد. دیگر شما را خسته نمیكنم و از كتب عرفا و بخصوص محیالدین ابنعربی(8) نام نمیبرم؛ كه اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را كه در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توكل به خدا از عمق لطیف باریكتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون این سفر آگاهی از آن امكان ندارد. جناب آقای گورباچف اكنون بعد از ذكر این مسائل و مقدمات، از شما میخواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص كنید. و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، كه به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است كه میتواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد و گره مشكلات اساسی بشریت را باز نماید. نگرش جدی به اسلام ممكن است شما را برای همیشه از مسئله افغانستان و مسائلی از این قبیل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان كشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریك میدانیم. با آزادی نسبی مراسم مذهبی در بعضی از جمهوریهای شوروی، نشان دادید كه دیگر اینگونه فكر نمیكنید كه مذهب مخدر جامعه است.(9) راستی مذهبی كه ایران را در مقابل ابرقدرتها چون كوه استوار كرده است مخدر جامعه است؟ آیا مذهبی كه طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟ آری، مذهبی كه وسیله شود تا سرمایههای مادی و معنوی كشورهای اسلامی و غیراسلامی، در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد كشد كه دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلكه مذهبی است كه مردم ما آن را «مذهب امریكایی» مینامند. در خاتمه صریحاً اعلام میكنم كه جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی میتواند خلأ اعتقادی نظام شما را پر نماید. و در هر صورت، كشور ما همچون گذشته به حسن همجواری روابط متقابل معتقد است و آن را محترم میشمارد. والسلام علیمناتبع الهدی. 11/10/67 روحالله الموسویالخمینی
بهرحال خواستم دوستان گرامی توجه فرمایند، کمونیسم از همان زمان بطور کل از صفحه روزگار محو شد و درست چند مدت بعد از پیام مهم و تاریخی امام حکومت شوروی یعنی سقر جهنم کمونیسم از هم متلاشی گردید.
لذا اگر چه در کشورهایی نظیر کره شمالی و یا کوبا هنوز نامی از کمونیست و یا تشکیلاتی منزوی از سوسیالیسم وجود دارد اما ان در حقیقت تصویری موهوم و بقایایی انگاره ای از سلطنت هیولای کمونیسم است که بمعنای واقعی ان برای همیشه هلاک گردید و انچه امروز باعث پیوند و اتحاد مردم این دو کشور با رهبرانشان و حس دفاع در مقابل نیروهای خارجی می شود در اصل حس ملی و ملیتی انها است.
- پست: 4389
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۱۴ ب.ظ
- محل اقامت: کرج پلاک 43!
- سپاسهای ارسالی: 6706 بار
- سپاسهای دریافتی: 12099 بار
- تماس:
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
اینکه یک کشور حاضر شده از ما حمایت کنه دلیل بر خوبیشون نیست و بازم توجیحی بر جو دیکتاوری و خفقان در اونجا نیست
به همه سياستمداران مشکوک باش.
جکسون براون
جکسون براون
-
- پست: 252
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲, ۶:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 588 بار
- سپاسهای دریافتی: 899 بار
Re: امریکا دارد عمدا بین دو کره جنگ بپا می کند
اینکه هر کشوری دشمن امریکا و سیاست های توسعه طلبانه غرب هم باشه دلیل بر دیکتاتور و خفقان زده بودنش نیست!!!اگر به دیکتاتوری باشه امریکا از همه دیکتاتورتره.چنانکه رسما اعلام میکنه دیگران باید به قواعد و اصولی که ما به ان پایبندیم معتقد باشه و اجراش کنه در غیر اینصورت ناقض حقوق بشره و انواع بلاهایی که به این بهانه سرش میارند.جلوگیری از فروش و انتقال دارو و بنزین به کشورهای مخالف تا با به قیمت نابودی بخش از مردمان یک سرزمین حکومت انجا را وادار به پذیرش خواسته های نامشروعش کنه.و از این مثال ها زیاد است.سالها است ایران بخاطر نپذیرفتن حقوق هم جنس بازان داره محکوم میشه شانتاز تبلیغاتی علیهش راه انداختن!!!
اما جایی نمیبینیم برخی سینه چاکان کشور دوت و برادر اما تهدید کننده و تحریم کننده ایران بیاناتی بفرمایند.همانطور که گفتم ملاک دیکتاتور بودن یا نبودن یک حکومت را ملت ان سرزمین مشخص میکنند هر وقت لازم باشه تصمیم میگرند به امریکا و رسانه هاش هم ربطی نداره .نیاز نیست برخی ترجمه فارسی ادعاهای اینها را مدام تکرار کنند مخصوصا اگر حداقل خیری از این کشور مورد نظر به ایرانیان رسیده باشه!!
اما جایی نمیبینیم برخی سینه چاکان کشور دوت و برادر اما تهدید کننده و تحریم کننده ایران بیاناتی بفرمایند.همانطور که گفتم ملاک دیکتاتور بودن یا نبودن یک حکومت را ملت ان سرزمین مشخص میکنند هر وقت لازم باشه تصمیم میگرند به امریکا و رسانه هاش هم ربطی نداره .نیاز نیست برخی ترجمه فارسی ادعاهای اینها را مدام تکرار کنند مخصوصا اگر حداقل خیری از این کشور مورد نظر به ایرانیان رسیده باشه!!