اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, MASTER, شوراي نظارت
-
- پست: 594
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۳:۳۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3170 بار
- سپاسهای دریافتی: 4864 بار
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری در یادداشت امروز کیهان نوشت:
آن روز، کرانه فرات آبستن حادثه بود. دو سپاه مقابل هم به صف ایستاده بودند. اما جنگ هنوز شروع نشده بود. جنگ صفین. سپاه کوفه به فرماندهی امیر مومنان علیهالسلام در نقطه برتری اردو زده بود و سپاه شام موقعیت فروتری داشت. ناگاه تیری صفیرکشان به میانه اردوگاه سپاه کوفه افتاد. از اردوگاه سپاه شام پرتاب شده بود و دستنوشتهای بر چوبه آن بود، با این مضمون: «مِن عبداللهالناصح... از بنده خیرخواه خدا... از روی خیرخواهی به شما خبر میدهم که معاویه قصد دارد مسیر فرات را به سوی اردوگاه شما تغییر دهد و شما را در خروش امواج آن غرق کند»!
در میان شماری از سپاهیان امیر مومنان(ع) پچپچها آغاز شد و خیلی زود به اعتراض رسید که باید از جای جنبید. بیم غرق در میان است! هشدار علی(ع) که این حیله معاویه و عمروعاص و برای تسخیر موقعیت برتر شماست، به جایی نرسید و امیرالمومنین(ع) که آن روز، شیعیان پاکباختهای به فراوانی امروز نداشت، چارهای جز پذیرش پیشنهاد جماعت فریبخورده ندید، مخصوصا آن که در آن سوی، شماری از سپاهیان معاویه با دستور او تظاهر به حفاری میکردند و... در پی این طرح فریب، موقعیت برتر سپاه کوفه به تسخیر سپاه شام درآمد.
این جابهجایی، دیری نپائید و سپاهیان امیر مومنان(ع) موقعیت از دست رفته را باز پس گرفتند و این همه در حالی بود که هنوز نوبت به پارههای قرآن برسر نیزه نرسیده بود... ترفندهای دشمن که تمامی نداشت!...
در آستانه مذاکرات هستهای اخیر ایران و کشورهای 5+1 و چند هفته قبل از سفر رئیسجمهور محترم کشورمان به نیویورک، زمزمهای از سوی مدعیان اصلاحات و جماعتی از حامیان واقعی و یا بدلی دولت جدید آغاز شد و در فاصلهای کوتاه بر قلمها و زبانها نشست که خصومت و درگیری سی و چند ساله میان ایران و آمریکا با سیاستورزی غلط ما بیارتباط نبوده است! و سیاست خارجی و تندرویهای خودمان، آمریکا و متحدانش را نسبت به جمهوری اسلامی ایران بیاعتماد و نهایتاً به خصومت و کینهتوزی کشانده است! جریان یاد شده برای آن که دوران 16 ساله دولتهای کارگزاران و اصلاحات را زیر سوال نبرد، سیاستورزیهای غلط و ناپخته را به دولت 8ساله احمدینژاد نسبت میداد و حال آنکه احمدینژاد نیز مخصوصا در دولت دهم مانند هاشمی و خاتمی و روحانی نگاه خوشبینانهای به آمریکا داشت. جریان مورد اشاره بیآن که آشکارا بر زبان آورد - و یا آن که بخواهد و بداند - نگاه حکیمانه و واقعبینانه حضرت امام(ره) نسبت به ماهیت واقعی آمریکا - شیطان بزرگ- را نفی میکرد، چرا که نظر مبارک امام راحل(ره) در ژرفای دل مردم جای داشت و درستی آن طی سی و چند سال اخیر بارها تجربه شده بود. در این هنگام است که یکی از یاران شناخته شده حضرت امام(ره) که انشاءالله دوباره به حلقه یاران آن مراد سفر کرده بازگردد، ادعا میکند حضرت امام نیز با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بود! و روزنامههای زنجیرهای و اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات- و نه همه اصلاحطلبان- صفحه سیاه میکنند و حنجره میگشایند که بیاعتمادی به آمریکا یک «تابو» است! یعنی یک تصور موهوم است که به خیال واهی در اذهان شکل گرفته و خالی از واقعیت است! و لبخندهای مقامات آمریکایی را گواه میآورند که مگر نمیبینید از روی کار آمدن دولت اعتدال به وجد آمدهاند! این چرخه در سفر رئیس جمهور محترم به نیویورک و دو اقدام «نابجای» گفتوگوی تلفنی ایشان با اوباما و نیز، ملاقات طولانی مدت و بیشتر از انتظار وزیر امور خارجه محترم کشورمان با جانکری، سرعت بیشتری میگیرد.
روزنامههای زنجیرهای تیتر درشت میزنند که تابوی مذاکره با آمریکا شکست! و برخورد مسالمتآمیز رئیس جمهور کشورمان با مقامات آمریکایی، جهانیان را آچمز کرد! و... ادعای اوباما که «درخواست ملاقات از جانب روحانی بوده است»! و «ایران تحت فشار تحریمها به مذاکره روی آورده است»! نیز درسآموز نمیشود و این غفلت و کمتوجهی تا آنجا پیش میرود که دولت محترم بیلبوردهای حاکی از «بیصداقتی آمریکا» را از سطح شهر جمعآوری میکند، پیشنهاد میشود در روز 13 آبان، یعنی روز مبارزه با استکبار جهانی شعار مرگ بر آمریکا که تابلو و شناسنامه این روز است، داده نشود و... در این حال و هوا و با ارسال پیشاپیش این پیامها به آمریکا، مذاکرات هستهای ایران و 5+1 ابتدا در نیویورک و سپس در ژنو دنبال میشود و سرانجام به توافقنامه ژنو میانجامد. توافقنامهای که برخلاف ادعای اولیه - و نه امروز - دولتمردان محترم که آن را بزرگترین توافق قرن! مینامیدند، نه فقط در متن و حواشی آن کمترین امتیازی به نفع ایران اسلامی ثبت نشده است بلکه در صورت اجرای کامل، دستاوردهای چالش 10 ساله را - که با خون دانشمندان هستهای کشورمان آمیخته است - نیز به مرز از دست دادن رسانده است.
پیش از این در اینباره نوشتههای مستندی داشتهایم که اگرچه آن روزها با اخم و ترشرویی و در بسیاری از موارد با ناسزاگویی همراه بود ولی امروزه مسئولان محترم دستاندرکار توافقنامه ژنو و حامیان پروپاقرص اولیه آن نیز، به درستی نظر کیهان اذعان دارند که البته موضوع اصلی یادداشت پیش روی نیست و تنها باید گفت؛ اگر این توافقنامه، آن گونه که ادعا میشد- و امروزه نمیشود یا کمتر میشود- به نفع جمهوری اسلامی ایران تهیه و تنظیم شده است، اولا؛ چرا حریف تمامی آنچه را که خطوط قرمز فعالیت هستهای کشورمان میدانستیم نفی میکند و برای اثبات نظر خود به متن توافقنامه استناد میکند؟! ثانیا؛ این چه توافقنامهای است که حریف به شدت نگران نقض احتمالی آن از سوی جمهوری اسلامی ایران است؟ تا آنجا که جان کری وزیر امور خارجه حریف با صراحت اعلام میکند، چنانچه توافقنامه ژنو از جانب ایران نقض شود، آمریکا به حمله نظامی دستخواهد زد! و اندیشکده بروکینگز در گزارش ویژه خود به کاخسفید مینویسد «نقض توافقنامه ژنو بزرگترین کابوس برای آمریکاست»! و...
و اما، برخی از دولتمردان محترم- در حاشیه و متن دولت- و شماری از اصحاب فتنه ادعا میکردند توافقنامه ژنو، مانع حمله نظامی آمریکا به ایران شده است! و دولت اعتدال با سیاستورزی متفاوت خود و اعتمادسازی در مواجهه با آمریکا که توافقنامه ژنو «شاهبیت»! آن است از حمله نظامی احتمالی آمریکا به ایران پیشگیری کرده است! این تصور غلط و تلقی موهوم در حالی بوده و هست که آمریکا نیز برای وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به پذیرش توافقنامه ژنو از اهرم «گزینه نظامی روی میز»! استفاده میکرد و با لطایفالحیل میکوشید از این توپ - به قول حضرت امام(ره) زنگ زده- و شمشیر به گواهی واقعیات موجود، شکسته، به عنوان یک «تهدید جدی»! بهره بگیرد و اگرچه به گفته اخیر - و البته، کمی دیرهنگام جناب روحانی - «ما از تهدید نمیترسیم» و به قول آقای دکتر ظریف، از فعالیت صلحآمیز هستهای خود دست نمیکشیم، ولی متأسفانه باید گفت؛ جسارت آمریکا از برخی وادادگیها و پیامهای خوشبینانه رئیسجمهور محترم و شماری از دولتمردان ریشه گرفته است. به عنوان مثال - و فقط یک نمونه از میان بسیارها - در حالی که رئیسجمهور محترم کشورمان در حاشیه اجلاس «داووس» و در مصاحبه با تلویزیون سراسری سوئیس، احتمال بازگشایی سفارت آمریکا در ایران را منتفی نمیداند و از این طریق برای دولتمردان آمریکایی پیام دوستی! میفرستد، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا با کمال وقاحت و در همان اجلاس میگوید؛ به ایران اجازه غنیسازی و بهرهگیری از راکتور آب سنگین اراک را نمیدهیم! و سپس با اشاره به این که ادعای وی بخشی از توافقنامه ژنو است - که متأسفانه هست! - جمهوری اسلامی ایران را به حمله نظامی در صورت نقض توافقنامه، تهدید میکند و باز هم در همان اجلاس، برای اولینبار و بیرون از برنامه و دستور کار اجلاس داووس و برای دهنکجی به ایران اسلامی، به شیمون پرز، رئیسجمهور رژیم کودککش صهیونیستی جایزه «روح داووس»! میدهند و از «نقش وی در روند صلح»! تقدیر میشود!
شرح بیشتر این وجیزه به درازا میکشد و اما، از رئیسجمهور و دولت محترم انتظار میرود از روند چند ماهه اخیر به این نتیجه رسیده باشند که در مذاکرات، مصاحبهها و هرگونه برخورد نظری و عملی با آمریکا، نماینده مردم پاکباخته و ترجمان عزت و اقتدار واقعی و مثالزدنی ایران اسلامی باشند که با عرض پوزش در مواردی اینگونه نبودهاند و متأسفانه بیآن که بخواهند، تصویری آمیخته به ضعف! از ایران مقتدر به نمایش گذاردهاند.
این در حالی است که دیدهاند و میبینند با هر گامی که به عقب برمیدارند - ویا تصور عقبنشینی از آن میرود - دشمن چندین گام جلوتر میآید و در برابر ایران اسلامی که جرأت عرض اندام نداشت، لاف گزاف میزند. مواضع اخیر دکتر روحانی و شماری از دولتمردان ایشان، از جمله وزیر محترم امور خارجه کشورمان، نشان میدهد که آنان برخلاف تصور دشمن، پای اصول و ارزشهای اسلام و انقلاب و منافع مردم و نظام ایستادهاند.
گفتنی است و تاریخ سی و چند ساله انقلاب گواه آن است که هرگاه از سوی دشمنان بیرونی و یا دنبالههای داخلی آنها تهدیدی - نظیر جنگ تحمیلی 8 ساله و فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88 - در میان بوده است، تودههای عظیم و چند ده میلیونی مردم پاکباخته و مسلمان این مرز و بوم به حریف کوتاه دست زبان دراز فرصت باجخواهی و درازدستی نداده و بازهم نمیدهند.
آن روز، کرانه فرات آبستن حادثه بود. دو سپاه مقابل هم به صف ایستاده بودند. اما جنگ هنوز شروع نشده بود. جنگ صفین. سپاه کوفه به فرماندهی امیر مومنان علیهالسلام در نقطه برتری اردو زده بود و سپاه شام موقعیت فروتری داشت. ناگاه تیری صفیرکشان به میانه اردوگاه سپاه کوفه افتاد. از اردوگاه سپاه شام پرتاب شده بود و دستنوشتهای بر چوبه آن بود، با این مضمون: «مِن عبداللهالناصح... از بنده خیرخواه خدا... از روی خیرخواهی به شما خبر میدهم که معاویه قصد دارد مسیر فرات را به سوی اردوگاه شما تغییر دهد و شما را در خروش امواج آن غرق کند»!
در میان شماری از سپاهیان امیر مومنان(ع) پچپچها آغاز شد و خیلی زود به اعتراض رسید که باید از جای جنبید. بیم غرق در میان است! هشدار علی(ع) که این حیله معاویه و عمروعاص و برای تسخیر موقعیت برتر شماست، به جایی نرسید و امیرالمومنین(ع) که آن روز، شیعیان پاکباختهای به فراوانی امروز نداشت، چارهای جز پذیرش پیشنهاد جماعت فریبخورده ندید، مخصوصا آن که در آن سوی، شماری از سپاهیان معاویه با دستور او تظاهر به حفاری میکردند و... در پی این طرح فریب، موقعیت برتر سپاه کوفه به تسخیر سپاه شام درآمد.
این جابهجایی، دیری نپائید و سپاهیان امیر مومنان(ع) موقعیت از دست رفته را باز پس گرفتند و این همه در حالی بود که هنوز نوبت به پارههای قرآن برسر نیزه نرسیده بود... ترفندهای دشمن که تمامی نداشت!...
در آستانه مذاکرات هستهای اخیر ایران و کشورهای 5+1 و چند هفته قبل از سفر رئیسجمهور محترم کشورمان به نیویورک، زمزمهای از سوی مدعیان اصلاحات و جماعتی از حامیان واقعی و یا بدلی دولت جدید آغاز شد و در فاصلهای کوتاه بر قلمها و زبانها نشست که خصومت و درگیری سی و چند ساله میان ایران و آمریکا با سیاستورزی غلط ما بیارتباط نبوده است! و سیاست خارجی و تندرویهای خودمان، آمریکا و متحدانش را نسبت به جمهوری اسلامی ایران بیاعتماد و نهایتاً به خصومت و کینهتوزی کشانده است! جریان یاد شده برای آن که دوران 16 ساله دولتهای کارگزاران و اصلاحات را زیر سوال نبرد، سیاستورزیهای غلط و ناپخته را به دولت 8ساله احمدینژاد نسبت میداد و حال آنکه احمدینژاد نیز مخصوصا در دولت دهم مانند هاشمی و خاتمی و روحانی نگاه خوشبینانهای به آمریکا داشت. جریان مورد اشاره بیآن که آشکارا بر زبان آورد - و یا آن که بخواهد و بداند - نگاه حکیمانه و واقعبینانه حضرت امام(ره) نسبت به ماهیت واقعی آمریکا - شیطان بزرگ- را نفی میکرد، چرا که نظر مبارک امام راحل(ره) در ژرفای دل مردم جای داشت و درستی آن طی سی و چند سال اخیر بارها تجربه شده بود. در این هنگام است که یکی از یاران شناخته شده حضرت امام(ره) که انشاءالله دوباره به حلقه یاران آن مراد سفر کرده بازگردد، ادعا میکند حضرت امام نیز با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بود! و روزنامههای زنجیرهای و اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات- و نه همه اصلاحطلبان- صفحه سیاه میکنند و حنجره میگشایند که بیاعتمادی به آمریکا یک «تابو» است! یعنی یک تصور موهوم است که به خیال واهی در اذهان شکل گرفته و خالی از واقعیت است! و لبخندهای مقامات آمریکایی را گواه میآورند که مگر نمیبینید از روی کار آمدن دولت اعتدال به وجد آمدهاند! این چرخه در سفر رئیس جمهور محترم به نیویورک و دو اقدام «نابجای» گفتوگوی تلفنی ایشان با اوباما و نیز، ملاقات طولانی مدت و بیشتر از انتظار وزیر امور خارجه محترم کشورمان با جانکری، سرعت بیشتری میگیرد.
روزنامههای زنجیرهای تیتر درشت میزنند که تابوی مذاکره با آمریکا شکست! و برخورد مسالمتآمیز رئیس جمهور کشورمان با مقامات آمریکایی، جهانیان را آچمز کرد! و... ادعای اوباما که «درخواست ملاقات از جانب روحانی بوده است»! و «ایران تحت فشار تحریمها به مذاکره روی آورده است»! نیز درسآموز نمیشود و این غفلت و کمتوجهی تا آنجا پیش میرود که دولت محترم بیلبوردهای حاکی از «بیصداقتی آمریکا» را از سطح شهر جمعآوری میکند، پیشنهاد میشود در روز 13 آبان، یعنی روز مبارزه با استکبار جهانی شعار مرگ بر آمریکا که تابلو و شناسنامه این روز است، داده نشود و... در این حال و هوا و با ارسال پیشاپیش این پیامها به آمریکا، مذاکرات هستهای ایران و 5+1 ابتدا در نیویورک و سپس در ژنو دنبال میشود و سرانجام به توافقنامه ژنو میانجامد. توافقنامهای که برخلاف ادعای اولیه - و نه امروز - دولتمردان محترم که آن را بزرگترین توافق قرن! مینامیدند، نه فقط در متن و حواشی آن کمترین امتیازی به نفع ایران اسلامی ثبت نشده است بلکه در صورت اجرای کامل، دستاوردهای چالش 10 ساله را - که با خون دانشمندان هستهای کشورمان آمیخته است - نیز به مرز از دست دادن رسانده است.
پیش از این در اینباره نوشتههای مستندی داشتهایم که اگرچه آن روزها با اخم و ترشرویی و در بسیاری از موارد با ناسزاگویی همراه بود ولی امروزه مسئولان محترم دستاندرکار توافقنامه ژنو و حامیان پروپاقرص اولیه آن نیز، به درستی نظر کیهان اذعان دارند که البته موضوع اصلی یادداشت پیش روی نیست و تنها باید گفت؛ اگر این توافقنامه، آن گونه که ادعا میشد- و امروزه نمیشود یا کمتر میشود- به نفع جمهوری اسلامی ایران تهیه و تنظیم شده است، اولا؛ چرا حریف تمامی آنچه را که خطوط قرمز فعالیت هستهای کشورمان میدانستیم نفی میکند و برای اثبات نظر خود به متن توافقنامه استناد میکند؟! ثانیا؛ این چه توافقنامهای است که حریف به شدت نگران نقض احتمالی آن از سوی جمهوری اسلامی ایران است؟ تا آنجا که جان کری وزیر امور خارجه حریف با صراحت اعلام میکند، چنانچه توافقنامه ژنو از جانب ایران نقض شود، آمریکا به حمله نظامی دستخواهد زد! و اندیشکده بروکینگز در گزارش ویژه خود به کاخسفید مینویسد «نقض توافقنامه ژنو بزرگترین کابوس برای آمریکاست»! و...
و اما، برخی از دولتمردان محترم- در حاشیه و متن دولت- و شماری از اصحاب فتنه ادعا میکردند توافقنامه ژنو، مانع حمله نظامی آمریکا به ایران شده است! و دولت اعتدال با سیاستورزی متفاوت خود و اعتمادسازی در مواجهه با آمریکا که توافقنامه ژنو «شاهبیت»! آن است از حمله نظامی احتمالی آمریکا به ایران پیشگیری کرده است! این تصور غلط و تلقی موهوم در حالی بوده و هست که آمریکا نیز برای وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به پذیرش توافقنامه ژنو از اهرم «گزینه نظامی روی میز»! استفاده میکرد و با لطایفالحیل میکوشید از این توپ - به قول حضرت امام(ره) زنگ زده- و شمشیر به گواهی واقعیات موجود، شکسته، به عنوان یک «تهدید جدی»! بهره بگیرد و اگرچه به گفته اخیر - و البته، کمی دیرهنگام جناب روحانی - «ما از تهدید نمیترسیم» و به قول آقای دکتر ظریف، از فعالیت صلحآمیز هستهای خود دست نمیکشیم، ولی متأسفانه باید گفت؛ جسارت آمریکا از برخی وادادگیها و پیامهای خوشبینانه رئیسجمهور محترم و شماری از دولتمردان ریشه گرفته است. به عنوان مثال - و فقط یک نمونه از میان بسیارها - در حالی که رئیسجمهور محترم کشورمان در حاشیه اجلاس «داووس» و در مصاحبه با تلویزیون سراسری سوئیس، احتمال بازگشایی سفارت آمریکا در ایران را منتفی نمیداند و از این طریق برای دولتمردان آمریکایی پیام دوستی! میفرستد، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا با کمال وقاحت و در همان اجلاس میگوید؛ به ایران اجازه غنیسازی و بهرهگیری از راکتور آب سنگین اراک را نمیدهیم! و سپس با اشاره به این که ادعای وی بخشی از توافقنامه ژنو است - که متأسفانه هست! - جمهوری اسلامی ایران را به حمله نظامی در صورت نقض توافقنامه، تهدید میکند و باز هم در همان اجلاس، برای اولینبار و بیرون از برنامه و دستور کار اجلاس داووس و برای دهنکجی به ایران اسلامی، به شیمون پرز، رئیسجمهور رژیم کودککش صهیونیستی جایزه «روح داووس»! میدهند و از «نقش وی در روند صلح»! تقدیر میشود!
شرح بیشتر این وجیزه به درازا میکشد و اما، از رئیسجمهور و دولت محترم انتظار میرود از روند چند ماهه اخیر به این نتیجه رسیده باشند که در مذاکرات، مصاحبهها و هرگونه برخورد نظری و عملی با آمریکا، نماینده مردم پاکباخته و ترجمان عزت و اقتدار واقعی و مثالزدنی ایران اسلامی باشند که با عرض پوزش در مواردی اینگونه نبودهاند و متأسفانه بیآن که بخواهند، تصویری آمیخته به ضعف! از ایران مقتدر به نمایش گذاردهاند.
این در حالی است که دیدهاند و میبینند با هر گامی که به عقب برمیدارند - ویا تصور عقبنشینی از آن میرود - دشمن چندین گام جلوتر میآید و در برابر ایران اسلامی که جرأت عرض اندام نداشت، لاف گزاف میزند. مواضع اخیر دکتر روحانی و شماری از دولتمردان ایشان، از جمله وزیر محترم امور خارجه کشورمان، نشان میدهد که آنان برخلاف تصور دشمن، پای اصول و ارزشهای اسلام و انقلاب و منافع مردم و نظام ایستادهاند.
گفتنی است و تاریخ سی و چند ساله انقلاب گواه آن است که هرگاه از سوی دشمنان بیرونی و یا دنبالههای داخلی آنها تهدیدی - نظیر جنگ تحمیلی 8 ساله و فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88 - در میان بوده است، تودههای عظیم و چند ده میلیونی مردم پاکباخته و مسلمان این مرز و بوم به حریف کوتاه دست زبان دراز فرصت باجخواهی و درازدستی نداده و بازهم نمیدهند.
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
از همان ابتدايي كه استيلاي منسوبان به دولت اعتدال بر وزارتخانهها مسجل شد، تمام داشتهها و دستاوردهاي دولت ماقبل يكسره به نقد و حتي تخريب گذاشته شد تا جايي كه خيز بلند كشور در موضوع هستهاي، به عنوان دستاندازي در مسير مطالبات عمومي القا و گفته شد كه چرخيدن سانتريفيوژ اجازه نميدهد چرخ اقتصاد كشور بچرخد.
به گزارش مشرق، «انتقاد از ديپلماسي دولت نهم و دهم» و «خرده گرفتن به سياستهايي هستهاي تيم مذاكرهكننده دولت گذشته» يك اصل بديهي و قاعدهاي نهادمند، نزد مقامات رسمي دولت اعتدالگرا طي ماههاي گذشته بوده است.
از همان ابتدايي كه استيلاي منسوبان به دولت اعتدال بر وزارتخانهها مسجل شد، تمام داشتهها و دستاوردهاي دولت ماقبل يكسره به نقد و حتي تخريب گذاشته شد تا جايي كه خيز بلند كشور در موضوع هستهاي، به عنوان دستاندازي در مسير مطالبات عمومي القا و گفته شد كه چرخيدن سانتريفيوژ اجازه نميدهد چرخ اقتصاد كشور بچرخد.
هرچند گستره هجمه عليه فعاليتهاي دولت گذشته هيچ مرز مشخصي نداشته اما بايد بيتالغزل تخطئهها را حمله به كارنامه دولت اصولگرا در بخش سياست خارجه و به صورت مشخص پرونده هستهاي دانست كه اعتدالگرايان آن را مجوزي كردند براي «تغيير رويكرد در ديپلماسي» و حتي «عقبنشيني از مواضع هستهاي» عنوان كردند.
به هر روي تغيير نگرش ديپلماتهاي دولت نهايتاً كار را به پلمب فعاليت تأسيسات هستهاي و تعليق غنيسازي ۲۰د رصد رساند و اين در حالي است كه دريچه نگاه غربيها و به ويژه امريكاييها نسبت به جمهوري اسلامي ايران - و پرونده هستهاي كشورمان كه جزئي از يك كلان براي آنهاست- هيچگاه تغيير نكرده بلكه مواضع ضدايرانيشان را رنگ و بوي عميقتري هم داده است.
ثبات انديشههاي امريكاييها در مورد ايران جايي سر باز ميكند كه مقامات سياسي اين كشور در يك اقدام بينظير- در طول تاريخ ۳۴ ساله انقلاب اسلامي- در طي پنج ماه اخير هفت بار جمهوري اسلامي ايران را تهديد به حمله نظامي كردهاند و در تمام اين مدت ديپلماتهاي كاربلد دولت راستگويان تنها تاكتيك «سكوت» دل بسته و عقبنشيني را چاره كار دانستهاند.
تاكتيك ديپلماتهاي خندان در مقابل تهديدهاي كارگزاران نظام سلطه نگرانيهاي بسياري را براي جامعه به همراه داشته است؛ اينكه؛ نكند به تبع از كار افتادن سانتريفيوژها و امحاي دستاوردهاي هشت ساله هستهاي كشور، روحيه ايستادگي و مقاومت در مقابل دشمن به فراموشي سپرده شده و اعتبار و حيثيت نظام به بهانه «لزوم كار تخصصي ديپلماسي» به حراج گذاشته شود؟
نكند خط قرمزهاي نظام و مردم براي دستگاه سياست خارجه مرغوبيت گذشته را نداشته و مفاهيم انقلابيگري و انقلابي زيستن جاي خود را به لبخندهاي مستمر و پياپي داده است؟
نكند مطالبات مردم و اهداف راهبردي نظام در لابهلاي مفاهيمي نظير «لزوم محرمانه ماندن مذاكرات» گم شده و جاي خود را به انفعال و عقبنشيني در مقابل خواستههاي بيحد وحصر غربيها بدهد؟
تهديداتي كه تمامي ندارد
در حالي تهديدات بيسابقه ايران توسط سياسيون امريكايي همچنان ادامه دارد كه گويا مقامات دولت قصد ندارند، واكنش جدي و متناسب به اين اظهارات نشان دهند و تلاش دارند با ابزارهايي مانند «فرافكني» و «چشمپوشي از خطاي ديگران در عرف روابط بينالملل» نگذارند تنور به ظاهر گرم شده روابط به سردي بگراييد.
اما عقبنشيني محسوس دولت در قالب «ديپلماسي نوين توأم با لبخند» كه به عنوان راهكار مشكلات داخلي و بينالمللي معرفي شد، اولين پاسخ رسمي را اينگونه از اوباما دريافت كرد: رويكرد امريكا در قبال تسليحات نظامي شيميايي سوريه بايد به ايران نشان دهد كه براي رويارويي تسليحاتي، پتانسيل حل مسئله به شكل ديپلماتيك وجود دارد. رئيسجمهور امريكا در عين حال گفت كه ترجيح او براي حل مسئله به شكل ديپلماتيك به اين معنا نيست كه به تهران حمله نظامي نميكند (۲۵/۶/۹۲ رئيسجمهور امريكا در گفتوگو با شبكهاي بيسي امريكا).
شلدون آدلسون بزرگترين حامي مالي جمهوريخواهان در دانشگاه يشيوا هم در شهريورماه اعلام ميكند: امريكا بايد قبل از شروع مذاكره با تهران در خصوص برنامه هستهاي ايران را با« بمب هستهاي» هدف قرار دهد(۳۰/۶/۹۲)
باراك اوباما تهديدات علني از نوع امريكايي را كمتر از دو هفته بعد از تهديدات اوليهاش در ديدار با نخستوزير رژيم صهيونيستي اظهار كرد: تهران بايد صداقت خود را با اقداماتش ثابت كند... همه گزينهها از جمله «گزينه نظامي» روي ميز باقي ميماند. (۹/۷/۹۲)
دانكن هانتر، عضو كميته نيروهاي مسلح كنگره هم به مانند ديگر سياسيون امريكايي تأكيد ميكند: فكر ميكنم اگر ما مجبور باشيم ايران را بزنيم نبايد با نيروهاي زميني عمل كنيم بلكه اين كار را بايد با «بمب اتمي» تاكتيكي انجام دهيم تا آنها را براي يك دو يا سه دهه به عقب برانيم. (۱۵/۹/۹۲)
رئيسجمهور امريكا بار ديگر در (۱۶/۹/۹۲) به صراحت ايران را تهديد به حمله نظامي ميكند: اگر ايران به توافق پايبند نماند تحريمها را افزايش ميدهيم و آمادگي براي «گزينه نظامي» وجود دارد.
وزير امور خارجه اين كشور هم هماهنگ با رئيس دولتش در (۱۹/۶/۹۲) بيان ميكند: اگر ايران هر بخشي از توافقنامه را نقض كند همه پيشرفتها متوقف ميشود و امريكا ميتواند «به صورت نظامي» پاسخ دهد.
جان كري همچنين در گفتوگو با العربيه، شبكه اختصاصي سعودي تأكيد ميكند: ايران بايد اندوخته اورانيوم۵/۳ درصد خود را محدود كند. ايران نبايد واجازه ندارد رآكتور اراك را تكميل كند. ايران اگر توافق را كنار بگذارد «گزينه نظامي» در پيش گرفته خواهد شد(۵/۱۱/۹۲).
اينها شمهاي از پاسخهاي در خور توجه امريكاييها نسبت به ديپلماسي لبخند دولتمردان ماست كه همچنان از طرف مقامات رسمي وزارت امور خارجه بدون پاسخ مانده است.
امتيازات پرحجم امريكاييها را جريتر كرده؟
هر چند كه جريان ذوق زده از روابط با دنياي غرب، ارائه امتيازات پرحجم از سوي ايران، از جمله تعليق غنيسازي ۲۰ درصد، تعطيلي رآكتور اراك، اكسيد كردن اورانيوم غني شده ۲۰ درصد كه در نهايت به ۲۷ امتياز رسيد را لازمه «حسن نيت» امريكاييها به ايران القا كند وآن را نقطه آغازي براي كاهش فشارها بداند اما در عمل باعث شد كه امريكاييها پس از توافقنامه ژنو با انتشار برگه اطلاع رساني ديدگاه متناقض خود با ايرانيها را درباره اين توافقنامه منتشر كنند.
ديدگاه كاخ سفيد كاملاً در تضاد با ديدگاه مقامات ايران بود. آنها معتقد بودند كه در اين توافقنامه حقي براي غنيسازي ايران قائل نشدند و توافقنامه مقدمهاي براي برچيدن تأسيسات هستهاي ايران است.
با اين حال مقامات امريكايي صراحتا گفتند كه اگر اقدام ايران را برخلاف توافقنامه ژنو تشخيص دهند نه تنها ايران را تحريم بلكه با تهران برخورد نظامي ميكنند، به گونهاي كه پس از توافقنامه ژنو مقامات امريكايي چهار مرتبه از لفظ تهديد نظامي استفاده كردند.
امريكاييها را آنگونه كه هستند ببينيم
هر چند كه «گزينه روي ميز امريكاييها» امروز به عنوان يك طنز سياسي جا افتاده است اما آنچه هنوز براي افكار عمومي داخلي بدون پاسخ مانده اين است كه آيا مفهوم «ديپلماسي» در دنياي امروز تنها به صبحانه خوردنهاي مستمر، مصافحههاي همراه با خندههاي مستانه و گزارشهاي فيس بوكي خلاصه ميشود يا روي ديگر مانند «تحقير ملت ايران» را هم دارد.
آيا «تهديدات پياپي» غرور ملي ما را خدشهدار نميكند و اعتبار بينالمللي ما را به سخره نميگيرد، آيا وعده هفتگي امريكاييها مبني بر عقوبت دادن ايران گونهاي از «تحقير» را براي جامعه ايراني و دولت برآمده از رأيشان به همراه ندارد؟ و در پايان بايد گفت كاش ديپلماتهاي دولت راستگويان بيش از اين افكار عمومي را منتظر نگذاشته و پاسخ بدهند كه اعتماد مطلق همراه با ذوق زدگي كدام بخش از«ديپلماسي نوين جهاني» را شامل ميشود و تا كجا اين نوع نگرش ما را وادار به سكوت ميكند.
كاش آن قدر كه دولتمردان اعتدال گرا از انتقادات سازنده برخي رسانههاي داخلي نسبت به توافقات هستهاي، حساس و زود رنج بودند، در مقابل تهديدات پردامنه و تحقيرآميز غربيها هم واكنش مختصري نشان ميدادند تا مردم بيش از گذشته مطمئن شوند كه نمايندگانشان در عرصه سياست خارجه هم چيزي براي احقاق حقوق ملتشان كم نميگذارند.
منبع: روزنامه جوان
[External Link Removed for Guests]
از همان ابتدايي كه استيلاي منسوبان به دولت اعتدال بر وزارتخانهها مسجل شد، تمام داشتهها و دستاوردهاي دولت ماقبل يكسره به نقد و حتي تخريب گذاشته شد تا جايي كه خيز بلند كشور در موضوع هستهاي، به عنوان دستاندازي در مسير مطالبات عمومي القا و گفته شد كه چرخيدن سانتريفيوژ اجازه نميدهد چرخ اقتصاد كشور بچرخد.
به گزارش مشرق، «انتقاد از ديپلماسي دولت نهم و دهم» و «خرده گرفتن به سياستهايي هستهاي تيم مذاكرهكننده دولت گذشته» يك اصل بديهي و قاعدهاي نهادمند، نزد مقامات رسمي دولت اعتدالگرا طي ماههاي گذشته بوده است.
از همان ابتدايي كه استيلاي منسوبان به دولت اعتدال بر وزارتخانهها مسجل شد، تمام داشتهها و دستاوردهاي دولت ماقبل يكسره به نقد و حتي تخريب گذاشته شد تا جايي كه خيز بلند كشور در موضوع هستهاي، به عنوان دستاندازي در مسير مطالبات عمومي القا و گفته شد كه چرخيدن سانتريفيوژ اجازه نميدهد چرخ اقتصاد كشور بچرخد.
هرچند گستره هجمه عليه فعاليتهاي دولت گذشته هيچ مرز مشخصي نداشته اما بايد بيتالغزل تخطئهها را حمله به كارنامه دولت اصولگرا در بخش سياست خارجه و به صورت مشخص پرونده هستهاي دانست كه اعتدالگرايان آن را مجوزي كردند براي «تغيير رويكرد در ديپلماسي» و حتي «عقبنشيني از مواضع هستهاي» عنوان كردند.
به هر روي تغيير نگرش ديپلماتهاي دولت نهايتاً كار را به پلمب فعاليت تأسيسات هستهاي و تعليق غنيسازي ۲۰د رصد رساند و اين در حالي است كه دريچه نگاه غربيها و به ويژه امريكاييها نسبت به جمهوري اسلامي ايران - و پرونده هستهاي كشورمان كه جزئي از يك كلان براي آنهاست- هيچگاه تغيير نكرده بلكه مواضع ضدايرانيشان را رنگ و بوي عميقتري هم داده است.
ثبات انديشههاي امريكاييها در مورد ايران جايي سر باز ميكند كه مقامات سياسي اين كشور در يك اقدام بينظير- در طول تاريخ ۳۴ ساله انقلاب اسلامي- در طي پنج ماه اخير هفت بار جمهوري اسلامي ايران را تهديد به حمله نظامي كردهاند و در تمام اين مدت ديپلماتهاي كاربلد دولت راستگويان تنها تاكتيك «سكوت» دل بسته و عقبنشيني را چاره كار دانستهاند.
تاكتيك ديپلماتهاي خندان در مقابل تهديدهاي كارگزاران نظام سلطه نگرانيهاي بسياري را براي جامعه به همراه داشته است؛ اينكه؛ نكند به تبع از كار افتادن سانتريفيوژها و امحاي دستاوردهاي هشت ساله هستهاي كشور، روحيه ايستادگي و مقاومت در مقابل دشمن به فراموشي سپرده شده و اعتبار و حيثيت نظام به بهانه «لزوم كار تخصصي ديپلماسي» به حراج گذاشته شود؟
نكند خط قرمزهاي نظام و مردم براي دستگاه سياست خارجه مرغوبيت گذشته را نداشته و مفاهيم انقلابيگري و انقلابي زيستن جاي خود را به لبخندهاي مستمر و پياپي داده است؟
نكند مطالبات مردم و اهداف راهبردي نظام در لابهلاي مفاهيمي نظير «لزوم محرمانه ماندن مذاكرات» گم شده و جاي خود را به انفعال و عقبنشيني در مقابل خواستههاي بيحد وحصر غربيها بدهد؟
تهديداتي كه تمامي ندارد
در حالي تهديدات بيسابقه ايران توسط سياسيون امريكايي همچنان ادامه دارد كه گويا مقامات دولت قصد ندارند، واكنش جدي و متناسب به اين اظهارات نشان دهند و تلاش دارند با ابزارهايي مانند «فرافكني» و «چشمپوشي از خطاي ديگران در عرف روابط بينالملل» نگذارند تنور به ظاهر گرم شده روابط به سردي بگراييد.
اما عقبنشيني محسوس دولت در قالب «ديپلماسي نوين توأم با لبخند» كه به عنوان راهكار مشكلات داخلي و بينالمللي معرفي شد، اولين پاسخ رسمي را اينگونه از اوباما دريافت كرد: رويكرد امريكا در قبال تسليحات نظامي شيميايي سوريه بايد به ايران نشان دهد كه براي رويارويي تسليحاتي، پتانسيل حل مسئله به شكل ديپلماتيك وجود دارد. رئيسجمهور امريكا در عين حال گفت كه ترجيح او براي حل مسئله به شكل ديپلماتيك به اين معنا نيست كه به تهران حمله نظامي نميكند (۲۵/۶/۹۲ رئيسجمهور امريكا در گفتوگو با شبكهاي بيسي امريكا).
شلدون آدلسون بزرگترين حامي مالي جمهوريخواهان در دانشگاه يشيوا هم در شهريورماه اعلام ميكند: امريكا بايد قبل از شروع مذاكره با تهران در خصوص برنامه هستهاي ايران را با« بمب هستهاي» هدف قرار دهد(۳۰/۶/۹۲)
باراك اوباما تهديدات علني از نوع امريكايي را كمتر از دو هفته بعد از تهديدات اوليهاش در ديدار با نخستوزير رژيم صهيونيستي اظهار كرد: تهران بايد صداقت خود را با اقداماتش ثابت كند... همه گزينهها از جمله «گزينه نظامي» روي ميز باقي ميماند. (۹/۷/۹۲)
دانكن هانتر، عضو كميته نيروهاي مسلح كنگره هم به مانند ديگر سياسيون امريكايي تأكيد ميكند: فكر ميكنم اگر ما مجبور باشيم ايران را بزنيم نبايد با نيروهاي زميني عمل كنيم بلكه اين كار را بايد با «بمب اتمي» تاكتيكي انجام دهيم تا آنها را براي يك دو يا سه دهه به عقب برانيم. (۱۵/۹/۹۲)
رئيسجمهور امريكا بار ديگر در (۱۶/۹/۹۲) به صراحت ايران را تهديد به حمله نظامي ميكند: اگر ايران به توافق پايبند نماند تحريمها را افزايش ميدهيم و آمادگي براي «گزينه نظامي» وجود دارد.
وزير امور خارجه اين كشور هم هماهنگ با رئيس دولتش در (۱۹/۶/۹۲) بيان ميكند: اگر ايران هر بخشي از توافقنامه را نقض كند همه پيشرفتها متوقف ميشود و امريكا ميتواند «به صورت نظامي» پاسخ دهد.
جان كري همچنين در گفتوگو با العربيه، شبكه اختصاصي سعودي تأكيد ميكند: ايران بايد اندوخته اورانيوم۵/۳ درصد خود را محدود كند. ايران نبايد واجازه ندارد رآكتور اراك را تكميل كند. ايران اگر توافق را كنار بگذارد «گزينه نظامي» در پيش گرفته خواهد شد(۵/۱۱/۹۲).
اينها شمهاي از پاسخهاي در خور توجه امريكاييها نسبت به ديپلماسي لبخند دولتمردان ماست كه همچنان از طرف مقامات رسمي وزارت امور خارجه بدون پاسخ مانده است.
امتيازات پرحجم امريكاييها را جريتر كرده؟
هر چند كه جريان ذوق زده از روابط با دنياي غرب، ارائه امتيازات پرحجم از سوي ايران، از جمله تعليق غنيسازي ۲۰ درصد، تعطيلي رآكتور اراك، اكسيد كردن اورانيوم غني شده ۲۰ درصد كه در نهايت به ۲۷ امتياز رسيد را لازمه «حسن نيت» امريكاييها به ايران القا كند وآن را نقطه آغازي براي كاهش فشارها بداند اما در عمل باعث شد كه امريكاييها پس از توافقنامه ژنو با انتشار برگه اطلاع رساني ديدگاه متناقض خود با ايرانيها را درباره اين توافقنامه منتشر كنند.
ديدگاه كاخ سفيد كاملاً در تضاد با ديدگاه مقامات ايران بود. آنها معتقد بودند كه در اين توافقنامه حقي براي غنيسازي ايران قائل نشدند و توافقنامه مقدمهاي براي برچيدن تأسيسات هستهاي ايران است.
با اين حال مقامات امريكايي صراحتا گفتند كه اگر اقدام ايران را برخلاف توافقنامه ژنو تشخيص دهند نه تنها ايران را تحريم بلكه با تهران برخورد نظامي ميكنند، به گونهاي كه پس از توافقنامه ژنو مقامات امريكايي چهار مرتبه از لفظ تهديد نظامي استفاده كردند.
امريكاييها را آنگونه كه هستند ببينيم
هر چند كه «گزينه روي ميز امريكاييها» امروز به عنوان يك طنز سياسي جا افتاده است اما آنچه هنوز براي افكار عمومي داخلي بدون پاسخ مانده اين است كه آيا مفهوم «ديپلماسي» در دنياي امروز تنها به صبحانه خوردنهاي مستمر، مصافحههاي همراه با خندههاي مستانه و گزارشهاي فيس بوكي خلاصه ميشود يا روي ديگر مانند «تحقير ملت ايران» را هم دارد.
آيا «تهديدات پياپي» غرور ملي ما را خدشهدار نميكند و اعتبار بينالمللي ما را به سخره نميگيرد، آيا وعده هفتگي امريكاييها مبني بر عقوبت دادن ايران گونهاي از «تحقير» را براي جامعه ايراني و دولت برآمده از رأيشان به همراه ندارد؟ و در پايان بايد گفت كاش ديپلماتهاي دولت راستگويان بيش از اين افكار عمومي را منتظر نگذاشته و پاسخ بدهند كه اعتماد مطلق همراه با ذوق زدگي كدام بخش از«ديپلماسي نوين جهاني» را شامل ميشود و تا كجا اين نوع نگرش ما را وادار به سكوت ميكند.
كاش آن قدر كه دولتمردان اعتدال گرا از انتقادات سازنده برخي رسانههاي داخلي نسبت به توافقات هستهاي، حساس و زود رنج بودند، در مقابل تهديدات پردامنه و تحقيرآميز غربيها هم واكنش مختصري نشان ميدادند تا مردم بيش از گذشته مطمئن شوند كه نمايندگانشان در عرصه سياست خارجه هم چيزي براي احقاق حقوق ملتشان كم نميگذارند.
منبع: روزنامه جوان
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
بازرسی از معدن گچین با تعهدات پادمانی ایران منطبق نیست و به عنوان یک اقدام اعتماد ساز و داوطلبانه انجام شده است.

حامدعلوی، ایران هسته ای- منابع سازمان انرژی اتمی تایید کرده اند که یازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی روز چهارشنبه 9 بهمن 1392 (29 ژانویه 2014) از معدن گچین در بندرعباس بازدید کرده اند.
محمد امیری معاون امور پادمان سازمان انرژی اتمی این موضوع را تایید کرده است.
این بازدید در چارچوب توافقی انجام شده است که روز 20 آبان 1392 (11 نوامبر 2013) میان سازمان انرژی اتمی و آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام شده است.
بازرسان آژانس پیش از این، طبق این توافق، از کارخانه تولید آب سنگین در اراک هم بازدید کرده بودند.
این توافق بخشی از یک نقشه راه چند مرحله ای میان ایران و آژانس است که بناست طبق آن همه مسائل باقی مانده میان ایران و آژانس حل شود.
البته یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته است که ایران تا حل و فصل کامل مسئله راه درازی در پیش دارد.
در مدالیته توافق شده در روز 20 آبان صرفا رسیدگی مسائل موسوم به «مطالعات ادعایی» مورد توافق قرار گرفت اما آژانس گفته است که ایران و آژانس می خواهند درباره حل و فصل الباقی مسائل که «ابعاد احتمالی نظامی» (PMD) خوانده می شود روز 19 بهمن یک مدالیته جدید امضا کنند.
ایران هر دو مسئله مطالعات ادعایی و ابعاد احتمالی نظامی را سند سازی امریکا و اسراییل می داند و بر غیر واقعی بودن آنها تاکید دارد.
ایران در توافق ژنو متعهد شده است به عنوان یک گام اضافی جایی در میانه گام های اول و نهایی، تمامی مسائل فعلی و گذشته خود با آژانس را حل کند.
بازرسی از معدن گچین با تعهدات پادمانی ایران منطبق نیست و به عنوان یک اقدام اعتماد ساز و داوطلبانه انجام شده است.
برخی منابع در تهران به «ایران هسته ای» گفتند هدف اصلی از بازرسی معدن گچین محاسبه میزان موجودی آن و تحقیق در این باره است که آیا ایران از این معدن برداشت اعلام نشده ای که آن را به یک فرآیند اعلام نشده تزریق کرده باشد داشته است یا نه.
[HR]
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
بازرسی از معدن گچین با تعهدات پادمانی ایران منطبق نیست و به عنوان یک اقدام اعتماد ساز و داوطلبانه انجام شده است.

حامدعلوی، ایران هسته ای- منابع سازمان انرژی اتمی تایید کرده اند که یازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی روز چهارشنبه 9 بهمن 1392 (29 ژانویه 2014) از معدن گچین در بندرعباس بازدید کرده اند.
محمد امیری معاون امور پادمان سازمان انرژی اتمی این موضوع را تایید کرده است.
این بازدید در چارچوب توافقی انجام شده است که روز 20 آبان 1392 (11 نوامبر 2013) میان سازمان انرژی اتمی و آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام شده است.
بازرسان آژانس پیش از این، طبق این توافق، از کارخانه تولید آب سنگین در اراک هم بازدید کرده بودند.
این توافق بخشی از یک نقشه راه چند مرحله ای میان ایران و آژانس است که بناست طبق آن همه مسائل باقی مانده میان ایران و آژانس حل شود.
البته یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته است که ایران تا حل و فصل کامل مسئله راه درازی در پیش دارد.
در مدالیته توافق شده در روز 20 آبان صرفا رسیدگی مسائل موسوم به «مطالعات ادعایی» مورد توافق قرار گرفت اما آژانس گفته است که ایران و آژانس می خواهند درباره حل و فصل الباقی مسائل که «ابعاد احتمالی نظامی» (PMD) خوانده می شود روز 19 بهمن یک مدالیته جدید امضا کنند.
ایران هر دو مسئله مطالعات ادعایی و ابعاد احتمالی نظامی را سند سازی امریکا و اسراییل می داند و بر غیر واقعی بودن آنها تاکید دارد.
ایران در توافق ژنو متعهد شده است به عنوان یک گام اضافی جایی در میانه گام های اول و نهایی، تمامی مسائل فعلی و گذشته خود با آژانس را حل کند.
بازرسی از معدن گچین با تعهدات پادمانی ایران منطبق نیست و به عنوان یک اقدام اعتماد ساز و داوطلبانه انجام شده است.
برخی منابع در تهران به «ایران هسته ای» گفتند هدف اصلی از بازرسی معدن گچین محاسبه میزان موجودی آن و تحقیق در این باره است که آیا ایران از این معدن برداشت اعلام نشده ای که آن را به یک فرآیند اعلام نشده تزریق کرده باشد داشته است یا نه.
[HR]
[External Link Removed for Guests]
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 179
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۷, ۱۲:۱۵ ق.ظ
- محل اقامت: البرز
- سپاسهای ارسالی: 732 بار
- سپاسهای دریافتی: 494 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
Sami 1993 نوشته شده:ثبات انديشههاي امريكاييها در مورد ايران جايي سر باز ميكند كه مقامات سياسي اين كشور در يك اقدام بينظير- در طول تاريخ ۳۴ ساله انقلاب اسلامي- در طي پنج ماه اخير هفت بار جمهوري اسلامي ايران را تهديد به حمله نظامي كردهاند و در تمام اين مدت ديپلماتهاي كاربلد دولت راستگويان تنها تاكتيك «سكوت» دل بسته و عقبنشيني را چاره كار دانستهاند.
تهديداتي كه تمامي ندارد
در حالي تهديدات بيسابقه ايران توسط سياسيون امريكايي همچنان ادامه دارد كه گويا مقامات دولت قصد ندارند، واكنش جدي و متناسب به اين اظهارات نشان دهند و تلاش دارند با ابزارهايي مانند «فرافكني» و «چشمپوشي از خطاي ديگران در عرف روابط بينالملل» نگذارند تنور به ظاهر گرم شده روابط به سردي بگراييد.
اما عقبنشيني محسوس دولت در قالب «ديپلماسي نوين توأم با لبخند» كه به عنوان راهكار مشكلات داخلي و بينالمللي معرفي شد، اولين پاسخ رسمي را اينگونه از اوباما دريافت كرد: رويكرد امريكا در قبال تسليحات نظامي شيميايي سوريه بايد به ايران نشان دهد كه براي رويارويي تسليحاتي، پتانسيل حل مسئله به شكل ديپلماتيك وجود دارد. رئيسجمهور امريكا در عين حال گفت كه ترجيح او براي حل مسئله به شكل ديپلماتيك به اين معنا نيست كه به تهران حمله نظامي نميكند (۲۵/۶/۹۲ رئيسجمهور امريكا در گفتوگو با شبكهاي بيسي امريكا).
شلدون آدلسون بزرگترين حامي مالي جمهوريخواهان در دانشگاه يشيوا هم در شهريورماه اعلام ميكند: امريكا بايد قبل از شروع مذاكره با تهران در خصوص برنامه هستهاي ايران را با« بمب هستهاي» هدف قرار دهد(۳۰/۶/۹۲)
باراك اوباما تهديدات علني از نوع امريكايي را كمتر از دو هفته بعد از تهديدات اوليهاش در ديدار با نخستوزير رژيم صهيونيستي اظهار كرد: تهران بايد صداقت خود را با اقداماتش ثابت كند... همه گزينهها از جمله «گزينه نظامي» روي ميز باقي ميماند. (۹/۷/۹۲)
دانكن هانتر، عضو كميته نيروهاي مسلح كنگره هم به مانند ديگر سياسيون امريكايي تأكيد ميكند: فكر ميكنم اگر ما مجبور باشيم ايران را بزنيم نبايد با نيروهاي زميني عمل كنيم بلكه اين كار را بايد با «بمب اتمي» تاكتيكي انجام دهيم تا آنها را براي يك دو يا سه دهه به عقب برانيم. (۱۵/۹/۹۲)
رئيسجمهور امريكا بار ديگر در (۱۶/۹/۹۲) به صراحت ايران را تهديد به حمله نظامي ميكند: اگر ايران به توافق پايبند نماند تحريمها را افزايش ميدهيم و آمادگي براي «گزينه نظامي» وجود دارد.
وزير امور خارجه اين كشور هم هماهنگ با رئيس دولتش در (۱۹/۶/۹۲) بيان ميكند: اگر ايران هر بخشي از توافقنامه را نقض كند همه پيشرفتها متوقف ميشود و امريكا ميتواند «به صورت نظامي» پاسخ دهد.
جان كري همچنين در گفتوگو با العربيه، شبكه اختصاصي سعودي تأكيد ميكند: ايران بايد اندوخته اورانيوم۵/۳ درصد خود را محدود كند. ايران نبايد واجازه ندارد رآكتور اراك را تكميل كند. ايران اگر توافق را كنار بگذارد «گزينه نظامي» در پيش گرفته خواهد شد(۵/۱۱/۹۲).
اينها شمهاي از پاسخهاي در خور توجه امريكاييها نسبت به ديپلماسي لبخند دولتمردان ماست كه همچنان از طرف مقامات رسمي وزارت امور خارجه بدون پاسخ مانده است.
خیلی از مردم ایران به هوای اینکه شبها فرزندانشان با فکر بمب و ترس ناشی از تحدید به جنگ و بمباران به خواب نروند به تدبیر و امید رای دادند.حالا اما انگار شاهد اتفاقات دیگری هستند.
Sami 1993 نوشته شده:كاش آن قدر كه دولتمردان اعتدال گرا از انتقادات سازنده برخي رسانههاي داخلي نسبت به توافقات هستهاي، حساس و زود رنج بودند، در مقابل تهديدات پردامنه و تحقيرآميز غربيها هم واكنش مختصري نشان ميدادند تا مردم بيش از گذشته مطمئن شوند كه نمايندگانشان در عرصه سياست خارجه هم چيزي براي احقاق حقوق ملتشان كم نميگذارند.
این رفتار هم احتمالا تفسیر آیه شریفه "اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" در نزد این آقایونه.
[FONT=Impact]آدمهای پاک خطا نمی کنند ، سادگی می کنند . و امروز سادگی ، پاکترین خطای دنیاست.
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]

مهدی محمدی، وطن امروز- توافق ژنو در واقع پاسخ به یک نیاز اجتماعی بود –و راقم این سطور پیش تر نوشته است که این توافق فاقد هرگونه منطق هسته ای اما دارای یک منطق اجتماعی است- پس بازتاب ها و اثرات آن را هم باید قبل از هر چیز از موضعی اجتماعی تحلیل کرد. دولت آقای روحانی هم، چنان که از رفتار تبلیغاتی تیم مذاکره کننده پیداست، بیش از هر چیز در پی آن است که حرف خود را از منظر اجتماعی به کرسی بنشاند و لذا عموما سعی می کند به جای ورود به بحث های حرفه ای با منتقدان، خود را نماینده کلیت افکار عمومی جا بزند و مخالفان را رویاروی مردم قرار دهد.
اگر ادبیات تیم مذاکره کننده هسته ای و حتی خود آقای رییس جمهور در دقاع از توافق ژنو را تحلیل کنیم چند گزاره بنیادین در آن وجود دارد:
1- منتقدان توافق ژنو مخالفان هرگونه توافق در موضوع هسته ای هستند.
2- بدون توافق ژنو کشور در لبه پرتگاه قرار می گرفت.
3- توافق ژنو بهترین توافقی است که با توجه به جمیع جهات در شرایط فعلی قابل حصول بود.
4- منتقدان اساسا نمی خواهند مشکلات اقتصادی مردم حل شود!
اما حقیقت این است که این گزاره ها عمیقا غیر صادقانه است و و هرگز در معرض یک آزمون انتقادی جدی قرار داده نشده است. هدف این گزاره ها بیش از آنکه بیان واقعیت باشد، بی اعتبار کردن منتقدان –که در واقع کاری جز دلسوزی و خیرخواهی و کمک فکری برای تیم مذاکره کننده نمی کنند- است و قبل از آنکه ذهن های نخبه و تخصصی را هدف گرفته باشد، ذهنیت غیر حرفه ای مردم عادی را هدف گرفته است که در انتخابات به آنها گفته شده چرخ زندگی شان اگر نمی چرخد علتش این است که چرخ سانتریفیوژها در حال چرخیدن است.
همین مسئله ایجاب می کند که منتقدان توافق ژنو –و مهم تر از آن منتقدان رویکرد سازشکارانه و معاملاتی در حوزه های امنیت ملی- یک بار منطق اجتماعی دیدگاه خودر ا شفاف کنند تا روشن شود که مخالفت با توافق ژنو به معنای مخالفت با بهبود وضع اقتصادی مردم، نگرفتن پیام رای آنها در انتخابات، درک نکردن واقعیت های جهانی و امثال اینهاست یا اینکه در واقع بحث بر سر این است که اتفاقا روش فعلی برای حل و فصل مشکلات مردم مفید نیست و مشکلات آنها را عمیق تر اگر نکند، آن را حل نخواهد کرد.
5 اصل مهم و کلی وجود دارد که می تواند منطق اجتماعی تفکر مقاومتی را در شرایط فعلی شفاف کند:
1- اصل اول: ما هم خواهان توافقیم
شروع هرگونه بحثی از منظر اجتماعی توسط هواداران تفکر مقاومتی درباره برنامه هسته ای ایران باید با تکیه بر این اصل باشد که امروز هیچ کس مخالف یک توافق در موضوع هسته ای نیست و اتفاقا به دلایل مهمی می توان استدلال کرد که زمینه و شرایط برای توافق، اکنون از هر زمان دیگری آماده تر بوده است و این آمادگی بسیار پیش تر و بیشتر از آنکه توسط دولت روحانی بنا نهاده دشده باشد توسط معتقدان به تفکر مقاومتی و کسانی که باور داشتند باید با دست پر پای میز مذاکره رفت فراهم شده است. از یک سو، تفکر مقاومتی برنامه هسته ای ایران را به بلوغ رساند، قدرت چانه زنی تیم ایرانی را در هرگونه مذاکره آینده به شدت افزایش داد، روش های دور زدن تحریم ها را کشف کرد و سیستم را به آن عادت داد، خط قرمز های طرف غربی را تعدیل و جابجا کرد، غرب را متقاعد کرد که باید تحریم را به عنوان ابزار بده بستان روی میز معامله بگذارد و در حوزه های غیر هسته ای –بویژه حوزه منطقه ای- برتری قدرتمندی بر حریف تولید کرد و به این ترتیب جایگاه ایران را به مرتبه یک قدرت دارای توان چانه زنی از موضع برابر ارتقا داد. از سوی دیگر، امریکا در اثر مقاومت های چند ساله گذشته دانست که راهبرد غنی سازی صفر احمقانه است، به ناکارآمدی تحریم ها در تغییر محاسبات راهبردی ایران پی برد، دیپلماسی را یگانه گزینه واقعی روی میز یافت و گزینه های دیگر عملا کنار رفت، در منطقه خاورمیانه خود را عمیقا نیازمند ایران دید و پیش از انتخابات هم نتوانست پروژه بی ثبات سازی ایران را آنگونه که پیش بینی کرده بود محقق کند. به این دلایل –که همه حاکی از قدرت ایران است نه نیاز ایران- (و در مقاله ای دیگر جداگانه و به تفصیل درباره آنها بحث خواهیم کرد) زمان یک توافق فرارسیده بود. حتی بالاتر از این، مبانی یک توافق هم در آلماتی 1 و پس از آن در حال مذاکره و نهایی شدن بود که به جرئت می توان گفت که اگر انتخابات ریاست جمهوری به جای خرداد ماه، چند ماه دیرتر برگزار می شد، دو طرف به یک توافق اولیه دست می یافتند. بنابراین این یک آدرس کاملا غلط و گمراه کننده است که گفته شود یک طرف خواهان توافق است و طرف دیگر بالکل با هرگونه توافق مخالفت می کند. جریان مقاومت هم باور دارد که زمان فعلی به این دلیل که امریکا دراثر مقاومت ایران ناچار از تغییر محاسبات خود شده بود، زمانی مناسب برای یک توافق بود اما بر خلاف تیم فعلی، ضرورت توافق را به هیچ وجه ناشی از ضعف و درماندگی ایران ارزیابی نمی کند.
2- اصل دوم: ... اما نه هر توافقی بلکه یک توافق خوب و کشور آنقدر قدرتمند بود که به جای یک توافق بد، توافق نکردن را انتخاب کند
تفکر مقاومتی عقیده دارد به دلیل راهبرد اتخاذ شده در سال های گذشته –که اگر نبود خیانت های جریان انحراف در دو سال آخر ریاست جمهور احمدی نژاد ثمردهی بسیار بهتری پیدا می کرد- ایران به درجه ای از قدرت رسیده بود که می توانست با غرب یک توافق خوب بکند. در واقع به جای آنکه مخاسبات راهبردی ایران تغییر کند، این غربی ها بودند که محاسبات راهبردی خود را تغییر دادند و پیشنهادهای خود را در یک روند سریع به گونه ای بهبود بخشیدند که هر چه بیشتر در حال نزدیک شدن به دیگاه های ایران بود. تبدیل پیشنهاد بغداد به پیشنهاد آلماتی گامی بسیار مهم بود که در زمانی حدود یک سال رخ داد و نشان از آن داشت که امریکا در حال تغییر محاسبات راهبردی خود درباره توانایی «دیکته کردن» دیدگاه هایش به ایران است. تفکر مقاومتی معتقد است اگر دولت جدید خود را مظطر و درمانده نشان نمی داد، به سوابق مذاکراتی توجه می کرد، به غرب خوش بین نبود، برنامه ای برای اداره کشور در صورت عدم توافق داشت و از موضع قدرت سخن می گفت، بی شک می توانست یک توافق خوب با غرب بکند و این توافق نه تنها با انتقاد مواجه نمی شد بلکه اکنون به ذخیره ای راهبردی برای دولت تبدیل شده بود. اما ارزیابی وضعیت کشور به عنوان «سیستم ایستاده بر لبه پرتگاه» طرد مطلق گذشته، مرعوب شدن در برابر غرب (که بعدها به خوبی خود را در سخنان آقای وزیر خارجه درباره توان نظامی ایران نشان داد)، به رسمیت شناختن منطق مذاکراتی و نگرانی های ساختگی غرب و نداشتن روحیه مقاومتی در اداره کشور باعث شد دولت تن به توافقی بدهد که جان کری در جلسه 11 دسامبر مجلس نمایندگان می گوید امریکا خود را برای پذیرش توافقی بسیار بدتر از آن آماده کرده بود! تفکر مقاومتی معتقد است فرصت برای یک توافق خوب که زیر ساخت غنی سازی ایران را حفظ کند و زیر ساخت تحریم ها را فروبپاشد فراهم شده بود اما راهبرد «کدخدا هراسانه» دولت این فرصت را ضایع کرد.
3- توافق ژنو یک توافق خوب نیست
با اینکه تفکر مقاومتی با یک توافق خوب موافق است و آن را ممکن هم می دانست، به جد عقیده دارد که تواف ژنو یک توافق خوب نیست. از دید ایران –آنگونه که سیاست های اصلی و آشکار نظام آشکار است- یک توافق خوب هسته ای توافقی است که زیرساخت غنی سازی صنعتی را حفظ می کند، به حقوقی کمتر از حقوق دیگر اعضای معاهده و تکالیفی بیشتر از تکالیف آنها راضی نمی شود، اجازه شناسایی ایران را به عنوان یک استثنا نمی دهد و صرفا در ازای شفافیت بیشتر تحریم ها را تعدیل می کند. با این ضوابط مسلما توافق ژنو یک توافق بد و بسیار نگران کننده است و تیم مذاکره کننده را در مسیری قرار داده که در مذاکرات آتی کاری بسیار دشوار برای خلاص کردن خود از شر دلالت های ویرانگر این توافق بر عهده خواهد داشت. از منظر تفکر مقاومتی وقتی می توان یک توافق خوب کرد اما حریف یک توافق بد جلوی شما می گذارد، بهترین گزینه این است که تا زمان تغییر محاسبات او اساسا توافق نکنید و مطمئن باشید که این تغییر محاسبات حتما رخ خواهد داد.
4- حتی با وجود یک توافق خوب مشکلات کشور دود نمی شود و به هوا نمی رود
تفکر مقاومتی همواره معتقد بوده و اکنون به نظر می رسد لااقل برخی افراد منصف درون دولت هم در حال رسیدن به همین نتیجه هستند که حتی یک توافق خوب هسته ای هم نمی تواند یک شبه در اقتصاد کشور معجزه کند و همه مشکلات را غیب نماید. اکنون که دوستان دولتی خود بر سر کارند لابد باید دانسته باشند که بخش عظیمی از مشکلات کشور اساسا ربطی به سیاست خارجی و تحریم ها ندارد و این توان و هنر مدیریتی دولت است که باید آنها را علاج کند. یکی از بدترین مشکلاتی که دولت خود برای خود پدید آورده این است که درباره اثر رفع تحریم ها بر حل مشکلات اقتصادی کشور به شدت اغراق کرده است و اکنون که 4/2 میلیارد دلار ناشی از توافق ژنو در حال از راه رسیدن است و غرب تحریم پتروشیمی، طلا و نقره را تعلیق کرده بخشی از مردم توقع بهبود سریع و برق آسا در وضعیت خود را دارند اما می بینند که حتی از بهبود کند هم خبر ی نیست. روز نخست که منتقدان می گفتند به نفع دولت نیست که انتظارات از مذاکرات را تا این حد بالا ببرد، آقایان همه چیز را حمل بر دعوای سیاسی کردند اما حالا لابد می فهمند که آن موضع از سر خیرخواهی برای کشور و قبل از همه خود دولت بوده است که اکنون آوار مطالبه مردمی در حال دست و پاز دن است.
5- اصل پنجم: نرمش در موضوع هسته ای سرمایه مقاومت در سایر حوزه هاست نه تسری تفکر سازش به آنها
و آخرین اصل برای توضیح منطق اجتماعی تفکر مقاومتی در موضوع هسته ای این است که حتی اگر نرمشی هم در موضوع هسته ای لازم آمده باشد برای آن است که این نرمش به مثابه یک تاکتیک یک مشکل فوری و دردسر ساز را حل کند و مجالی فراهم آورد تا نظام با قدرت و آرامش بیشتر و جامعه با آگاهی بهتر به پیمودن مسیر مقاومت در سایر حوزه ها –مانند حوزه منطقه ای که ایران در آن فاصله با خیمه فرمانده سپاه دشمن ندارد- ادامه بدهند. اکنون دولت نشانه هایی از خود بروز می دهد که گویا معتقد است نرمش نه یک تاکتیک بلکه یک راهبرد است و باید در همه حوزه های درگیری ایران و غرب مقاومت را بدل به مذاکره و مذاکره را هم تبدیل به معامله و بده بستان کرد. این یکی از بزرگترین خطراتی است که می تواند به اشتباهات دولت ضریب بدهد و جز آنکه آن را موضع قدرت در مقابل دشمن پایین می کشد، از ارکان نظام نیز نسبت به راهبرد سیاست خارجی آن اعتمادزدایی نماید.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]

مهدی محمدی، وطن امروز- توافق ژنو در واقع پاسخ به یک نیاز اجتماعی بود –و راقم این سطور پیش تر نوشته است که این توافق فاقد هرگونه منطق هسته ای اما دارای یک منطق اجتماعی است- پس بازتاب ها و اثرات آن را هم باید قبل از هر چیز از موضعی اجتماعی تحلیل کرد. دولت آقای روحانی هم، چنان که از رفتار تبلیغاتی تیم مذاکره کننده پیداست، بیش از هر چیز در پی آن است که حرف خود را از منظر اجتماعی به کرسی بنشاند و لذا عموما سعی می کند به جای ورود به بحث های حرفه ای با منتقدان، خود را نماینده کلیت افکار عمومی جا بزند و مخالفان را رویاروی مردم قرار دهد.
اگر ادبیات تیم مذاکره کننده هسته ای و حتی خود آقای رییس جمهور در دقاع از توافق ژنو را تحلیل کنیم چند گزاره بنیادین در آن وجود دارد:
1- منتقدان توافق ژنو مخالفان هرگونه توافق در موضوع هسته ای هستند.
2- بدون توافق ژنو کشور در لبه پرتگاه قرار می گرفت.
3- توافق ژنو بهترین توافقی است که با توجه به جمیع جهات در شرایط فعلی قابل حصول بود.
4- منتقدان اساسا نمی خواهند مشکلات اقتصادی مردم حل شود!
اما حقیقت این است که این گزاره ها عمیقا غیر صادقانه است و و هرگز در معرض یک آزمون انتقادی جدی قرار داده نشده است. هدف این گزاره ها بیش از آنکه بیان واقعیت باشد، بی اعتبار کردن منتقدان –که در واقع کاری جز دلسوزی و خیرخواهی و کمک فکری برای تیم مذاکره کننده نمی کنند- است و قبل از آنکه ذهن های نخبه و تخصصی را هدف گرفته باشد، ذهنیت غیر حرفه ای مردم عادی را هدف گرفته است که در انتخابات به آنها گفته شده چرخ زندگی شان اگر نمی چرخد علتش این است که چرخ سانتریفیوژها در حال چرخیدن است.
همین مسئله ایجاب می کند که منتقدان توافق ژنو –و مهم تر از آن منتقدان رویکرد سازشکارانه و معاملاتی در حوزه های امنیت ملی- یک بار منطق اجتماعی دیدگاه خودر ا شفاف کنند تا روشن شود که مخالفت با توافق ژنو به معنای مخالفت با بهبود وضع اقتصادی مردم، نگرفتن پیام رای آنها در انتخابات، درک نکردن واقعیت های جهانی و امثال اینهاست یا اینکه در واقع بحث بر سر این است که اتفاقا روش فعلی برای حل و فصل مشکلات مردم مفید نیست و مشکلات آنها را عمیق تر اگر نکند، آن را حل نخواهد کرد.
5 اصل مهم و کلی وجود دارد که می تواند منطق اجتماعی تفکر مقاومتی را در شرایط فعلی شفاف کند:
1- اصل اول: ما هم خواهان توافقیم
شروع هرگونه بحثی از منظر اجتماعی توسط هواداران تفکر مقاومتی درباره برنامه هسته ای ایران باید با تکیه بر این اصل باشد که امروز هیچ کس مخالف یک توافق در موضوع هسته ای نیست و اتفاقا به دلایل مهمی می توان استدلال کرد که زمینه و شرایط برای توافق، اکنون از هر زمان دیگری آماده تر بوده است و این آمادگی بسیار پیش تر و بیشتر از آنکه توسط دولت روحانی بنا نهاده دشده باشد توسط معتقدان به تفکر مقاومتی و کسانی که باور داشتند باید با دست پر پای میز مذاکره رفت فراهم شده است. از یک سو، تفکر مقاومتی برنامه هسته ای ایران را به بلوغ رساند، قدرت چانه زنی تیم ایرانی را در هرگونه مذاکره آینده به شدت افزایش داد، روش های دور زدن تحریم ها را کشف کرد و سیستم را به آن عادت داد، خط قرمز های طرف غربی را تعدیل و جابجا کرد، غرب را متقاعد کرد که باید تحریم را به عنوان ابزار بده بستان روی میز معامله بگذارد و در حوزه های غیر هسته ای –بویژه حوزه منطقه ای- برتری قدرتمندی بر حریف تولید کرد و به این ترتیب جایگاه ایران را به مرتبه یک قدرت دارای توان چانه زنی از موضع برابر ارتقا داد. از سوی دیگر، امریکا در اثر مقاومت های چند ساله گذشته دانست که راهبرد غنی سازی صفر احمقانه است، به ناکارآمدی تحریم ها در تغییر محاسبات راهبردی ایران پی برد، دیپلماسی را یگانه گزینه واقعی روی میز یافت و گزینه های دیگر عملا کنار رفت، در منطقه خاورمیانه خود را عمیقا نیازمند ایران دید و پیش از انتخابات هم نتوانست پروژه بی ثبات سازی ایران را آنگونه که پیش بینی کرده بود محقق کند. به این دلایل –که همه حاکی از قدرت ایران است نه نیاز ایران- (و در مقاله ای دیگر جداگانه و به تفصیل درباره آنها بحث خواهیم کرد) زمان یک توافق فرارسیده بود. حتی بالاتر از این، مبانی یک توافق هم در آلماتی 1 و پس از آن در حال مذاکره و نهایی شدن بود که به جرئت می توان گفت که اگر انتخابات ریاست جمهوری به جای خرداد ماه، چند ماه دیرتر برگزار می شد، دو طرف به یک توافق اولیه دست می یافتند. بنابراین این یک آدرس کاملا غلط و گمراه کننده است که گفته شود یک طرف خواهان توافق است و طرف دیگر بالکل با هرگونه توافق مخالفت می کند. جریان مقاومت هم باور دارد که زمان فعلی به این دلیل که امریکا دراثر مقاومت ایران ناچار از تغییر محاسبات خود شده بود، زمانی مناسب برای یک توافق بود اما بر خلاف تیم فعلی، ضرورت توافق را به هیچ وجه ناشی از ضعف و درماندگی ایران ارزیابی نمی کند.
2- اصل دوم: ... اما نه هر توافقی بلکه یک توافق خوب و کشور آنقدر قدرتمند بود که به جای یک توافق بد، توافق نکردن را انتخاب کند
تفکر مقاومتی عقیده دارد به دلیل راهبرد اتخاذ شده در سال های گذشته –که اگر نبود خیانت های جریان انحراف در دو سال آخر ریاست جمهور احمدی نژاد ثمردهی بسیار بهتری پیدا می کرد- ایران به درجه ای از قدرت رسیده بود که می توانست با غرب یک توافق خوب بکند. در واقع به جای آنکه مخاسبات راهبردی ایران تغییر کند، این غربی ها بودند که محاسبات راهبردی خود را تغییر دادند و پیشنهادهای خود را در یک روند سریع به گونه ای بهبود بخشیدند که هر چه بیشتر در حال نزدیک شدن به دیگاه های ایران بود. تبدیل پیشنهاد بغداد به پیشنهاد آلماتی گامی بسیار مهم بود که در زمانی حدود یک سال رخ داد و نشان از آن داشت که امریکا در حال تغییر محاسبات راهبردی خود درباره توانایی «دیکته کردن» دیدگاه هایش به ایران است. تفکر مقاومتی معتقد است اگر دولت جدید خود را مظطر و درمانده نشان نمی داد، به سوابق مذاکراتی توجه می کرد، به غرب خوش بین نبود، برنامه ای برای اداره کشور در صورت عدم توافق داشت و از موضع قدرت سخن می گفت، بی شک می توانست یک توافق خوب با غرب بکند و این توافق نه تنها با انتقاد مواجه نمی شد بلکه اکنون به ذخیره ای راهبردی برای دولت تبدیل شده بود. اما ارزیابی وضعیت کشور به عنوان «سیستم ایستاده بر لبه پرتگاه» طرد مطلق گذشته، مرعوب شدن در برابر غرب (که بعدها به خوبی خود را در سخنان آقای وزیر خارجه درباره توان نظامی ایران نشان داد)، به رسمیت شناختن منطق مذاکراتی و نگرانی های ساختگی غرب و نداشتن روحیه مقاومتی در اداره کشور باعث شد دولت تن به توافقی بدهد که جان کری در جلسه 11 دسامبر مجلس نمایندگان می گوید امریکا خود را برای پذیرش توافقی بسیار بدتر از آن آماده کرده بود! تفکر مقاومتی معتقد است فرصت برای یک توافق خوب که زیر ساخت غنی سازی ایران را حفظ کند و زیر ساخت تحریم ها را فروبپاشد فراهم شده بود اما راهبرد «کدخدا هراسانه» دولت این فرصت را ضایع کرد.
3- توافق ژنو یک توافق خوب نیست
با اینکه تفکر مقاومتی با یک توافق خوب موافق است و آن را ممکن هم می دانست، به جد عقیده دارد که تواف ژنو یک توافق خوب نیست. از دید ایران –آنگونه که سیاست های اصلی و آشکار نظام آشکار است- یک توافق خوب هسته ای توافقی است که زیرساخت غنی سازی صنعتی را حفظ می کند، به حقوقی کمتر از حقوق دیگر اعضای معاهده و تکالیفی بیشتر از تکالیف آنها راضی نمی شود، اجازه شناسایی ایران را به عنوان یک استثنا نمی دهد و صرفا در ازای شفافیت بیشتر تحریم ها را تعدیل می کند. با این ضوابط مسلما توافق ژنو یک توافق بد و بسیار نگران کننده است و تیم مذاکره کننده را در مسیری قرار داده که در مذاکرات آتی کاری بسیار دشوار برای خلاص کردن خود از شر دلالت های ویرانگر این توافق بر عهده خواهد داشت. از منظر تفکر مقاومتی وقتی می توان یک توافق خوب کرد اما حریف یک توافق بد جلوی شما می گذارد، بهترین گزینه این است که تا زمان تغییر محاسبات او اساسا توافق نکنید و مطمئن باشید که این تغییر محاسبات حتما رخ خواهد داد.
4- حتی با وجود یک توافق خوب مشکلات کشور دود نمی شود و به هوا نمی رود
تفکر مقاومتی همواره معتقد بوده و اکنون به نظر می رسد لااقل برخی افراد منصف درون دولت هم در حال رسیدن به همین نتیجه هستند که حتی یک توافق خوب هسته ای هم نمی تواند یک شبه در اقتصاد کشور معجزه کند و همه مشکلات را غیب نماید. اکنون که دوستان دولتی خود بر سر کارند لابد باید دانسته باشند که بخش عظیمی از مشکلات کشور اساسا ربطی به سیاست خارجی و تحریم ها ندارد و این توان و هنر مدیریتی دولت است که باید آنها را علاج کند. یکی از بدترین مشکلاتی که دولت خود برای خود پدید آورده این است که درباره اثر رفع تحریم ها بر حل مشکلات اقتصادی کشور به شدت اغراق کرده است و اکنون که 4/2 میلیارد دلار ناشی از توافق ژنو در حال از راه رسیدن است و غرب تحریم پتروشیمی، طلا و نقره را تعلیق کرده بخشی از مردم توقع بهبود سریع و برق آسا در وضعیت خود را دارند اما می بینند که حتی از بهبود کند هم خبر ی نیست. روز نخست که منتقدان می گفتند به نفع دولت نیست که انتظارات از مذاکرات را تا این حد بالا ببرد، آقایان همه چیز را حمل بر دعوای سیاسی کردند اما حالا لابد می فهمند که آن موضع از سر خیرخواهی برای کشور و قبل از همه خود دولت بوده است که اکنون آوار مطالبه مردمی در حال دست و پاز دن است.
5- اصل پنجم: نرمش در موضوع هسته ای سرمایه مقاومت در سایر حوزه هاست نه تسری تفکر سازش به آنها
و آخرین اصل برای توضیح منطق اجتماعی تفکر مقاومتی در موضوع هسته ای این است که حتی اگر نرمشی هم در موضوع هسته ای لازم آمده باشد برای آن است که این نرمش به مثابه یک تاکتیک یک مشکل فوری و دردسر ساز را حل کند و مجالی فراهم آورد تا نظام با قدرت و آرامش بیشتر و جامعه با آگاهی بهتر به پیمودن مسیر مقاومت در سایر حوزه ها –مانند حوزه منطقه ای که ایران در آن فاصله با خیمه فرمانده سپاه دشمن ندارد- ادامه بدهند. اکنون دولت نشانه هایی از خود بروز می دهد که گویا معتقد است نرمش نه یک تاکتیک بلکه یک راهبرد است و باید در همه حوزه های درگیری ایران و غرب مقاومت را بدل به مذاکره و مذاکره را هم تبدیل به معامله و بده بستان کرد. این یکی از بزرگترین خطراتی است که می تواند به اشتباهات دولت ضریب بدهد و جز آنکه آن را موضع قدرت در مقابل دشمن پایین می کشد، از ارکان نظام نیز نسبت به راهبرد سیاست خارجی آن اعتمادزدایی نماید.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه/ فوری
[External Link Removed for Guests]
گزارش جیمز کلاپر به سنا نشان می دهد توافق ژنو ارزیابی اطلاعات ملی امریکا را درباره برنامه هسته ای ایران تغییر داده است.

حامد علوی، ایران هسته ای- مدیر اطلاعات ملی امریکا در گزارش سالانه خود به سنای این کشور اعلام کرد جامعه اطلاعاتی امریکا عقیده دارد توافق ژنو توانمندی این جامعه را در کشف هر نوع «گریز هسته ای در برنامه غنی سازی ایران» صد درصد کامل کرده است.
جیمز کلاپر که رییس امعه اطلاعاتی امریکا محسوب می شود روز چهارشنبه 9 بهمن 1392 (29 ژانویه 2014) به همراه مایک فلین رییس آژانس اطلاعات دفاعی امریکا (DIA)، جان برنان رییس سیا و رابرت مولر رییس اف بی آی، در مقابل کمیته برگزیده اطلاعاتی سنا حاضر شد و علاوه بر ارائه ارزیابی خود، به سئال های آنها پاسخ داد.
متن کامل ارزیابی اطلاعاتی منتشر شده از سوی کلاپر را از [External Link Removed for Guests] دریافت کنید.
کلاپر در این گزارش که مهم ترین سند اطلاعاتی فاقد طبقه بندی است که دولت امریکا منتشر می کند به نکات زیر درباره برنامه هسته ای ایران اشاره کرده است:
1- کلاپر می گوید اگر تصمیم بگیرد سلاح هسته ای تولید کند، هم اکنون تمام زیرساخت های فنی لازم برای این کار را در اختیار دارد.
2- مدیر اطلاعات ملی امریکا می گوید با این حال، توافق ژنو وضعیتی بوجود آورده است که اگر ایران چنین اقدامی انجام بدهد، این امر بلافاصله از سوی سرویس های اطلاعاتی امریکا شناسایی خواهد شد. وی در توضیح این موضوع می گوید: «در یک سال گذشته ایران طرح های سانتریفوژهای خود را ارتقا و تعداد آنها را افزایش داده است. علاوه بر آن که مقدار زیادی اورانیوم غنی شده با خلوص پایین را ذخیره کرده است. این پیشرفت ها ایران را برای تولید اورانیوم با خلوص بالا که برای تولید سلاح های هسته ای لازم است، در موقعیت بهتری قرار داده است. اما باوجود این پیشرفت ها برآورد ما این است که ایران قادر نخواهد بود بدون آن که فعالیت هایش افشا شود، اورانیوم کافی با خلوص بالا برای تولید سلاح هسته ای تولید کند. افزایش نظارت ها و دیگر شفاف سازی هایی که ایران براساس توافقنامه موقت پذیرفته است انجام شود، هرگونه حرکتی به سمت تولید سلاح های هسته ای را افشا خواهد کرد». این امر نشان دهنده آن است که توافق ژنو ارزیابی اطلاعات ملی امریکا را درباره برنامه هسته ای ایران تغییر داده است. گزارش سال گذشته کلاپر به سنا حکایت از آن داشت که مهم ترین نگرانی اطلاعاتی امریکا عدم اشراف کامل بر تصمیمات ایران در برنامه هسته ای است. اکنون به نظر می رسد این نگرانی رفع شده است.
3- کلاپر ادعا کرده است تهران در بسیاری از زمینه ها از جمله غنی سازی اورانیوم، ساخت رآکتورهای هسته ای و تولید موشک های بالستیک پیشرفت فنی خوبی داشته است به طوری که اگر تصمیم به ساخت موشک با قابلیت حمل کلاهک هسته ای بگیرد با استفاده از این دانش ها امکانش را خواهد داشت.
4- نکته مهم دیگر در ارزیابی کلاپر این است که ایران توانایی علمی، فنی و صنعتی لازم برای تولید سلاح های هسته ای را دارد. نکته مهم این است که ایران باید از لحاظ سیاسی تصمیم به انجام دادن چنین کاری را بگیرد.
5- کلاپر به کمیته جاسوسی سنا اعلام کرده است که توافقنامه موقت بر پیشرفت برنامه هسته ای نظامی ایران تاثیر خواهد داشت و نگرانی های مهم آمریکا از جمله غنی سازی 20 درصدی اورانیوم را رفع می کند.
6- مدیر اطلاعات ملی امریکا در بخش دیگری از این گزارش ادعا کرده است: «ما نمی دانیم آیا ایران درنهایت تصمیم به ساخت سلاح های هسته ای خواهد گرفت یا نه اما اهداف راهبردی گسترده این کشور را به سمت دستیابی به دانش لازم در این زمینه سوق داده است».
7- کلاپر درباره تاثیر تحریم های جدید بر مذاکرات می گوید: «افزایش تحریم های ایران اقدامی مخرب و غیرسازنده خواهد بود و توافقنامه موقت را با شکست مواجه خواهد کرد. افزایش تحریم های جمهوری اسلامی باید برای روز مبادا در نظر گرفته شود».
8- کلاپر همچنین درباره وضعیت سوریه گفته است: «در حال حاضر تعداد جنگجویان خارجی را که از پنجاه کشور مختلف برای جنگیدن با نیروهای اسد به سوریه رفته اند، بیش از هفت هزار نفر تخمین می زنیم، برخی از این داوطلبین از خاورمیانه و اروپا هستند که این، یک نگرانی بزرگ نه تنها برای ما بلکه برای کشورهایی است که این داوطلبین از آنجا به سوریه رفته اند چون تعداد زیادی اردوگاه های آموزشی در سوریه ایجاد شده است تا داوطلبین خارجی و برخی جهادیون بویژه اعضای جبهه النصره در آنها آموزش ببینند که در آینده از این آموزش ها در حملات علیه منافع آمریکا استفاده کنند».
گزارش ویژه/ فوری
[External Link Removed for Guests]
گزارش جیمز کلاپر به سنا نشان می دهد توافق ژنو ارزیابی اطلاعات ملی امریکا را درباره برنامه هسته ای ایران تغییر داده است.

حامد علوی، ایران هسته ای- مدیر اطلاعات ملی امریکا در گزارش سالانه خود به سنای این کشور اعلام کرد جامعه اطلاعاتی امریکا عقیده دارد توافق ژنو توانمندی این جامعه را در کشف هر نوع «گریز هسته ای در برنامه غنی سازی ایران» صد درصد کامل کرده است.
جیمز کلاپر که رییس امعه اطلاعاتی امریکا محسوب می شود روز چهارشنبه 9 بهمن 1392 (29 ژانویه 2014) به همراه مایک فلین رییس آژانس اطلاعات دفاعی امریکا (DIA)، جان برنان رییس سیا و رابرت مولر رییس اف بی آی، در مقابل کمیته برگزیده اطلاعاتی سنا حاضر شد و علاوه بر ارائه ارزیابی خود، به سئال های آنها پاسخ داد.
متن کامل ارزیابی اطلاعاتی منتشر شده از سوی کلاپر را از [External Link Removed for Guests] دریافت کنید.
کلاپر در این گزارش که مهم ترین سند اطلاعاتی فاقد طبقه بندی است که دولت امریکا منتشر می کند به نکات زیر درباره برنامه هسته ای ایران اشاره کرده است:
1- کلاپر می گوید اگر تصمیم بگیرد سلاح هسته ای تولید کند، هم اکنون تمام زیرساخت های فنی لازم برای این کار را در اختیار دارد.
2- مدیر اطلاعات ملی امریکا می گوید با این حال، توافق ژنو وضعیتی بوجود آورده است که اگر ایران چنین اقدامی انجام بدهد، این امر بلافاصله از سوی سرویس های اطلاعاتی امریکا شناسایی خواهد شد. وی در توضیح این موضوع می گوید: «در یک سال گذشته ایران طرح های سانتریفوژهای خود را ارتقا و تعداد آنها را افزایش داده است. علاوه بر آن که مقدار زیادی اورانیوم غنی شده با خلوص پایین را ذخیره کرده است. این پیشرفت ها ایران را برای تولید اورانیوم با خلوص بالا که برای تولید سلاح های هسته ای لازم است، در موقعیت بهتری قرار داده است. اما باوجود این پیشرفت ها برآورد ما این است که ایران قادر نخواهد بود بدون آن که فعالیت هایش افشا شود، اورانیوم کافی با خلوص بالا برای تولید سلاح هسته ای تولید کند. افزایش نظارت ها و دیگر شفاف سازی هایی که ایران براساس توافقنامه موقت پذیرفته است انجام شود، هرگونه حرکتی به سمت تولید سلاح های هسته ای را افشا خواهد کرد». این امر نشان دهنده آن است که توافق ژنو ارزیابی اطلاعات ملی امریکا را درباره برنامه هسته ای ایران تغییر داده است. گزارش سال گذشته کلاپر به سنا حکایت از آن داشت که مهم ترین نگرانی اطلاعاتی امریکا عدم اشراف کامل بر تصمیمات ایران در برنامه هسته ای است. اکنون به نظر می رسد این نگرانی رفع شده است.
3- کلاپر ادعا کرده است تهران در بسیاری از زمینه ها از جمله غنی سازی اورانیوم، ساخت رآکتورهای هسته ای و تولید موشک های بالستیک پیشرفت فنی خوبی داشته است به طوری که اگر تصمیم به ساخت موشک با قابلیت حمل کلاهک هسته ای بگیرد با استفاده از این دانش ها امکانش را خواهد داشت.
4- نکته مهم دیگر در ارزیابی کلاپر این است که ایران توانایی علمی، فنی و صنعتی لازم برای تولید سلاح های هسته ای را دارد. نکته مهم این است که ایران باید از لحاظ سیاسی تصمیم به انجام دادن چنین کاری را بگیرد.
5- کلاپر به کمیته جاسوسی سنا اعلام کرده است که توافقنامه موقت بر پیشرفت برنامه هسته ای نظامی ایران تاثیر خواهد داشت و نگرانی های مهم آمریکا از جمله غنی سازی 20 درصدی اورانیوم را رفع می کند.
6- مدیر اطلاعات ملی امریکا در بخش دیگری از این گزارش ادعا کرده است: «ما نمی دانیم آیا ایران درنهایت تصمیم به ساخت سلاح های هسته ای خواهد گرفت یا نه اما اهداف راهبردی گسترده این کشور را به سمت دستیابی به دانش لازم در این زمینه سوق داده است».
7- کلاپر درباره تاثیر تحریم های جدید بر مذاکرات می گوید: «افزایش تحریم های ایران اقدامی مخرب و غیرسازنده خواهد بود و توافقنامه موقت را با شکست مواجه خواهد کرد. افزایش تحریم های جمهوری اسلامی باید برای روز مبادا در نظر گرفته شود».
8- کلاپر همچنین درباره وضعیت سوریه گفته است: «در حال حاضر تعداد جنگجویان خارجی را که از پنجاه کشور مختلف برای جنگیدن با نیروهای اسد به سوریه رفته اند، بیش از هفت هزار نفر تخمین می زنیم، برخی از این داوطلبین از خاورمیانه و اروپا هستند که این، یک نگرانی بزرگ نه تنها برای ما بلکه برای کشورهایی است که این داوطلبین از آنجا به سوریه رفته اند چون تعداد زیادی اردوگاه های آموزشی در سوریه ایجاد شده است تا داوطلبین خارجی و برخی جهادیون بویژه اعضای جبهه النصره در آنها آموزش ببینند که در آینده از این آموزش ها در حملات علیه منافع آمریکا استفاده کنند».
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
شواهد نشان می دهد پروژه مشترک اسراییل-کنگره برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران در سنای امریکا شکست خورده است.

مهدی محمدی، خبرگزاری تسنیم- شواهد نشان می دهد پروژه مشترک اسراییل-کنگره برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران در سنای امریکا شکست خورده است.
منابع امریکایی و اسراییلی در روزهای گذشته تایید کرده اند که طرح پیشنهادی مارک کرک و رابرت منندز به این زودی در سنای امریکا رای گیری نخواهد شد و عملا اعمال تحریم های جدید علیه ایران در طول بازه زمانی 6 ماهه اجرای گام نخست طرح اقدام مشترک در ژنو منتفی است.
از یک نگاه راهبردی، دلایل مهم زیر در این مسئله موثر بوده است:
1- دلیل نخست احتمالا یک معامله پنهان میان اسراییل و امریکاست که طی آن امریکا متعهد شده در مذاکره درباره گام نهایی، دیدگاه های اسراییل را در 3 موضوع اصرار بر تعطیلی راکتور اراک، برچیده شدن تاسیسات فردو و همچنین کاهش بسیار شدید تعداد سانتریفیوژهای فعال در نطنز، لحاظ کند و متقابلا اسراییل هم فشار بر سناتورها برای تصویب این قانون را کم کرده است. برخی سناتورهای امریکایی در روزهای اخیر گفته اند دیگر فشار سابق را از سوی آیپک برای موافقت با این قانون احساس نمی کنند.
2- دلیل دوم هراس جمهوری خواهان از واکنش افکار عمومی امریکا به تبلیغات دولت امریکا در این باره بوده است که کنگره می خواهد کشور را به جنگی دیگر بکشاند.
3- سومین دلیل نقش آفرینی هرید رید رهبر اکثریت دموکرات سناست. رید عقیده دارد هدف اصلی جمهوری خواهان از این طرح، تضعیف حزب دموکرات در انتخابات آتی است. امریکا 6 ماه دیگر وارد انتخابات سنا خواهد شد. این موضوعی است که داگلاس بلومفیلد تحلیلگر صهیونیست در مقاله ای که روز 10 بهمن در روزنامه جروزالم پست منتشر کرده، آن را تایید کرده است.
4- چهارمین دلیل این است که کارشناسان امور راهبردی دولت امریکا را متقاعد کرده اند که اعمال تحریم های جدید بقیه اعضای 1+5 را به این نتیجه خواهد رساند که دولت امریکا در پیگیری دیپلماسی جدی نیست و همانطور که دنیس راس گفته این امر ممکن است منجر به از هم پاشیدن کل نظام تحریم ها علیه ایران شود.
5- پنجمین دلیل این است که هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان در امریکا در این باره اتفاق نظر دارند که تحریم های جدید موقعیت دولت حسن روحانی و جریان غربگرا را در ایران تضعیف کرده و متقابلا جایگاه منتقدان تفکر غربگرایانه را ارتقا خواهد داد. از آنجا که مهم ترین اولویت راهبردی برای امریکا در ایران تقویت غربگرایان است، نوعی اجماع دو حزبی برای اجتناب از این تحریم ها شکل گرفته است.
6- دلیل ششم این است که اکنون دولت و بخش یزرگی از سناتورها به این نتیجه رسیده اند که تحریم جدید چیزی به اعتبار تهدید امریکا علیه ایران اضافه نمی کند چرا که ایران همین حالا هم می داند که در صورت شکست دیپلماسی با تحریم های جدی مواجه خواهد شد.
7- هفتمین دلیل ظاهرا به کاهش توان لابی اسراییل در کنگره مربوط می شود که از یک سو ناشی از روحیات رادیکال بنیامین نتانیاهو است و از سوی دیگر به نقش آفرینی لابی های جدید یهودی مانند جی استریت باز می گردد. جی استریت توانسته جایگاه خود را به عنوان رقیبی مطرح برای آیپک را تثبیت کند.
8- نکته دیگر انتشار ارزیابی جدید اطلاعاتی دولت امریکاست که می گوید اعمال تحریم های جدید باعث خروج ایران از مذاکرات و در نتیجه شکست روند فعلی خواهد شد. این ارزیابی نخست توسط برخی از مقام های دولت امریکا و سناتورهای مخالف تحریم، مانند دایان فینشتاین رییس کمیته اطلاعاتی سنا فاش شد اما روز چهارشنبه گذشته (9 بهمن) جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی امریکا در گزارش سالانه خود به سنا آن را رسما تایید کرد.
9- عامل بعدی این است که دولت امریکا تصور می کرد قانون جدید تحریم از دو جنبه خلاف توافق ژنو است و اعمال آن وجهه بین المللی امریکا را تخریب خواهد کرد: 1-اینکه امریکا در توافق ژنو متعهد شده در طول دوران مذاکرات تحریم جدیدی اعمال نکند 2-قانون جدید مقرر می کرد در توافق نهایی برنامه غنی سازی ایران باید به طور کامل برچیده شود در حالی که امریکا در توافق ژنو وجود یک برنامه به شدت محدود غنی سازی بر اساس نیاز عملی ایران را در توافق ژنو قبول کرده است.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
شواهد نشان می دهد پروژه مشترک اسراییل-کنگره برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران در سنای امریکا شکست خورده است.

مهدی محمدی، خبرگزاری تسنیم- شواهد نشان می دهد پروژه مشترک اسراییل-کنگره برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران در سنای امریکا شکست خورده است.
منابع امریکایی و اسراییلی در روزهای گذشته تایید کرده اند که طرح پیشنهادی مارک کرک و رابرت منندز به این زودی در سنای امریکا رای گیری نخواهد شد و عملا اعمال تحریم های جدید علیه ایران در طول بازه زمانی 6 ماهه اجرای گام نخست طرح اقدام مشترک در ژنو منتفی است.
از یک نگاه راهبردی، دلایل مهم زیر در این مسئله موثر بوده است:
1- دلیل نخست احتمالا یک معامله پنهان میان اسراییل و امریکاست که طی آن امریکا متعهد شده در مذاکره درباره گام نهایی، دیدگاه های اسراییل را در 3 موضوع اصرار بر تعطیلی راکتور اراک، برچیده شدن تاسیسات فردو و همچنین کاهش بسیار شدید تعداد سانتریفیوژهای فعال در نطنز، لحاظ کند و متقابلا اسراییل هم فشار بر سناتورها برای تصویب این قانون را کم کرده است. برخی سناتورهای امریکایی در روزهای اخیر گفته اند دیگر فشار سابق را از سوی آیپک برای موافقت با این قانون احساس نمی کنند.
2- دلیل دوم هراس جمهوری خواهان از واکنش افکار عمومی امریکا به تبلیغات دولت امریکا در این باره بوده است که کنگره می خواهد کشور را به جنگی دیگر بکشاند.
3- سومین دلیل نقش آفرینی هرید رید رهبر اکثریت دموکرات سناست. رید عقیده دارد هدف اصلی جمهوری خواهان از این طرح، تضعیف حزب دموکرات در انتخابات آتی است. امریکا 6 ماه دیگر وارد انتخابات سنا خواهد شد. این موضوعی است که داگلاس بلومفیلد تحلیلگر صهیونیست در مقاله ای که روز 10 بهمن در روزنامه جروزالم پست منتشر کرده، آن را تایید کرده است.
4- چهارمین دلیل این است که کارشناسان امور راهبردی دولت امریکا را متقاعد کرده اند که اعمال تحریم های جدید بقیه اعضای 1+5 را به این نتیجه خواهد رساند که دولت امریکا در پیگیری دیپلماسی جدی نیست و همانطور که دنیس راس گفته این امر ممکن است منجر به از هم پاشیدن کل نظام تحریم ها علیه ایران شود.
5- پنجمین دلیل این است که هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان در امریکا در این باره اتفاق نظر دارند که تحریم های جدید موقعیت دولت حسن روحانی و جریان غربگرا را در ایران تضعیف کرده و متقابلا جایگاه منتقدان تفکر غربگرایانه را ارتقا خواهد داد. از آنجا که مهم ترین اولویت راهبردی برای امریکا در ایران تقویت غربگرایان است، نوعی اجماع دو حزبی برای اجتناب از این تحریم ها شکل گرفته است.
6- دلیل ششم این است که اکنون دولت و بخش یزرگی از سناتورها به این نتیجه رسیده اند که تحریم جدید چیزی به اعتبار تهدید امریکا علیه ایران اضافه نمی کند چرا که ایران همین حالا هم می داند که در صورت شکست دیپلماسی با تحریم های جدی مواجه خواهد شد.
7- هفتمین دلیل ظاهرا به کاهش توان لابی اسراییل در کنگره مربوط می شود که از یک سو ناشی از روحیات رادیکال بنیامین نتانیاهو است و از سوی دیگر به نقش آفرینی لابی های جدید یهودی مانند جی استریت باز می گردد. جی استریت توانسته جایگاه خود را به عنوان رقیبی مطرح برای آیپک را تثبیت کند.
8- نکته دیگر انتشار ارزیابی جدید اطلاعاتی دولت امریکاست که می گوید اعمال تحریم های جدید باعث خروج ایران از مذاکرات و در نتیجه شکست روند فعلی خواهد شد. این ارزیابی نخست توسط برخی از مقام های دولت امریکا و سناتورهای مخالف تحریم، مانند دایان فینشتاین رییس کمیته اطلاعاتی سنا فاش شد اما روز چهارشنبه گذشته (9 بهمن) جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی امریکا در گزارش سالانه خود به سنا آن را رسما تایید کرد.
9- عامل بعدی این است که دولت امریکا تصور می کرد قانون جدید تحریم از دو جنبه خلاف توافق ژنو است و اعمال آن وجهه بین المللی امریکا را تخریب خواهد کرد: 1-اینکه امریکا در توافق ژنو متعهد شده در طول دوران مذاکرات تحریم جدیدی اعمال نکند 2-قانون جدید مقرر می کرد در توافق نهایی برنامه غنی سازی ایران باید به طور کامل برچیده شود در حالی که امریکا در توافق ژنو وجود یک برنامه به شدت محدود غنی سازی بر اساس نیاز عملی ایران را در توافق ژنو قبول کرده است.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
توافق ایران و 1+5 درباره زمان و مکان دور بعدی مذاکرات نشان می دهد دو طرف درباره آغاز گفت وگوها درباره گام نهایی به شدت عجله دارند.

ایران هسته ای- توافق ایران و 1+5 درباره زمان و مکان دور بعدی مذاکرات نشان می دهد دو طرف درباره آغاز گفت وگوها درباره گام نهایی به شدت عجله دارند.
محمد جواد ظریف وزیر خارجه و رییس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران اعلام کرد ایران و 1+5 روز 29 بهمن 1392 (18 فوریه 2014) مذاکرات خود درباره گام نهایی را آغاز می کنند.
مکان این مذاکرات وین خواهد بود.
پیش تر اعلام شده بود که دور بعدی مذاکرات در نیویورک انجام می شود اما دیپلمات ها می گویند این موضع دولت امریکا بوده و طرف ایرانی زمان را برای انتقال مذاکرات هسته ای به امریکا مناسب نمی دانسته است.
مذاکرات درباره گام نهایی در حالی آغاز می شود که زمان چندانی از آغاز اجرای گام نخست طرح اقدام مشترک نگذشته است و هنوز معلوم نیست که آیا دولت امریکا و اتحادیه اروپا به تعهدات خود در چارچوب این توافق پای بند خواهند بود یا نه.
بسیاری از کارشناسان در داخل و خارج از ایران، گام اول توافق ژنو را به شدت نامتوازن و به نفع غرب ارزیابی کرده اند.
مطابق این گام ایران در ازای حدود 7 میلیارد دلار تمام ذخیره مواد 20 درصد خود را از دست می دهد و پیشرفت های خود در تمامی حوزه های هسته ای حتی تحقیق و توسعه را هم متوقف می کند.
دولت امریکا پیش از این اعلام کرده بود مهم ترین اولویتش این است که ببیند ایران به توافق ژنو پای بند می ماند یا نه.
اکنون که دولت امریکا آغاز مذاکرات در 29 بهمن را پذیرفته به نظر می رسد ارزیابی دولت امریکا این است که نباید نگران پای بندی ایران به گام اول توافق باشد.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
توافق ایران و 1+5 درباره زمان و مکان دور بعدی مذاکرات نشان می دهد دو طرف درباره آغاز گفت وگوها درباره گام نهایی به شدت عجله دارند.

ایران هسته ای- توافق ایران و 1+5 درباره زمان و مکان دور بعدی مذاکرات نشان می دهد دو طرف درباره آغاز گفت وگوها درباره گام نهایی به شدت عجله دارند.
محمد جواد ظریف وزیر خارجه و رییس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران اعلام کرد ایران و 1+5 روز 29 بهمن 1392 (18 فوریه 2014) مذاکرات خود درباره گام نهایی را آغاز می کنند.
مکان این مذاکرات وین خواهد بود.
پیش تر اعلام شده بود که دور بعدی مذاکرات در نیویورک انجام می شود اما دیپلمات ها می گویند این موضع دولت امریکا بوده و طرف ایرانی زمان را برای انتقال مذاکرات هسته ای به امریکا مناسب نمی دانسته است.
مذاکرات درباره گام نهایی در حالی آغاز می شود که زمان چندانی از آغاز اجرای گام نخست طرح اقدام مشترک نگذشته است و هنوز معلوم نیست که آیا دولت امریکا و اتحادیه اروپا به تعهدات خود در چارچوب این توافق پای بند خواهند بود یا نه.
بسیاری از کارشناسان در داخل و خارج از ایران، گام اول توافق ژنو را به شدت نامتوازن و به نفع غرب ارزیابی کرده اند.
مطابق این گام ایران در ازای حدود 7 میلیارد دلار تمام ذخیره مواد 20 درصد خود را از دست می دهد و پیشرفت های خود در تمامی حوزه های هسته ای حتی تحقیق و توسعه را هم متوقف می کند.
دولت امریکا پیش از این اعلام کرده بود مهم ترین اولویتش این است که ببیند ایران به توافق ژنو پای بند می ماند یا نه.
اکنون که دولت امریکا آغاز مذاکرات در 29 بهمن را پذیرفته به نظر می رسد ارزیابی دولت امریکا این است که نباید نگران پای بندی ایران به گام اول توافق باشد.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
کارشناسان پرداخت مبلغ4/2 میلیارد دلار به ایران در ازای از دست رفتن کل ذخیره مواد 20 درصد را یک معامله فاجعه بار می دانند.

ایران هسته ای- منابع دولتی تایید می کنند نخستین قسط از مبلغ 4/2 میلیارد دلاری که امریکا مطابق برنامه اقدام مشترک توافق شده در ژنو موظف به ارسال آن به ایران شده بود، دیروز (12 بهمن 1392/ اول فوریه 2014) به بانکی در سوییس واریز شده است.
مبلغ این پول 550 میلیون دلار بوده است.
مطابق سند اجرایی توافق شده میان ایران و 1+5، این پول به طور دستی (چمدانی) به ایران منتقل خواهد شد.
مقام های وزارت خزانه داری امریکا گفته اند چنانچه ایران برای انتقال این اقساط از کانال های بانکی استفاده کند، پول ها فورا مسدود خواهد شد.
تا پیش از پایان سال دو قسط 550 و 440 میلیون دلاری دیگر به ایران پرداخت می شود.
مجموع 4/2 میلیارد دلار نهایتا در 8 قسط به ایران پرداخت خواهد شد.
مقام های امریکایی گفته اند پرداخت اقساط به ایران مشروط به آن است که آژانس تایید کند ایران روند اکسید کردن و رقیق سازی ذخیره اورانویم 20 درصد خود را ادامه می دهد.
کارشناسان پرداخت مبلغ4/2 میلیارد دلار به ایران در ازای از دست رفتن کل ذخیره مواد 20 درصد ایران را یک معامله بسیار نامتوازن و فاجعه بار می دانند.
این پول متعلق به خود ایران بوده که تا کنون در بانک های هند و ژاپن مسدود شده بود.
امریکایی ها گفته اند همچنان به روند مسدود سازی پول نفت فروخته شده ایران ادامه می دهند.
نکته مهم در این میان این است که دولت هنوز مشخص نکرده است که پول های دریافتی را چگونه مصرف خواهد کرد و مردم توقع چه میزان بهبود اقتصادی از این ناحیه را می توانند داشته باشند.
برخی خبرهای دریافتی «ایران هسته ای» حکایت از آن دارد که دولت می خواهد این مبلغ را صرف چند پروژه بزرگ بکند تا بتواند افکار عمومی را نسبت به اثر مستقیم توافق هسته ای در معیشت آنها متقاعد نماید.
این بخشی از یک پروژه رسانه ای- روانی بزرگ است که هدف آن سوق دادن افکار عمومی به سمت یک معامله نهایی است.
ایران و 1+5 مذاکرات درباره توافق نهایی را از روز 29 بهمن در وین آغاز خواهند کرد.
علاوه بر این کارشناسان می گویند ایران باید از فرصت 6 ماهه تعلیق برخی تحریم ها بیشترین استفاده را ببرد چرا که ممکن است توافق نهایی اساسا امکانپذیر نباشد.
[HR]
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
کارشناسان پرداخت مبلغ4/2 میلیارد دلار به ایران در ازای از دست رفتن کل ذخیره مواد 20 درصد را یک معامله فاجعه بار می دانند.

ایران هسته ای- منابع دولتی تایید می کنند نخستین قسط از مبلغ 4/2 میلیارد دلاری که امریکا مطابق برنامه اقدام مشترک توافق شده در ژنو موظف به ارسال آن به ایران شده بود، دیروز (12 بهمن 1392/ اول فوریه 2014) به بانکی در سوییس واریز شده است.
مبلغ این پول 550 میلیون دلار بوده است.
مطابق سند اجرایی توافق شده میان ایران و 1+5، این پول به طور دستی (چمدانی) به ایران منتقل خواهد شد.
مقام های وزارت خزانه داری امریکا گفته اند چنانچه ایران برای انتقال این اقساط از کانال های بانکی استفاده کند، پول ها فورا مسدود خواهد شد.
تا پیش از پایان سال دو قسط 550 و 440 میلیون دلاری دیگر به ایران پرداخت می شود.
مجموع 4/2 میلیارد دلار نهایتا در 8 قسط به ایران پرداخت خواهد شد.
مقام های امریکایی گفته اند پرداخت اقساط به ایران مشروط به آن است که آژانس تایید کند ایران روند اکسید کردن و رقیق سازی ذخیره اورانویم 20 درصد خود را ادامه می دهد.
کارشناسان پرداخت مبلغ4/2 میلیارد دلار به ایران در ازای از دست رفتن کل ذخیره مواد 20 درصد ایران را یک معامله بسیار نامتوازن و فاجعه بار می دانند.
این پول متعلق به خود ایران بوده که تا کنون در بانک های هند و ژاپن مسدود شده بود.
امریکایی ها گفته اند همچنان به روند مسدود سازی پول نفت فروخته شده ایران ادامه می دهند.
نکته مهم در این میان این است که دولت هنوز مشخص نکرده است که پول های دریافتی را چگونه مصرف خواهد کرد و مردم توقع چه میزان بهبود اقتصادی از این ناحیه را می توانند داشته باشند.
برخی خبرهای دریافتی «ایران هسته ای» حکایت از آن دارد که دولت می خواهد این مبلغ را صرف چند پروژه بزرگ بکند تا بتواند افکار عمومی را نسبت به اثر مستقیم توافق هسته ای در معیشت آنها متقاعد نماید.
این بخشی از یک پروژه رسانه ای- روانی بزرگ است که هدف آن سوق دادن افکار عمومی به سمت یک معامله نهایی است.
ایران و 1+5 مذاکرات درباره توافق نهایی را از روز 29 بهمن در وین آغاز خواهند کرد.
علاوه بر این کارشناسان می گویند ایران باید از فرصت 6 ماهه تعلیق برخی تحریم ها بیشترین استفاده را ببرد چرا که ممکن است توافق نهایی اساسا امکانپذیر نباشد.
[HR]
[External Link Removed for Guests]
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
ایران باید مسئله شفافیت را جایگزین هر نوع تقاضا برای برچیدن کند.

مهدی محمدی، وطن امروز- اظهارات مقام های ایرانی در دو هفته گذشته درباره آنچه امریکایی ها «مسئله برچیدن» (Dismantle) می خوانند، امیدوار کننده بوده است. چند هفته پس از آنکه مقام های امریکایی بویژه جان کری وزیر خارجه این کشور مکررا از واژه برچیدن برای توصیف برنامه آینده خود در قبال تاسیسات غنی سازی ایران استفاده کردند، هم رییس جمهور روحانی و هم وزیر خارجه به این موضوع واکنش نشان دادند. روحانی و ظریف هر دو در حاشیه اجلاس داووس تاکید کردند هیچ سانتریفیوژی در ایران برچیده نخواهد شد. این جمله با چنان قاطعیت و بدون هرگونه استثناگذاری بیان شد که منابع غربی بلافاصله از آن نتیجه گرفتند اگر ایران در موضع خود جدی باشد احتمال دست یابی به توافق نهایی کاهش بسیار می یابد. اگرچه هنوز مذاکرات درباره توافق نهایی آغاز نشده و این موضوع طبعا اصلی ترین مسئله ای است که در آن مذاکرات درباره آن بحث خواهد شد، اما چند نکته مهم هست که همین حالا باید بر آنها تاکید کرد.
1- اولین مسئله این است که وقتی امریکایی ها درباره برچیدن بخش هایی از برنامه هسته ای ایران سخن می گویند، به محتوای توافق درباره گام نهایی با ایران نظر دارند، اما متقابلا وقتی مقام های ایرانی درباره «برچیده نشدن حتی یک سانتریفیوژ» حرف می زنند، مقصودشان تعهدات ایران در گام نخست است. در گام نخست، روشن است که چیزی برچیده نمی شود. امریکایی ها هم در هدف گذاری های خود گفته اند که در گام اول به دنبال عدم گسترش (Halt)و به عقب بازگرداندن (Roll back) بخش هایی از برنامه ایران هستند و هدف گذاری برچیدن مربوط به گام نهایی است. بنابراین، مقام های ایرانی باید موضع خود را شفاف کنند؛ وقتی می گویند چیزی برچیده نمی شود اگر مقصودشان در گام اول است (که همه اکنون در حال اجراست) این موضوعی بدیهی و البته فاقد ارزش است اما اگر منظورشان در گام نهایی است، آن وقت می توان امیدوار بود و رییس جمهور و وزیر خارجه اش را تحسین کرد.
2- در ادبیات مقام های امریکایی این موضوع کاملا شفاف است که برچیدن شامل 3 درخواست اصلی است:
یکم- برچیدن تعداد زیادی از ماشین های سانتریفیوژ در نطنز
دوم- برچیدن کامل تاسیسات فردو
سوم- برچیدن راکتور آب سنگین اراک
جان کری هفته گذشته به روشنی گفته است که عقیده دارد ایران نیازی به تاسیسات غنی سازی در دل کوه (اشاره به فردو) یا راکتور آب سنگین ندارد. بنابراین وقتی امریکایی ها درباره برچیدن حرف می زنند مسئله بسیار فراتر از تعداد سانتریفیوژهاست.
3- اگر به متن برنامه اقدام مشترک توافق شده در ژنو مراجعه کنیم، متاسفانه مبانی برچیدن بخش هایی از برنامه کاملا در آن دیده شده است. دولت در این توافق پذیرفته است که در گام نهایی برنامه غنی سازی ایران باید از حیث مکان (تجمیع کل برنامه در نطنز)، گسترده (تعداد ماشین ها)، ظرفیت (نوع ماشین ها و سرعت غنی سازی)، ذخیره مواد (حتی 5 درصد) و اندازه (درصد غنی سازی) محدود شود. علاوه بر این، تیم مذاکره کننده پذیرفته است که برنامه غنی سازی باید منطبق بر نیازهای عملی ایران و به طور دو طرفه تعریف شود. همه این موارد، نام های مستعار برچیدن است. وقتی قرار است برنامه غنی سازی از 7 جنبه محدود شود، یعنی برنامه غنی سازی که در گام نهایی تعریف خواهد شد محدود تر از برنامه فعلی است و این معنایی جز این ندارد که تیم مذاکره کننده پذیرفته بخش هایی از برنامه فعلی باید برچیده شود. ضمن اینکه می دانیم امریکایی ها تحریم های اصلی نفت و بانک را برای گام نهایی نگه داشته اند و همین خود قرینه ای است که نشان می دهد از دید آنها درخواست ها در گام نهایی بسیار بلندپروازانه تر از گام اول خواهد بود. اگر بنا باشد برای اظهارات روحانی و ظریف ارزشی قائل باشیم، این امر زمانی منطقی است که سخنان آنها درباره «برچیده نشدن حتی یک سانتریفیوژ» به این معنا باشد که ایران تصمیم گرفته در مذاکراتی که از 29 بهمن آغاز می شود روی تصحیح اشتباهات برنامه اقدام مشترک توافق شده در 3 آذر تمرکز کند و آن بخش هایی از این توافق را که خواستار محدود شدن برنامه ایران در گام نهایی می شود نپذیرد. اگر چنین باشد تیم مذاکره کننده یک گام به جلو برداشته و باید آن را تحسین کرد. اما اگر تیم ایرانی به توافق ژنو پای بند بماند، آن وقت متاسفانه باید گفت این حرف ها همه مصرف رسانه ای دارد و نهایتا بخش های مهمی از برنامه ایران برچیده خواهد شد.
4- دولت امریکا اکنون باید حس کند هدفگذاری برچیدن بخش هایی از برنامه غنی سازی ایران و همچنین برچیدن راکتور آب سنگین اراک، دست یافتنی نیست. برای تحقق این هدف دو اتفاق باید بیفتد:
نخست، ایران باید تاکید کنند که کل برنامه غنی سازی و راکتور آب سنگین فعلی اش منطبق بر نیازهای عملی است که برای خود تعریف کرده و به بهانه عدم وجود نیاز عملی نمی توان هیچ بخشی از آن را برچید. اگر مذاکره کنندگان ایرانی واقعا درصدد منتفی کردن ایده برچیدن باشند، استدلال های قدرتمندی در این باره در اختیار دارند.
دوم، ایران باید مسئله شفافیت را جایگزین هر نوع تقاضا برای برچیدن کند. چه نگرانی غرب ساخت یک سلاح واقعی در ایران باشد و چه غربی ها نگران باشند که ایران به نقطه گریز غیر قابل شناسایی برسد، راه حل منطقی این است که روی افزایش شفافیت برنامه هسته ای ایران متمرکز شوند. وقتی این برنامه در نهایت شفافیت انجام شود دیگر گریز هسته ای معنا نخواهد داشت. با وجود ابزاری به نام شفافیت، اگر امریکایی ها همچنان روی برچیدن سانتریفیوژها و راکتور اراک اصرار کنند باید نتیجه گرفت که هدف آنها نه مطمئن شدن از ماهیت برنامه ایران، بلکه تحقیر ایران است. این نقطه ای است که می توان مذاکرات را در آن متوقف کرد. در آن صورت ،توافقی انجام نخواهد شد اما جهان خواهد دید که ایران هیچ مشکلی با مطمئن کردن جامعه جهانی از ماهیت برنامه خود نداشته و تنها در مقابل اراده امریکا برای تحقیر خود ایستاده است. در این صورت بسیار بعید است که رژیم تحریم ها به شکلی که اکنون موجود است برقرار بماند و کشورهای جهان انگیزه ای برای اجرای آن داشته باشند.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
ایران باید مسئله شفافیت را جایگزین هر نوع تقاضا برای برچیدن کند.

مهدی محمدی، وطن امروز- اظهارات مقام های ایرانی در دو هفته گذشته درباره آنچه امریکایی ها «مسئله برچیدن» (Dismantle) می خوانند، امیدوار کننده بوده است. چند هفته پس از آنکه مقام های امریکایی بویژه جان کری وزیر خارجه این کشور مکررا از واژه برچیدن برای توصیف برنامه آینده خود در قبال تاسیسات غنی سازی ایران استفاده کردند، هم رییس جمهور روحانی و هم وزیر خارجه به این موضوع واکنش نشان دادند. روحانی و ظریف هر دو در حاشیه اجلاس داووس تاکید کردند هیچ سانتریفیوژی در ایران برچیده نخواهد شد. این جمله با چنان قاطعیت و بدون هرگونه استثناگذاری بیان شد که منابع غربی بلافاصله از آن نتیجه گرفتند اگر ایران در موضع خود جدی باشد احتمال دست یابی به توافق نهایی کاهش بسیار می یابد. اگرچه هنوز مذاکرات درباره توافق نهایی آغاز نشده و این موضوع طبعا اصلی ترین مسئله ای است که در آن مذاکرات درباره آن بحث خواهد شد، اما چند نکته مهم هست که همین حالا باید بر آنها تاکید کرد.
1- اولین مسئله این است که وقتی امریکایی ها درباره برچیدن بخش هایی از برنامه هسته ای ایران سخن می گویند، به محتوای توافق درباره گام نهایی با ایران نظر دارند، اما متقابلا وقتی مقام های ایرانی درباره «برچیده نشدن حتی یک سانتریفیوژ» حرف می زنند، مقصودشان تعهدات ایران در گام نخست است. در گام نخست، روشن است که چیزی برچیده نمی شود. امریکایی ها هم در هدف گذاری های خود گفته اند که در گام اول به دنبال عدم گسترش (Halt)و به عقب بازگرداندن (Roll back) بخش هایی از برنامه ایران هستند و هدف گذاری برچیدن مربوط به گام نهایی است. بنابراین، مقام های ایرانی باید موضع خود را شفاف کنند؛ وقتی می گویند چیزی برچیده نمی شود اگر مقصودشان در گام اول است (که همه اکنون در حال اجراست) این موضوعی بدیهی و البته فاقد ارزش است اما اگر منظورشان در گام نهایی است، آن وقت می توان امیدوار بود و رییس جمهور و وزیر خارجه اش را تحسین کرد.
2- در ادبیات مقام های امریکایی این موضوع کاملا شفاف است که برچیدن شامل 3 درخواست اصلی است:
یکم- برچیدن تعداد زیادی از ماشین های سانتریفیوژ در نطنز
دوم- برچیدن کامل تاسیسات فردو
سوم- برچیدن راکتور آب سنگین اراک
جان کری هفته گذشته به روشنی گفته است که عقیده دارد ایران نیازی به تاسیسات غنی سازی در دل کوه (اشاره به فردو) یا راکتور آب سنگین ندارد. بنابراین وقتی امریکایی ها درباره برچیدن حرف می زنند مسئله بسیار فراتر از تعداد سانتریفیوژهاست.
3- اگر به متن برنامه اقدام مشترک توافق شده در ژنو مراجعه کنیم، متاسفانه مبانی برچیدن بخش هایی از برنامه کاملا در آن دیده شده است. دولت در این توافق پذیرفته است که در گام نهایی برنامه غنی سازی ایران باید از حیث مکان (تجمیع کل برنامه در نطنز)، گسترده (تعداد ماشین ها)، ظرفیت (نوع ماشین ها و سرعت غنی سازی)، ذخیره مواد (حتی 5 درصد) و اندازه (درصد غنی سازی) محدود شود. علاوه بر این، تیم مذاکره کننده پذیرفته است که برنامه غنی سازی باید منطبق بر نیازهای عملی ایران و به طور دو طرفه تعریف شود. همه این موارد، نام های مستعار برچیدن است. وقتی قرار است برنامه غنی سازی از 7 جنبه محدود شود، یعنی برنامه غنی سازی که در گام نهایی تعریف خواهد شد محدود تر از برنامه فعلی است و این معنایی جز این ندارد که تیم مذاکره کننده پذیرفته بخش هایی از برنامه فعلی باید برچیده شود. ضمن اینکه می دانیم امریکایی ها تحریم های اصلی نفت و بانک را برای گام نهایی نگه داشته اند و همین خود قرینه ای است که نشان می دهد از دید آنها درخواست ها در گام نهایی بسیار بلندپروازانه تر از گام اول خواهد بود. اگر بنا باشد برای اظهارات روحانی و ظریف ارزشی قائل باشیم، این امر زمانی منطقی است که سخنان آنها درباره «برچیده نشدن حتی یک سانتریفیوژ» به این معنا باشد که ایران تصمیم گرفته در مذاکراتی که از 29 بهمن آغاز می شود روی تصحیح اشتباهات برنامه اقدام مشترک توافق شده در 3 آذر تمرکز کند و آن بخش هایی از این توافق را که خواستار محدود شدن برنامه ایران در گام نهایی می شود نپذیرد. اگر چنین باشد تیم مذاکره کننده یک گام به جلو برداشته و باید آن را تحسین کرد. اما اگر تیم ایرانی به توافق ژنو پای بند بماند، آن وقت متاسفانه باید گفت این حرف ها همه مصرف رسانه ای دارد و نهایتا بخش های مهمی از برنامه ایران برچیده خواهد شد.
4- دولت امریکا اکنون باید حس کند هدفگذاری برچیدن بخش هایی از برنامه غنی سازی ایران و همچنین برچیدن راکتور آب سنگین اراک، دست یافتنی نیست. برای تحقق این هدف دو اتفاق باید بیفتد:
نخست، ایران باید تاکید کنند که کل برنامه غنی سازی و راکتور آب سنگین فعلی اش منطبق بر نیازهای عملی است که برای خود تعریف کرده و به بهانه عدم وجود نیاز عملی نمی توان هیچ بخشی از آن را برچید. اگر مذاکره کنندگان ایرانی واقعا درصدد منتفی کردن ایده برچیدن باشند، استدلال های قدرتمندی در این باره در اختیار دارند.
دوم، ایران باید مسئله شفافیت را جایگزین هر نوع تقاضا برای برچیدن کند. چه نگرانی غرب ساخت یک سلاح واقعی در ایران باشد و چه غربی ها نگران باشند که ایران به نقطه گریز غیر قابل شناسایی برسد، راه حل منطقی این است که روی افزایش شفافیت برنامه هسته ای ایران متمرکز شوند. وقتی این برنامه در نهایت شفافیت انجام شود دیگر گریز هسته ای معنا نخواهد داشت. با وجود ابزاری به نام شفافیت، اگر امریکایی ها همچنان روی برچیدن سانتریفیوژها و راکتور اراک اصرار کنند باید نتیجه گرفت که هدف آنها نه مطمئن شدن از ماهیت برنامه ایران، بلکه تحقیر ایران است. این نقطه ای است که می توان مذاکرات را در آن متوقف کرد. در آن صورت ،توافقی انجام نخواهد شد اما جهان خواهد دید که ایران هیچ مشکلی با مطمئن کردن جامعه جهانی از ماهیت برنامه خود نداشته و تنها در مقابل اراده امریکا برای تحقیر خود ایستاده است. در این صورت بسیار بعید است که رژیم تحریم ها به شکلی که اکنون موجود است برقرار بماند و کشورهای جهان انگیزه ای برای اجرای آن داشته باشند.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
سخنگوی سازمان انرژی اتمی اعلام کرد که نیروگاه اتمی بوشهر امروز دوشنبه ۱۴ بهمن برای تعویض یک سوم از سوختش خاموش شد.
به گزارش مشرق، بهروز کمالوندی افزود: نیروگاه بوشهر روز دوشنبه به منظور تعویض یک سوم (۲۷ تن) از سوختش خاموش و فرایند تعویض سوخت طبق برنامهریزیهای از قبل صورت گرفته آغاز میشود.
وی گفت که برنامه تعویض سوخت نیروگاه باید چند هفته قبل صورت میگرفت اما به دلیل درخواست وزراتخانههای نفت و نیرو با توجه به اوج مصرف گاز در کشور و استان قرار شد این فرایند با چند هفته تاخیر انجام شود که در نهایت برنامه تعویض سوخت و تعمیرات جانبی از هفته جاری آغاز میشود.
همچنین محمد احمدیان، معاون سازمان انرژی اتمی پیش از این در گفتوگو با ایسنا از تعویض ۲۷ تن از سوخت نیروگاه اتمی بوشهر در هفته جاری خبر داده بود.معاون نیروگاهی سازمان انرژی اتمی اظهار کرده بود: بعد از تولید حدود ۷ میلیارد کیلووات ساعت انرژی الکتریکی، نیروگاه بوشهر برای تعویض سوخت در هفته جاری از مدار خارج میشود.
او ادامه داد: همزمان با تعویض سوخت، تعمیرات برنامهریزی شده سالانه نیروگاه با مدیریت کارکنان و کارشناسان ایرانی و مشارکت شرکتهای توانمند ایرانی و روسی انجام خواهد شد.احمدیان تصریح کرد: در برنامه تعویض سوخت نیروگاه بوشهر، یک سوم از مجتمعهای سوخت هستهیی با مجتمعهای جدید سوخت به وزن حدود ۲۷ تن تعویض و آرایش مجتمعهای سوخت قبلی در قلب راکتور براساس محاسبات دقیق هستهیی تغییر پیدا خواهد کرد.
معاون صالحی خاطرنشان کرد: فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر در روزهای سرد پاییز و زمستان سال جاری با تولید روزانه حدود ۲۴ هزار مگاوات ساعات انرژی الکتریکی موجب صرفهجویی روزانه حدود ۶ میلیون لیتر سوخت مایع در نیروگاههای حرارتی کشور شده است.
وی در پاسخ به این که سوختی که قرار است از قلب راکتور خارج شود در کجا و برای چه مدت نگهداری میشود؟ اظهار کرد: این سوخت پس از خارج شدن در استخر کناری راکتور برای سه تا پنج سال نگهداری میشود تا فعل و انفعالات هستهییاش کاهش یابد و بعد از آن به محل نگهداری دائمش (روسیه) منتقل خواهد شد.
معاون سازمان انرژی اتمی در پاسخ به این که بازرسان آژانس هنگام تعویض سوخت در نیروگاه حضور خواهند داشت؟ با تایید این مطلب گفت: قلب راکتور بوشهر هنگام سوختگذاری اولیه توسط بازرسان آژانس پلمب شده است، بنابراین وقتی که یک سوم از سوخت بخواهد تعویض شود باید پلمبها با حضور بازرسان باز شود و پس از آن نیز هنگام بستن در راکتور نیز بازرسان حضور یافته و در راکتور را پلمب میکنند.
احمدیان در پاسخ به این که مدت زمان تعویض و تعمیرات برنامهریزی شده سالانه نیروگاه مدت زمانش چقدر است؟ با بیان اینکه برنامه تعویض سوخت و تعمیرات به موازات یکدیگر انجام میشود افزود: البته تعویض سوخت و جابهجایی مجتمعها چندان زمان نمیبرد، اما کار تعویض سوخت حدود ۴۵ روز طول میکشد.
نیروگاه بوشهر ۱۲ شهریور ۱۳۹۰ به شبکه برق سراسری متصل شد.
[External Link Removed for Guests]
سخنگوی سازمان انرژی اتمی اعلام کرد که نیروگاه اتمی بوشهر امروز دوشنبه ۱۴ بهمن برای تعویض یک سوم از سوختش خاموش شد.
به گزارش مشرق، بهروز کمالوندی افزود: نیروگاه بوشهر روز دوشنبه به منظور تعویض یک سوم (۲۷ تن) از سوختش خاموش و فرایند تعویض سوخت طبق برنامهریزیهای از قبل صورت گرفته آغاز میشود.
وی گفت که برنامه تعویض سوخت نیروگاه باید چند هفته قبل صورت میگرفت اما به دلیل درخواست وزراتخانههای نفت و نیرو با توجه به اوج مصرف گاز در کشور و استان قرار شد این فرایند با چند هفته تاخیر انجام شود که در نهایت برنامه تعویض سوخت و تعمیرات جانبی از هفته جاری آغاز میشود.
همچنین محمد احمدیان، معاون سازمان انرژی اتمی پیش از این در گفتوگو با ایسنا از تعویض ۲۷ تن از سوخت نیروگاه اتمی بوشهر در هفته جاری خبر داده بود.معاون نیروگاهی سازمان انرژی اتمی اظهار کرده بود: بعد از تولید حدود ۷ میلیارد کیلووات ساعت انرژی الکتریکی، نیروگاه بوشهر برای تعویض سوخت در هفته جاری از مدار خارج میشود.
او ادامه داد: همزمان با تعویض سوخت، تعمیرات برنامهریزی شده سالانه نیروگاه با مدیریت کارکنان و کارشناسان ایرانی و مشارکت شرکتهای توانمند ایرانی و روسی انجام خواهد شد.احمدیان تصریح کرد: در برنامه تعویض سوخت نیروگاه بوشهر، یک سوم از مجتمعهای سوخت هستهیی با مجتمعهای جدید سوخت به وزن حدود ۲۷ تن تعویض و آرایش مجتمعهای سوخت قبلی در قلب راکتور براساس محاسبات دقیق هستهیی تغییر پیدا خواهد کرد.
معاون صالحی خاطرنشان کرد: فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر در روزهای سرد پاییز و زمستان سال جاری با تولید روزانه حدود ۲۴ هزار مگاوات ساعات انرژی الکتریکی موجب صرفهجویی روزانه حدود ۶ میلیون لیتر سوخت مایع در نیروگاههای حرارتی کشور شده است.
وی در پاسخ به این که سوختی که قرار است از قلب راکتور خارج شود در کجا و برای چه مدت نگهداری میشود؟ اظهار کرد: این سوخت پس از خارج شدن در استخر کناری راکتور برای سه تا پنج سال نگهداری میشود تا فعل و انفعالات هستهییاش کاهش یابد و بعد از آن به محل نگهداری دائمش (روسیه) منتقل خواهد شد.
معاون سازمان انرژی اتمی در پاسخ به این که بازرسان آژانس هنگام تعویض سوخت در نیروگاه حضور خواهند داشت؟ با تایید این مطلب گفت: قلب راکتور بوشهر هنگام سوختگذاری اولیه توسط بازرسان آژانس پلمب شده است، بنابراین وقتی که یک سوم از سوخت بخواهد تعویض شود باید پلمبها با حضور بازرسان باز شود و پس از آن نیز هنگام بستن در راکتور نیز بازرسان حضور یافته و در راکتور را پلمب میکنند.
احمدیان در پاسخ به این که مدت زمان تعویض و تعمیرات برنامهریزی شده سالانه نیروگاه مدت زمانش چقدر است؟ با بیان اینکه برنامه تعویض سوخت و تعمیرات به موازات یکدیگر انجام میشود افزود: البته تعویض سوخت و جابهجایی مجتمعها چندان زمان نمیبرد، اما کار تعویض سوخت حدود ۴۵ روز طول میکشد.
نیروگاه بوشهر ۱۲ شهریور ۱۳۹۰ به شبکه برق سراسری متصل شد.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
جمع بندی جک استراو از سفرش به تهران در دو هفته گذشته این بوده است که فشار اقتصادی بیشتر دولت روحانی را وادار به امتیاز دهی بیشتر خواهد کرد

ایران هسته ای- برخی منابع به «ایران هسته ای» گفتند جمع بندی جک استراو از سفرش به تهران در دو هفته گذشته این بوده است که فشار اقتصادی بیشتر دولت روحانی را وادار به امتیاز دهی بیشتر خواهد کرد و این دولت به هیچ وجه آمادگی سخت تر شدن فشارهای اقتصادی را ندارد.
جک استراو وزیر خارجه پیشین انگلستان دو هفته پیش به دعوت مجلس شورای اسلامی وارد تهران شد اما تحلیلگران در این باره اتفاق نظر داشتند که ماموریت اصلی او بسیار فراتر یک رایزنی پارلمانی است و استراو بیش از هر چیز تلاش خواهد ارزیابی های اطلاعاتی و راهبردی غرب از وضعیت ایران بویژه دولت حسن روحانی را دقیق کند.
در داخل ایران- همانطور که «ایران هسته ای» پیش از این گزارش داده است- دیدگاه برخی از نزدیکان دولت این بود که از استراو باید به عنوان یک پیمانکار در مذاکرات هسته ای استفاده کرد و ماموریت او نیز این خواهد بود که عملا جانشین محمد جواد ظریف شده و با کنگره امریکا به نمایندگی از ایران چانه زنی کند.
اما اکنون روشن شده است که استراو خود برای خویش ماموریتی متفاوت تعریف کرده بوده است.
یک منبع در تهران به «ایران هسته ای» گفت جک استراو اخیرا گزارشی از یافته های سفر خود در اختیار دولت و پارلمان انگلستان قرار داده که حاوی نکته های بسیار مهمی است.
به گفته این منبع، رئوس مطالبی که استراو مطرح کرده چنین است:
1- وزیر خارجه سابق انگلیس گفته است که مهم ترین چالش حسن روحانی اکنون وضعیت اقتصادی کشور است و وی از این حیث به شدت آسیب پذیر است. استراو از دیدارهای خود با مقام های دولتی نتیجه گرفته است که تهدید به اعمال تحریم های بیشتر مهم ترین عاملی است که می تواند رفتار دولت را تنظیم کند. استراو توصیه کرده است به موازات تعدیل ظاهری تحریم ها اجرای آنها سخت تر شود.
2- جک استراو گفته است در گفت وگوهایش با مقام های دولتی در ایران علامت چندانی از اینکه آنها برنامه هسته ای را جزو غرور ملی بدانند و آماده پرداخت هزینه های سنگین برای آن باشند، مشاهده نکرده است. استراو گزارش داده است که به شرط اینکه معامله خوبی به ایران پیشنهاد شود، دولت فعلی حتما آماده معامله است.
3- جک استراو ارزیابی کرده است که شکاف های سیاسی در داخل ایران بزرگنمایی شده و دولت نه می خواهدد و نه می تواند مسیری غیر از مسیر تعیین شده توسط نظام را طی کند.
این منبع به «ایران هسته ای» گفت: «ظاهرا استراو به زودی سفری به امریکا خواهد داشت و امریکایی ها را هم از جزئیات دیدگاه های خود مطلع می کند».
در همین حال، کران استیسی، در مقاله ای برای روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز که روز 12 بهمن منتشر شده از قول استراو مطالبی را درباره سفر به تهران مطرح کرده است.
نکات مهم بیان شده در این مقاله ز قول وی چنین است:
1- انگلستان باید هر چه زودتر سفارتخانه اش در تهران را بازگشایی کند.
2-برای وزرای روحانی مسائل اقتصادی اهمیت بیشتری از هسته ای دارد.
3- اسراییل بزرگترین مانع توافق نهایی با ایران است
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
جمع بندی جک استراو از سفرش به تهران در دو هفته گذشته این بوده است که فشار اقتصادی بیشتر دولت روحانی را وادار به امتیاز دهی بیشتر خواهد کرد

ایران هسته ای- برخی منابع به «ایران هسته ای» گفتند جمع بندی جک استراو از سفرش به تهران در دو هفته گذشته این بوده است که فشار اقتصادی بیشتر دولت روحانی را وادار به امتیاز دهی بیشتر خواهد کرد و این دولت به هیچ وجه آمادگی سخت تر شدن فشارهای اقتصادی را ندارد.
جک استراو وزیر خارجه پیشین انگلستان دو هفته پیش به دعوت مجلس شورای اسلامی وارد تهران شد اما تحلیلگران در این باره اتفاق نظر داشتند که ماموریت اصلی او بسیار فراتر یک رایزنی پارلمانی است و استراو بیش از هر چیز تلاش خواهد ارزیابی های اطلاعاتی و راهبردی غرب از وضعیت ایران بویژه دولت حسن روحانی را دقیق کند.
در داخل ایران- همانطور که «ایران هسته ای» پیش از این گزارش داده است- دیدگاه برخی از نزدیکان دولت این بود که از استراو باید به عنوان یک پیمانکار در مذاکرات هسته ای استفاده کرد و ماموریت او نیز این خواهد بود که عملا جانشین محمد جواد ظریف شده و با کنگره امریکا به نمایندگی از ایران چانه زنی کند.
اما اکنون روشن شده است که استراو خود برای خویش ماموریتی متفاوت تعریف کرده بوده است.
یک منبع در تهران به «ایران هسته ای» گفت جک استراو اخیرا گزارشی از یافته های سفر خود در اختیار دولت و پارلمان انگلستان قرار داده که حاوی نکته های بسیار مهمی است.
به گفته این منبع، رئوس مطالبی که استراو مطرح کرده چنین است:
1- وزیر خارجه سابق انگلیس گفته است که مهم ترین چالش حسن روحانی اکنون وضعیت اقتصادی کشور است و وی از این حیث به شدت آسیب پذیر است. استراو از دیدارهای خود با مقام های دولتی نتیجه گرفته است که تهدید به اعمال تحریم های بیشتر مهم ترین عاملی است که می تواند رفتار دولت را تنظیم کند. استراو توصیه کرده است به موازات تعدیل ظاهری تحریم ها اجرای آنها سخت تر شود.
2- جک استراو گفته است در گفت وگوهایش با مقام های دولتی در ایران علامت چندانی از اینکه آنها برنامه هسته ای را جزو غرور ملی بدانند و آماده پرداخت هزینه های سنگین برای آن باشند، مشاهده نکرده است. استراو گزارش داده است که به شرط اینکه معامله خوبی به ایران پیشنهاد شود، دولت فعلی حتما آماده معامله است.
3- جک استراو ارزیابی کرده است که شکاف های سیاسی در داخل ایران بزرگنمایی شده و دولت نه می خواهدد و نه می تواند مسیری غیر از مسیر تعیین شده توسط نظام را طی کند.
این منبع به «ایران هسته ای» گفت: «ظاهرا استراو به زودی سفری به امریکا خواهد داشت و امریکایی ها را هم از جزئیات دیدگاه های خود مطلع می کند».
در همین حال، کران استیسی، در مقاله ای برای روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز که روز 12 بهمن منتشر شده از قول استراو مطالبی را درباره سفر به تهران مطرح کرده است.
نکات مهم بیان شده در این مقاله ز قول وی چنین است:
1- انگلستان باید هر چه زودتر سفارتخانه اش در تهران را بازگشایی کند.
2-برای وزرای روحانی مسائل اقتصادی اهمیت بیشتری از هسته ای دارد.
3- اسراییل بزرگترین مانع توافق نهایی با ایران است
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران