آرایش سیاسی مجلس دهم براساس نتایج رسمی انتخابات

[bamn]

  با سلام .
  
  
  
  تا این لحظه براساس اطلاعیه های رسمی منتشر شده از سوی ستاد انتخابات وزارت کشور ، نتایج قطعی شمارش آرا در 29 حوزه انتخابی در سراسر کشور اعلام شده است . با بررسی جناح بندی افرادی که در این 29 حوزه برگزیده شده اند (در پنح حوزه انتخابات به دور دوم کشیده شده است) به نظر می رسد رقابت تنگانگی بین جناح های اصولگرا و اصلاح طلب در جریان است و احتمالاً هیچ یک از دو طرف قادر به کسب اکثریت مطلق نخواهند بود . بر این اساس در این 29 حوزه (که همگی حوزه های تک نماینده هستند) ، 9 نفر از جریان اصولگرا و 7 نفر از جریان اصلاح طلب می باشند و 3 نفر هم به عنوان افراد مستقل معرفی شده اند . در 5 حوزه ای که به دور دوم کشیده شده اند اگر به هر یک از نامزدهای راه یافته به دور دوم مقادر 0.5 را تخصیص دهیم ، اصولگرایان شانس کسب 2 کرسی و اصلاح طلبان و مستقل ها هر کدام شانس کسب 1.5 کرسی را دارند .   
  بنابراین تا اینجا اصولگرایان با 9+2 کرسی اول هستند و اصلاح طلبان با 7+1.5 کرسی دوم می باشند و نمایندگان مستقل که معمولاً بعد از راه یافتن به مجلس به یکی از این دو جریان گرایش پیدا می کنند 3+1.5 کرسی را کسب کرده اند .
  
  
  
  این مطلب با اعلام بیشتر نتایج انتخابات به روز خواهد شد ...
  

[Java]

تا این لحظه طبق اطلاع من.....از مجموع حدود 160کرسی مجلس!!!! و طبق آمار غیر رسمی و تایید نشده!!!

60 در صد ...اصول گرا
30 در صد... اصلاح طلب و اعتدالی
10 در صد .... مستقل

فکر نمیکنم مجلس خوبی از آب دربیاد.... با آمدن آرای شهرهایی مثل تهران و سنگین تر شدن کفه اصلاح طلبان... وضعیت حدود 50 - 50 برای طرفین میشه.... و خوب هر روز باید جنگ و دعوای حضرات رو توی مجلس تماشا کنیم!!!!

دولت روی این مجلس حساب باز کرده بود و امید زیادی بهش داشت.... اما خوب چیزی که دوست داشت نشد!

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام
میدونین چند سال حکومت و دولت و رادیو تلوزیون از گفتن کلمه های اصلاح طلب و اصول گرا امتناع میکردند ؟
حداقل 5 سال
این کلمات اولین بار در رادیو بی بی سی و رادیو امریکا استفاده شد در اواخر دهه ی 60
نظام حتی قبول هم نداشت که چیزی به نام اصلاح طلب و اصول گرا وجود داره اما دیگه رسید به جائی که شد شتر سواری دولا دولا !!!
اون موقع بود که کم کم در بعضی روزنامه ها گهگاه از این کلمات استفاده میشد اون هم با ترس و لرز
شاید 10 سال طول کشید تا به رادیو تلوزیون اجازه داده شد که از این کلمات استفاده کنه

[bamn]

  با عرض سلام مجدد .

جناب java البته اصلاح طلبان می دانستند که امکان پیروزی در انتخابات مجلس را همانند آنچه در مجلس ششم رخ داده بود ندارند و تمام تلاشش این بود که از پیروزی چشمگیر اصولگرایان جلوگیری کنند . اصلاح طلبان همان سال 92 که مردم در کنار رای دادن به آقای روحانی برای ریاست جمهوری ، نامزدهای اصولگرا را برای انتخابات شوراها برگزیدند ، فهمیدند که دیگر آن اقبال دهه هفتاد را بین عامه مردم ندارند .

و اما ، تا این لحظه براساس اطلاعیه های ستاد انتخابات کشور نتایج نهایی 54 حوزه انتخابی شامل 57 کرسی مجلس اعلام گردیده که در مورد 12 کرسی انتخابات به دور دوم کشیده شده است . با همان فرمولی که در پست قبلی گفتم از این 57 کرسی ، سهم جریان اصولگرایان 24+5 کرسی و جریان اصلاح طلب 16+4 کرسی می باشد . 5+3 کرسی هم به نامزدهای مستقل تعلق گرفته است .   

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

توی نت یه نفر نوشته بود:
عجب انتخابات آزاد و عادلانه ای . 3000 کاندیدای اصولگرا در مقابل 300 کاندیدای اصلاح طلب . آدم یادِ ظهر عاشورا مىافته
====================
البته عددهاش درست یادم نیست اما یه چیزی شبیه همین بود که نوشتم

[Solver]

میدونین چند سال حکومت و دولت و رادیو تلوزیون از گفتن کلمه های اصلاح طلب و اصول گرا امتناع میکردند ؟
حداقل 5 سال
این کلمات اولین بار در رادیو بی بی سی و رادیو امریکا استفاده شد در اواخر دهه ی 60
نظام حتی قبول هم نداشت که چیزی به نام اصلاح طلب و اصول گرا وجود داره اما دیگه رسید به جائی که شد شتر سواری دولا دولا !!!
اون موقع بود که کم کم در بعضی روزنامه ها گهگاه از این کلمات استفاده میشد اون هم با ترس و لرز
شاید 10 سال طول کشید تا به رادیو تلوزیون اجازه داده شد که از این کلمات استفاده کنه

در کشور ما حدود 80% رسانه در اختیار اصلاح طلبان بوده و است. علت ترس و لرز نبود که این واژه ها مطرح نمیشد بلکه سیاستی بود که این دست روشنفکران اجتماعی اتخاذ کرده بودند.

کافیست مروری کنید که مردم در سالی که به خاتمی رای دادن برای ریاست جمهوری مقابلش چه کسانی بودند و البته خاتمی با نقد از چه کسانی به قدرت رسید.

و بعد از 12 سال چه کسانی در مقابل احمدی نژاد از نماینده های اصلاح طلبان (موسوی و کروبی) در کنار شیخ اصلاحات حمایت کردند... همان کسانی که خاتمی روزی در ظاهر به عنوان رقیب پیروز شده بود بر ایشان و با نقد به دولت ایشان به قدرت رسیده بود.

اگر اون روزها خیلی شفاف حرف اصلاح طلب و اصول گرا زده نمی شد چون از بازی های سیاسی اون داشت بهره برداری می شد، اما با افتادن پرده نمایش و پیدا شدن دست های متحد جمع کثیری از روشن فکران اصلاح طلب در پشت ان پرده دیگر ظرفیت استفاده از این موضوع وجود نداشت.

پس از ان دیگر رسانه ها که در کل دوران پس از انقلاب عموماً در اختیار اصلاح طلبان بوده و هست (خصوصا روزنامه ها) در این حوزه سیاست خودشان را تغییر دادن و در حقیقت اون فضاسازی مظلوم بودن دیگر جواب نمیداد چون همه خبر داشتند که چه اشخاصی در چه جایگاه هایی پشتیبان ایشان هستند و اصلا کسی تنها نیست این وسط !

در خصوص مجلس فعلی هم من فکر میکنم اکثریت به اصلاح طلبان برسد، چون نسبت آرای تهران کافیست برای برگرداندن برگ به نفع اصلاح طلبان. و در انتخابات ها معمولا بالای به 60% آرا در تهران به نفع اصلاح طلبان بوده است.


در خصوص رد صلاحیت ها، یک نگاه به فهرست انصرافی ها که کنیم بهتر می فهمیم ظهر عاشورا بوده یا باز یک پرده مظلوم نمایی تزویرانه. متاسفانه برخی افراد هستند که معنای سیاست را صرفا فریب و ریا می دانند و معتقدن هر کس فریب کار تر باشد سیاس تر است. و خوب این شاهکارها که اینجا چند موردش اشاره شد همه از سیاست هست، البته سیاست با تعریف ایشان.

--- ویرایش

البته هنوز در حوزه های مختلف از این پرده ها وجود دارد به فراوانی، یعنی کافیست برخی اصولگراها را از ساده ترین و ابتدایی ترین فیلترهای اصول گرایی رد کنید تا مشخص شود چقدر ارادتمند هستند به شیوخ اصلاح طلب، این موضوع را حتی در خصوص کسانی که رهبری مستقیماً هم انتصاب کرده است می توانید مشاهده کنید و اصلا صرف این که رهبری اون فرد را به پستی گذاشته ملاک خوبی برای اصولگرا دانستن افراد نیست. مثلا مدیر مسئول روزنامه اطلاعات اصولگراست؟ یا رئیس قوه قضاییه ما اصول گراست؟ یا ...

من اصول گرا و اصلاح طلب را اینطور تعریف می کنم "ایده آل گرا" و "منفعت طلب". این 2 عنوان مناسب تر این دو جبهه است. با این تعاریف کاملا مشخص می شود چرا شهرهای بزرگ به سمت اصلاح طلبان و شهر های کوچک تر به سمت اصولگراها متمایل هستند.

اشاره هم کنم که شخصا هیچ کدومش را درست نمی دونم و یک وقت سو برداشت نشود مثل گذشته که من طرفدار اصلاح طلبان یا اصولگراها هستم. بنده نظریات مستقل خودم را دارم و ترجیحا حزب گرایی که هیچ حتی فرد گرایی هم ندارم و موضوع محور مواضع می گیرم نسبت به افراد و احزاب.

[mj_piremard]

  با عرض سلام مجدد .

جناب java البته اصلاح طلبان می دانستند که امکان پیروزی در انتخابات مجلس را همانند آنچه در مجلس ششم رخ داده بود ندارند و تمام تلاشش این بود که از پیروزی چشمگیر اصولگرایان جلوگیری کنند . اصلاح طلبان همان سال 92 که مردم در کنار رای دادن به آقای روحانی برای ریاست جمهوری ، نامزدهای اصولگرا را برای انتخابات شوراها برگزیدند ، فهمیدند که دیگر آن اقبال دهه هفتاد را بین عامه مردم ندارند .

و اما ، تا این لحظه براساس اطلاعیه های ستاد انتخابات کشور نتایج نهایی 54 حوزه انتخابی شامل 57 کرسی مجلس اعلام گردیده که در مورد 12 کرسی انتخابات به دور دوم کشیده شده است . با همان فرمولی که در پست قبلی گفتم از این 57 کرسی ، سهم جریان اصولگرایان 24+5 کرسی و جریان اصلاح طلب 16+4 کرسی می باشد . 5+3 کرسی هم به نامزدهای مستقل تعلق گرفته است .   

با سلام اگر به صورت فله ای رد صلاحیت نمیشدن اون وقت تمام مجلس ببا اکثریت دست اصلاح طلبان میافتاد از همون چیزی که می ترسیدم شد شاید در ظاهر مجلسی میانه رو داریم ولی در اصل اصلا این جور نیست خدا میدونه این اصطکاک بین نیروها چه ضربه به کشور میزنه

[sabalan1400]

ما باید به چرخش نخبگان عادت کنیم.... لازم است تا مدیران قوی تربیت نموده و مانع از آسیب امواج سیاسی بر ابهت ملی و منافع راهبردی نظام مقدسمان شویم ... مقدس : چرا مقدس ؟ زیرا ما وارث گرانبهاترین تجربیات تاریخ هستیم که آمیخته با ایمان و معنویت و هنر است که در جای جای این جغرافیا از کویر تا جنگل و از کوهستان تا ساحل کشیده شده است.
باید میراث دار و حافظ عزت مردممان باشیم... خبری نیست از وادادگی لازم است تا نسخه های خودمان برای ثبات و پیشرفت را تدوین و عملی کنیم.

آنچه داریم بهترین است باید همت کنیم.

[bamn]

  با عرض سلام مجدد .

جناب java عزیز ، بنده با بیشتر مطالبی که عنوان کردید موافق هستم ، فقط خواستم چند نکته را ذکر کنم ؛ ما در انتخابات و رای دادن برای رسیدن به ایده آل ترین برگزیدگان ممکن (بدون در نظر گرفتن حزب و جناح) ، چندین چالش اساسی داریم ؛ نخست آینکه بسیاری از مردم هیچ شناخت و تعریف صحیحی از احزاب و بینش سیاسی نامزدها ندارند ، فقط به نام های آشنا رای می دهند . یعنی این افراد بدون اینکه در طول مدت تبلیغات تحقیق خاصی کرده باشند ، در روز رای گیری پای صندوق که می روند نگاهی به لیست کاندیداها می اندازند و فقط اسامی به آشنا باشند را در برگه رای می نویسند ، یا حتی بدتر از آن افراد زیادی (معمولاً اشخاص مسن) هنگام مراجعه به شعب اخذ رای ، تنها هدفشان رای دادن برای حمایت نظام است (که فی نفسه چیز بدی نیست!) اما بجای انداختن رای سفید به صندوق ، برگه رای خود را در اختیار افراد دیگری می گذارند تا آنها اسامی نامزدهای مورد نظر خود را در برگه بنویسند تا به زعم آن پیرمرد یا پیرزن محترم ، برگه رای هدر نشود! یکی دیگر از چالش ها ضعف حافظه کوتاه مدت جامعه است . همانطور که خودتان هم گفتید رئیس دولت اصلاحات با انتقاد از عملکرد دولت سازندگی در 2 خرداد 76 پیروز شد ، اما حالا همان شخصی که آن همه مورد انتقاد بود به سکاندار جریان اصلاحات بدل شده است ، و بسیاری از مردم اینها را فراموش کرده اند ، همانطور که فراموش کرده اند آن آقایی که الان رای اول تهران را کسب کرده در آن مناظره جنجالی سال 92 از یک طرف با لجبازی انضباط مناظره را به هم می زد و از طرف دیگر فرق بین معدن و اثر تاریخی را نمی دانست!!! و ...

اما در مورد تعریف شما از اصولگرا و اصلاح طلب هم ، چندان با این تعاریف تک کلمه ای موافق نیستم . بله ممکن است یکی از تعاریف اصولگرا بودن ایده آل گرا بودن باشد ، اما آیا یک اصلاح طلب هم نمی تواند ایده آل گرا باشد؟ در واقع فکر می کنم در اینجا کلمه آرمان گرا تعریف مناسب تری باشد تا ایده آل گرا . به این ترتیب در مقابل تعریف صحیح تر اصلاح طلبی می شود واقعیت گرا که باز هم نمی تواند بطور دقیق تعریف صحیحی باشد . و باز هم ، نمی توان همه اصولگرایان یا همه اصلاح طلبان را در یک چارچوب تعریف کرد . بنده همانقدر که عقیده دارم برخی اصولگرایان بیشتر به همان تعریف محافظه کاری رسانه های ضد انقلاب نزدیک تر هستند تا تعریف اصولگرایی ، همانقدر هم معتقدم که همه اصلاح طلبان هم منفعت طلب نیستند و بین آنها می توان تعداد زیادی از چهره های دلسوز و خادم به نظام را هم دید .

و جناب mj_piremard اگر واقعاً بر این باور هستید که رد صلاحیت های فله ای به ضرر اصلاح طلبان تمام شده ، پس باید بگویم کاملاً فریب موج رسانه ای اصلاح طلبان را خورده اید! فکر می کنید اگر این موج سازی های رسانه ای اتفاق نمی افتاد ، یا شورای نگهبان افرادی را که فاقد صلاحیت های قانونی برای حضور در مجلس بودند و به صورت فله ای ثبت نام کرده بودند را تایید صلاحیت می کرد و نام این افراد در فهرست های انتخاباتی اصلاح طلبان درج می شد ، باز هم اصلاح طلبان این تعداد کرسی که حالا کسب کرده اند را بدست می آوردند؟ خودتان را فریب ندهید! شورای نگهبان بدون در نظر گرفتن منافع جناحی ، مصلحت نظام جمهوری اسلامی را در نظر می گیرد . آقای رسایی رد صلاحیت شد چون از طرف کمیته رسیدگی به تخلفات کارمندان دولت نهاد ریاست جمهوری علیه اش رای صادر شده بود و با وجود اینکه آقای رسایی از دادگاه و سازمان بازرسی کل کشور علیه این حکم نامه داشت ، شورای نگهبان با عدم تایید صلاحیت ایشان ، حکم آن کمیته را تایید کرد که اگر نمی کرد به معنای زیر سئوال بردن انتصاب اعضا این کمیته از طرف رئیس جمهور بود و آقای رسایی با همین عنوان می توانست درخواست طرح سئوال و حتی استیضاح رئیس جمهور را در مجلس مطرح کند .

اما یک سئوال ؛ به نظر شما رئیس مجلس آینده چه کسی خواهد بود؟ بنده که به عنوان یک اصولگرا ، دلم می خواهد رای اول تهران رئیس مجلس بشود تا تهرانی ها بفهمند چکار کرده اند!!! از قدیم گفته اند دشمن دانا به از دوست نادان ، و رای اول تهران که دوست اصولگرایان نیست!!!   

[bamn]

  با سلام دوباره .

تاکنون آمار نهایی انتخابات مجلس دهم در 86 حوزه انتخابی اعلام شده و کار تعیین نهایی برنده 21 کرسی نمایندگی مجلس شورای اسلامی به دور دوم کشیده شده است . بر این اساس تاکنون 37+9 کرسی به اصولگرایان و 25+5.5 کرسی به اصلاح طلبان تعلق گرفته است . 8+6.5 کرسی هم به نامزدهای مستقل رسیده .

اما طبق اخبار غیر رسمی در اغلب کلان شهرها (بجز تهران) کرسی ها بین اصولگرایان و اصلاح طلبان تقسیم شده و کار بیشتر آنها هم به دور دوم کشیده شده است . اما در تهران ظاهراً از دور دوم خبری نیست و به احتمال فراوان هر سی کرسی هم به اصلاح طلبان خواهد رسید . بهتر است تا دیر نشده بروم به ناسا و تهران را به عنوان سیاره جدیدی در منظومه شمسی که مردمش هیچ کاری به سایر نقاط ایران و جهان ندارند و ساز خودشان را می زنند ، به نام خودم ثبت کنم!!!  

[Solver]

با گذشت زمان تعاریف تک کلمه ای بنده که مقبول نبود شفاف تر می شود،

منفعت طلبی > تمایل به اصلاح طلبان

ایده آل گرایی > تمایل به اصولگرایی

من از لفظ آرمان گرا استفاده نکردم چون این تعریف داخلی هست نه بیرونی. یعنی هم اصولگرای آرمانگرا داریم و هم اصلاح طلب آرمان گرا.

اما آن چیزی که این دو قشر را از هم تمییز میدهد همین بحث ایده آل گرایی و منفعت طلبی هست. در یک مصداق ساده:

اصلاح طلبان معتقند تخصص به تعهد الویت دارد. > منافع ارجعیت دارد.
اصولگرایان معتقند تعهد به تخصص الویت دارد. > که گویای سطح ایده آل گرایی است.

در همین مورد میتوان گفت هر دو دیدگاه جز ضرر هم نداشته است، دیدگاه اول بارها آزموده شده و چیزی جز خیانت و ضربه به کشور حاصل نشده است، دیدگاه اصولگرایان هم جز تلف شدن منابع (سرمایه انسانی و مالی) که این هم نوعی ضربه به کشور است چیزی نبوده است.

این را به همین نمایندگان مجلس هم میشه تعمیم داد...

[bamn]

با گذشت زمان تعاریف تک کلمه ای بنده که مقبول نبود شفاف تر می شود،

منفعت طلبی > تمایل به اصلاح طلبان

ایده آل گرایی > تمایل به اصولگرایی

من از لفظ آرمان گرا استفاده نکردم چون این تعریف داخلی هست نه بیرونی. یعنی هم اصولگرای آرمانگرا داریم و هم اصلاح طلب آرمان گرا.

اما آن چیزی که این دو قشر را از هم تمییز میدهد همین بحث ایده آل گرایی و منفعت طلبی هست. در یک مصداق ساده:

اصلاح طلبان معتقند تخصص به تعهد الویت دارد. > منافع ارجعیت دارد.
اصولگرایان معتقند تعهد به تخصص الویت دارد. > که گویای سطح ایده آل گرایی است.

در همین مورد میتوان گفت هر دو دیدگاه جز ضرر هم نداشته است، دیدگاه اول بارها آزموده شده و چیزی جز خیانت و ضربه به کشور حاصل نشده است، دیدگاه اصولگرایان هم جز تلف شدن منابع (سرمایه انسانی و مالی) که این هم نوعی ضربه به کشور است چیزی نبوده است.

این را به همین نمایندگان مجلس هم میشه تعمیم داد...

  ببینید دوست عزیز ، تعهد یعنی چی؟ یعنی شخص در برابر خود یا دیگران مکلف به انجام عملی باشد و آن عمل را به درستی انجام دهد . حالا بیایید تعهد و نیت را با هم مقایسه کنیم . به نظر شما اگر شخصی کار مفید و درستی را انجام دهد اما نیتی که برای انجام آن کار داشته درست نبوده ، آیا این کار عمل صحیحی محسوب می شود؟

در منطق لیبرالیسم غربی ، کسی که کار خوبی را با نیت بد انجام می دهد با کسی که کار خوب را با نیت خوب انجام می دهد چندان تفاوتی ندارد و این همان منطقی است که می گوید تخصص بر تعهد ارجهیت دارد . اما در منطق اسلام نیت عمل هم به اندازه خود عمل اهمیت دارد . این منطق اسلام است : خداوند انسان کافری را به سبب انجام یک عمل صالح نمی بخشد که او را به بهشت بفرستد ، بلکه از میزان عذاب وی در جهنم کم می کند .

کسی که متعهد به اهداف و آرمان های انقلاب نباشد ، هرچقدر هم تخصص داشته باشد نمی تواند به اندازه متخصصی که به آرمان ها و شعارهای انقلاب پایبند است برای نظام سودمند باشد و کسی که به آرمان ها و اهداف انقلاب پایبند است اما تخصص لازم برای حضور در عرصه مدیریتی و اجرایی را نداشته باشد به همان اندازه و حتی بیشتر برای نظام بی فایده است .
در اینجا بحث اصولگرایی و اصلاح طلبی مطرح نیست . در اینجا بحث احتیاج روز نظام مطرح است و احتیاج روز نظام ساماندهی به معیشت اقتصادی است . مردم تهران به لیستی رای داده اند که حتی یک اقتصاددان هم ندارد و لیستی را نادیده گرفته اند که شامل 10 اقتصاددان متخصص بوده . پس نمی توان بطور محض گفت که اولویت اصلاح طلبی تخصص است و اولویت اصولگرایی تعهد .