زمانی برای تحقیر استعمار پیر
مجلس شورای اسلامی سرانجام پس از گذشت سالها مطالبه ملت مظلوم ایران و درخواست نسبت به برخورد عملی با دولت خبیث انگلستان، در طرحی دو فوریتی کاهش روابط سیاسی با روباه مکار استعمار را به تصویب رساند. گرچه این اقدام انقلابی مجلس در خور تقدیر و تحسین است اما بنا به دلایلی که در این یادداشت به آن پرداخته میشود، این اقدام را باید تنها مدخل و پیش درآمدی بر سلسله اقدامات دیگر در رابطه با این دولت اسغالگر، جنایتکار، خباثت پیشه و منفور ارزیابی کرد.
در این زمینه نکاتی قابل طرح است:
یک حرف از هزاران
به واقع، بررسی جنایات و صدمات تاریخی استعمار پیر انگلستان علیه ملت مظلوم و کشور عزیز ایران، مثنویای هفتاد من کاغذ میطلبد. چرا که این دولت خبیث، از ابتدای دوره استعماری در قریب یکصد و پنجاه سال گذشته تاکنون که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با کشورمان در ارتباط بوده بدون مبالغه از هیچ کوششی در خصومت، جنایت و رذالت علیه ملت ما فروگذار نکرده و در این مدت مدید، حتی یک نمونه هر چند کوچک و اندک که حاکی از تلاش آنان برای خدمت، خیر خواهی، کمک و یا تلاش برای کاهش دشمنی ها علیه ملت ایران باشد، یافت نمیشود.
این قانون کلی عداوت انگلستان با ملت ایران، نه تنها در زمان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران - که بنا را بر آن گذاشته تا زمینههای قانون سلطه گر و سلطه پذیر در عالم را بر هم ریخته و بینی استعمارگران را بر خاک بمالد- که از روز اول در دستور کار این دولت پلید و خبیث بوده است. سیاهه اقدامات خصومت آمیز انگلستان، نه تنها در ابعاد سیاسی و امنیتی که در ابعاد نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و رسانهای نیز سیاههای بلند و گسترده است و به راستی، اختصار آن در یک یادداشت، امری محال و غیر ممکن می نماید. از این رو ست که نگارنده، تنها به عنوان اشاره به چند مستند تاریخی در این زمینه پرداخته و تکمیل و نیز نتیجه گیری مفصل از این مجمل را به عهده خوانندگان محترم مینهد.
خباثت هایی از زمان قاجار
در زمان حاکمیت پادشاهان قاجاریه بر کشور، به دلیل افول قدرت حاکمیت مرکزی، دولت خبیث انگلستان، توانست جای پای خود در کشور را محکم نماید. سفیر پلید انگلستان در آن دوران، با قدرتی فوق تصور حتی بیشتر از نزدیکان درباری شاهنشاهی به امر و نهی به دستگاه حاکمه، عزل و نصب ولات و استانداران و اعمال نفوذ در کشور همت میکرد.
در این راستا دولت خبیث انگلیس، حداقل چند راهبرد اساسی برای هدم ملت مسلمان و مبارز ایران و اهانت و جبران ایستادگی های ملی علیه اشغالگری را برای خود تعیین کرد که اولین آن، طراحی تضعیف حاکمیت بود.
تضعیف حاکمیت قاجار و روی کار آوردن پهلوی
گرچه قاجاریه نیز از جمله سلسله سلاطین بی کفایت، ظالم و خودکامه حاکم بر کشور ما بود، اما به دلیل نفوذ فراوان علما در دربار قاجار، ناچار بودن سلاطین قاجاریه به اطاعت و فرمانداری از علما، و عدم جرات و جسارت این سلاطین نسبت به تخلف در برابر اوامر اصلی علما، نفوذی که علما در بین قاطبه مردم داشتند و ترس قاجاریه از این نفوذ و جلالت، قاجاریه، سیستم حاکمیتی مطلوب دولت انگلستان نبود.
انگلستان میدید که قدرت علما میتواند بساط او در داخل کشور ایران را بر هم ریزد. فتوای تحریم تنباکو میرزای شیرازی و یا فتوای جهاد میرزا عبدالحسین لاری در بوشهر و ... کمر انگلیس راشکسته بود و بیش از این نمیخواست که اوامر او در دربار ایران معطل بماند. از این رو بود که به دسیسه چینی برای تضعیف حاکمیت ملی اقدام و ورزیده و در این راستا، راهبردهای مختلفی را عملیاتی کردند.
این توطئه چینیها، از اختلاف انگیزی میان دربار با علما تا شورشهای منطقهای و محلی برای ضعیف قلمداد کردن حاکمیت مرکزی گسترش داشت. همچنین در این راستا حتی ترور یکی پس از دیگری شاهزاده های دربار قاجار که احتمال ولیعهدی آنان میرفت در دستور کار شبکه مخفی نفوذی انگلستان قرار گرفت.
چنانچه بر اساس برخی اسناد بدست آمده از طبیب درباری ناصر الدین شاه یکی از همسران شاه قاجار با مراجعه به وی خواستار مشاورت او به ناصر الدین شاه پیرامون عدم ولیعهد کردن فرزندش میشود.
این درخواست، وقتی مورد تعجب این طبیب واقع میشود و از همسر ناصر الدین شاه میپرسد که قاعدتا باید تلاش تو در راستای ولیعهدی فرزندت باشد و نه بالعکس، او پاسخ میدهد که طی چند ساله اخیر هر کدام از فرزندان ناصر الدین شاه که در معرض ولیعهدی قرار گرفتند، به طور مشکوکی و پس از مدت کوتاهی تلف شده و از بین رفتهاند و من نمیخواهم که فرزندم نیز از جمله این کشته شدگان مشکوک باشد.
این سند البته توسط اسناد دیگری که از دست داشتن انگلستان در ترور شاهزادگان ایرانی و افراد صاحب نفوذ دیگر خبر میدهد نیز معاضدت میشود.
چنین بود که انگلستان در سعی ای فراوان، تلاش بر آن داشت تا به هر نحو ممکن، قاجاریه سرنگون گردد. هم از این رو بود که کمک او به برپایی اقتدار در حکومت به حداقل رسیده و بر خلاف آن ساماندهی شورشها و اغتشاشات علیه ملت و دولت مستقر به حداعلی رسیده بود.
این چنین بود که با کمک صریح انگلستان، پهلوی ها جایگزین قاجاریه شدند تا هم دربار پهلوی به نطق کشی علما پرداخته و نفوذ علما را از دربار قطع نماید و هم گوش به فرمانی انگلستان و امریکا به حد اکثر ممکن برسد.
تلاش در جهت تجزیه سرزمینی ایران
حاکمیت ضعیف ملی در دوران قاجار، باعث شد تا انگلستان فرصت را غنیمت شمرده و به تجزیه سرزمینی کشورمان مبادرت ورزد. راهبرد بلند مدت انگلستان علیه ملت ایران، کاهش قدرت ژئوپولتیک و سرزمینی ایران، درگیر ساختن اقوام و گویشهای مختلف با یکدیگر و ضعف افزایی در قدرت و اقتدا،ر ملی بود که با رویارو قرار دادن پارههای سرزمینی ایران علیه یکدیگر آن را محقق ساخت.
در این راستا با کمک و هدایتهای استعمار پیر انگلستان، بخش وسیعی از تکههای سرزمین گسترده ایران از مادر خود - ملت بزرگ ایران- جدا شدند. در این زمان، قفقاز از ایران جدا شد و بخش وسیعی از آسیای میانه، افغانستان و بلوچستان، بخش عظیمی از پاکستان کنونی از کشور جدا شد و این اهتمام انگلستان به جدا سازی سرزمینی ایران تا به حدی بود که وقتی پادشاه کشور با لشکر کشی به هرات، در صدد باز گرداندن افغانستان به کشور شد، انگلیس خبیث به اشغال بوشهر در جنوب ایران روی آورد و ناصر الدین شاه قاجار را تهدید کرد که اگر از لشکر کشی خود به هرات دست بر ندارد، بخش دیگری از کشور را نیز باید از دست رفته بداند.
این اشغالگری اما تنها اشغالگری انگلستان علیه سرزمین ملت ایران نبود چرا که پس از بیرون رانده شدن آنان توسط ملت ایران، بار دیگر در اواخر دوره قاجاریه - زمانی که انگلستان هوس تصاحب بوشهر را دوباره بر سر افکند- دلیران تنگستان با هدایت دولت تشکیل شده توسط مرحوم آیت الله سید عبد الحسین لاری، داغ ذلت و تحقیر شکست و عقب راندن را به پیشانی انگلیس نشانده و مرحوم شهید رئیسعلی دلواری در این میان به فیض شهادت رسید.
دسیسه چینی، ترور و قتل علما
روباه پیر انگلستان برای ادامه استعمارگری و نفوذ در ایران با مانعی بزرگ به نام علما و مجتهدین دینی و مذهبی کشور مواجه بود. از این رو بود که یکی از راهبردهای اصلی شیطان انگلیس، تحت تاثیر قرار دادن نفوذ علما از طریق اختلاف افکنی میان بیوت مراجع و علما، دمیدن بر اختلافات مذهبی شیعه و سنی در کشور و بعد از آن، ترور و قتل علمای مبارز و خشتگی ناپذیر بود.
به شهادت رساندن علمایی همچون سید عبد الله بهبهانی، سید محمد طباطبایی و فرزند او سید محمد صادق طباطبایی و تلاش برای ترور شهید شیخ فضل الله نوری - که البته ناکام ماند- در صدر مشروطه از این جمله است. چنانچه بعدها بر اساس اسناد به دست آمده مشخص شد که طراحی ترور شیخ شهید در سفارت دولت منفور انگلیس بنا ریزی شده و بودجه ، سلاح و ...آن، از همین ناحیه در اختیار عامل ترور قرار گرفته بود.
علاوه بر این ترور آشکار و علنی علمای طراز اول مشروطه، ردپای فراوانی از ترور مخفی و غیر علنی متنفذین و علمای مبارز توسط شبکههای مخفی نفوذی و زیر زمینی انگلیس جنایت کار در دست است.
دزدی با تحمیل گرسنگی به ملت
در فاصله سالهای جنگ جهانی اول که قوای متفقین و در راس آنها انگلیس جنایت کار در ایران اردو زده و به غارت اموال عمومی مردم مشغول بودند، انگلستان در صدد بر آمد تا تحقیری که در قضیه تحریم تنباکو را متحمل شده بود به نوعی جبران نماید. در این راستا بود که این دولت پلید، قحطی ساختگی و مصنوعی به ملت ایران تحمیل ساخت و با دزدی در روز روشن از کیسه مردم، گرسنگی را به مردم مسلمان ایران مستولی ساخت.
ماجرا از این قرار بود که در بحبوحه حضور متفقین در ایران، استعمار پیر انگلستان برای سیر کردن لشگرهای اشغالگر خود در خاومیانه که در کشورهایی نظیر عرق، پاکستان، فلسطین، هند، عربستان و حتی چین حضور داشتند از انبارهای غله داخلی کشورمان دزدی کرده و از طریق مرزهای جنوبی، شرقی و تا حدودی غربی، این غلهها از کشور خارج میشد.
در همین رابطه و به علت مخالفت مسئول غله کشور و رییس گمرگ ایران، هر دو توسط شبکههای مخفی ترور وابسته به انگلستان ترور شده و از بین رفتند. از بین رفتن این دو، به جهت رهاسازی کنترل مرزها و عبور و مرور راحتتر غله از کشور توسط دولت خبیث انگلیس صورت پذیرفت.
حجم این دزدی به حدی بود که قحطی گستردهای در کشور پدید آمد. و در شهرها و روستاها بحرن فقدان نان حاکم شد. زنان و کودکان خردسال فراوانی در این راستا متحمل گرسنگی شدند. قحطی به حدی شدید شد که جمع زیادی از زنان تهرانی در تجمعی به سمت دربار شاهنشاهی قاجار حرکت کرده و از اینکه فرزندانشان از گرسنگی و کمیود نان و غذا در حال تلف شدن هستند به دربار شکایت کردند.
آمارها و اسناد رسمی نشان میدهد که در فاصله این سالها ،هیچگونه خشکسالی طبیعی در کشور گزارش نشده بود و با توجه به جمعیت کم ایران، غله موجود تولید داخلی علاوه بر آنکه صرف سیر کردن شکم اشغالگران انگلیسی و متفقین در داخل میشد با کشتیهای انگلیسی در اقصی نقاط خاورمیانه به غارت میرفت. این قحطی باعث شد که مرگ و میر وسیعی که ناشی از گرسنگی و قحطی بوده در کشور شیوع پیدا کند. این مرگ ومیر گسترده که در حقیقت «هولوکاستی» خاموش بود، باعث شد تا سالیان مدیدی رشد جمعیت کشور از حالت طبیعی خود عقب افتاه و تا سالیان طولانی این رشد، جبرن نشود و مقصر اصلی همه این کشتارها دولت اشغالگر و خبیث انگلیس بود.
شاید راهبرد دیگر انگلستان از این اقدام - همانگونه که در برخی اسناد نیز به آن اشاره شده - انتقام از ایستادگی ملت ایران در برابر انگلستان خبیث و شکستن این مقاومت و ایستادگی ملی بود.
راهبردهای چهارگانه برای کنترل ملت
همانگونه که ذکر شد، دولت جنایتپیشه انگلیس با اتخاذ راهبردهای مختلف در هر زمینه، درصدد بسط نفوذ و از بین بردن مقاومتها و موانع در برابر تسلط خود بر کشور ایران اسلامی و ملت مظلوم آن بود.
این راهبردها در سطح حاکمیت، با پروژه تجزیه سرزمینی، قومیتی، نژادی و مذهبی داخلی، دمیدن بر اختلافات داخلی و نیز تضعیف حاکمیت ملی دنبال میشد.
در میان مردم نیز پروژههایی نظیر تحمیل قحطی و فقر ،این راهبرد را دنبال میساخت. در بین نخبگان نیز دو راهبرد توسط انگلستان دنبال میشد که یکی از آنها دسیسهچینی علیه علما و قتل و ترور فیزیکی و شخصیتی آنان بود.
اما پروژه و راهبرد دیگر انگلستان برای مهار ایرانیان مسلمان، فرقهسازی آنان در کشور و ترویج و تبلیغ آن به همراه تاسیس خاموشخانههایی از قبیل لژهای فراماسونری برای جذب و به کارگیری نخبگان و خواص جامعه بود.
گوشهای از راهبردهای انگلیس در زمان پهلوی
راهبردهای ذکر شده نه فقط در دوران مشروطه و قاجار که در دوران پهلویها نیز به شدت و حدت فراوانتری از سوی انگلستان پلید دنبال میشد.
چنانچه جداسازی بحرین از ایران و قراردادن دولتی جعلی و دست نشانده در آن به عنوان پایگاه خود در خاورمیانه و خلیج فارس - به هنگام خروج ظاهری از کشورهای مستمر خود در خاورمیانه - از همین دست اقدامات است.
اما به واقع یکی از مهمترین اقدامات خباثت آلود و خصومتآمیز انگلستان علیه ملت ایران، واگذاری شبکههای امنینی و نفوذ انگلستان در ایران به سازمان اطلاعات و امنیتی سیا آمریکا در قالب پروژه «بدامن» بوده است. در این پروژه، به هنگامی که آمریکا در قالب فرمانده دنیای استعمار ظاهر شد ،انگلستان حاضر شد تا اکثر شبکه گسترده ضد امنیتی، جاسوسی، تروریستی و نفوذ خود را به طور کامل در اختیار فرمانده جدید استعمار قرار دهد.
همچنین تلاش گسترده انگلستان برای به سقوط کشاندن دولت مصدق، اختلافافکنی میان مصدق با مرحوم آیتالله کاشانی و برگرداندن محمدرضا پهلوی به ایران پس از کودتای انگلیسی - آمریکایی 28 مرداد، از جمله دیگر اقدامات خصمانه انگلیس علیه مردم ایران است. در این رابطه علاوه بر اسناد به دست آمده که بسیار نیز مطول و فراوان است، نکتهای مهم جلب توجه میکند که آن هم القای ترسی جعلی در میان متدینین و علما نسبت به نفوذ کمونیسم در ایران است.
القای ترس کاذب از قدرت کمونیسم و احتمال تسلط آنان بر کشور توسط انگلستان در فاصله سالهای ۱۳۳۰ تا 1332 اجرایی شد تا بدین وسیله، زمینه اقناع سازی برای ادامه حکومت پهلویهای وابسته به آمریکا و انگلیس، در افکار عمومی داخلی پدید آید.
علاوه بر این، غارت و دزدیهای مکرر انگلستان از منابع و ثروتهای ملی ایران از جمله نفت، از موارد متعدد خصومتآمیز این دولت علیه ملت ایران به شمار میرود.
تا جایی که وقتی ایران پس از قرارداد 1907 به سه بخش شمالی (در اختیار روسها)، مرکزی (در اختیار دولت مرکزی) و جنوبی (در اختیار انگلستان) تقسیم شد، ثروت فراگیر نفت شمال ایران باعث شد تا انگلستان، روسیه را از مناطق شمالی کشور خارج کند تا خود به منابع نفتی حوزه خزر دست یابد.
این موارد علاوه بر تلاش چشمگیر انگلستان در انحراف مشروطیت و سعی در اختلافافکنی میان مشروطه خواهان و براه اندازی دیگ های پلوی انگلیسی برای مشرطهخواهان در کنار سفارت این دولت خبیث در تهران است که میتوان به سیاهه اقدامات این دولت خبیث افزود.
ادامه خصومتها پس از انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، روند خصومتها و دشمنیهای استعمار پیر علیه ملت مسلمان و مبارز ایران تشدید شد. چرا که اگر تا به قبل از انقلاب، انگلستان با دسیسهها و تزویرهای خود، درصدد مقابله با ملت ایران بود، پس از انقلاب اسلامی، این ملت، صاحب قدرت و حکومت شده و میخواستند تا مبارزه با استعمارگران قدیم و جدید را در قالب حکومت دنبال نمایند.
از این رو بود که کمکهای اطلاعاتی، امنیتی به صدام برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و ریشهکن ساختن انقلاب اسلامی ملت ایران در کنار تحریک تجزیهطلبان داخلی از جمله تجزیهطلبان خوزستان -در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی - از جمله کمترین اقدامات این دولت در این دوره به شمار میرود.
همچنین تلاش برای ترور دانشمندان کشور از جمله دانشمندان هستهای، ادعاهای مکرر علیه ملت و دولت جمهوری اسلامی در نقض حقوق بشر و جاسوسی از جمله دیگر اقدامات خصمانه دولت خبیث انگلستان در سالهای اخیر به شمار میرود.
کافی است در این زمینه نگاهی به اظهارات مقامات دولت انگلیس علیه ملت ایران انداخته تا عمق دشمنی و عداوت این دولت علیه ایران و ایرانی شناخته شود. همچنین کافی است تا نگاهی به اشتهای امنیتی انگلیس علیه ملت ایران و حتی حفر تونلهای زیرزمینی منتهی به سفارت انگلیس در خیابان فردوسی تهران انداخته تا بنیه همه جانبه اقدام یک دولت منفور علیه یه ملت مظلوم را دریابیم.
علاوه بر این، فعالیت جدی انگلستان در حوزه جنگ نرم و نبرد سایبری با ملت ایران، نبرد رسانهای، امنیتی، سیاسی و فرهنگی علیه جمهوری اسلامی، شانتاژهای رسانهای هر روزه دستگاههای جاسوسی نظیر BBC علیه ارزشها و اعقتادات مسلم ملت ایران و تلاش جدی، فعالانه و گسترده سفارت استعمار پیر در تهران در ماجرای فتنه 88 و وقایع بعد از آن، همگی حاکی از عمیقتر شدن کینهتوزی
انگلستان علیه ملت ایران است.
سعی انگلستان در «سلمان رشدی» تراشی علیه باورهای مذهبی ملتهای مسلمان و همچنین حمایت از او از جمله دیگر جنایات و دشمنیهای انگلیس علیه مسلمانان است.
سئوال اما این است که آیا کاهش سطح روابط با دولت خبیث و پلید انگلیس - به تنهایی - میتواند یک تاریخ، جنایت و عداوت با ملت ایران را پاسخ دهد؟
به نظر میرسد این اقدام مجلس تنها بخش کوچکی از ماجراست و سلسله اقدامات دیگری برای تحقیر تاریخی انگلیس در تهران باید تعبیه شود. که یکی از اولین و ابتداییترین نمونههای آن، صدور کیفر خواست و شکایت علیه دولت انگلیس در دستگاه قضایی کشور، مجامع جهانی و دادگاههای بینالمللی، تعقیب سران جنایتپیشه استعمار پیر و نیز بازستاندن باغ ایرانی قلهک باشد.
استعمار پیر باید تو دهنی محکمی از انقلاب اسلامی متحمل شود تا دیگرکمتر هزینه تکرار این اقدامات در دنیای اسلام را متقبل شود. اکنون زمانی خوب برای تحقیر این استعمار روسیاه است.
فوری/دانشجویان وارد سفارت انگلیس شدند/پرچم انگلیس پائین کشید
مدیران انجمن: MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
- پست: 59
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵, ۷:۵۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 101 بار
Re: فوری/دانشجویان وارد سفارت انگلیس شدند/پرچم انگلیس پائین
ماجراي انتقال اسناد جاسوسي به سفارت انگليس در تهران
ريچارد سدان (Richard Seddan)، نماينده "شرکت نفت انگليس و ايران" در تهران و دانش آموخته دانشگاه آکسفورد، در سال 1933 ميلادي وارد خدمت شرکت نفت شد. اولين سمت او، در دستگاه توزيع نفت در عراق بود.
در سال 1939 ميلادي پس از شش سال خدمت در عراق به اداره توزيع نفت در آبادان منتقل شد و هنگامي که در سال 1943 ميلادي، نقشه کمک به روسيه اجرا مي گرديد به تهران آمد و در مرکز فروش شروع به کار کرد. سپس از تهران به بغداد رفت و در آنجا به سمت رئيس فروش انتخاب گشت.
در سال 1945 ميلادي، وقتي به ايران مراجعت نمود به سمت معاونت «نورتکرافت» انتخاب گرديد. پس از مدتي خدمت در اداره مرکزي شرکت سابق در لندن و در مناطق نفت خيز در آوريل 1951 ميلادي به جاي «نورتکرافت» به سمت نماينده شرکت معين شد.1
ريچارد سدان همچنين عضويت هيئتي را داشت که در اواخر خرداد ماه 1330 ميلادي به سرپرستي جکسن با دکتر مصدق مذاکره مي کرد.2
همزمان با خلع يد از دستگاه اداري شرکت در جنوب، از سازمان اداري کمپاني در تهران نيز خلع يد گرديد. در سوم تير سدان محل اداره شرکت را در تهران تخليه کرد و اسناد و مدارک موجود را به خانه شخصي خود انتقال داد، پنج روز بعد مأموران قضايي و انتظامي از انتقال اسناد خبر يافتند و روز 9 تير 1330 نمايندگان وزارت دادگستري و پليس خانه وي را اشغال کردند و در آنجا به انبوهي از اوراق و اسناد محرمانه شرکت دست يافتند.
بسياري از اسناد مذکور در آتش سوزانده شده بود و بخش زيادي از اسناد مهم قبل از اشغال ساختمان به سفارت بريتانيا در تهران انتقال يافت. با اين حال مدارک باقي مانده به حدي بود که مداخلات شرکت سابق نفت را در امور داخلي و سياسي ايران اثبات کند. اين اسناد ارتباط کمپاني را با سناتورها، نمايندگان مجلس و وزراي سابق ايران فاش مي ساخت.
اوراق به دست آمده براي دولت ايران به مثابه يک "معدن طلا" و براي کمپاني مانند «يک ميدان مين» بود. اسنادي که از خانه سدان به دست آمده بود در همان خانه توسط مأموران ايراني مورد بررسي قرار گرفت. از اسناد فيلمبرداري شد و از وان حمام براي ظهور آنها استفاده گرديد. انتشار اسناد با تفسيرهاي بسيار تند و پرخاشجويانه در مطبوعات و مجلس ايران مواجه شد.3
ريچارد سدان در پوشش نماينده شرکت انگليس و ايران شبکه اي اعظم و مقتدر و مجهز از جاسوسان سازمان داده بود. با کشف اين خانه معلوم شد که دولت انگلستان در چه سطح و با چه عمقي در امور داخلي ايران فعال بوده. نخستين عکس العمل سدان پس از اشغال خانه اش، ملاقات با وزير دارايي و سپس دکتر مصدق بود که هر دو بي نتيجه ماند، پس از اين ملاقات ها بود که همزمان با آغاز فعاليت کميسيون رسيدگي به اسناد او و رئيس مافوقش "دريک" به دادگستري احضار و خيلي زود معلوم شد سفارت هر دو نفر را فرار داده است.4
در پي اسناد به دست آمده از خانه سدان که به دست مأموران ايراني افتاد و بعدها يعني حدود يک ماه بعد از ماجراي خانه سدان اهميت آن معلوم شد تلگرافي بود که از لندن به تهران مخابره شد. و طي آن درباره «طرح 44» تأکيد شده بود. در اين تلگراف يکي از رؤساي نفت در لندن خطاب به سدان چنين مي نويسد: "پيرو مذاکرات شفاهي طرح 44 را در موقع لزوم به خصوص هنگامي که مأمور مخصوص از آمريکا به ايران مي آيد اجرا کنيد". در پي اجراي طرح، سدان روز 20 تير 1330 با هواپيماي انگليسي مخصوص بدون اجازه و اطلاع مرکز وارد آبادان مي شود و با چند تن از رؤساي انگليس شرکت ملاقات مي کند، ماجرا به اطلاع حسين مکي رسانده مي شود، عده اي مأمور تحقيق شده و به نظر مي رسد توطئه اي در شرف وقوع است، لذا مکي با اجازه نخست وزير، سدان را به تهران باز مي گرداند. بدين ترتيب طرح 44 که قرار بود در خوزستان و تهران همزمان اجرا شود در آبادان عقيم مي ماند، 5 به همين دليل در 28 تير 1330 پروانه اقامت سدان از سوي دولت لغو مي شود و اين امر موجب اعتراض سفير انگليس مي گرديد.
در آن زمان آورل هريمن نماينده رئيس جمهور آمريکا براي وساطت و کوشش در نزديک کردن مواضع دو طرف به تهران آمده بود و بر اثر پا در مياني او پروانه اقامت ريچارد سدان را پس از سه روز به خودش پس دادند.
ريچارد سدان (Richard Seddan)، نماينده "شرکت نفت انگليس و ايران" در تهران و دانش آموخته دانشگاه آکسفورد، در سال 1933 ميلادي وارد خدمت شرکت نفت شد. اولين سمت او، در دستگاه توزيع نفت در عراق بود.
در سال 1939 ميلادي پس از شش سال خدمت در عراق به اداره توزيع نفت در آبادان منتقل شد و هنگامي که در سال 1943 ميلادي، نقشه کمک به روسيه اجرا مي گرديد به تهران آمد و در مرکز فروش شروع به کار کرد. سپس از تهران به بغداد رفت و در آنجا به سمت رئيس فروش انتخاب گشت.
در سال 1945 ميلادي، وقتي به ايران مراجعت نمود به سمت معاونت «نورتکرافت» انتخاب گرديد. پس از مدتي خدمت در اداره مرکزي شرکت سابق در لندن و در مناطق نفت خيز در آوريل 1951 ميلادي به جاي «نورتکرافت» به سمت نماينده شرکت معين شد.1
ريچارد سدان همچنين عضويت هيئتي را داشت که در اواخر خرداد ماه 1330 ميلادي به سرپرستي جکسن با دکتر مصدق مذاکره مي کرد.2
همزمان با خلع يد از دستگاه اداري شرکت در جنوب، از سازمان اداري کمپاني در تهران نيز خلع يد گرديد. در سوم تير سدان محل اداره شرکت را در تهران تخليه کرد و اسناد و مدارک موجود را به خانه شخصي خود انتقال داد، پنج روز بعد مأموران قضايي و انتظامي از انتقال اسناد خبر يافتند و روز 9 تير 1330 نمايندگان وزارت دادگستري و پليس خانه وي را اشغال کردند و در آنجا به انبوهي از اوراق و اسناد محرمانه شرکت دست يافتند.
بسياري از اسناد مذکور در آتش سوزانده شده بود و بخش زيادي از اسناد مهم قبل از اشغال ساختمان به سفارت بريتانيا در تهران انتقال يافت. با اين حال مدارک باقي مانده به حدي بود که مداخلات شرکت سابق نفت را در امور داخلي و سياسي ايران اثبات کند. اين اسناد ارتباط کمپاني را با سناتورها، نمايندگان مجلس و وزراي سابق ايران فاش مي ساخت.
اوراق به دست آمده براي دولت ايران به مثابه يک "معدن طلا" و براي کمپاني مانند «يک ميدان مين» بود. اسنادي که از خانه سدان به دست آمده بود در همان خانه توسط مأموران ايراني مورد بررسي قرار گرفت. از اسناد فيلمبرداري شد و از وان حمام براي ظهور آنها استفاده گرديد. انتشار اسناد با تفسيرهاي بسيار تند و پرخاشجويانه در مطبوعات و مجلس ايران مواجه شد.3
ريچارد سدان در پوشش نماينده شرکت انگليس و ايران شبکه اي اعظم و مقتدر و مجهز از جاسوسان سازمان داده بود. با کشف اين خانه معلوم شد که دولت انگلستان در چه سطح و با چه عمقي در امور داخلي ايران فعال بوده. نخستين عکس العمل سدان پس از اشغال خانه اش، ملاقات با وزير دارايي و سپس دکتر مصدق بود که هر دو بي نتيجه ماند، پس از اين ملاقات ها بود که همزمان با آغاز فعاليت کميسيون رسيدگي به اسناد او و رئيس مافوقش "دريک" به دادگستري احضار و خيلي زود معلوم شد سفارت هر دو نفر را فرار داده است.4
در پي اسناد به دست آمده از خانه سدان که به دست مأموران ايراني افتاد و بعدها يعني حدود يک ماه بعد از ماجراي خانه سدان اهميت آن معلوم شد تلگرافي بود که از لندن به تهران مخابره شد. و طي آن درباره «طرح 44» تأکيد شده بود. در اين تلگراف يکي از رؤساي نفت در لندن خطاب به سدان چنين مي نويسد: "پيرو مذاکرات شفاهي طرح 44 را در موقع لزوم به خصوص هنگامي که مأمور مخصوص از آمريکا به ايران مي آيد اجرا کنيد". در پي اجراي طرح، سدان روز 20 تير 1330 با هواپيماي انگليسي مخصوص بدون اجازه و اطلاع مرکز وارد آبادان مي شود و با چند تن از رؤساي انگليس شرکت ملاقات مي کند، ماجرا به اطلاع حسين مکي رسانده مي شود، عده اي مأمور تحقيق شده و به نظر مي رسد توطئه اي در شرف وقوع است، لذا مکي با اجازه نخست وزير، سدان را به تهران باز مي گرداند. بدين ترتيب طرح 44 که قرار بود در خوزستان و تهران همزمان اجرا شود در آبادان عقيم مي ماند، 5 به همين دليل در 28 تير 1330 پروانه اقامت سدان از سوي دولت لغو مي شود و اين امر موجب اعتراض سفير انگليس مي گرديد.
در آن زمان آورل هريمن نماينده رئيس جمهور آمريکا براي وساطت و کوشش در نزديک کردن مواضع دو طرف به تهران آمده بود و بر اثر پا در مياني او پروانه اقامت ريچارد سدان را پس از سه روز به خودش پس دادند.
- پست: 560
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۹, ۱:۰۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2278 بار
- سپاسهای دریافتی: 1686 بار
- تماس:
Re: فوری/دانشجویان وارد سفارت انگلیس شدند/پرچم انگلیس پائین
نتیجه این حرکت خود جوش! ! ! ! ! ! این شد که انگلیس سفیر خودش رو از ایران خارج کرد یا میکنه بجای اینکه توسط ایران اخراج بشه و فرق این 2 از زمین تا اسمان هستش . . . .
دانشجوی و بسیجی واقعی یک انسان اگاه و هوشیار هستش که به قبل از انجام هر کاری به عواقبش فکر میکنه . . . . نه اینکه با تحریک احساسات دست به کاری بزنن که ضررش خیلی بیشتر از سودش باشه. . .
نکته جالب این تجمع حضور یکی از نماینده های پر حاشیه مجلس تو ای جمع بود که با افکار افراط گرایانه خود و دوستانش همیشه مجلس را به حاشیه برده.
یک مطلبی را هم خدمت اون دسته از عزیزانی بگم که تا بحثی میشه سری انگ دشمن دوستی رو به دیگران میزنند و ان اینکه مردم ایران به تمام خیانت ها و بلاهای که این روباه استعمار گر بر سرشون اورده کاملا واقف هستند و هیچ دل خوشی ازش ندارند پس لطفا به کسی برچسب نزنید.
.
دانشجوی و بسیجی واقعی یک انسان اگاه و هوشیار هستش که به قبل از انجام هر کاری به عواقبش فکر میکنه . . . . نه اینکه با تحریک احساسات دست به کاری بزنن که ضررش خیلی بیشتر از سودش باشه. . .
نکته جالب این تجمع حضور یکی از نماینده های پر حاشیه مجلس تو ای جمع بود که با افکار افراط گرایانه خود و دوستانش همیشه مجلس را به حاشیه برده.
یک مطلبی را هم خدمت اون دسته از عزیزانی بگم که تا بحثی میشه سری انگ دشمن دوستی رو به دیگران میزنند و ان اینکه مردم ایران به تمام خیانت ها و بلاهای که این روباه استعمار گر بر سرشون اورده کاملا واقف هستند و هیچ دل خوشی ازش ندارند پس لطفا به کسی برچسب نزنید.
.
اول علی اخر علی
- پست: 82
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۰, ۷:۳۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 598 بار
- سپاسهای دریافتی: 472 بار
Re: فوری/دانشجویان وارد سفارت انگلیس شدند/پرچم انگلیس پائین
[External Link Removed for Guests] [BLOCKQUOTE][BLOCKQUOTE]در همين حال يك ديپلمات بريتانيايي به خبرگزاري رويترز در واشنگتن گفته است كه گمان نمي برد اسناد حساسي در جريان حمله روز گذشته به سفارت بريتانيا در تهران به سرقت رفته باشد.[/BLOCKQUOTE][/BLOCKQUOTE] خبرگزاري رويترز به نقل از برخي منابع ديپلماتيك غربي مدعي شد كه دولت بريتانيا تمام كادر ديپلماتيك خود را از ايران خارج كرده است .
به گزارش [External Link Removed for Guests] ، رویترز در گزارشی به نقل از منابع دیپلماتیک غربی اعلام کرد که لندن تمام کارکنان دیپلماتیک خود را از ایران خارج کرده است.
در همين حال يك ديپلمات بريتانيايي به خبرگزاري رويترز در واشنگتن گفته است كه گمان نمي برد اسناد حساسي در جريان حمله روز گذشته به سفارت بريتانيا در تهران به سرقت رفته باشد.
روز گذشته صدها تن از دانشجويان بسيجي با تجمع در مقابل سفارت بريتانيا در تهران به سياست هاي لندن در قبال ايران اعتراض كردند كه در جريان اين تجمع اعتراضي تعدادي از تجمع كنندگان با بالا رفتن از ديوار سفارت وارد ساختمان شدند و به تخريب ساختمان و بيرون آوردن برخي اسناد و شكستن شيشه ها و پايين كشيدن پرچم انگليس از سر در سفارت پرداختند.
همچنين عده اي از معترضان نيز در مقابل باغ قلهك تجمع كردند و با شكستن در اين محوطه ديپلماتيك وارد آن شده و پرچم بريتانيا را از سردر آن پايين كشيدند.
دولت بريتانيا به شدت نسبت به اين حادثه واكنش نشان داده و آن را محكوم كرده است و همزمان وزارت امور خارجه ايران نيز با ابراز تاسف ، اين اقدام را حادثه اي غير قابل قبول خوانده و وعده برخورد با حمله كنندگان را داده است .
همزمان "دیوید کامرون" نخست وزیر بريتانيا نيز روز گذشته حمله به سفارت انگلیس در تهران را "عصبانی کننده و غیر قابل دفاع" توصیف کرد و از جمهوری اسلامی خواست تا کسانی را که مسئول این رویداد بودند را تحت تعقیب قرار دهند.
کامرون در بیانیه خود گفته است: " حمله امروز به سفارت انگلیس در تهران عصبانی کننده و غیرقابل دفاع است. کوتاهی دولت ایران در دفاع از کارمندان انگلیسی و دارایی های آن شرم آور بود.
این بیانیه اضافه کرد: دولت ایران باید این را تایید کند که کوتاهی در دفاع از کارمندان پیامدهای جدی به همراه داشت. ما طی روزها آتی اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهیم کرد.
"ویلیام هیگ" وزیر امور خارجه انگلیس نیز روز گذشته با تاييد گفتگوي تلفني خود با وزير خارجه ايران گفت كه حمله به سفارت بريتانيا در تهران عواقب جدي براي دولت ايران خواهد داشت.
قرار است امروز در جلسه پارلمان بريتانيا در اين باره بحث و بررسي شود و كابينه بريتانيا در اين جلسه نمايندگان مجلس عوام را در جريان آخرين تصميمات خود در اين باره خواهد گذاشت.
گفتني است مجلس شوراي اسلامي روز يكشنبه با تصويب كليات طرح كاهش روابط با بريتانيا به دولت جمهوري اسلامي ايران دو هفته مهلت داده است تا روابط با بريتانيا را به حد كاردار كاهش دهد.
افزايش تنش در روابط ايران وبريتانيا در حالي صورت مي گيرد كه لندن يك ماه پيش و پس از ماه ها سفير جديدي را براي اداره كادر ديپلماتيك اين كشور در تهران به وزارت امور خارجه كشورمان معرفي كرده است.
بفرما تحویل بگیر ! حالا کی دست بالا تر رو داره ؟ ما یا اونا ؟ اگر این کار به صورت قانونی انجام شده بود حالا ایران می تونست با اقتدار و افتخار و با یک پیام مهم دیپلماتیک به جهان از این مسئله بیرون بیاد ولی حالا ......
به گزارش [External Link Removed for Guests] ، رویترز در گزارشی به نقل از منابع دیپلماتیک غربی اعلام کرد که لندن تمام کارکنان دیپلماتیک خود را از ایران خارج کرده است.
در همين حال يك ديپلمات بريتانيايي به خبرگزاري رويترز در واشنگتن گفته است كه گمان نمي برد اسناد حساسي در جريان حمله روز گذشته به سفارت بريتانيا در تهران به سرقت رفته باشد.
روز گذشته صدها تن از دانشجويان بسيجي با تجمع در مقابل سفارت بريتانيا در تهران به سياست هاي لندن در قبال ايران اعتراض كردند كه در جريان اين تجمع اعتراضي تعدادي از تجمع كنندگان با بالا رفتن از ديوار سفارت وارد ساختمان شدند و به تخريب ساختمان و بيرون آوردن برخي اسناد و شكستن شيشه ها و پايين كشيدن پرچم انگليس از سر در سفارت پرداختند.
همچنين عده اي از معترضان نيز در مقابل باغ قلهك تجمع كردند و با شكستن در اين محوطه ديپلماتيك وارد آن شده و پرچم بريتانيا را از سردر آن پايين كشيدند.
دولت بريتانيا به شدت نسبت به اين حادثه واكنش نشان داده و آن را محكوم كرده است و همزمان وزارت امور خارجه ايران نيز با ابراز تاسف ، اين اقدام را حادثه اي غير قابل قبول خوانده و وعده برخورد با حمله كنندگان را داده است .
همزمان "دیوید کامرون" نخست وزیر بريتانيا نيز روز گذشته حمله به سفارت انگلیس در تهران را "عصبانی کننده و غیر قابل دفاع" توصیف کرد و از جمهوری اسلامی خواست تا کسانی را که مسئول این رویداد بودند را تحت تعقیب قرار دهند.
کامرون در بیانیه خود گفته است: " حمله امروز به سفارت انگلیس در تهران عصبانی کننده و غیرقابل دفاع است. کوتاهی دولت ایران در دفاع از کارمندان انگلیسی و دارایی های آن شرم آور بود.
این بیانیه اضافه کرد: دولت ایران باید این را تایید کند که کوتاهی در دفاع از کارمندان پیامدهای جدی به همراه داشت. ما طی روزها آتی اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهیم کرد.
"ویلیام هیگ" وزیر امور خارجه انگلیس نیز روز گذشته با تاييد گفتگوي تلفني خود با وزير خارجه ايران گفت كه حمله به سفارت بريتانيا در تهران عواقب جدي براي دولت ايران خواهد داشت.
قرار است امروز در جلسه پارلمان بريتانيا در اين باره بحث و بررسي شود و كابينه بريتانيا در اين جلسه نمايندگان مجلس عوام را در جريان آخرين تصميمات خود در اين باره خواهد گذاشت.
گفتني است مجلس شوراي اسلامي روز يكشنبه با تصويب كليات طرح كاهش روابط با بريتانيا به دولت جمهوري اسلامي ايران دو هفته مهلت داده است تا روابط با بريتانيا را به حد كاردار كاهش دهد.
افزايش تنش در روابط ايران وبريتانيا در حالي صورت مي گيرد كه لندن يك ماه پيش و پس از ماه ها سفير جديدي را براي اداره كادر ديپلماتيك اين كشور در تهران به وزارت امور خارجه كشورمان معرفي كرده است.
بفرما تحویل بگیر ! حالا کی دست بالا تر رو داره ؟ ما یا اونا ؟ اگر این کار به صورت قانونی انجام شده بود حالا ایران می تونست با اقتدار و افتخار و با یک پیام مهم دیپلماتیک به جهان از این مسئله بیرون بیاد ولی حالا ......



- پست: 1780
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۳:۵۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1264 بار
- سپاسهای دریافتی: 10136 بار
Re: فوری/دانشجویان وارد سفارت انگلیس شدند/پرچم انگلیس پائین
خشم گسترده عمومی از سیاستهای انگلیس عامل تسخیر سفارت بود
خبرگزاری فارس: دکتر جیمز بی ترینگ مسئول مؤسسه صلح انگلیس در نامهای به وزیر امور خارجه انگلیس عامل تسخیر سفارت انگلیس را خشم گسترده عمومی از سیاستهای این کشور دانست.

به گزارش فارس، دکتر جیمز بی ترینگ مسئول مؤسسه صلح انگلیس در نامهای در خصوص واکنش دستگاه دیپلماسی انگلیس به تسخیر سفارت این کشور توسط دانشجویان ایرانی به ویلیام هیگ نوشت:
وزارت محترم امور خارجه
موضوع: سفارت انگلیس در تهران
بیانیه شب گذشته (۲۹ نوامبر) شما مبنی بر اینکه تهران اقدام چندانی برای دفاع از سفارت ما انجام نداد، متاسفانه حاوی اطلاعات نادرست و گمراهکننده است:
پلیس تهران با قدرت از سفارتخانه انگلیس محافظت و از گاز اشکآور استفاده کرد؛ اما خشم گسترده عمومی از سیاستهای انگلیس در ایران این اقدامات پلیس را در هم شکست. مردم از تهدید جنگ هستهای اسرائیل نگرانند که شما نیز در اقدامی ناجوانمردانه به نام ما (مردم انگلیس) به آن کمک میکنید.
دولت انگلیس باید از اینکه به وسوسه اسرائیل درگیر دسیسهچینی علیه سایر کشورها شود، دست بردارد. تهدیدهای اسرائیل علیه ایرانیها مبتنی بر اطلاعات غلط در مورد مقاصد هستهای ایران است و این در حالی است که خود اسرائیل در حال حاضر ۲۰۰ کلاهک هستهای غیرقانونی دارد. ضمن اینکه هسته ترسهای اسرائیل را ماهیت پرخاشگرانه این کشور و جنایتهای آن علیه فلسطینیها، غصب سرزمینها و آبهای آنان، و سرکوب وحشیانه مردم این سرزمینهای اشغالی، تشکیل میدهد. اسرائیل رژیمی غیرقانونی و شیطانی است و از مجازات میترسد.
شما نیز با عدم تعهد به مسائل حقوق بشر و با انجام ندادن اقدامات قانونی از طریق شورای امنیت، برای محکوم کردن رفتارهای مجرمانه اسرائیل، امنیت و آبروی ما و امیدمان برای دستیابی به صلح و عدالت در منطقه خاورمیانه را به باد میدهید. لطفا پیش از آنکه به عنوان همدست یک اقدام جنایتکارانه دیگر شناخته شوید، رویهتان را تغییر دهید.
اردتمند شما:
دکتر جیمز بی ترینگ، نویسنده کتاب "صلح با ایران"
خبرگزاری فارس: دکتر جیمز بی ترینگ مسئول مؤسسه صلح انگلیس در نامهای به وزیر امور خارجه انگلیس عامل تسخیر سفارت انگلیس را خشم گسترده عمومی از سیاستهای این کشور دانست.

به گزارش فارس، دکتر جیمز بی ترینگ مسئول مؤسسه صلح انگلیس در نامهای در خصوص واکنش دستگاه دیپلماسی انگلیس به تسخیر سفارت این کشور توسط دانشجویان ایرانی به ویلیام هیگ نوشت:
وزارت محترم امور خارجه
موضوع: سفارت انگلیس در تهران
بیانیه شب گذشته (۲۹ نوامبر) شما مبنی بر اینکه تهران اقدام چندانی برای دفاع از سفارت ما انجام نداد، متاسفانه حاوی اطلاعات نادرست و گمراهکننده است:
پلیس تهران با قدرت از سفارتخانه انگلیس محافظت و از گاز اشکآور استفاده کرد؛ اما خشم گسترده عمومی از سیاستهای انگلیس در ایران این اقدامات پلیس را در هم شکست. مردم از تهدید جنگ هستهای اسرائیل نگرانند که شما نیز در اقدامی ناجوانمردانه به نام ما (مردم انگلیس) به آن کمک میکنید.
دولت انگلیس باید از اینکه به وسوسه اسرائیل درگیر دسیسهچینی علیه سایر کشورها شود، دست بردارد. تهدیدهای اسرائیل علیه ایرانیها مبتنی بر اطلاعات غلط در مورد مقاصد هستهای ایران است و این در حالی است که خود اسرائیل در حال حاضر ۲۰۰ کلاهک هستهای غیرقانونی دارد. ضمن اینکه هسته ترسهای اسرائیل را ماهیت پرخاشگرانه این کشور و جنایتهای آن علیه فلسطینیها، غصب سرزمینها و آبهای آنان، و سرکوب وحشیانه مردم این سرزمینهای اشغالی، تشکیل میدهد. اسرائیل رژیمی غیرقانونی و شیطانی است و از مجازات میترسد.
شما نیز با عدم تعهد به مسائل حقوق بشر و با انجام ندادن اقدامات قانونی از طریق شورای امنیت، برای محکوم کردن رفتارهای مجرمانه اسرائیل، امنیت و آبروی ما و امیدمان برای دستیابی به صلح و عدالت در منطقه خاورمیانه را به باد میدهید. لطفا پیش از آنکه به عنوان همدست یک اقدام جنایتکارانه دیگر شناخته شوید، رویهتان را تغییر دهید.
اردتمند شما:
دکتر جیمز بی ترینگ، نویسنده کتاب "صلح با ایران"
Old soldiers never die.They just fade away
- پست: 59
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵, ۷:۵۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3 بار
- سپاسهای دریافتی: 101 بار
Re: فوری/دانشجویان وارد سفارت انگلیس شدند/پرچم انگلیس پائین
دانشجویان ایرانی چرا از رژیم سلطنتی انگلیس خشمگین شدند
به گزارش خبرگزاری فارس، افکار عمومی دنیا شاید هنوز اظهارات "جان ساورز" را از یاد نبرده باشند.
رئیس MI6 انگلستان که در یک سخنرانی عمومی با تأکید بر ضرورت انجام اقدامات تروریستی علیه جمهوری اسلامی ایران از این گفت که فقط اقدامات دیپلماتیک علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران کافی نیست و باید اقدامات دیگری را نیز در این راستا انجام داد.
و درست چند روز بعد بود که دکتر مجید شهریاری، دانشمند فیزیک هستهای جمهوری اسلامی ایران در یک حادثه تروریستی به شهادت رسید...
تعداد کثیری از دانشجویان ایران روز گذشته با تجمع در مقابل سفارت پادشاهی بریتانیا در تهران اعتراضات گستردهای را آغاز کردند. اعتراضاتی که در نهایت منجر به باز شدن در سفارت انگلیس و هجوم دانشجویان به محوطه داخلی سفارت شد.
این حادثه اگرچه ساعاتی بعد با دخالت پلیس خاتمه یافت و معترضین مجبور به ترک سفارت انگلستان شدند اما حاوی پیامی بزرگ و برآمده از خشم مقدس جوانان ایرانی برای مسئولان دولت انگلیس و همپیمانان آنان بود.
پیامی که قبل از هرچیز باید ذهن دولتمردان انگلیسی را به این سمت معطوف کند که این خشم چگونه به وجود آمد و چرا در دل دانشجویان و جوانان ایرانی متراکم شده است...؟!
1_ دولت انگلیس از نظر جوانان و دانشجویان ایرانی یکی از اصلیترین همپیمانان آمریکا در شیطنت در پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران است.
در واقع نگاهی کوتاه به چندین سال روند پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران در آژانس اتمی و شورای امنیت این نکته را اثبات میکند که دولت پادشاهی انگلیس یکی از اصلیترین مخالفان هستهای شدن جمهوری اسلامی ایران است که برای نیل به این هدف از هیچ اقدامی حتی برنامه ریزی برای ترور دانشمندان هستهای ایران اسلامی کم نگذاشته است.
موضعی که البته اظهارات رئیس واحد اطلاعات خارجی این کشور یعنی جان ساورز در چند روز قبل از شهادت دکتر شهریاری آن را در ذهن دانشجویان ایرانی حک کرد و نشان داد که خباثتهای پادشاهی انگلستان و سربازان ملکه الیزابت در این رابطه بسیار بیشتر از آن است که در ظاهر نشان داده میشود.
دانشجویان ایرانی همچنین برای مثال هیچگاه از یاد نبردند وزیر امور خارجه انگلیس در مورد پرونده هستهای ایران چه گفت.
ویلیام هیگ، چندی قبل در همین زمینه گفته بود: "ایران جامعه بینالمللی را متقاعد نکرده است که برنامه هستهای این کشور صرفا اهداف صلح آمیز را دنبال میکند و لندن در مقابل هرگونه تلاش ایران برای افزایش ظرفیت هستهایاش خواهد ایستاد."
2_ انگلیس در پروژه شکست خورده تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران ید طولایی دارد.
تقریباً همه مجامع سیاسی و دیپلماتیک جهان اتفاق نظر دارند که یار اصلی ایالات متحده در اعمال تحریمهای مختلف علیه ایران کسی نیست غیر از دولت انگلستان.
این کاخ باکینگهام بود که در سال 2008 و در اقدامی همگام با آمریکا اعلام کرد که داراییهای ملت ایران در بانک ملی جمهوری اسلامی ایران را ضبط و این بانک را تحریم میکند. ضمن آنکه در ادامه مراودات مالی دیگری نیز توسط این کشور علیه ایران تحریم شد.
همچنین باز هم این دولت انگلیس بود که در نشست کشورهای اروپایی به عنوان کشور پیشتاز اعلام کرد که قصد دارد تحریمهای بیشتری را علیه ایران پیگیری و اعمال کرد.
این کشور همچنین تمایلات زیادی را برای تحریم بیشتر شخصیتهای ایرانی ابراز داشته است.
مسئله تحریمها اگرچه پس از 32 سال از وقوع انقلاب اسلامی در ایران تبدیل به یک جوک سیاسی شده است اما چنگ و دندان نشان دادنهای انگلیس در این زمینه گزینهای نیست که از حافظه ملت مظلوم ایران پاک شود.
3_ رخداد مهم دیگری که پادشاهی انگلیس باید در علت خشم مقدس دانشجویان جویای آن باشد، شیطنتهای انگلیس و بخصوص کارکنان سفارتش در ایران در فتنه سال 88 است.
سفارتی که کار مداخله را تا آنجا پیش برد که 8 تن از کارکنان و کارمندانش در جریان فتنه توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند و این مسئله در رسانههای جهان نیز منعکس شد.
اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود و صحبتهای سایمون گس، سفیر وقت انگلیس در ایران نیز در حمایت از فتنهگران و طرح بهانههایی مثل عدم رعایت حقوق بشر در ایران نیز هیچگاه از حافظه تاریخ پاک نخواهد شد.
البته نوه نویل گس تا هنگامیکه در سمت سفارت در ایران قرار داشت هیچگاه حاضر نشد از این مواضع نابخردانه خود دست بکشد و حتی در چند ماه مانده به رفتنش از سمت سفارت انگلیس در ایران این جملات را طی یادداشتی منتشر کرد:
" در هیچ جای دنیا مانند ایران افرادی که برای حقوق دیگران برخاستهاند، در معرض خطر قرار ندارند... از سال گذشته تا کنون مدافعان حقوق بشر (در ایران!) مورد آزار و اذیت قرار گرفته و زندانی شدهاند."
4_ دولت انگلستان در هنگام آغاز جنگ در خاورمیانه و حضور نظامی آمریکا به ویژه در کشور عراق، متحد اصلی آمریکا بود.
تونی بلر، نخست وزیر وقت انگلیس در آن ایام بود که تبعیت کاملی را از آمریکا نشان داد و مدال روشن کردن آتش جنگ در خاورمیانه تا همیشه تاریخ به او نیز تعلق گرفت.
او البته بعدها در اذهان عمومی مردم انگلستان به واسطه اتحاد با آمریکا در حمله به عراق مجرم شناخته شد و رسماً نیز اعلام کرد که دلایل او برای حضور نظامی در خاورمیانه و بر هم زدن امنیت این منطقه استراتژیک واهی بوده است.
***
دولت پادشاهی انگلستان میتواند تا هر چه قدر که دوست داشته باشد در مورد 4 دلیل ارائه شده فکر کند.
او میتواند به این قضاوت برسد که این رفتارهای خصمانه نه فقط خشم یک ملت را برانگیخته است، بلکه اتخاذ مواضع دولتمردان انگلیس که همواره با نیتهای سوء صورت میگیرند؛ خشم مردم انگلیس را نیز برانگیخته است.
هنوز مدت زیادی از تظاهراتهای گسترده مردم انگلیس در شهرهای مختلف این کشور و رخدادهایی که میتواند سبب عبرت مدیران دولت "دیوید کامرون" باشد، نمیگذرد.
آنها در این اتفاقات مردم خود را با زره پوش و سگهای ضد انسان سرکوب کردند و حتی برای این کار اقدام به وارد کردن کماندوهای ضد شورش از کشور آمریکا کردند.
در واقع دولت انگلیس با اتفاقاتی که اخیراً پیامهایش را از سمت کشور ایران دریافت کرده است در میان دو لبه یک قیچی قرار گرفتهاند. نخست در مقابل تبعات اقدامات سوء خود در مقابل کشورهایی مثل ایران و دیگری بازخورد همین مواضع در داخل کشور انگلیس که اعتراضات مردمی را برانگیخته است.
دولت انگلیس حتماً خوبتر از هرکسی میداند که خشم متراکم شده جوانان ایرانی اگر گُر بگیرد که البته در حوادث روز گذشته سفارت انگلیس در تهران تا حدی نشانههایی از آن دیده شد، نه تنها تمام منافع انگلیس را به خاطر خواهد انداخت و خشک و تر منافع این کشور را با هم میسوزاند بلکه اقدامی الهام بخش برای جوانان مسلمان و مستضعف در تمام کشورهای جهان و از جمله انگلیس خواهد شد تا به مبارزه جدی با بدخواهیها و کج اندیشیها انگلیس برخیزند
به گزارش خبرگزاری فارس، افکار عمومی دنیا شاید هنوز اظهارات "جان ساورز" را از یاد نبرده باشند.
رئیس MI6 انگلستان که در یک سخنرانی عمومی با تأکید بر ضرورت انجام اقدامات تروریستی علیه جمهوری اسلامی ایران از این گفت که فقط اقدامات دیپلماتیک علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران کافی نیست و باید اقدامات دیگری را نیز در این راستا انجام داد.
و درست چند روز بعد بود که دکتر مجید شهریاری، دانشمند فیزیک هستهای جمهوری اسلامی ایران در یک حادثه تروریستی به شهادت رسید...
تعداد کثیری از دانشجویان ایران روز گذشته با تجمع در مقابل سفارت پادشاهی بریتانیا در تهران اعتراضات گستردهای را آغاز کردند. اعتراضاتی که در نهایت منجر به باز شدن در سفارت انگلیس و هجوم دانشجویان به محوطه داخلی سفارت شد.
این حادثه اگرچه ساعاتی بعد با دخالت پلیس خاتمه یافت و معترضین مجبور به ترک سفارت انگلستان شدند اما حاوی پیامی بزرگ و برآمده از خشم مقدس جوانان ایرانی برای مسئولان دولت انگلیس و همپیمانان آنان بود.
پیامی که قبل از هرچیز باید ذهن دولتمردان انگلیسی را به این سمت معطوف کند که این خشم چگونه به وجود آمد و چرا در دل دانشجویان و جوانان ایرانی متراکم شده است...؟!
1_ دولت انگلیس از نظر جوانان و دانشجویان ایرانی یکی از اصلیترین همپیمانان آمریکا در شیطنت در پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران است.
در واقع نگاهی کوتاه به چندین سال روند پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران در آژانس اتمی و شورای امنیت این نکته را اثبات میکند که دولت پادشاهی انگلیس یکی از اصلیترین مخالفان هستهای شدن جمهوری اسلامی ایران است که برای نیل به این هدف از هیچ اقدامی حتی برنامه ریزی برای ترور دانشمندان هستهای ایران اسلامی کم نگذاشته است.
موضعی که البته اظهارات رئیس واحد اطلاعات خارجی این کشور یعنی جان ساورز در چند روز قبل از شهادت دکتر شهریاری آن را در ذهن دانشجویان ایرانی حک کرد و نشان داد که خباثتهای پادشاهی انگلستان و سربازان ملکه الیزابت در این رابطه بسیار بیشتر از آن است که در ظاهر نشان داده میشود.
دانشجویان ایرانی همچنین برای مثال هیچگاه از یاد نبردند وزیر امور خارجه انگلیس در مورد پرونده هستهای ایران چه گفت.
ویلیام هیگ، چندی قبل در همین زمینه گفته بود: "ایران جامعه بینالمللی را متقاعد نکرده است که برنامه هستهای این کشور صرفا اهداف صلح آمیز را دنبال میکند و لندن در مقابل هرگونه تلاش ایران برای افزایش ظرفیت هستهایاش خواهد ایستاد."
2_ انگلیس در پروژه شکست خورده تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران ید طولایی دارد.
تقریباً همه مجامع سیاسی و دیپلماتیک جهان اتفاق نظر دارند که یار اصلی ایالات متحده در اعمال تحریمهای مختلف علیه ایران کسی نیست غیر از دولت انگلستان.
این کاخ باکینگهام بود که در سال 2008 و در اقدامی همگام با آمریکا اعلام کرد که داراییهای ملت ایران در بانک ملی جمهوری اسلامی ایران را ضبط و این بانک را تحریم میکند. ضمن آنکه در ادامه مراودات مالی دیگری نیز توسط این کشور علیه ایران تحریم شد.
همچنین باز هم این دولت انگلیس بود که در نشست کشورهای اروپایی به عنوان کشور پیشتاز اعلام کرد که قصد دارد تحریمهای بیشتری را علیه ایران پیگیری و اعمال کرد.
این کشور همچنین تمایلات زیادی را برای تحریم بیشتر شخصیتهای ایرانی ابراز داشته است.
مسئله تحریمها اگرچه پس از 32 سال از وقوع انقلاب اسلامی در ایران تبدیل به یک جوک سیاسی شده است اما چنگ و دندان نشان دادنهای انگلیس در این زمینه گزینهای نیست که از حافظه ملت مظلوم ایران پاک شود.
3_ رخداد مهم دیگری که پادشاهی انگلیس باید در علت خشم مقدس دانشجویان جویای آن باشد، شیطنتهای انگلیس و بخصوص کارکنان سفارتش در ایران در فتنه سال 88 است.
سفارتی که کار مداخله را تا آنجا پیش برد که 8 تن از کارکنان و کارمندانش در جریان فتنه توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند و این مسئله در رسانههای جهان نیز منعکس شد.
اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود و صحبتهای سایمون گس، سفیر وقت انگلیس در ایران نیز در حمایت از فتنهگران و طرح بهانههایی مثل عدم رعایت حقوق بشر در ایران نیز هیچگاه از حافظه تاریخ پاک نخواهد شد.
البته نوه نویل گس تا هنگامیکه در سمت سفارت در ایران قرار داشت هیچگاه حاضر نشد از این مواضع نابخردانه خود دست بکشد و حتی در چند ماه مانده به رفتنش از سمت سفارت انگلیس در ایران این جملات را طی یادداشتی منتشر کرد:
" در هیچ جای دنیا مانند ایران افرادی که برای حقوق دیگران برخاستهاند، در معرض خطر قرار ندارند... از سال گذشته تا کنون مدافعان حقوق بشر (در ایران!) مورد آزار و اذیت قرار گرفته و زندانی شدهاند."
4_ دولت انگلستان در هنگام آغاز جنگ در خاورمیانه و حضور نظامی آمریکا به ویژه در کشور عراق، متحد اصلی آمریکا بود.
تونی بلر، نخست وزیر وقت انگلیس در آن ایام بود که تبعیت کاملی را از آمریکا نشان داد و مدال روشن کردن آتش جنگ در خاورمیانه تا همیشه تاریخ به او نیز تعلق گرفت.
او البته بعدها در اذهان عمومی مردم انگلستان به واسطه اتحاد با آمریکا در حمله به عراق مجرم شناخته شد و رسماً نیز اعلام کرد که دلایل او برای حضور نظامی در خاورمیانه و بر هم زدن امنیت این منطقه استراتژیک واهی بوده است.
***
دولت پادشاهی انگلستان میتواند تا هر چه قدر که دوست داشته باشد در مورد 4 دلیل ارائه شده فکر کند.
او میتواند به این قضاوت برسد که این رفتارهای خصمانه نه فقط خشم یک ملت را برانگیخته است، بلکه اتخاذ مواضع دولتمردان انگلیس که همواره با نیتهای سوء صورت میگیرند؛ خشم مردم انگلیس را نیز برانگیخته است.
هنوز مدت زیادی از تظاهراتهای گسترده مردم انگلیس در شهرهای مختلف این کشور و رخدادهایی که میتواند سبب عبرت مدیران دولت "دیوید کامرون" باشد، نمیگذرد.
آنها در این اتفاقات مردم خود را با زره پوش و سگهای ضد انسان سرکوب کردند و حتی برای این کار اقدام به وارد کردن کماندوهای ضد شورش از کشور آمریکا کردند.
در واقع دولت انگلیس با اتفاقاتی که اخیراً پیامهایش را از سمت کشور ایران دریافت کرده است در میان دو لبه یک قیچی قرار گرفتهاند. نخست در مقابل تبعات اقدامات سوء خود در مقابل کشورهایی مثل ایران و دیگری بازخورد همین مواضع در داخل کشور انگلیس که اعتراضات مردمی را برانگیخته است.
دولت انگلیس حتماً خوبتر از هرکسی میداند که خشم متراکم شده جوانان ایرانی اگر گُر بگیرد که البته در حوادث روز گذشته سفارت انگلیس در تهران تا حدی نشانههایی از آن دیده شد، نه تنها تمام منافع انگلیس را به خاطر خواهد انداخت و خشک و تر منافع این کشور را با هم میسوزاند بلکه اقدامی الهام بخش برای جوانان مسلمان و مستضعف در تمام کشورهای جهان و از جمله انگلیس خواهد شد تا به مبارزه جدی با بدخواهیها و کج اندیشیها انگلیس برخیزند