چرا هنوز رژیم صهیونیستی به ایران حمله نکرده است؟
ارسال شده: پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۹, ۹:۵۶ ب.ظ
پایه یک تحلیل یک طرفه؛ چرا هنوز رژیم صهیونیستی به ایران حمله نکرده است؟ سرویس بین الملل ـ یادداشت نویس یک روزنامه آمریکایی در مطلبی به دلایل حمله نکردن رژیم صهیونیستی به ایران، تاکنون پرداخته و نوشته است چرا با وجود اعتقاد چند ساله نویسندگان این روزنامه مبنی بر حمله به ایران، این حمله هنوز محقق نشده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامه «وال استریت ژورنال» در ادامه یادداشت، چهار دلیل در مورد حمله نکردن رژیم صهیونیستی به ایران ذکر کرده است که هر کدام از این دلایل در جای خود قابل توجه است. نخستین فرضیه که درباره این عدم حمله مطرح است، جمع بندی طراحان حمله نظامی اسرائیل مبنی بر این است که این حمله نظامی احتمالا موفقیت آمیز نخواهد بود و یا هزینه های آن بر منفعتش فزونی نداشته باشد.
دومین فرضیه در این زمینه، اینکه اسرائیل در صدد است تا با خرید زمان تجهیزات تهاجمی و تدافعی خود را برای تدارک چنین حمله ای آماده و فراهم کند، چرا که به تازگی اسرائیل موشک ضد موشک خود را آزمایش کرده، موشکی که علیه موشک های کوتاه بردی که ممکن است توسط حماس و حزب الله و در حمایت از ایران به سوی مناطق اشغالی در سرزمین فلسطین شلیک شود، رفتار می کند.
علاوه بر این، اسرائیل خرید جنگنده های اف 35 را لغو کرده است و به خرید جنگنده های اف 15 بسنده کرده است، چرا که جنگنده های اف 35 بسیار گرانقیمت تر و وعده تحویل آنان به اسرائیل در سال 2015 موکول شده بود.
بر پایه این گزارش، سومین فرضیه در این زمینه، به سیاست داخلی تل آویو برمی گردد. هرچند ممکن است نتانیاهو با حمله به ایران موافقت داشته باشد، اما وی فرمان حمله را بدون حصول اجماع با کسانی چون ایهود باراک وزیر دفاع، شیمون پرز رئیس جمهور، گابی اشکنازی، رئیس ارتش و داگان رئیس موساد صادر نخواهد کرد. این در حالی است که گفته می شود اغلب این افراد، به جز ایهود باراک با این حمله مخالف هستند.
به همین خاطر به نظر می رسد، تلاش بنیامین نتانیاهو برای برکنار کردن اشکنازی و داگان در ماه های اخیر و در نظر داشتن افراد موافق حمله به ایران برای جانشین کردن با این دو چهره مخالف حمله در همین راستا باشد.
این گزارش می افزاید: فرض چهارم نیز این است که اسرائیلی ها به شدت و عطف به تجربیات سابق خود، از جمله حمله به نیروگاه هسته ای عراق در اوسیراک به شدت بیمناک هستند، چرا که در آن حمله و همچنین حمله مشترک فرانسه، انگلیس و اسرائیل به مصر در زمان جمال عبدالناصر و در جنگ سوئز، آیزنهاور، رئیس جمهور آمریکا به حمایت از اعراب پرداخت و به همین بهانه از اسرائیلی ها دوری گزید؛ بنابراین، اسرائیلی ها در این مقطع نیز می ترسند که با حمله به ایران، آمریکا را از خود دور کرده و بین خود و این کشور فاصله اندازند، به ویژه که باراک اوباما نیز با چنین حمله ای موافقت ندارد.
آنچه در این میان جالب توجه است اینکه نویسنده چهار دلیل خود مبنی بر حمله نکردن رژیم صهیونیستی به ایران را به صورت یکجانبه و در حد دولت صهیونیستی توضیح داده است و به قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی، مناسبات منطقه ای و بین المللی و پیامدهای گریزناپذیر این حمله برای جامعه جهانی اشاره ای نکرده است. گو اینکه می توان یکی از مهمترین دلایل حمله نکردن اسرائیل به ایران را، ترس این کشور از واکنش های کوبنده جمهوری اسلامی و ملتی دانست که تاکنون هرگونه تجاوز خارجی را با شدیدترین شکل ممکن پاسخ داده اند. خبر.// همه با هم سنگ هایی برای حمله به ایران جمع کنیم! هم یک نظرسنجی دقیق!! سرویس بین الملل ـ "برای هر مساله ای، فصلی و برای هر زمانی هدفی است. زمانی برای سنگ جمع کردن است و زمانی برای صلح و زمانی برای جنگ. اکنون زمان آن است که سنگ هایمان را برای مقابله با ایران گرد آوری کنیم."
به گزارش "تابناک"، جملات آغازین بالا را سایت "واحد نظر سنجی اطلاعات بازار تکنومارتیکا"( TIPP ) برای تبیین یک نظر سنجی که اخیرا انجام داده، انتخاب کرده است. این نظر سنجی درباره نظر آمریکایی ها نسبت به حمله رژیم صهیونیستی علیه ایران انجام پذیرفته است. این موسسه، که خود را یک بنگاه نظرسنجی ملی در آمریکا معرفی می کند، مدعی است که در انتخابات 2004 و 2008، ریاست جمهوری آمریکا دقیق ترین نظرسنجی را در این کشور انجام داده است.
بر پایه این نظر سنجی، موسسه مذکور مدعی شده است که اکثر آمریکایی ها با حمله رژیم صهیونیستی به ایران موافق هستند. بر اساس این گزارش، 47 در صد دمکرات ها با این حمله احتمالی موافقت داشته اند، این در حالی است که 40 درصد با این حمله ابراز مخالفت داشته اند و 13 درصد هم نظر خاصی نداشته اند. علاوه بر این در بین جمهوری خواهان نیز 74 درصد با حمله صهیونیست ها به ایران موافق هستند، 17 درصد مخالف و 9 درصد نیز نظر خاصی ابراز نکرده اند. در بین افراد غیر حزبی و مستقل نیز 56 درصد با این حمله موافق، 30 در صد مخالف و 14 درصد نیز نظری نداده اند.
بر اساس همین مورد اخیر بسیاری از سایت های خبری به موافقت مردم آمریکا با حمله اسرائیل به ایران خبر داده اند.
این گزارش اضافه می کند: اگر چه این سایت مدعی است که دقیق ترین نظرسنجی ها را در آمریکا انجام داده است اما با این وجود با مروری کوتاه بر تفسیر این نظرسنجی که در همین سایت منتشر شده است، به راحتی میزان تعصب و نگاه جانبدارانه این موسسه را می توان فهمید. در این تفسیر، با تعریفی مفرط از آمریکا بدون استدلال و همچنین نکوهش ایران آن هم بدون استدلال، به تبیین نظرسنجی خود پرداخته است.
علاوه بر این باید گفت از آمریکایی هایی که در سیاست خارجی شان دائما بر پیروی از یک ایدئولوژی خشک و انعطاف ناپذیر تاکید می شود هیچ انتظاری نیست که با ایدئولوژی رقیب، همچون اسلام سیاسی مطرح شده در انقلاب اسلامی موافقت کنند و حتی بر فرض صحت چنین نظرسنجی نیز، علل آن کاملا روشن و قابل انتظار است چرا که انقلاب اسلامی، رقیب گفتمانی لیبرال دمکراسی است. خبر.// آثار احتمالی حمله علیه ایران کاخ سفید را دچار تردید کرده است اواخر سال 2006 جورج دبلیو بوش در دیدار با روسای ستاد مشترک در پنتاگون این پرسش را مطرح ساخت که آیا اقدام نظامی علیه برنامه هسته ای ایران امکان پذیر است یا خیر؟
پاسخ این پرسش به اتفاق آرا منفی اعلام شد، چراکه از راه حملات هوایی می شد تنها برخی از تإسیسات هسته ای ایران را هدف قرار داد و راهی برای از میان بردن همه آنها وجود نداشت.
به گزارش «تابناک»، مجله «تایم» با انتشار مقاله ای ضمن طرح موضوع بالا می نویسد: برخی از آزمایشگاه های هسته ای در مناطق پر رفت و آمد مردمی و برخی دیگر در اعماق زمین است.
از سوی دیگر، توانایی ایران در پاسخگویی به این حملات توسط ابزارهای غیرمتعارف و به طور خاص از طریق آنچه تایم آن را شبکه نظامی حزب الله می خواند، هولناک می نمود. با این همه، گزینه نظامی هیچگاه رسما از روی میز برداشته نشد و دست کم مسأله ای است که مقامات آمریکایی همواره از آن سخن گفته اند؛ اما در عین حال بر غیرممکن بودن آن نیز تأکید شده است، به گونه ای که رابرت گیتس، وزیر دفاع در سال 2008 گفت: «یک جنگ دیگر در خاورمیانه، آخرین چیزی است که به دنبال آن هستیم و می تواند به دلایل متعدد خطرناک باشد.»
اما این روزها این گونه به نظر می رسد که گیتس جنگ طلب تر شده است. او در بیستم ژوئن در مصاحبه با «فاکس نیوز» با بیان این مطلب که آمریکا حتی تمایلی به سخن گفتن از یک ایران هسته ای هم ندارد، گفت: «ما نمی توانیم حتی فکر ایرانی با سلاح هسته ای را نیز بپذیریم.»
در ادامه این نوشتار آمده است، دیپلماسی و فشار اقتصادی، همچنان ابزاری است برای اعمال فشار بر ایران برای پذیرفتن یک معاهده هسته ای که البته امیدی نیز به آن نیست.
«لئون پانتا»، رییس سیا، نیز 27 ژوئن در مصاحبه با «ای.بی.سی نیوز» و در پاسخ به این که آیا تحریم ها تهران را از فعالیت های هسته ایش بازمی دارد، گفت: «احتمالا نه.»؛ بنابراین، گزینه نظامی کماکان مطرح است و از آن حمایت می شود.
وی در ادامه با اشاره به پیشنهاد تبادل 2/1 تن اورانیوم با درصد غنای پایین به ازای اورانیوم 20 درصد، افزود: «ما پیشنهاد بسیار خوبی به ایرانیان دادیم که نخست مذاکره کنندگانشان آن را پذیرفتند. پس از مخالفت با آن گمان کردیم خوب ما تلاش خود را کرده ایم. حالا باید چه کنیم؟»
منابع اطلاعاتی آمریکا می گویند فرمانده مرکزی ارتش آمریکا که هم اکنون مسئولیت سازماندهی عملیات نظامی در خاورمیانه را به عهده دارد اعلام کرده است که، پیشرفت هایی در برنامه ریزی حملات هوایی شده است؛ این در شرایطی است که به گفته یک منبع نظامی اسراییلی یک سال پیش گزینه نظامی مطرح نبود.
اما عامل دیگر در مطرح ساختن گزینه نظامی را می توان همسایگان سنی ایران دانست که می خواهند، آمریکا این امر را تحقق بخشد. وقتی سفیر امارات متحده عربی در تاریخ ششم جولای، به رغم پیامدهای منفی اقتصادی و نظامی برای کشورش از حمله نظامی علیه ایران حمایت کرد، نشان از رویکردی سرسختانه این کشور در منطقه داشت.
مقامات ارشد آمریکایی که بارها به کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر می کنند، می گویند سعودی ها نیز به طور خاص با میل و اشتیاق حیرت برانگیزی از این مسأله سخن می گویند. بواقع با هسته ای شدن ایران، از ترک ها گرفته تا مصری ها و لبنانی ها هسته ای می شوند و این رخداد نیز در بی ثبات ترین منطقه خاورمیانه روی خواهد داد.
تایم در ادامه می افزاید، این در حالی است که در مقطع کنونی کاخ سفید در ارتباط با حمله نظامی به ایران، بیش از هر زمان دیگر تردید دارد. اغلب رهبران نظامی، به سخنان گیتس مبنی بر این که حتی یک حمله هدفمند به ایران نیز به دلایلی خطرناک خواهد بود، اعتقاد دارند.
این مسأله، مردم ایران را علیه تازه ترین اقدامات خارجی متحد می سازد؛ اتحاد کشورهایی چون روسیه و چین علیه آمریکا را به دنبال خواهد داشت. ایران در عراق و افغانستان واکنش نشان می دهد و سرانجام حزب الله لبنان حملاتی به اسراییل ترتیب خواهد داد؛ یعنی یک جنگ منطقه ای مصیبت بار که دور از انتظار نیز نخواهد بود.
در پایان این نوشتار آمده است: البته این نجواها می تواند حامل این پیام به ایرانیان باشد که زمان معامله فرا رسیده است. در این میان، زمزمه هایی نیز مبنی بر تمایل تهران به از سرگیری مذاکرات به گوش می رسد، هر چند ایران هم اکنون ابتکار عمل لازم را ندارد.
فرضیه ممکن این است که هر پیشنهاد ایرانیان برای مذاکره، پیشنهادی برای متوقف ساختن فعالیت های هسته ای خواهد بود، چراکه آمریکا واقعا یک ایران هسته ای را تحمل نخواهد کرد و در نظر دارد برای متوقف ساختن آن، اقدام خطرناک انجام دهد. خبر.//
به گزارش «تابناک»، روزنامه «وال استریت ژورنال» در ادامه یادداشت، چهار دلیل در مورد حمله نکردن رژیم صهیونیستی به ایران ذکر کرده است که هر کدام از این دلایل در جای خود قابل توجه است. نخستین فرضیه که درباره این عدم حمله مطرح است، جمع بندی طراحان حمله نظامی اسرائیل مبنی بر این است که این حمله نظامی احتمالا موفقیت آمیز نخواهد بود و یا هزینه های آن بر منفعتش فزونی نداشته باشد.
دومین فرضیه در این زمینه، اینکه اسرائیل در صدد است تا با خرید زمان تجهیزات تهاجمی و تدافعی خود را برای تدارک چنین حمله ای آماده و فراهم کند، چرا که به تازگی اسرائیل موشک ضد موشک خود را آزمایش کرده، موشکی که علیه موشک های کوتاه بردی که ممکن است توسط حماس و حزب الله و در حمایت از ایران به سوی مناطق اشغالی در سرزمین فلسطین شلیک شود، رفتار می کند.
علاوه بر این، اسرائیل خرید جنگنده های اف 35 را لغو کرده است و به خرید جنگنده های اف 15 بسنده کرده است، چرا که جنگنده های اف 35 بسیار گرانقیمت تر و وعده تحویل آنان به اسرائیل در سال 2015 موکول شده بود.
بر پایه این گزارش، سومین فرضیه در این زمینه، به سیاست داخلی تل آویو برمی گردد. هرچند ممکن است نتانیاهو با حمله به ایران موافقت داشته باشد، اما وی فرمان حمله را بدون حصول اجماع با کسانی چون ایهود باراک وزیر دفاع، شیمون پرز رئیس جمهور، گابی اشکنازی، رئیس ارتش و داگان رئیس موساد صادر نخواهد کرد. این در حالی است که گفته می شود اغلب این افراد، به جز ایهود باراک با این حمله مخالف هستند.
به همین خاطر به نظر می رسد، تلاش بنیامین نتانیاهو برای برکنار کردن اشکنازی و داگان در ماه های اخیر و در نظر داشتن افراد موافق حمله به ایران برای جانشین کردن با این دو چهره مخالف حمله در همین راستا باشد.
این گزارش می افزاید: فرض چهارم نیز این است که اسرائیلی ها به شدت و عطف به تجربیات سابق خود، از جمله حمله به نیروگاه هسته ای عراق در اوسیراک به شدت بیمناک هستند، چرا که در آن حمله و همچنین حمله مشترک فرانسه، انگلیس و اسرائیل به مصر در زمان جمال عبدالناصر و در جنگ سوئز، آیزنهاور، رئیس جمهور آمریکا به حمایت از اعراب پرداخت و به همین بهانه از اسرائیلی ها دوری گزید؛ بنابراین، اسرائیلی ها در این مقطع نیز می ترسند که با حمله به ایران، آمریکا را از خود دور کرده و بین خود و این کشور فاصله اندازند، به ویژه که باراک اوباما نیز با چنین حمله ای موافقت ندارد.
آنچه در این میان جالب توجه است اینکه نویسنده چهار دلیل خود مبنی بر حمله نکردن رژیم صهیونیستی به ایران را به صورت یکجانبه و در حد دولت صهیونیستی توضیح داده است و به قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی، مناسبات منطقه ای و بین المللی و پیامدهای گریزناپذیر این حمله برای جامعه جهانی اشاره ای نکرده است. گو اینکه می توان یکی از مهمترین دلایل حمله نکردن اسرائیل به ایران را، ترس این کشور از واکنش های کوبنده جمهوری اسلامی و ملتی دانست که تاکنون هرگونه تجاوز خارجی را با شدیدترین شکل ممکن پاسخ داده اند. خبر.// همه با هم سنگ هایی برای حمله به ایران جمع کنیم! هم یک نظرسنجی دقیق!! سرویس بین الملل ـ "برای هر مساله ای، فصلی و برای هر زمانی هدفی است. زمانی برای سنگ جمع کردن است و زمانی برای صلح و زمانی برای جنگ. اکنون زمان آن است که سنگ هایمان را برای مقابله با ایران گرد آوری کنیم."
به گزارش "تابناک"، جملات آغازین بالا را سایت "واحد نظر سنجی اطلاعات بازار تکنومارتیکا"( TIPP ) برای تبیین یک نظر سنجی که اخیرا انجام داده، انتخاب کرده است. این نظر سنجی درباره نظر آمریکایی ها نسبت به حمله رژیم صهیونیستی علیه ایران انجام پذیرفته است. این موسسه، که خود را یک بنگاه نظرسنجی ملی در آمریکا معرفی می کند، مدعی است که در انتخابات 2004 و 2008، ریاست جمهوری آمریکا دقیق ترین نظرسنجی را در این کشور انجام داده است.
بر پایه این نظر سنجی، موسسه مذکور مدعی شده است که اکثر آمریکایی ها با حمله رژیم صهیونیستی به ایران موافق هستند. بر اساس این گزارش، 47 در صد دمکرات ها با این حمله احتمالی موافقت داشته اند، این در حالی است که 40 درصد با این حمله ابراز مخالفت داشته اند و 13 درصد هم نظر خاصی نداشته اند. علاوه بر این در بین جمهوری خواهان نیز 74 درصد با حمله صهیونیست ها به ایران موافق هستند، 17 درصد مخالف و 9 درصد نیز نظر خاصی ابراز نکرده اند. در بین افراد غیر حزبی و مستقل نیز 56 درصد با این حمله موافق، 30 در صد مخالف و 14 درصد نیز نظری نداده اند.
بر اساس همین مورد اخیر بسیاری از سایت های خبری به موافقت مردم آمریکا با حمله اسرائیل به ایران خبر داده اند.
این گزارش اضافه می کند: اگر چه این سایت مدعی است که دقیق ترین نظرسنجی ها را در آمریکا انجام داده است اما با این وجود با مروری کوتاه بر تفسیر این نظرسنجی که در همین سایت منتشر شده است، به راحتی میزان تعصب و نگاه جانبدارانه این موسسه را می توان فهمید. در این تفسیر، با تعریفی مفرط از آمریکا بدون استدلال و همچنین نکوهش ایران آن هم بدون استدلال، به تبیین نظرسنجی خود پرداخته است.
علاوه بر این باید گفت از آمریکایی هایی که در سیاست خارجی شان دائما بر پیروی از یک ایدئولوژی خشک و انعطاف ناپذیر تاکید می شود هیچ انتظاری نیست که با ایدئولوژی رقیب، همچون اسلام سیاسی مطرح شده در انقلاب اسلامی موافقت کنند و حتی بر فرض صحت چنین نظرسنجی نیز، علل آن کاملا روشن و قابل انتظار است چرا که انقلاب اسلامی، رقیب گفتمانی لیبرال دمکراسی است. خبر.// آثار احتمالی حمله علیه ایران کاخ سفید را دچار تردید کرده است اواخر سال 2006 جورج دبلیو بوش در دیدار با روسای ستاد مشترک در پنتاگون این پرسش را مطرح ساخت که آیا اقدام نظامی علیه برنامه هسته ای ایران امکان پذیر است یا خیر؟
پاسخ این پرسش به اتفاق آرا منفی اعلام شد، چراکه از راه حملات هوایی می شد تنها برخی از تإسیسات هسته ای ایران را هدف قرار داد و راهی برای از میان بردن همه آنها وجود نداشت.
به گزارش «تابناک»، مجله «تایم» با انتشار مقاله ای ضمن طرح موضوع بالا می نویسد: برخی از آزمایشگاه های هسته ای در مناطق پر رفت و آمد مردمی و برخی دیگر در اعماق زمین است.
از سوی دیگر، توانایی ایران در پاسخگویی به این حملات توسط ابزارهای غیرمتعارف و به طور خاص از طریق آنچه تایم آن را شبکه نظامی حزب الله می خواند، هولناک می نمود. با این همه، گزینه نظامی هیچگاه رسما از روی میز برداشته نشد و دست کم مسأله ای است که مقامات آمریکایی همواره از آن سخن گفته اند؛ اما در عین حال بر غیرممکن بودن آن نیز تأکید شده است، به گونه ای که رابرت گیتس، وزیر دفاع در سال 2008 گفت: «یک جنگ دیگر در خاورمیانه، آخرین چیزی است که به دنبال آن هستیم و می تواند به دلایل متعدد خطرناک باشد.»
اما این روزها این گونه به نظر می رسد که گیتس جنگ طلب تر شده است. او در بیستم ژوئن در مصاحبه با «فاکس نیوز» با بیان این مطلب که آمریکا حتی تمایلی به سخن گفتن از یک ایران هسته ای هم ندارد، گفت: «ما نمی توانیم حتی فکر ایرانی با سلاح هسته ای را نیز بپذیریم.»
در ادامه این نوشتار آمده است، دیپلماسی و فشار اقتصادی، همچنان ابزاری است برای اعمال فشار بر ایران برای پذیرفتن یک معاهده هسته ای که البته امیدی نیز به آن نیست.
«لئون پانتا»، رییس سیا، نیز 27 ژوئن در مصاحبه با «ای.بی.سی نیوز» و در پاسخ به این که آیا تحریم ها تهران را از فعالیت های هسته ایش بازمی دارد، گفت: «احتمالا نه.»؛ بنابراین، گزینه نظامی کماکان مطرح است و از آن حمایت می شود.
وی در ادامه با اشاره به پیشنهاد تبادل 2/1 تن اورانیوم با درصد غنای پایین به ازای اورانیوم 20 درصد، افزود: «ما پیشنهاد بسیار خوبی به ایرانیان دادیم که نخست مذاکره کنندگانشان آن را پذیرفتند. پس از مخالفت با آن گمان کردیم خوب ما تلاش خود را کرده ایم. حالا باید چه کنیم؟»
منابع اطلاعاتی آمریکا می گویند فرمانده مرکزی ارتش آمریکا که هم اکنون مسئولیت سازماندهی عملیات نظامی در خاورمیانه را به عهده دارد اعلام کرده است که، پیشرفت هایی در برنامه ریزی حملات هوایی شده است؛ این در شرایطی است که به گفته یک منبع نظامی اسراییلی یک سال پیش گزینه نظامی مطرح نبود.
اما عامل دیگر در مطرح ساختن گزینه نظامی را می توان همسایگان سنی ایران دانست که می خواهند، آمریکا این امر را تحقق بخشد. وقتی سفیر امارات متحده عربی در تاریخ ششم جولای، به رغم پیامدهای منفی اقتصادی و نظامی برای کشورش از حمله نظامی علیه ایران حمایت کرد، نشان از رویکردی سرسختانه این کشور در منطقه داشت.
مقامات ارشد آمریکایی که بارها به کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر می کنند، می گویند سعودی ها نیز به طور خاص با میل و اشتیاق حیرت برانگیزی از این مسأله سخن می گویند. بواقع با هسته ای شدن ایران، از ترک ها گرفته تا مصری ها و لبنانی ها هسته ای می شوند و این رخداد نیز در بی ثبات ترین منطقه خاورمیانه روی خواهد داد.
تایم در ادامه می افزاید، این در حالی است که در مقطع کنونی کاخ سفید در ارتباط با حمله نظامی به ایران، بیش از هر زمان دیگر تردید دارد. اغلب رهبران نظامی، به سخنان گیتس مبنی بر این که حتی یک حمله هدفمند به ایران نیز به دلایلی خطرناک خواهد بود، اعتقاد دارند.
این مسأله، مردم ایران را علیه تازه ترین اقدامات خارجی متحد می سازد؛ اتحاد کشورهایی چون روسیه و چین علیه آمریکا را به دنبال خواهد داشت. ایران در عراق و افغانستان واکنش نشان می دهد و سرانجام حزب الله لبنان حملاتی به اسراییل ترتیب خواهد داد؛ یعنی یک جنگ منطقه ای مصیبت بار که دور از انتظار نیز نخواهد بود.
در پایان این نوشتار آمده است: البته این نجواها می تواند حامل این پیام به ایرانیان باشد که زمان معامله فرا رسیده است. در این میان، زمزمه هایی نیز مبنی بر تمایل تهران به از سرگیری مذاکرات به گوش می رسد، هر چند ایران هم اکنون ابتکار عمل لازم را ندارد.
فرضیه ممکن این است که هر پیشنهاد ایرانیان برای مذاکره، پیشنهادی برای متوقف ساختن فعالیت های هسته ای خواهد بود، چراکه آمریکا واقعا یک ایران هسته ای را تحمل نخواهد کرد و در نظر دارد برای متوقف ساختن آن، اقدام خطرناک انجام دهد. خبر.//