این عكسها سه ماه قبل در بزرگراه شهید گمنام گرفته شده، یك ایكس تری زده بود به این جوان موتوری، آنقدر بال بال زد تا تمام كرد و همه -مردها- تماشا می كردند جز یك زن كه آمده بود و کمک میکرد، تنفس مصنوعی میداد و...
[External Link Removed for Guests][/URL] [External Link Removed for Guests][/URL] [External Link Removed for Guests][/URL] [External Link Removed for Guests][/URL]
پدیده این روزهای ما شده این "بال بال زدن و تماشا كردن".... نگاه كنید به بهت تماشاگران! بیشتر از هر فكر و دغدغه ای دوست دارند صحنه را به مفهوم واقعی كلمه "تماشا" كنند، شاید اینقدر ذهنیت تصویری ما از حادثه و خون و مرگ و اكشن منحصر به فضای مجازی و فیلم شده است كه اینطور مبهوت و مجذوب یك "صحنه واقعی" و "خون واقعی" می شویم! شاید...!
[FONT=Times New Roman]منتظران مهدی بدانند حسین را منتظرانش کشتند!!
یه مقاله بود در این زمینه نمیدونم اینجا خوندم یا جای دیگه ای ولی به صورت کلی و از نظر روانشناسی اثبات شده که هر چه قدر تعداد افراد حاضر در یک صحنه بیشتر باشه احتمال کمک به شخص نیازمند کمتر هست , دلیلی نداره که موضوع رو مستقیما فقط به مردم خودمون ربط بدیم
تصاویر مشکلی نداره ! دو نفر دارن کمک می کنن ! س باید همه بریزن سر طرف ؟! شاید زنه پزشک یا پرستار بوده یا آموزش کمکهای اولیه دیده ! ربطی نداره که چون مردها هستن زنه نباید کمک کنه ! این حرفا ماله عصر بوقه !
pedmehr نوشته شده:یه مقاله بود در این زمینه نمیدونم اینجا خوندم یا جای دیگه ای ولی به صورت کلی و از نظر روانشناسی اثبات شده که هر چه قدر تعداد افراد حاضر در یک صحنه بیشتر باشه احتمال کمک به شخص نیازمند کمتر هست
بی احساس یعنی چی ؟ قطعا اون صحنه برای کسانی که اونجا بودن تلخه و به این راحتی از ذهنشون پاک نمیشه ! ولی اتفاق یکی از بهترین کارهایی که در این زمانها باید انجام داد اینه که دور مصدوم رو خلوت کرد تا کسانی که می تونن راحتتر کمک رسانی کنن ! حالا اگه یه چند نفر در این صحنه خودکشی می کردن و چند نفر از گریه بی هوش میشدن احساسش بیشتر میشد ؟!
نمیدونم چند نفر از شما در جنگلی به نام "تهران" زندگی میکنید یا حداقل رفت و آمد مستمر دارید....
اما این گفته ها و انتقادهای اجتماعی از بی مسئولیتی نسبت و به وظایف انسانی در مورد تهرانی ها "خودزنی اجتماعی" نیست! یه حقیقت آشکار و تلخه....
من یه نفر که با تمام وجود اونو دیدم و حس کردم....... نمی دونم شاید چون این شهر اصالتی نداره و چند دستگی مردمی که بقیه رو از خودشون نمی دونن (میدونم اینا دلیل نمیشه! ) بهر حال بی تفاوتی مردم نسبت به مردم از حرکت توی خیابون و سوار اتوبوس شدن هست تا....
خیلی بد شده خیلی.... من که هر هفته ای که میرم و برمیگردم کلی ناراحتی و اعصاب خوردی برام میمونه فقط !
ضمن اینکه حرف های میثم رو رد نمیکنم ولی لازم دیدم یک نکته رو تذکر بدم.یک بار تو همین جاده مخصوص تهران کرج یک موتوری با یک پیکان از بغل تصادف کرد.ما هم پشت سرشون بودیم و بلافاصله نگه داشتیم.در عرض چند ثانیه خیل شلوغ شد.مردم حسابی جمع شده بودن و وقتی ما رسیدیم دیدم یه پیرمرد ساده ای پای این بدبخت رو گرفته این طرف هم حسابی ترسیده بود و فقط داد میزد.من که دوره کمک های اولیه رو دیده بودم اومدم بالای سر طرف دیدم استخون ساق پاش زده بیرون و اون پیرمرده فقط داشت زجرش میداد.خلاصه یکم کمکش کردیم و بعد امبلانس اومد و طرف رو برد.اینو گفتم که بدونید تو اون شرایط هر کاری نمیشه کرد.به خصوص اینجا که حال طرف بده.احتمالا اون خانم هم کمک های اولیه رو بلد بوده.در ثانی ملت میریختن رو سر اون موتوری بدبخت چیکار میکردن. ولی قبول دارم در تهران حس انسان دوستی مردم یکم کم شده.
شاید سالهای سال باشد که اتش امپراطوری پارس خاکستر شده باشد.اما روزی فرا خواهد رسید که ز خاکستر ها ققنوس برخیزد و ان هنگام اتش سالهای سال سکوت مردم ایران زبانه خواهد کشید و بار دیگر مردمی از سرزمین پارس از شرق تا چین واز غرب تا دروازه های روم حکمرانی میکنند و تمام دشمنان این مرز وبوم در اتش قهر ایران خواهند سوخت.ان روز نزدیک است...
همه حرفای دوستان درست ولی از این صحنه ها من یکی زیاد دیدم وقتی دو نفر مثلاً دعوا میکنند همه نگاه می کنند تا همدیگرو بکشند و یا چند نفری که احساس مسئولیت اجتماعی میکنند با موبایل فیلم میگیرند به عکس دوم همین صفحه دقت کنید فقط نشستیم میگیم نه آقا همه چی آرومه مشکلی نیست بعدشم منم قبول دارم که نباید دور مجروح شلوغ باشه ولی دیگه نفس مصنوعی در ضمن اکس نخورده اکس تری که یه مدلی از بی ام و هستش زده به این بنده خدا
[FONT=Times New Roman]منتظران مهدی بدانند حسین را منتظرانش کشتند!!