حزب الله در اوج قدرت

[saeed_1234]

به گزارش فارس، مركز مطالعات خاورنزديك واشنگتن اخيرا در گزارشي به مناسبت سالگرد شكست رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه لبنان گزارشي را درباره وضعيت حزب الله و تمايلاتي كه اخيرا در هيات حاكمه آمريكا براي مذاكره با آن شكل گرفته است منتشر كرده در آن به دولت آمريكا هشدار مي‌دهد كه حزب الله ماهيتش تغيير نكرده و بر همان ايدئولوژي گذشته‌اش راسخ است پس مذاكره با آنها به نفع آمريكا نيست.
اين گزارش با اشاره به عجز آمريكا براي مقابله با حزب الله راه‌هايي را براي مقابله با اين حزب پيشنهاد مي‌كند كه در ادامه مي‌آيد.
گزارش مركز مطالعات خاورنزديك كه عناصر صهيونيست و نزديك به آنها در اين مركز نقش محوري دارند در گزارش خود مي‌نويسد:

چهار سال پيش اسرائيل حمله اي نظامي را عليه لبنان آغاز كرد. اين حمله در پاسخ به حمله نظاميان حزب الله به سربازان اسرائيلي بود. به گفته مقامات اسرائيلي هدف از اين حمله يكسره كردن كار حزب الله بود. ولي نه اين جنگ و نه اقدامات ديپلماتيك بعدي آمريكا براي تضعيف اين گروه نتوانست موفقيتي را به دنبال داشته باشد. تا جايي كه برخي در دولت اوباما به اين نتيجه رسيده اند كه مذاكرات مستقيم گزينه اي است كه ارزش بررسي را دارد. هرچند تلاش براي مذاكره با حزب الله در زماني كه اين گروه در بعد سياسي و نظامي خود را مطرح كرده است مي‌تواند تلاشي بي‌فايده باشد كه نتيجه عكس خواهد داد.

*** تلاش‏هاي كنوني
اين مركز در ادامه به استراتژي آمريكا براي مقابله با حزب الله در دوره بوش و اوباما اشاره كرده و سپس به تمايلات پيش آمده براي مذاكره با حزب الله اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: از زمان پايان جنگ سال 2006 آمريكا به فكر مقابله با حزب الله از طريق پيشبرد 3 هدف طراحي شده افتاده است: جلوگيري از تبادل تسليحات، خلع سلاح و كنترل كامل دولت[ي آمريكايي] لبنان بر سرزمين هايش. رويكرد واشنگتن براي به ثمر رساندن اين اهداف به صورت گسترده‌اي در دولت بوش و اوباما به قوت خود باقي مانده است.
اول اينكه آمريكا به حمايت خود از ائتلاف 14 مارس استمرار بخشيده است. ائتلافي كه با فعاليت حزب الله به عنوان گروهي نظامي مخالفت كرده است.
دوم اينكه واشنگتن مبلغ قابل توجهي را براي تقويت دولت لبنان هزينه كرده است. آمريكا از سال 2006 بالغ بر 600 ميليون دلار براي كمك هاي امنيتي و 500 ميليون دلار براي برنامه هاي كمك به غير نظاميان هزينه كرده است.
سوم، آمريكا تلاش هاي خود را براي بدنام كردن و تحت فشار قرار دادن فعاليت هاي اقتصادي اين گروه با افزايش ليست مراكز همكاري با حزب الله تحت قانون اجرايي 13224 افزايش داده است.
در نهايت واشنگتن به اين فكر افتاد تا حمايت ها از حزب الله را از طريق شكست حريم هوايي لبنان و كنترل مزارع شبعا و روستاي قجر به حداقل برساند.
اين تلاش هاي به نظرمي رسد كه در ماه ژوئن 2009 به ثمر نشست. زماني كه ائتلاف سياسي حزب الله نتوانست اكثريت كرسي ها را در انتخابات مجلس به دست بياورد[حزب الله در اين زمان به تقلب گسترده در انتخابات اعتراض كرد ولي نتايج انتخابات را قبول كرد.و.]. با اين حال شكست آنها در انتخابات به اين معني نيست كه آنها در بعد سياسي در سراشيبي سقوط قرار گرفته اند. به‎عكس زماني كه آنها در انتخابات موفقيت زيادي به دست نياوردند به فعاليت هاي خود به عنوان يك جنبش نظامي مشروعيت بخشيدند.
14 مارس همه چيز به جز تفرقه را به همراه داشت. حزب الله در حال حاضر به عنوان قدرتمند ترين گروه غير دولتي منطقه به شمار مي آيد. اين گروه هم اكنون هم از لحاظ سياسي و هم از لحاظ نظامي به بهترين وضعيت خود از زمان تاسيسش رسيده است.

***محدوديت در ارتباط
با شناخت محدوديت هاي سياست هاي آمريكا، حاميان برقراري ارتباط ادعا مي كنند كه در حال حاضر زمان آن است كه راهي جايگزين را در پيش گرفت.
در ماه مي، "جان برنان " معاون مشاور امنيت ملي آمريكا اشاره مي كند كه دستيابي به برخي مهره هاي حزب الله مي تواند منجر به ميانه رو شدن ايدئولوژيك اين گروه شود. بر اساس گزارش هاي فاش شده از "تيم قرمز " فرماندهي مركزي آمريكا، ارزيابي ها نشان دهنده بيان خط فكري مشابهي است. گرچه نه اظهارات برنان و نه مدارك فاش شده از مركز فرماندهي آمريكا از تجديد نظر رسمي در سياست خارجي آمريكا حكايت نمي‌كند، اما آنها پيش بيني مي‌كنند تمايلات در اين باره در حال گسترش است.اين استدلال ها هر چند بر مقدماتي كه اساسا گمراه كننده بوده استناد مي‌كند به‏طور مثال؛ اول تمايل حزب الله براي مشاركت در پروسه سياسي معمولا به عنوان شاهدي در فاصله گرفتن از اقدامات خشنش ديده مي شود. در حالي‌كه در واقع اين گروه مانند هميشه به نقش خود به عنوان يك جنبش مقاومت مسلح ادامه مي دهد. حزب الله در بيانيه به روز شده خود كه در سال 2009 منتشر شد كه توسط برخي تحليلگران به عنوان نشانه ميانه روي حسن نصرالله رهبر حزب الله بود، دوباره بر اينكه اسرائيل بايد نابود شود، تاكيد كرد و اعلام كرد مقاومت هنوز يك امر مورد نياز براي كشور است.

اين گزارش با اين ادعا ادامه پيدا مي‌كند كه: "تروريسم، خشونت و ارعاب به عنوان دارائي هاي استراتژيك حزب الله نه تنها عليه اسرائيل بلكه عليه خود كشور لبنان باقي مانده است. "
نويسنده گزارش به صورت آشكار مي‌كوشد تا سناريوي حزب الله عليه لبنان را ترسيم كند، وي به حوادث سال 2008 كه طرفداران آمريكا نقش اساسي را در آن داشتند و به نوعي يك نوع كودتاي آمريكايي شكست خورده عليه حزب الله بود اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: كنترل بيروت توسط حزب الله در سال 2008 اين خيال را كه آنها هيچگاه از سلاح براي مردم لبنان استفاده نخواهند كرد در هم شكست.
اين گزارش در ادامه به فضاسازي هاي جديد عليه حزب الله كه مي‌كوشد تا آن را به ترور رفيق حريري پيوند بزند اشاره مي‌كند و مي‌كوشد تا اين فاكتور را به عنوان يك عامل موثر در تحليل وضعيت مطرح كند.
اين گزارش همچنين مي‌افزايد: اين گروه[حزب الله] همچنين به دنبال اين است كه نيروهاي مسلح را به عنوان بازويي بازوي مقاومت دربياورد و از هر كاري كه بتواند كنترلش را روي لبنان افزايش دهد دريغ نمي‌كند..
دومين اشتباه اثبات شده[در اين تحليل كه مي‌شود با حزب الله مذاكره كرد] اين است كه حزب الله از دشمني خود با آمريكا فاصله گرفته است. هرچند اين گروه بسيار مراقب بوده است تا به صورت مستقيم آمريكا را تحريك نكند ولي با اين حال خود را هنوز به چالش كشيدن آمريكا و منافعش در منطقه متعهد مي‌داند. در اعلاميه سال 2009 حزب الله مجددا تاكيد كرد كه بنياد ضد آمريكايي اين جنبش براي اولين بار در سال 1985 به دنبال مقاومت در برابر آمريكا و برنامه‌هايش براي به كنترل درآوردن كشورهاي عربي و اسلامي به صورت سياسي، اقتصادي و فرهنگي پي ريزي شد .


بنابراين شواهد كمي وجود دارد كه نشان دهد نصرالله يا هر شخص ديگري در اطراف او به دنبال تغيير گرايش هاي استراتژيك حزب الله باشد يا اينكه اتحاد خود را با ايران و سوريه كاهش دهند. ارتباط آمريكا با آنها تنها باعث معتبر شدن توانايي ها در حال رشد و مشروعيت بخشيدن به آن در داخل و خارج لبنان مي شود. و باعث تضعيف بيشتر دولت حامي غرب در لبنان مي شود.

رويكردي قويتر
گزارش اين مركز تحقيقاتي وابسته به محافل صهيونيستي در ادامه پيشنهاداتي را براي مهار حزب الله ارائه مي‌كند و مي‌نويسد: به‏جاي دنبال كردن رابطه، مقامات آمريكا بايد به‏عوض به دنبال تشديد تلاش ها با هدف اعمال فشار بر فعاليت هاي حزب الله و محدود و بي ثبات كردن تاثيرگذاري آنها باشند. هرچند افزايش فشار بر حزب الله مي تواند باعث واكنشي شديد شود. سازمان تنها در تعداد افزايش خواهد يافت و به سوي اهداف بلند مدت مي‌رود مگر اينكه يك اقدام همه جانبه عليه آن صورت گيرد. يك رويكرد قويتر مي تواند شامل موارد زير باشد:

افزايش فشار بر ايران و سوريه
براي افزايش هزينه حمايت از حزب الله، آمريكا بايد ائتلافي را براي اعمال تحريم بر سوريه به خاطر تخطي از قعطنامه 1701 شوراي امنيت، كه انتقال سلاح به حزب الله را منع مي كند، تشكيل دهد. به علاوه بايد به دنبال تحريم ايران به خاطر نقض قعطنامه 1747 براي منع انتقال تسليحات باشد. چنين ائتلافي مي تواند در صورت ادامه انتقال موشك هاي اسكاد و سلاح هاي حساس ديگر حمله هوايي به تاسيسات سوريه را در امتداد مرز لبنان قانوني كند.

مشروط ساختن نقش حزب الله در دولت
مقامات آمريكا بايد مذاكراتي را با متحدان خود در لبنان و منطقه به منظور تعريف شرايطي براي حزب الله جهت ادامه حضور در دولت وحدت ملي به انجام برساند، اقدامي كه مشابه آن براي مقامات حماس اتفاق افتاد. اين شرايط مي تواند باعث اجتناب از خشونت شود و راه را براي خلع سلاح هموار كند. گرچه به ميان آوردن چنين مذاكراتي ممكن است دستاورد سريعي نداشته باشد. ولي مي‌تواند باعث تغيير انتظارات در ارتباط با نقش آتي حزب الله در دولت شود و منجر به تجديد نظر در اين مساله در فرصت سياسي آينده باشد.


قدرتمند كردن گروه‌هاي شيعه مستقل در لبنان


تضعيف حزب الله نيازمند شكستن انحصاري است كه خود و متحدانش بر جامعه شيعه لبنان دارند. دولت اوباما بايد به تلاش هاي دولت بوش براي كمك به فعالان مستقل شيعه براي مطرح شدن به عنوان يك جنبش سياسي جايگزين ادامه دهد. براي مثال واشنگتن مي تواند دسترسي به منابع مالي را براي آنها تسهيل سازد و باعث ارتباطات قوي‌تر بين شيعيان ميانه‎رو در لبنان، عراق و ساير جوامع شيعه در منطقه شود.

افزايش هماهنگي بين متحدان
با افزايش تنش بين حزب الله و اسرائيل، آمريكا بايد مشاوره هايي را به اسرائيل و به طور جداگانه به كشور هاي عربي كه دغدغه‌اي مشترك درباره حزب الله دارند داشته باشد كشورهايي مانند مصر، اردن و عربستان سعودي. واشنگتن بايد نشان دهد كه از اسرائيل حمايت خواهد كرد در صورتي كه بخواهد با توانايي هاي نظامي حزب الله مقابله كند، ولي اقداماتي كه دولت حامي غرب را در لبنان زير سؤال مي‌برد محدود كند.



نتيجه‏گيري
گزارش مركز تحقيقات خاورنزديك واشنگتن در بخش نتيجه‌گيري ضمن رد هر گونه اثر بخشي مذاكره با حزب الله تنها زماني اين مذاكرات را سودمند مي‌داند كه حزب الله در اين مذاكرات در موضع ضعف قرار داشته باشد و مي‌آورد: ماه گذشته جفري فلتمن معاون وزير امور خارجه آمريكا تاكيد كرد آمريكا معامله اي با حزب الله نخواهد كرد و ارتباطي با آن نخواهد داشت. و به بيهودگي چنين تاملي اشاره كرد. ارتباط با حزب الله نمي تواند در آينده نزديك صورت گيرد و اين اتفاق تنها زماني مي تواند انجام شود كه اين گروه تضعيف شده است و خواستار پذيرش پيشنهاد هاي آمريكا باشد.و تا آن زمان يك مقابله گسترده و زورمندانه بايد براي مقابله با تاثير گذاري وسيع حزب الله اتخاذ شود تا منافع آمريكا تامين شود.

[HARD]

حزب‌الله: آمريكا موفق به درگيري داخلي در لبنان نخواهد شد

خبرگزاري فارس: حزب‌الله لبنان با صدور بيانيه‌اي اعلام كرد كه دولت آمريكا هرگز موفق نخواهد شد لبناني‌ها را به درگيري با يكديگر بكشاند.

به گزارش فارس به نقل از "الحيات " چاپ لندن، حزب‌الله لبنان با محكوم كردن اظهارات ژنرال "جيمز ماتيس " نامزد فرماندهي مركزي آمريكا درباره حمايت از ارتش لبنان در برابر موازنه حزب‌الله و سوريه تاكيد كرد كه هدف از اين سخنان فتنه‌انگيزي داخلي بين لبناني‌ها و برادران آنها از طريق تلاش براي قرار دادن حزب‌الله و سوريه در مواجهه با لبنان و لبناني‌هاست.
در اين بيانيه آمده است: اين اظهارات دولت آمريكا حجم دخالت‌هاي آشكار اين كشور در امور لبنان و دخالت در روابط لبنان با برادرانش و مشخصا كشوري كه روابط برادرانه و مستحكم با آن دارد، نشان مي‌دهد.
حزب‌الله همچنين تاكيد كرد: اين حزب‌ يكي از اركان داخلي و اساسي بافت كلي لبنان است و تلاش‌هاي آمريكا هرگز براي درگير كردن لبناني‌ها با يكديگر موفق نخواهد شد.
حزب‌الله همچنين ضمن مطرح كردن اين سوال كه چه كسي به فرماندهي مركزي آمريكا اين حق را داده است كه دشمن و دوست را در منطقه مشخص كند، تاكيد كرد: لبنان مستعمره آمريكا يا پايگاه نظامي نيست كه واشنگتن هر چه را كه بخواهد در آن پر كرده و منافع خود و دشمن صهيونيستي را تحقق بخشد.