اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
مدیران انجمن: MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
-
- پست: 135
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۲, ۱۲:۴۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 232 بار
- سپاسهای دریافتی: 617 بار
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
حالا باز بیاید بگید تیم مذاکره کننده قبلی و شخص جلیلی عرضه و سیاست نداشتند که نتونستند با اینا توافق کنند!
کلآ توافقی که بخواد به نفع ما باشه رو اونها امضا نخواهند کرد چون نیازی به توافق کردن ندارند!
کلآ توافقی که بخواد به نفع ما باشه رو اونها امضا نخواهند کرد چون نیازی به توافق کردن ندارند!
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش تحلیلی؛
[External Link Removed for Guests]
گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکاییها این روزها چنین قابل جمعبندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقبنشینی شد، توسعه برنامه هستهای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنیسازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریمها فرو بریزد!»
گروه بینالملل مشرق - ایرانیان با هویت ملی خود شناخته میشوند، هویتی که به باور اکثر تحلیلگران عرصه سیاست، برآمده از دو عنصر ایرانیت و اسلامیت است. به باور اندیشمندانی چون «الکساندر ونت»، از مشهورترین چهرههای سازهانگار، این هویتهای بازیگران است که در عرصه بینالمللی با یکدیگر به تعامل میپردازد و هیچ بازیگری در این عرصه بدون هویت وارد عرصه تعامل نمیشود.
اگر فرض را بر صحت انگاره ونت بگذاریم، دستکم باید بپذیریم که بخشی از تعارض بین ایران و ایالات متحده که از سال 1332 تاکنون ادامه دارد، ناشی از تعارض هویتی است. با انقلاب اسلامی ایران تعارض ارزشی بین دو هویت کاملا هویدا بوده و هست تا آنجا که باراک اوباما، رئیس دولت آمریکا در سخنان اخیر خود در مرکز صهیونیستی سابان به آن اذعان کرد: «این رژیمی است که وقتی به قدرت رسید، سوگند یاد کرد با آمریکا، اسرائیل و با بسیاری از ارزشهای خوب ما مخالفت کند.»
اوباما در جملات فوق اذعان کرده که هویت انقلابی ایران با هویت آمریکایی در تعارض است. اما نکته جالب در سخنان اوباما آن است که «پس از توافق ژنو ایراد میشود.» توافقی که علاوه بر ابهامات متعدد در متن حتی بر سر نام آن نیز بعضا اختلاف وجود دارد که توافق است، برنامه اقدام مشترک است یا بیانیه مشترک است یا ...؟
به هر حال آنچه در ژنو حاصل شد متنی است که بر سر آن توافق شده و ما مسامحتا از آن به عنوان توافق یاد میکنیم. این توافق هرچه بود در بخشی از افکار عمومی نوعی خوشبینی را نسبت به تعامل با واشنگتن ایجاد کرد و البته از سوی بخش دیگری از افکار عمومی طرد شد. شاید آن خوشبینی بیارتباط با نگاه خاص برخی از رسانهها نباشد که در میان سخنان بعضا آشکارا خصمانه مقامات آمریکایی به دنبال جملات مثبتی میگردند تا بهعنوان تیتر مورد استفاده قرار دهند!
به هر حال سیاست آمریکا پس از توافق ژنو را باید سیاست «تحقیر و تهدید ایرانیان» نامید. این سیاست در بخشهایی از سخنان مقامات آمریکایی مشاهده میشود که در میان آنها همین سخنان اوباما در مرکز سابان شاخصترین است.
* نگاه تحقیرآمیز واشنگتن پس از توافق ژنو
مفاصل گفتمان تحقیرآمیز آمریکاییها علیه ایرانیان پس از توافق ژنو را چنین میتوان دستهبندی کرد:
الف – ابراز پیروزی بر اساس توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران در توافق ژنو: باراک اوباما به صراحت در مرکز سابان گفته است که «برای اولین بار در یک دهه گذشته، ما پیشرویهای برنامه هستهای ایران را متوقف کردیم. ما نه تنها اطمینان حاصل کردهایم که در فوردو و نطنز سانتریفیوژهای جدید نصب نمیشود بلکه از آنها خواستهایم غنیسازی بیست درصدی خود را به عقب برانند.»
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده هم در همین مرکز صهیونیستی گفته است «این توافق پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف کرده و آن را به عقب بر خواهد گرداند.»
تقریبا واضح است که واشنگتن از توافق ژنو برداشت یک پیروزی بزرگ را دارد و لحن مقاماتش نیز بیانگر سرمستی از این پیروزی است.
ب – تاکید بر به رسمیت شناخته نشدن حق غنیسازی ایران: در شرایطی که توافق ژنو تصریحی بر بهرسمیت شناخته شدن حق غنیسازی ایران ندارد و مقامات وزارت خارجه نیز اصلا لزومی برای بهرسمیت شناختن این حق متصور نیستند اما اشاره به آن در دو بخش از توافق را موفقیتی بزرگ برای خود میدانند، اوباما و کری تاکید میکنند که چنین حقی بهرسمیت شناخته نشده است.
در شرایطی که در بحبوحه مذاکرات ژنو3، وزارت خارجه ایالات متحده به صراحت گفت که حق غنیسازی را برای هیچ کشوری به رسمیت نمیشناسد، باراک اوباما نیز در اخیرا در مرکز سابان گفته است: «هیچ چیز در این توافقنامه یا سند وجود ندارد که حق غنی سازی به ایران بدهد. ما تاکید کردهایم که به علت رفتارهای گذشته و وجود قطعنامههای سازمان ملل و عمل نکردن ایران به تعهدات بینالمللیاش در گذشته، ما چنین حقی را به رسمیت نمیشناسیم.» این همه چیزی است که بخشی از افکار عمومی در ایران تصور میکند رهآورد توافق ژنو بوده است اما رئیسجمهور ایالات متحده اصل آن را باور ندارد.
از سوی دیگر جان کری میگوید؛ نه فقط در ماده 4 معاهده NPT بلکه در هیچیک از چهار گوشه معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، هیچ اشارهای نشده است که حاکی از حق غنیسازی برای کشورهای عضو این پیمان باشد! البته این تفسیر کری قطعا اشتباه است اما مهم این است که ایالات متحده تردیدی باقی نگذاشته که چنین حقی را برای ایران قائل نیست.
ج – ادعای تسلیم ایرانیان با تحریم: این روزها نقل زبان آمریکاییها این است که تحریمهای سخت بینالمللی ایران را وادار به عقبنشینی از مواضع هستهای خود کرده است.
رئیسجمهور آمریکا حتی پا را فراتر نهاده و مدعی است که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اخیر ایران نیز در اثر تحریمهای غرب رقم خورده است. «اقتصاد ایران سال گذشته بیش از پنج درصد کاهش رشد داشت. علت این دقیقاً تحریمهای بینالمللی و ائتلافی است که ما در سطح جهانی ایجاد کردیم و پاسخ مردم ایران این بود که باید مسیر جدیدی در تعامل با جامعه جهانی و رسیدگی به این تحریمها در پیش بگیرند و این شد که پرزیدنت روحانی به قدرت رسید.»
باراک اوباما و وزیر خارجهاش همچنین تاکید میکنند که ساختار تحریمها بر ضد ایران فرو نمیریزد. کری حتی اخیرا گفته که اگر ایران به حمایت از سوریه و حزبالله لبنان ادامه دهد، تحریمهایش لغو نخواهد شد! این بدان معناست که لغو تحریمها که بر اساس توافق ژنو کاملا مرتبط با تغییر در برنامه هستهای ایران است، الزاما از نظر آمریکاییها تنها به مساله هستهای مربوط نیست!
گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکاییها این روزها چنین قابل جمعبندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقبنشینی شد، توسعه برنامه هستهای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنیسازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریمها فرو بریزد!»
* دیپلماسی تهدید پس از ژنو 3
گفتمان تحقیرآمیز فوق تنها یکی از ابعاد سیاستهای ایالات متحده پس از توافق ژنو است. بعد دیگر تهدید ایران در خصوص رویکرد آینده است.
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در سخنانی گفته است که اگر ایران هر بخشی از این توافقنامه را نقض کند، همه پیشرفت ها متوقف میشود و آمریکا میتواند به صورت نظامی پاسخ دهد.این سخنان در مجلس نمایندگان آمریکا ایراد شده است!
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا نیز در مرکز سابان اظهار داشت که هیچ گزینهای از روی میز حذف نشده است. این بدان معناست که واشنگتن همچنان نیمنگاهی به گزینه نظامی دارد.
دو موضعگیری فوق که از سوی شخص اول آمریکا و شخص اول سیاست خارجی این کشور اتخاذ شده به معنای تهدید نظامی ایران پس از توافق ژنو است.
تهدیدات تنها به حوزه نظامی محدود نمیشود. باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده در همان سخنرانی سراسر لجنپراکنیش در مرکز سابان، صراحتا به تهدید اقتصادی ایران نیز پرداخته و گفته است که کشورش تنها اندکی شیر آب را باز کرده و تسهیلهای درنظر گرفته شده در تحریمهای ضدایرانی بر اساس توافق ژنو به آسانی قابل بازگشت خواهند بود.
از سوی دیگر، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری آمریکا هم گفته که ایران پس از گذشت 6 ماه که توافق موقت فعلی بین این کشور و اعضای 1+5 به پایان میرسد، گرفتار مخمصه عمیقتری میشود.
معاون وزیر خزانه داری آمریکا افزود: «من به عنوان مقام اصلی مسئول طراحی و اجرای برنامه تحریمهایمان، مطمئن هستم که فشار تحریمها بر ایران افزایش خواهد یافت.»
سخنان کوهن را باید تحقیر همراه با تهدید اقتصادی ملت ایران خطاب کرد. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه واشنگتن تاکنون جدیت خود را در تهدید نظامی ایران ثابت نکرده، اما جدیت آمریکا در تهدید اقتصادی ملت ایران طی 2 سال اخیر ثابت شده است.
شب قبل از اظهارات کوهن، علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر سابق خارجه از شیطنتهای طرف غربی در مذاکرات کارشناسی خبر داد و روز جمعه گذشته نیز تیم کارشناسی ایران به تهران بازگشت. با این وصف احتمال میرود که سخنان تند اخیر مقامات آمریکایی با عمل همراه شده باشد.
* هویت ایرانی و تحقیر و تهدید
این نوشتار را با بحث هویت ایرانی شروع کردیم و اکنون قطعا در ذهن مخاطب این سوال شکل گرفته که چنین تحقیرها و تهدیدهایی با هویت ایرانی چه نسبتی میتواند داشته باشد؟
بنابر شیوه تحلیل سازهانگارانه، هویت آمریکایی اکنون پس از توافق ژنو در حال ارسال پیامهایی به هویت ایرانی در عرصه بینالمللی است و هویت ایرانی نیز این تحریمها را بر اساس تجارب و انتظارات خود تفسیر میکند.
تجارب تلخ گذشته بین ایران و ایالات متحده و همچنین انتظارات ایرانیان از نقش خود در فضای بینالمللی باعث میشود که شیوه تحقیر و تهدید در مدت زمانی کوتاه با نوعی خشم ملی در ایران همراه شود. اگرچه ممکن است هنوز در ایران بخشی از جامعه در فضای تصورات شیرین از نتیجه توافق ژنو باشد اما هنوز یکماه از این توافق نگذشته روشن است که بخش دیگری از جامعه ایران به سرعت از این فضا خارج شده؛ بگذریم از آنکه بخش دیگری از همان ابتدا نظر مثبتی به این توافق نداشتند.
سیاست تحقیر و توهین میتواند خیلی سریع خوشبینیهای باقیمانده به ژنو را نیز قلع و قمع کرده و ایران را یکسره به خشم و خروش درآورد. طبعا در چنین شرایطی حتی اگر دستهای از نخبگان سیاسی ایران همچنان بهدنبال توافق و تعامل با واشنگتن باشند، کار بسیار سختی را در پیش خواهند داشت.
در چنین شرایطی، آمریکاییها اگر تیزبین باشند قطعا میدانند که در حال سوزاندن آخرین فرصتها برای کاهش خصومتها با ایران هستند، رویکردی که میتوانست منافع ملی آمریکا را به پیش برده و برای دولت اوباما یک موفقیت بزرگ محسوب شود.
از سوی دیگر با ادامه این وضع گفتمان آشتیجویانه با غرب در ایران چنان در انزوا فروخواهد رفت که سربرآوردن مجدد آن شاید به دههها زمان نیاز داشته باشد.
گزارش تحلیلی؛
[External Link Removed for Guests]
گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکاییها این روزها چنین قابل جمعبندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقبنشینی شد، توسعه برنامه هستهای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنیسازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریمها فرو بریزد!»
گروه بینالملل مشرق - ایرانیان با هویت ملی خود شناخته میشوند، هویتی که به باور اکثر تحلیلگران عرصه سیاست، برآمده از دو عنصر ایرانیت و اسلامیت است. به باور اندیشمندانی چون «الکساندر ونت»، از مشهورترین چهرههای سازهانگار، این هویتهای بازیگران است که در عرصه بینالمللی با یکدیگر به تعامل میپردازد و هیچ بازیگری در این عرصه بدون هویت وارد عرصه تعامل نمیشود.
اگر فرض را بر صحت انگاره ونت بگذاریم، دستکم باید بپذیریم که بخشی از تعارض بین ایران و ایالات متحده که از سال 1332 تاکنون ادامه دارد، ناشی از تعارض هویتی است. با انقلاب اسلامی ایران تعارض ارزشی بین دو هویت کاملا هویدا بوده و هست تا آنجا که باراک اوباما، رئیس دولت آمریکا در سخنان اخیر خود در مرکز صهیونیستی سابان به آن اذعان کرد: «این رژیمی است که وقتی به قدرت رسید، سوگند یاد کرد با آمریکا، اسرائیل و با بسیاری از ارزشهای خوب ما مخالفت کند.»
اوباما در جملات فوق اذعان کرده که هویت انقلابی ایران با هویت آمریکایی در تعارض است. اما نکته جالب در سخنان اوباما آن است که «پس از توافق ژنو ایراد میشود.» توافقی که علاوه بر ابهامات متعدد در متن حتی بر سر نام آن نیز بعضا اختلاف وجود دارد که توافق است، برنامه اقدام مشترک است یا بیانیه مشترک است یا ...؟
به هر حال آنچه در ژنو حاصل شد متنی است که بر سر آن توافق شده و ما مسامحتا از آن به عنوان توافق یاد میکنیم. این توافق هرچه بود در بخشی از افکار عمومی نوعی خوشبینی را نسبت به تعامل با واشنگتن ایجاد کرد و البته از سوی بخش دیگری از افکار عمومی طرد شد. شاید آن خوشبینی بیارتباط با نگاه خاص برخی از رسانهها نباشد که در میان سخنان بعضا آشکارا خصمانه مقامات آمریکایی به دنبال جملات مثبتی میگردند تا بهعنوان تیتر مورد استفاده قرار دهند!
به هر حال سیاست آمریکا پس از توافق ژنو را باید سیاست «تحقیر و تهدید ایرانیان» نامید. این سیاست در بخشهایی از سخنان مقامات آمریکایی مشاهده میشود که در میان آنها همین سخنان اوباما در مرکز سابان شاخصترین است.
* نگاه تحقیرآمیز واشنگتن پس از توافق ژنو
مفاصل گفتمان تحقیرآمیز آمریکاییها علیه ایرانیان پس از توافق ژنو را چنین میتوان دستهبندی کرد:
الف – ابراز پیروزی بر اساس توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران در توافق ژنو: باراک اوباما به صراحت در مرکز سابان گفته است که «برای اولین بار در یک دهه گذشته، ما پیشرویهای برنامه هستهای ایران را متوقف کردیم. ما نه تنها اطمینان حاصل کردهایم که در فوردو و نطنز سانتریفیوژهای جدید نصب نمیشود بلکه از آنها خواستهایم غنیسازی بیست درصدی خود را به عقب برانند.»
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده هم در همین مرکز صهیونیستی گفته است «این توافق پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف کرده و آن را به عقب بر خواهد گرداند.»
تقریبا واضح است که واشنگتن از توافق ژنو برداشت یک پیروزی بزرگ را دارد و لحن مقاماتش نیز بیانگر سرمستی از این پیروزی است.
ب – تاکید بر به رسمیت شناخته نشدن حق غنیسازی ایران: در شرایطی که توافق ژنو تصریحی بر بهرسمیت شناخته شدن حق غنیسازی ایران ندارد و مقامات وزارت خارجه نیز اصلا لزومی برای بهرسمیت شناختن این حق متصور نیستند اما اشاره به آن در دو بخش از توافق را موفقیتی بزرگ برای خود میدانند، اوباما و کری تاکید میکنند که چنین حقی بهرسمیت شناخته نشده است.
در شرایطی که در بحبوحه مذاکرات ژنو3، وزارت خارجه ایالات متحده به صراحت گفت که حق غنیسازی را برای هیچ کشوری به رسمیت نمیشناسد، باراک اوباما نیز در اخیرا در مرکز سابان گفته است: «هیچ چیز در این توافقنامه یا سند وجود ندارد که حق غنی سازی به ایران بدهد. ما تاکید کردهایم که به علت رفتارهای گذشته و وجود قطعنامههای سازمان ملل و عمل نکردن ایران به تعهدات بینالمللیاش در گذشته، ما چنین حقی را به رسمیت نمیشناسیم.» این همه چیزی است که بخشی از افکار عمومی در ایران تصور میکند رهآورد توافق ژنو بوده است اما رئیسجمهور ایالات متحده اصل آن را باور ندارد.
از سوی دیگر جان کری میگوید؛ نه فقط در ماده 4 معاهده NPT بلکه در هیچیک از چهار گوشه معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، هیچ اشارهای نشده است که حاکی از حق غنیسازی برای کشورهای عضو این پیمان باشد! البته این تفسیر کری قطعا اشتباه است اما مهم این است که ایالات متحده تردیدی باقی نگذاشته که چنین حقی را برای ایران قائل نیست.
ج – ادعای تسلیم ایرانیان با تحریم: این روزها نقل زبان آمریکاییها این است که تحریمهای سخت بینالمللی ایران را وادار به عقبنشینی از مواضع هستهای خود کرده است.
رئیسجمهور آمریکا حتی پا را فراتر نهاده و مدعی است که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اخیر ایران نیز در اثر تحریمهای غرب رقم خورده است. «اقتصاد ایران سال گذشته بیش از پنج درصد کاهش رشد داشت. علت این دقیقاً تحریمهای بینالمللی و ائتلافی است که ما در سطح جهانی ایجاد کردیم و پاسخ مردم ایران این بود که باید مسیر جدیدی در تعامل با جامعه جهانی و رسیدگی به این تحریمها در پیش بگیرند و این شد که پرزیدنت روحانی به قدرت رسید.»
باراک اوباما و وزیر خارجهاش همچنین تاکید میکنند که ساختار تحریمها بر ضد ایران فرو نمیریزد. کری حتی اخیرا گفته که اگر ایران به حمایت از سوریه و حزبالله لبنان ادامه دهد، تحریمهایش لغو نخواهد شد! این بدان معناست که لغو تحریمها که بر اساس توافق ژنو کاملا مرتبط با تغییر در برنامه هستهای ایران است، الزاما از نظر آمریکاییها تنها به مساله هستهای مربوط نیست!
گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکاییها این روزها چنین قابل جمعبندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقبنشینی شد، توسعه برنامه هستهای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنیسازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریمها فرو بریزد!»
* دیپلماسی تهدید پس از ژنو 3
گفتمان تحقیرآمیز فوق تنها یکی از ابعاد سیاستهای ایالات متحده پس از توافق ژنو است. بعد دیگر تهدید ایران در خصوص رویکرد آینده است.
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در سخنانی گفته است که اگر ایران هر بخشی از این توافقنامه را نقض کند، همه پیشرفت ها متوقف میشود و آمریکا میتواند به صورت نظامی پاسخ دهد.این سخنان در مجلس نمایندگان آمریکا ایراد شده است!
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا نیز در مرکز سابان اظهار داشت که هیچ گزینهای از روی میز حذف نشده است. این بدان معناست که واشنگتن همچنان نیمنگاهی به گزینه نظامی دارد.
دو موضعگیری فوق که از سوی شخص اول آمریکا و شخص اول سیاست خارجی این کشور اتخاذ شده به معنای تهدید نظامی ایران پس از توافق ژنو است.
تهدیدات تنها به حوزه نظامی محدود نمیشود. باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده در همان سخنرانی سراسر لجنپراکنیش در مرکز سابان، صراحتا به تهدید اقتصادی ایران نیز پرداخته و گفته است که کشورش تنها اندکی شیر آب را باز کرده و تسهیلهای درنظر گرفته شده در تحریمهای ضدایرانی بر اساس توافق ژنو به آسانی قابل بازگشت خواهند بود.
از سوی دیگر، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری آمریکا هم گفته که ایران پس از گذشت 6 ماه که توافق موقت فعلی بین این کشور و اعضای 1+5 به پایان میرسد، گرفتار مخمصه عمیقتری میشود.
معاون وزیر خزانه داری آمریکا افزود: «من به عنوان مقام اصلی مسئول طراحی و اجرای برنامه تحریمهایمان، مطمئن هستم که فشار تحریمها بر ایران افزایش خواهد یافت.»
سخنان کوهن را باید تحقیر همراه با تهدید اقتصادی ملت ایران خطاب کرد. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه واشنگتن تاکنون جدیت خود را در تهدید نظامی ایران ثابت نکرده، اما جدیت آمریکا در تهدید اقتصادی ملت ایران طی 2 سال اخیر ثابت شده است.
شب قبل از اظهارات کوهن، علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر سابق خارجه از شیطنتهای طرف غربی در مذاکرات کارشناسی خبر داد و روز جمعه گذشته نیز تیم کارشناسی ایران به تهران بازگشت. با این وصف احتمال میرود که سخنان تند اخیر مقامات آمریکایی با عمل همراه شده باشد.
* هویت ایرانی و تحقیر و تهدید
این نوشتار را با بحث هویت ایرانی شروع کردیم و اکنون قطعا در ذهن مخاطب این سوال شکل گرفته که چنین تحقیرها و تهدیدهایی با هویت ایرانی چه نسبتی میتواند داشته باشد؟
بنابر شیوه تحلیل سازهانگارانه، هویت آمریکایی اکنون پس از توافق ژنو در حال ارسال پیامهایی به هویت ایرانی در عرصه بینالمللی است و هویت ایرانی نیز این تحریمها را بر اساس تجارب و انتظارات خود تفسیر میکند.
تجارب تلخ گذشته بین ایران و ایالات متحده و همچنین انتظارات ایرانیان از نقش خود در فضای بینالمللی باعث میشود که شیوه تحقیر و تهدید در مدت زمانی کوتاه با نوعی خشم ملی در ایران همراه شود. اگرچه ممکن است هنوز در ایران بخشی از جامعه در فضای تصورات شیرین از نتیجه توافق ژنو باشد اما هنوز یکماه از این توافق نگذشته روشن است که بخش دیگری از جامعه ایران به سرعت از این فضا خارج شده؛ بگذریم از آنکه بخش دیگری از همان ابتدا نظر مثبتی به این توافق نداشتند.
سیاست تحقیر و توهین میتواند خیلی سریع خوشبینیهای باقیمانده به ژنو را نیز قلع و قمع کرده و ایران را یکسره به خشم و خروش درآورد. طبعا در چنین شرایطی حتی اگر دستهای از نخبگان سیاسی ایران همچنان بهدنبال توافق و تعامل با واشنگتن باشند، کار بسیار سختی را در پیش خواهند داشت.
در چنین شرایطی، آمریکاییها اگر تیزبین باشند قطعا میدانند که در حال سوزاندن آخرین فرصتها برای کاهش خصومتها با ایران هستند، رویکردی که میتوانست منافع ملی آمریکا را به پیش برده و برای دولت اوباما یک موفقیت بزرگ محسوب شود.
از سوی دیگر با ادامه این وضع گفتمان آشتیجویانه با غرب در ایران چنان در انزوا فروخواهد رفت که سربرآوردن مجدد آن شاید به دههها زمان نیاز داشته باشد.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 12
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۸۹, ۶:۳۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3942 بار
- سپاسهای دریافتی: 73 بار
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[COLOR=#C00000]
تحلیلی از چرایی عدم پایبندی دولت آمریكا بر مفاد توافقنامه ژنو
بمب هسته ای بهانه ای برای تجزیه ایران
برخی با غفلت از پارامترهای اصلی سیاست قدرت در عرصه سیاست بین الملل بر آنند كه با پیروی دقیق و كامل از حقوق بین المللی می توان قدرتهای بزرگ دنیا را وادار به تسلیم شدن در برابر خواست و حقوق ملت ایران كرد. اینان كه غالباً در چارچوب نگاهی حقوقی به مسائل می نگرند با بد فهمی از عرصه سیاست بین الملل و قیاس تماماً غلط عرصه داخلی با سپهر سیاست بین الملل معتقدند می توان موضوعات را از مجاری حقوقی تعبیه شده توسط نهادهای بین المللی به سرانجام رسانید فارغ از آنكه شرایط آنارشیك و هرج و مرج گونه عرصه بین الملل اجازه چنین امری را نمی دهد.
جان پركینز در مقدمه كتاب معروف خود با عنوان "اعترافات یك جنایكار اقتصادی" پیرامون نقش و اهداف استثمارگرایانه دولت ایالات متحده در كشورهای جنوب ازجمله ایران می گوید:
"فریبكاری های امپراتوری نوین(دولت ایالات متحده) چهره قدرت های استعماری اروپایی قرون هجده و نوزده را سفید كرده است. ما جنایتكاران اقتصادی فریبكاریم. از تاریخ می آموزیم؛ امروزه قداره به خود نمی بندیم. زره یا لباسی كه ما را از دیگران متمایز كند بر تن نمی كنیم. در كشورهایی مثل اكوادور، نیجریه و اندونزی لباسمان شبیه لباس آموزگاران دبستان یا مغازه داران است. در واشنگتن و پاریس، همچون دیوانسالاران یا بانكداران به نظر می آییم. ظاهری عادی و متواضع داریم. از كارگاه پروژه ها بازدید می كنیم و در روستاهای فقرزده به طور عادی قدم می زنیم. از ایثار دم می زنیم، با روزنامه های محلی درباره ی كارهای بشردوستانه ای كه انجام می دهیم گفت و گو می كنیم. میزهای كنفرانس كمیته های دولتی را با جداول و اوراق پیش بینی هایمان می پوشانیم. در زمینه ی معجزات اقتصاد كلان در دانشكده مدیریت بازرگانی هاروارد سخنرانی می كنیم. ما بدون اعمال هیچ گونه فشاری مطرح هستیم یا، دست كم، تصویری كه از خود ارائه می دهیم این طور است و لذا پذیرفته می شویم. نظام این طوری كار می كند. ما به ندرت به كار غیرقانونی متوسل می شویم. از آنجا كه زیرساخت نظام بر دوز و كلك استوار است، لذا نظام مشروع به نظر می رسد."
با نگاهی به رویدادهای چند ماه گذشته به خصوص موضوع مذاكرات ایران با 1+5 و به تبع بحثهای داغ مطرح شده در باب مذاكره ایران با آمریكا و آنچه امروز و در پی خلف وعده دولت ایالات متحده حادث شده است محتوای كتاب پركینز بیش از پیش قابل درك خواهد بود. پركینز در این كتاب با اشاره به فعالیتهای استثمارگرایانه دولت ایالات متحده در قالبی نوین، روندهای جدید حاكم بر سیاستهای استعمارگرایانه دولت ایالات متحده و هم پیماننش در دوران پسااستعمارگری را مورد تدقیق قرار داده است. وی با اشاره به ابزارهای نوین استثمار ملل جنوب كه بیش از هر چیز در قالب نهادها و رژیم های بین المللی متجلی گشته است سیاستهای تجاوزكارانه و در عین حال شیك دولتهای شمال را مورد نقد قرار داده است. بر این اساس و با استناد به ادعاهای جان پركینز كه خود یكی از كارگزاران دولت ایالات متحده برای عملیاتی نمودن سیاستهای استعمارگرایانه دولت متبوعش بوده است می توان عدم پایبندی دولت ایالات متحده بر مفاد توافقنامه ژنو در روزهای اخیر را گوشه ای از رویه ها جدید استعمارگرایانه دولت آمریكا در برخورد با ملل جنوب دانست.
رویه هایی كه ویژگی بارزشان تضاد و تناقضات درونی آنهاست. به عبارت دیگر همانگونه كه پركینز نیز در كتاب خود بدان پرداخته است تبعیت از رژیمها و قواعد تجویزی نهادها و سازمانهای بین المللی ای چون صندوق بین المللی پول، بانك جهانی و یا سازمان تجارت جهانی هرچند از ظاهر شیك و امیدوار كننده ای برای بهبود و سامان یافتن اوضاع برخوردار است لكن در پس پرده قالبی نوین برای استثمار ملل جنوب است. بر این اساس همانگونه كه از وضعیت امروز مذاكرات ایران با دولتهای غربی قابل دریافت است دیپلماسی به عنوان ابزاری شیك بیش از آنكه منافع برابر و متقابل دولتهای مذاكره كننده را در بر داشته باشد در هم آهنگی با سیاستهای توسعه طلبانه دولتهای زورگو قابل تبیین است. مصادره به مطلوب متن توافقنامه ژنو كه در صحبتهای شرمن رئیس تیم مذاكره كننده دولت آمریكا متجلی گشته است تناقض آشكار موجود در متن توافقنامه را در رابطه با موضوع تحریمهای جدید علیه ایران عیان ساخته است. دولت آمریكا در تناقضی آشكار و با بهره مندی از رویه های فریب كارانه ای چون فریب استراتژیك برآنست كه همزمان ضمن تبلیغ حمایت از مذاكره و گفتگو در افكار عمومی دنیا برای بهبود چهره جهانی خود اهداف بلند مدت خود علیه دولت ایران را نیز عملیاتی سازد.
با وجود آنكه هنوز چند روزی بیشتر از توافق ژنو نمی گذرد شواهد و قرائن حكایت از عدم پایبندی دولتهای غربی بر مفاد توافقنامه دارد. عباس عراقچی مذاكره كننده ارشد جمهوری اسلامی با انتقاد صریح از اقدامات چند روز اخیر اروپا و ایالات متحده رفتار آنها را مغایر با روح توافقنامه ژنو قلمداد نمود. وندی شرمن، سرپرست مذاكره كنندگان آمریكایی در موضوع هسته ای ایران، در موضعی مغایر با مفاد توافقنامه ژنو تاكید كرد كنگره از نظر تئوریك می تواند تحریم های جدیدی را علیه این كشور وضع كند. شرمن در پاسخ به سوالی در كمیته بانكی سنا در مورد امكان وضع تحریم های جدید علیه ایران به بهانه تروریسم خاطر نشان كرد: «ما باید ببینیم ادبیات ویژه مورد استفاده در این تحریم ها چیست.». شرمن افزود: «تنها تعهدی كه ما در این توافق داده ایم این است كه تحریم جدیدی در ارتباط با پرونده هسته ای وضع نكنیم.». اظهارات شرمن نشان دادن مسیری جدید به كنگره برای تصویب دور جدید تحریم ها علیه ایران به هر بهانه دیگر است. بر این اساس به ادعای وی كنگره آمریكا می تواند بدون به كار بردن كلمه هسته ای اقدام به وضع تحریم های جدید علیه ایران كند.
برخی با غفلت از پارامترهای اصلی سیاست قدرت در عرصه سیاست بین الملل بر آنند كه با پیروی دقیق و كامل از نهادها، رژیمها، قواعد، روندها و رویه های حقوق بین المللی می توان قدرتهای بزرگ دنیا را وادار به تسلیم شدن در برابر خواست و حقوق ملت ایران كرد. اینان كه غالباً در چارچوب نگاهی حقوقی به مسائل می نگرند با بد فهمی از عرصه سیاست بین الملل و قیاس تماماً غلط عرصه داخلی با سپهر سیاست بین الملل معتقدند می توان موضوعات را از مجاری حقوقی تعبیه شده توسط نهادهای بین المللی(ساخته شده توسط قدرتهای بزرگی چون دولت ایالات متحده) به سرانجام رسانید فارغ از آنكه شرایط آنارشیك و هرج و مرج گونه عرصه بین الملل اجازه فعهالیتهای حقوقی مشابه با آنچه در عرصه داخلی در حال وقوع است را نه داد ه و نه می دهد. هرچند تلاشهای گسترده تیم مذاكره كننده هسته ای ایران برای دستیابی به حقوق هسته ای ایران بر همگان آشكار است لكن مسئله اصلی در مذاكره بحث میزان تحقق منافع ملی است و نه صرف مذاكره. منافع ملی گاه از طریق مذاكره و گاه از طرق دیگر قابلیت تحقق دارد. مهم دریافتن شرایط و به كارگیری ابزارهای متناسب با شرایط مكانی و زمانی است.
دولتمردان ایران با غفلت از سقف خواسته های دولت ایالات متحده در مسئله ایران(تجزیه) بر این باورند كه اگر مسیر موضوع هسته ای را از فاز سیاسی وارد فاز حقوقی نمایند بسیاری از مشكلاتی كه ازسوی آمریكا به ملت ایران تحمیل گردیده است برطرف خواهد شد فارغ از آنكه بحث هسته ای و مسئله دستیابی دولت ایران به بمب هسته ای تنها بهانه ای مقطعی برای پیشبرد اهداف استراتژیك دولت ایالات متحده در مورد ایران است.
با نگاهی به منطق توسعه طلبانه و استثمارگرایانه نظام سرمایه داری به خصوص در دوران كنونی كه وارد موج سوم جهانی شدن شده ایم شاهد ظهور بیش از پیش انگاره های تمامیت خواهانه ایدئولوژی نولیبرالیسم هستیم. بر اساس این ایدئولوژی كه مبتنی بر اصولی چون اصالت سود، عقل ابزاری، فایده گرایی، بازار و تجارت آزاد، انسان گرایی، دموكراسی، لیبرالیسم حداكثری، دولت حداقل و نظایر آن می باشد لازمه بقا و گسترش نظام سرمایه داری برطرف نمودن شكافهای موجود در زنجیره فعالیت نظام است. دولتهای اسلامی خاورمیانه به خصوص دولت ایران یكی از شكافهای اصلی در روند رو به جلوی چرخه نظام سرمایه داری است. به گونه ای كه هرگونه فعالیت رو به جلوی نظام یا از طریق هضم و درونی نمودن ایران در درون این نظام و یا حذف آن امكانپذیر خواهد بود.
طرحهایی چون طرح خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید كه به تصور غلط برخی طرحی حاشیه ای شده است نمودی بارز از منطق توسعه طلبانه ایدئولوژی نولیبرالیسم است. بر اساس این طرح دولت ایالات متحده برای دستیابی به اهداف بلند مدت خود در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باید تغییرات و تحولات گسترده ای را در بسیاری از نقاط جهان كه ویژگی "عدم ذوب شدگی" در نظام را دارند به انجام رساند. بر این اساس تغییرا ت گسترده و عمیقی در عرصه های آموزشی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی در راستای تجزیه واحدهای تاثیرگذاتری چون ایران در حال انجام است. حمایتهای دروغین و كاذب از حقوق قومیتها، اقلیتها تنها گوشه ای از سیاستهای توسعه طلبانه دولت ایالات متحده در این باب است.
نكته پایانی آنكه به شهادت وقایع به وقوع پیوسته در خاورمیانه و شمال افریقا در طی یك دهه گذشته(تلاش آشكار برای تجزیه كشورهای اسلامی چون عراق، لیبی، مصر، سوریه و . . . )، مسئله آمریكا در برخورد با ایران تنها بحث هسته ای نیست و همانگونه كه در صحبتهای شرمن رئیس تیم مذاكره كننده آمریكایی به وضوح آمده است بحث هسته ای ایران تنها یكی از بهانه های غرب برای جلوگیری از فعاللیتهای پیشروانه ملت ایران است. از آنجا كه هدف دولت ایالات متحده تغییر و دگرگونی عمیق در ساختار خاورمیانه است در كنار موضوع هسته ای شاهد فشار همزمان غرب علیه ایران در موضوعات دیگری چون حقوق بشر، حمایت از تروریسم و . . . می باشیم. خلاصه آنكه با فرض حل و فصل موضوع هسته ای ایران، غرب مسائل دیگری چون حقوق بشر، تروریسم و . . . را برای فشار علیه ایران برای رسیدن به هدف نهایی خود كه همانا تجزیه كامل ایران است، بر سر دست خواهد گرفت.
[External Link Removed for Guests]
تحلیلی از چرایی عدم پایبندی دولت آمریكا بر مفاد توافقنامه ژنو
بمب هسته ای بهانه ای برای تجزیه ایران
برخی با غفلت از پارامترهای اصلی سیاست قدرت در عرصه سیاست بین الملل بر آنند كه با پیروی دقیق و كامل از حقوق بین المللی می توان قدرتهای بزرگ دنیا را وادار به تسلیم شدن در برابر خواست و حقوق ملت ایران كرد. اینان كه غالباً در چارچوب نگاهی حقوقی به مسائل می نگرند با بد فهمی از عرصه سیاست بین الملل و قیاس تماماً غلط عرصه داخلی با سپهر سیاست بین الملل معتقدند می توان موضوعات را از مجاری حقوقی تعبیه شده توسط نهادهای بین المللی به سرانجام رسانید فارغ از آنكه شرایط آنارشیك و هرج و مرج گونه عرصه بین الملل اجازه چنین امری را نمی دهد.
جان پركینز در مقدمه كتاب معروف خود با عنوان "اعترافات یك جنایكار اقتصادی" پیرامون نقش و اهداف استثمارگرایانه دولت ایالات متحده در كشورهای جنوب ازجمله ایران می گوید:
"فریبكاری های امپراتوری نوین(دولت ایالات متحده) چهره قدرت های استعماری اروپایی قرون هجده و نوزده را سفید كرده است. ما جنایتكاران اقتصادی فریبكاریم. از تاریخ می آموزیم؛ امروزه قداره به خود نمی بندیم. زره یا لباسی كه ما را از دیگران متمایز كند بر تن نمی كنیم. در كشورهایی مثل اكوادور، نیجریه و اندونزی لباسمان شبیه لباس آموزگاران دبستان یا مغازه داران است. در واشنگتن و پاریس، همچون دیوانسالاران یا بانكداران به نظر می آییم. ظاهری عادی و متواضع داریم. از كارگاه پروژه ها بازدید می كنیم و در روستاهای فقرزده به طور عادی قدم می زنیم. از ایثار دم می زنیم، با روزنامه های محلی درباره ی كارهای بشردوستانه ای كه انجام می دهیم گفت و گو می كنیم. میزهای كنفرانس كمیته های دولتی را با جداول و اوراق پیش بینی هایمان می پوشانیم. در زمینه ی معجزات اقتصاد كلان در دانشكده مدیریت بازرگانی هاروارد سخنرانی می كنیم. ما بدون اعمال هیچ گونه فشاری مطرح هستیم یا، دست كم، تصویری كه از خود ارائه می دهیم این طور است و لذا پذیرفته می شویم. نظام این طوری كار می كند. ما به ندرت به كار غیرقانونی متوسل می شویم. از آنجا كه زیرساخت نظام بر دوز و كلك استوار است، لذا نظام مشروع به نظر می رسد."
با نگاهی به رویدادهای چند ماه گذشته به خصوص موضوع مذاكرات ایران با 1+5 و به تبع بحثهای داغ مطرح شده در باب مذاكره ایران با آمریكا و آنچه امروز و در پی خلف وعده دولت ایالات متحده حادث شده است محتوای كتاب پركینز بیش از پیش قابل درك خواهد بود. پركینز در این كتاب با اشاره به فعالیتهای استثمارگرایانه دولت ایالات متحده در قالبی نوین، روندهای جدید حاكم بر سیاستهای استعمارگرایانه دولت ایالات متحده و هم پیماننش در دوران پسااستعمارگری را مورد تدقیق قرار داده است. وی با اشاره به ابزارهای نوین استثمار ملل جنوب كه بیش از هر چیز در قالب نهادها و رژیم های بین المللی متجلی گشته است سیاستهای تجاوزكارانه و در عین حال شیك دولتهای شمال را مورد نقد قرار داده است. بر این اساس و با استناد به ادعاهای جان پركینز كه خود یكی از كارگزاران دولت ایالات متحده برای عملیاتی نمودن سیاستهای استعمارگرایانه دولت متبوعش بوده است می توان عدم پایبندی دولت ایالات متحده بر مفاد توافقنامه ژنو در روزهای اخیر را گوشه ای از رویه ها جدید استعمارگرایانه دولت آمریكا در برخورد با ملل جنوب دانست.
رویه هایی كه ویژگی بارزشان تضاد و تناقضات درونی آنهاست. به عبارت دیگر همانگونه كه پركینز نیز در كتاب خود بدان پرداخته است تبعیت از رژیمها و قواعد تجویزی نهادها و سازمانهای بین المللی ای چون صندوق بین المللی پول، بانك جهانی و یا سازمان تجارت جهانی هرچند از ظاهر شیك و امیدوار كننده ای برای بهبود و سامان یافتن اوضاع برخوردار است لكن در پس پرده قالبی نوین برای استثمار ملل جنوب است. بر این اساس همانگونه كه از وضعیت امروز مذاكرات ایران با دولتهای غربی قابل دریافت است دیپلماسی به عنوان ابزاری شیك بیش از آنكه منافع برابر و متقابل دولتهای مذاكره كننده را در بر داشته باشد در هم آهنگی با سیاستهای توسعه طلبانه دولتهای زورگو قابل تبیین است. مصادره به مطلوب متن توافقنامه ژنو كه در صحبتهای شرمن رئیس تیم مذاكره كننده دولت آمریكا متجلی گشته است تناقض آشكار موجود در متن توافقنامه را در رابطه با موضوع تحریمهای جدید علیه ایران عیان ساخته است. دولت آمریكا در تناقضی آشكار و با بهره مندی از رویه های فریب كارانه ای چون فریب استراتژیك برآنست كه همزمان ضمن تبلیغ حمایت از مذاكره و گفتگو در افكار عمومی دنیا برای بهبود چهره جهانی خود اهداف بلند مدت خود علیه دولت ایران را نیز عملیاتی سازد.
با وجود آنكه هنوز چند روزی بیشتر از توافق ژنو نمی گذرد شواهد و قرائن حكایت از عدم پایبندی دولتهای غربی بر مفاد توافقنامه دارد. عباس عراقچی مذاكره كننده ارشد جمهوری اسلامی با انتقاد صریح از اقدامات چند روز اخیر اروپا و ایالات متحده رفتار آنها را مغایر با روح توافقنامه ژنو قلمداد نمود. وندی شرمن، سرپرست مذاكره كنندگان آمریكایی در موضوع هسته ای ایران، در موضعی مغایر با مفاد توافقنامه ژنو تاكید كرد كنگره از نظر تئوریك می تواند تحریم های جدیدی را علیه این كشور وضع كند. شرمن در پاسخ به سوالی در كمیته بانكی سنا در مورد امكان وضع تحریم های جدید علیه ایران به بهانه تروریسم خاطر نشان كرد: «ما باید ببینیم ادبیات ویژه مورد استفاده در این تحریم ها چیست.». شرمن افزود: «تنها تعهدی كه ما در این توافق داده ایم این است كه تحریم جدیدی در ارتباط با پرونده هسته ای وضع نكنیم.». اظهارات شرمن نشان دادن مسیری جدید به كنگره برای تصویب دور جدید تحریم ها علیه ایران به هر بهانه دیگر است. بر این اساس به ادعای وی كنگره آمریكا می تواند بدون به كار بردن كلمه هسته ای اقدام به وضع تحریم های جدید علیه ایران كند.
برخی با غفلت از پارامترهای اصلی سیاست قدرت در عرصه سیاست بین الملل بر آنند كه با پیروی دقیق و كامل از نهادها، رژیمها، قواعد، روندها و رویه های حقوق بین المللی می توان قدرتهای بزرگ دنیا را وادار به تسلیم شدن در برابر خواست و حقوق ملت ایران كرد. اینان كه غالباً در چارچوب نگاهی حقوقی به مسائل می نگرند با بد فهمی از عرصه سیاست بین الملل و قیاس تماماً غلط عرصه داخلی با سپهر سیاست بین الملل معتقدند می توان موضوعات را از مجاری حقوقی تعبیه شده توسط نهادهای بین المللی(ساخته شده توسط قدرتهای بزرگی چون دولت ایالات متحده) به سرانجام رسانید فارغ از آنكه شرایط آنارشیك و هرج و مرج گونه عرصه بین الملل اجازه فعهالیتهای حقوقی مشابه با آنچه در عرصه داخلی در حال وقوع است را نه داد ه و نه می دهد. هرچند تلاشهای گسترده تیم مذاكره كننده هسته ای ایران برای دستیابی به حقوق هسته ای ایران بر همگان آشكار است لكن مسئله اصلی در مذاكره بحث میزان تحقق منافع ملی است و نه صرف مذاكره. منافع ملی گاه از طریق مذاكره و گاه از طرق دیگر قابلیت تحقق دارد. مهم دریافتن شرایط و به كارگیری ابزارهای متناسب با شرایط مكانی و زمانی است.
دولتمردان ایران با غفلت از سقف خواسته های دولت ایالات متحده در مسئله ایران(تجزیه) بر این باورند كه اگر مسیر موضوع هسته ای را از فاز سیاسی وارد فاز حقوقی نمایند بسیاری از مشكلاتی كه ازسوی آمریكا به ملت ایران تحمیل گردیده است برطرف خواهد شد فارغ از آنكه بحث هسته ای و مسئله دستیابی دولت ایران به بمب هسته ای تنها بهانه ای مقطعی برای پیشبرد اهداف استراتژیك دولت ایالات متحده در مورد ایران است.
با نگاهی به منطق توسعه طلبانه و استثمارگرایانه نظام سرمایه داری به خصوص در دوران كنونی كه وارد موج سوم جهانی شدن شده ایم شاهد ظهور بیش از پیش انگاره های تمامیت خواهانه ایدئولوژی نولیبرالیسم هستیم. بر اساس این ایدئولوژی كه مبتنی بر اصولی چون اصالت سود، عقل ابزاری، فایده گرایی، بازار و تجارت آزاد، انسان گرایی، دموكراسی، لیبرالیسم حداكثری، دولت حداقل و نظایر آن می باشد لازمه بقا و گسترش نظام سرمایه داری برطرف نمودن شكافهای موجود در زنجیره فعالیت نظام است. دولتهای اسلامی خاورمیانه به خصوص دولت ایران یكی از شكافهای اصلی در روند رو به جلوی چرخه نظام سرمایه داری است. به گونه ای كه هرگونه فعالیت رو به جلوی نظام یا از طریق هضم و درونی نمودن ایران در درون این نظام و یا حذف آن امكانپذیر خواهد بود.
طرحهایی چون طرح خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید كه به تصور غلط برخی طرحی حاشیه ای شده است نمودی بارز از منطق توسعه طلبانه ایدئولوژی نولیبرالیسم است. بر اساس این طرح دولت ایالات متحده برای دستیابی به اهداف بلند مدت خود در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باید تغییرات و تحولات گسترده ای را در بسیاری از نقاط جهان كه ویژگی "عدم ذوب شدگی" در نظام را دارند به انجام رساند. بر این اساس تغییرا ت گسترده و عمیقی در عرصه های آموزشی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی در راستای تجزیه واحدهای تاثیرگذاتری چون ایران در حال انجام است. حمایتهای دروغین و كاذب از حقوق قومیتها، اقلیتها تنها گوشه ای از سیاستهای توسعه طلبانه دولت ایالات متحده در این باب است.
نكته پایانی آنكه به شهادت وقایع به وقوع پیوسته در خاورمیانه و شمال افریقا در طی یك دهه گذشته(تلاش آشكار برای تجزیه كشورهای اسلامی چون عراق، لیبی، مصر، سوریه و . . . )، مسئله آمریكا در برخورد با ایران تنها بحث هسته ای نیست و همانگونه كه در صحبتهای شرمن رئیس تیم مذاكره كننده آمریكایی به وضوح آمده است بحث هسته ای ایران تنها یكی از بهانه های غرب برای جلوگیری از فعاللیتهای پیشروانه ملت ایران است. از آنجا كه هدف دولت ایالات متحده تغییر و دگرگونی عمیق در ساختار خاورمیانه است در كنار موضوع هسته ای شاهد فشار همزمان غرب علیه ایران در موضوعات دیگری چون حقوق بشر، حمایت از تروریسم و . . . می باشیم. خلاصه آنكه با فرض حل و فصل موضوع هسته ای ایران، غرب مسائل دیگری چون حقوق بشر، تروریسم و . . . را برای فشار علیه ایران برای رسیدن به هدف نهایی خود كه همانا تجزیه كامل ایران است، بر سر دست خواهد گرفت.
[External Link Removed for Guests]
اگر بخواهند در مقابل دین ما بایستند ، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد ... امام خمینی (ره)
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
ساختمان هایی که بازدید از آنها درخواست اصلی آژانس است در فرآیند فعالیت ساختمانی در پارچین کاملا بدون تغییر مانده است.
ایران هسته ای- موسسه علوم و امنیت بین المللی در تازه ترین گزارش خود درباره برنامه هسته ای ایران با استناد به تصاویر ماهواره ای تایید کرد ساختمان هایی که آژانس خواهان بازرسی از آنها در سایت پارچین است، هیچ تغییری نکرده است.
اهمیت این مطلب از آن روست که نشان می دهد ساختمان هایی که بازدید از آنها درخواست اصلی آژانس است در فرآیند فعالیت ساختمانی در پارچین کاملا بدون تغییر مانده و بنابراین آژانس نمی تواند ادعا کند این فعالیت ها به توان راستی آزمایی آن ضربه زده است.
متن کامل این گزارش که روز سه شنبه 19 آذر 1392 (10 دسامبر 2013) روی وب سایت این موسسه منتشر و به قلم دیوید آلبرایت و سرنا کلهر نوشته شده در ادامه می آید.
متن انگلیسی این گزارش را [External Link Removed for Guests] ببینید.
***
هیچ تغییرات چشمگیری در مرکز هسته ای پارچین رخ نداده است. تصاویر ماهواره ای جدید که ماهواره های تجاری تهیه کرده اند نشان می دهد در چند ماه اخیر هیچ تغییر چشمگیری در مرکز نظامی پارچین رخ نداده است. گفته می شود دست کم یکی از ساختمانهای این مجتمع محلی است که پیش از سال 2004 در آنجا آزمایش مواد با قابلیت انفجاری بالا انجام شده است و این آزمایشها با ساخت تسلیحات هسته ای مرتبط بوده اند. تصاویر 27 نوامبر امسال (15 روز پیش) نشان می دهد که مناطق آسفالت شده قبلی در این مرکز در مقایسه با تصاویر 13 اوت 2013 هیچ تغییری نداشته است. منطقه ای در مرکز این تاسیسات هنوز مسطح نشده است. درمجموع باید گفت هیچ تغییر چشمگیری در تصاویر این مرکز در ماه نوامبر مشاهده نشده است. ما نمی توانیم اتفاقات جاری در داخل این مرکز را مشاهده کنیم اما تصاویر ماهواره ای نشان دهنده هیچ فعالیتی نیست که موید تغییرات گسترده در داخل ساختمانهای این مرکز باشد. از فوریه 2012 موسسه علوم و امنیت بین الملل، تحولات در مجتمع پارچین را با استفاده تصاویر ماهواره های تجاری رصد کرده است تا اینکه تغییرات در این مرکز را ثبت کند. نتایج این بررسی ها در گزارشهایی منعکس شده است که در پایگاه اینترنتی موسسه علوم و امنیت بین الملل قابل دسترسی است. این تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که در فاصله اوایل سال 2012 تا تابستان 2013، ایران بخشهایی از این مجتمع را تخریب و بازسازی کرده و این کار تلاشی آشکار برای مخفی کردن فعالیتهای گذشته در این مرکز و از بین بردن امکان انجام فعالیتهای راستی آزمایی برای آژانس بین المللی انرژی اتمی در این مکان بوده است. مقایسه تصاویر قبلی این مسئله را نشان می دهد.
فقدان نشانه های تغییرات دیگر در این مجتمع که در تصاویر 27 نوامبر 2013 مشهود است شاید به معنای آن است که ایران کارهای مربوط به تغییرات برنامه ریزی شده در این مرکز را به پایان رسانده است. از سوی دیگر، شاید این مسئله نشان دهنده تلاشهای ایران برای متوقف کردن فعالیتهایش در این مرکز باشد. باوجود این، آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنان با چالشی جدی برای بازرسی از این مرکز مواجه است. ایران باید در پاسخ دادن به پرسشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره این مرکز همکاری داشته باشد و امکان دسترسی به مقامات و دانشمندان و مهندسان ایرانی را فراهم می کند که با برنامه ای مرتبط بوده اند که گفته می شود فعالیتهای تسلیحات هسته ای در پارچین بوده است. درعین حال شاید لازم باشد ایران به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بدهد از مراکز دیگری دیدن کنند که به دغدغه های آژانس درباره فعالیتهای انجام شده در مرکز پارچین مرتبط هستند. مرکز پارچین یکی از اولویتهای مطرح در مذاکرات ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
در 11 نوامبر 2013 ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی، بیانیه مشترکی را در تهران درباره چارچوب همکاری ها امضاء کردند که براساس آن ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی توافق کردند درباره فعالیتهای راستی آزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی برای حل و فصل همه مسائل کنونی و گذشته، همکاری داشته باشند. یکی از مسائل اصلی که باید براساس این توافق نامه حل شود، موضوع فعالیتهای گذشته در مجتمع نظامی پارچین است. آژانس بین المللی انرژی اتمی تلاش کره است به محلی دسترسی پیدا کند که گفته می شود مجمتع آزمایش مواد انفجاری با قابلیت انفجاری بالا در پارچین است. آژانس بین المللی انرژی اتمی از اوایل سال 2012 این درخواست را مطرح کرده است و همچنان این مسئله برای آژانس بین المللی انرژی اتمی اولویت دارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است همانطور که به دفعات به مقامات ایرانی گفته است فعالیتهای گسترده ای که ایران در این مکان در پارچین انجام داده سبب ضعیف شدن توان آژانس بین المللی انرژی اتمی به صورتی جدی برای راستی آزمایی موثر شده است و ارائه پاسخهای مستند ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره پارچین اهمیت حیاتی دارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان دسترسی بدون تاخیر به این مرکز است. آژانس بین المللی انرژی اتمی و ایران گامهای بیشتری در مسیر مذاکرات برداشته اند که براساس بیانیه مشترک ماه نوامبر بوده است و اولویت این توافق نامه نیز پرداختن به نگرانی هایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای انجام شده در مرکز پارچین دارد.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
ساختمان هایی که بازدید از آنها درخواست اصلی آژانس است در فرآیند فعالیت ساختمانی در پارچین کاملا بدون تغییر مانده است.
ایران هسته ای- موسسه علوم و امنیت بین المللی در تازه ترین گزارش خود درباره برنامه هسته ای ایران با استناد به تصاویر ماهواره ای تایید کرد ساختمان هایی که آژانس خواهان بازرسی از آنها در سایت پارچین است، هیچ تغییری نکرده است.
اهمیت این مطلب از آن روست که نشان می دهد ساختمان هایی که بازدید از آنها درخواست اصلی آژانس است در فرآیند فعالیت ساختمانی در پارچین کاملا بدون تغییر مانده و بنابراین آژانس نمی تواند ادعا کند این فعالیت ها به توان راستی آزمایی آن ضربه زده است.
متن کامل این گزارش که روز سه شنبه 19 آذر 1392 (10 دسامبر 2013) روی وب سایت این موسسه منتشر و به قلم دیوید آلبرایت و سرنا کلهر نوشته شده در ادامه می آید.
متن انگلیسی این گزارش را [External Link Removed for Guests] ببینید.
***
هیچ تغییرات چشمگیری در مرکز هسته ای پارچین رخ نداده است. تصاویر ماهواره ای جدید که ماهواره های تجاری تهیه کرده اند نشان می دهد در چند ماه اخیر هیچ تغییر چشمگیری در مرکز نظامی پارچین رخ نداده است. گفته می شود دست کم یکی از ساختمانهای این مجتمع محلی است که پیش از سال 2004 در آنجا آزمایش مواد با قابلیت انفجاری بالا انجام شده است و این آزمایشها با ساخت تسلیحات هسته ای مرتبط بوده اند. تصاویر 27 نوامبر امسال (15 روز پیش) نشان می دهد که مناطق آسفالت شده قبلی در این مرکز در مقایسه با تصاویر 13 اوت 2013 هیچ تغییری نداشته است. منطقه ای در مرکز این تاسیسات هنوز مسطح نشده است. درمجموع باید گفت هیچ تغییر چشمگیری در تصاویر این مرکز در ماه نوامبر مشاهده نشده است. ما نمی توانیم اتفاقات جاری در داخل این مرکز را مشاهده کنیم اما تصاویر ماهواره ای نشان دهنده هیچ فعالیتی نیست که موید تغییرات گسترده در داخل ساختمانهای این مرکز باشد. از فوریه 2012 موسسه علوم و امنیت بین الملل، تحولات در مجتمع پارچین را با استفاده تصاویر ماهواره های تجاری رصد کرده است تا اینکه تغییرات در این مرکز را ثبت کند. نتایج این بررسی ها در گزارشهایی منعکس شده است که در پایگاه اینترنتی موسسه علوم و امنیت بین الملل قابل دسترسی است. این تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که در فاصله اوایل سال 2012 تا تابستان 2013، ایران بخشهایی از این مجتمع را تخریب و بازسازی کرده و این کار تلاشی آشکار برای مخفی کردن فعالیتهای گذشته در این مرکز و از بین بردن امکان انجام فعالیتهای راستی آزمایی برای آژانس بین المللی انرژی اتمی در این مکان بوده است. مقایسه تصاویر قبلی این مسئله را نشان می دهد.
فقدان نشانه های تغییرات دیگر در این مجتمع که در تصاویر 27 نوامبر 2013 مشهود است شاید به معنای آن است که ایران کارهای مربوط به تغییرات برنامه ریزی شده در این مرکز را به پایان رسانده است. از سوی دیگر، شاید این مسئله نشان دهنده تلاشهای ایران برای متوقف کردن فعالیتهایش در این مرکز باشد. باوجود این، آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنان با چالشی جدی برای بازرسی از این مرکز مواجه است. ایران باید در پاسخ دادن به پرسشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره این مرکز همکاری داشته باشد و امکان دسترسی به مقامات و دانشمندان و مهندسان ایرانی را فراهم می کند که با برنامه ای مرتبط بوده اند که گفته می شود فعالیتهای تسلیحات هسته ای در پارچین بوده است. درعین حال شاید لازم باشد ایران به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بدهد از مراکز دیگری دیدن کنند که به دغدغه های آژانس درباره فعالیتهای انجام شده در مرکز پارچین مرتبط هستند. مرکز پارچین یکی از اولویتهای مطرح در مذاکرات ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
در 11 نوامبر 2013 ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی، بیانیه مشترکی را در تهران درباره چارچوب همکاری ها امضاء کردند که براساس آن ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی توافق کردند درباره فعالیتهای راستی آزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی برای حل و فصل همه مسائل کنونی و گذشته، همکاری داشته باشند. یکی از مسائل اصلی که باید براساس این توافق نامه حل شود، موضوع فعالیتهای گذشته در مجتمع نظامی پارچین است. آژانس بین المللی انرژی اتمی تلاش کره است به محلی دسترسی پیدا کند که گفته می شود مجمتع آزمایش مواد انفجاری با قابلیت انفجاری بالا در پارچین است. آژانس بین المللی انرژی اتمی از اوایل سال 2012 این درخواست را مطرح کرده است و همچنان این مسئله برای آژانس بین المللی انرژی اتمی اولویت دارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است همانطور که به دفعات به مقامات ایرانی گفته است فعالیتهای گسترده ای که ایران در این مکان در پارچین انجام داده سبب ضعیف شدن توان آژانس بین المللی انرژی اتمی به صورتی جدی برای راستی آزمایی موثر شده است و ارائه پاسخهای مستند ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره پارچین اهمیت حیاتی دارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهان دسترسی بدون تاخیر به این مرکز است. آژانس بین المللی انرژی اتمی و ایران گامهای بیشتری در مسیر مذاکرات برداشته اند که براساس بیانیه مشترک ماه نوامبر بوده است و اولویت این توافق نامه نیز پرداختن به نگرانی هایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای انجام شده در مرکز پارچین دارد.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
کم هزینه ترین راه برای اجتناب از سناریوی هم چوب هم پیاز (هم توقف برنامه هسته ای و هم تداوم اعمال تحریم ها) این است که ایران فعلا اجرای توافق ژنو را آغاز نکند.
مهدی محمدی، خبرگزاری فارس- برای جامعه تحلیلی و همچنین برای دستگاه دیپلماسی کشور، اکنون این پرسشی مهم است که آیا [External Link Removed for Guests] امریکا علیه ایران، نقض توافق ژنو محسوب می شود یا خیر.
ادبیات دولت و تیم مذاکره کننده در این باره تا کنون چندان مستحکم نبوده است. استفاده از این تعبیر توسط تیم مذاکره کننده که اعمال تحریم های جدید، مخالف «روح توافق ژنو» است و بسنده کردن به اقدامی نمادین مانند ترک زودهنگام مذاکرات کارشناسی با 1+5 –در حالی که می دانیم این مذاکرات به زودی دوباره از سر گرفته خواهد شد- نشان دهنده این است که دولت اعتقاد چندانی به اینکه باید موضعی سرسختانه در مقابل این اقدام به شدت توهین آمیز امریکا بگیرد، ندارد.
بدتر این است که مقام های دولت امریکا می گویند تیم ایرانی در مذاکرات پذیرفته است که به روز رسانی تحریم های قبلی مصداقی اعمال تحریم جدید و در نتیجه نقض توافق ژنو نیست. ماری هاف، سخنگوی وزارت خارجه امریکا دیروز به صراحت گفته است تیم ایرانی درون مذاکرات در جریان این موضوع قرار گرفته و می دانسته است که دولت امریکا درطول دوران 6 ماهه اجرای توافق ژنو، به روز رسانی تحریم های سابق را ادامه خواهد داد.
اگر این سخن طرف امریکایی درست باشد، علامت سوال بزرگی پیش روی مذاکراتی که منجر به [External Link Removed for Guests] شده قرار می گیرد. تنها توجیهی که تیم مذاکره کننده ایران در مقابل پرسش از انبوه امتیازهای واگذار شده در این توافق ارائه می کرد، این بود که حداقل کاری که در ژنو انجام شده این است که قطار تحریم ها متوقف شده و از این به بعد دیگر تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نخواهد شد. اما اقدام دولت امریکا نشان داد همین یگانه توجیه موجود هم پایه ای بسیار سست دارد و عملا تغییری در سیاست تحریمی امریکا رخ نداده است.
به دلایل زیر، تحریم های جدید امریکا نه مخالف روح، بلکه نقص صریح نص توافق ژنو است.
1- استدلال اصلی امریکا این است که این تحریم، یک قانون، مصوبه یا فرمان اجرایی جدید نیست بلکه به روز رسانی فهرست مصادیق افراد و شرکت های تحت تحریم، طبق [External Link Removed for Guests] است که در تاریخ 3 ژوئن 2013 تصویب شده است. این استدلال بسیار مضحک تر از آن است که حتی اندکی جدی گرفته شود. نکته مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که آنچه امریکا در توافق ژنو به آن متعهد شده این است که از اعمال (impose) هرگونه تحریم جدید خودداری کند. در توافق ژنو صحبتی از ممنوعیت تصوب قانون یا صدور فرمان اجرایی جدید از سوی رییس جمهورامریکا به میان نیامده است. امریکا طبق توافق ژنو متعهد است به طور کلی از اعمال هر نوع تحریم جدید خودداری کند و این به وضوح در برگیرنده تحریم های جدیدی که طبق قوانین قدیمی اعمال می شود هم هست. در واقع آنچه امریکایی ها به روز رسانی تحریم های قبلی می خوانند، چیزی جز تحریم جدید نیست چرا که بر اساس این فرآیند عملا کسانی تحریم می شوند که پیش از این تحریم نبوده اند و مفهوم «تحریم جدید» هم چیزی جز این نیست.
اگر تیم ایرانی نتواند تکلیف این مسئله یعنی توقف مصداق یابی برای قوانین تحریمی پیشین را در مذاکرات کارشناسی روشن کند، و این فرآیند تداوم یابد، امریکایی ها قادر خواهند بود در این پوشش هر فرد، شرکت و نهادی را که بخواهند تحریم کنند و ایران هم حق هیچ اعتراضی نخواهد داشت و بندهایی که توافق ژنو که وعده می دهد در آینده تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نخواهد شد بالکل بی معنا می شود.
2- مسئله دوم این است که این اقدام دولت امریکا آشکارا با اصل حسن نیت (good faith) که در توافق ژنو مورد تاکید بوده درتناقض است. عمل به این اصل، مستلزم آن است که دو طرف از انجام اقداماتی که حتی به طور تلویحی و غیر صریح فضای مثبت موجود را به هم می زند خودداری کنند چه رسد به اینکه یک طرف یکی از پایه های اصلی توافق، یعنی عدم گسترش رژیم تحریم ها را تخریب نماید.
3- مسئله سوم به بندی از عهد نامه 1969 وین باز می گردد که عملا حاکم بر همه معاهدات دیگر است. طبق ماده 18 از این کنوانسیون، یک کشور ملزم است از اقداماتی که به هدف و منظور یک معاهده لطمه واردمی کند حتی قبل از لازم الاجرا شدن آن خودداری ورزد. اقدام امریکا مستقیما نقض این ماده از عهدنامه 1969 است و شرایطی بوجود می آورد که هدف اصلی این توافق که مطابق اعلام دو طرف عدم گسترش (Halt) برنامه هسته ای ایران در ازای عدم گسترش رژیم تحریم هاست، از سوی طرف امریکایی کاملا بی ارزش پنداشته و نقض شود.
رفتار دولت امریکا در اعمال تحریم های جدید نه فقط غیر قانونی بلکه عمیقا اهانت آمیز است. تیم مذاکره کننده قبل از آنکه مدافع حقوق ملت ایران باشد، مدافع عزت و شخصیت آنهاست. ایستادگی بر سر این مسئله و منتفی کردن روند مصداق یابی برای تحریم هایی که پیش تر اعمال شده، در کنار عدم تصویب یا اعمال تحریم های جدید، اندکی از تردیدها درباره مقصدی که این معاهده ما را به سمت آن روان کرده و نیت واقعی که امریکایی ها در سر دارند، خواهد کاست. اما اگر دولت امریکا با این امر مخالفت کند، کم هزینه ترین راه برای اجتناب از سناریوی هم چوب هم پیاز (هم توقف برنامه هسته ای و هم تداوم اعمال تحریم ها) این است که ایران فعلا و تا زمان رفع شدن اختلافات در این باره اجرای توافق ژنو را آغاز نکند.
[External Link Removed for Guests]
کم هزینه ترین راه برای اجتناب از سناریوی هم چوب هم پیاز (هم توقف برنامه هسته ای و هم تداوم اعمال تحریم ها) این است که ایران فعلا اجرای توافق ژنو را آغاز نکند.
مهدی محمدی، خبرگزاری فارس- برای جامعه تحلیلی و همچنین برای دستگاه دیپلماسی کشور، اکنون این پرسشی مهم است که آیا [External Link Removed for Guests] امریکا علیه ایران، نقض توافق ژنو محسوب می شود یا خیر.
ادبیات دولت و تیم مذاکره کننده در این باره تا کنون چندان مستحکم نبوده است. استفاده از این تعبیر توسط تیم مذاکره کننده که اعمال تحریم های جدید، مخالف «روح توافق ژنو» است و بسنده کردن به اقدامی نمادین مانند ترک زودهنگام مذاکرات کارشناسی با 1+5 –در حالی که می دانیم این مذاکرات به زودی دوباره از سر گرفته خواهد شد- نشان دهنده این است که دولت اعتقاد چندانی به اینکه باید موضعی سرسختانه در مقابل این اقدام به شدت توهین آمیز امریکا بگیرد، ندارد.
بدتر این است که مقام های دولت امریکا می گویند تیم ایرانی در مذاکرات پذیرفته است که به روز رسانی تحریم های قبلی مصداقی اعمال تحریم جدید و در نتیجه نقض توافق ژنو نیست. ماری هاف، سخنگوی وزارت خارجه امریکا دیروز به صراحت گفته است تیم ایرانی درون مذاکرات در جریان این موضوع قرار گرفته و می دانسته است که دولت امریکا درطول دوران 6 ماهه اجرای توافق ژنو، به روز رسانی تحریم های سابق را ادامه خواهد داد.
اگر این سخن طرف امریکایی درست باشد، علامت سوال بزرگی پیش روی مذاکراتی که منجر به [External Link Removed for Guests] شده قرار می گیرد. تنها توجیهی که تیم مذاکره کننده ایران در مقابل پرسش از انبوه امتیازهای واگذار شده در این توافق ارائه می کرد، این بود که حداقل کاری که در ژنو انجام شده این است که قطار تحریم ها متوقف شده و از این به بعد دیگر تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نخواهد شد. اما اقدام دولت امریکا نشان داد همین یگانه توجیه موجود هم پایه ای بسیار سست دارد و عملا تغییری در سیاست تحریمی امریکا رخ نداده است.
به دلایل زیر، تحریم های جدید امریکا نه مخالف روح، بلکه نقص صریح نص توافق ژنو است.
1- استدلال اصلی امریکا این است که این تحریم، یک قانون، مصوبه یا فرمان اجرایی جدید نیست بلکه به روز رسانی فهرست مصادیق افراد و شرکت های تحت تحریم، طبق [External Link Removed for Guests] است که در تاریخ 3 ژوئن 2013 تصویب شده است. این استدلال بسیار مضحک تر از آن است که حتی اندکی جدی گرفته شود. نکته مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که آنچه امریکا در توافق ژنو به آن متعهد شده این است که از اعمال (impose) هرگونه تحریم جدید خودداری کند. در توافق ژنو صحبتی از ممنوعیت تصوب قانون یا صدور فرمان اجرایی جدید از سوی رییس جمهورامریکا به میان نیامده است. امریکا طبق توافق ژنو متعهد است به طور کلی از اعمال هر نوع تحریم جدید خودداری کند و این به وضوح در برگیرنده تحریم های جدیدی که طبق قوانین قدیمی اعمال می شود هم هست. در واقع آنچه امریکایی ها به روز رسانی تحریم های قبلی می خوانند، چیزی جز تحریم جدید نیست چرا که بر اساس این فرآیند عملا کسانی تحریم می شوند که پیش از این تحریم نبوده اند و مفهوم «تحریم جدید» هم چیزی جز این نیست.
اگر تیم ایرانی نتواند تکلیف این مسئله یعنی توقف مصداق یابی برای قوانین تحریمی پیشین را در مذاکرات کارشناسی روشن کند، و این فرآیند تداوم یابد، امریکایی ها قادر خواهند بود در این پوشش هر فرد، شرکت و نهادی را که بخواهند تحریم کنند و ایران هم حق هیچ اعتراضی نخواهد داشت و بندهایی که توافق ژنو که وعده می دهد در آینده تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نخواهد شد بالکل بی معنا می شود.
2- مسئله دوم این است که این اقدام دولت امریکا آشکارا با اصل حسن نیت (good faith) که در توافق ژنو مورد تاکید بوده درتناقض است. عمل به این اصل، مستلزم آن است که دو طرف از انجام اقداماتی که حتی به طور تلویحی و غیر صریح فضای مثبت موجود را به هم می زند خودداری کنند چه رسد به اینکه یک طرف یکی از پایه های اصلی توافق، یعنی عدم گسترش رژیم تحریم ها را تخریب نماید.
3- مسئله سوم به بندی از عهد نامه 1969 وین باز می گردد که عملا حاکم بر همه معاهدات دیگر است. طبق ماده 18 از این کنوانسیون، یک کشور ملزم است از اقداماتی که به هدف و منظور یک معاهده لطمه واردمی کند حتی قبل از لازم الاجرا شدن آن خودداری ورزد. اقدام امریکا مستقیما نقض این ماده از عهدنامه 1969 است و شرایطی بوجود می آورد که هدف اصلی این توافق که مطابق اعلام دو طرف عدم گسترش (Halt) برنامه هسته ای ایران در ازای عدم گسترش رژیم تحریم هاست، از سوی طرف امریکایی کاملا بی ارزش پنداشته و نقض شود.
رفتار دولت امریکا در اعمال تحریم های جدید نه فقط غیر قانونی بلکه عمیقا اهانت آمیز است. تیم مذاکره کننده قبل از آنکه مدافع حقوق ملت ایران باشد، مدافع عزت و شخصیت آنهاست. ایستادگی بر سر این مسئله و منتفی کردن روند مصداق یابی برای تحریم هایی که پیش تر اعمال شده، در کنار عدم تصویب یا اعمال تحریم های جدید، اندکی از تردیدها درباره مقصدی که این معاهده ما را به سمت آن روان کرده و نیت واقعی که امریکایی ها در سر دارند، خواهد کاست. اما اگر دولت امریکا با این امر مخالفت کند، کم هزینه ترین راه برای اجتناب از سناریوی هم چوب هم پیاز (هم توقف برنامه هسته ای و هم تداوم اعمال تحریم ها) این است که ایران فعلا و تا زمان رفع شدن اختلافات در این باره اجرای توافق ژنو را آغاز نکند.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
به نظر می رسد روند فاصله گیری وزارت خارجه از اهداف امنیت ملی نظام سرعت زیادی گرفته و به زودی وضعیت جدیدتری هم پیدا خواهد کرد.
محمد صدری، ایران هسته ای- عبارت حیرت آور وزیر خارجه در گفت وگو با سی بی اس این پرسش را بوجود آورده است که آقای ظریف از اظهارات شاز پی در پی خود چه هدفی را تعقیب می کند.
ظریف روز یکشنبه 24 آذر 1392 (15 دسامبر 2013) و در گفت وگو با سی بی اس نیوز وقتی در معرض این پرسش قرار می گیرد که چه اطلاعی از سرنوشت رابرت لوینسون دارد، می گوید: «او توسط دولت در ایران بازداشت و زندانی نشده است، و من فکر می کنم دولت درایران کنترل خوبی بر کشور دارد».
عبارت اصلی وی که روی وب سایت سی بی اس موجود است، چنین است:
If he is he is not incarcerated by the government. And I believe the government runs pretty much good control of the country.
متن کامل این مصاحبه را [External Link Removed for Guests] ببینید.
ظریف در این سخنان، آشکارا نهادهای غیر دولتی که می توانند فردی مانند لوینسون را بازداشت و زندانی کرده باشند متهم می کند.
در این سخنان تفکیکی عجیب میان «نهادهای دولتی» و «نهادهای غیر دولتی» در ایران وجود دارد که راه جدیدی برای بهانه جوی طرف خارجی علیه کشور می گشاید.
غربی ها از این پس می توانند به استناد سخنان وزیر محترم خارجه اتهاماتی را به نهادهایی مانند سپاه و نیروی انتظامی وارد کرده و نتیجه بگیرند که ممکن است دولت از این اقدامات حتی مطلع هم نباشد.
این خط دقیقا در ادامه همان سیاست امریکایی هاست که زمانی می خواستند برای توجیه اقدامات خود علیه ساه و نیروی قدس، احتمال عدم اطلاع دولت از پروژه های آنها را برجسته کنند.
جالب است که در هفته های گذشته این چندمین بار است که آقای ظریف اظهاراتی بیان می کند که مستقیما در راستای اهداف عملیات روانی طرف خارجی علیه ملت ایران است.
وی دو هفته پیش در دانشگاه تهران قدرت نظامی کشور را زیر سوال برده و گفته بود که امریکا می تواند با یک بمب کل توان نظامی ایران را نابود کند.
قبل از آن هم در یک کنفرانس خبری ادعاهای واهی کشورهای عربی علیه جزیره ایرانی ابوموسی را سوء تفاهم خوانده و خواستار مذاکره درباره آن شده بود.
در آخرین مورد، آنگونه که نمایندگان مجلس گفته اند وزارت خارجه نقشی مهم در ترتیب دادن دیدار نمایندگان پارلمان اروپا با نسرین ستوده و جعفر پناهی در سفارت یونان در تهران ایفا کرده است.
به نظر می رسد روند فاصله گیری وزارت خارجه از اهداف امنیت ملی نظام سرعت زیادی گرفته و آنگونه که «ایران هسته ای» مطلع شده، به زودی وضعیت جدیدتری هم پیدا خواهد کرد.
[HR]
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
به نظر می رسد روند فاصله گیری وزارت خارجه از اهداف امنیت ملی نظام سرعت زیادی گرفته و به زودی وضعیت جدیدتری هم پیدا خواهد کرد.
محمد صدری، ایران هسته ای- عبارت حیرت آور وزیر خارجه در گفت وگو با سی بی اس این پرسش را بوجود آورده است که آقای ظریف از اظهارات شاز پی در پی خود چه هدفی را تعقیب می کند.
ظریف روز یکشنبه 24 آذر 1392 (15 دسامبر 2013) و در گفت وگو با سی بی اس نیوز وقتی در معرض این پرسش قرار می گیرد که چه اطلاعی از سرنوشت رابرت لوینسون دارد، می گوید: «او توسط دولت در ایران بازداشت و زندانی نشده است، و من فکر می کنم دولت درایران کنترل خوبی بر کشور دارد».
عبارت اصلی وی که روی وب سایت سی بی اس موجود است، چنین است:
If he is he is not incarcerated by the government. And I believe the government runs pretty much good control of the country.
متن کامل این مصاحبه را [External Link Removed for Guests] ببینید.
ظریف در این سخنان، آشکارا نهادهای غیر دولتی که می توانند فردی مانند لوینسون را بازداشت و زندانی کرده باشند متهم می کند.
در این سخنان تفکیکی عجیب میان «نهادهای دولتی» و «نهادهای غیر دولتی» در ایران وجود دارد که راه جدیدی برای بهانه جوی طرف خارجی علیه کشور می گشاید.
غربی ها از این پس می توانند به استناد سخنان وزیر محترم خارجه اتهاماتی را به نهادهایی مانند سپاه و نیروی انتظامی وارد کرده و نتیجه بگیرند که ممکن است دولت از این اقدامات حتی مطلع هم نباشد.
این خط دقیقا در ادامه همان سیاست امریکایی هاست که زمانی می خواستند برای توجیه اقدامات خود علیه ساه و نیروی قدس، احتمال عدم اطلاع دولت از پروژه های آنها را برجسته کنند.
جالب است که در هفته های گذشته این چندمین بار است که آقای ظریف اظهاراتی بیان می کند که مستقیما در راستای اهداف عملیات روانی طرف خارجی علیه ملت ایران است.
وی دو هفته پیش در دانشگاه تهران قدرت نظامی کشور را زیر سوال برده و گفته بود که امریکا می تواند با یک بمب کل توان نظامی ایران را نابود کند.
قبل از آن هم در یک کنفرانس خبری ادعاهای واهی کشورهای عربی علیه جزیره ایرانی ابوموسی را سوء تفاهم خوانده و خواستار مذاکره درباره آن شده بود.
در آخرین مورد، آنگونه که نمایندگان مجلس گفته اند وزارت خارجه نقشی مهم در ترتیب دادن دیدار نمایندگان پارلمان اروپا با نسرین ستوده و جعفر پناهی در سفارت یونان در تهران ایفا کرده است.
به نظر می رسد روند فاصله گیری وزارت خارجه از اهداف امنیت ملی نظام سرعت زیادی گرفته و آنگونه که «ایران هسته ای» مطلع شده، به زودی وضعیت جدیدتری هم پیدا خواهد کرد.
[HR]
[External Link Removed for Guests]
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
-
- پست: 135
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۲, ۱۲:۴۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 232 بار
- سپاسهای دریافتی: 617 بار
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
جناب ظریف اصولآ مگه تا به حال فردی توسط دولت بازداشت و زندانی شده بوده که شما به این شکل پاسخ می دید. نه در گذشته و نه در هیچ زمان دیگه ای دولت چنین اختیار و قدرتی نداشته که بخواد افرادی رو دستگیر و زندانی کنه. وقتی خود این افراد دارن اتحاد و همبستگی داخلی رو زیر سوال می برن بعد چطور برخی ها انتظار دارند که باید از اینها حمایت کرد؟!
جناب ظریف بر فرض هم که گروه های دیگه ای مثل سپاه و ... این کار رو کرده باشند. یقینآ این امر به خاطر تامین منافع و امنیت کشوری بوده که شما وزیر امور خارجه اش هستی!
جناب ظریف بر فرض هم که گروه های دیگه ای مثل سپاه و ... این کار رو کرده باشند. یقینآ این امر به خاطر تامین منافع و امنیت کشوری بوده که شما وزیر امور خارجه اش هستی!
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
اظهارات و اقدامات یک هفته اخیر از سوی آمریکا و متحدانش، نشان از باجخواهی و امتیازگیریهایی دارد که نه خواست دولت یازدهم است و نه خواست مردم ایران، بنابراین وزارت خارجه و تیم هستهای باید به فکر سناریوهای شکست توافق ژنو باشند.
به گزارش مشرق، بعد از 10 سال مقاومت مردمی مقابل زیادهخواهیهای غرب و آمریکا مبنی بر چشمپوشی جمهوری اسلامی ایران از حق طبیعی خود در بهرهمندی از فناوری هستهای، با تلاش دولت یازدهم با تکیه بر تئوری مذاکره با کدخدا و اینکه کلید حل مشکلات داخلی در سیاست خارجی ساخته میشود، توافق ژنو 3 به نتیجه رسید و دولت با خوشحالی غیر قابل وصفی و با تبلیغات پرحجم با کمک رسانههای داخلی اینگونه پیروزی تیم هستهای در ژنو 3 را در صدر گزارش صد روزه قرار داد و رئیس دولت این دستاورد را اینگونه به مقام معظم رهبری توضیح دادند:
"فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای را در صحنه بینالمللی اثبات کنند و گام نخست را به گونهای پیش برند که حقوق هستهای و حق غنیسازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهانی ـ که سالها سعی بر انکار آن داشتند ـ قرار گیرد و راه برای گامهای بلند بعدی در حراست از پیشرفتهای فنی و اقتصادی کشور گشوده شود."
ذوق زدگی و شیفتگی مفرط برخی رسانه های داخلی در پی توافق ژنو
نیش و دندان نشان دادن های پس از توافق
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ژنو نیز بعد از عقد توافق ژنو در نشست خبری گفت: توافق امروز چند حوزه مهم دارد مهم تر از همه این است که برنامه غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است. مراکز غنی سازی تعطیل نخواهد شد، برنامه آب سنگین ما با همین وضعیت کنونی ادامه پیدا می کند و هیچ ماده ای از کشور خارج نخواهد شد. در عین اینکه تحریم ها کاهش می یابد و منابع مالی ایران که از دستیابی به آن جلوگیری شده بود، برمی گردد.این برنامه ادامه خواهد داشت.
دیدبان معتقد است فارغ از اینکه آیا این نتیجه در توافق ژنو دیده میشود یا خیر و با تمام ابهامات فراوان آن، سند ژنو 3 - که به تدریج در حال تبیین توسط نخبگان و متخصصین امر است - غرور و زیادهخواهی طرف غربی را به دنبال داشته که در این خصوص نیاز به موضع محکم و رسمی جمهوری اسلامی ایران از طریق وزارت امور خارجه است.
هفته گذشته وزارت خزانهداری آمریکا بر خلاف توافق صورت گرفته لیست 19 شرکت و شخصیت را با ادعای ارتباط با پرونده هستهای جمهوری اسلامی منتشر کرد و در لیست تحریم قرار داد.
وزارت خزانه داری آمریکا در اطلاعیهای اعلام کرد: آمریکا و شرکای ما در گروه 1+5 یک در حال بررسی احتمال دستیابی به راه حلی جامع و بلند مدت با ایران هستند تا این اعتماد بوجود بیاید که برنامه هسته ای ایران صرفا صلح آمیز است. در عین حال، ما همچنان به اجرای قاطعانه رژیم تحریم های خود و نیز فاش کردن تلاش های دولت ایران برای استفاده از اقدامات فریبکارانه و تشکیل شرکتهای صوری برای پیشبرد برنامه هستهایاش متعهد هستیم.
وزارت خزانه داری آمریکا دست به اعمال تحریم های جدید بر ضد ایران زد
بنابر اعلام سیاسپن (C-SPAN)، در جلسه گفت و شنود شرمن و سناتورهای آمریکایی، شرمن در پاسخ به سوال "سناتور کورکر" مبنی بر اینکه آیا در مذاکرات هستهای تحریمهای مربوط به حقوق بشر و حمایت از تروریست ایران نیز مورد بحث قرار خواهند گرفت یا خیر گفت:
"ما به طور شفاف به ایرانیها گفتهایم که مذاکرات تنها درباره برنامه هستهای و تحریمهای مرتبط با فعالیتهای هستهای این کشور بوده و اینکه تحریمهای مربوط به حقوق بشر، فعالیتهای تروریستی آنها هنوز روی میز است".
شرمن در ادامه ادعاهای خود مبنی بر عدم رعایت حقوق بشر در ایران و حمایت ایران از گروههای تروریستی تاکید کرد؛ "این یعنی آنها باید در حوزه حقوق بشر پیشرفتهای قابل توجهی داشته باشند. باید دست از حمایت تروریسم برداشته و باید اقدامات خود مبنی بر بیثبات کردن منطقه و دیگر بخشهای جهان را متوقف کنند".
رئیس تیم مذاکره کننده آمریکایی همچنین در روزهای گذشته اظهارنظر دیگری کرده که قابل توجه است، شرمن درباره تحریمهای آمریکا درباره ایران میگوید: کنگره از نظر تئوریک می تواند تحریم های جدیدی را علیه این کشور وضع کند.
شرمن در پاسخ به سوالی در کمیته بانکی سنا در مورد امکان وضع تحریمهای جدید علیه ایران به بهانه تروریسم خاطر نشان کرد: "ما باید ببینیم ادبیات ویژه مورد استفاده در این تحریم ها چیست".
شرمن افزود: "تنها تعهدی که ما در این توافق دادهایم این است که تحریم جدیدی در ارتباط با پرونده هستهای وضع نکنیم."
شرمن در جلسه استماع و در میان سناتورهای آمریکایی به دفاع از
تحریم های بیشتر به بهانه های غیر از هسته ای پرداخت
با توجه به اظهارات شرمن و بیانیه خزانه داری آمریکا، به نظر میرسد ایالات متحده با زرنگی و هوشمندی خاصی به دنبال ادامه تحریمهای هستهای ایران است و حتی با اظهارات اخیر شرمن، کنگره میتواند بدون استفاده از کلمه هستهای، تحریمهای جدیدتری علیه ایران در زمینههای دیگری همچون حقوق بشر و ... وضع کند.
با توجه به اظهارات متناقض مقامات آمریکایی، بهترین فرصت برای تیم مذاکره کننده و ولت یازدهم آن است که به دنبال سناریوهای بعد از شکست توافق باشند و نتیجه بدقولی آمریکا برای نقض تعهد خود را به صورت رسمی و قاطعانه پاسخ بدهند و تا فرصت از دست نرفته است، شکست توافق ژنو را اعلام کنند.
دیپلماسی دولت تدبیر، شیفته هویج و غافل از چماق
بعد از سرعت بالای تیم هستهای دولت یازدهم برای اثبات حق ده ساله ایران در استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای، توافق ژنو 3 با ادعای تیم هستهای مبنی بر پیروزی ملت ایران به نتیجه رسید، توافقی دارای 4 صفحه که به واسطه ابهامات فراوانش، آمریکا قابلیت تفسیر کاملا متناقضی را نسبت به برداشت سیاستمداران ایرانی داشت و بر خلاف شادمانی و ادعای مسؤولین دولت یازدهم در پیروزی بزرگ دیپلماتیک، مسؤولین آمریکایی همواره بر خلاف منافع ملی ایران و بر خلاف خواست اکثریت مردم مبنی بر دفاع از حق هستهای صحبت میکنند، از سوی دیگر، سخنان و اظهارات باراک اوباما، جان کری، وندی شرمن و دیگر آمریکاییها خبر از این میدهد که در این توافق ابهامآمیز، فقط تحریمهای مربوط به بحث هستهای تعلیق میشود و تحریم های دیگر هیچ تغییری نخواهد کرد، حال آنکه بر خلاف اظهارات مقامات ایرانی مبنی بر شکاف در رژیم تحریم، نه تنهار رژیم تحریم شکافی برنمی دارد بلکه وزارت خزانه داری آمریکا به صورت طلبکارانه و گستاخانه تحریمهای اخیر را به نفع جامعه جهانی معرفی کرده و اعلام می کند در راه جلوگیری از تلاش هستهای ایران، از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد.
از سوی دیگر، پاسخ مقامات ایرانی نیز در این ماجرا قابل توجه است، عراقچی در مقابل طلبکاری آمریکا از ملت ایران و نظام اسلامی میگوید: پس از توافقنامه ژنو با نوعی سردرگمی و عدم تصمیمگیری و سیاستهای مشخص آمریکا مواجه بوده ایم .
معاون وزیر امورخارجه و عضو تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان با انتقاد از عملکرد دوگانه امریکا افزود: دولت امریکا از یک طرف اعلام کرد در کنگره تلاش میکند که جلوی تحریمهای جدید بر ضد ایران را بگیرد و از طرفی دیگر با حرکتی که انجام شد، خزانهداری آمریکا شرکتهای جدیدی را به فهرست تحریمها اضافه کرده است.
وی تصریح کرد : این بازی دوگانه یا سردرگمی که مشاهده میشود اصلاً به سود فضای مذاکرات نیست و با روح توافقنامه ژنو نیز مغایرت دارد.
عراقچی در ادامه میگویند: به هر حال از نظر ما در شرایط کنونی و در شرایطی که قرار است در فضای همکاری قرار داشته باشیم و در این فضا حرکت کنیم چنین اقدامی اصلاً سازنده نیست و ما به شدت به آن انتقاد داریم.
معاون وزیر امور خارجه کشورمان اقدام جدید خزانه داری امریکا را رویکردی غیر سازنده و خلاف حسن نیت دانست و تصریح کرد : در حال ارزیابی هستیم تا عکس العمل مناسب با این اقدام انجام دهیم.
از سوی دیگر، وزیر خارجه کشورمان نیز در عکسالعمل به این اقدام آمریکا میگوید: در چند روز گذشته اقدامات نامناسبی از سوی آمریکایی ها صورت گرفت که ما به شکل مقتضی و با در نظرگرفتن همه جوانب امر به آن پاسخ دادیم. البته برخی دوستان که از ابتدا دل خوشی از برنامه اقدام ژنو نداشتند مرگ زودرس آن را اعلام کرده اند که بیشتر بیان خواست تا واقعیت است. ما با جدیت مذاکرات ژنو را دنبال می کنیم و البته در برابر هر اقدام نامناسب و غیرسازنده (حتی اگر نقض توافق هم نباشد) واکنش مناسب، حساب شده، هدفمند و هوشمندانه نشان خواهیم داد.
مذاکره و رسیدن به نتیجه کار دشواری است و حتما فراز و نشیب فراوان دارد. این را هم از روز اول پیش بینی کرده بودیم.
با توجه به اظهارات وزیر خارجه و رئیس تیم مذاکره کننده هستهای، علامتی از برخورد قاطعانه با آمریکا دیده نمیشود و بر خلاف آن، لابلای اظهارات مقامات ایرانی شیفتگی خاصی برای اجرای توافق دیده میشود و هیچکس نیست که بگوید چرا آمریکا از یک سو در حال تحریم است و از سوی دیگر، به صورت طلبکارانه و علنی و بدون هیچ ابهامی اعلام می کند ایران حق غنی سازی ندارد! به نظر میرسد مسؤولین دولت یازدهم باید نیمنگاهی هم به چماق داشته باشد و تنها به فکر لذت هویج نباشند.
توافق ژنو، به "کرسنت سیاسی" دولت یازدهم تبدیل نشود
بعد از اظهارات گستاخانه مقامات آمریکایی درباره اینکه در توافق ژنو هیچ حقی درباره غنیسازی به ایران ندادهاند و تخلف وزارت خزانهداری آمریکا در اضافه کردن اسامی 19 شرکت و شخص در رابطه با تحریم ایران و اظهارنظر درباره اینکه کنگره میتواند تحریمهای ایران را بدون ذکر کلمه هستهای ادامه دهد، عکسالعملهای متفاوتی از سوی نخبگان و مسؤولین دولتی در داخل شنیده شد و در کنار تمامی واکنشها، اظهارات وزیر خارجه در جواب به منتقدین نیاز به تبیین بیشتری دارد.
محمد جواد ظریف در واکنش به اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا و همچنین منتقدین داخلی میگوید: وی با اشاره به وظیفه مهم تیم مذاکره کننده برای پیگیری منافع ملی تأکید کرد: ضمناً دوستانی که با استفاده از سکوت ضروری ما، مشغول خرده گیری از کنار گود هستند هم حتما میدانند که فرمایشاتشان همگی جواب دارد ولی تیم مذاکره کننده وظیفه مهمتری برای پیگیری منافع ملی دارد و پاسخ عمومی به برخی موارد را فعلا به مصلحت نمیداند و آماده است در برابر اتهامات ناروا و غیرمنصفانه بخاطر منافع ملی سکوت کند ولی در زمان مناسب به همه ایرادها و ابهامات پاسخ خواهیم داد.
با توجه به جواب مبهم وزیر خارجه نسبت به منتقدین، به نظر میرسد مسؤولین دیپلماسی و مذاکرهکنندگان هستهای دولت یازدهم، باید به این مهم توجه داشته باشند که سکوت برابر نخبگان و اکثریت مردم برای روشن شدن ابهامات توافق ژنو نه تنها به نفع دولت تدبیر و امید نخواهد بود بلکه ممکن است تبدیل به عاملی در جهت تضعیف دولت شود.
دولت یازدهم باید با مردم و نخبگان به روشنی سخن بگوید و حتی اگر اشتباهی به سهو در توافق ژنو رخ داده است، صادقانه با مردم در میان بگذارد تا خدایی نکرده، در تاریخ معاصر ایران، دومین پرونده کرسنت با نام "کرسنت توافق ژنو" ثبت نشود.
عاقل دو بار گزیده نمی شود
یادآوری هجوم گازنبری تروئیکا به علت ضعف تیم مذاکرات 1383
یکی از انتقاداهایی که به تیم هسته ای کنونی کشورمان صورت می گیرد عدم همراهی کارشناسان قوی فنی و حقوقی است. تقویت تیم مذاکره کننده باعث می شود از هرگونه فریب احتمالی در مذاکرات و گنجاندن تله های انفجاری در محتوای توافق و تک تک واژگان به کاربرده شده جلوگیری شود. نباید فراموش کرد که در مذاکرات صورت گرفته از لفظ "جنگ واژگان" استفاده شد چرا که بار حقوقی و فنی هر یک از واژگان، عملا مسیر راه آینده را ترسیم خواهد کرد.
در مذاکرات پاریس که دکتر روحانی مسوولیت تیم مذاکره کننده را بر عهده داشت و سه کشور اروپایی نیز در تهران حضور یافتند یکی از مصادیق غفلت از ابعاد فنی و حقوقی رخ داد. در این توافق، ایران به کشورهای غربی متعهد شد "تضمین عینی" - OBJECTIVE GUARANTEE- بدهد که به دنبال سلاح هسته ای نیست و در مقابل مقامات اروپایی به ایران "تضمین محکم" - FIRM GUARANTEE- می سپردند که پرونده هسته ای ایران روال عادی به خود بگیرد و از دستور کار شورای حکام خارج شود. گذشته از اقدامات "اعتمادساز" که به معنی پیش دستی تیم مذاکره کننده در امتیازدهی بود، واژگان ذکر شده در ادامه به یک تله برای امتیازخواهی بیشتر از ایران تبدیل شد.
در همان زمان به تفاوت بار حقوقی واژگان توجه نشد. تضمین عینی که سه ماه بعد در اجلاس لندن از ایران درخواست شد، توقف کامل برنامه هسته ای با الگوی لیبی بود. نکته جالب توجه این است که وزیر رژیم صهیونیستی چند روز پیش دقیقا همین مسئله را تکرار کرده است. یوفال اشتاینتس وزیر امور استراتژیک رژیم صهیونیستی گفته است: "راه حل مسالمت آمیز برای مسئله هسته ای ایران باید شبیه به آن چیزی باشد که در لیبی اتفاق افتاد یعنی زیرساخت های هسته ای لیبی برچیده شد."
کار تمام نشده: تیم مذاکره کننده جبران کند
با توجه به اینکه روال مذاکرات در جریان است و هنوز امکان جبران ضعف های میدانی و کارشناسی وجود دارد از تیم مذاکره کننده و در رأس آن شخص وزیر امور خارجه انتظار داریم ضمن استقبال از نقدهای کارشناسان و متخصصان، در تقویت تیم مذاکره کننده بکوشد و ضمن پافشاری بر اصول و حقوق بتواند در ادامه از زیاده خواهی طرف غربی بکاهد و در بندهای اجرایی و جزیی آتی، طرف مقابل را به امتیازدهی وادار کند.
اینگونه که پیداست آمریکا و دیگر پیروانش قصد دارند به واسطه پرونده هسته ای، مسائل حقوق بشر و موشکی را نیز به قطار خواسته هایشان اضافه کنند و به صورت کامل ابزار فشار حقوقی و سیاسی را توأمان جلو ببرند.
دیدبان
[External Link Removed for Guests]
اظهارات و اقدامات یک هفته اخیر از سوی آمریکا و متحدانش، نشان از باجخواهی و امتیازگیریهایی دارد که نه خواست دولت یازدهم است و نه خواست مردم ایران، بنابراین وزارت خارجه و تیم هستهای باید به فکر سناریوهای شکست توافق ژنو باشند.
به گزارش مشرق، بعد از 10 سال مقاومت مردمی مقابل زیادهخواهیهای غرب و آمریکا مبنی بر چشمپوشی جمهوری اسلامی ایران از حق طبیعی خود در بهرهمندی از فناوری هستهای، با تلاش دولت یازدهم با تکیه بر تئوری مذاکره با کدخدا و اینکه کلید حل مشکلات داخلی در سیاست خارجی ساخته میشود، توافق ژنو 3 به نتیجه رسید و دولت با خوشحالی غیر قابل وصفی و با تبلیغات پرحجم با کمک رسانههای داخلی اینگونه پیروزی تیم هستهای در ژنو 3 را در صدر گزارش صد روزه قرار داد و رئیس دولت این دستاورد را اینگونه به مقام معظم رهبری توضیح دادند:
"فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیتهای هستهای را در صحنه بینالمللی اثبات کنند و گام نخست را به گونهای پیش برند که حقوق هستهای و حق غنیسازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهانی ـ که سالها سعی بر انکار آن داشتند ـ قرار گیرد و راه برای گامهای بلند بعدی در حراست از پیشرفتهای فنی و اقتصادی کشور گشوده شود."
ذوق زدگی و شیفتگی مفرط برخی رسانه های داخلی در پی توافق ژنو
نیش و دندان نشان دادن های پس از توافق
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ژنو نیز بعد از عقد توافق ژنو در نشست خبری گفت: توافق امروز چند حوزه مهم دارد مهم تر از همه این است که برنامه غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است. مراکز غنی سازی تعطیل نخواهد شد، برنامه آب سنگین ما با همین وضعیت کنونی ادامه پیدا می کند و هیچ ماده ای از کشور خارج نخواهد شد. در عین اینکه تحریم ها کاهش می یابد و منابع مالی ایران که از دستیابی به آن جلوگیری شده بود، برمی گردد.این برنامه ادامه خواهد داشت.
دیدبان معتقد است فارغ از اینکه آیا این نتیجه در توافق ژنو دیده میشود یا خیر و با تمام ابهامات فراوان آن، سند ژنو 3 - که به تدریج در حال تبیین توسط نخبگان و متخصصین امر است - غرور و زیادهخواهی طرف غربی را به دنبال داشته که در این خصوص نیاز به موضع محکم و رسمی جمهوری اسلامی ایران از طریق وزارت امور خارجه است.
هفته گذشته وزارت خزانهداری آمریکا بر خلاف توافق صورت گرفته لیست 19 شرکت و شخصیت را با ادعای ارتباط با پرونده هستهای جمهوری اسلامی منتشر کرد و در لیست تحریم قرار داد.
وزارت خزانه داری آمریکا در اطلاعیهای اعلام کرد: آمریکا و شرکای ما در گروه 1+5 یک در حال بررسی احتمال دستیابی به راه حلی جامع و بلند مدت با ایران هستند تا این اعتماد بوجود بیاید که برنامه هسته ای ایران صرفا صلح آمیز است. در عین حال، ما همچنان به اجرای قاطعانه رژیم تحریم های خود و نیز فاش کردن تلاش های دولت ایران برای استفاده از اقدامات فریبکارانه و تشکیل شرکتهای صوری برای پیشبرد برنامه هستهایاش متعهد هستیم.
وزارت خزانه داری آمریکا دست به اعمال تحریم های جدید بر ضد ایران زد
بنابر اعلام سیاسپن (C-SPAN)، در جلسه گفت و شنود شرمن و سناتورهای آمریکایی، شرمن در پاسخ به سوال "سناتور کورکر" مبنی بر اینکه آیا در مذاکرات هستهای تحریمهای مربوط به حقوق بشر و حمایت از تروریست ایران نیز مورد بحث قرار خواهند گرفت یا خیر گفت:
"ما به طور شفاف به ایرانیها گفتهایم که مذاکرات تنها درباره برنامه هستهای و تحریمهای مرتبط با فعالیتهای هستهای این کشور بوده و اینکه تحریمهای مربوط به حقوق بشر، فعالیتهای تروریستی آنها هنوز روی میز است".
شرمن در ادامه ادعاهای خود مبنی بر عدم رعایت حقوق بشر در ایران و حمایت ایران از گروههای تروریستی تاکید کرد؛ "این یعنی آنها باید در حوزه حقوق بشر پیشرفتهای قابل توجهی داشته باشند. باید دست از حمایت تروریسم برداشته و باید اقدامات خود مبنی بر بیثبات کردن منطقه و دیگر بخشهای جهان را متوقف کنند".
رئیس تیم مذاکره کننده آمریکایی همچنین در روزهای گذشته اظهارنظر دیگری کرده که قابل توجه است، شرمن درباره تحریمهای آمریکا درباره ایران میگوید: کنگره از نظر تئوریک می تواند تحریم های جدیدی را علیه این کشور وضع کند.
شرمن در پاسخ به سوالی در کمیته بانکی سنا در مورد امکان وضع تحریمهای جدید علیه ایران به بهانه تروریسم خاطر نشان کرد: "ما باید ببینیم ادبیات ویژه مورد استفاده در این تحریم ها چیست".
شرمن افزود: "تنها تعهدی که ما در این توافق دادهایم این است که تحریم جدیدی در ارتباط با پرونده هستهای وضع نکنیم."
شرمن در جلسه استماع و در میان سناتورهای آمریکایی به دفاع از
تحریم های بیشتر به بهانه های غیر از هسته ای پرداخت
با توجه به اظهارات شرمن و بیانیه خزانه داری آمریکا، به نظر میرسد ایالات متحده با زرنگی و هوشمندی خاصی به دنبال ادامه تحریمهای هستهای ایران است و حتی با اظهارات اخیر شرمن، کنگره میتواند بدون استفاده از کلمه هستهای، تحریمهای جدیدتری علیه ایران در زمینههای دیگری همچون حقوق بشر و ... وضع کند.
با توجه به اظهارات متناقض مقامات آمریکایی، بهترین فرصت برای تیم مذاکره کننده و ولت یازدهم آن است که به دنبال سناریوهای بعد از شکست توافق باشند و نتیجه بدقولی آمریکا برای نقض تعهد خود را به صورت رسمی و قاطعانه پاسخ بدهند و تا فرصت از دست نرفته است، شکست توافق ژنو را اعلام کنند.
دیپلماسی دولت تدبیر، شیفته هویج و غافل از چماق
بعد از سرعت بالای تیم هستهای دولت یازدهم برای اثبات حق ده ساله ایران در استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای، توافق ژنو 3 با ادعای تیم هستهای مبنی بر پیروزی ملت ایران به نتیجه رسید، توافقی دارای 4 صفحه که به واسطه ابهامات فراوانش، آمریکا قابلیت تفسیر کاملا متناقضی را نسبت به برداشت سیاستمداران ایرانی داشت و بر خلاف شادمانی و ادعای مسؤولین دولت یازدهم در پیروزی بزرگ دیپلماتیک، مسؤولین آمریکایی همواره بر خلاف منافع ملی ایران و بر خلاف خواست اکثریت مردم مبنی بر دفاع از حق هستهای صحبت میکنند، از سوی دیگر، سخنان و اظهارات باراک اوباما، جان کری، وندی شرمن و دیگر آمریکاییها خبر از این میدهد که در این توافق ابهامآمیز، فقط تحریمهای مربوط به بحث هستهای تعلیق میشود و تحریم های دیگر هیچ تغییری نخواهد کرد، حال آنکه بر خلاف اظهارات مقامات ایرانی مبنی بر شکاف در رژیم تحریم، نه تنهار رژیم تحریم شکافی برنمی دارد بلکه وزارت خزانه داری آمریکا به صورت طلبکارانه و گستاخانه تحریمهای اخیر را به نفع جامعه جهانی معرفی کرده و اعلام می کند در راه جلوگیری از تلاش هستهای ایران، از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد.
از سوی دیگر، پاسخ مقامات ایرانی نیز در این ماجرا قابل توجه است، عراقچی در مقابل طلبکاری آمریکا از ملت ایران و نظام اسلامی میگوید: پس از توافقنامه ژنو با نوعی سردرگمی و عدم تصمیمگیری و سیاستهای مشخص آمریکا مواجه بوده ایم .
معاون وزیر امورخارجه و عضو تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان با انتقاد از عملکرد دوگانه امریکا افزود: دولت امریکا از یک طرف اعلام کرد در کنگره تلاش میکند که جلوی تحریمهای جدید بر ضد ایران را بگیرد و از طرفی دیگر با حرکتی که انجام شد، خزانهداری آمریکا شرکتهای جدیدی را به فهرست تحریمها اضافه کرده است.
وی تصریح کرد : این بازی دوگانه یا سردرگمی که مشاهده میشود اصلاً به سود فضای مذاکرات نیست و با روح توافقنامه ژنو نیز مغایرت دارد.
عراقچی در ادامه میگویند: به هر حال از نظر ما در شرایط کنونی و در شرایطی که قرار است در فضای همکاری قرار داشته باشیم و در این فضا حرکت کنیم چنین اقدامی اصلاً سازنده نیست و ما به شدت به آن انتقاد داریم.
معاون وزیر امور خارجه کشورمان اقدام جدید خزانه داری امریکا را رویکردی غیر سازنده و خلاف حسن نیت دانست و تصریح کرد : در حال ارزیابی هستیم تا عکس العمل مناسب با این اقدام انجام دهیم.
از سوی دیگر، وزیر خارجه کشورمان نیز در عکسالعمل به این اقدام آمریکا میگوید: در چند روز گذشته اقدامات نامناسبی از سوی آمریکایی ها صورت گرفت که ما به شکل مقتضی و با در نظرگرفتن همه جوانب امر به آن پاسخ دادیم. البته برخی دوستان که از ابتدا دل خوشی از برنامه اقدام ژنو نداشتند مرگ زودرس آن را اعلام کرده اند که بیشتر بیان خواست تا واقعیت است. ما با جدیت مذاکرات ژنو را دنبال می کنیم و البته در برابر هر اقدام نامناسب و غیرسازنده (حتی اگر نقض توافق هم نباشد) واکنش مناسب، حساب شده، هدفمند و هوشمندانه نشان خواهیم داد.
مذاکره و رسیدن به نتیجه کار دشواری است و حتما فراز و نشیب فراوان دارد. این را هم از روز اول پیش بینی کرده بودیم.
با توجه به اظهارات وزیر خارجه و رئیس تیم مذاکره کننده هستهای، علامتی از برخورد قاطعانه با آمریکا دیده نمیشود و بر خلاف آن، لابلای اظهارات مقامات ایرانی شیفتگی خاصی برای اجرای توافق دیده میشود و هیچکس نیست که بگوید چرا آمریکا از یک سو در حال تحریم است و از سوی دیگر، به صورت طلبکارانه و علنی و بدون هیچ ابهامی اعلام می کند ایران حق غنی سازی ندارد! به نظر میرسد مسؤولین دولت یازدهم باید نیمنگاهی هم به چماق داشته باشد و تنها به فکر لذت هویج نباشند.
توافق ژنو، به "کرسنت سیاسی" دولت یازدهم تبدیل نشود
بعد از اظهارات گستاخانه مقامات آمریکایی درباره اینکه در توافق ژنو هیچ حقی درباره غنیسازی به ایران ندادهاند و تخلف وزارت خزانهداری آمریکا در اضافه کردن اسامی 19 شرکت و شخص در رابطه با تحریم ایران و اظهارنظر درباره اینکه کنگره میتواند تحریمهای ایران را بدون ذکر کلمه هستهای ادامه دهد، عکسالعملهای متفاوتی از سوی نخبگان و مسؤولین دولتی در داخل شنیده شد و در کنار تمامی واکنشها، اظهارات وزیر خارجه در جواب به منتقدین نیاز به تبیین بیشتری دارد.
محمد جواد ظریف در واکنش به اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا و همچنین منتقدین داخلی میگوید: وی با اشاره به وظیفه مهم تیم مذاکره کننده برای پیگیری منافع ملی تأکید کرد: ضمناً دوستانی که با استفاده از سکوت ضروری ما، مشغول خرده گیری از کنار گود هستند هم حتما میدانند که فرمایشاتشان همگی جواب دارد ولی تیم مذاکره کننده وظیفه مهمتری برای پیگیری منافع ملی دارد و پاسخ عمومی به برخی موارد را فعلا به مصلحت نمیداند و آماده است در برابر اتهامات ناروا و غیرمنصفانه بخاطر منافع ملی سکوت کند ولی در زمان مناسب به همه ایرادها و ابهامات پاسخ خواهیم داد.
با توجه به جواب مبهم وزیر خارجه نسبت به منتقدین، به نظر میرسد مسؤولین دیپلماسی و مذاکرهکنندگان هستهای دولت یازدهم، باید به این مهم توجه داشته باشند که سکوت برابر نخبگان و اکثریت مردم برای روشن شدن ابهامات توافق ژنو نه تنها به نفع دولت تدبیر و امید نخواهد بود بلکه ممکن است تبدیل به عاملی در جهت تضعیف دولت شود.
دولت یازدهم باید با مردم و نخبگان به روشنی سخن بگوید و حتی اگر اشتباهی به سهو در توافق ژنو رخ داده است، صادقانه با مردم در میان بگذارد تا خدایی نکرده، در تاریخ معاصر ایران، دومین پرونده کرسنت با نام "کرسنت توافق ژنو" ثبت نشود.
عاقل دو بار گزیده نمی شود
یادآوری هجوم گازنبری تروئیکا به علت ضعف تیم مذاکرات 1383
یکی از انتقاداهایی که به تیم هسته ای کنونی کشورمان صورت می گیرد عدم همراهی کارشناسان قوی فنی و حقوقی است. تقویت تیم مذاکره کننده باعث می شود از هرگونه فریب احتمالی در مذاکرات و گنجاندن تله های انفجاری در محتوای توافق و تک تک واژگان به کاربرده شده جلوگیری شود. نباید فراموش کرد که در مذاکرات صورت گرفته از لفظ "جنگ واژگان" استفاده شد چرا که بار حقوقی و فنی هر یک از واژگان، عملا مسیر راه آینده را ترسیم خواهد کرد.
در مذاکرات پاریس که دکتر روحانی مسوولیت تیم مذاکره کننده را بر عهده داشت و سه کشور اروپایی نیز در تهران حضور یافتند یکی از مصادیق غفلت از ابعاد فنی و حقوقی رخ داد. در این توافق، ایران به کشورهای غربی متعهد شد "تضمین عینی" - OBJECTIVE GUARANTEE- بدهد که به دنبال سلاح هسته ای نیست و در مقابل مقامات اروپایی به ایران "تضمین محکم" - FIRM GUARANTEE- می سپردند که پرونده هسته ای ایران روال عادی به خود بگیرد و از دستور کار شورای حکام خارج شود. گذشته از اقدامات "اعتمادساز" که به معنی پیش دستی تیم مذاکره کننده در امتیازدهی بود، واژگان ذکر شده در ادامه به یک تله برای امتیازخواهی بیشتر از ایران تبدیل شد.
در همان زمان به تفاوت بار حقوقی واژگان توجه نشد. تضمین عینی که سه ماه بعد در اجلاس لندن از ایران درخواست شد، توقف کامل برنامه هسته ای با الگوی لیبی بود. نکته جالب توجه این است که وزیر رژیم صهیونیستی چند روز پیش دقیقا همین مسئله را تکرار کرده است. یوفال اشتاینتس وزیر امور استراتژیک رژیم صهیونیستی گفته است: "راه حل مسالمت آمیز برای مسئله هسته ای ایران باید شبیه به آن چیزی باشد که در لیبی اتفاق افتاد یعنی زیرساخت های هسته ای لیبی برچیده شد."
کار تمام نشده: تیم مذاکره کننده جبران کند
با توجه به اینکه روال مذاکرات در جریان است و هنوز امکان جبران ضعف های میدانی و کارشناسی وجود دارد از تیم مذاکره کننده و در رأس آن شخص وزیر امور خارجه انتظار داریم ضمن استقبال از نقدهای کارشناسان و متخصصان، در تقویت تیم مذاکره کننده بکوشد و ضمن پافشاری بر اصول و حقوق بتواند در ادامه از زیاده خواهی طرف غربی بکاهد و در بندهای اجرایی و جزیی آتی، طرف مقابل را به امتیازدهی وادار کند.
اینگونه که پیداست آمریکا و دیگر پیروانش قصد دارند به واسطه پرونده هسته ای، مسائل حقوق بشر و موشکی را نیز به قطار خواسته هایشان اضافه کنند و به صورت کامل ابزار فشار حقوقی و سیاسی را توأمان جلو ببرند.
دیدبان
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
نگاهی به پروژه جدید توانمندسازی اپوزیسیون در ایران
[External Link Removed for Guests]
سرویس های غربی ظاهرا در حال رسیدن به این جمع بندی هستند که می توانند مدل جدیدی از پروژه اپوزیسیون سازی، توانمند سازی اپوزیسیون و ارتباط با اپوزیسیون را در ایران تجربه کنند.
مهدی محمدی، وطن امروز- نوع رفتار هیئت اروپایی در تهران بویژه ملاقات پنهان با دو چهره کاملا شناخته شده نزدیک به جریان فتنه، اگر در کنار برخی پدیده های دیگر گذاشته شود، حقیقت مهمی را درباره نحوه بازنویسی راهبرد سیاسی- اطلاعاتی کشورهای غربی علیه ایران آشکار می کند.
می دانیم –و امریکایی ها خود از مدت ها قبل گفته اند- که پیگیری پروژه تغییر رژیم در ایران –یا تغییر رفتار رژیم به گونه ای که عملا به دگرگون شدن ماهیت انقلابی آن بینجامد- لوازم متعددی دارد که در راس آن، باز شدن پای غربی ها به داخل کشور و عادی –بخوانید: غیر قابل جلوگیری- شدن ارتباط آنها با اپوزیسیون ایرانی است.
فقط به عنوان یادآوری، فراموش نکنیم که مارک پالمر تحلیلگر کمیته خطر جاری درامریکا، 7 سال قبل، وقتی گزارش «ایران: یک رهیافت جدید» را می نوشت (گزارشی که منابع غربی هنوز هم از آن به عنوان یکی از پایه های سیاستگذاری امنیتی واشینگتن عله تهران یاد می کنند)، همه چیز را به یک جمله ختم کرد: «اگر می خواهید پروژه براندازی در ایران پیش برود، نخستین و مهم ترین گام بازگشایی سفارت امریکا در تهران است».
تردیدی نیست که وقتی کسی چون پالمر درباره «ضرورت بازگشایی سفارت امریکا در تهران» به عنوان گام نخست یک پروژه اندازی موفق سخن می گفت در واقع به اهمیت مقوله از جنس ارتباط مستقیم، بدون واسطه و عملیاتی میان غرب و اپوزیسیون ایرانی نظر داشت. کارکرد اصلی سفارتخانه های امریکا در تمامی کشورهایی که پروژه های براندازی نیمه سخت در آنها اجرا شده هم همین بوده است که «میدان» را به خوبی بشناسند، ارتباطات را برقرار کنند، نقش ها را تعریف کنند، حمایت ها را بوجود بیاورند و نهایتا روز عملیات، هم تقسیم کار کنند و هم بر اجرای درست پروژه نظارت نمایند.
این البته فقط یک نشانه تاریخی است. انبوهی از کدها وجود دارد که نشان می دهد دولت امریکا بویژه با بازخوانی تجربه شکست خورده فتنه 88 در پی طراحی مدل جدیدی از پروژه اپوزیسیون سازی و کودتای نیمه سخت در ایران است که هدف آن دقیقا همان چیزی است که اکنون امریکایی ها آن را انکار می کنند یعنی تغییر رژیم درایران.
دیپلماسی هرگز نباید ما را فریب بدهد. وظیفه دیپلمات ها کاهش خطر ایران و مدیریت تهدید ایران از طریق تولید فشار جهانی بر روی آن و همچنین خلع ید آن از توانمندی های حیاتی در حوزه های راهبردی –مانند برنامه هسته ای- است اما از دید امریکا و اسراییل جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک موجودیت انقلابی مسئله ای نیست که بتوان فقط به مدیریت آن توسط دیپلمات ها بسنده کرد. واشینگتن و تل آویو عقیده دارند فراتر از مدیریت، مسئله ایران باید حل شود و حل این موضوع هم کار سرویس های اطلاعاتی است نه دیپلمات ها، و سرویس ها هم مجازند از همه ابزارهای ممکن استفاده کنند اما هرگز نباید از یاد ببرند که همه راه ها به درون ایران ختم می شود و مسئله ایران بنا نیست و نمی توانداز بیرون حل شود.
اکنون نشانه هایی وجود دارد که ثایت می کند در حالی که دیپلمات ها ظاهرا بسیار پرکارند، سرویس های اطلاعاتی با آرامش پشت سر آنها پنهان شده و در حال پیش بردن سناریوی خویشند؛ بگو و بخندهای دیپلماتیک هیچ تغییری در خط مشی آنها ایجاد نکرده است.
این پدیده ها را کنار هم بگذارید:
1- هیئتی که ظاهرا متعلق به پارلمان اروپاست به تهران سفر کرده و مخفیانه با نسرین ستوده و جعفر پناهی دو چهره شناخته شده فتنه 88 در سفارت یونان در تهران ملاقات کرده است. نمایندگان مجلس می گویند وزارت خارجه نقشی جدی در هماهنگی این دیدار ایفا کرده است.
2- تقریبا بلافاصله پس از توافق ژنو، دولت یازدهم گام های بسیار معناداری در حوزه سیاست داخلی برداشته است: سندی تحت عنوان منشور حقوق شهروندی ارائه شده که باطن آن چیزی غیر از جرم زدایی از جرائم سیاسی و امنیتی و بستن دست نظام در برخورد با پروژه هایی شبیه فتنه 88 در آینده نیست، مقام های دولتی تلاش هایی جدی برای گرفتن پرونده حقوق بشر از قوه قضاییه و سپردن آن به وزارت خارجه را آغاز کرده اند، آزادی عمل بسیار جدی در حوزه های سیاسی و رسانه ای و حتی تشکیلاتی به عوامل جریان فتنه داده شده است، نوعی روند درگیری با سپاه در ادبیات برخی از مقام های دولتی مشاهده می شود و رییس جمهور شخصا اصرار دارد خود را در تقابل با نظامیان نشان بدهد؛ سخنگوی دولت هم آشکارا گفته است پیگیری موضوع رفع حصر در دستور کار دولت قرار دارد منتها بنا نیست درباره آن سر و صدای رسانه ای زیادی انجام شود. همه این موارد موید تحلیلی است که پیش از توافق ژنو هم وجود داشت و آن این بود که دولت و جریان های سیاسی حامی آن قصد دارند از یک توافق در سیاست خارجی به مثابه سکویی برای پرش در سیاست داخلی به سمت اهدافی استفاده کنند که ریسک حرکت به سوی آنها بدون بهره مندی از یک فشار اجتماعی هیجانی، بسیار بالا ارزیابی می شده است.
3- جریان فتنه در محافل داخلی خود بیش از هر چیز روی مفهوم استفاده از فرصت دولت روحانی برای ایجاد یک شبکه اجتماعی نیرومند و بازگشت آزادانه به جامعه مدنی و نهایتا حرکت مجدد از جامعه مدنی به سمت حکومت، تاکید دارد.
4- طرف غربی هیچ ابهامی دراین زمینه باقی نگذاشته است که قصد دارد پس از موضوع هسته ای یا حتی هم زمان با آن به سراغ درگیری های خود با ایران بویژه در حوزه های حقوق بشر و منطقه ای برود. وندی شرمن در اظهارنظری بسیار جالب توجه به کنگره گفته است تنها تعهدی که امریکا در مذاکرات ژنو داده این است که در حوزه های هسته ای تحریم جدیدی علیه ایران وضع نکند، و لذا کنگره می تواند به تصویب تحریم های در حوزه های غیر هسته ای ادامه بدهد. در واقع امریکایی ها تغییر محاسبات ایران در موضوع هسته ای را مقدمه تغییر محاسبه در دیگر حوزه ها می دانند و برای این کار به دو ابزار مهم نیاز دارند: اول، تمرکز بر تقویت جریان فتنه در ایران از طریق سوق دادن هر چه بیشتر آن به سمت شبکه سازی اجتماعی (که البته امریکایی ها به استفاده از واژه میانه رو برای آنها علاقه دارند) با این پیش فرض که فشار خارجی هر چقدر هم جدی باشد بدون وجود یک اپوزیسیون پای کار در داخل که مطالبات و ادبیات غربی ها را نمایندگی کند به مطلوب خود نمی رسد و دوم، تداوم فشار تحریم ها بر مردم ایران و متقاعد کردن آنها به اینکه مشکل تحریم ها به طور اساسی حل نخواهد شد مگر اینکه سیاست های کلان نظام در همه حوزه های امنیت ملی تغییر کند.
5- به وضعیت اوکراین هم نگاهی بکنید. برای نخستین بار و در یک تجربه جدید، مقام های امریکایی نوع جدیدی از مداخله در امور داخلی یک کشور را تجربه می کنند که مبتنی است بر حضور مستقیم و علنی در میان معترضان و که در آن خود به خود جرائمی مانند جاسوسی یا ارتباط با بیگانگان بی معنا می شود.
اجازه بدهید محتاطانه نتیجه بگیریم. این بحث هنوز بسیار خام است و زوایایی مهم دارد که فعلا به طور علنی نمی توان درباره آن بحث کرد. به طور بسیار خلاصه، سرویس های غربی ظاهرا در حال رسیدن به این جمع بندی هستند که می توانند مدل جدیدی از پروژه اپوزیسیون سازی، توانمند سازی اپوزیسیون و ارتباط با اپوزیسیون را در ایران تجربه کنند و تصور می کنند روحیه تعاملی دولت با طرف های خرجی مسیر را برای آنها تسهیل خواهد کرد. رفتارهای دولت در حوزه های مختلف بویژه محافظه کاری نمایان آن در مقابل اقدامات طرف غربی و تلاش برای سرایت دادن استراتژی مذاکره و بده بستان به سایر حوزه های امنیت ملی از جمله موضوع حقوق بشر، غربی ها را هر چه بیشتر متقاعد کرده است که اکنون فرصتی بی بدیل برای تجدید حیات اپوزیسیون با رویکردی اجتماعی و با ارتباطات تعریف شده، مستمر و ارگانیک با بیرون از ایران، پدید آمده و نگاه مثبتی هم که دولت به مسئله تعامل با غرب دارد –از جمله مذاکرات تلفنی و حضوری مستقیم با مقام های امریکایی و اروپایی متجلی شده- مجال دسترسی مستقیم تر و جدی تر سرویس های غربی به نیروهای اپوزیسیون در ایران را فراهم خواهد کرد بدون اینکه نگرانی های امنیتی سابق وجود داشته باشد.
در دراز مدت، عمق پیدا کردن این فضا بدون تردید به شکل گیری تهدیدهای بسیار مهمی علیه کشور خواهد انجامید و روزی خواهد رسید که دوستان دولتی ما خواهند دید پشت سر دیپلمات ها، جاسوس ها در حال انجام کار خود بوده اند و دیپلمات های غربی هم کاری جز تسهیل پروژه و براشتن گام اول در مسیری که انتهای آن تلاش برای پروژه تغییر رژیم است انجام نداده اند. آن روز است که خواهیم دید مسئله هسته ای بالکل بهانه ای بیش نبوده است و البته باز همان روز است که اهل اعتدال خواهند دید آنچه کشور را حفظ می کند «سرهنگ ها» و «سربازها» هستند و لاغیر.
نگاهی به پروژه جدید توانمندسازی اپوزیسیون در ایران
[External Link Removed for Guests]
سرویس های غربی ظاهرا در حال رسیدن به این جمع بندی هستند که می توانند مدل جدیدی از پروژه اپوزیسیون سازی، توانمند سازی اپوزیسیون و ارتباط با اپوزیسیون را در ایران تجربه کنند.
مهدی محمدی، وطن امروز- نوع رفتار هیئت اروپایی در تهران بویژه ملاقات پنهان با دو چهره کاملا شناخته شده نزدیک به جریان فتنه، اگر در کنار برخی پدیده های دیگر گذاشته شود، حقیقت مهمی را درباره نحوه بازنویسی راهبرد سیاسی- اطلاعاتی کشورهای غربی علیه ایران آشکار می کند.
می دانیم –و امریکایی ها خود از مدت ها قبل گفته اند- که پیگیری پروژه تغییر رژیم در ایران –یا تغییر رفتار رژیم به گونه ای که عملا به دگرگون شدن ماهیت انقلابی آن بینجامد- لوازم متعددی دارد که در راس آن، باز شدن پای غربی ها به داخل کشور و عادی –بخوانید: غیر قابل جلوگیری- شدن ارتباط آنها با اپوزیسیون ایرانی است.
فقط به عنوان یادآوری، فراموش نکنیم که مارک پالمر تحلیلگر کمیته خطر جاری درامریکا، 7 سال قبل، وقتی گزارش «ایران: یک رهیافت جدید» را می نوشت (گزارشی که منابع غربی هنوز هم از آن به عنوان یکی از پایه های سیاستگذاری امنیتی واشینگتن عله تهران یاد می کنند)، همه چیز را به یک جمله ختم کرد: «اگر می خواهید پروژه براندازی در ایران پیش برود، نخستین و مهم ترین گام بازگشایی سفارت امریکا در تهران است».
تردیدی نیست که وقتی کسی چون پالمر درباره «ضرورت بازگشایی سفارت امریکا در تهران» به عنوان گام نخست یک پروژه اندازی موفق سخن می گفت در واقع به اهمیت مقوله از جنس ارتباط مستقیم، بدون واسطه و عملیاتی میان غرب و اپوزیسیون ایرانی نظر داشت. کارکرد اصلی سفارتخانه های امریکا در تمامی کشورهایی که پروژه های براندازی نیمه سخت در آنها اجرا شده هم همین بوده است که «میدان» را به خوبی بشناسند، ارتباطات را برقرار کنند، نقش ها را تعریف کنند، حمایت ها را بوجود بیاورند و نهایتا روز عملیات، هم تقسیم کار کنند و هم بر اجرای درست پروژه نظارت نمایند.
این البته فقط یک نشانه تاریخی است. انبوهی از کدها وجود دارد که نشان می دهد دولت امریکا بویژه با بازخوانی تجربه شکست خورده فتنه 88 در پی طراحی مدل جدیدی از پروژه اپوزیسیون سازی و کودتای نیمه سخت در ایران است که هدف آن دقیقا همان چیزی است که اکنون امریکایی ها آن را انکار می کنند یعنی تغییر رژیم درایران.
دیپلماسی هرگز نباید ما را فریب بدهد. وظیفه دیپلمات ها کاهش خطر ایران و مدیریت تهدید ایران از طریق تولید فشار جهانی بر روی آن و همچنین خلع ید آن از توانمندی های حیاتی در حوزه های راهبردی –مانند برنامه هسته ای- است اما از دید امریکا و اسراییل جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک موجودیت انقلابی مسئله ای نیست که بتوان فقط به مدیریت آن توسط دیپلمات ها بسنده کرد. واشینگتن و تل آویو عقیده دارند فراتر از مدیریت، مسئله ایران باید حل شود و حل این موضوع هم کار سرویس های اطلاعاتی است نه دیپلمات ها، و سرویس ها هم مجازند از همه ابزارهای ممکن استفاده کنند اما هرگز نباید از یاد ببرند که همه راه ها به درون ایران ختم می شود و مسئله ایران بنا نیست و نمی توانداز بیرون حل شود.
اکنون نشانه هایی وجود دارد که ثایت می کند در حالی که دیپلمات ها ظاهرا بسیار پرکارند، سرویس های اطلاعاتی با آرامش پشت سر آنها پنهان شده و در حال پیش بردن سناریوی خویشند؛ بگو و بخندهای دیپلماتیک هیچ تغییری در خط مشی آنها ایجاد نکرده است.
این پدیده ها را کنار هم بگذارید:
1- هیئتی که ظاهرا متعلق به پارلمان اروپاست به تهران سفر کرده و مخفیانه با نسرین ستوده و جعفر پناهی دو چهره شناخته شده فتنه 88 در سفارت یونان در تهران ملاقات کرده است. نمایندگان مجلس می گویند وزارت خارجه نقشی جدی در هماهنگی این دیدار ایفا کرده است.
2- تقریبا بلافاصله پس از توافق ژنو، دولت یازدهم گام های بسیار معناداری در حوزه سیاست داخلی برداشته است: سندی تحت عنوان منشور حقوق شهروندی ارائه شده که باطن آن چیزی غیر از جرم زدایی از جرائم سیاسی و امنیتی و بستن دست نظام در برخورد با پروژه هایی شبیه فتنه 88 در آینده نیست، مقام های دولتی تلاش هایی جدی برای گرفتن پرونده حقوق بشر از قوه قضاییه و سپردن آن به وزارت خارجه را آغاز کرده اند، آزادی عمل بسیار جدی در حوزه های سیاسی و رسانه ای و حتی تشکیلاتی به عوامل جریان فتنه داده شده است، نوعی روند درگیری با سپاه در ادبیات برخی از مقام های دولتی مشاهده می شود و رییس جمهور شخصا اصرار دارد خود را در تقابل با نظامیان نشان بدهد؛ سخنگوی دولت هم آشکارا گفته است پیگیری موضوع رفع حصر در دستور کار دولت قرار دارد منتها بنا نیست درباره آن سر و صدای رسانه ای زیادی انجام شود. همه این موارد موید تحلیلی است که پیش از توافق ژنو هم وجود داشت و آن این بود که دولت و جریان های سیاسی حامی آن قصد دارند از یک توافق در سیاست خارجی به مثابه سکویی برای پرش در سیاست داخلی به سمت اهدافی استفاده کنند که ریسک حرکت به سوی آنها بدون بهره مندی از یک فشار اجتماعی هیجانی، بسیار بالا ارزیابی می شده است.
3- جریان فتنه در محافل داخلی خود بیش از هر چیز روی مفهوم استفاده از فرصت دولت روحانی برای ایجاد یک شبکه اجتماعی نیرومند و بازگشت آزادانه به جامعه مدنی و نهایتا حرکت مجدد از جامعه مدنی به سمت حکومت، تاکید دارد.
4- طرف غربی هیچ ابهامی دراین زمینه باقی نگذاشته است که قصد دارد پس از موضوع هسته ای یا حتی هم زمان با آن به سراغ درگیری های خود با ایران بویژه در حوزه های حقوق بشر و منطقه ای برود. وندی شرمن در اظهارنظری بسیار جالب توجه به کنگره گفته است تنها تعهدی که امریکا در مذاکرات ژنو داده این است که در حوزه های هسته ای تحریم جدیدی علیه ایران وضع نکند، و لذا کنگره می تواند به تصویب تحریم های در حوزه های غیر هسته ای ادامه بدهد. در واقع امریکایی ها تغییر محاسبات ایران در موضوع هسته ای را مقدمه تغییر محاسبه در دیگر حوزه ها می دانند و برای این کار به دو ابزار مهم نیاز دارند: اول، تمرکز بر تقویت جریان فتنه در ایران از طریق سوق دادن هر چه بیشتر آن به سمت شبکه سازی اجتماعی (که البته امریکایی ها به استفاده از واژه میانه رو برای آنها علاقه دارند) با این پیش فرض که فشار خارجی هر چقدر هم جدی باشد بدون وجود یک اپوزیسیون پای کار در داخل که مطالبات و ادبیات غربی ها را نمایندگی کند به مطلوب خود نمی رسد و دوم، تداوم فشار تحریم ها بر مردم ایران و متقاعد کردن آنها به اینکه مشکل تحریم ها به طور اساسی حل نخواهد شد مگر اینکه سیاست های کلان نظام در همه حوزه های امنیت ملی تغییر کند.
5- به وضعیت اوکراین هم نگاهی بکنید. برای نخستین بار و در یک تجربه جدید، مقام های امریکایی نوع جدیدی از مداخله در امور داخلی یک کشور را تجربه می کنند که مبتنی است بر حضور مستقیم و علنی در میان معترضان و که در آن خود به خود جرائمی مانند جاسوسی یا ارتباط با بیگانگان بی معنا می شود.
اجازه بدهید محتاطانه نتیجه بگیریم. این بحث هنوز بسیار خام است و زوایایی مهم دارد که فعلا به طور علنی نمی توان درباره آن بحث کرد. به طور بسیار خلاصه، سرویس های غربی ظاهرا در حال رسیدن به این جمع بندی هستند که می توانند مدل جدیدی از پروژه اپوزیسیون سازی، توانمند سازی اپوزیسیون و ارتباط با اپوزیسیون را در ایران تجربه کنند و تصور می کنند روحیه تعاملی دولت با طرف های خرجی مسیر را برای آنها تسهیل خواهد کرد. رفتارهای دولت در حوزه های مختلف بویژه محافظه کاری نمایان آن در مقابل اقدامات طرف غربی و تلاش برای سرایت دادن استراتژی مذاکره و بده بستان به سایر حوزه های امنیت ملی از جمله موضوع حقوق بشر، غربی ها را هر چه بیشتر متقاعد کرده است که اکنون فرصتی بی بدیل برای تجدید حیات اپوزیسیون با رویکردی اجتماعی و با ارتباطات تعریف شده، مستمر و ارگانیک با بیرون از ایران، پدید آمده و نگاه مثبتی هم که دولت به مسئله تعامل با غرب دارد –از جمله مذاکرات تلفنی و حضوری مستقیم با مقام های امریکایی و اروپایی متجلی شده- مجال دسترسی مستقیم تر و جدی تر سرویس های غربی به نیروهای اپوزیسیون در ایران را فراهم خواهد کرد بدون اینکه نگرانی های امنیتی سابق وجود داشته باشد.
در دراز مدت، عمق پیدا کردن این فضا بدون تردید به شکل گیری تهدیدهای بسیار مهمی علیه کشور خواهد انجامید و روزی خواهد رسید که دوستان دولتی ما خواهند دید پشت سر دیپلمات ها، جاسوس ها در حال انجام کار خود بوده اند و دیپلمات های غربی هم کاری جز تسهیل پروژه و براشتن گام اول در مسیری که انتهای آن تلاش برای پروژه تغییر رژیم است انجام نداده اند. آن روز است که خواهیم دید مسئله هسته ای بالکل بهانه ای بیش نبوده است و البته باز همان روز است که اهل اعتدال خواهند دید آنچه کشور را حفظ می کند «سرهنگ ها» و «سربازها» هستند و لاغیر.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه/ فوری
[External Link Removed for Guests]
دو مقام بلند پایه وزارت خزانه داری امریکا به سوال های خبرنگاران درباره تحریم های جدید این کشور علیه ایران پاسخ دادند.
ایران هسته ای- دو مقام بلند پایه وزارت خزانه داری امریکا به سوال های خبرنگاران درباره تحریم های جدید این کشور علیه ایران پاسخ دادند.
متن کامل اظهارات این دو که نامشان فاش نشده در ادامه می آید.
این کنفرانس مطبوعاتی به روش تلفنی و هم زمان با مذاکرات کارشناسی ایران و 1+5 در هفته گذشته انجام شده است.
***
مجری: اطلاعیه مشترک وزارت خزانه داری و وزارت امور خارجه درباره تحریم برخی از نهادهای ایرانی دقیقا چه می گوید؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: فشار تحریم های بین المللی نقش مهمی در کشاندن دولت ایران به پای میز مذاکره در ژنو داشت و اهرم فشار قدرتمندی را در ژنو در گفتگوهایی که منجر به طرح کاری مشترک شد در اختیار تیم ما قرار داد. فشار شدیدی که اکنون بر اقتصاد ایران وارد شده به یکباره به وجود نیامده است. این امر نتیجه تحریم های سخت، طراحی و توسعه آن، همکاری با کنگره و شرکای بین المللی ما، جلب دولت های خارجی در عرصه بین المللی، اجرای شدید آن در طی چند سال گذشته بوده است.
همان گونه که فشار تحریم ها در ارائه طرح مشترک حیاتی بوده است، فشار تحریم ها همزمان با انجام گفتگوهای ما برای دست یافتن به راه حلی جامع و بلند مدت برای بر طرف ساختن نگرانی های جامعه بین المللی درباره برنامه هسته ایران بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
بنا بر این، در طی دوره شش ماهه طرح کاری، ما سختگیرانه به اجرای برنامه های تحریم خود ادامه خواهیم داد. این مسئله نباید باعث شگفتی شود. ما در این باره با صراحت سخن گفته ایم که اکثریت قاطع تحریم های ما، شامل تحریم های نیرومند نفتی، مالی، و بانکی ما کاملا به قوت خود باقی خواهد ماند، و این که ما به استفاده و اجرای دقیق این تحریم ها ادامه خواهیم داد. پرزیدنت اوباما این نکته را در هنگام اعلام طرح مشترک بیان داشت. او گفت: ساختار گسترده تر تحریم ها همچنان ادامه خواهد یافت، و ما به اجرای نیرومند تحریم ها ادامه خواهیم داد.
ادامه برنامه تحریم های ایران این اطمینان را به وجود خواهد آورد که فشار وارده بر اقتصاد ایران در طی دوره شش ماهه طرح کاری همچنان به اجرا گذارده خواهد شد. این پیامی صریح به دولت ایران خواهد بود: تنها راه رهایی از فشار تحریم های روزافزون، تنها راه گریز از شرایط رو به وخامت اقتصادی، انجام مذاکرات و پیروی از الزامات برای برطرف ساختن نگرانی های جامعه بین المللی در ارتباط با برنامه هسته ای آنان است.
برای واقعیت بخشیدن به این پیام، وزارت خزانه داری و وزارت امور خارجه بیش از دوازده شرکت و فرد را به دلیل کمک به ایران در سرپیچی از تحریم های بین المللی و به دلیل تسهیل توانایی ایران در تولید سلاح های کشتار جمعی مورد تحریم قرار دادند. تحریم های امروز نهادها و افرادی را در سرتاسر جهان، از سنگاپور گرفته تا فیلیپین، اوکراین، قبرس، و ایران هدف قرار می دهد. اقدامات آنها بخشی و بسته ای از تلاش های طولانی مدت و جامع برای استفاده از شرکت های پیشگام در حمایت از تکثیر غیر قانونی سلاح های هسته ای و فعالیت ها جهت فرار از تحریم ها است. و پیامدهای این تحریم ها، با توجه به تحریم های امروز، بیانگر تعهد مستمر ما برای اعمال سختگیرانه تحریم ها علیه کسانی است که به سرپیچی یا تلاش برای سرپیچی از تحریم های ما اقدام می کنند.
تحریم های امروز تنها بخشی از مبارزه گسترده دولت برای حصول اطمینان از این موضوع است که ساختار تحریم ها همچنان قدرتمند و موثر خواهند بود. ما با بانک ها و کسب و کارها دیدار داشته ایم، و به آنها یادآور شده ایم که بخش عمده تحریم ها همچنان اعمال خواهند شد. ما همچنین به صورتی فعال با کشورهای دیگر در تعامل بوده ایم، هم از طریق سفارتخانه های مان و هم از طریق اعزام هیئت هایی به خارج از کشور برای حصول اطمینان از این مسئله که هیچ کس در تجارت های بین المللی یا جامعه بانکداری، چه رسد به دوستان و متحدان ما، برداشت نادرست یا کم اهمیت شمردن عزم راسخ ما در ادامه اجرای تحریم های قدرتمند نداشته باشد.
هدف ما اطمینان بخشیدن در این باره است که فشار تحریم ها همچنان باقی خواهد ماند و در حقیقت در طی دوره شش ماهه طرح کاری مشترک افزایش خواهد یافت، و این که ایران این موضوع را دریابد که تسهیلات معنا دار در ارتباط با تحریم ها تنها از طریق اطمینان دادن قابل راستی آزمایی در زمینه برنامه هسته ای در حدی که وجود دارد و این که اهداف آنها صرفاً صلح آمیز هستند، حاصل خواهد شد.
الیز لابوت خبرنگار شبکه سی ان ان: تعیین تحریم های جدید بر نهادهای ایران تحت تحریم های موجود، خصومت ورزی با ایران تلقی نمی شود؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: تفاوت بسیار آشکاری میان آنها وجود دارد که در طی گفتگوهای طرح مشترک با ایرانی ها مطرح شد و آن اینکه ساختار تحریم های جدید،که شامل تحریم های ایالات متحده و تحریم های اعمال شده از سوی شرکای ما در خارج می شود، به جز استثنائاتی به قوت خود باقی خواهد ماند به جز مواردی که در بسته تسهیل تحریم ها مشخص شده است. اما بخش اصلی تحریم ها که قبل از طرح مشترک اعمال شده اند به قوت خود باقی مانده، و اجرا خواهند شد.
ایرانی ها از این موضوع آگاه هستند. ما این موضوع را به آنها گفته ایم. ما در این باره بسیار صریح سخن گفته ایم. ما به این کار ادامه خواهیم داد و فشار ادامه پیدا خواهد کرد. این مسئله کاملا از اعمال تحریم های جدید که اکنون وجود ندارند متمایز است و این موضوعی است که در کنگره درباره آن بحث شد. این اقدام کاملا متفاوتی است، و اقدامی که طرح مشترک نیز مد نظر قرار داده و به شرایط عدم تحریم جدید از سوی اتحادیه اروپا، و تحریم های هسته ای ایالات متحده تا حدی که نظام سیاسی ما اجازه دهد، می گردد.
تفاوت واقعی و مهمی در این زمینه وجود دارد، اما من می خواهم تاکید کنم که ساختار تحریم ها که به قوت خود باقی می ماند به ما اجازه خواهد داد و هدف آن ادامه فشار بر اقتصاد ایران و دولت ایران است تا این گفتگوها مسیر خود در دست یافتن به موافقتنامه جامع بلند مدت را طی کند، و ایرانی ها را تشویق خواهد کرد تا به انجام گفتگوها برای موافقتنامه بلند مدت بپردازند.
کریس گود خبرنگار شبکه خبری ای بی سی: چه تعداد از نقض کنندگان تحریم ها را شما از زمان انتخاب روحانی مورد تحریم قرار داده اید، و آیا از تعداد آنها اگاه هستید؟
مقام ارشد دولتی شماره یک: ما از زمان انتخاب روحانی به تحریم های فعال خود ادامه داده ایم. ما شبکه نقض کنندگان تحریم ها را شناسایی کرده ایم. این مسئله در سپتامبر یا اکتبر صورت گرفت. دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری از زمان انتخاب روحانی، جریمه هایی را علیه بیش از 12 نهاد اعمال کرده است. همین دیروز، ما به رویال بانک اسکاتلند به دلیل نقض تحریم ها، به توافق در زمینه جریمه مالی رسیدیم. ما اقدام اجرایی را علیه یک شرکت خدمات نفتی در چند هفته بیش اعمال کردیم. ما به فشار تحریم ها و تحریم هایی که پس از انتخاب روحانی به صورت فعال اعمال شده است ادامه داده ایم، همان گونه که قبل از انتخاب روحانی انجام می شد.
به گونه ای این پرسش هر روز مطرح می شود که چه کسی و در چه زمانی تحریم خواهد شد. اگرچه، پرسش واقعی این است تاثیر تحریم های ما چه خواهد بود؟ من فکر نمی کنم که هیچ تفاوتی در این باره قبل از انتخاب روحانی و پس از انتخاب او وجود داشته باشد، فشار بر اقتصاد ایران و جلوگیری از کسانی که در پی کمک به ایران در دنبال کردن برنامه هسته ای و موشک بالستیک آنها هستند با شتاب ادامه پیدا می کند. بنا بر این، ما آن را کند نساخته ایم. ما آن را کند نخواهیم ساخت. من تا همین حد این مطلب را تمام می کنم.
میشل کارسو، خبرنگار شبکه خبری سی ان بی سی: شما درباره ممانعت از داد و ستد مالی اعضا و سرمایه گذاران پریشان که در حال برنامه ریزی برای درخواست روادید هستند و با این تصور که تحریم ها در حال لغو شدن هستند، می خواهند برای انجام تجارت در اسرع وقت به ایران بروند، چه سخنی دارید؟
مقام ارشد دولتی شماره یک: من امیدوارم که آنها روادید شش ماهه نداشته باشند. دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم امروز فرصت تجاری خوبی در ایران فراهم آمده است. اکثریت بانک های آنان از دسترسی به سیستم مالی بین المللی محروم مانده اند، بنا بر این، خیلی دشوار است که پولی به ایران وارد و یا خارج شود. بخش انرژی ایران، که بسیاری از شرکت های بین المللی به آن چشم دوخته اند همچنان در معرض تحریم ها قرار دارد، و هر کسی که به تجارت در بخش توسعه انرژی ایران بپردازد، مورد تحریم قرار خواهد گرفت. تحریم های امروز این پیام روشن و آشکار را خواهد فرستاد که ما در اقدام در این زمینه بسیار جدی هستیم، و هر کسی را که در طی این شش ماه به تجارت فعالانه بپردازد و تحریم های ما را نقض کند، مورد تحریم قرار خواهیم داد.دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم که ایران اکنون برای تجارت آماده است. این گونه نیست. ایران همچنان در معرض جامع ترین تحریم هایی که امروزه در جهان، و حتی در تاریخ وجود داشته است قرار دارد. این مسئله که اکنون زمان مناسبی برای وارد شدن به تجارت در ایران است هم از نظر تجاری احمقانه است، و هم موضوع قانونی خطرناکی است.
جو بیدل، خبرنگار شبکه ای اف پی: آیا زمان اعمال این تحریم ها با توجه به این واقعیت انتخاب شد که امروز در کنگره ملاحظات جدی در این باره صورت گرفت که شاید قانونی برای تحریم های جدید مطرح شود. آیا این مسئه باید به عنوان پیامی به کنگره تلقی شود که اقدام به این تحریم ها نکند؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: از نظر زمان مشخص شده که این امر به مسئله تحریم های ما پس از انتخاب روحانی مربوط می شود. ما همچنین تحریم ها را به عنوان بخشی از راهبرد وسیع تر خود برای وارد آوردن فشار به دولت ایران و جلوگیری از کسانی که در فعالیت غیر قانونی وارد می شوند اعمال می کنیم. به این دلیل است که امروز ما مبادرت به این کار می کنیم. ما این تحریم ها را مقرر ساختیم زیرا ما شواهدی درباره این افراد و نهادهای گوناگون که مورد تحریم قرار داده ایم در اختیار داریم، و این تحریم ها همچنین پیام بسیار روشنی را به ایرانی ها و جامعه تجاری و بانکداری بین الملللی ارسال می کند که ما در زمینه ادامه تحریم ها در طی دوره ای که طرح مشترک در دست اقدام است بسیار جدی هستیم.
دلیلی که من فکر می کنم این مسئله همچنین مرتبط با دوره قبل و بعد از انتخاب روحانی است این است که روند برقرار ساختن تحریم ها مستلزم صرف وقت است. ما با شتاب عمل نمی کنیم. ما شواهدی را به دست می آوریم. ما بسته های متشکل از مدارک مورد نیاز را توسعه می دهیم به طوری که اگر مورد چالش قرار گرفتند، بتوانیم آنها را حفظ کنیم. ما بارها در دادگاه در زمینه تحریم های اعمال شده مورد سوال قرار گرفته ایم. ما هرگز پرونده ای را در این رابطه واگذار نکرده ایم زیرا برای حصول اطمینان از این که ما تمام حقایق مورد نیاز را در اختیار داریم، وقت می گذاریم. و بنا براین، به این دلیل است که ما امروز به این کار مبادرت ورزیدیم.
دیوید سانگر، خبرنگار از نیویورک تایمز: شما در اعلامیه امروز در جایی حداقل یک شرکت را که به تولید سانتریفیوژها کمک می کند، مورد تحریم قرار دادید. ممکن است اندکی راجع به این که آنها دقیقا چه امکاناتی را فراهم می کردند توضیح دهید؟ در نگاهی وسیع تر، اگر شما تصمیم به اجازه میزانی محدود از غنی سازی بگیرید آیا این به این معنا است که در نتیجه آن، تحریم در زمینه تجهیزات غنی سازی لغو خواهد شد؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: اینکه ما درباره نهادهای خاص چه می توانیم بگوییم در تحریم های امروز مشخص می شود، این اعلامیه مجموع آن چیزی است که ما می توانیم درباره این نهادها بیان کنیم. در رابطه با اینکه این تسهیلات در پایان کار چه می توانند باشند؛ شکل و میزان محتوای آن، چیزی است که امروز هیچ کس قادر به پیش بینی آن نیست. بنا براین، من نمی توانم به شما بگویم که تحریم ها علیه فعالیت در زمینه سلاح های کشتار جمعی اگر ما به موافقتنامه جامع با ایرانی ها دست یابیم چگونه خواهد بود. این مسئله در حاضر تنها گمانه زنی خواهد بود.
لورا رُزن، خبرنگار از المانیتور: ممکن است کمی راجع تناقض در گزارش ها درباره ارقام ارائه شده در زمینه تسهیل در تحریم ها در طی این دوره شش ماهه توضیح دهید؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: ببینید، من گزارش های منتشر شده اخیر درباره رقم 20 میلیارد دلار که توسط مقام امنیتی اسراییل منتشر شده است را دیده ام. بسیار خیالی است. هیچ واقعیتی در آن وجود ندارد. ارزش این توافق، بنا به تخمین ما چیزی بین 6 تا 7 میلیارد دلار است. به این معنا که ایران قادر به بهره بردن از فرصت های تجاری در صنعت پتروشیمی و بخش خودروسازی است، صادقانه بگویم، برای آنها بسیار دشوار است که از این دوره طرح کاری ما بهره مند گردند. این ارزش این بسته تسهیلات است. نمی دانم که این رقم 20 میلیارد دلار از کجا آمده است. مطمئنا از کسی که دانش واقعی از این بسته داشته باشد گرفته نشده است.
مقام بلندپایه شماره دو: همان گونه که می دانید، ما فعالانه سیاست دو مسیره را دنبال می کنیم - استفاده از فشار و دیپلماسی برای حصول اطمینان از اینکه ایران هرگز به سلاح هسته ای دست پیدا نکند. مسیر دیپلماتیک ما از طریق همکاری با گروه 1+5 ادامه دارد و در چهارچوب طرح کاری مشترک که در ماه گذشته در ژنو به تصویب رسید انجام می گیرد. گفتگوها برای بررسی جزییات اجرای طرح کاری در طی هفته های آتی، هم اکنون در سطح کارشناسان و متخصصان در دست انجام هستند.
مسیر اعمال فشار نیز، همان گونه که مقام بلندپایه دولتی شماره یک توضیح داد، مستمر خواهد بود. تجارت و دیگر موارد داد و ستد با نهادهای ایرانی تحریم شده در بخش های مهم اقتصاد ایران، با خطر جدی تحریم شدن همراه است و این پیامی است که توسط سفارتخانه های ما در تمامی پایتخت ها در سرتاسر دنیا ارسال شده است.
طرح کاری مشترک یک هدف خاص دارد: متوقف ساختن برنامه هسته ای ایران و به عقب بازگرداندن جنبه های مهم آن همزمان با ادامه مذاکرات برای دست یافتن به یک راه حل جامع. این طرح به این منظور طراحی شده است که ایران نتواند از مذاکرات به عنوان پوششی برای پیشبرد بیشتر برنامه هسته ای اش استفاده کند.
در تلاش ما برای دست یافتن به یک راه حل جامع، ما به سیاست دو مسیره خود برای ادامه تحریم تخطی کنندگان از تحریم ها در هر زمانی که حقایق موجود و قانون آن را مقرر می سازد مانند تحریم های مشخص شده، به همان صورتی که امروز درباره این نهادها و افراد مشخص شد، ادامه خواهیم داد.
مجری: آیا شما می توانید تایید کنید که در ژنو بر سر تاریخ اجرایی شدن موافقتنامه موقت شش ماهه توافق شده یا خیر؟
مقام بلندپایه دولتی شماره دو: من فقط به طور خلاصه به پرسش دوم پاسخ می دهم. همزمان با گفتگوی ما در اینجا، مذاکرات در ژنو با کارشناسان مان ادامه دارد و من روز دوشنبه در آنجا بودم و این نشست شامل گفتگوهای بسیار بسیار فنی میان ما و شرکای گروه 1+5 و ایران، و نیز به شکلی قابل توجه با آژانس بین المللی انرژی اتمی است. و تمرکز این گفتگوها پیش از شروع اجرای این موافقتنامه، واقعا بر حصول اطمینان از شیوه ای است که تاثیر کاملی داشته باشد، و به ویژه و مهم تر از همه این که قابل راستی آزمایی از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد.
بنا بر این، به محض اینکه این روند کامل شود - و آنها قدم به قدم در این راه به پیش می روند - ما تاریخ اجرایی شدن این موافقتنامه را اعلام خواهیم کرد. اما تا این روند کامل نشود، تاریخی را اعلام نخواهیم کرد.
لورا رُزن، خبرنگار المانیتور: هنگامی که شما همه بر سر روندی برای پیش بینی طرح کاری مشترک به توافق می رسید، آیا این برداشت وجود دارد که مذاکرات در سطح بالا برای موافقتنامه جامع در دست انجام است، و اینکه این مذاکرات در ماه آینده یا در همین حدود اجرا خواهد شد؟ برداشت شما از اینکه این روند چگونه به پیش می رود چیست؟
مقام بلندپایه دولتی شماره دو: همان گونه که می دانید، طرح کاری مشترک، موافقتنامه ای موقت نیست. این طرح، گام نخست به سمت موافقتنامه جامع است. و در این راستا، از زمان آغاز این روند، و تعیین ساز و کار راستی آزمایی که واقعا یکی از مهم ترین عوامل در این طرح کاری مشترک به شمار می رود، ما شش ماه برای انجام مذاکرات برای دست یافتن به یک موافقتنامه جامع وقت خواهیم داشت. بنا بر این فکر می کنم که تصور این خواهد بود که دوره ای از دیپلماسی فشرده برای دستیابی به این موافقتنامه در حال انجام خواهد بود. و این که ما به آن دست یابیم یا خیر، ما نمی دانیم، اما مطمئنا سعی مان را خواهیم کرد. بنا بر این، به محض شروع اجرای آن، من فکر می کنم که این روند به صورت جدی آغاز خواهد شد.
گزارش ویژه/ فوری
[External Link Removed for Guests]
دو مقام بلند پایه وزارت خزانه داری امریکا به سوال های خبرنگاران درباره تحریم های جدید این کشور علیه ایران پاسخ دادند.
ایران هسته ای- دو مقام بلند پایه وزارت خزانه داری امریکا به سوال های خبرنگاران درباره تحریم های جدید این کشور علیه ایران پاسخ دادند.
متن کامل اظهارات این دو که نامشان فاش نشده در ادامه می آید.
این کنفرانس مطبوعاتی به روش تلفنی و هم زمان با مذاکرات کارشناسی ایران و 1+5 در هفته گذشته انجام شده است.
***
مجری: اطلاعیه مشترک وزارت خزانه داری و وزارت امور خارجه درباره تحریم برخی از نهادهای ایرانی دقیقا چه می گوید؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: فشار تحریم های بین المللی نقش مهمی در کشاندن دولت ایران به پای میز مذاکره در ژنو داشت و اهرم فشار قدرتمندی را در ژنو در گفتگوهایی که منجر به طرح کاری مشترک شد در اختیار تیم ما قرار داد. فشار شدیدی که اکنون بر اقتصاد ایران وارد شده به یکباره به وجود نیامده است. این امر نتیجه تحریم های سخت، طراحی و توسعه آن، همکاری با کنگره و شرکای بین المللی ما، جلب دولت های خارجی در عرصه بین المللی، اجرای شدید آن در طی چند سال گذشته بوده است.
همان گونه که فشار تحریم ها در ارائه طرح مشترک حیاتی بوده است، فشار تحریم ها همزمان با انجام گفتگوهای ما برای دست یافتن به راه حلی جامع و بلند مدت برای بر طرف ساختن نگرانی های جامعه بین المللی درباره برنامه هسته ایران بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
بنا بر این، در طی دوره شش ماهه طرح کاری، ما سختگیرانه به اجرای برنامه های تحریم خود ادامه خواهیم داد. این مسئله نباید باعث شگفتی شود. ما در این باره با صراحت سخن گفته ایم که اکثریت قاطع تحریم های ما، شامل تحریم های نیرومند نفتی، مالی، و بانکی ما کاملا به قوت خود باقی خواهد ماند، و این که ما به استفاده و اجرای دقیق این تحریم ها ادامه خواهیم داد. پرزیدنت اوباما این نکته را در هنگام اعلام طرح مشترک بیان داشت. او گفت: ساختار گسترده تر تحریم ها همچنان ادامه خواهد یافت، و ما به اجرای نیرومند تحریم ها ادامه خواهیم داد.
ادامه برنامه تحریم های ایران این اطمینان را به وجود خواهد آورد که فشار وارده بر اقتصاد ایران در طی دوره شش ماهه طرح کاری همچنان به اجرا گذارده خواهد شد. این پیامی صریح به دولت ایران خواهد بود: تنها راه رهایی از فشار تحریم های روزافزون، تنها راه گریز از شرایط رو به وخامت اقتصادی، انجام مذاکرات و پیروی از الزامات برای برطرف ساختن نگرانی های جامعه بین المللی در ارتباط با برنامه هسته ای آنان است.
برای واقعیت بخشیدن به این پیام، وزارت خزانه داری و وزارت امور خارجه بیش از دوازده شرکت و فرد را به دلیل کمک به ایران در سرپیچی از تحریم های بین المللی و به دلیل تسهیل توانایی ایران در تولید سلاح های کشتار جمعی مورد تحریم قرار دادند. تحریم های امروز نهادها و افرادی را در سرتاسر جهان، از سنگاپور گرفته تا فیلیپین، اوکراین، قبرس، و ایران هدف قرار می دهد. اقدامات آنها بخشی و بسته ای از تلاش های طولانی مدت و جامع برای استفاده از شرکت های پیشگام در حمایت از تکثیر غیر قانونی سلاح های هسته ای و فعالیت ها جهت فرار از تحریم ها است. و پیامدهای این تحریم ها، با توجه به تحریم های امروز، بیانگر تعهد مستمر ما برای اعمال سختگیرانه تحریم ها علیه کسانی است که به سرپیچی یا تلاش برای سرپیچی از تحریم های ما اقدام می کنند.
تحریم های امروز تنها بخشی از مبارزه گسترده دولت برای حصول اطمینان از این موضوع است که ساختار تحریم ها همچنان قدرتمند و موثر خواهند بود. ما با بانک ها و کسب و کارها دیدار داشته ایم، و به آنها یادآور شده ایم که بخش عمده تحریم ها همچنان اعمال خواهند شد. ما همچنین به صورتی فعال با کشورهای دیگر در تعامل بوده ایم، هم از طریق سفارتخانه های مان و هم از طریق اعزام هیئت هایی به خارج از کشور برای حصول اطمینان از این مسئله که هیچ کس در تجارت های بین المللی یا جامعه بانکداری، چه رسد به دوستان و متحدان ما، برداشت نادرست یا کم اهمیت شمردن عزم راسخ ما در ادامه اجرای تحریم های قدرتمند نداشته باشد.
هدف ما اطمینان بخشیدن در این باره است که فشار تحریم ها همچنان باقی خواهد ماند و در حقیقت در طی دوره شش ماهه طرح کاری مشترک افزایش خواهد یافت، و این که ایران این موضوع را دریابد که تسهیلات معنا دار در ارتباط با تحریم ها تنها از طریق اطمینان دادن قابل راستی آزمایی در زمینه برنامه هسته ای در حدی که وجود دارد و این که اهداف آنها صرفاً صلح آمیز هستند، حاصل خواهد شد.
الیز لابوت خبرنگار شبکه سی ان ان: تعیین تحریم های جدید بر نهادهای ایران تحت تحریم های موجود، خصومت ورزی با ایران تلقی نمی شود؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: تفاوت بسیار آشکاری میان آنها وجود دارد که در طی گفتگوهای طرح مشترک با ایرانی ها مطرح شد و آن اینکه ساختار تحریم های جدید،که شامل تحریم های ایالات متحده و تحریم های اعمال شده از سوی شرکای ما در خارج می شود، به جز استثنائاتی به قوت خود باقی خواهد ماند به جز مواردی که در بسته تسهیل تحریم ها مشخص شده است. اما بخش اصلی تحریم ها که قبل از طرح مشترک اعمال شده اند به قوت خود باقی مانده، و اجرا خواهند شد.
ایرانی ها از این موضوع آگاه هستند. ما این موضوع را به آنها گفته ایم. ما در این باره بسیار صریح سخن گفته ایم. ما به این کار ادامه خواهیم داد و فشار ادامه پیدا خواهد کرد. این مسئله کاملا از اعمال تحریم های جدید که اکنون وجود ندارند متمایز است و این موضوعی است که در کنگره درباره آن بحث شد. این اقدام کاملا متفاوتی است، و اقدامی که طرح مشترک نیز مد نظر قرار داده و به شرایط عدم تحریم جدید از سوی اتحادیه اروپا، و تحریم های هسته ای ایالات متحده تا حدی که نظام سیاسی ما اجازه دهد، می گردد.
تفاوت واقعی و مهمی در این زمینه وجود دارد، اما من می خواهم تاکید کنم که ساختار تحریم ها که به قوت خود باقی می ماند به ما اجازه خواهد داد و هدف آن ادامه فشار بر اقتصاد ایران و دولت ایران است تا این گفتگوها مسیر خود در دست یافتن به موافقتنامه جامع بلند مدت را طی کند، و ایرانی ها را تشویق خواهد کرد تا به انجام گفتگوها برای موافقتنامه بلند مدت بپردازند.
کریس گود خبرنگار شبکه خبری ای بی سی: چه تعداد از نقض کنندگان تحریم ها را شما از زمان انتخاب روحانی مورد تحریم قرار داده اید، و آیا از تعداد آنها اگاه هستید؟
مقام ارشد دولتی شماره یک: ما از زمان انتخاب روحانی به تحریم های فعال خود ادامه داده ایم. ما شبکه نقض کنندگان تحریم ها را شناسایی کرده ایم. این مسئله در سپتامبر یا اکتبر صورت گرفت. دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری از زمان انتخاب روحانی، جریمه هایی را علیه بیش از 12 نهاد اعمال کرده است. همین دیروز، ما به رویال بانک اسکاتلند به دلیل نقض تحریم ها، به توافق در زمینه جریمه مالی رسیدیم. ما اقدام اجرایی را علیه یک شرکت خدمات نفتی در چند هفته بیش اعمال کردیم. ما به فشار تحریم ها و تحریم هایی که پس از انتخاب روحانی به صورت فعال اعمال شده است ادامه داده ایم، همان گونه که قبل از انتخاب روحانی انجام می شد.
به گونه ای این پرسش هر روز مطرح می شود که چه کسی و در چه زمانی تحریم خواهد شد. اگرچه، پرسش واقعی این است تاثیر تحریم های ما چه خواهد بود؟ من فکر نمی کنم که هیچ تفاوتی در این باره قبل از انتخاب روحانی و پس از انتخاب او وجود داشته باشد، فشار بر اقتصاد ایران و جلوگیری از کسانی که در پی کمک به ایران در دنبال کردن برنامه هسته ای و موشک بالستیک آنها هستند با شتاب ادامه پیدا می کند. بنا بر این، ما آن را کند نساخته ایم. ما آن را کند نخواهیم ساخت. من تا همین حد این مطلب را تمام می کنم.
میشل کارسو، خبرنگار شبکه خبری سی ان بی سی: شما درباره ممانعت از داد و ستد مالی اعضا و سرمایه گذاران پریشان که در حال برنامه ریزی برای درخواست روادید هستند و با این تصور که تحریم ها در حال لغو شدن هستند، می خواهند برای انجام تجارت در اسرع وقت به ایران بروند، چه سخنی دارید؟
مقام ارشد دولتی شماره یک: من امیدوارم که آنها روادید شش ماهه نداشته باشند. دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم امروز فرصت تجاری خوبی در ایران فراهم آمده است. اکثریت بانک های آنان از دسترسی به سیستم مالی بین المللی محروم مانده اند، بنا بر این، خیلی دشوار است که پولی به ایران وارد و یا خارج شود. بخش انرژی ایران، که بسیاری از شرکت های بین المللی به آن چشم دوخته اند همچنان در معرض تحریم ها قرار دارد، و هر کسی که به تجارت در بخش توسعه انرژی ایران بپردازد، مورد تحریم قرار خواهد گرفت. تحریم های امروز این پیام روشن و آشکار را خواهد فرستاد که ما در اقدام در این زمینه بسیار جدی هستیم، و هر کسی را که در طی این شش ماه به تجارت فعالانه بپردازد و تحریم های ما را نقض کند، مورد تحریم قرار خواهیم داد.دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم که ایران اکنون برای تجارت آماده است. این گونه نیست. ایران همچنان در معرض جامع ترین تحریم هایی که امروزه در جهان، و حتی در تاریخ وجود داشته است قرار دارد. این مسئله که اکنون زمان مناسبی برای وارد شدن به تجارت در ایران است هم از نظر تجاری احمقانه است، و هم موضوع قانونی خطرناکی است.
جو بیدل، خبرنگار شبکه ای اف پی: آیا زمان اعمال این تحریم ها با توجه به این واقعیت انتخاب شد که امروز در کنگره ملاحظات جدی در این باره صورت گرفت که شاید قانونی برای تحریم های جدید مطرح شود. آیا این مسئه باید به عنوان پیامی به کنگره تلقی شود که اقدام به این تحریم ها نکند؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: از نظر زمان مشخص شده که این امر به مسئله تحریم های ما پس از انتخاب روحانی مربوط می شود. ما همچنین تحریم ها را به عنوان بخشی از راهبرد وسیع تر خود برای وارد آوردن فشار به دولت ایران و جلوگیری از کسانی که در فعالیت غیر قانونی وارد می شوند اعمال می کنیم. به این دلیل است که امروز ما مبادرت به این کار می کنیم. ما این تحریم ها را مقرر ساختیم زیرا ما شواهدی درباره این افراد و نهادهای گوناگون که مورد تحریم قرار داده ایم در اختیار داریم، و این تحریم ها همچنین پیام بسیار روشنی را به ایرانی ها و جامعه تجاری و بانکداری بین الملللی ارسال می کند که ما در زمینه ادامه تحریم ها در طی دوره ای که طرح مشترک در دست اقدام است بسیار جدی هستیم.
دلیلی که من فکر می کنم این مسئله همچنین مرتبط با دوره قبل و بعد از انتخاب روحانی است این است که روند برقرار ساختن تحریم ها مستلزم صرف وقت است. ما با شتاب عمل نمی کنیم. ما شواهدی را به دست می آوریم. ما بسته های متشکل از مدارک مورد نیاز را توسعه می دهیم به طوری که اگر مورد چالش قرار گرفتند، بتوانیم آنها را حفظ کنیم. ما بارها در دادگاه در زمینه تحریم های اعمال شده مورد سوال قرار گرفته ایم. ما هرگز پرونده ای را در این رابطه واگذار نکرده ایم زیرا برای حصول اطمینان از این که ما تمام حقایق مورد نیاز را در اختیار داریم، وقت می گذاریم. و بنا براین، به این دلیل است که ما امروز به این کار مبادرت ورزیدیم.
دیوید سانگر، خبرنگار از نیویورک تایمز: شما در اعلامیه امروز در جایی حداقل یک شرکت را که به تولید سانتریفیوژها کمک می کند، مورد تحریم قرار دادید. ممکن است اندکی راجع به این که آنها دقیقا چه امکاناتی را فراهم می کردند توضیح دهید؟ در نگاهی وسیع تر، اگر شما تصمیم به اجازه میزانی محدود از غنی سازی بگیرید آیا این به این معنا است که در نتیجه آن، تحریم در زمینه تجهیزات غنی سازی لغو خواهد شد؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: اینکه ما درباره نهادهای خاص چه می توانیم بگوییم در تحریم های امروز مشخص می شود، این اعلامیه مجموع آن چیزی است که ما می توانیم درباره این نهادها بیان کنیم. در رابطه با اینکه این تسهیلات در پایان کار چه می توانند باشند؛ شکل و میزان محتوای آن، چیزی است که امروز هیچ کس قادر به پیش بینی آن نیست. بنا براین، من نمی توانم به شما بگویم که تحریم ها علیه فعالیت در زمینه سلاح های کشتار جمعی اگر ما به موافقتنامه جامع با ایرانی ها دست یابیم چگونه خواهد بود. این مسئله در حاضر تنها گمانه زنی خواهد بود.
لورا رُزن، خبرنگار از المانیتور: ممکن است کمی راجع تناقض در گزارش ها درباره ارقام ارائه شده در زمینه تسهیل در تحریم ها در طی این دوره شش ماهه توضیح دهید؟
مقام بلندپایه دولتی شماره یک: ببینید، من گزارش های منتشر شده اخیر درباره رقم 20 میلیارد دلار که توسط مقام امنیتی اسراییل منتشر شده است را دیده ام. بسیار خیالی است. هیچ واقعیتی در آن وجود ندارد. ارزش این توافق، بنا به تخمین ما چیزی بین 6 تا 7 میلیارد دلار است. به این معنا که ایران قادر به بهره بردن از فرصت های تجاری در صنعت پتروشیمی و بخش خودروسازی است، صادقانه بگویم، برای آنها بسیار دشوار است که از این دوره طرح کاری ما بهره مند گردند. این ارزش این بسته تسهیلات است. نمی دانم که این رقم 20 میلیارد دلار از کجا آمده است. مطمئنا از کسی که دانش واقعی از این بسته داشته باشد گرفته نشده است.
مقام بلندپایه شماره دو: همان گونه که می دانید، ما فعالانه سیاست دو مسیره را دنبال می کنیم - استفاده از فشار و دیپلماسی برای حصول اطمینان از اینکه ایران هرگز به سلاح هسته ای دست پیدا نکند. مسیر دیپلماتیک ما از طریق همکاری با گروه 1+5 ادامه دارد و در چهارچوب طرح کاری مشترک که در ماه گذشته در ژنو به تصویب رسید انجام می گیرد. گفتگوها برای بررسی جزییات اجرای طرح کاری در طی هفته های آتی، هم اکنون در سطح کارشناسان و متخصصان در دست انجام هستند.
مسیر اعمال فشار نیز، همان گونه که مقام بلندپایه دولتی شماره یک توضیح داد، مستمر خواهد بود. تجارت و دیگر موارد داد و ستد با نهادهای ایرانی تحریم شده در بخش های مهم اقتصاد ایران، با خطر جدی تحریم شدن همراه است و این پیامی است که توسط سفارتخانه های ما در تمامی پایتخت ها در سرتاسر دنیا ارسال شده است.
طرح کاری مشترک یک هدف خاص دارد: متوقف ساختن برنامه هسته ای ایران و به عقب بازگرداندن جنبه های مهم آن همزمان با ادامه مذاکرات برای دست یافتن به یک راه حل جامع. این طرح به این منظور طراحی شده است که ایران نتواند از مذاکرات به عنوان پوششی برای پیشبرد بیشتر برنامه هسته ای اش استفاده کند.
در تلاش ما برای دست یافتن به یک راه حل جامع، ما به سیاست دو مسیره خود برای ادامه تحریم تخطی کنندگان از تحریم ها در هر زمانی که حقایق موجود و قانون آن را مقرر می سازد مانند تحریم های مشخص شده، به همان صورتی که امروز درباره این نهادها و افراد مشخص شد، ادامه خواهیم داد.
مجری: آیا شما می توانید تایید کنید که در ژنو بر سر تاریخ اجرایی شدن موافقتنامه موقت شش ماهه توافق شده یا خیر؟
مقام بلندپایه دولتی شماره دو: من فقط به طور خلاصه به پرسش دوم پاسخ می دهم. همزمان با گفتگوی ما در اینجا، مذاکرات در ژنو با کارشناسان مان ادامه دارد و من روز دوشنبه در آنجا بودم و این نشست شامل گفتگوهای بسیار بسیار فنی میان ما و شرکای گروه 1+5 و ایران، و نیز به شکلی قابل توجه با آژانس بین المللی انرژی اتمی است. و تمرکز این گفتگوها پیش از شروع اجرای این موافقتنامه، واقعا بر حصول اطمینان از شیوه ای است که تاثیر کاملی داشته باشد، و به ویژه و مهم تر از همه این که قابل راستی آزمایی از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد.
بنا بر این، به محض اینکه این روند کامل شود - و آنها قدم به قدم در این راه به پیش می روند - ما تاریخ اجرایی شدن این موافقتنامه را اعلام خواهیم کرد. اما تا این روند کامل نشود، تاریخی را اعلام نخواهیم کرد.
لورا رُزن، خبرنگار المانیتور: هنگامی که شما همه بر سر روندی برای پیش بینی طرح کاری مشترک به توافق می رسید، آیا این برداشت وجود دارد که مذاکرات در سطح بالا برای موافقتنامه جامع در دست انجام است، و اینکه این مذاکرات در ماه آینده یا در همین حدود اجرا خواهد شد؟ برداشت شما از اینکه این روند چگونه به پیش می رود چیست؟
مقام بلندپایه دولتی شماره دو: همان گونه که می دانید، طرح کاری مشترک، موافقتنامه ای موقت نیست. این طرح، گام نخست به سمت موافقتنامه جامع است. و در این راستا، از زمان آغاز این روند، و تعیین ساز و کار راستی آزمایی که واقعا یکی از مهم ترین عوامل در این طرح کاری مشترک به شمار می رود، ما شش ماه برای انجام مذاکرات برای دست یافتن به یک موافقتنامه جامع وقت خواهیم داشت. بنا بر این فکر می کنم که تصور این خواهد بود که دوره ای از دیپلماسی فشرده برای دستیابی به این موافقتنامه در حال انجام خواهد بود. و این که ما به آن دست یابیم یا خیر، ما نمی دانیم، اما مطمئنا سعی مان را خواهیم کرد. بنا بر این، به محض شروع اجرای آن، من فکر می کنم که این روند به صورت جدی آغاز خواهد شد.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
ارزیابی راهبردی
[External Link Removed for Guests]
هرچه از روز توافق ژنو بیشتر میگذرد، ابهامات نسبت به این توافق در بین مردم بیشتر میشود.
دکتر فؤاد ایزدی، ایران هسته ای- به نظر میرسد هرچه از روز توافق ژنو بیشتر میگذرد، ابهامات نسبت به این توافق در بین مردم بیشتر میشود. اطلاعات نادرست یا ناقص از توافق نامه هستهای ژنو ممکن است منجر به تأثیر منفی در سطح انتظار جامعه گردد، و چنانچه این انتظار بر مبنای درستی شکل نگرفته باشد، و بستر تحقق آن فراهم نباشد، نتیجه آن جز سرخوردگی و بیاعتمادی جامعه نخواهد بود، به این دلیل، نقد دلسوزانه و منصفانه مذاکرات هستهای در کشور اهمیت مییابد. در نقد ذیل، نگارنده تلاش کرده است به بررسی چهار بعد مثبت و سه بعد منفی این توافق نامه بپردازد. گفتنی است با توجه به گفتمان غالب مسئولین دولت در ارائه نکات مثبت، در این نوشتار، نکات منفی توافق نامه ژنو بر نکات مثبت مقدم شده است.
نکات منفی توافق نامه ژنو
توافق نامه ژنو داری سه مشکل اصلی است.
1. ابتدا اینکه هدف اصلی مذاکرات هستهای برداشتن تحریم های بانکی و نفتی علیه ایران است، اما متاسفانه این هدف حتی در گام نهایی توافق نامه نیز محقق نمیشود. در متن چهار صفحهای توافق نامه، هر جا کلمه تحریمها (sanctions) به میان آمده است، عبارت هستهای (nuclear-related) با آن همراه شده است. به عبارت دیگر در گام نهایی، و پس از انجام تمام تعهدات ایران بر اساس توافقنامه، فقط تحریمهای هستهای سازمان ملل، تحریمهای هستهای چندجانبه، و تحریمهای هستهای ملی برداشته خواهد شد. در نتیجه تحریمهای بانکی و نفتی مصوب کنگره آمریکا، در جای خود محفوظ خواهد ماند و به این موضوع در ذیل خواهیم پرداخت. متأسفانه در برخی از بخشهای ترجمه رسمی توافقنامه ژنو توسط وزارت امور خارجه ایران اشتباهاتی به چشم میخورد. چرا که از قید کلمه "هستهای" برای تحریم های چندجانبه و ملی در متن اصلی صرفنظر شده است.
در متن اصلی توافق نامه در صفحه چهار آمده است:
lift UN Security Council, multilateral and national nuclear-relate sanctions, including steps on access in areas of trade, technology, finance, and energy, on a schedule to be agreed upon.
ترجمه وزارت امور خارجه به شرح زیر است:
بهطور همه جانبه تحریمهای هستهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی را برداشته و از جمله گامهایی برای دسترسی به حوزههای تجاری، فنآوری، مالی و انرژی را بر مبنای یک برنامه تنظیمی که در خصوص آن توافق به عمل خواهد آمد را اتخاذ نماید.
در واقع در تمام قسمتهای متن توافق نامه که بحث برداشته شدن تحریمها به میان آمده است، کلمه تحریم با کلمه هستهای همراه شده است. توجه به این نکته لازم است که در متن تحریمهای نفتی و بانکی که توسط کنگره امریکا به تصویب رسیده است، جدای از موضوع هستهای، ادعاهایی در رابطه با حقوق بشر و حمایت ایران از تروریسم مطرح شده است. حقیقت امر این است که تحریم های نفتی و بانکی با سه بهانه به تصویب رسیدهاند، بنابراین، حتی اگر ایران برنامه هستهای خود را به طور کامل و برای همیشه متوقف کند، آمریکا بدون نقض توافق نامه ژنو میتواند با دو بهانه دیگر خود یعنی موضوعات حقوق بشر و حمایت از تروریسم، به تحریمهای بانکی و نفتی که بیشترین مشکل را برای مردم ایجاد کرده ادامه دهد.
این نکته ای است که در جلسه استماع کمیسیون روابط خارجی سنای امریکا در تاریخ 11 مهر 1392 (3 اکتبر 2013) توسط سناتور باب کورکر به آن اشاره شده است.[1] سؤالی که سناتور کورکر از خانم وندی شرمن، معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا و رئیس تیم مذاکره کننده آمریکایی حاضر در کنفرانس ژنو می پرسد، این است: آیا به تیم ایرانی گفته شده است که مسئله تحریمهای آمریکا در سه موضوع بوده و با تعطیلی برنامه هستهای ایران، دو موضوع دیگر همچنان بر روی میز باقی خواهد ماند؟ خانم شرمن در جواب اظهار میکند که این نکته با شفافیت به طرف ایرانی گفته شده است. گفتنی است این متن توسط "سرویس اخبار فدرال" ([2]Federal News Service)، که مسئول پیاده کردن جلسات کنگره درآمریکاست، پیاده شده است:
سناتور کورکر: آقای رئیس، من بسیار کوتاه عرض میکنم. میدانم پانل دیگری هم باید داشته باشیم. اما میخواهم سوالی از معاون وزیر امور خارجه بپرسم. میدانید، امروز و اینجا در باره موضوع هستهای و مسائل مهم دیگر خیلی صحبت کردیم. اما اگر مذاکره کنیم و به برنامه هستهایشان پایان دهیم، یا باعث عقبگرد قابل ملاحظهای در برنامههایشان شویم، باز هم کشوری دشمن را مقابل خود خواهیم داشت. آنها حامیان تروریسم دولتی هستند و سابقه وحشتناکی در حقوق بشر دارند.
بنابراین میدانم شما به دنبال این هستید که تلاش کنید از طریق مذاکره، تحریمها تا حدودی کاهش یابد. اما واقعیت این است که آنطور که قوانین تحریمها نوشته شده، آنها نه تنها باید برنامه هستهای خود را از بین ببرند، بلکه باید تروریسم را هم نفی کنند. و من نمیدانم این مذاکرات چطور همزمان با توجه به این امور پیش میرود و برای تضمین چه کار خواهید کرد – چون، باز هم آنطور که قوانین تحریمها نوشته شده، این تحریمها را نمیتوان لغو کرد مگر اینکه تمام آن شرایط حاصل شود. و اینطور به نظر من میرسد که ما فقط در یک مسیر حرکت میکنیم، مسیر بسیار خوبی است اما نمیدانم چگونه میخواهید به مسائل دیگر بپردازید.
خانم شرمن: ما با ایرانیها شفاف بودهایم و گفتهایم که در اینجا در مورد برنامه هستهایشان و تحریمهایی که مربوط به برنامه هسته ای آنهاست، صحبت میکنیم؛ و خاطرنشان ساختیم تحریمهای موجود در مورد اقدامات حقوق بشر و اقدامات تروریستی شان همچنان بر روی میز است، دقیقاً به خاطر آنچه که شما به آن اشاره کردید، مبنی بر اینکه باید پیشرفت، آنهم پیشرفت چشمگیری در باب حقوق بشر داشته باشند؛ نباید دیگر از تروریسم حمایت کنند؛ و در حقیقت نباید آن منطقه از جهان و بسیاری از دیگر نقاط جهان را بیثبات کنند.
. CORKER: Mr. Chairman, I'll be very brief. I know we have another panel coming. But I would like to ask the secretary, you know, we've talked a lot today about the nuclear issue and other important issues here today. But if we negotiate an end to their nuclear program or a significant rollback, we still have a country that is hostile. They are a state-sponsor of terror. They have a terrible human rights record.
you know, I know that you all are looking at trying to negotiate some relief, if you will, relative to the sanctions. But the fact is that the way the sanctions law reads, they've got to not only dismantle their nuclear program, but they also have to renounce terrorism. And I just wonder how those negotiations are going simultaneously to these others and what you're doing to ensure -- because, again, the way the law reads, these sanctions cannot be undone unless all of that occurs. And it seems to me we're only moving on one track, a very good one track, but I'm just wondering how you might be addressing the other.
MS. SHERMAN: We have been clear with the Iranians that we are talking here about their nuclear program and the sanctions that relate to their nuclear program, and that the sanctions that exist are regarding human rights actions -- their terrorist actions are still on the table because of exactly what you say, which is that they need to make progress, considerable progress, around human rights; they have to stop their sponsorship of terrorism; they have to stop regionally destabilizing that part of the world and many other parts of the world, quite frankly.
این موضوع بار دیگر در جلسه استماع 21 آذر 1392 (12 دسامبر 2013) این بار در کمیسیون بانکداری سنای آمریکا توسط وندی شرمن تکرار میشود.[3]
شرمن: ما به ایران گفتهایم که همچنان به اجرای تمام تحریم های موجود ادامه خواهیم داد و گفتهایم که این توافق نامه تنها به تحریمهای هستهای جدید در قالب آنچه که ما، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد، چشم پوشی خواهیم کرد اشاره میکند.
: We have said to Iran that we will continue to enforce all of our existing sanctions and we have said that this agreement pertains only to new nuclear-related sanctions in terms of what we, the European Union and the U.N. Security Council will forego.
جان کری نیز در 19 آذرماه 1392 (10 دسامبر 2013) در کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با ادبیات مشابهی به بیان این موضوع می پردازد.[4]
کری: ما 1+5 را متحد کردهایم. روسیه، چین، ایالات متحده، فرانسه، آلمان و بریتانیا همه با این تضمین متحد شدهاند که تحریمها را لغو نخواهیم کرد و بر اعمال آنها تمرکز خواهیم کرد. در حال حاضر، همه تحریمها علیه ایران، باقی خواهند ماند. به علاوه، به خاطر سابقه بسیار منفی آنها در حوزه حقوق بشر، حمایتشان از تروریسم که به آن اشاره کردید و فعالیتهایی که برای بی ثبات کردن مناطقی مثل سوریه انجام میدهند، تمام این تحریمها در جای خود باقی میماند. این تحریمها هیچ ربطی به موضوع هستهای ندارند. این تحریمها به خاطر دلایل موجود وضع شده است و ما آنها را برنمیداریم.
: because we have a united P5 Plus One. Russia, China, the United States, France, Germany and Great Britain are all united in this assurance that we will not undo the sanctions and that we will stay focused on their enforcement. Now, all the sanctions on Iran , further, on its abysmal human rights record, over its support for terrorism which you've mentions and over its destabilizing activities in places like Syria, those sanctions will all remain in effect. They have nothing to do with the nuclear. They're there for the reasons they're there, and we're not taking them off.
کری در ادامه در رابطه با موضوع ضعیف شدن تحریمها در شش ماه آینده که توسط یکی از نمایندگان حاضر در کمیسیون مطرح شده بود اینچنین میگوید:
کری: خانم رئیس، با توجه به نظر شما در باره ناقوس مرگ تحریم ها، با کمال احترام باید مخالفت کنم و در شش ماه، جهان پی خواهد برد که حق با شماست یا من درست میگویم. یا شما اشتباه میکنید یا من. و ما همه خواهیم فهمید. من با شما موافق نیستم. اعتقاد ندارم این مسئله، ناقوس مرگ تحریمها باشد زیرا تمام همکاران ما متحد هستند و ابزارهای زیادی در اختیار داریم.
ما هستیم که دسترسی به سیستم مالی ایالات متحده را کنترل میکنیم که شرط ضروری برای تقریبا هر معامله مالی در جهان است. ما توانایی بالایی در نفوذ و تاثیر بر مردم داریم. و همانطور که قبلا هم به شما گفتم، میخواهیم کاملا روی این موضوع متمرکز شویم. بنابراین به تواناییمان برای ادامه کار کاملا مطمئنم.
علاوه بر این، بیشتر شرکتها میدانند که تحریمها همچنان برقرار هستند و اینکه مامیخواهیم این کار را ادامه دهیم. شرایط موجود، تردید زیادی برای این شرکتها ایجاد کرده است. اگر شرکت ها فکر کنند در پنج ماه یا چهار ماه قراردادشان با ایران بیاعتبار خواهد شد به خاطر اینکه قرار است تحریمها بیشتر شود یا ممکن است وارد جنگ شوید تعداد بسیار کمی از این شرکت ها تصمیم میگیرند از تحریم خارج شوند و با ایران قرارداد ببندند. موضوع قراردادهای جدید منتفی خواهد بود. عقل اینطور حکم میکند. آنها قبل از امضای هر قرارداد بلند مدتی، اطمینان بیشتری میخواهند. و اینها قراردادهای بلند مدت است، قراردادهای نفتی و مانند آن.
: With respect to your opening comment, Madam Chairwoman, regarding the death knell of the sanctions, we just have to respectfully disagree and in six months the world will know whether you're right or I'm right. Or whether you're wrong or I'm wrong. And we're gonna know.
I don't agree with you. I do not believe it is the death knell of the sanctions because all of our partners are united and we have enormous tools at our disposal.
We are the ones who control access to the financial system of the United States, which is sine qua non for almost any financial transaction in the world. We have huge ability to leverage and to have an impact on people. And as I said to you earlier, we are going to be all over this. So I have great confidence in our ability to go forward.
Moreover, most -- most companies know that the sanctions are still in place and that we're going to be doing this. The visibility that has been given creates great uncertainty for them. Very few companies are going to go out and try and actually cut a contract with Iran if they think in five months or four months, that contract is going to be null and void because the sanctions are going to be ratcheted up or you might be at war. It's just not going to happen. Common sense tells you that. They want more certainty before they sign any long-term contracts. And those are long-term contracts, oil contracts and such.
گفتنی است در عمل برای لغو تحریمهای نفتی و بانکی در کنار تمکین به نظرات مقامات امریکایی در حوزه حقوق بشر و تروریسم در نهایت باید اکثریت اعضای کنگره قانون دیگری را تصویب کنند که قانون تحریمها را نقض کند. که البته تحقق این فرآیند با توجه به نفوذ لابی اسرائیل در کنگره بسیار مشکل به نظر می رسد. بر اساس ساختار سیاسی حاکم در آمریکا، رئیس جمهور نمیتواند قوانین موجود را نقض و یا از اجرای آن سر باز زند.
2. نکته منفی دوم این توافق نامه، مشروط شدن حق غنی سازی ایران به نظر موافق امریکاست. به این نکته در پاراگراف چهارم صفحه آخر اشاره شده است با این مضمون که این توافق نامه باید "متضمن یک برنامه غنیسازی باشد که توسط طرفین تعریف میشود"، این جمله به روشنی بیان میکند که هر یک از طرفین میتوانند تعریف خاص خود را داشته باشند، به عبارت دیگر تحقق غنیسازی، مشروط به تأمین نظر مثبت طرف مقابل است.
جان کری نیز به این نکته در جلسه استماع کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ 19 آذر 1392 (10 دسامبر 2013) اشاره کرده است.
کری: علاوه بر این، توافقنامه در مورد پتانسیل غنیسازی در آینده، دست کم چهار بار تصریح میکند که باید "با توافق طرفین" باشد - سه یا چهار بار در آن پاراگراف این نکته بیان شده. باید در مورد غنیسازی توافق شود. اگر ما موافقت نکنیم، این غنیسازی انجام نمیشود.
آقای رئیس، غنیسازی به توافق نهایی بستگی دارد. نه، موضوع غنیسازی قطعی نیست. اگر به توافقنامه نگاه کنید - من برایتان از روی توافقنامه میخوانم، آخرین پاراگراف میگوید "مستلزم یک برنامه غنیسازی با توافق طرفین با پارامترهای مورد توافق دو طرف، مطابق با نیازهای عملی است." این مفهوم بسیار مهم است. باید به چیزهایی که عملا نیاز است مربوط باشد که ممکن است آنها دلیلی برایش بیاورند و استدلال کنند که به آن نیاز دارند، مثل تحقیقات پزشکی و یا چیزهایی شبیه این. اما این امر میتواند بسیار محدود باشد. سپس در توافقنامه آمده است "با محدودیتهای توافق شده درباره حوزه و سطح فعالیتهای غنیسازی، و ظرفیت و جایی که انجام میشود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای یک دوره که باید درباره آن توافق شود." بنابراین در متن یک، دو، سه، چهار مرتبه "توافق طرفین" یا "با توافق در باره آن" وجود دارد.
: In addition, where it does talk about the potential of enrichment in the future, it says "mutually agreed upon" at least four times -- three or four times in that paragraph. It has to be agreed. We don't agree, it doesn't happen.
It depends, Mr. Chairman, on the final agreement. It is not locked in, no. If you go to the agreement -- I'll read you from the agreement, the last paragraph says that it "would involve a mutually defined enrichment program with mutually agreed parameters, consistent with practical needs." That's a very important concept. It has to relate to whatever it is practically that they might have a reason for arguing they need it for, like medical research or whatever it is. But that would be very limited. It then says "with agreed limits on scope and level of enrichment activities and capacity and where it's carried out and stocks of enriched uranium for a period to be agreed upon." So I've got one, two, three, four "mutually agreed" or "agreed upons."
گفتنی است از ابتدای برنامه هستهای ایران، طرف غربی مدعی بوده است که با وجود نفت و گاز فراوان، غنیسازی در راستای نیازهای واقعی ایران نیست. کری در بخش دیگری از این جلسه استماع، نیازهای عملی را اینگونه تعریف میکند:
کری: نیازهای عملی چیست؟ شاید کمی تحقیقات در حوزه پزشکی. یا تأمین سوخت کافی در برنامه تولید برق مورد توافق که ممکن است در کنسرسیومی با افراد دیگری انجام شود، افرادی که کاملا به عملکرد و نتایج آن اشراف دارند.
خیلی خوب و راحت است که اینجا بنشینیم و از لحاظ نظری بگوییم "تحریمها را بیشتر کنید تا آنها را به جایی ببرید که خرد شوند." اما میدانید موضوع چیست؟ روسیه و چین برای این کار همراه شما نخواهند بود. و در نهایت، اروپاییها هم ممکن است همراهتان نباشند چون وقتی تحریمها را بیشتر کنید و آنها فکر کنند بر اساس خواسته شان که گسترش دیپلماسی است، این کار غیرمعقولی است، آنها را هم از دست خواهید داد. و حدس بزنید چه کار کرده اید؟ در واقع تحریم ها را برداشته اید نه اینکه تقویتشان کرده باشید.
: What are the practical needs? To have some medical research maybe. To feed enough fuel into a legitimate power program which may be done in consortium with other people with intrusive knowledge of what's going on as a result.
It's all well and good to sit here and theoretically say "ratchet up the sanctions and you'll drive them into a place where they'll crush." But you know what? The Russians and the Chinese won't be with you doing that. And ultimately, the Europeans might not be either because, as you ratchet them up and they think it's unreasonable based on their willingness to explore the diplomacy, you lose them, too. And then guess what you've done? You've actually undone the sanctions, not reinforced them.
در جلسه استماع 21 آذر کمیسیون بانکداری سنا، سناتور جان تستر نیز نیازهای عملی ایران را زیر سوال میبرد و وندی شرمن به عنوان مسئول تیم مذاکره کننده در پاسخ چنین میگوید:
تستر: آخرین سوال. ایران چهارمین ذخایر نفت جهان را دارد و دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی. چرا باید ایران به انرژی هسته ای علاقه نشان دهد؟
شرمن: این پرسش بسیار خوبی است. این سوالی است که ما بارها و بارها از آنها پرسیدهایم. و به همین دلیل این "برنامه اقدام مشترک" میگوید ما می خواهیم بدانیم نیازهای عملی آنها چیست. چون، کاملا صادقانه بگویم، برای ما روشن نیست که چرا آنها باید 19000 سانتریفیوژ داشته باشند، چرا باید یک انبار مواد غنی شده 3.5 درصد بخواهند، چرا به راکتور هستهای اراک نیاز دارند. و به این ترتیب، این چیزی است که ما میخواهیم از طریق رسیدن به یک توافق جامع روی آن کار کنیم.
افرادی هستند که ذهنیت اصلاحطلبانهتری دارند، اما یک باور عمومی در میان مردم ایران است که حق غنیسازی برای خود قائل هستند. ایالات متحده بر این باور نیست که هر کشوری حق غنیسازی دارد. اما ایرانیها به این حق قائل هستند و به فرهنگ مقاومت خود افتخار میکنند و در برابر تغییر میایستند و بهخصوص نمیخواهند تمام آنچه را که ایالات متحده برای آن ایستادگی میکند، بپذیرند، بنابراین بر روی اصول خود بسیار ثابت قدم هستند.
: Last question. Iran sits on the fourth-largest oil reserves in the world. Second-largest natural gas reserves. Why should Iran even be interested in nuclear power?
SHERMAN: This is an excellent question. It's one we've asked them repeatedly. And it is why this joint plan of action says we want to understand what their practical needs are. Because, quite frankly, it's not clear to us why they need 19,000 centrifuges, why they need a stockpile of 3.5 percent enriched material, why they need the Arak nuclear reactor. And so, that is what we are going to have to work through to get to a comprehensive agreement.
There are some people who are more reform-minded, but there is a general belief among the Iranian people that they have a right to enrich. The United States does not believe any country has a right to enrich. But the Iranian people do and they have a great deal of pride in a culture of resistance to change and don't particularly want to adopt all that the United States stands for, so they very much hold onto their own tenets.
3. به نظر میرسد آمریکا نه تنها قصد دارد با استفاده از توافق ژنو، کنترل و مدیریت برنامه هسته ای ایران را در دست گیرد، بلکه علاقهمند است در این راستا محدودیتهای مورد نظر خود را در پروژههای نظامی و موشکی کشور نیز اعمال کند. اجبار ایران به پذیرش پروتکل الحاقی در گام آخر توافق نامه نیز از همین منظر قابل تحلیل است. در جلسه استماع بالا، سناتور جک رید به این موضوع اشاره میکند و خانم شرمن اینگونه پاسخ میدهد.
سناتور رید: خانم شرمن، وقت خیلی کمی دارم، شاید این موضوعی که مطرح میکنم، موضوع پراهمیتی باشد، اما در مورد این مسئله از توافق اولیه، هیچ چیزی – هیچ پیشنهادی در باره برنامهی نظامی آنها، بهخصوص در اطراف پارچین وجود ندارد. میتوانید خیلی سریع به ما بگویید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
خانم شرمن: در واقع، سه بخش در توافقنامه وجود دارد که از احتمال جنبههای نظامی برنامه ایران صحبت میکند.
در پاراگراف اول، که در باره داشتن توافق جامع است، به تمام نگرانیهای باقیمانده توجه شده است، که اشارهای است به ابعاد نظامی احتمالی آنها.
این پاراگراف در باره نیاز به در نظر گرفتن عملکردهای گذشته و حال سخن میگوید که از اصطلاحات آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ابعاد نظامی احتمالی، از جمله پارچین است.
این توافقنامه همچنین میگوید که باید به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد قبل از توافق جامع توجه شود و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بهطور خاص به قابلیت موشکهای بالستیک آنها توجه دارد.
بنابراین ما گفتگویی مستقیم با ایران در مورد تمام این مسائل داشتهایم. آنها معنی کلمات توافقنامه را کاملا درک میکنند. و ما قصد داریم از تلاشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای مقابله با ابعاد نظامی احتمالی، از جمله پارچین حمایت کنیم.
: I've got very little time left and, Secretary Sherman, this might be too big a topic, but in the issue of the preliminary agreement, there was no -- there was suggestions about their military programs, particularly around Parchin.
Can you very quickly sort of give us -- very quickly give us a sense of where we are then?
SHERMAN: Actually, there are three places in the agreement that speak to the possible military dimensions of Iran's program.
In the first paragraph, it talks about having the comprehensive agreement address all remaining concerns. That is a reference to their possible military dimensions.
It talks about the need to address past and present practices, which is the IAEA terminology for possible military dimensions, including Parchin.
The agreement also says that the U.N. Security Council's resolutions must be addressed before comprehensive agreement is agreed to and the U.N. Security Council resolution specifically addressed their ballistic missile capability.
So we have had very direct conversations with Iran about all of these. They understand completely the meaning of the words in this agreement. And we intend to support the IAEA in its efforts to deal with possible military dimensions, including Parchin.
نکات مثبت توافق نامه ژنو
نکات مثبت مذاکرات ژنو در چهار بخش کلی خلاصه میشود:
1. با امضای این توافقنامه، جایگاه ایران در حوزه دیپلماسی عمومی برای مخاطب غربی ارتقا پیدا کرده است. تا قبل از این توافق، تصویر عمومی ایران در رسانههای غربی، تصویری غیرقابل انعطاف و خصمانه بود که با مذاکره و تفاهم میانهای ندارد. اما این تصویر با پیشرفت مذاکرات کمرنگتر و به واکنشی علیه "ایرانهراسی" که حاصل تلاش رسانههای بیگانه بود، تبدیل شد. با برقراری این ارتباط، مردم این کشورها نیز دریافتند می توان با ایران گفتگو کرد و به توافق رسید.
2. منزوی شدن بنجامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی یکی دیگر از نکات مثبت این توافق است. درحقیقت، تلاش رژیم صهیونیستی و لابی آن برای منزوی کردن ایران جواب معکوس داشته است، بهطوری که نزدیکترین همپیمان این رژیم نیز در رابطه با نوع برخورد با ایران از نظر روش با این رژیم اختلاف دارد. البته همانطور که اشاره شد، این اختلاف در حوزه روشها است و نه در حوزه اهداف. نتانیاهو معتقد است که ایران نباید هیچگونه توانمندی هستهای داشته باشد، در حالیکه اوباما استدلال میکند، از آنجاکه توانمندی هستهای در ایران بومی شده است، بهترین گزینه، مدیریت این توانمندی توسط آمریکا است. اختلاف بین تیم اوباما و نمایندگان مرتبط با لابی اسراییل در کنگره نیز از این زاویه قابل بررسی است. دولت اوباما معتقد است با توجه به توافق ژنو اعمال تحریمهای جدید هستهای نسبت به ایران این توافق را به خطر میاندازد. به این دلیل در روزهای اخیر مقامات دولت اوباما سعی کردهاند از تصویب تحریمهای جدید هستهای در کنگره جلوگیری کنند. از سوی دیگر نمایندگان مرتبط با لابی اسراییل در کنگره معتقدند با افزایش بیش از پیش تحریمها، امکان تسلیم کامل ایران وجود دارد و به این دلیل خواهان افزایش تحریمها هستند. البته به نظر میرسد در حال حاضر تیم اوباما موفق بوده است تا از تصویب تحریمهای جدید هستهای جلوگیری کند.
3. مذاکرات ژنو فرصت ایجاد اختلاف در میان اعضای 1+5 را تقویت میکند. در جلسة استماع کمیسیون امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ 19 آذر 1392 (10 دسامبر 2013)، جان کری دقیقاً به این نکته اشاره میکند. به گفته وی برخی از اعضای 1+5 در ژنو، با شرایط بسیار راحتتری آمادة توافق با ایران بودند و امتیازهای گرفته شده از ایران در این توافقنامه نیز حاصل تلاش آمریکا بوده است. به همین دلیل، امکان استفاده از اختلاف موجود در مجموعه 1+5 وجود دارد. کری در این جلسه اذعان میدارد تصویب تحریمهای جدید خود مانعی برای اجماع بین اعضای 1+5 است و این اختلاف موجب هدایت روسیه، چین و برخی از کشورهای اروپایی گروه 1+5 به سوی تعاملات اقتصادی با ایران، خارج از چارچوب توافقنامه ژنو خواهد شد.
4. آخرین نکته مثبت این توافقنامه از دیدگاه نگارنده، پذیرش ضمنی غنیسازی در ایران در سطح 5% و در طی شش ماه آینده است. برخلاف موضعگیریهای ده ساله اخیر آمریکا مبنی بر عدم داشتن هر گونه حق غنیسازی، صدور این مجوز شش ماه، گامی رو به جلو تلقی میشود، و این موفقیت حاصل مقاومت رهبری، مردم و دولتهای پیشین است. در جلسه استماع 19 آذرماه 1392 نیز، از جان کری سؤال میشود: چرا آمریکا بر خلاف موضعگیری سابق در حوزه غنیسازی، با غنیسازی 5% در ایران به طور ضمنی موافقت کرده است؟ وی پاسخ میدهد، امکان تکرار رویه گذشته مبنی بر منع کامل غنیسازی در ایران، دیگر عملی نیست. البته همانطور که پیش از این ذکر شد، حق غنیسازی ایران در گام نهایی توافقنامه مشروط به نظر مثبت دولت آمریکا شده است.
نتیجه گیری
لغو تحریمهای هستهای در گام نهایی منهای برداشته شدن تحریمهای بانکی و نفتی کنگره گشایش چندانی در وضعیت اقتصادی جامعه ایجاد نخواهد کرد. این انتظار وجود داشت که در قبال امتیاز مهمی که در رابطه با مشروط شدن حق غنیسازی کشور به طرف مقابل داده شده، دستکم باید تحریمهای اصلی نفتی و بانکی در گام نهایی برداشته میشد. جدای از موضوع هستهای به نظر میرسد مقامات آمریکایی علاقهمندند توافق ژنو اولین قدم در تغییر ماهیت دولت ایران باشد. این نکتهای است که تاماس فریدمن، سرمقالهنویس روزنامه نیویورک تایمز، در سرمقاله این روزنامه در تاریخ 2 آذرماه 1392 (23 نوامبر 2013) به آن اشاره میکند.
اگر ما بتوانیم یک معامله هستهای بی عیب و نقص با ایران داشته باشیم که همزمان راه ایران را برای بازگشت به اقتصاد جهانی باز کند، مقامات دولت آمریکا امیدوارند گروههای ذینفع من جمله بازیگرانی که خواهان تعامل با امریکا و غرب هستند در داخل ایران قدرت بگیرند و شروع به تغییر ماهیت رژیم کنند.[5]
we can get an airtight nuclear deal that also opens the way for Iran’s reintegration into the global economy, American officials hope that different interest groups — including more stakeholders in engagement with the U.S. and the West — will be empowered inside Iran and start to change the character of the regime.
در جلسه استماع 21 آذر کمیسیون بانکداری سنای آمریکا دیوید کوهن، معاون وزارت خزانهداری این کشور که همراه وندی شرمن به این جلسه دعوت شده به موضوع استفاده از فشارهای مردمی برای تغییر سیاستهای دولت ایران نیز اشاره میکند:
کوهن: اولین گام "طرح اقدام مشترک" شرایط اقتصادی ایران را بهبود نمیبخشد، اما مردم ایران با شور و هیجان از آن استقبال کردند، چرا که به اعتقاد من نگاه مردم ایران به این مسئله، از منظر نشانهای از پتانسیل بهبود اقتصادی است که در پیش رو دارند. بنابراین صادقانه بگویم تصور میکنم چنانچه در طی شش ماه آینده، با توجه به آنچه که مردم ایران از فحوای "طرح اقدام مشترک" دریافتهاند، چنانچه دولت ایران به طور جدی در مورد برنامه هستهای وارد مذاکره شود تا تحریمهای واقعی را بردارند، با توجه به پتانسیل موجود، دولت با اعمال فشار مضاعف مردم روبرو خواهد بود، فشار آنهم از نوعی که شاهد آن بودیم که منجر به انتخاب روحانی شد، فشار اضافی برای سوق دادن دولت ایران به سمت انجام کاری که برای توجه به نگرانیهای ما لازم است .
: This initial first step joint plan of action will not improve the economic conditions in Iran. But it was greeted with excitement among the people of Iran because I think they saw this as showing the potential, the prospect for economic improvement down the road.
So frankly I think this next 6 months, as the Iranian people see through this joint plan of action that there is the potential if their government negotiates in a serious fashion about the nuclear program to get real sanctions relief, can create additional internal pressure of the kind that we saw that led to the election of Rouhani, additional pressure to push their government to do what's necessary to address the concerns.
به نظر میرسد گره زدن معیشت مردم به موفقیت در مذاکرات هستهای بازی در زمین آقای کوهن است.
[1] [External Link Removed for Guests]
[2] [External Link Removed for Guests]
[3] [External Link Removed for Guests]
[4] [External Link Removed for Guests]
[5] New York Times, 23 November 2013,
[External Link Removed for Guests]
ارزیابی راهبردی
[External Link Removed for Guests]
هرچه از روز توافق ژنو بیشتر میگذرد، ابهامات نسبت به این توافق در بین مردم بیشتر میشود.
دکتر فؤاد ایزدی، ایران هسته ای- به نظر میرسد هرچه از روز توافق ژنو بیشتر میگذرد، ابهامات نسبت به این توافق در بین مردم بیشتر میشود. اطلاعات نادرست یا ناقص از توافق نامه هستهای ژنو ممکن است منجر به تأثیر منفی در سطح انتظار جامعه گردد، و چنانچه این انتظار بر مبنای درستی شکل نگرفته باشد، و بستر تحقق آن فراهم نباشد، نتیجه آن جز سرخوردگی و بیاعتمادی جامعه نخواهد بود، به این دلیل، نقد دلسوزانه و منصفانه مذاکرات هستهای در کشور اهمیت مییابد. در نقد ذیل، نگارنده تلاش کرده است به بررسی چهار بعد مثبت و سه بعد منفی این توافق نامه بپردازد. گفتنی است با توجه به گفتمان غالب مسئولین دولت در ارائه نکات مثبت، در این نوشتار، نکات منفی توافق نامه ژنو بر نکات مثبت مقدم شده است.
نکات منفی توافق نامه ژنو
توافق نامه ژنو داری سه مشکل اصلی است.
1. ابتدا اینکه هدف اصلی مذاکرات هستهای برداشتن تحریم های بانکی و نفتی علیه ایران است، اما متاسفانه این هدف حتی در گام نهایی توافق نامه نیز محقق نمیشود. در متن چهار صفحهای توافق نامه، هر جا کلمه تحریمها (sanctions) به میان آمده است، عبارت هستهای (nuclear-related) با آن همراه شده است. به عبارت دیگر در گام نهایی، و پس از انجام تمام تعهدات ایران بر اساس توافقنامه، فقط تحریمهای هستهای سازمان ملل، تحریمهای هستهای چندجانبه، و تحریمهای هستهای ملی برداشته خواهد شد. در نتیجه تحریمهای بانکی و نفتی مصوب کنگره آمریکا، در جای خود محفوظ خواهد ماند و به این موضوع در ذیل خواهیم پرداخت. متأسفانه در برخی از بخشهای ترجمه رسمی توافقنامه ژنو توسط وزارت امور خارجه ایران اشتباهاتی به چشم میخورد. چرا که از قید کلمه "هستهای" برای تحریم های چندجانبه و ملی در متن اصلی صرفنظر شده است.
در متن اصلی توافق نامه در صفحه چهار آمده است:
lift UN Security Council, multilateral and national nuclear-relate sanctions, including steps on access in areas of trade, technology, finance, and energy, on a schedule to be agreed upon.
ترجمه وزارت امور خارجه به شرح زیر است:
بهطور همه جانبه تحریمهای هستهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی را برداشته و از جمله گامهایی برای دسترسی به حوزههای تجاری، فنآوری، مالی و انرژی را بر مبنای یک برنامه تنظیمی که در خصوص آن توافق به عمل خواهد آمد را اتخاذ نماید.
در واقع در تمام قسمتهای متن توافق نامه که بحث برداشته شدن تحریمها به میان آمده است، کلمه تحریم با کلمه هستهای همراه شده است. توجه به این نکته لازم است که در متن تحریمهای نفتی و بانکی که توسط کنگره امریکا به تصویب رسیده است، جدای از موضوع هستهای، ادعاهایی در رابطه با حقوق بشر و حمایت ایران از تروریسم مطرح شده است. حقیقت امر این است که تحریم های نفتی و بانکی با سه بهانه به تصویب رسیدهاند، بنابراین، حتی اگر ایران برنامه هستهای خود را به طور کامل و برای همیشه متوقف کند، آمریکا بدون نقض توافق نامه ژنو میتواند با دو بهانه دیگر خود یعنی موضوعات حقوق بشر و حمایت از تروریسم، به تحریمهای بانکی و نفتی که بیشترین مشکل را برای مردم ایجاد کرده ادامه دهد.
این نکته ای است که در جلسه استماع کمیسیون روابط خارجی سنای امریکا در تاریخ 11 مهر 1392 (3 اکتبر 2013) توسط سناتور باب کورکر به آن اشاره شده است.[1] سؤالی که سناتور کورکر از خانم وندی شرمن، معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا و رئیس تیم مذاکره کننده آمریکایی حاضر در کنفرانس ژنو می پرسد، این است: آیا به تیم ایرانی گفته شده است که مسئله تحریمهای آمریکا در سه موضوع بوده و با تعطیلی برنامه هستهای ایران، دو موضوع دیگر همچنان بر روی میز باقی خواهد ماند؟ خانم شرمن در جواب اظهار میکند که این نکته با شفافیت به طرف ایرانی گفته شده است. گفتنی است این متن توسط "سرویس اخبار فدرال" ([2]Federal News Service)، که مسئول پیاده کردن جلسات کنگره درآمریکاست، پیاده شده است:
سناتور کورکر: آقای رئیس، من بسیار کوتاه عرض میکنم. میدانم پانل دیگری هم باید داشته باشیم. اما میخواهم سوالی از معاون وزیر امور خارجه بپرسم. میدانید، امروز و اینجا در باره موضوع هستهای و مسائل مهم دیگر خیلی صحبت کردیم. اما اگر مذاکره کنیم و به برنامه هستهایشان پایان دهیم، یا باعث عقبگرد قابل ملاحظهای در برنامههایشان شویم، باز هم کشوری دشمن را مقابل خود خواهیم داشت. آنها حامیان تروریسم دولتی هستند و سابقه وحشتناکی در حقوق بشر دارند.
بنابراین میدانم شما به دنبال این هستید که تلاش کنید از طریق مذاکره، تحریمها تا حدودی کاهش یابد. اما واقعیت این است که آنطور که قوانین تحریمها نوشته شده، آنها نه تنها باید برنامه هستهای خود را از بین ببرند، بلکه باید تروریسم را هم نفی کنند. و من نمیدانم این مذاکرات چطور همزمان با توجه به این امور پیش میرود و برای تضمین چه کار خواهید کرد – چون، باز هم آنطور که قوانین تحریمها نوشته شده، این تحریمها را نمیتوان لغو کرد مگر اینکه تمام آن شرایط حاصل شود. و اینطور به نظر من میرسد که ما فقط در یک مسیر حرکت میکنیم، مسیر بسیار خوبی است اما نمیدانم چگونه میخواهید به مسائل دیگر بپردازید.
خانم شرمن: ما با ایرانیها شفاف بودهایم و گفتهایم که در اینجا در مورد برنامه هستهایشان و تحریمهایی که مربوط به برنامه هسته ای آنهاست، صحبت میکنیم؛ و خاطرنشان ساختیم تحریمهای موجود در مورد اقدامات حقوق بشر و اقدامات تروریستی شان همچنان بر روی میز است، دقیقاً به خاطر آنچه که شما به آن اشاره کردید، مبنی بر اینکه باید پیشرفت، آنهم پیشرفت چشمگیری در باب حقوق بشر داشته باشند؛ نباید دیگر از تروریسم حمایت کنند؛ و در حقیقت نباید آن منطقه از جهان و بسیاری از دیگر نقاط جهان را بیثبات کنند.
. CORKER: Mr. Chairman, I'll be very brief. I know we have another panel coming. But I would like to ask the secretary, you know, we've talked a lot today about the nuclear issue and other important issues here today. But if we negotiate an end to their nuclear program or a significant rollback, we still have a country that is hostile. They are a state-sponsor of terror. They have a terrible human rights record.
you know, I know that you all are looking at trying to negotiate some relief, if you will, relative to the sanctions. But the fact is that the way the sanctions law reads, they've got to not only dismantle their nuclear program, but they also have to renounce terrorism. And I just wonder how those negotiations are going simultaneously to these others and what you're doing to ensure -- because, again, the way the law reads, these sanctions cannot be undone unless all of that occurs. And it seems to me we're only moving on one track, a very good one track, but I'm just wondering how you might be addressing the other.
MS. SHERMAN: We have been clear with the Iranians that we are talking here about their nuclear program and the sanctions that relate to their nuclear program, and that the sanctions that exist are regarding human rights actions -- their terrorist actions are still on the table because of exactly what you say, which is that they need to make progress, considerable progress, around human rights; they have to stop their sponsorship of terrorism; they have to stop regionally destabilizing that part of the world and many other parts of the world, quite frankly.
این موضوع بار دیگر در جلسه استماع 21 آذر 1392 (12 دسامبر 2013) این بار در کمیسیون بانکداری سنای آمریکا توسط وندی شرمن تکرار میشود.[3]
شرمن: ما به ایران گفتهایم که همچنان به اجرای تمام تحریم های موجود ادامه خواهیم داد و گفتهایم که این توافق نامه تنها به تحریمهای هستهای جدید در قالب آنچه که ما، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد، چشم پوشی خواهیم کرد اشاره میکند.
: We have said to Iran that we will continue to enforce all of our existing sanctions and we have said that this agreement pertains only to new nuclear-related sanctions in terms of what we, the European Union and the U.N. Security Council will forego.
جان کری نیز در 19 آذرماه 1392 (10 دسامبر 2013) در کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با ادبیات مشابهی به بیان این موضوع می پردازد.[4]
کری: ما 1+5 را متحد کردهایم. روسیه، چین، ایالات متحده، فرانسه، آلمان و بریتانیا همه با این تضمین متحد شدهاند که تحریمها را لغو نخواهیم کرد و بر اعمال آنها تمرکز خواهیم کرد. در حال حاضر، همه تحریمها علیه ایران، باقی خواهند ماند. به علاوه، به خاطر سابقه بسیار منفی آنها در حوزه حقوق بشر، حمایتشان از تروریسم که به آن اشاره کردید و فعالیتهایی که برای بی ثبات کردن مناطقی مثل سوریه انجام میدهند، تمام این تحریمها در جای خود باقی میماند. این تحریمها هیچ ربطی به موضوع هستهای ندارند. این تحریمها به خاطر دلایل موجود وضع شده است و ما آنها را برنمیداریم.
: because we have a united P5 Plus One. Russia, China, the United States, France, Germany and Great Britain are all united in this assurance that we will not undo the sanctions and that we will stay focused on their enforcement. Now, all the sanctions on Iran , further, on its abysmal human rights record, over its support for terrorism which you've mentions and over its destabilizing activities in places like Syria, those sanctions will all remain in effect. They have nothing to do with the nuclear. They're there for the reasons they're there, and we're not taking them off.
کری در ادامه در رابطه با موضوع ضعیف شدن تحریمها در شش ماه آینده که توسط یکی از نمایندگان حاضر در کمیسیون مطرح شده بود اینچنین میگوید:
کری: خانم رئیس، با توجه به نظر شما در باره ناقوس مرگ تحریم ها، با کمال احترام باید مخالفت کنم و در شش ماه، جهان پی خواهد برد که حق با شماست یا من درست میگویم. یا شما اشتباه میکنید یا من. و ما همه خواهیم فهمید. من با شما موافق نیستم. اعتقاد ندارم این مسئله، ناقوس مرگ تحریمها باشد زیرا تمام همکاران ما متحد هستند و ابزارهای زیادی در اختیار داریم.
ما هستیم که دسترسی به سیستم مالی ایالات متحده را کنترل میکنیم که شرط ضروری برای تقریبا هر معامله مالی در جهان است. ما توانایی بالایی در نفوذ و تاثیر بر مردم داریم. و همانطور که قبلا هم به شما گفتم، میخواهیم کاملا روی این موضوع متمرکز شویم. بنابراین به تواناییمان برای ادامه کار کاملا مطمئنم.
علاوه بر این، بیشتر شرکتها میدانند که تحریمها همچنان برقرار هستند و اینکه مامیخواهیم این کار را ادامه دهیم. شرایط موجود، تردید زیادی برای این شرکتها ایجاد کرده است. اگر شرکت ها فکر کنند در پنج ماه یا چهار ماه قراردادشان با ایران بیاعتبار خواهد شد به خاطر اینکه قرار است تحریمها بیشتر شود یا ممکن است وارد جنگ شوید تعداد بسیار کمی از این شرکت ها تصمیم میگیرند از تحریم خارج شوند و با ایران قرارداد ببندند. موضوع قراردادهای جدید منتفی خواهد بود. عقل اینطور حکم میکند. آنها قبل از امضای هر قرارداد بلند مدتی، اطمینان بیشتری میخواهند. و اینها قراردادهای بلند مدت است، قراردادهای نفتی و مانند آن.
: With respect to your opening comment, Madam Chairwoman, regarding the death knell of the sanctions, we just have to respectfully disagree and in six months the world will know whether you're right or I'm right. Or whether you're wrong or I'm wrong. And we're gonna know.
I don't agree with you. I do not believe it is the death knell of the sanctions because all of our partners are united and we have enormous tools at our disposal.
We are the ones who control access to the financial system of the United States, which is sine qua non for almost any financial transaction in the world. We have huge ability to leverage and to have an impact on people. And as I said to you earlier, we are going to be all over this. So I have great confidence in our ability to go forward.
Moreover, most -- most companies know that the sanctions are still in place and that we're going to be doing this. The visibility that has been given creates great uncertainty for them. Very few companies are going to go out and try and actually cut a contract with Iran if they think in five months or four months, that contract is going to be null and void because the sanctions are going to be ratcheted up or you might be at war. It's just not going to happen. Common sense tells you that. They want more certainty before they sign any long-term contracts. And those are long-term contracts, oil contracts and such.
گفتنی است در عمل برای لغو تحریمهای نفتی و بانکی در کنار تمکین به نظرات مقامات امریکایی در حوزه حقوق بشر و تروریسم در نهایت باید اکثریت اعضای کنگره قانون دیگری را تصویب کنند که قانون تحریمها را نقض کند. که البته تحقق این فرآیند با توجه به نفوذ لابی اسرائیل در کنگره بسیار مشکل به نظر می رسد. بر اساس ساختار سیاسی حاکم در آمریکا، رئیس جمهور نمیتواند قوانین موجود را نقض و یا از اجرای آن سر باز زند.
2. نکته منفی دوم این توافق نامه، مشروط شدن حق غنی سازی ایران به نظر موافق امریکاست. به این نکته در پاراگراف چهارم صفحه آخر اشاره شده است با این مضمون که این توافق نامه باید "متضمن یک برنامه غنیسازی باشد که توسط طرفین تعریف میشود"، این جمله به روشنی بیان میکند که هر یک از طرفین میتوانند تعریف خاص خود را داشته باشند، به عبارت دیگر تحقق غنیسازی، مشروط به تأمین نظر مثبت طرف مقابل است.
جان کری نیز به این نکته در جلسه استماع کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ 19 آذر 1392 (10 دسامبر 2013) اشاره کرده است.
کری: علاوه بر این، توافقنامه در مورد پتانسیل غنیسازی در آینده، دست کم چهار بار تصریح میکند که باید "با توافق طرفین" باشد - سه یا چهار بار در آن پاراگراف این نکته بیان شده. باید در مورد غنیسازی توافق شود. اگر ما موافقت نکنیم، این غنیسازی انجام نمیشود.
آقای رئیس، غنیسازی به توافق نهایی بستگی دارد. نه، موضوع غنیسازی قطعی نیست. اگر به توافقنامه نگاه کنید - من برایتان از روی توافقنامه میخوانم، آخرین پاراگراف میگوید "مستلزم یک برنامه غنیسازی با توافق طرفین با پارامترهای مورد توافق دو طرف، مطابق با نیازهای عملی است." این مفهوم بسیار مهم است. باید به چیزهایی که عملا نیاز است مربوط باشد که ممکن است آنها دلیلی برایش بیاورند و استدلال کنند که به آن نیاز دارند، مثل تحقیقات پزشکی و یا چیزهایی شبیه این. اما این امر میتواند بسیار محدود باشد. سپس در توافقنامه آمده است "با محدودیتهای توافق شده درباره حوزه و سطح فعالیتهای غنیسازی، و ظرفیت و جایی که انجام میشود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای یک دوره که باید درباره آن توافق شود." بنابراین در متن یک، دو، سه، چهار مرتبه "توافق طرفین" یا "با توافق در باره آن" وجود دارد.
: In addition, where it does talk about the potential of enrichment in the future, it says "mutually agreed upon" at least four times -- three or four times in that paragraph. It has to be agreed. We don't agree, it doesn't happen.
It depends, Mr. Chairman, on the final agreement. It is not locked in, no. If you go to the agreement -- I'll read you from the agreement, the last paragraph says that it "would involve a mutually defined enrichment program with mutually agreed parameters, consistent with practical needs." That's a very important concept. It has to relate to whatever it is practically that they might have a reason for arguing they need it for, like medical research or whatever it is. But that would be very limited. It then says "with agreed limits on scope and level of enrichment activities and capacity and where it's carried out and stocks of enriched uranium for a period to be agreed upon." So I've got one, two, three, four "mutually agreed" or "agreed upons."
گفتنی است از ابتدای برنامه هستهای ایران، طرف غربی مدعی بوده است که با وجود نفت و گاز فراوان، غنیسازی در راستای نیازهای واقعی ایران نیست. کری در بخش دیگری از این جلسه استماع، نیازهای عملی را اینگونه تعریف میکند:
کری: نیازهای عملی چیست؟ شاید کمی تحقیقات در حوزه پزشکی. یا تأمین سوخت کافی در برنامه تولید برق مورد توافق که ممکن است در کنسرسیومی با افراد دیگری انجام شود، افرادی که کاملا به عملکرد و نتایج آن اشراف دارند.
خیلی خوب و راحت است که اینجا بنشینیم و از لحاظ نظری بگوییم "تحریمها را بیشتر کنید تا آنها را به جایی ببرید که خرد شوند." اما میدانید موضوع چیست؟ روسیه و چین برای این کار همراه شما نخواهند بود. و در نهایت، اروپاییها هم ممکن است همراهتان نباشند چون وقتی تحریمها را بیشتر کنید و آنها فکر کنند بر اساس خواسته شان که گسترش دیپلماسی است، این کار غیرمعقولی است، آنها را هم از دست خواهید داد. و حدس بزنید چه کار کرده اید؟ در واقع تحریم ها را برداشته اید نه اینکه تقویتشان کرده باشید.
: What are the practical needs? To have some medical research maybe. To feed enough fuel into a legitimate power program which may be done in consortium with other people with intrusive knowledge of what's going on as a result.
It's all well and good to sit here and theoretically say "ratchet up the sanctions and you'll drive them into a place where they'll crush." But you know what? The Russians and the Chinese won't be with you doing that. And ultimately, the Europeans might not be either because, as you ratchet them up and they think it's unreasonable based on their willingness to explore the diplomacy, you lose them, too. And then guess what you've done? You've actually undone the sanctions, not reinforced them.
در جلسه استماع 21 آذر کمیسیون بانکداری سنا، سناتور جان تستر نیز نیازهای عملی ایران را زیر سوال میبرد و وندی شرمن به عنوان مسئول تیم مذاکره کننده در پاسخ چنین میگوید:
تستر: آخرین سوال. ایران چهارمین ذخایر نفت جهان را دارد و دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی. چرا باید ایران به انرژی هسته ای علاقه نشان دهد؟
شرمن: این پرسش بسیار خوبی است. این سوالی است که ما بارها و بارها از آنها پرسیدهایم. و به همین دلیل این "برنامه اقدام مشترک" میگوید ما می خواهیم بدانیم نیازهای عملی آنها چیست. چون، کاملا صادقانه بگویم، برای ما روشن نیست که چرا آنها باید 19000 سانتریفیوژ داشته باشند، چرا باید یک انبار مواد غنی شده 3.5 درصد بخواهند، چرا به راکتور هستهای اراک نیاز دارند. و به این ترتیب، این چیزی است که ما میخواهیم از طریق رسیدن به یک توافق جامع روی آن کار کنیم.
افرادی هستند که ذهنیت اصلاحطلبانهتری دارند، اما یک باور عمومی در میان مردم ایران است که حق غنیسازی برای خود قائل هستند. ایالات متحده بر این باور نیست که هر کشوری حق غنیسازی دارد. اما ایرانیها به این حق قائل هستند و به فرهنگ مقاومت خود افتخار میکنند و در برابر تغییر میایستند و بهخصوص نمیخواهند تمام آنچه را که ایالات متحده برای آن ایستادگی میکند، بپذیرند، بنابراین بر روی اصول خود بسیار ثابت قدم هستند.
: Last question. Iran sits on the fourth-largest oil reserves in the world. Second-largest natural gas reserves. Why should Iran even be interested in nuclear power?
SHERMAN: This is an excellent question. It's one we've asked them repeatedly. And it is why this joint plan of action says we want to understand what their practical needs are. Because, quite frankly, it's not clear to us why they need 19,000 centrifuges, why they need a stockpile of 3.5 percent enriched material, why they need the Arak nuclear reactor. And so, that is what we are going to have to work through to get to a comprehensive agreement.
There are some people who are more reform-minded, but there is a general belief among the Iranian people that they have a right to enrich. The United States does not believe any country has a right to enrich. But the Iranian people do and they have a great deal of pride in a culture of resistance to change and don't particularly want to adopt all that the United States stands for, so they very much hold onto their own tenets.
3. به نظر میرسد آمریکا نه تنها قصد دارد با استفاده از توافق ژنو، کنترل و مدیریت برنامه هسته ای ایران را در دست گیرد، بلکه علاقهمند است در این راستا محدودیتهای مورد نظر خود را در پروژههای نظامی و موشکی کشور نیز اعمال کند. اجبار ایران به پذیرش پروتکل الحاقی در گام آخر توافق نامه نیز از همین منظر قابل تحلیل است. در جلسه استماع بالا، سناتور جک رید به این موضوع اشاره میکند و خانم شرمن اینگونه پاسخ میدهد.
سناتور رید: خانم شرمن، وقت خیلی کمی دارم، شاید این موضوعی که مطرح میکنم، موضوع پراهمیتی باشد، اما در مورد این مسئله از توافق اولیه، هیچ چیزی – هیچ پیشنهادی در باره برنامهی نظامی آنها، بهخصوص در اطراف پارچین وجود ندارد. میتوانید خیلی سریع به ما بگویید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
خانم شرمن: در واقع، سه بخش در توافقنامه وجود دارد که از احتمال جنبههای نظامی برنامه ایران صحبت میکند.
در پاراگراف اول، که در باره داشتن توافق جامع است، به تمام نگرانیهای باقیمانده توجه شده است، که اشارهای است به ابعاد نظامی احتمالی آنها.
این پاراگراف در باره نیاز به در نظر گرفتن عملکردهای گذشته و حال سخن میگوید که از اصطلاحات آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ابعاد نظامی احتمالی، از جمله پارچین است.
این توافقنامه همچنین میگوید که باید به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد قبل از توافق جامع توجه شود و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بهطور خاص به قابلیت موشکهای بالستیک آنها توجه دارد.
بنابراین ما گفتگویی مستقیم با ایران در مورد تمام این مسائل داشتهایم. آنها معنی کلمات توافقنامه را کاملا درک میکنند. و ما قصد داریم از تلاشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای مقابله با ابعاد نظامی احتمالی، از جمله پارچین حمایت کنیم.
: I've got very little time left and, Secretary Sherman, this might be too big a topic, but in the issue of the preliminary agreement, there was no -- there was suggestions about their military programs, particularly around Parchin.
Can you very quickly sort of give us -- very quickly give us a sense of where we are then?
SHERMAN: Actually, there are three places in the agreement that speak to the possible military dimensions of Iran's program.
In the first paragraph, it talks about having the comprehensive agreement address all remaining concerns. That is a reference to their possible military dimensions.
It talks about the need to address past and present practices, which is the IAEA terminology for possible military dimensions, including Parchin.
The agreement also says that the U.N. Security Council's resolutions must be addressed before comprehensive agreement is agreed to and the U.N. Security Council resolution specifically addressed their ballistic missile capability.
So we have had very direct conversations with Iran about all of these. They understand completely the meaning of the words in this agreement. And we intend to support the IAEA in its efforts to deal with possible military dimensions, including Parchin.
نکات مثبت توافق نامه ژنو
نکات مثبت مذاکرات ژنو در چهار بخش کلی خلاصه میشود:
1. با امضای این توافقنامه، جایگاه ایران در حوزه دیپلماسی عمومی برای مخاطب غربی ارتقا پیدا کرده است. تا قبل از این توافق، تصویر عمومی ایران در رسانههای غربی، تصویری غیرقابل انعطاف و خصمانه بود که با مذاکره و تفاهم میانهای ندارد. اما این تصویر با پیشرفت مذاکرات کمرنگتر و به واکنشی علیه "ایرانهراسی" که حاصل تلاش رسانههای بیگانه بود، تبدیل شد. با برقراری این ارتباط، مردم این کشورها نیز دریافتند می توان با ایران گفتگو کرد و به توافق رسید.
2. منزوی شدن بنجامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی یکی دیگر از نکات مثبت این توافق است. درحقیقت، تلاش رژیم صهیونیستی و لابی آن برای منزوی کردن ایران جواب معکوس داشته است، بهطوری که نزدیکترین همپیمان این رژیم نیز در رابطه با نوع برخورد با ایران از نظر روش با این رژیم اختلاف دارد. البته همانطور که اشاره شد، این اختلاف در حوزه روشها است و نه در حوزه اهداف. نتانیاهو معتقد است که ایران نباید هیچگونه توانمندی هستهای داشته باشد، در حالیکه اوباما استدلال میکند، از آنجاکه توانمندی هستهای در ایران بومی شده است، بهترین گزینه، مدیریت این توانمندی توسط آمریکا است. اختلاف بین تیم اوباما و نمایندگان مرتبط با لابی اسراییل در کنگره نیز از این زاویه قابل بررسی است. دولت اوباما معتقد است با توجه به توافق ژنو اعمال تحریمهای جدید هستهای نسبت به ایران این توافق را به خطر میاندازد. به این دلیل در روزهای اخیر مقامات دولت اوباما سعی کردهاند از تصویب تحریمهای جدید هستهای در کنگره جلوگیری کنند. از سوی دیگر نمایندگان مرتبط با لابی اسراییل در کنگره معتقدند با افزایش بیش از پیش تحریمها، امکان تسلیم کامل ایران وجود دارد و به این دلیل خواهان افزایش تحریمها هستند. البته به نظر میرسد در حال حاضر تیم اوباما موفق بوده است تا از تصویب تحریمهای جدید هستهای جلوگیری کند.
3. مذاکرات ژنو فرصت ایجاد اختلاف در میان اعضای 1+5 را تقویت میکند. در جلسة استماع کمیسیون امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ 19 آذر 1392 (10 دسامبر 2013)، جان کری دقیقاً به این نکته اشاره میکند. به گفته وی برخی از اعضای 1+5 در ژنو، با شرایط بسیار راحتتری آمادة توافق با ایران بودند و امتیازهای گرفته شده از ایران در این توافقنامه نیز حاصل تلاش آمریکا بوده است. به همین دلیل، امکان استفاده از اختلاف موجود در مجموعه 1+5 وجود دارد. کری در این جلسه اذعان میدارد تصویب تحریمهای جدید خود مانعی برای اجماع بین اعضای 1+5 است و این اختلاف موجب هدایت روسیه، چین و برخی از کشورهای اروپایی گروه 1+5 به سوی تعاملات اقتصادی با ایران، خارج از چارچوب توافقنامه ژنو خواهد شد.
4. آخرین نکته مثبت این توافقنامه از دیدگاه نگارنده، پذیرش ضمنی غنیسازی در ایران در سطح 5% و در طی شش ماه آینده است. برخلاف موضعگیریهای ده ساله اخیر آمریکا مبنی بر عدم داشتن هر گونه حق غنیسازی، صدور این مجوز شش ماه، گامی رو به جلو تلقی میشود، و این موفقیت حاصل مقاومت رهبری، مردم و دولتهای پیشین است. در جلسه استماع 19 آذرماه 1392 نیز، از جان کری سؤال میشود: چرا آمریکا بر خلاف موضعگیری سابق در حوزه غنیسازی، با غنیسازی 5% در ایران به طور ضمنی موافقت کرده است؟ وی پاسخ میدهد، امکان تکرار رویه گذشته مبنی بر منع کامل غنیسازی در ایران، دیگر عملی نیست. البته همانطور که پیش از این ذکر شد، حق غنیسازی ایران در گام نهایی توافقنامه مشروط به نظر مثبت دولت آمریکا شده است.
نتیجه گیری
لغو تحریمهای هستهای در گام نهایی منهای برداشته شدن تحریمهای بانکی و نفتی کنگره گشایش چندانی در وضعیت اقتصادی جامعه ایجاد نخواهد کرد. این انتظار وجود داشت که در قبال امتیاز مهمی که در رابطه با مشروط شدن حق غنیسازی کشور به طرف مقابل داده شده، دستکم باید تحریمهای اصلی نفتی و بانکی در گام نهایی برداشته میشد. جدای از موضوع هستهای به نظر میرسد مقامات آمریکایی علاقهمندند توافق ژنو اولین قدم در تغییر ماهیت دولت ایران باشد. این نکتهای است که تاماس فریدمن، سرمقالهنویس روزنامه نیویورک تایمز، در سرمقاله این روزنامه در تاریخ 2 آذرماه 1392 (23 نوامبر 2013) به آن اشاره میکند.
اگر ما بتوانیم یک معامله هستهای بی عیب و نقص با ایران داشته باشیم که همزمان راه ایران را برای بازگشت به اقتصاد جهانی باز کند، مقامات دولت آمریکا امیدوارند گروههای ذینفع من جمله بازیگرانی که خواهان تعامل با امریکا و غرب هستند در داخل ایران قدرت بگیرند و شروع به تغییر ماهیت رژیم کنند.[5]
we can get an airtight nuclear deal that also opens the way for Iran’s reintegration into the global economy, American officials hope that different interest groups — including more stakeholders in engagement with the U.S. and the West — will be empowered inside Iran and start to change the character of the regime.
در جلسه استماع 21 آذر کمیسیون بانکداری سنای آمریکا دیوید کوهن، معاون وزارت خزانهداری این کشور که همراه وندی شرمن به این جلسه دعوت شده به موضوع استفاده از فشارهای مردمی برای تغییر سیاستهای دولت ایران نیز اشاره میکند:
کوهن: اولین گام "طرح اقدام مشترک" شرایط اقتصادی ایران را بهبود نمیبخشد، اما مردم ایران با شور و هیجان از آن استقبال کردند، چرا که به اعتقاد من نگاه مردم ایران به این مسئله، از منظر نشانهای از پتانسیل بهبود اقتصادی است که در پیش رو دارند. بنابراین صادقانه بگویم تصور میکنم چنانچه در طی شش ماه آینده، با توجه به آنچه که مردم ایران از فحوای "طرح اقدام مشترک" دریافتهاند، چنانچه دولت ایران به طور جدی در مورد برنامه هستهای وارد مذاکره شود تا تحریمهای واقعی را بردارند، با توجه به پتانسیل موجود، دولت با اعمال فشار مضاعف مردم روبرو خواهد بود، فشار آنهم از نوعی که شاهد آن بودیم که منجر به انتخاب روحانی شد، فشار اضافی برای سوق دادن دولت ایران به سمت انجام کاری که برای توجه به نگرانیهای ما لازم است .
: This initial first step joint plan of action will not improve the economic conditions in Iran. But it was greeted with excitement among the people of Iran because I think they saw this as showing the potential, the prospect for economic improvement down the road.
So frankly I think this next 6 months, as the Iranian people see through this joint plan of action that there is the potential if their government negotiates in a serious fashion about the nuclear program to get real sanctions relief, can create additional internal pressure of the kind that we saw that led to the election of Rouhani, additional pressure to push their government to do what's necessary to address the concerns.
به نظر میرسد گره زدن معیشت مردم به موفقیت در مذاکرات هستهای بازی در زمین آقای کوهن است.
[1] [External Link Removed for Guests]
[2] [External Link Removed for Guests]
[3] [External Link Removed for Guests]
[4] [External Link Removed for Guests]
[5] New York Times, 23 November 2013,
[External Link Removed for Guests]
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
-
- پست: 594
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۳:۳۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3170 بار
- سپاسهای دریافتی: 4864 بار
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
کارشناس و تحلیلگر آلمانی در گفتوگو با مشرق:
توافق ژنو دروازه جاسوسی از ایران است/ دستاوردهای هستهاي ايران با این توافق از دست رفت/ آلمان سودی از اين توافق نبرد
بزرگترین مشکلِ سیاستِ سازش ایران اینجاست که اولاً بهاشتباه، در تبلیغات انتخاباتی قولهایی داده شد که بر اساس توافق با قدرتهایی است که ماهیتاً با ایران دشمنند بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه میدادند و صبر میکردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید.
گروه بینالملل مشرق - کریستوف هورستل (Christoph Hörstel) مشاور دولتی و تجاری ساکن شهر پوستدام آلمان در نزدیکی برلین است. هورستل از رهبران مخالفان در آلمان بشمار می آید. وی در سال 2006 تلاش کرد به دولت تازه منتخب حماس کمک کند. اما از آن پس دولت آلمان راههای ورود وی به سیاست را بست. به گفته آقای هورستل، مقامات دولت آلمان و کمپانیها، سفارتخانهها و دولتهای خارجی از استخدام او و یا حتی تماس و مشاوره گرفتن نهی شدهاند.
با این سیاستمدار و محقق آلمانی درباره توافق ایران و شش کشور در ژنو گفتوگویی انجام دادیم. به اعتقاد آقای هورستل، ایران در توافق ژنو چندان دست پر بیرون نیامده است و راهی که آمریکا آغاز کرده، تا توقف کامل برنامه هستهای ایران ادامه خواهد داشت. وی به عنوان یک کارشناس سیاسی آلمانی معتقد آلمان در این توافقنامه برخلاف 5 کشور دیگر، هیچ دستاوردی نداشته است.
- امتیازاتی که ایران میدهد فرصت بینظیری برای جاسوسی وسیع غرب ایجاد میکند
- ایران راستیآزمایی بیحد و مرزی را به طرف مقابل داده است
- ایران دستاوردهایی را که با تلاش و هزینه بسیار به دست آورده، در این توافق از دست میدهد
- افشای اطلاعات تأسیسات هستهای ایران، فرصت خرابکاری را فراهم میکند
- در انپیتی چنین تعهداتی برای ایران وجود ندارد
- این توافق آغازی است بر از بین بردن کامل برنامه هستهای ایران
- توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض علیه ایران
- ایران در شرایطی این پیروزی را تقدیم آمریکا کرد که این کشور در همهجا شکست خورده است
- تمرکز سیاست خارجی ایران باید بر رابطه با دوستان خود ازجمله چین و روسیه باشد
- آمریکا و ناتو هنوز ایده جنگ با ایران را بطور کامل کنار نگذاشتهاند
- تنها فایده توافق ژنو تغییر وجهه ایران در جهان است
- ایران در نظر کشورهای غربی دیگر "منزوی" نیست
- آلمان هیچ دستاوردی در توافق ژنو نداشت
- آمریکا در جریان هستهایشدن پاکستان قرار داشت اما از آن جلوگیری نکرد
مشرق: تفسیر شما به عنوان یک خبرنگار و سیاستمدار آلمانی از توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 چیست آیا این توافق یک پیروزی تاریخی برای ایران محسوب میشود؟
کریستوف هورستل: پیروزی تاریخی؟ بهتر است بگویم یک شکست تاریخی برای ایران بود. دستکم آمریکا در صحبت با لابی صهیونیستی که جز نابودی ایران چیزی نمیخواهد، اینگونه میگوید. و به نظر میرسد همینطور هم باشد: این «معامله» موقت شش ماهه هزینه زیادی برای ایران خواهد داشت. غربیها برای رسیدن به این توافق ظاهراً نیازی به تغییر دولت در ایران نداشتند و تنها کافی بود حس «اطاعت» در مقامات این کشور ایجاد شود. برخی تحلیلگران هم معتقدند منافع اقتصادی برخی اشخاص و گروهها در داخل ایران، میتواند عامل تن دادن دولت به این توافق باشد.
اولاً، ایران تقریباً حق بیحد و مرز «راستیآزمایی» به طرف مقابل داده که به معنای شکست بزرگی در حق حاکمیت ایران و پیروزی بزرگی برای کنترل آمریکا [بر این کشور و منطقه] است. دوماً، امتیازات هستهای که میپردازد حتی نیمی از امتیازاتی نیست که از غرب میگیرد.
امتیازاتی که ایران میدهد باعث میشود تا طرف مقابل بتواند جاسوسی وسیعی درباره تواناییهای فنی این کشور انجام دهد، که با توجه به تهدیدهای کنونی به جنگ، برای منافع دفاعی ایران مخرب است. آمریکا در گذشته هم بارها فشار آورده بود تا بتواند تأسیسات نظامی ایران را تحت نظر بگیرد، در حالی که این تأسیسات هیچ رابطه مشهودی با برنامه هستهای این کشور ندارند. در دولت آقای احمدینژاد این امتیازها یکییکی و بعد از مذاکرات بسیار به طرف غربی اعطا میشد؛ اما اکنون یکجا و احتمالاً به عنوان یک قانون دائمی به غرب واگذار شده است.
حق نظارت بر مکانهایی که تدارکات و ماشینهای هستهای، از جمله سانتریفیوژها را تولید و مونتاژ میکنند به علاوه افشای جزئیات برنامه هستهای به این معناست که فرصتهای زیادی برای خرابکاری یا حتی نابود کردن این قطعات به طرف مقابل داده شده است؛ به خصوص با توجه به تاریخ دخالتهای آمریکا در ایران، از جمله تهدید و اجبار و اخاذی از یک خانواده سوئیسی با هدف وارد کردن مواد مخرب به ایران.
ایران دارد دستاوردهایی که را که با تلاش و هزینه فوقالعاده به دست آورده، در قالب این توافقنامه از دست میدهد، در حالی که انپیتی به هیچ عنوان چنین اجبارهایی را علیه ایران نخواسته است. روزنامه آسیا تایمز مفاد توافقنامه را اینگونه مینویسد: «محدود کردن غنیسازی به 3 تا 5 درصد، در مقایسه با 20 درصد کنونی؛ خنثی کردن ذخیره سوخت 20 درصد برای جلوگیری از غنیسازی بیشتر؛ عدم استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته IR-M2 برای غنیسازی؛ فعال نکردن رآکتور آب سنگین اراک.» یعنی نه تنها توقف برنامه هستهای ایران بلکه به عقب بردن آن. مطمئن باشید این آغازی است برای از بین بردن کامل برنامه هستهای ایران، در شرایطی که اسرائیل برنامه خود را ادامه میدهد، و هیچ مخالفتی هم با برنامه هستهای هند نمیشود.
توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض قائل شدن در برابر ایران. به یک دلیل بسیار ساده: چون آمریکا میخواهد. هیچ قرارداد بینالمللی به رسمیتشناخته شدهای ایران را مجبور به اعطای این امتیازات نمیکند. به علاوه، در مقابل چه چیزی نصیب ایران میشود؟ آزاد کردن تنها 7 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار ایران در بانکهای خارجی. این مبلغ انعام است، پول واقعی نیست. تقریباً همه تحریمهای دیگر سر جای خود هستند. دور جدیدی از تحریمها هم در راه است، چون اوباما نمیتواند جلوی تصویب آنها در کنگره را بگیرد.
اما بزرگترین مشکل، سیاست «سازش» ایران این جاست که اولاً، به اشتباه در تبلیغات انتخاباتی قولهایی داده شده است که بر اساس توافق با قدرتهایی است که ماهیتاً با ایران دشمن هستند. بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه میدادند و صبر میکردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید. دوماً، پس از نشستن بر مسند ریاستجمهوری به اشتباه خود را مشتاق نشان داد که به «هر» توافقی دست پیدا کند، بنابراین آمریکا و متحدانش را تشویق کرد تا هر چه میتوانند امتیازات بیشتری طلب کنند. و سوماً، متأسفانه در شرایطی آن همه امتیاز داد که آمریکا در همه جای دیگر دنیا دارد شکست میخورد: افغانستان، جزایر دیائویو چین، اختلافات ارزی با ژاپن و کره جنوبی که از سال گذشته هر دو از یوان چین استفاده میکنند، سوریه که روسیه در آخرین لحظات آبروی آمریکا را خرید.
بنابراین حتی یک دلیل هم وجود ندارد که ایران یکباره حاضر به تسلیم شود. البته این اتفاق در گذشته آقای روحانی هم افتاده است. به هر حال، اگرچه این بار نتوانست توافق رهبر ایران را برای بستن کامل برنامه هستهای جلب کند، اما تا همین جا هم بیش از حد امتیاز داده است.
اینها همه در شرایطی است که ایران تعمداً از صحبت با افرادی خودداری میکند که 80 تا 90 درصد ملتهای غربی را تشکیل میدهند و با هر گونه جنگی، از جمله جنگ بر ضد ایران، مخالف هستند؛ و همچنین گفتوگو با روؤسای مخالفان در این کشورها با بیاعتنایی به کنفرانسهایی مثل «افق نو» و آسیب زدن به جشنواره فیلم عمار.
دولت آقای روحانی باید هر چه سریعتر دو گام مهم را بردارد: اول، ایران باید با دوستان خارجی خود رابطه برقرار کند. دوم، از قدرت مردم استفاده کند، به جوانان بیکار توانایی و انگیزه بدهد تا با نیروی خود به کشور خدمت کنند. بیکاری در ایران به هیچ وجه توجیهپذیر نیست.
و اما نکته آخر: هر چه هم که برخوردها در نیویورک و ژنو دوستانه باشد، آمریکا و ناتو هنوز نظریه جنگ علیه ایران را به طور کامل کنار نگذاشتهاند. عاقلانه نیست که فراموش کنیم روند مذاکرات نباید به آمریکا و ناتو کمک کند و آنها را قادر سازد بر سیاستهای ایران کنترل پیدا کنند. به علاوه باید به صراحت بگوید که جنگطلبان در طرف مقابل میز مذاکره نشستهاند و هیچ مشروعیتی برای حضور در این مذاکرات و اخاذی از ایران ندارند.
مشرق: دولت جدید ایران به دنبال توافق با کشورها و دولتهایی است که در طول تاریخ بیشترین دشمنی را با جمهوری اسلامی و مردمش داشتهاند. به نظر شما امید داشتن به کمک کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس چقدر میتواند واقعبینانه باشد؟
کریستوف هورستل: ایران دچار اشتباه بزرگی در سیاست خارجی خود شده است. باید بر آن کشورهایی تمرکز کند که دوستش هستند: روسیه، چین، دوستان دیگرش، و اعضای جنبش غیر متعهدها که ایران اکنون رئیس آن است.
آمریکا میخواهد بر همه دنیا مسلط شود. بنده هم با عنوان «یک استراتژی بینالمللی جدید اروپایی» در سال 2009 به این مطلب اشاره و تأکید کردهام که اروپا باید روابط خود با آمریکا را کاهش دهد و بیشتر بر روسیه و کشورهای اسلامی در اطراف این قاره از جمله ایران تمرکز کند.
بخشی از این سیاست جدید باید اتحاد علیه ناتو برای تشکیل توازن جدید بینالمللی بوده و هست. این سیاست تنها استراتژی موجود برای رسیدن به توازن مورد نیاز است تا از افزایش احتمال بروز جنگهای بیشتر جلوگیری شود. البته برخورد با آمریکا و ناتو نیاز به دقت نظر بسیار زیادی دارد؛ اما تأکید باید روی حفظ استقلال و رشد همکاریها باشد تا روابط دوستانه گسترش پیدا کند، نه اینکه دشمنی و جنگطلبی قانون روابط بین طرفین باشد. بگذارید غرب برای پیروزی در مقابل ایران تلاش زیادی کند، مثل وضعیت کنونی اوکراین البته در موضعی بسیار ضعیفتر. این کشور کوچک اروپایی دارد به همه یاد میدهد چگونه باید در مقابل فشار غرب ایستادگی کرد.
مشرق: آمریکا و دو متحد اصلیش انگلیس و فرانسه میگوید جامعه جهانی درباره ایران نگران است، و برخی درون ایران هم همین صحبتها را تکرار میکنند. از نظر شما تعریف این «جامعه بینالمللی» چیست؟ مشکل اصلی درباره ایران چیست ؟
کریستوف هورستل: ایران باید جامعه جهانی را از نظر استراتژیکی به کشورهای مختلف تقسیم کند؛ بر اساس آمادگی برقراری روابط دوستانه، فواید روابط تجاری، توان بالقوه، و آمادگی این کشور برای برقراری دیپلماسی عمومی با این کشورها. روسیه، چین، و اعضای جنبش غیر متعهدها از مهمترین این کشورها هستند. ذکر نام بقیه کشورها در اینجا لازم نیست. اما اگر جامعه جهانی را در قالب نهادهای ملی تعریف کنیم، با این مسئله برخورد بسیار بد و اشتباهی کردهایم. جریانی از آگاهی بینالمللی در حال شکل گرفتن و تشدید روزافزون است که افقهای جدیدی را در فرصتهای بینالمللی ایجاد میکند:
· این جریان انقلابی فرهنگی در فیسبوک ایجاد کرد. مردم نماد یک قلب را میگذاشتند و مینوشتند من ایران را دوست دارم. چرا دولت ایران توجهی به این جریان نکرد؟
· جریان فوق همچنین شامل مذاکرات آزاد در اینباره بود و هست که نتانیاهو رئیس «دیوانه» اسرائیل، با تماسهایش با روؤسایجمهور فرانسه و آمریکا، آنها را در مذاکرات سرد میکرد. آیا دولت ایران راهی نداشت که از این اشتباهات بزرگ جنگطلبان در سیاست خارجیشان به سود خود استفاده کند؟
· ایران درباره جنگی که از سال 1979 تا کنون زیر میز مذاکره علیه این کشور در جریان است، هیچ صحبتی نمیکند: کشتار، جنگ تروریستی (از طریق گروه جندالله)، مسلح کردن کردها، انواع عملیات نیروهای ویژه، اخیراً ترور دانشمندان هستهای، ارتباطات هدفدار با ایرانیان ساکن خارج از این کشور، و به گزارش آسیا تایمز، تأمین میلیونها دلار بودجه برای حمایت از عملیاتهای ویژه با هدف «تغییر رژیم از داخل».
· آمریکا، اروپا و ناتو در سیاست خارجی خود در همه جای دنیا اشتباهات بزرگی دارند: شکست در جنگهای مجرمانه و بحرانزا، آزاد کردن قدرت «السیاده» (همکاری سیا با القاعده)، ورشکستگی کشورها، و همچنین رسوایی وحشتناک آژانس امنیت ملی آمریکا. چرا ایران تابستان گذشته کمپین تبلیغات توریستی برگزار نکرد؟
مشکلی که درباره ایران وجود دارد این است: ببخشید که اینقدر راحت میگویم، اما وزارت امور خارجهای مملو از پرسنل ناکارآمد است. این تجربه شخصی خود من است. سفیرانی که حقوق بسیار بالا دارند، بیشتر به تجارت خود میاندیشند تا مصالح کشورشان. کارکنان بیانگیزه این سفارتخانههای ایران نمیتوانند مدیریت امور را به دست بگیرند.
زمانی که یک مسئول رسانهای عوض میشود، به نفر بعدی گزارش کار نمیدهد. ژورنالیستها باید درباره هر فرد تازهای از ابتدا تحقیق کنند، که هم خستهکننده است، هم غیر ضروری و هم افراد را بیانگیزه میکند. تقریباً همه افراد درباره شیوه برخورد با رسانهها بیتجربه هستند؛ در حالی که رسانههای غربی مثل ارتشی علیه ایران میجنگند. البته ژورنالیستهای زیادی آماده هستند تا کار خود را صادقانه انجام دهند و باید به آنها فرصتهای لازم داده شود. خود من تا به حال با چهار سفیر ایرانی برخورد داشتهام که هیچکدام اینگونه رفتار نکردهاند و یا پاسخهای غیرمؤدبانه به من دادهاند و یا اصلاً از پاسخ دادن خودداری کردهاند.
دوست دارم یک «کلوپ طرفداران ایران» با نام سازمان دوستی آلمان-ایران تأسیس کنم. وبسایت را تهیه کردهایم، لوگوی فوقالعاده زیبایی هم طراحی کردهایم؛ اما چهار سال است سفارت ایران با ما همکاری نمیکند.
منبع بزرگی از قدرت در کشورهای غربی، و حتی در اسرائیل، مردم هستند که 80 تا 90 درصدشان از جنگ فراری هستند و آرزو دارند کشورشان با ایران رابطه صلحآمیز داشته باشد؛ اما هیچکس نیست که این آرزوها را محقق کند. ایران هیچ اقدامی نمیکند و سفارتهای غربی هم که مسلماً در این زمینه قدمی برنمیدارند.
دولت ایران میتواند در عرصه بینالمللی بسیار فعالتر باشد و سرمایهگذاری مالی بیشتری کند تا تصاویر زیبایی از این کشور فوقالعاده را به نمایش بگذارد. نتیجه آن هم درک بیشتر دیدگاههای سیاسی جمهوری اسلامی خواهد بود. برخی تحلیلگران میتوانند از کمپینهای تبلیغاتی منافع امنیتی استخراج کنند، و این سیاست بسیار خوبی هم هست.
مشکل ایران عدم برخورداری از پرسنلی است که بتوانند اینگونه کمپینها را حرفهای مدیریت کنند. این تلاشها باید یکپارچه باشد، مثلاً ترکیبی از نیروهای فعال مردمی، تبلیغات رسانهای و فعالیتهای روابط عمومی. در عوض آنچه در ایران مشاهده میکنیم، اشتباه و عدم درک شیوههای عملکرد جوامع غربی و رسانههای آنها است.
مشرق: به نظر شما به نفع ایران نیست که مستقیماً با مردم دنیا گفتوگو و توافق کند؟
کریستوف هورستل: وقتی وقایعی که اهمیت زیادی ندارند توسط رسانههای غربی بزرگنمایی میشوند، مسلم است هر کشوری نتواند با ملتهای فریبخورده و بیاطلاع غربی صحبت کند، شکست میخورد و کسانی که اینگونه روابط را بیاموزند پیروز خواهند شد.
خود من هر چه از دستم برمیآمده انجام دادهام تا دولت سوریه را به استفاده از این روش تشویق کنم، اما نهایتاً به این نتیجه رسیدم که هیچکس نیست که بتوانم در اینباره با تو صحبت کنم؛ صرفاً به دلیل کمبود پرسنل آموزشدیده. درون ایران افرادی هستند که بتوان با آنها صحبت کرد؛ اما دولت همیشه از برداشتن قدمهای ضروری خودداری میکند؛ مسئله به ضعف اخلاق کاری و بیمیلی به برداشتن گامهای بیسابقه برمیگردد.
ایران سازمانهای مدنی غیر رسمی یا نیمهرسمی بسیاری دارد. با توجه به مدیریت صحیح در تهران، آن دسته از این سازمانها که به درستی انتخاب شده باشند، میتوانند تحت کنترل شدید استراتژیک و با بررسی روشها، با احتمال موفقیت بالا در غرب به دنبال شریک بگردند. اکنون بهترین زمان برای اتخاذ این سیاستهای جدید است، زیرا:
· اگر توافق ژنو یک فایده داشته باشد، همین است که ایران از طریق توافق با دولتها اکنون میتواند با مردم کشورهای دیگر ارتباط برقرار کند.
· ایران در چشم دوستان محافظهکار دولتهای غربی «دیگر منزوی نیست.» دیدگاه غالب در غرب اکنون این است که میتوان با ایران حرف زد.
· برگزاری کنفرانسهای مختلف درباره فرصتهای تجاری در ایران بعد از لغو تحریمها به یکی از موضوعات اولویتدار در پاییز و زمستان امسال در پایتختهای غربی و محافل تجاری تبدیل شده است.
· اگر مقامات ایران میخواهند خود را برای موضعی قویتر در دور بعدی مذاکرات با 1+5 آماده کنند، باید زمینه را برای برقراری ارتباط قویتر و بهتر با کشورهای غربی آماده کنند.
اگر ایران این سیاستها را اعمال کند، در دور بعدی مذاکرات میتواند با از دست دادن امتیازات بسیار کمتر، موفقیت بسیار بزرگتری کسب کند.
مشرق: شما خودتان ژورنالیست هستید. به نظر شما بهانه غرب و ابراز نگرانی از برنامه هستهای ایران چقدر با واقعیتهای برنامه هستهای ایران منطبق است؟ غرب چه تاکتیکهایی را برای تخریب تصویر ایران به کار میگیرد و ایران برای اصلاح این تصویر چه اقداماتی میتواند بکند؟
کریستوف هورستل: همانطور که در سخنرانیها، کنفرانسها و مصاحبههای خود و همچنین در گفتوگو با همکارانم در صدا و سیمای ایران صراحتاً گفتهام، تمام داستان «بمب هستهای» صرفاً یک فریب است. قدرتهای مخالف ایران از گذشته به دنبال ماجرایی بودهاند تا ایران را منزوی و ترس را در ذهن مردم از همه جا بیخبر خود نهادینه کنند.
آمریکا از سال 1975 تا کنون درباره تجارت بینالمللی هستهای پاکستان اطلاع کامل داشته، اما از همان ابتدا تصمیم گرفته تا کاری به این کشور نداشته باشد. اولاً، به این دلیل که برای مقابله با پتانسیل شوروی در افغانستان به پاکستان نیاز داشت، و دوماً، چون تنها کشورهایی با پاکستان وارد معامله میشدند که توانایی مالی آن را داشتند. بنابراین آمریکا میتوانست به راحتی این کشورها را مجازات و از آنها بهرهکشی کند. لیبی و ایران اولین کشورهایی بودند که در این دام آمریکا گرفتار شدند. لیبی از نظر فنی توان استفاده از بسته هستهای یک میلیارد دلاری را نداشت که از آقای «عبدالقدیرخان» پاکستانی خریده بود اما ایران یک برنامه هستهای کامل و موفق بر اساس آن ساخت.
همانطور که ژورنالیستهای غربی میگویند سیا، آژانس اطلاعات آلمان و دیگران کاملاً از مأموران خرید دولت پاکستان در بازارهای هستهای غرب حفاظت کردهاند. به گفته دو منبع کاملاً قابل اعتماد در روزنامه گاردین، سیا تا آنجا پیش رفت که از اقدام افبیآی در دستگیری مأمورین پاکستان هنگام خرید در آمریکا جلوگیری کرد. نه حتی یک بار!
همه رؤسایجمهور آمریکا هم از سال 1975 درباره پیشرفتهای هستهای پاکستان به کنگره دروغ گفتهاند. آن مأمور سیا هم که این فریبکاری را افشا کرد، زندگی خود و خانوادهاش را از هم پاشید؛ اکنون با یک لپتاپ و گوشی قدیمی در یک خانه تریلری زندگی میکند. خود من چندین بار با او صحبت کردهام. صراحتاً انکار میکند که سرنوشت شومش بخشی از نقشه بزرگتر واشینگتن بوده برای اشاعه ترس و بدنام کردن ایران و لیبی، به خاطر معاملات هستهای که خود آمریکا مخفیانه از آنها حمایت کرده بود. همین اتفاق برای ژورنالیستهای غربی هم افتاد که تمام ماجرا را افشا کردند.
این شیوه عادی ژورنالیستهای غربی است: دقیقاً به همان اندازه اطلاعات منتشر میکنند که اجازه دارند. به ندرت تمام ماجرا را گزارش میکنند. نظام غربی «آخرین خط دفاع» را معین میکند؛ هرکس از این خط عبور کند همه چیزش را از دست میدهد. اینجا است که وظیفه من آغاز میشود.
هدف کمپین اشاعه ترس و بدنام کردن ایران چیست؟ هدف این است که یک «منطقه تجارت ممنوع» علیه ایران تعیین شود. یعنی نظاره میکنند که چگونه ایران همه فعالیتهای اقتصادی خود را در برنامه هستهای خلاصه میکند؛ و تا آخرین لحظه صبر میکنند، که ایران دیگر راهی برای تغییر رویه نداشته باشد و به این نتیجه برسد که توقف سرمایهگذاری هستهای رفاه مردم این کشور را به شدت تهدید خواهد کرد. آن زمان است که آمریکا با فشار، تهدید و اخاذی از کشورهای دیگر آنها را مجبور به حمایت از تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران میکند. بنابراین یک بنبست ایجاد میشود: اگر ایران بخواهد طبق حقوق خود برنامه هستهای مشروع را دنبال کند، قربانی اقداماتی میشود که آمریکا و متحدانش صلاح میدانند. اگر هم نخواهد برنامه هستهایش را دنبال کند با خطر سقوط اقتصادی مواجه میشود.
این سیاستها مثل همه سیاستهای دیگر غربی، از حمایت قوی برخوردار نیستند. ملتها در غرب از این سیاستهای پشتیبانی نمیکنند؛ و اگرچه دولتهای فاسدشان آنها را فریب میدهند؛ اما متوجه میشوند که یک جای کار میلنگد. به همین دلیل بیتوجهی به دیپلماسی عمومی در این مقطع تاریخی اشتباه بزرگ دیگری از جانب ایران است که ممکن است پیامدهای مخربی داشته باشد.
مشرق: آلمان در پیروی از سیاستهای آمریکا در قبال ایران چه منافعی به دست میآورد و چه امتیازاتی از دست میدهد؟
کریستوف هورستل: مردم آلمان قلباً و ماهیتاً دوست ایران هستند؛ بخش تجاری آلمان هم به شدت طرفدار همکاری با ایران است. متأسفانه صدراعظم ما خانمی است که تحسین واشینگتن را نسبت به منافع ملی آلمان در اولویت قرار میدهد. خود من علناً او را به «خیانت بزرگ» متهم و سخنان او درباره حمایت بیقید و شرط از «امنیت» اسرائیل را نقل قول کردهام؛ که خانم صدراعظم آن را تا حد بسیار اعلای «دکترین ملی آلمان» هم بالا برده است، بدون آنکه نگاهی کرده باشد که قانون اساسی و سوگند رسمی وی چه وظایفی را از صدراعظم آلمان خواسته است. این نوع سیاست تا میلیاردها دلار به منافع اقتصادی آلمان آسیب میزند، سیاستهای جنگطلبانه را پیش میبرد و میان مردم تفرقه میاندازد.
پاسخ درست به سؤال شما این است که آلمان هیچ منفعتی به دست نمیآورد. اما نام خانم مرکل در لیست آژانس سخنگویی «هری واکر» ثبت میشود؛ در کنار کلینتونها، چنیها، آقای شرودر آلمانی که معامله قایقهای U-Boat با اسرائیل را در آخرین روز حضور خود در مسند صدراعظمی تأیید کرد. آژانس هری واکر توسط یک صهیونیست افراطی به همین نام در سال 1946 تأسیس شد و سخنگوهای ارشد را به رویدادهای مهم اعزام میکند. ثبتنام خانم مرکل بعد از پایان دورهاش انجام میشود و قیمت قراردادهای سخنگویی او را به 100 هزار دلار به ازای هر سخنرانی میرساند. یک سخنرانی تنها! هزینههای سفر هم جدا حساب میشود.
توافق ژنو دروازه جاسوسی از ایران است/ دستاوردهای هستهاي ايران با این توافق از دست رفت/ آلمان سودی از اين توافق نبرد
بزرگترین مشکلِ سیاستِ سازش ایران اینجاست که اولاً بهاشتباه، در تبلیغات انتخاباتی قولهایی داده شد که بر اساس توافق با قدرتهایی است که ماهیتاً با ایران دشمنند بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه میدادند و صبر میکردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید.
گروه بینالملل مشرق - کریستوف هورستل (Christoph Hörstel) مشاور دولتی و تجاری ساکن شهر پوستدام آلمان در نزدیکی برلین است. هورستل از رهبران مخالفان در آلمان بشمار می آید. وی در سال 2006 تلاش کرد به دولت تازه منتخب حماس کمک کند. اما از آن پس دولت آلمان راههای ورود وی به سیاست را بست. به گفته آقای هورستل، مقامات دولت آلمان و کمپانیها، سفارتخانهها و دولتهای خارجی از استخدام او و یا حتی تماس و مشاوره گرفتن نهی شدهاند.
با این سیاستمدار و محقق آلمانی درباره توافق ایران و شش کشور در ژنو گفتوگویی انجام دادیم. به اعتقاد آقای هورستل، ایران در توافق ژنو چندان دست پر بیرون نیامده است و راهی که آمریکا آغاز کرده، تا توقف کامل برنامه هستهای ایران ادامه خواهد داشت. وی به عنوان یک کارشناس سیاسی آلمانی معتقد آلمان در این توافقنامه برخلاف 5 کشور دیگر، هیچ دستاوردی نداشته است.
- امتیازاتی که ایران میدهد فرصت بینظیری برای جاسوسی وسیع غرب ایجاد میکند
- ایران راستیآزمایی بیحد و مرزی را به طرف مقابل داده است
- ایران دستاوردهایی را که با تلاش و هزینه بسیار به دست آورده، در این توافق از دست میدهد
- افشای اطلاعات تأسیسات هستهای ایران، فرصت خرابکاری را فراهم میکند
- در انپیتی چنین تعهداتی برای ایران وجود ندارد
- این توافق آغازی است بر از بین بردن کامل برنامه هستهای ایران
- توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض علیه ایران
- ایران در شرایطی این پیروزی را تقدیم آمریکا کرد که این کشور در همهجا شکست خورده است
- تمرکز سیاست خارجی ایران باید بر رابطه با دوستان خود ازجمله چین و روسیه باشد
- آمریکا و ناتو هنوز ایده جنگ با ایران را بطور کامل کنار نگذاشتهاند
- تنها فایده توافق ژنو تغییر وجهه ایران در جهان است
- ایران در نظر کشورهای غربی دیگر "منزوی" نیست
- آلمان هیچ دستاوردی در توافق ژنو نداشت
- آمریکا در جریان هستهایشدن پاکستان قرار داشت اما از آن جلوگیری نکرد
مشرق: تفسیر شما به عنوان یک خبرنگار و سیاستمدار آلمانی از توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 چیست آیا این توافق یک پیروزی تاریخی برای ایران محسوب میشود؟
کریستوف هورستل: پیروزی تاریخی؟ بهتر است بگویم یک شکست تاریخی برای ایران بود. دستکم آمریکا در صحبت با لابی صهیونیستی که جز نابودی ایران چیزی نمیخواهد، اینگونه میگوید. و به نظر میرسد همینطور هم باشد: این «معامله» موقت شش ماهه هزینه زیادی برای ایران خواهد داشت. غربیها برای رسیدن به این توافق ظاهراً نیازی به تغییر دولت در ایران نداشتند و تنها کافی بود حس «اطاعت» در مقامات این کشور ایجاد شود. برخی تحلیلگران هم معتقدند منافع اقتصادی برخی اشخاص و گروهها در داخل ایران، میتواند عامل تن دادن دولت به این توافق باشد.
اولاً، ایران تقریباً حق بیحد و مرز «راستیآزمایی» به طرف مقابل داده که به معنای شکست بزرگی در حق حاکمیت ایران و پیروزی بزرگی برای کنترل آمریکا [بر این کشور و منطقه] است. دوماً، امتیازات هستهای که میپردازد حتی نیمی از امتیازاتی نیست که از غرب میگیرد.
امتیازاتی که ایران میدهد باعث میشود تا طرف مقابل بتواند جاسوسی وسیعی درباره تواناییهای فنی این کشور انجام دهد، که با توجه به تهدیدهای کنونی به جنگ، برای منافع دفاعی ایران مخرب است. آمریکا در گذشته هم بارها فشار آورده بود تا بتواند تأسیسات نظامی ایران را تحت نظر بگیرد، در حالی که این تأسیسات هیچ رابطه مشهودی با برنامه هستهای این کشور ندارند. در دولت آقای احمدینژاد این امتیازها یکییکی و بعد از مذاکرات بسیار به طرف غربی اعطا میشد؛ اما اکنون یکجا و احتمالاً به عنوان یک قانون دائمی به غرب واگذار شده است.
حق نظارت بر مکانهایی که تدارکات و ماشینهای هستهای، از جمله سانتریفیوژها را تولید و مونتاژ میکنند به علاوه افشای جزئیات برنامه هستهای به این معناست که فرصتهای زیادی برای خرابکاری یا حتی نابود کردن این قطعات به طرف مقابل داده شده است؛ به خصوص با توجه به تاریخ دخالتهای آمریکا در ایران، از جمله تهدید و اجبار و اخاذی از یک خانواده سوئیسی با هدف وارد کردن مواد مخرب به ایران.
ایران دارد دستاوردهایی که را که با تلاش و هزینه فوقالعاده به دست آورده، در قالب این توافقنامه از دست میدهد، در حالی که انپیتی به هیچ عنوان چنین اجبارهایی را علیه ایران نخواسته است. روزنامه آسیا تایمز مفاد توافقنامه را اینگونه مینویسد: «محدود کردن غنیسازی به 3 تا 5 درصد، در مقایسه با 20 درصد کنونی؛ خنثی کردن ذخیره سوخت 20 درصد برای جلوگیری از غنیسازی بیشتر؛ عدم استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته IR-M2 برای غنیسازی؛ فعال نکردن رآکتور آب سنگین اراک.» یعنی نه تنها توقف برنامه هستهای ایران بلکه به عقب بردن آن. مطمئن باشید این آغازی است برای از بین بردن کامل برنامه هستهای ایران، در شرایطی که اسرائیل برنامه خود را ادامه میدهد، و هیچ مخالفتی هم با برنامه هستهای هند نمیشود.
توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض قائل شدن در برابر ایران. به یک دلیل بسیار ساده: چون آمریکا میخواهد. هیچ قرارداد بینالمللی به رسمیتشناخته شدهای ایران را مجبور به اعطای این امتیازات نمیکند. به علاوه، در مقابل چه چیزی نصیب ایران میشود؟ آزاد کردن تنها 7 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار ایران در بانکهای خارجی. این مبلغ انعام است، پول واقعی نیست. تقریباً همه تحریمهای دیگر سر جای خود هستند. دور جدیدی از تحریمها هم در راه است، چون اوباما نمیتواند جلوی تصویب آنها در کنگره را بگیرد.
اما بزرگترین مشکل، سیاست «سازش» ایران این جاست که اولاً، به اشتباه در تبلیغات انتخاباتی قولهایی داده شده است که بر اساس توافق با قدرتهایی است که ماهیتاً با ایران دشمن هستند. بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه میدادند و صبر میکردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید. دوماً، پس از نشستن بر مسند ریاستجمهوری به اشتباه خود را مشتاق نشان داد که به «هر» توافقی دست پیدا کند، بنابراین آمریکا و متحدانش را تشویق کرد تا هر چه میتوانند امتیازات بیشتری طلب کنند. و سوماً، متأسفانه در شرایطی آن همه امتیاز داد که آمریکا در همه جای دیگر دنیا دارد شکست میخورد: افغانستان، جزایر دیائویو چین، اختلافات ارزی با ژاپن و کره جنوبی که از سال گذشته هر دو از یوان چین استفاده میکنند، سوریه که روسیه در آخرین لحظات آبروی آمریکا را خرید.
بنابراین حتی یک دلیل هم وجود ندارد که ایران یکباره حاضر به تسلیم شود. البته این اتفاق در گذشته آقای روحانی هم افتاده است. به هر حال، اگرچه این بار نتوانست توافق رهبر ایران را برای بستن کامل برنامه هستهای جلب کند، اما تا همین جا هم بیش از حد امتیاز داده است.
اینها همه در شرایطی است که ایران تعمداً از صحبت با افرادی خودداری میکند که 80 تا 90 درصد ملتهای غربی را تشکیل میدهند و با هر گونه جنگی، از جمله جنگ بر ضد ایران، مخالف هستند؛ و همچنین گفتوگو با روؤسای مخالفان در این کشورها با بیاعتنایی به کنفرانسهایی مثل «افق نو» و آسیب زدن به جشنواره فیلم عمار.
دولت آقای روحانی باید هر چه سریعتر دو گام مهم را بردارد: اول، ایران باید با دوستان خارجی خود رابطه برقرار کند. دوم، از قدرت مردم استفاده کند، به جوانان بیکار توانایی و انگیزه بدهد تا با نیروی خود به کشور خدمت کنند. بیکاری در ایران به هیچ وجه توجیهپذیر نیست.
و اما نکته آخر: هر چه هم که برخوردها در نیویورک و ژنو دوستانه باشد، آمریکا و ناتو هنوز نظریه جنگ علیه ایران را به طور کامل کنار نگذاشتهاند. عاقلانه نیست که فراموش کنیم روند مذاکرات نباید به آمریکا و ناتو کمک کند و آنها را قادر سازد بر سیاستهای ایران کنترل پیدا کنند. به علاوه باید به صراحت بگوید که جنگطلبان در طرف مقابل میز مذاکره نشستهاند و هیچ مشروعیتی برای حضور در این مذاکرات و اخاذی از ایران ندارند.
مشرق: دولت جدید ایران به دنبال توافق با کشورها و دولتهایی است که در طول تاریخ بیشترین دشمنی را با جمهوری اسلامی و مردمش داشتهاند. به نظر شما امید داشتن به کمک کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس چقدر میتواند واقعبینانه باشد؟
کریستوف هورستل: ایران دچار اشتباه بزرگی در سیاست خارجی خود شده است. باید بر آن کشورهایی تمرکز کند که دوستش هستند: روسیه، چین، دوستان دیگرش، و اعضای جنبش غیر متعهدها که ایران اکنون رئیس آن است.
آمریکا میخواهد بر همه دنیا مسلط شود. بنده هم با عنوان «یک استراتژی بینالمللی جدید اروپایی» در سال 2009 به این مطلب اشاره و تأکید کردهام که اروپا باید روابط خود با آمریکا را کاهش دهد و بیشتر بر روسیه و کشورهای اسلامی در اطراف این قاره از جمله ایران تمرکز کند.
بخشی از این سیاست جدید باید اتحاد علیه ناتو برای تشکیل توازن جدید بینالمللی بوده و هست. این سیاست تنها استراتژی موجود برای رسیدن به توازن مورد نیاز است تا از افزایش احتمال بروز جنگهای بیشتر جلوگیری شود. البته برخورد با آمریکا و ناتو نیاز به دقت نظر بسیار زیادی دارد؛ اما تأکید باید روی حفظ استقلال و رشد همکاریها باشد تا روابط دوستانه گسترش پیدا کند، نه اینکه دشمنی و جنگطلبی قانون روابط بین طرفین باشد. بگذارید غرب برای پیروزی در مقابل ایران تلاش زیادی کند، مثل وضعیت کنونی اوکراین البته در موضعی بسیار ضعیفتر. این کشور کوچک اروپایی دارد به همه یاد میدهد چگونه باید در مقابل فشار غرب ایستادگی کرد.
مشرق: آمریکا و دو متحد اصلیش انگلیس و فرانسه میگوید جامعه جهانی درباره ایران نگران است، و برخی درون ایران هم همین صحبتها را تکرار میکنند. از نظر شما تعریف این «جامعه بینالمللی» چیست؟ مشکل اصلی درباره ایران چیست ؟
کریستوف هورستل: ایران باید جامعه جهانی را از نظر استراتژیکی به کشورهای مختلف تقسیم کند؛ بر اساس آمادگی برقراری روابط دوستانه، فواید روابط تجاری، توان بالقوه، و آمادگی این کشور برای برقراری دیپلماسی عمومی با این کشورها. روسیه، چین، و اعضای جنبش غیر متعهدها از مهمترین این کشورها هستند. ذکر نام بقیه کشورها در اینجا لازم نیست. اما اگر جامعه جهانی را در قالب نهادهای ملی تعریف کنیم، با این مسئله برخورد بسیار بد و اشتباهی کردهایم. جریانی از آگاهی بینالمللی در حال شکل گرفتن و تشدید روزافزون است که افقهای جدیدی را در فرصتهای بینالمللی ایجاد میکند:
· این جریان انقلابی فرهنگی در فیسبوک ایجاد کرد. مردم نماد یک قلب را میگذاشتند و مینوشتند من ایران را دوست دارم. چرا دولت ایران توجهی به این جریان نکرد؟
· جریان فوق همچنین شامل مذاکرات آزاد در اینباره بود و هست که نتانیاهو رئیس «دیوانه» اسرائیل، با تماسهایش با روؤسایجمهور فرانسه و آمریکا، آنها را در مذاکرات سرد میکرد. آیا دولت ایران راهی نداشت که از این اشتباهات بزرگ جنگطلبان در سیاست خارجیشان به سود خود استفاده کند؟
· ایران درباره جنگی که از سال 1979 تا کنون زیر میز مذاکره علیه این کشور در جریان است، هیچ صحبتی نمیکند: کشتار، جنگ تروریستی (از طریق گروه جندالله)، مسلح کردن کردها، انواع عملیات نیروهای ویژه، اخیراً ترور دانشمندان هستهای، ارتباطات هدفدار با ایرانیان ساکن خارج از این کشور، و به گزارش آسیا تایمز، تأمین میلیونها دلار بودجه برای حمایت از عملیاتهای ویژه با هدف «تغییر رژیم از داخل».
· آمریکا، اروپا و ناتو در سیاست خارجی خود در همه جای دنیا اشتباهات بزرگی دارند: شکست در جنگهای مجرمانه و بحرانزا، آزاد کردن قدرت «السیاده» (همکاری سیا با القاعده)، ورشکستگی کشورها، و همچنین رسوایی وحشتناک آژانس امنیت ملی آمریکا. چرا ایران تابستان گذشته کمپین تبلیغات توریستی برگزار نکرد؟
مشکلی که درباره ایران وجود دارد این است: ببخشید که اینقدر راحت میگویم، اما وزارت امور خارجهای مملو از پرسنل ناکارآمد است. این تجربه شخصی خود من است. سفیرانی که حقوق بسیار بالا دارند، بیشتر به تجارت خود میاندیشند تا مصالح کشورشان. کارکنان بیانگیزه این سفارتخانههای ایران نمیتوانند مدیریت امور را به دست بگیرند.
زمانی که یک مسئول رسانهای عوض میشود، به نفر بعدی گزارش کار نمیدهد. ژورنالیستها باید درباره هر فرد تازهای از ابتدا تحقیق کنند، که هم خستهکننده است، هم غیر ضروری و هم افراد را بیانگیزه میکند. تقریباً همه افراد درباره شیوه برخورد با رسانهها بیتجربه هستند؛ در حالی که رسانههای غربی مثل ارتشی علیه ایران میجنگند. البته ژورنالیستهای زیادی آماده هستند تا کار خود را صادقانه انجام دهند و باید به آنها فرصتهای لازم داده شود. خود من تا به حال با چهار سفیر ایرانی برخورد داشتهام که هیچکدام اینگونه رفتار نکردهاند و یا پاسخهای غیرمؤدبانه به من دادهاند و یا اصلاً از پاسخ دادن خودداری کردهاند.
دوست دارم یک «کلوپ طرفداران ایران» با نام سازمان دوستی آلمان-ایران تأسیس کنم. وبسایت را تهیه کردهایم، لوگوی فوقالعاده زیبایی هم طراحی کردهایم؛ اما چهار سال است سفارت ایران با ما همکاری نمیکند.
منبع بزرگی از قدرت در کشورهای غربی، و حتی در اسرائیل، مردم هستند که 80 تا 90 درصدشان از جنگ فراری هستند و آرزو دارند کشورشان با ایران رابطه صلحآمیز داشته باشد؛ اما هیچکس نیست که این آرزوها را محقق کند. ایران هیچ اقدامی نمیکند و سفارتهای غربی هم که مسلماً در این زمینه قدمی برنمیدارند.
دولت ایران میتواند در عرصه بینالمللی بسیار فعالتر باشد و سرمایهگذاری مالی بیشتری کند تا تصاویر زیبایی از این کشور فوقالعاده را به نمایش بگذارد. نتیجه آن هم درک بیشتر دیدگاههای سیاسی جمهوری اسلامی خواهد بود. برخی تحلیلگران میتوانند از کمپینهای تبلیغاتی منافع امنیتی استخراج کنند، و این سیاست بسیار خوبی هم هست.
مشکل ایران عدم برخورداری از پرسنلی است که بتوانند اینگونه کمپینها را حرفهای مدیریت کنند. این تلاشها باید یکپارچه باشد، مثلاً ترکیبی از نیروهای فعال مردمی، تبلیغات رسانهای و فعالیتهای روابط عمومی. در عوض آنچه در ایران مشاهده میکنیم، اشتباه و عدم درک شیوههای عملکرد جوامع غربی و رسانههای آنها است.
مشرق: به نظر شما به نفع ایران نیست که مستقیماً با مردم دنیا گفتوگو و توافق کند؟
کریستوف هورستل: وقتی وقایعی که اهمیت زیادی ندارند توسط رسانههای غربی بزرگنمایی میشوند، مسلم است هر کشوری نتواند با ملتهای فریبخورده و بیاطلاع غربی صحبت کند، شکست میخورد و کسانی که اینگونه روابط را بیاموزند پیروز خواهند شد.
خود من هر چه از دستم برمیآمده انجام دادهام تا دولت سوریه را به استفاده از این روش تشویق کنم، اما نهایتاً به این نتیجه رسیدم که هیچکس نیست که بتوانم در اینباره با تو صحبت کنم؛ صرفاً به دلیل کمبود پرسنل آموزشدیده. درون ایران افرادی هستند که بتوان با آنها صحبت کرد؛ اما دولت همیشه از برداشتن قدمهای ضروری خودداری میکند؛ مسئله به ضعف اخلاق کاری و بیمیلی به برداشتن گامهای بیسابقه برمیگردد.
ایران سازمانهای مدنی غیر رسمی یا نیمهرسمی بسیاری دارد. با توجه به مدیریت صحیح در تهران، آن دسته از این سازمانها که به درستی انتخاب شده باشند، میتوانند تحت کنترل شدید استراتژیک و با بررسی روشها، با احتمال موفقیت بالا در غرب به دنبال شریک بگردند. اکنون بهترین زمان برای اتخاذ این سیاستهای جدید است، زیرا:
· اگر توافق ژنو یک فایده داشته باشد، همین است که ایران از طریق توافق با دولتها اکنون میتواند با مردم کشورهای دیگر ارتباط برقرار کند.
· ایران در چشم دوستان محافظهکار دولتهای غربی «دیگر منزوی نیست.» دیدگاه غالب در غرب اکنون این است که میتوان با ایران حرف زد.
· برگزاری کنفرانسهای مختلف درباره فرصتهای تجاری در ایران بعد از لغو تحریمها به یکی از موضوعات اولویتدار در پاییز و زمستان امسال در پایتختهای غربی و محافل تجاری تبدیل شده است.
· اگر مقامات ایران میخواهند خود را برای موضعی قویتر در دور بعدی مذاکرات با 1+5 آماده کنند، باید زمینه را برای برقراری ارتباط قویتر و بهتر با کشورهای غربی آماده کنند.
اگر ایران این سیاستها را اعمال کند، در دور بعدی مذاکرات میتواند با از دست دادن امتیازات بسیار کمتر، موفقیت بسیار بزرگتری کسب کند.
مشرق: شما خودتان ژورنالیست هستید. به نظر شما بهانه غرب و ابراز نگرانی از برنامه هستهای ایران چقدر با واقعیتهای برنامه هستهای ایران منطبق است؟ غرب چه تاکتیکهایی را برای تخریب تصویر ایران به کار میگیرد و ایران برای اصلاح این تصویر چه اقداماتی میتواند بکند؟
کریستوف هورستل: همانطور که در سخنرانیها، کنفرانسها و مصاحبههای خود و همچنین در گفتوگو با همکارانم در صدا و سیمای ایران صراحتاً گفتهام، تمام داستان «بمب هستهای» صرفاً یک فریب است. قدرتهای مخالف ایران از گذشته به دنبال ماجرایی بودهاند تا ایران را منزوی و ترس را در ذهن مردم از همه جا بیخبر خود نهادینه کنند.
آمریکا از سال 1975 تا کنون درباره تجارت بینالمللی هستهای پاکستان اطلاع کامل داشته، اما از همان ابتدا تصمیم گرفته تا کاری به این کشور نداشته باشد. اولاً، به این دلیل که برای مقابله با پتانسیل شوروی در افغانستان به پاکستان نیاز داشت، و دوماً، چون تنها کشورهایی با پاکستان وارد معامله میشدند که توانایی مالی آن را داشتند. بنابراین آمریکا میتوانست به راحتی این کشورها را مجازات و از آنها بهرهکشی کند. لیبی و ایران اولین کشورهایی بودند که در این دام آمریکا گرفتار شدند. لیبی از نظر فنی توان استفاده از بسته هستهای یک میلیارد دلاری را نداشت که از آقای «عبدالقدیرخان» پاکستانی خریده بود اما ایران یک برنامه هستهای کامل و موفق بر اساس آن ساخت.
همانطور که ژورنالیستهای غربی میگویند سیا، آژانس اطلاعات آلمان و دیگران کاملاً از مأموران خرید دولت پاکستان در بازارهای هستهای غرب حفاظت کردهاند. به گفته دو منبع کاملاً قابل اعتماد در روزنامه گاردین، سیا تا آنجا پیش رفت که از اقدام افبیآی در دستگیری مأمورین پاکستان هنگام خرید در آمریکا جلوگیری کرد. نه حتی یک بار!
همه رؤسایجمهور آمریکا هم از سال 1975 درباره پیشرفتهای هستهای پاکستان به کنگره دروغ گفتهاند. آن مأمور سیا هم که این فریبکاری را افشا کرد، زندگی خود و خانوادهاش را از هم پاشید؛ اکنون با یک لپتاپ و گوشی قدیمی در یک خانه تریلری زندگی میکند. خود من چندین بار با او صحبت کردهام. صراحتاً انکار میکند که سرنوشت شومش بخشی از نقشه بزرگتر واشینگتن بوده برای اشاعه ترس و بدنام کردن ایران و لیبی، به خاطر معاملات هستهای که خود آمریکا مخفیانه از آنها حمایت کرده بود. همین اتفاق برای ژورنالیستهای غربی هم افتاد که تمام ماجرا را افشا کردند.
این شیوه عادی ژورنالیستهای غربی است: دقیقاً به همان اندازه اطلاعات منتشر میکنند که اجازه دارند. به ندرت تمام ماجرا را گزارش میکنند. نظام غربی «آخرین خط دفاع» را معین میکند؛ هرکس از این خط عبور کند همه چیزش را از دست میدهد. اینجا است که وظیفه من آغاز میشود.
هدف کمپین اشاعه ترس و بدنام کردن ایران چیست؟ هدف این است که یک «منطقه تجارت ممنوع» علیه ایران تعیین شود. یعنی نظاره میکنند که چگونه ایران همه فعالیتهای اقتصادی خود را در برنامه هستهای خلاصه میکند؛ و تا آخرین لحظه صبر میکنند، که ایران دیگر راهی برای تغییر رویه نداشته باشد و به این نتیجه برسد که توقف سرمایهگذاری هستهای رفاه مردم این کشور را به شدت تهدید خواهد کرد. آن زمان است که آمریکا با فشار، تهدید و اخاذی از کشورهای دیگر آنها را مجبور به حمایت از تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران میکند. بنابراین یک بنبست ایجاد میشود: اگر ایران بخواهد طبق حقوق خود برنامه هستهای مشروع را دنبال کند، قربانی اقداماتی میشود که آمریکا و متحدانش صلاح میدانند. اگر هم نخواهد برنامه هستهایش را دنبال کند با خطر سقوط اقتصادی مواجه میشود.
این سیاستها مثل همه سیاستهای دیگر غربی، از حمایت قوی برخوردار نیستند. ملتها در غرب از این سیاستهای پشتیبانی نمیکنند؛ و اگرچه دولتهای فاسدشان آنها را فریب میدهند؛ اما متوجه میشوند که یک جای کار میلنگد. به همین دلیل بیتوجهی به دیپلماسی عمومی در این مقطع تاریخی اشتباه بزرگ دیگری از جانب ایران است که ممکن است پیامدهای مخربی داشته باشد.
مشرق: آلمان در پیروی از سیاستهای آمریکا در قبال ایران چه منافعی به دست میآورد و چه امتیازاتی از دست میدهد؟
کریستوف هورستل: مردم آلمان قلباً و ماهیتاً دوست ایران هستند؛ بخش تجاری آلمان هم به شدت طرفدار همکاری با ایران است. متأسفانه صدراعظم ما خانمی است که تحسین واشینگتن را نسبت به منافع ملی آلمان در اولویت قرار میدهد. خود من علناً او را به «خیانت بزرگ» متهم و سخنان او درباره حمایت بیقید و شرط از «امنیت» اسرائیل را نقل قول کردهام؛ که خانم صدراعظم آن را تا حد بسیار اعلای «دکترین ملی آلمان» هم بالا برده است، بدون آنکه نگاهی کرده باشد که قانون اساسی و سوگند رسمی وی چه وظایفی را از صدراعظم آلمان خواسته است. این نوع سیاست تا میلیاردها دلار به منافع اقتصادی آلمان آسیب میزند، سیاستهای جنگطلبانه را پیش میبرد و میان مردم تفرقه میاندازد.
پاسخ درست به سؤال شما این است که آلمان هیچ منفعتی به دست نمیآورد. اما نام خانم مرکل در لیست آژانس سخنگویی «هری واکر» ثبت میشود؛ در کنار کلینتونها، چنیها، آقای شرودر آلمانی که معامله قایقهای U-Boat با اسرائیل را در آخرین روز حضور خود در مسند صدراعظمی تأیید کرد. آژانس هری واکر توسط یک صهیونیست افراطی به همین نام در سال 1946 تأسیس شد و سخنگوهای ارشد را به رویدادهای مهم اعزام میکند. ثبتنام خانم مرکل بعد از پایان دورهاش انجام میشود و قیمت قراردادهای سخنگویی او را به 100 هزار دلار به ازای هر سخنرانی میرساند. یک سخنرانی تنها! هزینههای سفر هم جدا حساب میشود.