,
دوست انتخابی ما روسیه بود؟

اون هم بعد از کلاه های گشادی که چند وقت اخیر سرش گذاشتیم؟
ما خیلی خوب میدونستیم که در این مقطع زمانی روسیه و خصوصاً چین به هیچ وجه در جبهه دوستان ما نخواهند بود، اگر جز این بود با برزیل و ترکیه کتسرسیوم راه نمیداختیم و ممکن بود ضربات سنگینی بخوریم.
ما با آنان که دوستی کردیم بامون دوستی کردند و این موفقیت دیپلماتیک هست و تشخیص صحیح پیش از اون که گرفتار بشیم. اگر گاهی نیش هایی به روس ها میزنیم دلیلش این نیست که انتظار داشتیم با ما دوستی کنند، دلیلش این هست که روس ها در مسائلی گره کارشون دست ما است و ر حقیقت نیش های ما بوی التیماتیوم به روس ها را داشت نه التماس جهت حمایت.
تحریم ها هم که روند مشخصه ...
اویل با اجماع. بعد با یک و گاهی 2 رای ممتنا و این تحریم جدید هم که با 2 مخالف و یک ممتنا و این یعنی روز به روز ضعیف تر شدن لزوم عملکرد تحریم ها.
نگران تحریم ها هم نباید بود، البته این را به منظور شعار مثل برخی دوستان نگفتم ها هر چند حرف اونها هم پسندیده است اما منظور من چیز دیگر است.
در مصوبات بین الملل اساساً به اجماع رسیدن است که ارزش دارد و در عدم اجماع در مورد یک نظر اون تصمیم هرگز یک موضوع جدی نخواهد بود. به همین دلیل شدیداً اصرار شده که اتحادیه اروپا تحریمی علیه ایران ارائه کند، چون در اروپا نه لبنان هست نه برزیل و نه ترکیه و این یعنی شانس بیشتر برای به اجماع رساندن قعطنامه مبتنی بر تحریم.
ضمن همه این موضوعات کم کم در داخل کشور هم حوادث در حال شفاف کردن برخی از ارتباطات به اصطلاح وابسته به غرب و شرق است که توسط افراد حاضر و غائب سیاسی وجود دارد. حداقل تا کنون روشن شد دسته ای که مثل بنده فکر میکنند (حدود 5/6 میلیون نفر) نه به غرب وصل هستند نه به شرق. هر چند مدت حضور این خط فکری کوتاه است و آینده کمی نگران کننده که احتمالاً یا از غرب زده ها جانشین میشود یا از شرق زده ها
البته این به معنای از دست رفتن امیدها نیست و شاید فرصتی برای رشد خط فکری در فراغت کامل از حضور در صحنه به شکل بنیادین تر باشد.