بد شانس ترین دزد سال 86
ارسال شده: یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۱۰:۲۵ ب.ظ
گروه حوادث: بد شانس ترین دزد نوروزی پسر جوانی بود که لای نرده های حفاظ خانه ایی گرفتار شدو با داد و فریاد از همسایه ها کمک خواست تا او را نجات دهند. بنابراین گزارش ساعت 5 و 46 دقیقه صبح روز اول فروردین 86 یکی از ساکنان کوچه طاووس در منطقه کامرانیه جنوبی در تماسی با پلیس 110اعلام کرد:سارق جوانی که قصد سرقت از منزل همسایه مان را داشت میان حفاظ های پنجره به دام افتاده و با فریادهای دلخراش از مردم درخواست کمک می کند.دقایقی بعد گروهی از ما موران کلانتری 123 نیاوران به محل فرستاده و با دیدن دزد بد شانس که میان نرده های حفاظ پنجره به دام افتاده بود سعی کردند تو را از لای نرده ها خارج کنند ولی پس از ناامیدی از این کار از آتش نشانان در خواست کمک کردند. دقایقی بعد گروهی از ماموران نجات چهار به محل فرستاده شدند که پس از بریدن نرده ها دزد گرفتار را آزاد و تحویل پلیس دادند.
دزد بد شانس در حالی که هنوز باور نمی کرد به این راحتی به دام پلیس افتاده است در بازجویی ها به ماموران گفت :از مدتها با پرسه زدن در این منطقه متوجه شدم که ساکنان این خانه قبل از پایان سال به مسافرت رفته اند به همین خاطر نقشه سرقت از آنجا را طراحی کردم و پس از سال تحویل برای اجرای نقشه ام از دیوار بالا رفتم و تلاش کردم تا از میان حفاظ پنجره وارد اتاق شوم ولی وقتی میان نرده ها را دقیق محاسبه نکرده ام.
وی ادامه داد:تلاش زیادی کردم تا خودم را از میان نرده ها آزاد کنم ولی فایده ای نداشت و هر لحظه نفس کشیدن برایم سخت تر می شد.پس از ساعت ها تلاش با فریاد از همسایه ها در خواست کمک کردم و آرزو می کردم که کسی صدای مرا بشنود.
دزد بد شانس در حالی که هنوز باور نمی کرد به این راحتی به دام پلیس افتاده است در بازجویی ها به ماموران گفت :از مدتها با پرسه زدن در این منطقه متوجه شدم که ساکنان این خانه قبل از پایان سال به مسافرت رفته اند به همین خاطر نقشه سرقت از آنجا را طراحی کردم و پس از سال تحویل برای اجرای نقشه ام از دیوار بالا رفتم و تلاش کردم تا از میان حفاظ پنجره وارد اتاق شوم ولی وقتی میان نرده ها را دقیق محاسبه نکرده ام.
وی ادامه داد:تلاش زیادی کردم تا خودم را از میان نرده ها آزاد کنم ولی فایده ای نداشت و هر لحظه نفس کشیدن برایم سخت تر می شد.پس از ساعت ها تلاش با فریاد از همسایه ها در خواست کمک کردم و آرزو می کردم که کسی صدای مرا بشنود.