انفجار بمب قوي در شيراز

[toooppunisher]

براي من جالب اينه که جمهوري اسلامي ايران فقط به فکر اينه که صداي اين خبر در نياد و مني که در شيراز زندگي مي کنم جو رو کاملا اروم ديدم
اين در حالي هستش که اگر بمبي در يه کوچه ي خالي از سکنه ي عراقي منفجر بشه و احتملا 4 تا شيشه هم بشکنه کاري مي کنن که ما فکر کنيم حالا اون جا بمب اتم منفجر شده
چرا اين جوري يه؟
تازه چرا اين خمپاره توي 7 روز هفته که وقت داشته منفجر نشده ولي توي همين شنبه اي که اون جا سخنراني هست و 1000 تا آدم اونجاست منفجر مي شه؟
با عقل جور در مي ياد؟

[soroush.b]

دوست عزيز toooppunisher نبايد همه چي رو سياسي كرد به هر حال هر دولتي حفظ ارامش رو مهمترين اصل توي كشور خودش مي دونه و براي امنيت تلاش مي كنه امنيت مهمترين اصل براي پيشرفت و پيمودن راه ترقيه نميدونم شما قبول داري كه وقتي حادثه اي تو كشور رخ ميده جو عجيبي تو كشور ايجاد ميشه حتي اگه يك فرد عادي بياد بگه مثلا امشب تو تهران زلزله مياد كل شهر به هم ميريزه دامن زدن به اين قبيل موضوعات غير از متشنج كردن اوضاع هيچ فايده اي نداره پس همون بهتره قبول كنيم انفجار غير عمدي بوده كه مسولين هم اين رو تا ييد كردند

[lipio]

حتما ok !!!!!KH.I.A.2500

[hedayat.m]

کانون رهپویان وصال چگونه جایی است؟

محمد مهدی سالاری از اعضاء کانون فرهنگی رهپویان وصال در یادداشتی به بیان سوابق، فعالیتها و ویژگی های کانون پرداخته و در پایان با توجه به این ویژگی ها، احتمال تروریستی بودن انفجار شنبه شب حسینیه کانون را مطرح کرده است.

کانون رهپویان وصال مجموعه ای فرهنگی است که در سال 76 توسط تعدادی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه شیراز با هدف فعالیت فکری و فرهنگی در میان جوانان شیراز آغاز به فعالیت کرد.

به گزارش رجانیوز، وی می نویسد: مؤسسان کانون "سید محمد انجوی نژاد، کارشناس ارشد مدیریت که پس از پایان دوره تحصیل دانشگاهی خود در سال 84 در سلک روحانیت وارد شد و به سرعت در این زمینه پیشرفت کرد"، "دکتر سعید قاضی‌پور، پزشک عمومی"، "محمد دهداری زاده، کارشناس مدیریت بازرگانی و کارشناس ارشد تجارت الکترونیک"، "موسی قندی، کارشناسی مدیریت"، "علی مدبری، دبیر آموزش و پرورش" اعضاء مؤسس این کانون بودند.

تا حدود یک سال اول، برنامه‌ی کانون عبارت بود از جلسات هفتگی سخنرانی و توسل به اهل بیت در مناسبت‌ها و اردوهای سیاحتی و زیارتی مختلف که مخاطبان آن، جوانان دبیرستانی بودند. موضوعات سخنرانی بدون استثنا موضوعات اجتماعی و مورد نیاز نسل جوان بود. به مرور زمان فعالیت کانون و دایره اعضای آن گسترش یافت و مراکز فرهنگی و خدماتی اقماری آن نیز به همت همان اعضا که اکنون دانشجویانی در سراسر کشور بودند، ایجاد شد.

در سالهای 79 و 80، تعداد شرکت کنندگان در جلسات هفتگی به مرز 2 هزار نفر رسید که نه تنها در شیراز بلکه در ایران چنین جمعیت ثابتی که هر هفته دور هم جمع شوند، کم نظیر است. تعداد اعضاء دارای عضویت رسمی چندیدن برابر این تعداد بود. در مراسمات مذهبی مهم مانند لیالی قدر و مراسمات تاسوعا و عاشورا جمعیت به 50 هزار نفر می رسید به نحوی که تمامی خیابانهای منتهی به محل قرق و مسدود می شد. در مراسم اعتکاف سال 81 در مسجد جمعه شیراز بیش از 3 هزار نفر شرکت داشتند. شرط حضور در اعتکاف این بود که شرکت کنندگان دانش آموز یا دانشجو باشند.

از مهمترین شاخصه های کانون می توان به مدیریت قوی این مجموعه اشاره کرد. برای نمونه کانون در 10 سال گذشته 20 سفر مشهد مقدس برگزار کرد که بجز چندتای اول همه سفرها بالای 10 اتوبوس و در چند مورد کاروانی شامل قریب 50 اتوبوس بود که در هیچ کدام از این سفرها اتفاق ناگواری رخ نداده است. در حالی که تمامی دست‌اندرکاران برگزار کننده اردو اعم از بودجه و هماهنگی اتوبوسها و اسکان و... همه از جوانان دانش آموز و دانشجویان حوالی 20 سال بوده‌اند که این خود موجب تربیت نسلی از جوانان با تواناییهای اجتماعی و مدیریتی بالا شده است.

از دیگر ممیزات این مجموعه، دوام طولانی مدت و توسعه‌ی آن و همه جانبه بودن فعالیت‌های اعضای آن اعم از سیاسی، فرهنگی، علمی و اجتماعی است. برای مثال اولین مجموعه اقماری کانون، موسسه خیریه‌ای بود که در درجه اول اعضای کم بضاعت کانون و در درجه بعد دیگران را مورد پوشش خود قرار داد. تأسیس موسسه علمی نخبگان جوان، تشکیل گروه انفورماتیک و اینترنت، تأسیس شاخه دانشجویان، تأسیس گروه امداد و نجات که در حوادث طبیعی اخیر حضور فعال داشته اند(که حضور آن‌ها در حادثه‌ی بمبگذاری و کمکهای اولیه آن‌ها موجب کاهش چشمگیر تلفات شد)، تأسیس گروه جهادی برای عمران و آبادانی روستاها، تاسیس شاخه‌ی طلاب کانون، تشکیل دوره های آموزشی درسی و غیر درسی و همایشهای مختلف از سوی این گروهها و مؤسسات، از جمله‌ی فعالیت کانون در شیراز بوده‌است.

شاخصه دیگر کانون تحصیلات بالای گردانندگان و شرکت کنندگان آن و همچنین درصد بالای قبولی با رتبه های ممتاز در کنکور سراسری است.

مردمی بودن کانون وجه مشخصه دیگر آن است، به طوری که رشد و توسعه کانون نه تنها مورد حمایت نهادهای مسئول در شیراز قرار نگرفته بلکه در بسیاری موارد برای آن ایجاد مشکل و محدودیت نیز صورت گرفته است. هزینه های جاری نیز تنها از کمکهای مردمی تأمین می گردد. طرح صد تومانی طرحی بود که به واسطه‌ی آن ، دراوان مشکلات مالی کانون، دانش آموزان هر هفته مبلغ 100 تومان از پول توجیبی خود را صرف کمک به کانون می کردند.

همچنین شخص سید محمد انجوی نژاد، جوان 30 ساله سال 76 و 40 ساله اکنون، ویژگی دیگر این کانون بود. کسی که تمام زندگی خود را صرف کانون و فعالیت فرهنگی نمود. کسی که تنها دارایی اش همان پیکانی است که در طول هفته نیمی از ایران را با آن می پیمود و در شهرها و دهات مختلف سخنرانی و روشنگری می کرد و هنوز هم همین کار اوست. کسی که به دلیل شیمیایی شدن در جنگ هیچ تضمین جسمانی برای او وجود ندارد. او که پس از هر سفر مشهد 3 روز بستری می شد، هر زمان شیراز بود، 14 ساعت در روز مطالعه می کرد، در منبر هایش بدون هیچ تعارفی نقدهای خود بر مسئولین را بیان می کرد، در 10 سال گذشته صدها سخنرانی در این کشور ایراد نمود که هیچ یک تکراری و بی محتوا نیست، در دو سال مسئولیت خود در ستاد امر به معروف و منکر مشهد، این ستاد را به مرکز مشاوره و درمان مشکلات روحی و خانوادگی بازداشت شدگان تبدیل کرد، همان که هر ساعتی از شبانه روز که با او کار داشتی در خانه‌اش به رویت باز بود، همان که در سال 80 سخنرانی هیئت علیه هیئت را مطرح کرد، کسی که از همان ابتدا در کانون اعلام کرد کسی حق احساس مسئولیت و تذکر به دیگران در مورد تیپ ظاهری را ندارد، کسی که از قول امام بیان کرد اگر در راه مطالبات انقلابی اتان مسئولین شما را از در بیرون کردند، از پنجره وارد شوید، کسی که پا را از خط رهبری فرا نگذاشت و داد مظلومیت و تنهایی او را سر می داد و مسئولان را بر بی توجهی به منویات رهبری تخطئه می نمود، کسی که تأکید داشت می‌توان و باید تهجد، زهد، تقوا و خودسازی فردی را با علم، تفکر، جهاد، مبارزه، حضور اجتماعی و احساس مسئولیت همراه نمود، کسی که رسماً با شبکه مفاسد اداری، اقتصادی و بهائیت شیراز اعلام جنگ نمود و آنها را به مبارزه دعوت کرد.

آری ما تلاش خود را کردیم که خون شهدا پایمال نشود و پس از این هم کوتاه نخواهیم آمد. اما گویا خداوند جور دیگری صلاح می‌داند و ما در کانون یاد گرفته‌ایم که: "عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و عسی ان تکرهو شیئا و هو خیر لکم" به امید خداوند و به همت دوستان نمی‌گذاریم که این خون پایمال گردد.

[renger]

نگاه کنين. ببينين يه بمب تو ايران ترکيد چقدر سر صدا کرد ؟ چقدر باعث ناراحتي و تشويش تو ما شد؟ چقدر ناراحت شديم؟
حالا مردم عراق نگاه کنين صبح با صداي انفجار از خواب بلند ميشن شب هم با صداي انفجار به خواب ميرن. پدر صبح که داره ميره بيرون با يک نگاه حسرت بار بچه هاش نگاه ميکنه چون معلوم نيست که شب دوباره ببيندشون يا نه. هر ماشين يا حتي سطل زباله اي براشون حکم بمب داره.
چرا ما قدر امنيت و آسايشي رو که داريم نميدونيم؟ 30 سال از انقلاب ميگذره اگه از چند سال اول انقلاب و دوران جنگ صرفنظر کنيم بقيه دوران واقعا تو آرامش و آسايش بوديم. يه خورده هم ممنون و سپاس گذار نيروهاي امنيتي ايران باشيم. مطمئن باشين اين امنيت و آسايش همينطور بدست نيامده. شهداي زيادي داده شده حتي بعد از جنگ که ما هيچ وقت هيچ نام و نشوني ازشون نميدونيم.
روح همه شهدا شاد

[Mehdi2224]

renger,
تمامی هحرفهای شما نه از طرف ما بلکه از طرف خیلی از کارشناسای دیگه در خبرگزاری ها قبلاتایید شده دعوا اصلا سر امنیت نبود دعوای اصلی دو تاست
1- چرا رسانه ملی اصلا به حادثه توجه نکرد . در حالی که کل شبکه های خبری جهان نیم ساعت پس از حادثه ش اون رو روی انتن بردند . این در حالیه که اگر یه نفر جووون سیاه پوست رو در امریکا مامورها بگیرند بزنند صدا سیما روش پوشش 24 ساعته میزاه؟
2- چرا تو روی خانواده قربانیان نگاه میکنند و میگن بمب گذاری نبوده ؟
اگر به خبر گزاری ها سر بزنید میبینید مساله اصلی که اونها بهش اشاره میکنند همینه .

[renger]

Mehdi2224 جان اگه قرار بود همه چيز سريعا از رسانه ملي پخش بشه خب جامعه دچار هرج و مرج ميشه. اونها اول بايد سعي کنن اوضاع کنترل و آروم کنن و بعد به پوشش خبري بپردازن. در ضمن اين يک اصله تو همه کشورها که سعي ميکنن کشور خودشون آروم و بقيه کشورها ور داغون نشون بدن. همين آمريکا در مورد جنگ عراق و سربازهايي که کشته ميشن شديدا سانسور خبري ميکنه. اسراييل تو جنگ 33 روزه اجازه نميداد از سربازهاي کشته شده و مناطقي که توسط حزب الله موشک باران ميشد خبر تهيه کنند.
اينکه چرا سعي در تکذيب بمب گذاري دارن به خاطر اينکه قرار بود رهبر به شيراز سفر کنه خب اين يه ضربه براي نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي ما بود که در آستانه سفر به اين مهمي همچين اتفاق بيافته.
اميدوارم ديگه شاهد همچين اتفاقاتي نباشيم و در ضمن يه چيزي يادمون نره نبايد به خاطر اين اتفاق کل نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي زير سوال بره چون اگه غير از اين بود الان ايران هم مثل عراق ميشد.

[KH.I.A.2500]

شما هم چه سوالهايي مي پرسيد ! خوب معلومه براي اينکه هر چيزي که به نفعشون باشه رو اينقدر قرقره ميکنن که آدم حالش بد ميشه ولي اگر چيزي به ضررشون باشه اگر اسمش رو ببري دهنت رو ميدوزن . همين ديروز نميدونيد گزارشگر با چه آب و تابي انفجارهاي عراق رو تعريف ميکرد . ولي يادمه وقتي انفجار شيراز را ميگفت اينقدر شل و ريلکس بود که انگار سه روز نخوابيده .
حد اقل به مردم دروغ نگن ! يک بار بگن ولي نه دروغ .

[Mehdi2224]

دیشب صدا سیما یه چیز واقعا خنده دار گفت

گفتش علت انفجار مهمات انبار شده اونجا بود و بعدش گفت هنوز علت اصلی انفجار معلوم نیست

[soroush.b]

mehdi2224 دوست گرامي به هر صورت همه مي دونيم كه بعضا در مساجد و حسينه ها پايگاه هاي بسيج وجود داره كه گاهي هم شاهد حضور مهمات در اين اماكن هستيم اين موضوع وجود داره صرف نظر از انفجار شيراز
اگه يادتون باشه چند سال پيش اقاي احمدي نژاد كه مي خواست به استان خوزستان سفر كنه يك انفجار در اهواز رخ داد كه سفر به تعويق افتاد بهتره كمي صبر كنيم كه سفر رهبري به شيراز انجام ميشه يا به عقب مي افته

[Mehdi2224]

mehdi2224 دوست گرامي به هر صورت همه مي دونيم كه بعضا در مساجد و حسينه ها پايگاه هاي بسيج وجود داره كه گاهي هم شاهد حضور مهمات در اين اماكن هستيم اين موضوع وجود داره صرف نظر از انفجار شيراز
اگه يادتون باشه چند سال پيش اقاي احمدي نژاد كه مي خواست به استان خوزستان سفر كنه يك انفجار در اهواز رخ داد كه سفر به تعويق افتاد بهتره كمي صبر كنيم كه سفر رهبري به شيراز انجام ميشه يا به عقب مي افته

ببینید من فقط از صدا سیما یه خبرنقل کردم که ماله خودم هم نبود دو جمله هم بیشتر نبود

گفتش علت انفجار مهمات انبار شده اونجا بود و بعدش گفت هنوز علت اصلی انفجار معلوم نیست

من نه حرفی زده بودکه شما ردش کنید و نه به مساله دیگه ی اشاره کردم . خواهش میکنم در ارسال جواب کمی دقت کنید

[soroush.b]

دوست گرامي ضمن احترام به شما ميتونيد پاسخ من رو تاييدي به حرف صدا و سيما بگذاريد از ياداوري و تذكر شما ممنونم موفق باشيد