برج های دوقلو را خود آمریکا منفجر کرده بود
مدیران انجمن: MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
-
- پست: 530
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ق.ظ
- محل اقامت: اصفهان
- سپاسهای ارسالی: 36 بار
- سپاسهای دریافتی: 140 بار
- تماس:
برج های دوقلو را خود آمریکا منفجر کرده بود
شش سال بعد از عملیات تروریستی در منهتن در حدود 130 مهندس و آرشیتکت گزینه جنجال برانگیز علت اصلی این حادثه را قرار است امروز در اکلند (ایالت کالیفرنیا) به کنگره آمریکا ارائه دهند.
به اعتقاد آنها تخریب فاجعه انگیز برج های دوقلو از قبل طراحی شده بود و توسط مواد منفجره کار گذاشته شده صورت گرفته و نه به خاطر اصابت هواپیماهایی که توسط تروریستان ربوده شده بود.
"ریچارد گیج" مولف اصلی این طومار و عضو انستیتوی آرشیتکت های آمریکا گفت: "ما به یک نتیجه وحشتناک رسیده ایم: این عملیات تروریستی می تواند در محافل دولتی آمریکا کارگردانی شده باشد".
کارشناسان روسی معتقدند که این گزینه می توانند کاملا واقعیت داشته باشد.
"ویکتور بارانتس"، کارشناس و مشاور اسبق رییس ستاد کل ارتش روسیه: نیابداین گزینه که احتمالا تراژدی 11 سپتامبر توسط نیروهای امنیتی تدارک دیده شده را حذف کرد. می توان تصور کرد که این مسئله دستاویزی برای مقامات آمریکایی جهت توجیه کردن استراتژی جدید مبارزه با تروریسم بوده است. همزمان دیگر مسائل استراتژیکی نیز حل شد: تهاجم به افغانستان و عراق و ارتقا روحیه وطن پرستی در میان آمریکاییان.
این عملیات می تواند به روش های مرکب صورت گرفته باشد. هواپیماها از هوا به این اهداف حمله کردند و در زمین در خود برج ها مواد منفجره کار گذاشته شده بود. ما را وادار به قبول این مسئله می کنند که خدمه انتحاری مسلمان این هواپیماها شش ماه برای این منظور آماده شده بودند. هر خلبانی به شما خواهد گفت که طی چنین مدت زمانی، تربیت خدمه ای که بتواند این مانور دشوار را انجام دهد امکان پذیر نیست. حداقل یک سال و نیم زمان برای آن نیاز است.
دوما نمی توان قبول کرد که نیروهای امنیتی به موقع از تجمع خلبانان مسلمان در بین خدمه "بوئینگ ها" را متوجه نشوند (بعلاوه دولت آمریکا مرتبا مردم کشور را درباره اسلام گرایان هشدار می داد). در نتیجه کسانی به وضوح چشم بر این مسائل بسته بودند و یا خود این روند را اداره می کردند.
حتی اگر از لحاظ تئوری عملیات بدون هیچ کم و کاستی قابل اجرا بود، تضمین کاملی وجود نداشت که در عمل همه چیز 100% به خوبی انجام شود. هواپیمایی که به سمت پنتاگون رفته بود به خطا رفت چرا که بردن مواد منفجره به پنتاگون برای بیمه کردن و پشتیبانی از انجام موفق عملیات غیر ممکن بود. در عوض برج ها که دائما در آنها تعمیراتی انجام می شد، مشکلی در این زمینه بوجود نمی آورد (بردن در حدود 400 کیلوگرم تی ان تی بعنوان مصالح ساختمانی به آنجا و بکار اندازی مکانیزم آن توسط یک دستگاه تلفن همراه کار دشواری نبود). اگر دقت کنید می بینید که برج ها از بالا به پایان فرو می ریزند. این برج ها به قدری مقاوم بودند که هواپیماها فقط می توانستند بخشی از آن را تخریب کنند. آرشیتکت ها نیز دقیقا به همین نکته توجه کرده اند.
به اعتقاد آنها تخریب فاجعه انگیز برج های دوقلو از قبل طراحی شده بود و توسط مواد منفجره کار گذاشته شده صورت گرفته و نه به خاطر اصابت هواپیماهایی که توسط تروریستان ربوده شده بود.
"ریچارد گیج" مولف اصلی این طومار و عضو انستیتوی آرشیتکت های آمریکا گفت: "ما به یک نتیجه وحشتناک رسیده ایم: این عملیات تروریستی می تواند در محافل دولتی آمریکا کارگردانی شده باشد".
کارشناسان روسی معتقدند که این گزینه می توانند کاملا واقعیت داشته باشد.
"ویکتور بارانتس"، کارشناس و مشاور اسبق رییس ستاد کل ارتش روسیه: نیابداین گزینه که احتمالا تراژدی 11 سپتامبر توسط نیروهای امنیتی تدارک دیده شده را حذف کرد. می توان تصور کرد که این مسئله دستاویزی برای مقامات آمریکایی جهت توجیه کردن استراتژی جدید مبارزه با تروریسم بوده است. همزمان دیگر مسائل استراتژیکی نیز حل شد: تهاجم به افغانستان و عراق و ارتقا روحیه وطن پرستی در میان آمریکاییان.
این عملیات می تواند به روش های مرکب صورت گرفته باشد. هواپیماها از هوا به این اهداف حمله کردند و در زمین در خود برج ها مواد منفجره کار گذاشته شده بود. ما را وادار به قبول این مسئله می کنند که خدمه انتحاری مسلمان این هواپیماها شش ماه برای این منظور آماده شده بودند. هر خلبانی به شما خواهد گفت که طی چنین مدت زمانی، تربیت خدمه ای که بتواند این مانور دشوار را انجام دهد امکان پذیر نیست. حداقل یک سال و نیم زمان برای آن نیاز است.
دوما نمی توان قبول کرد که نیروهای امنیتی به موقع از تجمع خلبانان مسلمان در بین خدمه "بوئینگ ها" را متوجه نشوند (بعلاوه دولت آمریکا مرتبا مردم کشور را درباره اسلام گرایان هشدار می داد). در نتیجه کسانی به وضوح چشم بر این مسائل بسته بودند و یا خود این روند را اداره می کردند.
حتی اگر از لحاظ تئوری عملیات بدون هیچ کم و کاستی قابل اجرا بود، تضمین کاملی وجود نداشت که در عمل همه چیز 100% به خوبی انجام شود. هواپیمایی که به سمت پنتاگون رفته بود به خطا رفت چرا که بردن مواد منفجره به پنتاگون برای بیمه کردن و پشتیبانی از انجام موفق عملیات غیر ممکن بود. در عوض برج ها که دائما در آنها تعمیراتی انجام می شد، مشکلی در این زمینه بوجود نمی آورد (بردن در حدود 400 کیلوگرم تی ان تی بعنوان مصالح ساختمانی به آنجا و بکار اندازی مکانیزم آن توسط یک دستگاه تلفن همراه کار دشواری نبود). اگر دقت کنید می بینید که برج ها از بالا به پایان فرو می ریزند. این برج ها به قدری مقاوم بودند که هواپیماها فقط می توانستند بخشی از آن را تخریب کنند. آرشیتکت ها نیز دقیقا به همین نکته توجه کرده اند.
- پست: 390
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۵, ۱۰:۳۵ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 24 بار
-
- پست: 2
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۱۰ ق.ظ
- سپاسهای دریافتی: 2 بار
- پست: 390
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۵, ۱۰:۳۵ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 24 بار
شما فكر ميكنيد اگر آمريكا يا اسرائيل اين حمله را طراحي كده باشند كشته شدن چند تا يهودي براي آنها مهم بوده ؟
طبعا نه ضمن اينكه يهودي ها درصد قابل توجهي از مردم آمريكا را به خود اختصاص ميدهند مخصوصا در امور مربوط به تجارت و بازرگاني اگر ميخواستند يهودي ها را از رفتن به برج منع كنند احتمال اينكه عمليات لو برود زياد بود .
من فكر نميكنم اين خبر كه يهودي ها در برج نبودند صحت داشته باشد .
طبعا نه ضمن اينكه يهودي ها درصد قابل توجهي از مردم آمريكا را به خود اختصاص ميدهند مخصوصا در امور مربوط به تجارت و بازرگاني اگر ميخواستند يهودي ها را از رفتن به برج منع كنند احتمال اينكه عمليات لو برود زياد بود .
من فكر نميكنم اين خبر كه يهودي ها در برج نبودند صحت داشته باشد .
-
- پست: 82
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۶, ۸:۴۸ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 2 بار
-
- پست: 584
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۵, ۲:۵۳ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 16 بار
- سپاسهای دریافتی: 69 بار
در دست کاريه حملات که شکي نيست!
ولي اگر بخواييم کل جريان تقصير دولت امريکا و شخص بوش بندازيم نا عادلانست.
البته اين ترور از جايي در مقامات عالي کنترل و حمايت شد ولي مکانش دقيقا مشخص نيست
شخصا به کاندوليزا رايس بسيار مشکوکم و بنظرم اون ميتونسه خيلي راهها رو هموار کنه.
و در رخنه تروريست القاعده در ادارات دولتي امريکا ابدا شکي نيست.
اين خطر همچنان وجود داره و احتمال حملات ديگه((مانند نقشه قبلي حمله به فوردگاه که توسط پليس خنثي شد.)
وجود داشته باشه...
در حمله 11 سپتامبر بسيار از ادارات امنيتي امريکا عملا بدون هيچ گونه عکس العملي ول معطل بودند
در کتاب دروغ بزرگ بسيار از اين حقايق گفته شده!
[External Link Removed for Guests]
ولي اگر بخواييم کل جريان تقصير دولت امريکا و شخص بوش بندازيم نا عادلانست.
البته اين ترور از جايي در مقامات عالي کنترل و حمايت شد ولي مکانش دقيقا مشخص نيست
شخصا به کاندوليزا رايس بسيار مشکوکم و بنظرم اون ميتونسه خيلي راهها رو هموار کنه.
و در رخنه تروريست القاعده در ادارات دولتي امريکا ابدا شکي نيست.
اين خطر همچنان وجود داره و احتمال حملات ديگه((مانند نقشه قبلي حمله به فوردگاه که توسط پليس خنثي شد.)
وجود داشته باشه...
در حمله 11 سپتامبر بسيار از ادارات امنيتي امريکا عملا بدون هيچ گونه عکس العملي ول معطل بودند
در کتاب دروغ بزرگ بسيار از اين حقايق گفته شده!
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 584
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۵, ۲:۵۳ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 16 بار
- سپاسهای دریافتی: 69 بار
- پست: 59
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵, ۷:۵۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 101 بار
اين كار قبلا نيز سابقه داشته چرا كه در زمان جان اف كندي طرحي مشابه براي متهم كردن كوبا نوشته و تحويل رئيس جمهور شد كه با 12 بار مخالفت وي مواجه شد و در 13 بار وي را ترور كردند.در اين طرح حمله هاي ساختگي به ناوها تدارك ديده شده بود. لازم است بدنيد كه پس از گذشت سال ها از واقعه پرل هاربر در اسناد منتشره از سوي سيا مي بينيم كه انفجار ناو هاي آمريكايي در جنگ نيز ساختگي بود.
- پست: 390
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۵, ۱۰:۳۵ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 24 بار
در دست کاريه حملات که شکي نيست!
در مورد اين مساله متاسفانه هيچکدام از طرفين نمي تونن تعداد زيادي استلال منطقي که هر آدمي بتونه روشون فکر کنه ارائه کنن. اکثر دليلها بر پايۀ آمار يا اطلاعاتي هستن که ما که اينجا تو خونه نشستيم چجوري مي تونيم تاييد يا رد کنيم؟ البته بعضي دليلا اينطور نيست مثل دقت و مهارت خلبان که به نظر من هم يکي از مشکوکترين نقاطه...
يکي از استدلالاي مهم ديگه سودي هست که آمريکا از اين حمله در جهت بد جلوه دادن اسلام و حمله به افغانستان و عراق برده. خيلي از افراد به اين دليل معتقدن کار خودشون بوده تا راهو براي خودشون هموار کنن. اين استدلال اگرچه قويه ولي صد درصد نيست و من ترجيح ميدم شخصاً روش حساب باز نکنم. بهرحال دقت داشته باشيم که عين اين استدلال عيه ما در مورد کمک به تروريستهاي عراق انجام شده.
توي چنين وضعيتي، من ترجيح ميدم به حاشيۀ مساله بيشتر از خودش دقت کنم. مثلاً اينکه چرا چنين چيزايي اونجا جزو امنيت ملي تلقي نميشه و با کساني که دستشونو رو مي کنن مقابله نمي کنن؟ يا به روزنامه هاشون ابلاغ نمي کنن که چاش هر گونه خبر در مورد 11 سپتامبر ممنوع؟
بايد امشب بروم...
- پست: 97
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۵, ۱۱:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 14 بار
- سپاسهای دریافتی: 11 بار
درودبرايران نوشته شده:براي من فقط اين جالبه که چرا اون 130 تا و اون مايکل مور و اون فاکس نيوز رو نميگيرن و تخته نمي کنن؟ بالاخره اقدام عليه امنيت مليه ديگه مگه نه؟
یه مقدار از این چیزها مربوط به پوست کلفتی دولتها میشه. بی شک اگر فرضا ما هم در دنیا یک ابرقدرت بودیم ، اجازه داده میشد که خیلیها ، خیلی حرفها بزنن.
وقتی ابرقدرت باشی ، اون وقت سبک سنگین میکنی و میبینی اجازه دادن به این انتقادها خیلی مفیدتر از جلوگیری از اونهاست. سیاست یعنی همین.
البته هر قدرتی، بالاخره یک حد تحمل داره و مطمئن باشین کسی نمیتونه از اون حد بگذره.
در آمریکا شخصیت رئیس جمهور ، اصلا ملاک امنیت ملی نیست. در عوض چیزهای دیگری هستند که برای اونها خیلی مهمترند. آمریکا یک کشور سرمایه محور است و شاید بشود گفت یکی از مهمترین خط قرمزهای آن همین سرمایه داری است. به خاطر همین در دوران جنگ سرد به شدت به گرایشات کمونیستی حساسیت نشان میدادن. جریان "مک کارتیسم" را فراموش نکنید
در جریان مک کارتیسم بسیاری از شخصیتهای هنری و فکری تحت فشار شدید قرار گرفتند و حتی بعضی مجبور به ترک خاک آمریکا شدند. از میان اونها از همه شاخصتر برای ما "چارلی چاپلین" بود. کمدین متفکری که اصلا کاری به سیاست به اون معنا نداشت...
- پست: 390
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۵, ۱۰:۳۵ ب.ظ
- سپاسهای دریافتی: 24 بار
کاملاً درسته!
خط قرمز طبيعتاً براي هر کشوري وجود داره اگر چه اين خطها در طول زمان تغيير مي کنن. مثلاً فکر نمي کنم اون حساسيتهاي کمونيستي الان وجود داشته باشن...
در هر صورت انتخاب اين خطها خيلي مهمه. ضمن اينکه قدرت بدست آوردنيه نه دادني. هر کشوري که مي خواد "پوست کلفت" باشه بايد زحمت بکشه. يکي از اين زحمتا تعيين خطوط قرمز محدود و داشتن قدرت مباحثه با مخالفه.
سر درس مهندسي سيستم استاد همين مايکل مور رو مثال زد و گفت مايکل مور جزئي از سيستم آمريکاست...
خط قرمز طبيعتاً براي هر کشوري وجود داره اگر چه اين خطها در طول زمان تغيير مي کنن. مثلاً فکر نمي کنم اون حساسيتهاي کمونيستي الان وجود داشته باشن...
در هر صورت انتخاب اين خطها خيلي مهمه. ضمن اينکه قدرت بدست آوردنيه نه دادني. هر کشوري که مي خواد "پوست کلفت" باشه بايد زحمت بکشه. يکي از اين زحمتا تعيين خطوط قرمز محدود و داشتن قدرت مباحثه با مخالفه.
سر درس مهندسي سيستم استاد همين مايکل مور رو مثال زد و گفت مايکل مور جزئي از سيستم آمريکاست...
بايد امشب بروم...