اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
مدیران انجمن: MOHAMMAD_ASEMOONI, MASTER, شوراي نظارت
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گری سیمور: برنامه هسته ای ایران را متوقف کردیم بدون اینکه تحریم ها را کم کنیم
[External Link Removed for Guests]
گروه 1+5 از ایران می خواهد برنامه غنی سازی را از لحاظ تعداد و نوع سانتریفوژها، ذخیره اورانیوم با غنی شدگی پایین، فعالیتهای تحقیقاتی و وضعیت آینده تاسیسات فردو به میزان چشمگیری کاهش دهد.
ایران هسته ای- گری سیمور مشاور سابق باراک اوباما و عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای این کشور با ایران در مقاله ای که روز پنجش نبه اول خرداد 1393 (22 مه 2014) روی وب سایت اندیشکده بلفر منتشر شده جزئیات مهمی از مذاکرات ایران و 1+5 و نقاط اختلاف آنها بیان کرده است.
متن کامل این مقاله که در واقع سخنرانی سیمور در دانشگاه دفاع ملی امریکاست، در ادامه می آید.
***
طرح اقدام مشترک توانست سرعت برنامه هسته ای ایران را کندتر کند ولی تا دستیابی به توافق موقت هسته ای ، احتمالا راهی طولانی باقی مانده است. می خواهم روشن کنم که این یک معرفی غیر طبقه بندی شده است و بر اساس آنچه من در روزنامه ها می خوانم و نیز صحبت با افراد نزدیک به مذاکرات از جمله چند نفر در ایران قرار دارد. نخستین چیزی که باید بگویم این است که طرح اقدام مشترک نوامبر 2013 که بیست ژانویه 2014 به اجرا در آمد، در دستیابی به اهداف اولیه اش بسیار موفق بوده است. براساس این توافقنامه ، ایران عناصر کلیدی برنامه هسته ای خود را متوقف یا محدود کرده است ( تعلیق غنی سازی 20 درصد ، توقف نصب و راه اندازی سانتریفوژهای اضافی، رقیق سازی یا تبدیل موجودی اورانیوم غنی شده 20 درصدی ، توقف ساخت و ساز عمده در اراک ) - بنابراین از بسیاری جهات توسعه ظرفیت ایران برای تولید مواد سلاح های هسته ای متوقف شده است. ایران براساس طرح اقدام مشترک قادر به ادامه تحقیق و توسعه سانتریفوژ بوده و تکمیل تاسیسات برای تبدیل اورانیوم با غنی شدگی پایین به اکسید به تعویق افتاده است. اما هیچ یک از این موارد به طور قابل توجهی موجب تغییر در وضع موجود هسته ای در طول زمان توافق موقت نمی شوند. در مورد تحریم ، ایالات متحده و اروپا برخی از تحریم های تجاری را لغو و مقداری از دارایی های توقیف شده را رفع توقیف کرده اند اما - با وجود ترس منتقدان - رژیم تحریم ها دست نخورده باقی مانده است، عمدتا به این دلیل که دولتهای آمریکا و اتحادیه اروپا شرکتها و دولت های دیگر هشدار داده اند اقداماتی که موجب تحریم آنها می شود صورت ندهند. صادرات نفت ایران از ماه ژانویه به طور متوسط روزانه یک میلیون و دویست هزار بشکه و کمی بالاتر از یک میلیون بشکه در روز بوده است که دولت پیش از مذاکره در مورد طرح مشترک اقدام برآورد کرده بود اما این میزان برای ایجاد یک تغییر بزرگ در اقتصاد ایران کافی نیست به خصوص به این دلیل که تحریم های مالی موجب محدودیت دسترسی ایران به درآمدهای نفتی خود همچنان برقرار است. بنابراین، تصمیم 1+5 برای بدست آوردن توافق موقت به عنوان اولین گام به سوی توافق جامع، موثر واقع شده است. در واقع، وضع موجود احتمالا بیشتر برای گروه 1+5 قبول است تا ایران چرا که ما اساسا برنامه هسته ای ایران را متوقف کرده ایم بدون اینکه به میزان زیادی از اهرم فشار تحریم ها چشم پوشی کرده باشیم. در همین حال، مذاکرات برای توافق جامع به شکلی جدی شروع می شود. نشست در سطح کارشناسان با ایران در نیویورک و هفته آینده آغاز می شود. نشست در سطح مدیران سیاسی نیز در وین و این هفته برگزار خواهد شد. همانطور که می دانید ، هدف، تکمیل یک توافق جامع تا بیست ژوئیه 2014 است. بدون شک، هر دو طرف انگیزه بالایی برای تکمیل توافق نامه دارند. دوستان ایرانی من به من می گویید که رئیس جمهور روحانی تحت فشار فوق العاده ای برای دستیابی به نتایج اقتصادی است و در غیر اینصورت با ضد حمله تندروها روبرو می شود. روحانی متهم خواهد شد که او به برنامه هسته ای ایران زنجیر زده است بدون اینکه در مقابل، تحریم های اقتصادی را به میزان زیادی لغو کند. در واقع، برخی ایرانی ها می گویند اگر کشورشان تا ماه ژوئیه به توافقی قابل قبول دست پیدا نکند از مذاکره بیرون می رود ولی من معتقدم این تهدید، عمدتا از تاکتیکهای چانه زنی است. صادقانه بگویم اگر ایران مذاکرات را ترک کند، ما در موقعیتی قوی قرار داریم تا تحریم ها را افزایش دهیم. ما به ویژه می توانیم صادرات نفت ایران را به میزان بیشتری کاهش دهیم زیرا شرایط بازار جهانی نفت خوب است و آمریکا بر سه مشتری از چهار مشتری بزرگ باقیمانده نفتی ایران یعنی ژاپن، کره جنوبی و هند تسلط سیاسی دارد. چین مشکل سازتر است. اوباما نیز خواستار پیروزی در سیاست خارجی به ویژه در خاورمیانه است تا بتواند منتقدان سیاست خارجی اش را ساکت کند. اگر بخواهیم سخنان اوباما را به شکلی دیگر بیان کنیم، دستیابی به توافق هسته ای خوب با ایران، از یک یا دو توافق بیشتر خواهد بود. این یک موفقیت خواهد بود. آمریکا به این شکل می تواند یکی از مهمترین تهدیدات امنیتی فرا روی آمریکا و متحدانش در منطقه و مهمترین خطر برای رژیم بین المللی منع گسترش سلاح های هسته ای را از میان بردارد یا دستکم به تعویق بیندازد. از لحاظ عملی نیز دفاع از توافق هسته ای در ماه ژوئیه در کنگره پیش از انتخابات میان دوره ای که احتمالا جمهوریخواهان قدرت سنا را در دست می گیرند آسانتر خواهد بود.
اما سئوال این است که احتمال دستیابی به توافق دائم تا ماه ژوئیه چه اندازه است؟
از یک طرف به نظر می رسد دو طرف دستکم به طور اصولی توافق کرده باشند رئاکتور تحقیقاتی آب سنگین چهل مگاواتی اراک را به سطح قدرتی پائین تر و سوختی متفاوت کاهش دهند تا پلوتونیوم کمتری در آن تولید شود. هنوز باید در مورد جزئیات صحبت شود به ویژه اینکه این تعدیلها به چه میزان برگشت پذیر خواهد بود. در عین حال به نظر می رسد در اینجا مجموعه ای از موضوعات قابل حل شدن مطرح باشد. حقیقت این است: مسیر ایران برای تولید پولوتونیوم برای سلاح های شیمیایی بسیار چالشی تر و دشوارتر نسبت به مسیر اورانیومی است. بنابراین، صرفنظر کردن ایران از تاسیسات اراک برای این کشور آسانتر خواهد بود.
همانطور که یکی از رابطان ایرانی من با حالت نیمه شوخی می گوید: «اگر شما به ما اورانیوم بدهید، ما به شما پلوتونیوم خواهیم داد».
از سوی دیگر، به نظر می رسد مذاکره کنندگان دستکم در مورد دو موضوع مهم اختلاف زیادی با هم دارند.
موضوع اول، محدودیتهای فیزیکی بر برنامه غنی سازی اورانیوم ایران است. گروه 1+5 از ایران می خواهد برنامه غنی سازی فعلی خود را از لحاظ تعداد و نوع سانتریفوژها، ذخیره اورانیوم با غنی شدگی پایین، فعالیتهای تحقیقاتی در مورد سانتریفوژهای پیشرفته تر و وضعیت آینده تاسیسات غنی سازی فردو به میزان چشمگیری کاهش دهد. می توان تصور کرد که سانتریفوژهای اضافی زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی حذف، از هم جدا و انبار می شوند. علاوه بر این، 1+5 از ایران می خواهد این محدودیتها به مدت ده سال به قوت خود باقی بماند. هدف از این محدودیتها، محدود کردن زمان «فرار هسته ای» ایران است یعنی زمانی که طول می کشد تا ایران به اندازه کافی اورانیوم با درجه تسلیحاتی برای ساخت یک بمب از تاسیسات شناخته شده غنی سازی خود تولید کند.
به عقیده من، زمان فرار هسته ای، شیوه ای بسیار مصنوعی و خودسرانه برای اندازه گیری توافق هسته ای ایران است زیرا بعید است ایران برای ساخت یک بمب از تاسیسات اعلام شده اش به فرار هسته ای روی آورد. ایران به احتمال زیاد مانند دو بار دیگر در قبل، برای احداث یک تاسیسات مخفی غنی سازی تلاش خواهد کرد و پیش از اعلام توانایی خود، مخفیانه زرادخانه کوچکی از سلاح های هسته ای را بوجود می آورد.
با وجود این، واقعیت سیاسی در واشنگتن این است که هر گونه توافق هسته ای بر اساس زمان فرار هسته ای اندازه گیری می شود. این کار، روشی نسبتا ملموس و ساده است که طرفداران و مخالفان هر گونه توافقی در بحث های سیاسی اجتناب ناپذیر پس از توافق می توانند به آن استناد کنند.
زمان فعلی فرار هسته ای ایران دست کم بر روی کاغذ ، حدود دو ماه اعلام شده است.
براساس گفتگوهایی که با اسرائیلی ها و مقامات کنگره آمریکا داشته ام، یک توافق این زمان را به یک سال یا بیشتر افزایش می دهد و این وضع یک دهه یا در صورت قابل دفاع بودن از لحاظ سیاسی زمان بیشتری همچنان به قوت خود باقی می ماند. این وضع به معنای 3000 دستگاه سانتریفوژ IR-1 و مقادیر اندکی اورانیوم با غنی شدگی پایین خواهد بود. همچنین به نظر می رسد این تعداد منطقی و عادلانه باشد. اگر گروه 1+5 می خواهد تحریم ها را به سطوح پیش از سال 2010 کاهش دهد، منطقی است ایران تعداد سانتریفوژهای خود را به وضع پیش از سال 2010 باز گرداند که در آن زمان حدود سه هزار دستگاه سانتریفوژ آی ار یک داشت.
با وجود این، تا آنجا که می دانم، ایران در برهه فعلی تمایلی به پذیرش این موضوع ندارد. روحانی به طور علنی هرگونه برچیدن برنامه غنی سازی و محدودیتهای بلند مدت بر اندازه برنامه غنی سازی را رد کرده است.
در عوض، من شنیده ام ایران ابراز تمایل کرده است در مورد محدودیتهای کوتاه مدت در خصوص اندازه برنامه غنی سازی خود مانند توقف در حد فعلی نه هزار دستگاه سانتریفوژ فعال IR-1 برای چند سال و افزایش تدریجی تعداد آنها به سطح صنعتی پنجاه هزار دستگاه یا بیشتر از سانتریفوژهای آی ار یک ابراز تمایل کرده است. ایران ادعا می کند اگر روسیه به تعهد خود در خصوص عرضه سوخت جدید عمل نکند، نیاز دارد نیروگاه هسته ای بوشهر را تجدید سوخت گیری کند. علاوه بر این، ایران خواستار آن است که محدودیت های غنی سازی به جای تعداد مشخصی از ماشین آلات، بر اساس تعداد کلی «واحد کاری تفکیک کننده» (SWU) بررسی شود. ایران به این شکل می تواند به تدریج ماشین های IR-1 را با دستگاههای پیشرفته تر جایگزین کند و همان ظرفیت کلی غنی سازی را حفظ کند.
اگر تازه ترین گزارش گروه بین المللی بحران نوشته علی واعظ را دیده باشید فکر می کنم نشاندهنده آن نوع توافقی باشد که ایران می تواند بپذیرد. من می دانم که واعظ زمان زیادی را صرف گفتگو با مقامات ایرانی کرده است. شک دارم هدف از گزارش وی، صرفا سنجش واکنش ها باشد.
دومین موضوع مشکل ساز، ماهیت کاهش تحریمهاست. در گفتگوهای من با ایرانی ها، آنها اصرار دارند تحریم های فعلی مرتبط با برنامه هسته ای می تواند لغو شود. نه این که این کار فقط با اختیارات رئیس جمهور به حالت تعویق در بیاید زیرا ایرانی ها نمی خواهند محدودیتهای بلند مدت بر برنامه هسته ای را بپذیرند بدون اینکه اطمینان داشته باشند کاهش تحریم ها دائم خواهد بود. البته لغو تحریم ها، مستلزم اقدام مثبت اکثریت اعضای دو مجلس در کنگره است. این وضع در فضای سیاسی فعلی واشنگتن بعید به نظر می رسد. به ویژه اگر توافق هسته ای با ایران این امکان را به تهران بدهد ظرفیت غنی سازی حتی محدود را حفظ کند. علاوه بر این، تحریم های آمریکا بر ضد ایران در بر گیرنده شاخه های زیادی از قوانین است. در حقیقت، تحریمهای مرتبط با مسئله هسته ای با تحریمهای وضع شده برضد ایران با دلایل تروریستی یا حقوق بشر ترکیب شده است. تدوین قانونی که برخی تحریم ها را لغو و برخی دیگر را حفظ کند بسیار دشوار و جنجالی خواهد بود.
گری سیمور: برنامه هسته ای ایران را متوقف کردیم بدون اینکه تحریم ها را کم کنیم
[External Link Removed for Guests]
گروه 1+5 از ایران می خواهد برنامه غنی سازی را از لحاظ تعداد و نوع سانتریفوژها، ذخیره اورانیوم با غنی شدگی پایین، فعالیتهای تحقیقاتی و وضعیت آینده تاسیسات فردو به میزان چشمگیری کاهش دهد.
ایران هسته ای- گری سیمور مشاور سابق باراک اوباما و عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای این کشور با ایران در مقاله ای که روز پنجش نبه اول خرداد 1393 (22 مه 2014) روی وب سایت اندیشکده بلفر منتشر شده جزئیات مهمی از مذاکرات ایران و 1+5 و نقاط اختلاف آنها بیان کرده است.
متن کامل این مقاله که در واقع سخنرانی سیمور در دانشگاه دفاع ملی امریکاست، در ادامه می آید.
***
طرح اقدام مشترک توانست سرعت برنامه هسته ای ایران را کندتر کند ولی تا دستیابی به توافق موقت هسته ای ، احتمالا راهی طولانی باقی مانده است. می خواهم روشن کنم که این یک معرفی غیر طبقه بندی شده است و بر اساس آنچه من در روزنامه ها می خوانم و نیز صحبت با افراد نزدیک به مذاکرات از جمله چند نفر در ایران قرار دارد. نخستین چیزی که باید بگویم این است که طرح اقدام مشترک نوامبر 2013 که بیست ژانویه 2014 به اجرا در آمد، در دستیابی به اهداف اولیه اش بسیار موفق بوده است. براساس این توافقنامه ، ایران عناصر کلیدی برنامه هسته ای خود را متوقف یا محدود کرده است ( تعلیق غنی سازی 20 درصد ، توقف نصب و راه اندازی سانتریفوژهای اضافی، رقیق سازی یا تبدیل موجودی اورانیوم غنی شده 20 درصدی ، توقف ساخت و ساز عمده در اراک ) - بنابراین از بسیاری جهات توسعه ظرفیت ایران برای تولید مواد سلاح های هسته ای متوقف شده است. ایران براساس طرح اقدام مشترک قادر به ادامه تحقیق و توسعه سانتریفوژ بوده و تکمیل تاسیسات برای تبدیل اورانیوم با غنی شدگی پایین به اکسید به تعویق افتاده است. اما هیچ یک از این موارد به طور قابل توجهی موجب تغییر در وضع موجود هسته ای در طول زمان توافق موقت نمی شوند. در مورد تحریم ، ایالات متحده و اروپا برخی از تحریم های تجاری را لغو و مقداری از دارایی های توقیف شده را رفع توقیف کرده اند اما - با وجود ترس منتقدان - رژیم تحریم ها دست نخورده باقی مانده است، عمدتا به این دلیل که دولتهای آمریکا و اتحادیه اروپا شرکتها و دولت های دیگر هشدار داده اند اقداماتی که موجب تحریم آنها می شود صورت ندهند. صادرات نفت ایران از ماه ژانویه به طور متوسط روزانه یک میلیون و دویست هزار بشکه و کمی بالاتر از یک میلیون بشکه در روز بوده است که دولت پیش از مذاکره در مورد طرح مشترک اقدام برآورد کرده بود اما این میزان برای ایجاد یک تغییر بزرگ در اقتصاد ایران کافی نیست به خصوص به این دلیل که تحریم های مالی موجب محدودیت دسترسی ایران به درآمدهای نفتی خود همچنان برقرار است. بنابراین، تصمیم 1+5 برای بدست آوردن توافق موقت به عنوان اولین گام به سوی توافق جامع، موثر واقع شده است. در واقع، وضع موجود احتمالا بیشتر برای گروه 1+5 قبول است تا ایران چرا که ما اساسا برنامه هسته ای ایران را متوقف کرده ایم بدون اینکه به میزان زیادی از اهرم فشار تحریم ها چشم پوشی کرده باشیم. در همین حال، مذاکرات برای توافق جامع به شکلی جدی شروع می شود. نشست در سطح کارشناسان با ایران در نیویورک و هفته آینده آغاز می شود. نشست در سطح مدیران سیاسی نیز در وین و این هفته برگزار خواهد شد. همانطور که می دانید ، هدف، تکمیل یک توافق جامع تا بیست ژوئیه 2014 است. بدون شک، هر دو طرف انگیزه بالایی برای تکمیل توافق نامه دارند. دوستان ایرانی من به من می گویید که رئیس جمهور روحانی تحت فشار فوق العاده ای برای دستیابی به نتایج اقتصادی است و در غیر اینصورت با ضد حمله تندروها روبرو می شود. روحانی متهم خواهد شد که او به برنامه هسته ای ایران زنجیر زده است بدون اینکه در مقابل، تحریم های اقتصادی را به میزان زیادی لغو کند. در واقع، برخی ایرانی ها می گویند اگر کشورشان تا ماه ژوئیه به توافقی قابل قبول دست پیدا نکند از مذاکره بیرون می رود ولی من معتقدم این تهدید، عمدتا از تاکتیکهای چانه زنی است. صادقانه بگویم اگر ایران مذاکرات را ترک کند، ما در موقعیتی قوی قرار داریم تا تحریم ها را افزایش دهیم. ما به ویژه می توانیم صادرات نفت ایران را به میزان بیشتری کاهش دهیم زیرا شرایط بازار جهانی نفت خوب است و آمریکا بر سه مشتری از چهار مشتری بزرگ باقیمانده نفتی ایران یعنی ژاپن، کره جنوبی و هند تسلط سیاسی دارد. چین مشکل سازتر است. اوباما نیز خواستار پیروزی در سیاست خارجی به ویژه در خاورمیانه است تا بتواند منتقدان سیاست خارجی اش را ساکت کند. اگر بخواهیم سخنان اوباما را به شکلی دیگر بیان کنیم، دستیابی به توافق هسته ای خوب با ایران، از یک یا دو توافق بیشتر خواهد بود. این یک موفقیت خواهد بود. آمریکا به این شکل می تواند یکی از مهمترین تهدیدات امنیتی فرا روی آمریکا و متحدانش در منطقه و مهمترین خطر برای رژیم بین المللی منع گسترش سلاح های هسته ای را از میان بردارد یا دستکم به تعویق بیندازد. از لحاظ عملی نیز دفاع از توافق هسته ای در ماه ژوئیه در کنگره پیش از انتخابات میان دوره ای که احتمالا جمهوریخواهان قدرت سنا را در دست می گیرند آسانتر خواهد بود.
اما سئوال این است که احتمال دستیابی به توافق دائم تا ماه ژوئیه چه اندازه است؟
از یک طرف به نظر می رسد دو طرف دستکم به طور اصولی توافق کرده باشند رئاکتور تحقیقاتی آب سنگین چهل مگاواتی اراک را به سطح قدرتی پائین تر و سوختی متفاوت کاهش دهند تا پلوتونیوم کمتری در آن تولید شود. هنوز باید در مورد جزئیات صحبت شود به ویژه اینکه این تعدیلها به چه میزان برگشت پذیر خواهد بود. در عین حال به نظر می رسد در اینجا مجموعه ای از موضوعات قابل حل شدن مطرح باشد. حقیقت این است: مسیر ایران برای تولید پولوتونیوم برای سلاح های شیمیایی بسیار چالشی تر و دشوارتر نسبت به مسیر اورانیومی است. بنابراین، صرفنظر کردن ایران از تاسیسات اراک برای این کشور آسانتر خواهد بود.
همانطور که یکی از رابطان ایرانی من با حالت نیمه شوخی می گوید: «اگر شما به ما اورانیوم بدهید، ما به شما پلوتونیوم خواهیم داد».
از سوی دیگر، به نظر می رسد مذاکره کنندگان دستکم در مورد دو موضوع مهم اختلاف زیادی با هم دارند.
موضوع اول، محدودیتهای فیزیکی بر برنامه غنی سازی اورانیوم ایران است. گروه 1+5 از ایران می خواهد برنامه غنی سازی فعلی خود را از لحاظ تعداد و نوع سانتریفوژها، ذخیره اورانیوم با غنی شدگی پایین، فعالیتهای تحقیقاتی در مورد سانتریفوژهای پیشرفته تر و وضعیت آینده تاسیسات غنی سازی فردو به میزان چشمگیری کاهش دهد. می توان تصور کرد که سانتریفوژهای اضافی زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی حذف، از هم جدا و انبار می شوند. علاوه بر این، 1+5 از ایران می خواهد این محدودیتها به مدت ده سال به قوت خود باقی بماند. هدف از این محدودیتها، محدود کردن زمان «فرار هسته ای» ایران است یعنی زمانی که طول می کشد تا ایران به اندازه کافی اورانیوم با درجه تسلیحاتی برای ساخت یک بمب از تاسیسات شناخته شده غنی سازی خود تولید کند.
به عقیده من، زمان فرار هسته ای، شیوه ای بسیار مصنوعی و خودسرانه برای اندازه گیری توافق هسته ای ایران است زیرا بعید است ایران برای ساخت یک بمب از تاسیسات اعلام شده اش به فرار هسته ای روی آورد. ایران به احتمال زیاد مانند دو بار دیگر در قبل، برای احداث یک تاسیسات مخفی غنی سازی تلاش خواهد کرد و پیش از اعلام توانایی خود، مخفیانه زرادخانه کوچکی از سلاح های هسته ای را بوجود می آورد.
با وجود این، واقعیت سیاسی در واشنگتن این است که هر گونه توافق هسته ای بر اساس زمان فرار هسته ای اندازه گیری می شود. این کار، روشی نسبتا ملموس و ساده است که طرفداران و مخالفان هر گونه توافقی در بحث های سیاسی اجتناب ناپذیر پس از توافق می توانند به آن استناد کنند.
زمان فعلی فرار هسته ای ایران دست کم بر روی کاغذ ، حدود دو ماه اعلام شده است.
براساس گفتگوهایی که با اسرائیلی ها و مقامات کنگره آمریکا داشته ام، یک توافق این زمان را به یک سال یا بیشتر افزایش می دهد و این وضع یک دهه یا در صورت قابل دفاع بودن از لحاظ سیاسی زمان بیشتری همچنان به قوت خود باقی می ماند. این وضع به معنای 3000 دستگاه سانتریفوژ IR-1 و مقادیر اندکی اورانیوم با غنی شدگی پایین خواهد بود. همچنین به نظر می رسد این تعداد منطقی و عادلانه باشد. اگر گروه 1+5 می خواهد تحریم ها را به سطوح پیش از سال 2010 کاهش دهد، منطقی است ایران تعداد سانتریفوژهای خود را به وضع پیش از سال 2010 باز گرداند که در آن زمان حدود سه هزار دستگاه سانتریفوژ آی ار یک داشت.
با وجود این، تا آنجا که می دانم، ایران در برهه فعلی تمایلی به پذیرش این موضوع ندارد. روحانی به طور علنی هرگونه برچیدن برنامه غنی سازی و محدودیتهای بلند مدت بر اندازه برنامه غنی سازی را رد کرده است.
در عوض، من شنیده ام ایران ابراز تمایل کرده است در مورد محدودیتهای کوتاه مدت در خصوص اندازه برنامه غنی سازی خود مانند توقف در حد فعلی نه هزار دستگاه سانتریفوژ فعال IR-1 برای چند سال و افزایش تدریجی تعداد آنها به سطح صنعتی پنجاه هزار دستگاه یا بیشتر از سانتریفوژهای آی ار یک ابراز تمایل کرده است. ایران ادعا می کند اگر روسیه به تعهد خود در خصوص عرضه سوخت جدید عمل نکند، نیاز دارد نیروگاه هسته ای بوشهر را تجدید سوخت گیری کند. علاوه بر این، ایران خواستار آن است که محدودیت های غنی سازی به جای تعداد مشخصی از ماشین آلات، بر اساس تعداد کلی «واحد کاری تفکیک کننده» (SWU) بررسی شود. ایران به این شکل می تواند به تدریج ماشین های IR-1 را با دستگاههای پیشرفته تر جایگزین کند و همان ظرفیت کلی غنی سازی را حفظ کند.
اگر تازه ترین گزارش گروه بین المللی بحران نوشته علی واعظ را دیده باشید فکر می کنم نشاندهنده آن نوع توافقی باشد که ایران می تواند بپذیرد. من می دانم که واعظ زمان زیادی را صرف گفتگو با مقامات ایرانی کرده است. شک دارم هدف از گزارش وی، صرفا سنجش واکنش ها باشد.
دومین موضوع مشکل ساز، ماهیت کاهش تحریمهاست. در گفتگوهای من با ایرانی ها، آنها اصرار دارند تحریم های فعلی مرتبط با برنامه هسته ای می تواند لغو شود. نه این که این کار فقط با اختیارات رئیس جمهور به حالت تعویق در بیاید زیرا ایرانی ها نمی خواهند محدودیتهای بلند مدت بر برنامه هسته ای را بپذیرند بدون اینکه اطمینان داشته باشند کاهش تحریم ها دائم خواهد بود. البته لغو تحریم ها، مستلزم اقدام مثبت اکثریت اعضای دو مجلس در کنگره است. این وضع در فضای سیاسی فعلی واشنگتن بعید به نظر می رسد. به ویژه اگر توافق هسته ای با ایران این امکان را به تهران بدهد ظرفیت غنی سازی حتی محدود را حفظ کند. علاوه بر این، تحریم های آمریکا بر ضد ایران در بر گیرنده شاخه های زیادی از قوانین است. در حقیقت، تحریمهای مرتبط با مسئله هسته ای با تحریمهای وضع شده برضد ایران با دلایل تروریستی یا حقوق بشر ترکیب شده است. تدوین قانونی که برخی تحریم ها را لغو و برخی دیگر را حفظ کند بسیار دشوار و جنجالی خواهد بود.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کردند درباره یک مدالیته جدید به تفاهم رسیده اند.
ایران هسته ای- ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کردند درباره یک [External Link Removed for Guests] به تفاهم رسیده اند.
پایگاه اینترنتی آژانس بین المللی انرژی روز چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 (21 می 2014) متن بیانیه ای را منتشر کرد که جزئیات این توافق را بیان می کند.
متن انگلیسی این بیانیه را [External Link Removed for Guests]ببینید
متن این بیانیه چننی است:
***
در 20 مه 2014، آژانس بین المللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی ایران دیدار فنی دیگری را در چارچوب همکاری های توافق شده بین دو طرف در ماه نوامبر، برگزار کردند.
در خلال این دیدار، دو طرف پیشرفت های خوبی را که در خصوص اقدامات اجرایی هفت گانه ای که سه ماه پیش به دست آمده بودند، بررسی کردند.
ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین در خصوص اجرایی شدن 5 اقدام دیگر (به ضمیمه مراجعه شود) در گام بعدی موافقت کردند.
ضمیمه
اقدامات اجرایی در خصوص چارچوب همکاری های توافق شده در 20 ماه مه 2014:
جمهوری اسلامی ایران و آژانس بنی المللی انرژی اتمی در خصوص اقدامات اجرایی، متعاقب چارچوب همکاری ها از سوی ایران در 25 اوت 2014 توافق کردند.
- تبادل اطلاعات با آژانس در خصوص اتهام های مربوطه به استفاده از مواد منفجره قوی، از جمله اجرای آزمایش های انفجاری صورت گرفته در ایران
- مبادله توافقی دو جانبه اطلاعات و توضیحات مربوط به مطالعات صورت گرفته و یا اسناد چاپ شده در ایران در رابطه با انتقال نوترون و نیز محاسبات الگوسازی های همراه و کاربرد ادعایی مواد فشرده شده
- مبادله توافقی دوجانبه اطلاعات و ترتیب دادن دیدارهای فنی از مرکز مطالعه و تحقیق سانتریفوژ
- مبادله توافقی دوجانبه اطلاعات و دسترسی مدیریت شده به کارگاه های ساخت سانتریفوژ، کارگاه های تولید بخش چرخاننده سانتریفوژ و تاسیسات انبار داری
- خاتمه دادن به بحث های مربوط به رویکرد پادمان های راکتور IR-40
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کردند درباره یک مدالیته جدید به تفاهم رسیده اند.
ایران هسته ای- ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کردند درباره یک [External Link Removed for Guests] به تفاهم رسیده اند.
پایگاه اینترنتی آژانس بین المللی انرژی روز چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 (21 می 2014) متن بیانیه ای را منتشر کرد که جزئیات این توافق را بیان می کند.
متن انگلیسی این بیانیه را [External Link Removed for Guests]ببینید
متن این بیانیه چننی است:
***
در 20 مه 2014، آژانس بین المللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی ایران دیدار فنی دیگری را در چارچوب همکاری های توافق شده بین دو طرف در ماه نوامبر، برگزار کردند.
در خلال این دیدار، دو طرف پیشرفت های خوبی را که در خصوص اقدامات اجرایی هفت گانه ای که سه ماه پیش به دست آمده بودند، بررسی کردند.
ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین در خصوص اجرایی شدن 5 اقدام دیگر (به ضمیمه مراجعه شود) در گام بعدی موافقت کردند.
ضمیمه
اقدامات اجرایی در خصوص چارچوب همکاری های توافق شده در 20 ماه مه 2014:
جمهوری اسلامی ایران و آژانس بنی المللی انرژی اتمی در خصوص اقدامات اجرایی، متعاقب چارچوب همکاری ها از سوی ایران در 25 اوت 2014 توافق کردند.
- تبادل اطلاعات با آژانس در خصوص اتهام های مربوطه به استفاده از مواد منفجره قوی، از جمله اجرای آزمایش های انفجاری صورت گرفته در ایران
- مبادله توافقی دو جانبه اطلاعات و توضیحات مربوط به مطالعات صورت گرفته و یا اسناد چاپ شده در ایران در رابطه با انتقال نوترون و نیز محاسبات الگوسازی های همراه و کاربرد ادعایی مواد فشرده شده
- مبادله توافقی دوجانبه اطلاعات و ترتیب دادن دیدارهای فنی از مرکز مطالعه و تحقیق سانتریفوژ
- مبادله توافقی دوجانبه اطلاعات و دسترسی مدیریت شده به کارگاه های ساخت سانتریفوژ، کارگاه های تولید بخش چرخاننده سانتریفوژ و تاسیسات انبار داری
- خاتمه دادن به بحث های مربوط به رویکرد پادمان های راکتور IR-40
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
در مصاحبه با شبکه پیبیاس
[External Link Removed for Guests]
وزیر دفاع آمریکا در گفتوگو با شبکه «پیبیاس» اذعان کرده است که این کشور به دنبال آن است تا بعد از حل مسئله هستهای با ایران، مسائلی دیگری چون توان موشکی و حمایت تهران از گروههای مقاومت را در دستور کار قرار دهد.
به گزارش خبرگزاری فارس، «چاک هیگل» وزیر دفاع آمریکا روز پنجشنبه اذعان کرد که این کشور بعد از حل مسئله هستهای با ایران، موضوعات دیگری چون توان موشکی را مطرح خواهد کرد.
آقای هیگل که در برنامه «چارلی رز» شبکه «پیبیاس» صحبت میکرد، در مورد احتمال دستیابی به توافق هستهای با ایران تا پایان ضربالاجل 6 ماهه گفت: «اگر بتوانیم در قالب 1+5 با ایرانیها به توافقی برسیم که همه چیزهایی را که طرف ما میخواهد مقدور کند؛ البته این یک جاده دو طرفه است و ایرانیها هم چیزهایی برای گفتن در این زمینه دارند. اما اگر بتوانیم به آنچه که برای گسترش و تعمیق واقعیتی که رئیسجمهور به آن اشاره کرد، یعنی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، برسیم، اگر بتوانیم این کار را بدون اقدام نظامی از جانب اسرائیلیها یا هرکس دیگری انجام دهیم، آیا روش هوشمندانهتری نیست که این کار را به انجام برسانیم و بعد سراغ گام بعدی برویم. خوب، موضوع بعدی میتواند مسئله موشکهای بالستیک باشد.»
وی در بخش دیگری از این نشست در مورد سفر اخیرش به فلسطین اشغالی و دیدارهایش با مقامت اسرائیلی، میگوید: «خوب، موضوعات دیگری هم وجود دارد که باید پاسخ داده شود، مثلا بحث توان موشکیای که ایرانیها دارند و حمایت دولتی از تروریسم. اما فعلا ما روی مسئله هستهای متمرکز هستیم. فکر میکنم اسرائیلیها در مجموع هنوز با رویکردی که ما اتخاذ کردهایم، موافق نیستند.»
وزیر دفاع آمریکا افزود: «اما آنها این اجازه را دادهاند که تلاشی برای یافتن یک راه خروج از این وضعیت، صورت پذیرد.»
ایران و گروه موسوم به 1+5 هفته گذشته در حالی دور تازه مذاکرات هستهای را به پایان بردند که طرفین از عدم پیشرفت در گفتوگوها خبر دادند. طرف ایرانی «زیادهخواهی» طرف مقابل را عامل عدم پیشرفت مذاکرات دانسته و تأکید کرده است که تنها مسئله هستهای موضوع مذاکرات است و توانمندیهای دفاعی ایران قابل مذاکره نیست.
وی افزود: در سفر به اسرائیل برای ما مشخص شد که نظر آمریکا و اسرائیل در خصوص ایران روز به روز به هم نزدیکتر میشود. در ملاقات با مقامات ارشد اسرائیل، آنها بار دیگر بر بدبین بودن نسبت به نتیجه مذاکرات ایران و 1+5 تأکید کردند.
وی در اعلام نظر در خصوص امکان تمدید زمان مذاکرات ایران و 1+5 برای شش ماه دیگر گفت: مذاکرات نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند.
وی در سوالی در خصوص وجود توان سوار کردن کلاهک هستهای بر روی موشکهای فعلی ایرانی گفت: آنها (ایرانیان) توانایی موشکی پیچیدهای دارند و موشکهای فعلی ایرانیان، تنها برای دفاع ساخته نشدهاند بلکه توان تهاجمی هم دارند.
هیگل در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ارزیابی توان هستهای ایران بر اساس گزارشات سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مدعی شد، "رهبری ایران سالهاست که بسیار واضح و شفاف، بر داشتن توان ساخت سلاح اتمی تأکید کرده است."
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه کشورهای عربی از بابت ایران نگران هستند و آیا باید نگران باشیم هم گفت: بله باید به کشورهای عربی اطمینان مجدد بدهیم و نیاز است که به آنها اطمینان داده شود. ما به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یادآوری کردیم که در زمان سفر من به آنجا ما ۳۵۰۰۰ نیروی نظامی در خلیج فارس در خاورمیانه مستقر کردیم. و ما مقر فرماندهی ناوگان پنجم را در بحرین داریم و مقر فرماندهی مرکزی ما در قطر قرار دارد. ما حضور نظامی چشمگیری در منطقه داریم.
در مصاحبه با شبکه پیبیاس
[External Link Removed for Guests]
وزیر دفاع آمریکا در گفتوگو با شبکه «پیبیاس» اذعان کرده است که این کشور به دنبال آن است تا بعد از حل مسئله هستهای با ایران، مسائلی دیگری چون توان موشکی و حمایت تهران از گروههای مقاومت را در دستور کار قرار دهد.
به گزارش خبرگزاری فارس، «چاک هیگل» وزیر دفاع آمریکا روز پنجشنبه اذعان کرد که این کشور بعد از حل مسئله هستهای با ایران، موضوعات دیگری چون توان موشکی را مطرح خواهد کرد.
آقای هیگل که در برنامه «چارلی رز» شبکه «پیبیاس» صحبت میکرد، در مورد احتمال دستیابی به توافق هستهای با ایران تا پایان ضربالاجل 6 ماهه گفت: «اگر بتوانیم در قالب 1+5 با ایرانیها به توافقی برسیم که همه چیزهایی را که طرف ما میخواهد مقدور کند؛ البته این یک جاده دو طرفه است و ایرانیها هم چیزهایی برای گفتن در این زمینه دارند. اما اگر بتوانیم به آنچه که برای گسترش و تعمیق واقعیتی که رئیسجمهور به آن اشاره کرد، یعنی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، برسیم، اگر بتوانیم این کار را بدون اقدام نظامی از جانب اسرائیلیها یا هرکس دیگری انجام دهیم، آیا روش هوشمندانهتری نیست که این کار را به انجام برسانیم و بعد سراغ گام بعدی برویم. خوب، موضوع بعدی میتواند مسئله موشکهای بالستیک باشد.»
وی در بخش دیگری از این نشست در مورد سفر اخیرش به فلسطین اشغالی و دیدارهایش با مقامت اسرائیلی، میگوید: «خوب، موضوعات دیگری هم وجود دارد که باید پاسخ داده شود، مثلا بحث توان موشکیای که ایرانیها دارند و حمایت دولتی از تروریسم. اما فعلا ما روی مسئله هستهای متمرکز هستیم. فکر میکنم اسرائیلیها در مجموع هنوز با رویکردی که ما اتخاذ کردهایم، موافق نیستند.»
وزیر دفاع آمریکا افزود: «اما آنها این اجازه را دادهاند که تلاشی برای یافتن یک راه خروج از این وضعیت، صورت پذیرد.»
ایران و گروه موسوم به 1+5 هفته گذشته در حالی دور تازه مذاکرات هستهای را به پایان بردند که طرفین از عدم پیشرفت در گفتوگوها خبر دادند. طرف ایرانی «زیادهخواهی» طرف مقابل را عامل عدم پیشرفت مذاکرات دانسته و تأکید کرده است که تنها مسئله هستهای موضوع مذاکرات است و توانمندیهای دفاعی ایران قابل مذاکره نیست.
وی افزود: در سفر به اسرائیل برای ما مشخص شد که نظر آمریکا و اسرائیل در خصوص ایران روز به روز به هم نزدیکتر میشود. در ملاقات با مقامات ارشد اسرائیل، آنها بار دیگر بر بدبین بودن نسبت به نتیجه مذاکرات ایران و 1+5 تأکید کردند.
وی در اعلام نظر در خصوص امکان تمدید زمان مذاکرات ایران و 1+5 برای شش ماه دیگر گفت: مذاکرات نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند.
وی در سوالی در خصوص وجود توان سوار کردن کلاهک هستهای بر روی موشکهای فعلی ایرانی گفت: آنها (ایرانیان) توانایی موشکی پیچیدهای دارند و موشکهای فعلی ایرانیان، تنها برای دفاع ساخته نشدهاند بلکه توان تهاجمی هم دارند.
هیگل در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ارزیابی توان هستهای ایران بر اساس گزارشات سازمانهای اطلاعاتی آمریکا مدعی شد، "رهبری ایران سالهاست که بسیار واضح و شفاف، بر داشتن توان ساخت سلاح اتمی تأکید کرده است."
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه کشورهای عربی از بابت ایران نگران هستند و آیا باید نگران باشیم هم گفت: بله باید به کشورهای عربی اطمینان مجدد بدهیم و نیاز است که به آنها اطمینان داده شود. ما به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یادآوری کردیم که در زمان سفر من به آنجا ما ۳۵۰۰۰ نیروی نظامی در خلیج فارس در خاورمیانه مستقر کردیم. و ما مقر فرماندهی ناوگان پنجم را در بحرین داریم و مقر فرماندهی مرکزی ما در قطر قرار دارد. ما حضور نظامی چشمگیری در منطقه داریم.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
متن کامل گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش مدیرکل آژانس انرژی اتمی درباره ایران منتشر شد. مخاطبان میتوانند ترجمه کامل متن گزارش تازه آژانس درباره ایران را در این خبر مطالعه کنند.
به گزارش [External Link Removed for Guests] به نقل از خبرگزاری رویترز، گزارش مدیرکل آژانس انرژی اتمی درباره ایران منتشر شد.
*اجرای توافقنامه پادمان ان پی تی و مفاد مربوطه قطعنامههای شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران
* گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی
تحولات اصلی
• ایران 7 مورد از اقدامات عملی را که در ماه فوریه سال 2014 در خصوص آنها با آژانس به توافق رسیده بود، اجرا کرده است. این اقدامات در چهارچوب همکاری با آژانس صورت گرفته است و آژانس در حال بررسی و تحلیل اطلاعات دریافت شده از ایران می باشد.
• ایران و آژانس در تاریخ 20 ماه مه 2014، در چهارچوب همکاری، در خصوص 5 اقدام عملی دیگر نیز به توافق رسیدند که این اقدامات قرار است تا تاریخ 25 ماه آگوست 2014 در گام بعدی توسط ایران اجرا شود.
• آژانس به نظارت و راستی آزمایی در خصوص اقدامات مرتبط هسته ای که در طرح اقدام مشترک (JPA) مطرح شده، ادامه داده است (به پیوست III مراجعه شود).
• از زمان اجرای طرح اقدام مشترک، ایران به غنی سازی UF6 (هگزافلورید اورانیوم) با غنای بالاتر از 5 درصد U-235 در هیچ یک از تأسیسات هسته ای خود نپرداخته است. در نتیجه فرایند رقیق سازی و تبدیلی که در طی همان مدت انجام شده، ذخایر هگزافلورید اورانیوم ایران با غنای بالاتر از 20 درصد U-235 از 209.1 کیلوگرم به 38.4 کیلوگرم کاهش یافته است.
• غنی سازی هگزافلورید اورانیوم با غنای تا 5 درصد U-235 با همان روندی که در گزارش پیشین مدیرکل آژانس به آن اشاره شده بود، ادامه می یابد. هیچ سانتریفیوژ جدیدی از نوع IR-1 و یا IR-2m (سانتریفیوژهای نسل اول و نسل دوم) در تأسیسات غنی سازی، تأسیسات غنی سازی فردو و یا تأسیسات آزمایشی غنی سازی نصب نشده است (production area). میزان مواد هسته ای که به شکل هگزافلورید اورانیوم غنی شده با غنای تا 5 درصد U-235 باقی می ماند، 8 هزار و 475 کیلوگرم می باشد.
• هیچ سازه اصلی جدیدی در راکتور IR-40 (راکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک) نصب نشده و هیچ فرایند تولید و آزمایش سوختی نیز برای این راکتور صورت نگرفته است.
• فراهم سازی دسترسی کنترل شده آژانس به کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاه های تولید روتور سانتریفیوژ و تأسیسات ذخیره سازی همچنان ادامه دارد.
A. مقدمه: این گزارش دبیرکل آژانس به شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل است و در خصوص اجرای موافقتنامه پادمان ان پی تی(NPT) و بندهای مربوط به قطعنامههای شورای امنیت در خصوص جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است.
1. در این گزارش اطلاعاتی در خصوص اجرای اقدامات مربوط به «بیانیه مشترک چهارچوب همکاری» و برنامه اقدام مشترک آورده شده است؛ همچنین در ضمیمه این گزارش، اطلاعات به روز شده در خصوص اجرای «اقدامات داوطلبانه» مورد توافق ایران در برنامه اقدام مشترک مورد اشاره قرار گرفته است.
2. شورای امنیت سازمان ملل نیز این امر را تصدیق کرده گه گام هایی (اقداماتی) که شورای حکام در قطعنامههای خود از ایران خواسته است، برای ایران لازم الاجرا هستند.
بندهای مربوط به قطعنامههای پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز که ذیل بند هفتم منشور ملل متحد تصویب شده، همگام با شرایط مندرج در قطعنامههای مذکور، لازم الاجراء است.
ایران میبایست تکالیف و الزامات را به طور کامل اجرایی کند تا جامعه بینالملل را از ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هستهای خود مطمئن کند.
3. همانطور که در گزارشات پیشین نیز قید شده، ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در تاریخ 11 نوامبر 2013، «بیانیه مشترک چهارچوب همکاری» را امضاء کردند. در این چهارچوب همکاری، ایران و آژانس توافق کردند که در جهت راستی آزماییهای آژانس برای حل موارد موجود در گذشته و حال، همکرای بیشتری داشته باشند و این اقدامات را به صورت گام به گام پیش ببرند.
4. همانطور که در گزارشات پیشین نیز قید شده، کشورهای چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، انگلیس و آمریکا در اقدامی جداگانه، در خصوص برنامه اقدام مشترک با ایران توافق کردند. در این برنامه ذکر شده بود که «هدف از این مذاکرات، رسیدن به راه حلی جامع، بلند مدت و مورد توافق طرفین برای ایجاد اطمینان در جهان از ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هسته ای ایران است. بر اساس برنامه اقدام مشترک که از تاریخ 20 ژانویه سال 2014 اجرایی شد، اولین گام دارای محدودیت زمانی 6 ماهه خواهد بود و در صورت توافق طرفین، این زمان تا 6 ماه دیگر قابل تمدید خواهد بود. بر اساس درخواست کشورهای 1+5 و ایران و نظر به حمایت شورای حکام (برای رسیدگی به دسترسی ایران به ذخائر پولی خود)، آژانس در حال پایش موارد هستهای ضروری و راستی آزماییهای مرتبط با برنامه اقدام مشترک میباشد؛ این اقدامات شامل فعالیتهای مازاد بر اقدامات گذشته آژانس در خصوص توافق ایران با پادمان آژانس و قطعنامههای مرتبط شورای امنیت سازمان ملل متحد می شود.
5. این گزارش، تحولات واقع شده از زمان گزارش پیشین دبیرکل آژانس در مورخ 10 سال جاری میلادی (GOV/2014/10) و همچنین موارد قدیمیتر را مورد بررسی قرار داده است.
B. تشریح موضوعات حل نشده
6. در نوامبر 2011، قطعنامه GOV/2011/69 شورای حکام، تاکید کرده است که ایران و آژانس باید گفتوگوها برای حل فوری تمامی موضوعات اساسی باقی مانده را افزایش دهند. این مذاکرات باید با هدف ارائه توضیحاتی درباره موضوعاتی نظیر دسترسی به تمامی اطلاعات مربوطه، اسناد، سایتها، مواد و افراد در ایران باشد. شورای حکام در قطعنامه GOV/2012/50 به تاریخ سپتامبر 2012، اعلام کرد که همکاری ایران با درخواستهای آژانس جهت حل تمامی موضوعات باقیمانده ضروری و فوری است، تا اطمینان بینالمللی درباره ماهیت منحصرا صلحآمیز برنامه هستهای ایران احیا شود.
7. همانطور که پیشتر گزارش شد، ایران پیرو «چارچوب همکاری، 6 اقدام عملی اولیه را در دوره زمانی 3 ماهه تعیینشده، انجام داده است.» پیرو گزارش قبلی مدیر کل و همچنین بنا بر درخواست آژانس، ایران شفافسازی بیشتری را در رابطه با برخی اطلاعاتی که پیشتر در رابطه با اجرای این اقدامات عملی اولیه به آژانس ارائه کرده بود، ترتیب داد. این شفافسازی شامل ارائه اطلاعات اولیه طراحی یک رآکتور تحقیقاتی جدید بود (پانویس 12 را ببینید). آژانس بر اساس ارزیابی اطلاعات دریافتی از ایران، در حال حاضر هیچ مسئله حلنشدهای در رابطه با آن اطلاعات ندارد.
8. در رابطه با چارچوب همکاری، ایران هفت اقدام عملی مورد توافق به تاریخ 9 فوریه 2014 را به شرح زیر انجام داده است:
* اطلاعات مورد توافق دوجانبه و همچنین دسترسی مدیریتشده به معدن ساغند یزد را فراهم کرده (6 می 2014).
* اطلاعات مورد توافق دوجانبه و همچنین دسترسی مدیریتشده به کارخانه تغلیظ اردکان را فراهم کرده (7 می 2014).
* پرسشنامه به روزشده اطلاعات طراحی مربوط به رآکتور IR-40 را ارائه کرده (12 فوریه 2014) و به درخواست آژانس، در مورد برخی اطلاعات پرسشنامه طراحی، شفافسازی کرده است (29 مارس 2014).
* با تمهیدات پادمان ایمنی رآکتور IR-40 به توافق رسیده (5 می 2014).
* اطلاعات مربوطه مورد توافق دوجانبه در مورد مرکز لیزر لشکرآباد را ارائه کرده و ترتیب بازدید فنی آژانس از این مرکز را داده است (12 مارس 2014).
* اطلاعات مربوط به مواد اولیه، که هنوز به ترکیب یا خلوص لازم برای تولید سوخت یا غنیسازی ایزوتوپی نرسیدهاند، از جمله واردات اینگونه مواد و همچنین در مورد اورانیوم استخراجی ایران از فسفات، را ارائه کرده است (طی نامهای به تاریخ 29 آوریل 2014).
* اطلاعات و توضیحات لازم برای ارزیابی آژانس از نیاز یا کاربری اعلام شده از سوی ایران برای ساخت چاشنیهای انفجاری «بریج وایر» (EBW) را ارائه کرده است (مراجعه کنید به بندهای 55 تا 57).
آژانس تائید میکند که ایران هفت اقدام عملی را انجام داده و آژانس در حال تحلیل اطلاعات ارائه شده از جانب ایران است.
9. آژانس در خلال نشست روزهای 26 آوریل 2014 و 12 می 2014 در تهران، پیشنهاداتی را برای اقدامات عملی که باید ایران در رابطه با چارچوب همکاری انجام دهد، ارائه کرد. در نشست فنی روز 20 می 2014 در تهران، آژانس و ایران بر سر پنج اقدام علمی دیگر که باید از سوی ایران در طول گام بعدی تا 25 اوت 2014 به شرح زیر برداشته شود، توافق کردند:
* تبادل اطلاعات با آژانس در رابطه با ادعاهای مطرح شده در خصوص مبادرت به انفجارات قدرتمند، از جمله انجام آزمایش انفجار قدرتمند در مقیاس بزرگ در ایران.
* ارائه اطلاعات مربوطه مورد توافق و توضیحات مربوط به مطالعات صورتگرفته و/یا مقالات منتشر شده در ایران در رابطه با ترابرد نوترون و مدلسازیها و محاسبات مربوطه و استفاده ادعایی از آنها در مواد فشرده.
* ارائه اطلاعات مورد توافق دوجانبه و انجام هماهنگیهای لازم برای بازدید از یک مرکز تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ.
* ارائه اطلاعات مورد توافق دوجانبه و دسترسی مدیریت شده به کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاههای تولید روتور سانتریفیوژ و تأسیسات ذخیرهسازی
* جمعبندی رهیافت پادمانی در مورد رآکتور IR-40.
C. تاسیسات اعلام شده از سوی ایران تحت توافق نامه پادمانی با این کشور
10. بر اساس توافق نامه پادمانی با ایران, این کشور 18 مورد از تاسیسات هسته ای خود و 9 مکان دیگر را که در آن جا مواد هسته ای به طور عادی مصرف می شوند به آژانس بین المللی هسته ای اعلام داشته است. با وجود این که برخی فعالیت های ایران در برخی از تاسیسات هسته ای مغایر با قطعنامه های شورای حکام و شوری امنیت سازمان ملل متحد است و در ذیل عنوان شده است, آژانس بین المللی هسته ای به راستی آزمایی در زمینه عدم انحراف ایران در این تاسیسات ادامه خواهد داد.
D. فعالیتهای مرتبط با غنی سازی
11. در مغایرت با قطعنامههای شورای حکام و آژانس بین المللی هسته ای, ایران تمامی فعالیتهای غنی سازی و فعالیتهای مرتبط با آن در تاسیسات مشخص کرده خود را به حالت تعلیق درنیاورده است.
البته , از مورخ 20 ژانویه سال 2014 ایران UF6( کیک زرد) غنی شده بالای 5% (اورانیومU-235 )را تولید نکرده است و همچنین ذخایر کیک زرد غنی شده 20% خود را کاسته است. تمامی فعالیت های مرتبط با غنی سازی در تاسیسات اعلام شده از سوی ایران تحت نظارت آژانس بین المللی هسته است .
12- ایران اعلام کرده است که هدف از غنی سازی کیک زرد تا میزان 5%, تولید سوخت جهت تاسیسات هستهایش است. این کشور همچنین اعلام کرده است که هدف از غنی سازی کیک زرد تا میزان 20% تهیه سوخت مورد نیاز تاسیسات تحقیقاتی هستهایش می باشد.
13- ایران در تاسیسات اعلام شده خود موارد ذیل را تهیه کرده است:
• 11977کیلوگرم ( 866 کیلوگرم آن قبل از گزارش قبلی مدیر کل آژانس بود) کیک زرد غنی شده تا میزان 5% که 8475 کیلوگرم از آن به صورت کیک زرد غنی شده تا میزان 5% باقی مانده است( 866 کیلوگرم در گزارش قبلی دبیر کل ذکر شده بود) و بقیه پیش تر پردازش شده است.
• تا زمان توقف تولید کیک زرد غنی شده به میزان 20%, از میزان 447.8 کیلوگرم, 38.4 کیلو گرم به حالت کیک زرد 20 درصد غنی شده باقی مانده و بقیه پیشتر پردازش شده یا این که تبدیل به اورانیوم اکسید شده است.
D1. نطنز
14. کارخانه غنیسازی سوخت (FEP): FEP یک تأسیسات غنیسازی سانتریفیوژی است که برای تولید اورانیومِ با غنای پایین، تا اورانیوم 235 پنج درصد ساخته شده و اولین بار در سال 2007 آغاز به کار کرده است. این کارخانه به دو بخش سالن تولید A و سالن تولید B تقسیم شده است. بنا بر اطلاعات طراحی که ایران ارائه کرده سالن تولید A برای استقرار 8 واحد هر یک شامل 18 آبشار طراحی شده است و بدین ترتیب، در مجموع تقریباً 25هزار سانتریفیوژ در 144 آبشار قرار میگیرد . ایران هنوز اطلاعات طراحی سالن تولید B را ارائه نداده است.
15. در واحد حاوی سانتریفیوژهای IR-2m تا تاریخ 14 می 2014، وضعیت از زمان گزارش پیشین مدیر کل، دست نخورده مانده است؛ 6 آبشار به طور کامل با سانتریفیوژهای IR-2m نصب شده است؛ هیچ یک از این آبشارها با UF6 طبیعی تغذیه نشدهاند؛ و اقدامات اولیه نصب برای 12 آبشار سانتریفیوژ IR-2m در این واحد، کامل شده است.
16. تا تاریخ 14 می 2014، در پنج واحد حاوی سانتریفیوژهای IR-1، وضعیت نسبت به گزارش پیشین مدیر کل دستنخورده مانده است؛ 90 آبشار به طور کامل نصب شده که از بین آنها 54 آبشار با UF6 طبیعی تغذیه شدهاند. همانطور که پیشتر گزارش شده، اقدامات اولیه نصب برای 36 آبشار سانتریفیوژ IR-36 در دو واحدی که سانتریفیوژی در آنها نصب نشده، کامل شده است.
17. ایران تا تاریخ 13 می 2014، مجموعا از زمان آغاز به کار FEP در فوریه 2007، 133839 کیلوگرم UF6 طبیعی به آبشارها تزریق کرده و مجموعا 11767 کیلوگرم UF6 تا سطح اورانیوم 235 غنای 5درصد، تولید کرده است.
18. بر اساس نمونههای محیطی برداشته شده از FEP و دیگر اقدامات راستیآزمایی، آژانس به این نتیجه رسید که این تاسیسات منطبق با پرسشنامه اطلاعات طراحی ارائه شده از سوی ایران، فعالیت کرده است.
19. تأسیسات آزمایشی غنیسازی سوخت (PFEP): PFEP یک تاسیسات تحقیقات و توسعه و تأسیسات تولید آزمایشی اورانیوم با درصد غنای پایین (LEU) است، که اولین بار در اکتبر 2003 عملیاتی شده است. این تاسیسات یک سالن آبشار دارد که میتواند 6 آبشار را در خود جای دهد و به دو بخش تقسیم شده، که ایران یکی از آنها را برای تولید هگزافلوراید اورانیوم غنی شده به اورانیوم 20 درصد (آبشارهای 1 و 6) و بخش دیگر را برای تحقیقات و توسعه (آبشارهای 2، 3، 4 و 5) در نظر گرفته است.
20. بخش تولید: همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شده، ایران تغذیه آبشارهای 1 و 6 با UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 پنج درصد را متوقف کرده و به جای آن، به آنها UF6 طبیعی تزریق میکند. ایران در تاریخ 8 فوریه 2014، اطلاعات به روزشدهای را در رابطه با بخشهایی از پرسشنامه اطلاعات طراحی ارائه کرد، که در آن عنوان شده بود که این کشور اقداماتی را «به سبب تغییر در سطح غنیسازی» انجام داده و این اقدامات «موقتا در طول گام اول اجرای برنامه اقدام مشترک، برداشته شده است.» از زمان اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک، ایران آبشارهای 1 و 6 را در حالت ارتباط داخلی مورد استفاده قرار نداده است.
21. تا تاریخ 20 ژانویه 2014، زمانی که ایران تولید UF6 با غنای اورانیوم 235 بیستدرصد را متوقف کرد، ایران مجموعا از فوریه 2010 که تولید آبشارهای 1 و 6 آغاز شد، به آنها 1630.8 کیلوگرم UF6 تزریق کرده . مجموعا 201. کیلوگرم UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 بیست درصد، تولید کرده، که تمام این مواد از پروسه خارج شده و به تائید آژانس رسیده است. ایران از 20 ژانویه 2014 تا 6 می 2014، 265.3 کیلوگرم UF6 طبیعی به آبشارهای 1 و 6 تاسیسات آزمایشی غنیسازی سوخت، تزریق کرده و مجموعا 26.1 کیلوگرم UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 پنجدرصد، تولید کرده است.
22. بخش تحقیقات و توسعه: ایران از زمان گزارش پیشین مدیر کل، به طور متناوب سانتریفیوژهای مدل IR-6s را به صورت ماشینهای تکی، و سانتریفیوژهای IR-1، IR-2m، IR-4 و IR-6 را گاها به صورت ماشین تکی و گاهی هم در آبشارهای با ابعاد مختلف، با UF6 طبیعی تغذیه کرده است. سانتریفیوژهای IR-5 که به صورت تکی نصب شدهاند، هنوز با UF6 تغذیه نشدهاند. همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شد، آژانس همچنین «بستهای» جدید مشاهده کرده که در محل نصب شده، اما هنوز اتصالی به آن وجود ندارد.
23. از تاریخ 10 فوریه 2014 تا 6 می 2014، مجموعا 389.1 کیلوگرم UF6 طبیعی به سانتریفیوژهای بخش تحقیقات و توسعه تزریق شده، اما هیچ اورانیوم با غنای پائینی از آن به عنوان محصول برداشت نشده و خروجی در پایان پروسه، بازترکیب شده است.
24. از تاریخ 20 ژانویه 2014 تا 14 آوریل 2014، ایران غنای 104.56 کیلوگرم از ذخایر UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 بیست درصد خود را، کاهش داده است.
25. بر اساس نمونههای محیطی گرفته شده از PFEP و دیگر اقدامات راستیآزمایی، آژانس به این نتیجه رسید که این تأسیسات منطبق با پرسشنامه اطلاعات طراحی مربوطه، ارائه شده از سوی ایران، فعالیت کرده است.
D2. فردو
26. تأسیسات غنی سازی فرود: تأسیسات غنی سازی فردو بر اساس پرسشنامه اطلاعات طراحی مورخ 18 ژانویه 2012، یک تأسیسات غنی سازی است که با سانتریفیوژهای خود، برای تولید UF6 تا غنای 20 درصدی اورانیوم 235 و تولید UF6 تا غنای 5 درصدی اورانیوم 235طراحی شده است. این تأسیسات، که کار خود را از سال 2011 آغاز کرده، به گونهای طراحی شده که تا 2976 سانتریفیوژ را در آبشارهای 16 گانه خود که در دو بخش این تأسیسات تعبیه شده، جای دهد.
تاکنون تمامی سانتریفیوژهای نصب شده از نوع IR-1 بوده است. در مورخ 8 فوریه سال 2014، ایران با تکمیل بخشهایی از پرسشنامه اطلاعات طراحی گفته است که «برای تغییر سطح غنی سازی» اقداماتی را انجام داده و اقدامات مزبور «به صورت موقت و در گام اول اجرای برنامه اقدام مشترک» به مرحله اجراء رسیده است.
27. همانطور که در گزارشات پیشین دبیرکل نیز تصریح شده است، ایران تزریق UF6 با غنای 5درصد اورانیوم 235 به چهار آبشار از آبشارهای موجو در واحد شماره 2 تأسیسات فردو را که قبلا به این منظور ساخته شده بوده است، متوقف کرده و در حال حاضر، UF6 طبیعی را به این آبشارها تزریق میکند. از زمان اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک، ایران این آبشارها را دیگر به صورت متصل به هم، مورد استفاده قرار نداده است. UF6 به هیچ یک از 12 آبشار دیگر موجود در تأسیسات فردو نیز تزریق نشده است.
28. در نتیجه راستی آزمایی فیزیکی فهرست از سوی ایران که در ماه نوامبر سال 2013 توسط آژانس و در تأسیسات فردو انجام شد، آژانس با وجود عدم قطعیتی که به صورت معمول در اندازهگیریهای بعمل آمده از چنین تأسیساتی وجود دارد، فهرست اعلام شده از سوی ایران در مورخ 23 نوامبر سال 2013 را تأیید می کند.
29. در خلال روزهای 18 ژانویه تا 2 فوریه سال 2014، آژانس بار دیگر فهرست مورخ 20 ژانویه سال 2014 ارائه شده از سوی ایران را در تأسیسات فردو مورد راستی آزمایی قرار داد که نتیجه این راستی آزمایی کماکان در حال سنجش و ارزیابی از سوی آژانس میباشد.
30. در تاریخ 20 ژانویه سال 2014 که تولید UF6 با غنای 20 درصد اورانیوم 235 از سوی ایران متوقف شد، ایران از زمان شروع تولید در سال 2011، 1806 کیلوگرم UF6 با غنای 5درصد اورانیوم 235 را به آبشارهای تأسیسات فردو تزریق کرده و جمعاً 245.9 کیلوگرم UF6 با غنای 20 درصد اورانیوم 235 تولید کرده است. آژانس این امر را تصدیق می کند که تمامی UF6 با غنای 20 درصد اورانیوم 235 از آن تاریخ، از روند تولید کنار گذاشته شدهاند. در خلال روزهای 20 ژانویه 2014 و 13 مه 2014، ایران 739.3 کیلوگرم UF6 طبیعی به آبشارهای تأسیسات نطنز تزریق کرده و جمعاً 76.5 کیلوگرم UF6 با غنای 5درصد اورانیوم 235 تولید کرده است.
31. بر اساس نتایج آنالیز نمونههای محیطی گرفته شده در تأسیسات فردو و نظر به دیگر راستی آزماییهای انجام شده،آژانس به این نتیجه رسیده است که فعالیت تأسیسات فردو منطبق با ادعاهای مقامات ایرانی و اطلاعات مندرج در پرسشنامه اطلاعات طراحی مربوطه بوده است.
D.3. دیگر فعالیت های مرتبط غنی سازی
32. ایران به فراهم کردن دسترسی از پیش اعلام شده آژانس به کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژها، کارگاه های تولید بخش های چرخان (روتور) سانتریفیوژها و تأسیسات ذخیره سازی ادامه می دهد. چنین دسترسی هایی، در کنار اطلاعات مرتبط توافق شده، پیرو یکی از اقدامات عملی مورد توافق در چهارچوب همکاری توسط ایران فراهم خواهد شد ( به پاراگراف 9 در بالا مراجعه شود). به عنوان بخشی از این دسترسی از پیش اعلام شده، ایران فهرست جزئیات مونتاژهای بخش های چرخان سانتریفیوژهای به کار رفته برای جایگزینی سانتریفیوژهای از رده خارج شده، را نیز در اختیار آژانس قرار داده است. آژانس، اطلاعات ارائه شده توسط ایران را تحلیل کرده و بنا بر درخواست، جزئیات بیشتری را نیز دریافت کرده است. بر اساس تحلیل تمام اطلاعات ارائه شده توسط ایران، در کنار دسترسی از پیش اعلام شده و دیگر فعالیت های راستی آزمایی صورت گرفته توسط آژانس، این نهاد می تواند تأیید کند که تولید و مونتاژ بخش های چرخان سانتریفیوژها مطابق با برنامه جایگزین سازی سانتریفیوژهای آسیب دیده ایران صورت گرفته است.
33. پیرو یکی از اقدامات عملی توافق شده در چهارچوب همکاری، همانطور که در بالا نیز اشاره شد (پاراگراف 9)، ایران موافقت کرده تا اطلاعات توافق شده ای را ارائه کند و ترتیبات انجام یک بازدید فنی از یک مرکز تحقیق و توسعه سانتریفیوژ را نیز فراهم سازد.
E. فعالیت های بازفرآوری
34. پیرو قطعنامه های مرتبط شورای حکام و شورای امنیت، ایران ملزم شده است تا فعالیت های بازفرآوری خود را شامل تحقیق و توسعه به حالت تعلیق درآورد. همانطور که در گزارش پیشین مدیرکل به آن اشاره شد، ایران اعلام کرده است که "در نخستین گام (6 ماهه نخست)، ایران وارد هیچ یک از مراحل بازفرآوری و یا ساخت تأسیساتی با قابلیت بازفرآوری نخواهد شد".
35. آژانس به نظارت خود بر استفاده از سلول های تابشگر در راکتور تحقیقاتی تهران و تأسیسات تولید رادیوایزوتوپ های زنون، ید و مولیبدنوم (MIX) ادامه داده است. آژانس بازرسی و راستی آزمایی اطلاعات طراحی (DIV) در راکتور تحقیقاتی تهران را در تاریخ 14 مه 2014 و همچنین یک راستی آزمایی اطلاعات طراحی در تأسیسات تولید رادیوایزوتوپ های زنون، ید و مولیبدنوم در تاریخ 12 مه 2014 صورت داده است. آژانس تأیید می کند که هیچ فعالیت مربوط به بازفرآوری در راکتور تحقیقاتی تهران و تأسیسات تولید رادیوایزوتوپ ها و نیز دیگر تأسیساتی که آژانس به آنها دسترسی دارد، در جریان نیست.
F. پروژههای مربوط به آب سنگین
36. ایران بر خلاف قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت کار بر روی تمام پروژههای مربوط به آب سنگین را تعلیق نکرده است. با این حال، از زمان اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک، ایران نه قطعه مهمی در رآکتور IR-40 نصب کرده و نه بستههای سوخت هستهای رآکتور IR-40 را در کارخانه تولید سوخت (FMP)، تولید کرده است (بند 47 را ببینید).
37. رآکتور IR-40: این رآکتور یک رآکتور 40 مگاواتی تحقیقاتی آب سنگین است که میتواند 150 مجموعه سوخت اورانیوم طبیعی را دربرگیرد.
38. در تاریخ 11 می 2014، یک راستیآزمایی اطلاعات طراحی انجام داد و مشاهده کرد که از زمان گزارش پیشین مدیر کل، هیچ یک از قطعات اصلی باقیمانده، نصب نشده است. همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شد، ایران در راستای تعهداتش بر اساس چارچوب همکاری (بند 8 در فوق را ببینید)، در فوریه 2014 نسخه به روزشده پرسشنامه رآکتور IR-40 را ارائه کرد. آژانس این نسخه را بررسی کرده، خواستار شفافسازی بیشتر ایران شد و ایران نیز این کار را انجام داد. همانطور که پیشتر عنوان شد (بند 8)، ایران و آژانس در تاریه 5 می 2014، بر سر اقدامات پادمان ایمنی برای رآکتور IR-40 به توافق رسیدند. پیرو یکی از اقدامات عملی مورد توافق در رابطه با چارچوب همکاری، همانطور که پیشتر عنوان شد (بند 9)، ایران قرار است تا 25 اوت 2014 با آژانس بر سر یک رهیافت پادمانی برای رآکتور IR-40 به جمعبندی برسد.
39. کارخانه تولید آب سنگین: این کارخانه تأسیساتی برای تولید آب سنگین است، که توان طراحیشده تولید سالانه 16 میلیون تن آب سنگین سطح رآکتور را داراست.
40. همانطور که پیشتر گزارش شده، هرچند که کارخانه تولید آب سنگین تحت پادمانهای آژانس نیست، اما کارخانه در تاریخ 8 دسامبر 2013 تحت دسترسی مدیریتشده آژانس قرار گرفته است. ایران همچنین، در طول دسترسی مدیریت شده، اطلاعات مربوطه مورد توافق دو جانبه را به آژانس ارائه کرده است. به علاوه، دسترسی به محل ذخیرهسازی آب سنگین در مجتمع تبدیل اورانیوم (UCF) اصفهان، آژانس را قادر ساخت تا آب سنگین را بررسی کند.
G. تبدیل اورانیوم و تهیه سوخت
41. همانطور که در ادامه اشاره شده، ایران در حال انجام فعالیتهایی در «مرکز تبدیل اورانیوم»، «کارخانه پودر دیاکسید اورانیوم غنیشده»، «کارخانه تولید سوخت» و «کارخانه ساخت صفحات سوخت» در اصفهان است، که این فعالیتها با تعهداتش مبنی بر تعلیق تمام فعالیتهای مربوط به غنیسازی و پروژههای مربوط به آب سنگین مغایرت دارد، هرچند که این تأسیسات تحت پادمانهای آژانس قرار دارد.
42. ایران از زمان آغاز تبدیل و تولید سوخت در تأسیسات اعلامشده خود، غیر از موارد دیگر:
* 550 تن UF6 طبیعی در UCF تولید کرده که 157 تن آن به FEP تبدیل شده است.
* 53 کیلوگرم از UF6 غنیشده تا سطح 3.34 درصد را وارد پروسه تبدیل تحقیقات و توسعه UFC کرده و جمعا 24 کیلوگرم اورانیوم در فرم UO2 تولید کرده است.
* 303.2 کیلوگرم از UF6 با غنای 20درصد (40.5 کیلوگرم بیشتر از گزارش قبلی مدیر کل) را وارد پروسه تبدیل در FPFP کرده و جمعا 142.5 کیلوگرم اورانیوم در فرم U3O8 تولید کرده است.
* 4 تن UF6 طبیعی را از UCF به EUPP منتقل کرده است. به علاوه، 4.3 تن از UF6 با غنای تا 5 درصد از FEP به EUPP منتقل شده است.
* 20 بسته سوختی حاوی اورانیوم با غنای تا 20درصد و 2 بسته سوختی حاوی اورانیوم با غنای تا 3.34درصد را به رآکتور تحقیقاتی تهران منتقل کرده است.
43. تاسیسات تبدیل اورانیوم (UCF): UCF تاسیساتی جهت تبدیل است که از آن برای تولید هگزا فلوراید اورانیوم و دی اکسید اورانیوم طبیعی از کنستانتره سنگ معدن اورانیوم استفاده میشود. اینگونه برنامه ریزی شده است که در یو سی اف پودر دی اکسید اورانیوم نیز از هگزافلوراید اورانیوم 235 غنی شده تا 5 درصد تولید شود، شمشهای فلزی اورانیوم از تترا فلوراید طبیعی و تحلیل رفته تولید شود و تترا فلوراید اورانیوم از هگزافلوراید اورانیوم تحلیل رفته تولید گردد.
44. ایران اعلام کرده است که تا تاریخ 19 می 2014، 13.8 تن اورانیوم طبیعی در فرم UO2 از طریق تبدیل UOC تولید کرده است. آژانس تائید کرده است که تا همان تاریخ، ایران 13.2 تن اورانیوم طبیعی را در فرم UO2 به FMP منتقل کرده است.
45. کارخانه پودر دیاکسید اورانیوم غنیشده (EUPP): EUPP تأسیساتی برای تبدیل UF6 با غنای تا 5درصد به پودر دیاکسید اورانیوم است. در تاریخ 10 می 2014، آژانس یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی EUPP انجام داد و طی آن تائید کرد که دستور آغاز استفاده از اورانیوم طبیعی، صادر شده است.
46. کارخانه تولید سوخت (FMP): FMP تأسیساتی برای ساخت مجموعههای سوختهای هستهای برای رآکتورهای تحقیقاتی و برقی است (ضمیمه 2 را ببینید).
47. در تاریخ 10 و 11 می 2014، آژانس یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی در FMP انجام داده تائید کرد که ایران به توقف تولید بستههای سوختی با استفاده از UO2 برای رآکتور IR-40 ادامه داده و تمام بستههای سوختی که پیشتر تولید شده، در FMP باقی مانده است.
48. کارخانه تولید صفحههای سوختی (FPFP): اف پی اف پی تأسیساتی برای تبدیل هگزافلوراید اورانیوم غنیشده به اورانیوم 235 بیست درصدی به U3O8 و تولید بستههای سوختی ساخته شده از صفحههای سوختی حاوی U3O8 هستند.
49. آژانس از 17 تا 21 ماه می 2014، یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی در UCF انجام داد، که آژانس در حال تحلیل نتایج آن است.
50. همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شد، ایران اعلام کرده است که «در طول گام اول بازه زمانی (6 ماهه)، هیچ خط تبدیل مجددی برای تبدیل اکسید اورانیوم با غنای تا 20درصد به UF6 با غنای تا 20درصد، وجود ندارد.» در روزهای 12 و 14 می 2014، آژانس یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی در FPFP انجام داد و طی آن تائید کرد که تبدیل UF6 با غنای تا 20درصد به U3O8 در جریان است و اینکه هیچ خطی برای تبدیل مجدد اکسید اورانیوم به UF6 وجود، نداشت.
51. آژانس تائید کرده است که تا تاریخ 11 می 2014، ایران جمعا 303.2 کیلوگرم UF6 با غنای تا 20درصد (204.7 کیلوگرم اورانیوم) را وارد روند تبدیل در FPFP کرده و جمعا 142.5 کیلوگرم اورانیوم به فرم U3O8 تولید کرده است. آژانس همچنین تائید کرده است که 40.4 کیلوگرم از اورانیوم در قالب جامد یا مایع نگهداری میشود. باقیمانده اورانیوم که وارد پروسه شده، در پروسه و در پسماند باقی مانده است.
52. آژانس تائید کرده است که تا تاریخ 11 می 2014، ایران در FPFP یک بسته سوخت آزمایشی و 26 بسته سوخت مخصوص رآکتور تحقیقاتی تهران، تولید کرده است. 20 عدد از این بستههای سوختی، شامل بسته آزمایشی، به رآکتور تحقیقاتی تهران منتقل شدهاند.
H. جنبههای نظامی ممکن
53. گزارشهای پیشین ارائه شده توسط مدیر کل به موارد باقیمانده از ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران و اقدامات لازم جهت حل موضوعات مزبور را مشخص کرده بود. آژانس همچنان در خصوص وجود ابعاد اعلام نشده هستهای از جمله فعالیتهای سازمانهای نظامی ایران همچون تولید کلاهک هستهای قابل نصب بر روی موشک نگران است. لازم است که ایران در خصوص تمام ابعاد باقیمانده با آژانس بهطور کامل همکاری کند، بهخصوص ابعادی که به نگرانی در خصوص ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران دامن میزنند. از جمله این اقدامات فراهم آوردن دسترسی به تمام پایگاهها، تجهیزات، افراد و مستنداتی است که مورد تقاضای آژانس هستند.
54. ضمیمه گزارش نوامبر 2011 مدیر کل (GOV/2011/65) شامل یک آنالیز جزئی از اطلاعاتی بود که تا آن زمان در اختیار آژانس قرار گرفته بودند. بر اساس این اطلاعات ایران فعالیتهایی در خصوص تولید یک وسیله انفجاری هستهای انجام داده بود. آژانس به این نتیجه رسیده که این اطلاعات در کل صحیح هستند. ایران به نگرانیهای آژانس در این خصوص با این استدلال که ادعای مزبور بیپایه است، بیاعتنایی نموده است. اکنون آژانس به اطلاعاتی دست یافته که آنالیز نوامبر 2011 را بیشتر تقویت میکنند.
55. همانطور که پیشتر در پاراگراف سوم مورد اشاره قرار گرفت، ایران و آژانس توافق کردهاند که همکاری بیشتری درزمینه راستیآزماییهای آژانس انجام دهند تا تمام موضوعات فعلی و گذشته حل شوند. هفت گام توافق شده بین ایران و آژانس در گام دوم شامل اراده اطلاعات و توضیحات به آژانس در خصوص نیاز ایران به تولید «بریج وایر»های انفجاری بود.
56. در نشست فنی مورخ 26 آوریل 2014 که در تهران منعقد شد و در فهوای نامه مورخ 30 آوریل 2014،ایران اطلاعات و توضیحاتی را به آژانس ارائه داد تا آژانس بر مبنای آنها، نیاز ایران به چاشنیهای پرسرعت (بریج وایر) و بکارگیری آنها در جهت تولید این نوع چاشنی انفجاری مورد ارزیابی قرار دهد. در نشست فنی مورخ 20 ماه مه 2014 در تهران، ایران در پاسخ به درخواست آژانس، اطلاعات و توضیحات تکمیلی بیشتری را از جمله مدارک دال بر نیاز خود به چاشنی های بریج وایر و بکارگیری آنها ارائه کرد. ایران مدارکی را به آژانس ارائه کرد که نشان می داد انفجار همزمان چشانیهای بریج وایر، اقدامی در جهت آزمایش عملکرد غیرنظامی این چاشنیها بوده است. از سال 2008 تاکنون، این اولین بار بود که ایران پاسخی فنی در خصوص مسائل مربوط به جنبه نظامی برنامه هستهای خود به آژانس ارائه میداد. البته اطلاعات ارائه شده از سوی ایران هنوز از سوی آژانس تحت ارزیابی است.
57. همانگونه که آژانس هم در نشست فنی مورخ 26 آوریل 2014 در تهران و هم در فهوای نامه مورخ 12 ماه مه 2014 به ایران گفته بود، آژانس به ارزیابی مسائل فیمابین که در ضمیمه گزارش سال 2011 دبیرکل آمده بوده است، نیاز دارد. این شامل بررسی و کسب اطلاعات در خصوص موارد گوناگون (که مورد چشانیهای بریج وایر اولینم مورد از این دست بود) و در ادامه، بررسی دیگر موارد و ادغام تمام موراد بررسی شده تحت یک سامانه و رسیدگی به این سامانه به عنوان یک مورد کلی خواهد شد.
58. همانطور که پیشتر نیز گفته شده بود (و در پاراگراف 9 این گزارش نیز آمده است) دو مورد از اقدامات عملی که در تاریخ 20 ماه مه سال 2014 مورد توافق ایران و آژانس قرار گرفت، به اطلاعات مندرج در ضمیمه گزارش سال 2011 دبیرکل آژانس مربوط می شد. اقدامات مربوط به ایران به این شرح است:ارائه اطلاعات به آژانس در خصوص ادعاهای آغاز کار بر روی مواد منفجره قوی و سریع از جمله آزمایش بر روی این مواد در مقیاس وسیع، ارائه اطلاعات و توضیحات مورد توافق درباره مطالعات صورت بر روی و یا مقالات متشر شده در خصوص انتقال نوترون و مدل سازیها و محاسبات صورت گرفته مربوط به این انتقال و اعمال ادعا شده این مطالعات و مدلسازی ها در مواد فشرده.
59. آژانس کماکان خواستار ارائه پاسخ از سوی ایران به سوالهای مطرح شده از این کشور در خصوص پارچی و کارشناس خارجی است. آژانس همچنین کماکان خواستار دسترسی به نقاط خاص در سایت پارچین است. از زمان اولین درخواست آژانس برای دسترسی به سایت پارچین، فعالیت های گسترده ای در این سایت صورت گرفته که این فعالیتها توانایی آژانس برای راستی آزمایی موثر را به شدت کاهش داده است. از زمان گزارش قبلی مدیرکل آژانس، تصاویر ماهوارهای، مصالح ساختمانی، ضایعات، نخالهها و فعالیت های ساختمانی در حال انجام در این سایت را تحت نظر داشتهاند که این تصاویر نشاندهنده برچیدن/جایگزینی و یا نوسازی دیوارههای بیرونی دو ساختمان اصلی سایت هستند.
I. اطلاعات طراحی
60. بر اساس توافقنامه پادمان ها و قطعنامه های مربوطه شورای حکام و شورای امنیت، ایران ملزم است مفاد کد تعرف شده به شماره 3.1 از بخش عمومی ترتیبات فرعی توافقنامه پادمان ها (Subsidiary Arrangements General Part) در ارتباط با فراهم سازی اولیه اطلاعات طراحی را اجرایی سازد.
. پروتکل الحاقی
61. برخلاف قطعنامه های مربوط شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند. آژانس در جایگاهی نیست که بتواند تضمینی معتبر درباره عدم وجود فعالیت ها و مواد هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه کند مگر اینکه ایران همکاری لازم با آژانس را در این رابطه، شامل اجرای پروتکل الحاقی داشته باشد.
K. موضوعات دیگر
62. در تاریخ 14 ماه مه 2014، آژانس تایید کرد که 10 میله سوخت تولید شده در ایران با اورانیوم غنیشده تا 20 درصد، در هسته مرکزی TRR قرار گرفتهاند. در همین تاریخ، آژانس مشاهده کرد که میله سوخت مربوط به نمونه کوچک رآکتور IR-40 در استخر ذخیرهسازی قرار گرفته است.
63. همچون تاریخ 12 مه 2014، یک صفحه سوخت مشتمل بر عنصر U3O8 که تا 20 درصد غنی شده بود و همچنین اورانیوم، در تسهیلات MIX قرار گرفته بود که از FPFP به این مکان انتقال یافته و در فعالیتهای تحقیق و توسعه مربوط به بهینهسازی تولید ایزوتوپهای MO99، Xe133 و I132 مورد استفاده قرار میگرفت.
64. بین تاریخهای 28 آوریل و اول مه 2014، یک برنامه PIV در نیروگاه اتمی بوشهر اجرا کرد که در این دوره رآکتور آن برای سوختگذاری مجدد خاموش شده بود.
خلاصه:
65. در حالی که آژانس به راستی آزمایی برای تایید عدم انحراف ایران در تاسیسات هسته ایاش بر اساس توافق پادمانی با این کشور ادامه می دهد, اما در عین حال آژانس موقعیتی نیست که درباره مواد اعلام نشده و فعالیتهای دیگر هستهای اعلام نشده این کشور اطمینان سازی کند و بدین نتیجه برسد که تمامی مواد هستهای در ایران در خدمت فعالیتهای صلح آمیز است.
66. اقدامهای اساسی و عملی از سوی ایران بر اساس موارد توافق شده مورخ 11 نوامبر 2013 و 9 فوریه 2014 و مطابق آنچه که برنامه ریزی شده بود, رعایت شده است. تعامل ایران با آژانس بینالمللی هستهای منجمله ارائه اطلاعات و تحلیلهای در حال اجرای این نهاد به آژانس برای درک بهتر از برنامههای هستهای این کشور کمک میکند.
67. این امر مهم است که ایران تعامل خود با آژانس را برای حل تمامی مسائل باقیمانده مربوط به برنامه هستهای این کشور ادامه دهد. موافقت ایران در تاریخ 20 ماه مه سال 2014 برای برداشتن 5 گام عملی، یک گام دیگر رو به جلو است.
68. آژانس به فعالیتهای خود در خصوص اقدامات پایشی و راستی آزماییهای مربوط به برنامه اقدام مشترک ادامه خواهد داد.
69. مدیرکل آژانس به ارائه گزارشات خود به صورت مناسب ادامه خواهد.
متن کامل گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش مدیرکل آژانس انرژی اتمی درباره ایران منتشر شد. مخاطبان میتوانند ترجمه کامل متن گزارش تازه آژانس درباره ایران را در این خبر مطالعه کنند.
به گزارش [External Link Removed for Guests] به نقل از خبرگزاری رویترز، گزارش مدیرکل آژانس انرژی اتمی درباره ایران منتشر شد.
*اجرای توافقنامه پادمان ان پی تی و مفاد مربوطه قطعنامههای شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران
* گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی
تحولات اصلی
• ایران 7 مورد از اقدامات عملی را که در ماه فوریه سال 2014 در خصوص آنها با آژانس به توافق رسیده بود، اجرا کرده است. این اقدامات در چهارچوب همکاری با آژانس صورت گرفته است و آژانس در حال بررسی و تحلیل اطلاعات دریافت شده از ایران می باشد.
• ایران و آژانس در تاریخ 20 ماه مه 2014، در چهارچوب همکاری، در خصوص 5 اقدام عملی دیگر نیز به توافق رسیدند که این اقدامات قرار است تا تاریخ 25 ماه آگوست 2014 در گام بعدی توسط ایران اجرا شود.
• آژانس به نظارت و راستی آزمایی در خصوص اقدامات مرتبط هسته ای که در طرح اقدام مشترک (JPA) مطرح شده، ادامه داده است (به پیوست III مراجعه شود).
• از زمان اجرای طرح اقدام مشترک، ایران به غنی سازی UF6 (هگزافلورید اورانیوم) با غنای بالاتر از 5 درصد U-235 در هیچ یک از تأسیسات هسته ای خود نپرداخته است. در نتیجه فرایند رقیق سازی و تبدیلی که در طی همان مدت انجام شده، ذخایر هگزافلورید اورانیوم ایران با غنای بالاتر از 20 درصد U-235 از 209.1 کیلوگرم به 38.4 کیلوگرم کاهش یافته است.
• غنی سازی هگزافلورید اورانیوم با غنای تا 5 درصد U-235 با همان روندی که در گزارش پیشین مدیرکل آژانس به آن اشاره شده بود، ادامه می یابد. هیچ سانتریفیوژ جدیدی از نوع IR-1 و یا IR-2m (سانتریفیوژهای نسل اول و نسل دوم) در تأسیسات غنی سازی، تأسیسات غنی سازی فردو و یا تأسیسات آزمایشی غنی سازی نصب نشده است (production area). میزان مواد هسته ای که به شکل هگزافلورید اورانیوم غنی شده با غنای تا 5 درصد U-235 باقی می ماند، 8 هزار و 475 کیلوگرم می باشد.
• هیچ سازه اصلی جدیدی در راکتور IR-40 (راکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک) نصب نشده و هیچ فرایند تولید و آزمایش سوختی نیز برای این راکتور صورت نگرفته است.
• فراهم سازی دسترسی کنترل شده آژانس به کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاه های تولید روتور سانتریفیوژ و تأسیسات ذخیره سازی همچنان ادامه دارد.
A. مقدمه: این گزارش دبیرکل آژانس به شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل است و در خصوص اجرای موافقتنامه پادمان ان پی تی(NPT) و بندهای مربوط به قطعنامههای شورای امنیت در خصوص جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است.
1. در این گزارش اطلاعاتی در خصوص اجرای اقدامات مربوط به «بیانیه مشترک چهارچوب همکاری» و برنامه اقدام مشترک آورده شده است؛ همچنین در ضمیمه این گزارش، اطلاعات به روز شده در خصوص اجرای «اقدامات داوطلبانه» مورد توافق ایران در برنامه اقدام مشترک مورد اشاره قرار گرفته است.
2. شورای امنیت سازمان ملل نیز این امر را تصدیق کرده گه گام هایی (اقداماتی) که شورای حکام در قطعنامههای خود از ایران خواسته است، برای ایران لازم الاجرا هستند.
بندهای مربوط به قطعنامههای پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز که ذیل بند هفتم منشور ملل متحد تصویب شده، همگام با شرایط مندرج در قطعنامههای مذکور، لازم الاجراء است.
ایران میبایست تکالیف و الزامات را به طور کامل اجرایی کند تا جامعه بینالملل را از ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هستهای خود مطمئن کند.
3. همانطور که در گزارشات پیشین نیز قید شده، ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در تاریخ 11 نوامبر 2013، «بیانیه مشترک چهارچوب همکاری» را امضاء کردند. در این چهارچوب همکاری، ایران و آژانس توافق کردند که در جهت راستی آزماییهای آژانس برای حل موارد موجود در گذشته و حال، همکرای بیشتری داشته باشند و این اقدامات را به صورت گام به گام پیش ببرند.
4. همانطور که در گزارشات پیشین نیز قید شده، کشورهای چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، انگلیس و آمریکا در اقدامی جداگانه، در خصوص برنامه اقدام مشترک با ایران توافق کردند. در این برنامه ذکر شده بود که «هدف از این مذاکرات، رسیدن به راه حلی جامع، بلند مدت و مورد توافق طرفین برای ایجاد اطمینان در جهان از ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هسته ای ایران است. بر اساس برنامه اقدام مشترک که از تاریخ 20 ژانویه سال 2014 اجرایی شد، اولین گام دارای محدودیت زمانی 6 ماهه خواهد بود و در صورت توافق طرفین، این زمان تا 6 ماه دیگر قابل تمدید خواهد بود. بر اساس درخواست کشورهای 1+5 و ایران و نظر به حمایت شورای حکام (برای رسیدگی به دسترسی ایران به ذخائر پولی خود)، آژانس در حال پایش موارد هستهای ضروری و راستی آزماییهای مرتبط با برنامه اقدام مشترک میباشد؛ این اقدامات شامل فعالیتهای مازاد بر اقدامات گذشته آژانس در خصوص توافق ایران با پادمان آژانس و قطعنامههای مرتبط شورای امنیت سازمان ملل متحد می شود.
5. این گزارش، تحولات واقع شده از زمان گزارش پیشین دبیرکل آژانس در مورخ 10 سال جاری میلادی (GOV/2014/10) و همچنین موارد قدیمیتر را مورد بررسی قرار داده است.
B. تشریح موضوعات حل نشده
6. در نوامبر 2011، قطعنامه GOV/2011/69 شورای حکام، تاکید کرده است که ایران و آژانس باید گفتوگوها برای حل فوری تمامی موضوعات اساسی باقی مانده را افزایش دهند. این مذاکرات باید با هدف ارائه توضیحاتی درباره موضوعاتی نظیر دسترسی به تمامی اطلاعات مربوطه، اسناد، سایتها، مواد و افراد در ایران باشد. شورای حکام در قطعنامه GOV/2012/50 به تاریخ سپتامبر 2012، اعلام کرد که همکاری ایران با درخواستهای آژانس جهت حل تمامی موضوعات باقیمانده ضروری و فوری است، تا اطمینان بینالمللی درباره ماهیت منحصرا صلحآمیز برنامه هستهای ایران احیا شود.
7. همانطور که پیشتر گزارش شد، ایران پیرو «چارچوب همکاری، 6 اقدام عملی اولیه را در دوره زمانی 3 ماهه تعیینشده، انجام داده است.» پیرو گزارش قبلی مدیر کل و همچنین بنا بر درخواست آژانس، ایران شفافسازی بیشتری را در رابطه با برخی اطلاعاتی که پیشتر در رابطه با اجرای این اقدامات عملی اولیه به آژانس ارائه کرده بود، ترتیب داد. این شفافسازی شامل ارائه اطلاعات اولیه طراحی یک رآکتور تحقیقاتی جدید بود (پانویس 12 را ببینید). آژانس بر اساس ارزیابی اطلاعات دریافتی از ایران، در حال حاضر هیچ مسئله حلنشدهای در رابطه با آن اطلاعات ندارد.
8. در رابطه با چارچوب همکاری، ایران هفت اقدام عملی مورد توافق به تاریخ 9 فوریه 2014 را به شرح زیر انجام داده است:
* اطلاعات مورد توافق دوجانبه و همچنین دسترسی مدیریتشده به معدن ساغند یزد را فراهم کرده (6 می 2014).
* اطلاعات مورد توافق دوجانبه و همچنین دسترسی مدیریتشده به کارخانه تغلیظ اردکان را فراهم کرده (7 می 2014).
* پرسشنامه به روزشده اطلاعات طراحی مربوط به رآکتور IR-40 را ارائه کرده (12 فوریه 2014) و به درخواست آژانس، در مورد برخی اطلاعات پرسشنامه طراحی، شفافسازی کرده است (29 مارس 2014).
* با تمهیدات پادمان ایمنی رآکتور IR-40 به توافق رسیده (5 می 2014).
* اطلاعات مربوطه مورد توافق دوجانبه در مورد مرکز لیزر لشکرآباد را ارائه کرده و ترتیب بازدید فنی آژانس از این مرکز را داده است (12 مارس 2014).
* اطلاعات مربوط به مواد اولیه، که هنوز به ترکیب یا خلوص لازم برای تولید سوخت یا غنیسازی ایزوتوپی نرسیدهاند، از جمله واردات اینگونه مواد و همچنین در مورد اورانیوم استخراجی ایران از فسفات، را ارائه کرده است (طی نامهای به تاریخ 29 آوریل 2014).
* اطلاعات و توضیحات لازم برای ارزیابی آژانس از نیاز یا کاربری اعلام شده از سوی ایران برای ساخت چاشنیهای انفجاری «بریج وایر» (EBW) را ارائه کرده است (مراجعه کنید به بندهای 55 تا 57).
آژانس تائید میکند که ایران هفت اقدام عملی را انجام داده و آژانس در حال تحلیل اطلاعات ارائه شده از جانب ایران است.
9. آژانس در خلال نشست روزهای 26 آوریل 2014 و 12 می 2014 در تهران، پیشنهاداتی را برای اقدامات عملی که باید ایران در رابطه با چارچوب همکاری انجام دهد، ارائه کرد. در نشست فنی روز 20 می 2014 در تهران، آژانس و ایران بر سر پنج اقدام علمی دیگر که باید از سوی ایران در طول گام بعدی تا 25 اوت 2014 به شرح زیر برداشته شود، توافق کردند:
* تبادل اطلاعات با آژانس در رابطه با ادعاهای مطرح شده در خصوص مبادرت به انفجارات قدرتمند، از جمله انجام آزمایش انفجار قدرتمند در مقیاس بزرگ در ایران.
* ارائه اطلاعات مربوطه مورد توافق و توضیحات مربوط به مطالعات صورتگرفته و/یا مقالات منتشر شده در ایران در رابطه با ترابرد نوترون و مدلسازیها و محاسبات مربوطه و استفاده ادعایی از آنها در مواد فشرده.
* ارائه اطلاعات مورد توافق دوجانبه و انجام هماهنگیهای لازم برای بازدید از یک مرکز تحقیقات و توسعه سانتریفیوژ.
* ارائه اطلاعات مورد توافق دوجانبه و دسترسی مدیریت شده به کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاههای تولید روتور سانتریفیوژ و تأسیسات ذخیرهسازی
* جمعبندی رهیافت پادمانی در مورد رآکتور IR-40.
C. تاسیسات اعلام شده از سوی ایران تحت توافق نامه پادمانی با این کشور
10. بر اساس توافق نامه پادمانی با ایران, این کشور 18 مورد از تاسیسات هسته ای خود و 9 مکان دیگر را که در آن جا مواد هسته ای به طور عادی مصرف می شوند به آژانس بین المللی هسته ای اعلام داشته است. با وجود این که برخی فعالیت های ایران در برخی از تاسیسات هسته ای مغایر با قطعنامه های شورای حکام و شوری امنیت سازمان ملل متحد است و در ذیل عنوان شده است, آژانس بین المللی هسته ای به راستی آزمایی در زمینه عدم انحراف ایران در این تاسیسات ادامه خواهد داد.
D. فعالیتهای مرتبط با غنی سازی
11. در مغایرت با قطعنامههای شورای حکام و آژانس بین المللی هسته ای, ایران تمامی فعالیتهای غنی سازی و فعالیتهای مرتبط با آن در تاسیسات مشخص کرده خود را به حالت تعلیق درنیاورده است.
البته , از مورخ 20 ژانویه سال 2014 ایران UF6( کیک زرد) غنی شده بالای 5% (اورانیومU-235 )را تولید نکرده است و همچنین ذخایر کیک زرد غنی شده 20% خود را کاسته است. تمامی فعالیت های مرتبط با غنی سازی در تاسیسات اعلام شده از سوی ایران تحت نظارت آژانس بین المللی هسته است .
12- ایران اعلام کرده است که هدف از غنی سازی کیک زرد تا میزان 5%, تولید سوخت جهت تاسیسات هستهایش است. این کشور همچنین اعلام کرده است که هدف از غنی سازی کیک زرد تا میزان 20% تهیه سوخت مورد نیاز تاسیسات تحقیقاتی هستهایش می باشد.
13- ایران در تاسیسات اعلام شده خود موارد ذیل را تهیه کرده است:
• 11977کیلوگرم ( 866 کیلوگرم آن قبل از گزارش قبلی مدیر کل آژانس بود) کیک زرد غنی شده تا میزان 5% که 8475 کیلوگرم از آن به صورت کیک زرد غنی شده تا میزان 5% باقی مانده است( 866 کیلوگرم در گزارش قبلی دبیر کل ذکر شده بود) و بقیه پیش تر پردازش شده است.
• تا زمان توقف تولید کیک زرد غنی شده به میزان 20%, از میزان 447.8 کیلوگرم, 38.4 کیلو گرم به حالت کیک زرد 20 درصد غنی شده باقی مانده و بقیه پیشتر پردازش شده یا این که تبدیل به اورانیوم اکسید شده است.
D1. نطنز
14. کارخانه غنیسازی سوخت (FEP): FEP یک تأسیسات غنیسازی سانتریفیوژی است که برای تولید اورانیومِ با غنای پایین، تا اورانیوم 235 پنج درصد ساخته شده و اولین بار در سال 2007 آغاز به کار کرده است. این کارخانه به دو بخش سالن تولید A و سالن تولید B تقسیم شده است. بنا بر اطلاعات طراحی که ایران ارائه کرده سالن تولید A برای استقرار 8 واحد هر یک شامل 18 آبشار طراحی شده است و بدین ترتیب، در مجموع تقریباً 25هزار سانتریفیوژ در 144 آبشار قرار میگیرد . ایران هنوز اطلاعات طراحی سالن تولید B را ارائه نداده است.
15. در واحد حاوی سانتریفیوژهای IR-2m تا تاریخ 14 می 2014، وضعیت از زمان گزارش پیشین مدیر کل، دست نخورده مانده است؛ 6 آبشار به طور کامل با سانتریفیوژهای IR-2m نصب شده است؛ هیچ یک از این آبشارها با UF6 طبیعی تغذیه نشدهاند؛ و اقدامات اولیه نصب برای 12 آبشار سانتریفیوژ IR-2m در این واحد، کامل شده است.
16. تا تاریخ 14 می 2014، در پنج واحد حاوی سانتریفیوژهای IR-1، وضعیت نسبت به گزارش پیشین مدیر کل دستنخورده مانده است؛ 90 آبشار به طور کامل نصب شده که از بین آنها 54 آبشار با UF6 طبیعی تغذیه شدهاند. همانطور که پیشتر گزارش شده، اقدامات اولیه نصب برای 36 آبشار سانتریفیوژ IR-36 در دو واحدی که سانتریفیوژی در آنها نصب نشده، کامل شده است.
17. ایران تا تاریخ 13 می 2014، مجموعا از زمان آغاز به کار FEP در فوریه 2007، 133839 کیلوگرم UF6 طبیعی به آبشارها تزریق کرده و مجموعا 11767 کیلوگرم UF6 تا سطح اورانیوم 235 غنای 5درصد، تولید کرده است.
18. بر اساس نمونههای محیطی برداشته شده از FEP و دیگر اقدامات راستیآزمایی، آژانس به این نتیجه رسید که این تاسیسات منطبق با پرسشنامه اطلاعات طراحی ارائه شده از سوی ایران، فعالیت کرده است.
19. تأسیسات آزمایشی غنیسازی سوخت (PFEP): PFEP یک تاسیسات تحقیقات و توسعه و تأسیسات تولید آزمایشی اورانیوم با درصد غنای پایین (LEU) است، که اولین بار در اکتبر 2003 عملیاتی شده است. این تاسیسات یک سالن آبشار دارد که میتواند 6 آبشار را در خود جای دهد و به دو بخش تقسیم شده، که ایران یکی از آنها را برای تولید هگزافلوراید اورانیوم غنی شده به اورانیوم 20 درصد (آبشارهای 1 و 6) و بخش دیگر را برای تحقیقات و توسعه (آبشارهای 2، 3، 4 و 5) در نظر گرفته است.
20. بخش تولید: همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شده، ایران تغذیه آبشارهای 1 و 6 با UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 پنج درصد را متوقف کرده و به جای آن، به آنها UF6 طبیعی تزریق میکند. ایران در تاریخ 8 فوریه 2014، اطلاعات به روزشدهای را در رابطه با بخشهایی از پرسشنامه اطلاعات طراحی ارائه کرد، که در آن عنوان شده بود که این کشور اقداماتی را «به سبب تغییر در سطح غنیسازی» انجام داده و این اقدامات «موقتا در طول گام اول اجرای برنامه اقدام مشترک، برداشته شده است.» از زمان اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک، ایران آبشارهای 1 و 6 را در حالت ارتباط داخلی مورد استفاده قرار نداده است.
21. تا تاریخ 20 ژانویه 2014، زمانی که ایران تولید UF6 با غنای اورانیوم 235 بیستدرصد را متوقف کرد، ایران مجموعا از فوریه 2010 که تولید آبشارهای 1 و 6 آغاز شد، به آنها 1630.8 کیلوگرم UF6 تزریق کرده . مجموعا 201. کیلوگرم UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 بیست درصد، تولید کرده، که تمام این مواد از پروسه خارج شده و به تائید آژانس رسیده است. ایران از 20 ژانویه 2014 تا 6 می 2014، 265.3 کیلوگرم UF6 طبیعی به آبشارهای 1 و 6 تاسیسات آزمایشی غنیسازی سوخت، تزریق کرده و مجموعا 26.1 کیلوگرم UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 پنجدرصد، تولید کرده است.
22. بخش تحقیقات و توسعه: ایران از زمان گزارش پیشین مدیر کل، به طور متناوب سانتریفیوژهای مدل IR-6s را به صورت ماشینهای تکی، و سانتریفیوژهای IR-1، IR-2m، IR-4 و IR-6 را گاها به صورت ماشین تکی و گاهی هم در آبشارهای با ابعاد مختلف، با UF6 طبیعی تغذیه کرده است. سانتریفیوژهای IR-5 که به صورت تکی نصب شدهاند، هنوز با UF6 تغذیه نشدهاند. همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شد، آژانس همچنین «بستهای» جدید مشاهده کرده که در محل نصب شده، اما هنوز اتصالی به آن وجود ندارد.
23. از تاریخ 10 فوریه 2014 تا 6 می 2014، مجموعا 389.1 کیلوگرم UF6 طبیعی به سانتریفیوژهای بخش تحقیقات و توسعه تزریق شده، اما هیچ اورانیوم با غنای پائینی از آن به عنوان محصول برداشت نشده و خروجی در پایان پروسه، بازترکیب شده است.
24. از تاریخ 20 ژانویه 2014 تا 14 آوریل 2014، ایران غنای 104.56 کیلوگرم از ذخایر UF6 غنیشده تا سطح اورانیوم 235 بیست درصد خود را، کاهش داده است.
25. بر اساس نمونههای محیطی گرفته شده از PFEP و دیگر اقدامات راستیآزمایی، آژانس به این نتیجه رسید که این تأسیسات منطبق با پرسشنامه اطلاعات طراحی مربوطه، ارائه شده از سوی ایران، فعالیت کرده است.
D2. فردو
26. تأسیسات غنی سازی فرود: تأسیسات غنی سازی فردو بر اساس پرسشنامه اطلاعات طراحی مورخ 18 ژانویه 2012، یک تأسیسات غنی سازی است که با سانتریفیوژهای خود، برای تولید UF6 تا غنای 20 درصدی اورانیوم 235 و تولید UF6 تا غنای 5 درصدی اورانیوم 235طراحی شده است. این تأسیسات، که کار خود را از سال 2011 آغاز کرده، به گونهای طراحی شده که تا 2976 سانتریفیوژ را در آبشارهای 16 گانه خود که در دو بخش این تأسیسات تعبیه شده، جای دهد.
تاکنون تمامی سانتریفیوژهای نصب شده از نوع IR-1 بوده است. در مورخ 8 فوریه سال 2014، ایران با تکمیل بخشهایی از پرسشنامه اطلاعات طراحی گفته است که «برای تغییر سطح غنی سازی» اقداماتی را انجام داده و اقدامات مزبور «به صورت موقت و در گام اول اجرای برنامه اقدام مشترک» به مرحله اجراء رسیده است.
27. همانطور که در گزارشات پیشین دبیرکل نیز تصریح شده است، ایران تزریق UF6 با غنای 5درصد اورانیوم 235 به چهار آبشار از آبشارهای موجو در واحد شماره 2 تأسیسات فردو را که قبلا به این منظور ساخته شده بوده است، متوقف کرده و در حال حاضر، UF6 طبیعی را به این آبشارها تزریق میکند. از زمان اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک، ایران این آبشارها را دیگر به صورت متصل به هم، مورد استفاده قرار نداده است. UF6 به هیچ یک از 12 آبشار دیگر موجود در تأسیسات فردو نیز تزریق نشده است.
28. در نتیجه راستی آزمایی فیزیکی فهرست از سوی ایران که در ماه نوامبر سال 2013 توسط آژانس و در تأسیسات فردو انجام شد، آژانس با وجود عدم قطعیتی که به صورت معمول در اندازهگیریهای بعمل آمده از چنین تأسیساتی وجود دارد، فهرست اعلام شده از سوی ایران در مورخ 23 نوامبر سال 2013 را تأیید می کند.
29. در خلال روزهای 18 ژانویه تا 2 فوریه سال 2014، آژانس بار دیگر فهرست مورخ 20 ژانویه سال 2014 ارائه شده از سوی ایران را در تأسیسات فردو مورد راستی آزمایی قرار داد که نتیجه این راستی آزمایی کماکان در حال سنجش و ارزیابی از سوی آژانس میباشد.
30. در تاریخ 20 ژانویه سال 2014 که تولید UF6 با غنای 20 درصد اورانیوم 235 از سوی ایران متوقف شد، ایران از زمان شروع تولید در سال 2011، 1806 کیلوگرم UF6 با غنای 5درصد اورانیوم 235 را به آبشارهای تأسیسات فردو تزریق کرده و جمعاً 245.9 کیلوگرم UF6 با غنای 20 درصد اورانیوم 235 تولید کرده است. آژانس این امر را تصدیق می کند که تمامی UF6 با غنای 20 درصد اورانیوم 235 از آن تاریخ، از روند تولید کنار گذاشته شدهاند. در خلال روزهای 20 ژانویه 2014 و 13 مه 2014، ایران 739.3 کیلوگرم UF6 طبیعی به آبشارهای تأسیسات نطنز تزریق کرده و جمعاً 76.5 کیلوگرم UF6 با غنای 5درصد اورانیوم 235 تولید کرده است.
31. بر اساس نتایج آنالیز نمونههای محیطی گرفته شده در تأسیسات فردو و نظر به دیگر راستی آزماییهای انجام شده،آژانس به این نتیجه رسیده است که فعالیت تأسیسات فردو منطبق با ادعاهای مقامات ایرانی و اطلاعات مندرج در پرسشنامه اطلاعات طراحی مربوطه بوده است.
D.3. دیگر فعالیت های مرتبط غنی سازی
32. ایران به فراهم کردن دسترسی از پیش اعلام شده آژانس به کارگاه های مونتاژ سانتریفیوژها، کارگاه های تولید بخش های چرخان (روتور) سانتریفیوژها و تأسیسات ذخیره سازی ادامه می دهد. چنین دسترسی هایی، در کنار اطلاعات مرتبط توافق شده، پیرو یکی از اقدامات عملی مورد توافق در چهارچوب همکاری توسط ایران فراهم خواهد شد ( به پاراگراف 9 در بالا مراجعه شود). به عنوان بخشی از این دسترسی از پیش اعلام شده، ایران فهرست جزئیات مونتاژهای بخش های چرخان سانتریفیوژهای به کار رفته برای جایگزینی سانتریفیوژهای از رده خارج شده، را نیز در اختیار آژانس قرار داده است. آژانس، اطلاعات ارائه شده توسط ایران را تحلیل کرده و بنا بر درخواست، جزئیات بیشتری را نیز دریافت کرده است. بر اساس تحلیل تمام اطلاعات ارائه شده توسط ایران، در کنار دسترسی از پیش اعلام شده و دیگر فعالیت های راستی آزمایی صورت گرفته توسط آژانس، این نهاد می تواند تأیید کند که تولید و مونتاژ بخش های چرخان سانتریفیوژها مطابق با برنامه جایگزین سازی سانتریفیوژهای آسیب دیده ایران صورت گرفته است.
33. پیرو یکی از اقدامات عملی توافق شده در چهارچوب همکاری، همانطور که در بالا نیز اشاره شد (پاراگراف 9)، ایران موافقت کرده تا اطلاعات توافق شده ای را ارائه کند و ترتیبات انجام یک بازدید فنی از یک مرکز تحقیق و توسعه سانتریفیوژ را نیز فراهم سازد.
E. فعالیت های بازفرآوری
34. پیرو قطعنامه های مرتبط شورای حکام و شورای امنیت، ایران ملزم شده است تا فعالیت های بازفرآوری خود را شامل تحقیق و توسعه به حالت تعلیق درآورد. همانطور که در گزارش پیشین مدیرکل به آن اشاره شد، ایران اعلام کرده است که "در نخستین گام (6 ماهه نخست)، ایران وارد هیچ یک از مراحل بازفرآوری و یا ساخت تأسیساتی با قابلیت بازفرآوری نخواهد شد".
35. آژانس به نظارت خود بر استفاده از سلول های تابشگر در راکتور تحقیقاتی تهران و تأسیسات تولید رادیوایزوتوپ های زنون، ید و مولیبدنوم (MIX) ادامه داده است. آژانس بازرسی و راستی آزمایی اطلاعات طراحی (DIV) در راکتور تحقیقاتی تهران را در تاریخ 14 مه 2014 و همچنین یک راستی آزمایی اطلاعات طراحی در تأسیسات تولید رادیوایزوتوپ های زنون، ید و مولیبدنوم در تاریخ 12 مه 2014 صورت داده است. آژانس تأیید می کند که هیچ فعالیت مربوط به بازفرآوری در راکتور تحقیقاتی تهران و تأسیسات تولید رادیوایزوتوپ ها و نیز دیگر تأسیساتی که آژانس به آنها دسترسی دارد، در جریان نیست.
F. پروژههای مربوط به آب سنگین
36. ایران بر خلاف قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت کار بر روی تمام پروژههای مربوط به آب سنگین را تعلیق نکرده است. با این حال، از زمان اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک، ایران نه قطعه مهمی در رآکتور IR-40 نصب کرده و نه بستههای سوخت هستهای رآکتور IR-40 را در کارخانه تولید سوخت (FMP)، تولید کرده است (بند 47 را ببینید).
37. رآکتور IR-40: این رآکتور یک رآکتور 40 مگاواتی تحقیقاتی آب سنگین است که میتواند 150 مجموعه سوخت اورانیوم طبیعی را دربرگیرد.
38. در تاریخ 11 می 2014، یک راستیآزمایی اطلاعات طراحی انجام داد و مشاهده کرد که از زمان گزارش پیشین مدیر کل، هیچ یک از قطعات اصلی باقیمانده، نصب نشده است. همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شد، ایران در راستای تعهداتش بر اساس چارچوب همکاری (بند 8 در فوق را ببینید)، در فوریه 2014 نسخه به روزشده پرسشنامه رآکتور IR-40 را ارائه کرد. آژانس این نسخه را بررسی کرده، خواستار شفافسازی بیشتر ایران شد و ایران نیز این کار را انجام داد. همانطور که پیشتر عنوان شد (بند 8)، ایران و آژانس در تاریه 5 می 2014، بر سر اقدامات پادمان ایمنی برای رآکتور IR-40 به توافق رسیدند. پیرو یکی از اقدامات عملی مورد توافق در رابطه با چارچوب همکاری، همانطور که پیشتر عنوان شد (بند 9)، ایران قرار است تا 25 اوت 2014 با آژانس بر سر یک رهیافت پادمانی برای رآکتور IR-40 به جمعبندی برسد.
39. کارخانه تولید آب سنگین: این کارخانه تأسیساتی برای تولید آب سنگین است، که توان طراحیشده تولید سالانه 16 میلیون تن آب سنگین سطح رآکتور را داراست.
40. همانطور که پیشتر گزارش شده، هرچند که کارخانه تولید آب سنگین تحت پادمانهای آژانس نیست، اما کارخانه در تاریخ 8 دسامبر 2013 تحت دسترسی مدیریتشده آژانس قرار گرفته است. ایران همچنین، در طول دسترسی مدیریت شده، اطلاعات مربوطه مورد توافق دو جانبه را به آژانس ارائه کرده است. به علاوه، دسترسی به محل ذخیرهسازی آب سنگین در مجتمع تبدیل اورانیوم (UCF) اصفهان، آژانس را قادر ساخت تا آب سنگین را بررسی کند.
G. تبدیل اورانیوم و تهیه سوخت
41. همانطور که در ادامه اشاره شده، ایران در حال انجام فعالیتهایی در «مرکز تبدیل اورانیوم»، «کارخانه پودر دیاکسید اورانیوم غنیشده»، «کارخانه تولید سوخت» و «کارخانه ساخت صفحات سوخت» در اصفهان است، که این فعالیتها با تعهداتش مبنی بر تعلیق تمام فعالیتهای مربوط به غنیسازی و پروژههای مربوط به آب سنگین مغایرت دارد، هرچند که این تأسیسات تحت پادمانهای آژانس قرار دارد.
42. ایران از زمان آغاز تبدیل و تولید سوخت در تأسیسات اعلامشده خود، غیر از موارد دیگر:
* 550 تن UF6 طبیعی در UCF تولید کرده که 157 تن آن به FEP تبدیل شده است.
* 53 کیلوگرم از UF6 غنیشده تا سطح 3.34 درصد را وارد پروسه تبدیل تحقیقات و توسعه UFC کرده و جمعا 24 کیلوگرم اورانیوم در فرم UO2 تولید کرده است.
* 303.2 کیلوگرم از UF6 با غنای 20درصد (40.5 کیلوگرم بیشتر از گزارش قبلی مدیر کل) را وارد پروسه تبدیل در FPFP کرده و جمعا 142.5 کیلوگرم اورانیوم در فرم U3O8 تولید کرده است.
* 4 تن UF6 طبیعی را از UCF به EUPP منتقل کرده است. به علاوه، 4.3 تن از UF6 با غنای تا 5 درصد از FEP به EUPP منتقل شده است.
* 20 بسته سوختی حاوی اورانیوم با غنای تا 20درصد و 2 بسته سوختی حاوی اورانیوم با غنای تا 3.34درصد را به رآکتور تحقیقاتی تهران منتقل کرده است.
43. تاسیسات تبدیل اورانیوم (UCF): UCF تاسیساتی جهت تبدیل است که از آن برای تولید هگزا فلوراید اورانیوم و دی اکسید اورانیوم طبیعی از کنستانتره سنگ معدن اورانیوم استفاده میشود. اینگونه برنامه ریزی شده است که در یو سی اف پودر دی اکسید اورانیوم نیز از هگزافلوراید اورانیوم 235 غنی شده تا 5 درصد تولید شود، شمشهای فلزی اورانیوم از تترا فلوراید طبیعی و تحلیل رفته تولید شود و تترا فلوراید اورانیوم از هگزافلوراید اورانیوم تحلیل رفته تولید گردد.
44. ایران اعلام کرده است که تا تاریخ 19 می 2014، 13.8 تن اورانیوم طبیعی در فرم UO2 از طریق تبدیل UOC تولید کرده است. آژانس تائید کرده است که تا همان تاریخ، ایران 13.2 تن اورانیوم طبیعی را در فرم UO2 به FMP منتقل کرده است.
45. کارخانه پودر دیاکسید اورانیوم غنیشده (EUPP): EUPP تأسیساتی برای تبدیل UF6 با غنای تا 5درصد به پودر دیاکسید اورانیوم است. در تاریخ 10 می 2014، آژانس یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی EUPP انجام داد و طی آن تائید کرد که دستور آغاز استفاده از اورانیوم طبیعی، صادر شده است.
46. کارخانه تولید سوخت (FMP): FMP تأسیساتی برای ساخت مجموعههای سوختهای هستهای برای رآکتورهای تحقیقاتی و برقی است (ضمیمه 2 را ببینید).
47. در تاریخ 10 و 11 می 2014، آژانس یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی در FMP انجام داده تائید کرد که ایران به توقف تولید بستههای سوختی با استفاده از UO2 برای رآکتور IR-40 ادامه داده و تمام بستههای سوختی که پیشتر تولید شده، در FMP باقی مانده است.
48. کارخانه تولید صفحههای سوختی (FPFP): اف پی اف پی تأسیساتی برای تبدیل هگزافلوراید اورانیوم غنیشده به اورانیوم 235 بیست درصدی به U3O8 و تولید بستههای سوختی ساخته شده از صفحههای سوختی حاوی U3O8 هستند.
49. آژانس از 17 تا 21 ماه می 2014، یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی در UCF انجام داد، که آژانس در حال تحلیل نتایج آن است.
50. همانطور که در گزارش پیشین مدیر کل عنوان شد، ایران اعلام کرده است که «در طول گام اول بازه زمانی (6 ماهه)، هیچ خط تبدیل مجددی برای تبدیل اکسید اورانیوم با غنای تا 20درصد به UF6 با غنای تا 20درصد، وجود ندارد.» در روزهای 12 و 14 می 2014، آژانس یک مرحله راستیآزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی در FPFP انجام داد و طی آن تائید کرد که تبدیل UF6 با غنای تا 20درصد به U3O8 در جریان است و اینکه هیچ خطی برای تبدیل مجدد اکسید اورانیوم به UF6 وجود، نداشت.
51. آژانس تائید کرده است که تا تاریخ 11 می 2014، ایران جمعا 303.2 کیلوگرم UF6 با غنای تا 20درصد (204.7 کیلوگرم اورانیوم) را وارد روند تبدیل در FPFP کرده و جمعا 142.5 کیلوگرم اورانیوم به فرم U3O8 تولید کرده است. آژانس همچنین تائید کرده است که 40.4 کیلوگرم از اورانیوم در قالب جامد یا مایع نگهداری میشود. باقیمانده اورانیوم که وارد پروسه شده، در پروسه و در پسماند باقی مانده است.
52. آژانس تائید کرده است که تا تاریخ 11 می 2014، ایران در FPFP یک بسته سوخت آزمایشی و 26 بسته سوخت مخصوص رآکتور تحقیقاتی تهران، تولید کرده است. 20 عدد از این بستههای سوختی، شامل بسته آزمایشی، به رآکتور تحقیقاتی تهران منتقل شدهاند.
H. جنبههای نظامی ممکن
53. گزارشهای پیشین ارائه شده توسط مدیر کل به موارد باقیمانده از ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران و اقدامات لازم جهت حل موضوعات مزبور را مشخص کرده بود. آژانس همچنان در خصوص وجود ابعاد اعلام نشده هستهای از جمله فعالیتهای سازمانهای نظامی ایران همچون تولید کلاهک هستهای قابل نصب بر روی موشک نگران است. لازم است که ایران در خصوص تمام ابعاد باقیمانده با آژانس بهطور کامل همکاری کند، بهخصوص ابعادی که به نگرانی در خصوص ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران دامن میزنند. از جمله این اقدامات فراهم آوردن دسترسی به تمام پایگاهها، تجهیزات، افراد و مستنداتی است که مورد تقاضای آژانس هستند.
54. ضمیمه گزارش نوامبر 2011 مدیر کل (GOV/2011/65) شامل یک آنالیز جزئی از اطلاعاتی بود که تا آن زمان در اختیار آژانس قرار گرفته بودند. بر اساس این اطلاعات ایران فعالیتهایی در خصوص تولید یک وسیله انفجاری هستهای انجام داده بود. آژانس به این نتیجه رسیده که این اطلاعات در کل صحیح هستند. ایران به نگرانیهای آژانس در این خصوص با این استدلال که ادعای مزبور بیپایه است، بیاعتنایی نموده است. اکنون آژانس به اطلاعاتی دست یافته که آنالیز نوامبر 2011 را بیشتر تقویت میکنند.
55. همانطور که پیشتر در پاراگراف سوم مورد اشاره قرار گرفت، ایران و آژانس توافق کردهاند که همکاری بیشتری درزمینه راستیآزماییهای آژانس انجام دهند تا تمام موضوعات فعلی و گذشته حل شوند. هفت گام توافق شده بین ایران و آژانس در گام دوم شامل اراده اطلاعات و توضیحات به آژانس در خصوص نیاز ایران به تولید «بریج وایر»های انفجاری بود.
56. در نشست فنی مورخ 26 آوریل 2014 که در تهران منعقد شد و در فهوای نامه مورخ 30 آوریل 2014،ایران اطلاعات و توضیحاتی را به آژانس ارائه داد تا آژانس بر مبنای آنها، نیاز ایران به چاشنیهای پرسرعت (بریج وایر) و بکارگیری آنها در جهت تولید این نوع چاشنی انفجاری مورد ارزیابی قرار دهد. در نشست فنی مورخ 20 ماه مه 2014 در تهران، ایران در پاسخ به درخواست آژانس، اطلاعات و توضیحات تکمیلی بیشتری را از جمله مدارک دال بر نیاز خود به چاشنی های بریج وایر و بکارگیری آنها ارائه کرد. ایران مدارکی را به آژانس ارائه کرد که نشان می داد انفجار همزمان چشانیهای بریج وایر، اقدامی در جهت آزمایش عملکرد غیرنظامی این چاشنیها بوده است. از سال 2008 تاکنون، این اولین بار بود که ایران پاسخی فنی در خصوص مسائل مربوط به جنبه نظامی برنامه هستهای خود به آژانس ارائه میداد. البته اطلاعات ارائه شده از سوی ایران هنوز از سوی آژانس تحت ارزیابی است.
57. همانگونه که آژانس هم در نشست فنی مورخ 26 آوریل 2014 در تهران و هم در فهوای نامه مورخ 12 ماه مه 2014 به ایران گفته بود، آژانس به ارزیابی مسائل فیمابین که در ضمیمه گزارش سال 2011 دبیرکل آمده بوده است، نیاز دارد. این شامل بررسی و کسب اطلاعات در خصوص موارد گوناگون (که مورد چشانیهای بریج وایر اولینم مورد از این دست بود) و در ادامه، بررسی دیگر موارد و ادغام تمام موراد بررسی شده تحت یک سامانه و رسیدگی به این سامانه به عنوان یک مورد کلی خواهد شد.
58. همانطور که پیشتر نیز گفته شده بود (و در پاراگراف 9 این گزارش نیز آمده است) دو مورد از اقدامات عملی که در تاریخ 20 ماه مه سال 2014 مورد توافق ایران و آژانس قرار گرفت، به اطلاعات مندرج در ضمیمه گزارش سال 2011 دبیرکل آژانس مربوط می شد. اقدامات مربوط به ایران به این شرح است:ارائه اطلاعات به آژانس در خصوص ادعاهای آغاز کار بر روی مواد منفجره قوی و سریع از جمله آزمایش بر روی این مواد در مقیاس وسیع، ارائه اطلاعات و توضیحات مورد توافق درباره مطالعات صورت بر روی و یا مقالات متشر شده در خصوص انتقال نوترون و مدل سازیها و محاسبات صورت گرفته مربوط به این انتقال و اعمال ادعا شده این مطالعات و مدلسازی ها در مواد فشرده.
59. آژانس کماکان خواستار ارائه پاسخ از سوی ایران به سوالهای مطرح شده از این کشور در خصوص پارچی و کارشناس خارجی است. آژانس همچنین کماکان خواستار دسترسی به نقاط خاص در سایت پارچین است. از زمان اولین درخواست آژانس برای دسترسی به سایت پارچین، فعالیت های گسترده ای در این سایت صورت گرفته که این فعالیتها توانایی آژانس برای راستی آزمایی موثر را به شدت کاهش داده است. از زمان گزارش قبلی مدیرکل آژانس، تصاویر ماهوارهای، مصالح ساختمانی، ضایعات، نخالهها و فعالیت های ساختمانی در حال انجام در این سایت را تحت نظر داشتهاند که این تصاویر نشاندهنده برچیدن/جایگزینی و یا نوسازی دیوارههای بیرونی دو ساختمان اصلی سایت هستند.
I. اطلاعات طراحی
60. بر اساس توافقنامه پادمان ها و قطعنامه های مربوطه شورای حکام و شورای امنیت، ایران ملزم است مفاد کد تعرف شده به شماره 3.1 از بخش عمومی ترتیبات فرعی توافقنامه پادمان ها (Subsidiary Arrangements General Part) در ارتباط با فراهم سازی اولیه اطلاعات طراحی را اجرایی سازد.
. پروتکل الحاقی
61. برخلاف قطعنامه های مربوط شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند. آژانس در جایگاهی نیست که بتواند تضمینی معتبر درباره عدم وجود فعالیت ها و مواد هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه کند مگر اینکه ایران همکاری لازم با آژانس را در این رابطه، شامل اجرای پروتکل الحاقی داشته باشد.
K. موضوعات دیگر
62. در تاریخ 14 ماه مه 2014، آژانس تایید کرد که 10 میله سوخت تولید شده در ایران با اورانیوم غنیشده تا 20 درصد، در هسته مرکزی TRR قرار گرفتهاند. در همین تاریخ، آژانس مشاهده کرد که میله سوخت مربوط به نمونه کوچک رآکتور IR-40 در استخر ذخیرهسازی قرار گرفته است.
63. همچون تاریخ 12 مه 2014، یک صفحه سوخت مشتمل بر عنصر U3O8 که تا 20 درصد غنی شده بود و همچنین اورانیوم، در تسهیلات MIX قرار گرفته بود که از FPFP به این مکان انتقال یافته و در فعالیتهای تحقیق و توسعه مربوط به بهینهسازی تولید ایزوتوپهای MO99، Xe133 و I132 مورد استفاده قرار میگرفت.
64. بین تاریخهای 28 آوریل و اول مه 2014، یک برنامه PIV در نیروگاه اتمی بوشهر اجرا کرد که در این دوره رآکتور آن برای سوختگذاری مجدد خاموش شده بود.
خلاصه:
65. در حالی که آژانس به راستی آزمایی برای تایید عدم انحراف ایران در تاسیسات هسته ایاش بر اساس توافق پادمانی با این کشور ادامه می دهد, اما در عین حال آژانس موقعیتی نیست که درباره مواد اعلام نشده و فعالیتهای دیگر هستهای اعلام نشده این کشور اطمینان سازی کند و بدین نتیجه برسد که تمامی مواد هستهای در ایران در خدمت فعالیتهای صلح آمیز است.
66. اقدامهای اساسی و عملی از سوی ایران بر اساس موارد توافق شده مورخ 11 نوامبر 2013 و 9 فوریه 2014 و مطابق آنچه که برنامه ریزی شده بود, رعایت شده است. تعامل ایران با آژانس بینالمللی هستهای منجمله ارائه اطلاعات و تحلیلهای در حال اجرای این نهاد به آژانس برای درک بهتر از برنامههای هستهای این کشور کمک میکند.
67. این امر مهم است که ایران تعامل خود با آژانس را برای حل تمامی مسائل باقیمانده مربوط به برنامه هستهای این کشور ادامه دهد. موافقت ایران در تاریخ 20 ماه مه سال 2014 برای برداشتن 5 گام عملی، یک گام دیگر رو به جلو است.
68. آژانس به فعالیتهای خود در خصوص اقدامات پایشی و راستی آزماییهای مربوط به برنامه اقدام مشترک ادامه خواهد داد.
69. مدیرکل آژانس به ارائه گزارشات خود به صورت مناسب ادامه خواهد.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
اجازه دادن به آژانس برای ورود به عرصه نظامی ایران می تواند منجر به کسب اطلاعات از سوی سرویس های غربی و سپس آغاز دور جدیدی از سند سازی درباره برنامه هسته ای ایران بویژه از سوی اسراییل شود.
محمد صدری، ایران هسته ای- کارشناسان در تهران هشدار می دهند اگر دولت حسن روحانی خواستار بسته شدن پرونده هسته ای ایران است، مسیر بدی را در باز کردن پای آژانس به مسائل دفاعی کشور انتخاب کرده است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی در تازه ترین [External Link Removed for Guests] خود اعلام کرده است که ایران برای نخستین بار از سال 2008 به پرسش های آژانس درباره «چاشنی های انفجاری مفتولی» (EBW) پاسخ داده و آژانس در حال ارزیابی پاسخ های ایران است.
آژانس می گوید ایران حتی در این باره اسنادی را هم تحویل داده است.
در پاراگراف 56 از گزارش جدید آژانس در این باره آمده است: « ایران در نشست فنی 26 آوریل 2014 در تهران و در نامه مورخ 30 آوریل 2014 اطلاعات و توضیحات خود را به آژانس ارائه کرد تا آژانس به ارزیابی نیاز اعلام شده ایران به تولید EBW یا کاربرد آنها بپردازد. ایران در نشست فنی 20 مه 2014 در تهران، در پاسخ به یک درخواست آژانس، اطلاعات و توضیحات بیشتری، شامل برخی اسناد، ارائه کرد تا نیاز اعلام شده خود به EBW یا کاربرد آنها را با دلیل و مدرک ثابت کند. ایران اطلاعاتی را به آژانس ارائه کرد که حاکی بود انفجار همزمان EBW برای یک کاربرد غیرنظامی آزمایش شده بود. این نخستین بار است که ایران به مبادله اطلاعات فنی با آژانس درباره این مسئله یا هر مسئله باقیمانده دیگری در خصوص ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران از سال 2008 پرداخته است. ارزیابی آژانس از اطلاعاتی که ایران در این خصوص ارائه کرده است ادامه دارد».
موضوع EBW یکی از 6 مسئله ای است که آژانس در نوامبر 2011 آنها را «ابعاد احتمالی نظامی» در برنامه هسته ای ایران خوانده و خواهان پاسخگویی ایران به آن شده بود.
ایران مکررا اعلام کرده است ادعاهای مطرح شده در این باره بی اساس است و این فعالیت ها ربطی به برنامه هسته ای نداشته است.
اما نکته مهم در این میان این است که اولا آژانس پس از دریافت توضیحات و اسناد ایران درباره EBW موضوع را نبسته بلکه سوال های جدیدتری در این باره مطرح کرده است و ثانیا، آژانس به وضوح یک حرکت خزنده را برای وسیع کردن دسترسی خود به برنامه نظامی ایران آغاز کرده است که علائم آن در مدالیته سوم توافق شده میان ایران و آژانس مشاهده می شود.
در [External Link Removed for Guests] که روز 20 می (30 اردیبهشت) درباره آن توافق شد ایران پذیرفته است که درباره دو موضوع دیگر مرتبط با PMD هم با آژانس همکاری کند.
پاراگراف 58 گزارش جدید آژانس این دو موضع را اینگونه توصیف کرده است:
1- مبادله اطلاعات با آژانس در خصوص ادعاهای مربوط به شروع آزمایش مواد منفجره قدرتمند، شامل آزمایش مواد منفجره در وسعت بالا در ایران
2- ارائه اطلاعات مرتبط و مورد توافق متقابل و توضیحات مرتبط با مطالعات انجام گرفته و/یا مقالات منتشر شده در ایران در ارتباط با جابجایی نوترون و مدل سازی و محاسبات همراه با آن و کاربرد ادعایی آنها در مواد فشرده.
و باز نکته مهم تر –و جالب تر- این است که آژانس در پاراگراف بعدی می گوید حتی اگر این دو موضوع هم حل شود، باز مسائل دیگری درباره پارچین و دانشمند خارجی باقی خواهد ماند.
کارشناسان در تهران [External Link Removed for Guests]اگر هدف دولت روحانی بستن پرونده هسته ای ایران است، مسیر غلطی را انتخاب کرده است.
به عقیده این کارشناسان، اجازه دادن به آژانس برای ورود به عرصه نظامی ایران آن هم بر اساس ادعاهایی که وثاقت آنها هرگز ثابت نشده، می تواند منجر به کسب اطلاعات از سوی سرویس های غربی و سپس آغاز دور جدیدی از سند سازی درباره برنامه هسته ای ایران بویژه از سوی اسراییل شود.
به این ترتیب نه فقط روند بسته شدن پرونده تسریع نمی شود، بلکه آژانس و غرب بهانه هایی جدیدتر برای کش دادن موضوع به دست خواهند آورد.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
اجازه دادن به آژانس برای ورود به عرصه نظامی ایران می تواند منجر به کسب اطلاعات از سوی سرویس های غربی و سپس آغاز دور جدیدی از سند سازی درباره برنامه هسته ای ایران بویژه از سوی اسراییل شود.
محمد صدری، ایران هسته ای- کارشناسان در تهران هشدار می دهند اگر دولت حسن روحانی خواستار بسته شدن پرونده هسته ای ایران است، مسیر بدی را در باز کردن پای آژانس به مسائل دفاعی کشور انتخاب کرده است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی در تازه ترین [External Link Removed for Guests] خود اعلام کرده است که ایران برای نخستین بار از سال 2008 به پرسش های آژانس درباره «چاشنی های انفجاری مفتولی» (EBW) پاسخ داده و آژانس در حال ارزیابی پاسخ های ایران است.
آژانس می گوید ایران حتی در این باره اسنادی را هم تحویل داده است.
در پاراگراف 56 از گزارش جدید آژانس در این باره آمده است: « ایران در نشست فنی 26 آوریل 2014 در تهران و در نامه مورخ 30 آوریل 2014 اطلاعات و توضیحات خود را به آژانس ارائه کرد تا آژانس به ارزیابی نیاز اعلام شده ایران به تولید EBW یا کاربرد آنها بپردازد. ایران در نشست فنی 20 مه 2014 در تهران، در پاسخ به یک درخواست آژانس، اطلاعات و توضیحات بیشتری، شامل برخی اسناد، ارائه کرد تا نیاز اعلام شده خود به EBW یا کاربرد آنها را با دلیل و مدرک ثابت کند. ایران اطلاعاتی را به آژانس ارائه کرد که حاکی بود انفجار همزمان EBW برای یک کاربرد غیرنظامی آزمایش شده بود. این نخستین بار است که ایران به مبادله اطلاعات فنی با آژانس درباره این مسئله یا هر مسئله باقیمانده دیگری در خصوص ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران از سال 2008 پرداخته است. ارزیابی آژانس از اطلاعاتی که ایران در این خصوص ارائه کرده است ادامه دارد».
موضوع EBW یکی از 6 مسئله ای است که آژانس در نوامبر 2011 آنها را «ابعاد احتمالی نظامی» در برنامه هسته ای ایران خوانده و خواهان پاسخگویی ایران به آن شده بود.
ایران مکررا اعلام کرده است ادعاهای مطرح شده در این باره بی اساس است و این فعالیت ها ربطی به برنامه هسته ای نداشته است.
اما نکته مهم در این میان این است که اولا آژانس پس از دریافت توضیحات و اسناد ایران درباره EBW موضوع را نبسته بلکه سوال های جدیدتری در این باره مطرح کرده است و ثانیا، آژانس به وضوح یک حرکت خزنده را برای وسیع کردن دسترسی خود به برنامه نظامی ایران آغاز کرده است که علائم آن در مدالیته سوم توافق شده میان ایران و آژانس مشاهده می شود.
در [External Link Removed for Guests] که روز 20 می (30 اردیبهشت) درباره آن توافق شد ایران پذیرفته است که درباره دو موضوع دیگر مرتبط با PMD هم با آژانس همکاری کند.
پاراگراف 58 گزارش جدید آژانس این دو موضع را اینگونه توصیف کرده است:
1- مبادله اطلاعات با آژانس در خصوص ادعاهای مربوط به شروع آزمایش مواد منفجره قدرتمند، شامل آزمایش مواد منفجره در وسعت بالا در ایران
2- ارائه اطلاعات مرتبط و مورد توافق متقابل و توضیحات مرتبط با مطالعات انجام گرفته و/یا مقالات منتشر شده در ایران در ارتباط با جابجایی نوترون و مدل سازی و محاسبات همراه با آن و کاربرد ادعایی آنها در مواد فشرده.
و باز نکته مهم تر –و جالب تر- این است که آژانس در پاراگراف بعدی می گوید حتی اگر این دو موضوع هم حل شود، باز مسائل دیگری درباره پارچین و دانشمند خارجی باقی خواهد ماند.
کارشناسان در تهران [External Link Removed for Guests]اگر هدف دولت روحانی بستن پرونده هسته ای ایران است، مسیر غلطی را انتخاب کرده است.
به عقیده این کارشناسان، اجازه دادن به آژانس برای ورود به عرصه نظامی ایران آن هم بر اساس ادعاهایی که وثاقت آنها هرگز ثابت نشده، می تواند منجر به کسب اطلاعات از سوی سرویس های غربی و سپس آغاز دور جدیدی از سند سازی درباره برنامه هسته ای ایران بویژه از سوی اسراییل شود.
به این ترتیب نه فقط روند بسته شدن پرونده تسریع نمی شود، بلکه آژانس و غرب بهانه هایی جدیدتر برای کش دادن موضوع به دست خواهند آورد.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
برخی کارشناسان می گویند دیدار اخیر اشتون و ظریف در استانبول با هدف سرعت دادن به مذاکرات هسته ای انجام شده است.
ایران هسته ای- برخی کارشناسان می گویند دیدار اخیر اشتون و ظریف در استانبول با هدف سرعت دادن به مذاکرات هسته ای انجام شده است.
محمد جواد ظریف و کاترین اشتون روزهای دوشنبه و سه شنبه 5 و 6 خرداد 1393 (26 و 27 مه 2014) در هتل چراغان استانبول به طور دو جانبه دیدار کردند.
این دیدار بدون حضور دیگر اعضای 1+5 در سطح معاونان وزیر برگزار شد.
هم زمان حمید بعیدی نژاد مدیر کل سیاسی وزارت خارجه با استفان کلمنت معاون اشتون نیز مذاکراتی درباره مسائل فنی انجام داده است.
کارشناسان در تهران می گویند دیدار دوجانبه استانبول بیش از هر چیز نتیجه مذاکرات دشوار وین 4 بوده است.
در مذاکرات وین 4 به دلیل بازگشت مواضع امریکا به «دوران ما قبل مذاکرات» و همچنین به دلیل دشواری های ناشی از توافق ژنو، دو طرف در آغاز نگارش متن توافق جامع ناکام ماندند.
همچنین در این مذاکرات تیم مذاکره کننده ایرانی خطوط قرمز مهمی را مطرح کرد که شرایط توافق نهایی قابل قبول برای ایران را معین می کرد.
کارشناسان در تهران می گویندمهم ترین هدف دیدار دوجانبه در استانبول سرعت دادن به مذاکرات هسته ای بوده است.
یک کارشناس به «ایران هسته ای» گفت: «با توجه به حجم عظیم اختلافات، دو طرف نگران هستند که نتوانند تا قبل از 30 تیر به توافق نهایی برسند. هر دو طرف می دانند که تمدید توافق ژنو مشکلات سیاسی زیادی ایجاد خواهد کرد. بنابراین به نظر می رسد ایران و 1+5 می خواهند با سرعت دادن به مذاکرات از طریق افزایش دیدارهای دوجانبه، نشست های کارشناسی بیشتر و همچنین رایزنی های مسیر 2، سرعت کار را بالا ببرند».
برخی منابع غربی در روزهای گذشته حتی احتمال داده اند دور جدیدی از مذاکرات محرمانه دو جانبه میان ایران و امریکا با حضور ویلیام برنز قائم مقام وزارت خارجه و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن برگزار شود.
برخی منابع می گویند در ماه های آینده از لحاظ تقویمی مشکلاتی بروز خواهد کرد. کاترین اشتون باید در شهریور ماه مسئولیت خود در اتحادیه اروپا را به فردی جدید واگذار کند. مهم تر از این، انتخابات میاندوره ای کنگره امریکا از روز 2 نوامبر 2014 آغاز خواهد شد و احتمال پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات سنا که به از دست رفتن اکثریت دمکراتها در این مجلس منجر خواهد شد، دولت اوباما را نگران کرده است.
امریکایی ها می گویند هرگونه توافق نهایی باید در کنگره تصویب شود.
کارشناسان معتقدند هرگونه توافق –اگر اساسا توافقی در کار باشد- حتما در دقایق آخر دور آخر مذاکرات به دست خواهد آمد.
در عین حال این موضوع روشن است که اگر 1+5 به خط قرمزهای ایران پای بند نباشد، توافقی رخ نخواهد داد.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
برخی کارشناسان می گویند دیدار اخیر اشتون و ظریف در استانبول با هدف سرعت دادن به مذاکرات هسته ای انجام شده است.
ایران هسته ای- برخی کارشناسان می گویند دیدار اخیر اشتون و ظریف در استانبول با هدف سرعت دادن به مذاکرات هسته ای انجام شده است.
محمد جواد ظریف و کاترین اشتون روزهای دوشنبه و سه شنبه 5 و 6 خرداد 1393 (26 و 27 مه 2014) در هتل چراغان استانبول به طور دو جانبه دیدار کردند.
این دیدار بدون حضور دیگر اعضای 1+5 در سطح معاونان وزیر برگزار شد.
هم زمان حمید بعیدی نژاد مدیر کل سیاسی وزارت خارجه با استفان کلمنت معاون اشتون نیز مذاکراتی درباره مسائل فنی انجام داده است.
کارشناسان در تهران می گویند دیدار دوجانبه استانبول بیش از هر چیز نتیجه مذاکرات دشوار وین 4 بوده است.
در مذاکرات وین 4 به دلیل بازگشت مواضع امریکا به «دوران ما قبل مذاکرات» و همچنین به دلیل دشواری های ناشی از توافق ژنو، دو طرف در آغاز نگارش متن توافق جامع ناکام ماندند.
همچنین در این مذاکرات تیم مذاکره کننده ایرانی خطوط قرمز مهمی را مطرح کرد که شرایط توافق نهایی قابل قبول برای ایران را معین می کرد.
کارشناسان در تهران می گویندمهم ترین هدف دیدار دوجانبه در استانبول سرعت دادن به مذاکرات هسته ای بوده است.
یک کارشناس به «ایران هسته ای» گفت: «با توجه به حجم عظیم اختلافات، دو طرف نگران هستند که نتوانند تا قبل از 30 تیر به توافق نهایی برسند. هر دو طرف می دانند که تمدید توافق ژنو مشکلات سیاسی زیادی ایجاد خواهد کرد. بنابراین به نظر می رسد ایران و 1+5 می خواهند با سرعت دادن به مذاکرات از طریق افزایش دیدارهای دوجانبه، نشست های کارشناسی بیشتر و همچنین رایزنی های مسیر 2، سرعت کار را بالا ببرند».
برخی منابع غربی در روزهای گذشته حتی احتمال داده اند دور جدیدی از مذاکرات محرمانه دو جانبه میان ایران و امریکا با حضور ویلیام برنز قائم مقام وزارت خارجه و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن برگزار شود.
برخی منابع می گویند در ماه های آینده از لحاظ تقویمی مشکلاتی بروز خواهد کرد. کاترین اشتون باید در شهریور ماه مسئولیت خود در اتحادیه اروپا را به فردی جدید واگذار کند. مهم تر از این، انتخابات میاندوره ای کنگره امریکا از روز 2 نوامبر 2014 آغاز خواهد شد و احتمال پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات سنا که به از دست رفتن اکثریت دمکراتها در این مجلس منجر خواهد شد، دولت اوباما را نگران کرده است.
امریکایی ها می گویند هرگونه توافق نهایی باید در کنگره تصویب شود.
کارشناسان معتقدند هرگونه توافق –اگر اساسا توافقی در کار باشد- حتما در دقایق آخر دور آخر مذاکرات به دست خواهد آمد.
در عین حال این موضوع روشن است که اگر 1+5 به خط قرمزهای ایران پای بند نباشد، توافقی رخ نخواهد داد.
آخرین ويرايش توسط 1 on Sami 1993, ويرايش شده در 0.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
این امر نشان دهنده مشکل مذاکراتی جدید با امریکاست که این کشور را برای امضای یک توافق نهایی با ایران بی اعتبار می کند.
ایران هسته ای- 3 کارشناس برجسته امریکایی در مقاله ای هشدار دادند که اگر باراک اوباما توافق نهایی خود با ایران را در کنگره امریکا تصویب نکند، احتمال دارد رییس جمهور بعد از وی به این توافق پای بند نباشد.
این امر نشان دهنده مشکل مذاکراتی جدید با امریکاست که این کشور را برای امضای یک توافق نهایی با ایران بی اعتبار می کند.
متن کامل مقاله اریک ادلمن، دنیس راس و رای تکیه که روز 3 خرداد 1393 (24 مه 2014) در روزنامه واشنگتن پست منتشر شده، به سبب اهمیت آن، در ادامه می آید.
متن اصلی این مقاله را [External Link Removed for Guests] ببینید
***
معمولا کاخ سفید و کنگره آمریکا روی مسئله کنترل تسلیحات اختلاف نظر دارند. روسای جمهور و دستیاران دیپلماتش ترجیح می دهند به شکل محرمانه به توافق برسند و سپس این توافق را خارج از نظارت و کنترل کنگره نگه دارند چه برسد به آن که بخواهند آن را به تصویب کنگره برسانند. اکنون دولت اوباما انگیزه قوی تری برای در پیش گرفتن این رویکرد در مذاکراتش با ایران دارد. ولی این کار اشتباه خواهد بود. صرفنظر از مشکلات حزبی، کسب موافقت کنگره ضروری است تا هیچگونه توافقی روی مبانی متزلزل منعقد نشود که بعدا اجرای آن دشوار شود.
دو تن از روسای جمهور پیش از اوباما رویکردی را که شایسته الگو برداری است ارائه کرده اند، هری ترومن در اوج اجماع قوی داخلی، تلاش زیادی برای تثبیت نهادهای جنگ سرد به عمل آورد اما ریچارد نیکسون، ساختار جدید کنترل تسلیحات را به وجود آورد و توانست هر دو حزب را به اهمیت محدود کردن سلاح های هسته ای متقاعد کند.
ترومن دریافت که برای بیدار کردن آمریکا از خواب انزواطلبانه اش، باید با حزب جمهوری خواه بی اعتماد به فعالیت بین المللی به توافق برسد. وی قانونگذاران فعال جمهوری خواه مانند آرتور واندبرگ(از ایالت میشیگان) را تشویق کرد و با دقت به توصیه ها و پیشنهادهای آنها گوش داد و حتی برخی اعضای حزب تندرو مانند جان واستر دلاس، در مسائلی مانند انعقاد معاهده صلح با ژاپن و تاسیس ناتو، به حلقه نزدیکان دولت ترومن پیوستند. در نتیجه این تلاش ها، طرح های مهمی مانند تاسیس سازمان ملل متحد و طرح مارشال از حمایت گسترده هردو حزب برخوردار شد با آن که در آن مقطع حمایت هر دو حزب ضروری نبود.
در مقطع کنونی، روی سیاستی که دولت اوباما در قبال ایران در پیش گرفته است چنین اجماعی وجود ندارد. رئیس جمهور می تواند با انجام سخنرانی های مفصل در کنگره و حتی ملحق کردن برخی از اعضای حزب جمهوری خواه به هیئت های آمریکایی شرکت کننده در مذاکرات گروه 1+5 با ایران، تلاش زیادی برای تغییر این وضع به عمل آورد. با آن که از نیکسون معمولا در مسئله گشایش در قبال چین و پایان دادن به جنگ ویتنام یاد می شود اما وی در اوج جنگ سرد تلاش زیادی برای کنترل مسابقه تسلیحات هسته ای انجام داد. نیکسون هم می توانست با استفاده از اختیارات ریاست جمهوری تلاش کند دستاوردی که با امضای وی در قالب موافقتنامه محدود کردن تسلیحات راهبردی موسوم به «سالت 1» منعقد شده بود از نظارت کنگره دور نگه دارد.
جهت تاکید بیشتر می گوییم، قانون کنترل تسلیحات و خلع سلاح سال 1961 تصریح می کند همه موافقتنامه هایی که زرادخانه تسلیحاتی آمریکا را محدود می کند، باید به تصویب کنگره برسد. ولی « سالت 1»، موافقتنامه ای اجرایی بود و نیکسون اگر می خواست می توانست یک بهانه مبهم برای به تصویب کنگره نرسانیدن آن مطرح کند ولی وی به شیوه ای بهتر اندیشید و این موافقتنامه را برای تصویب به کنگره برد. این کار به معنی مذاکره با هنری جکسون سناتور غیرقابل کنترل(سناتور دموکرات ایالت واشنگتن) و در نظر گرفتن نگرانی های وی بود. شاید این اقدام بسیار پیچیده بود ولی نتیجه نهایی آن تصویب قانونی کلی بود که در آن به این موافقتنامه نیز اشاره شده بود.
یکی از نکاتی که ممکن است قدرت اوباما را برای جلب موافقت کنگره افزایش دهد ارائه توضیحات لازم درباره عواقب هرنوع فریبکاری ایران در صورت امضای توافقنامه با این کشور است. با توجه به سوء ظن کنگره به رهبران ایران، چنانچه دولت آمریکا برنامه ای روشن برای برخورد با فریبکاری این کشور داشته باشد به احتمال قوی هر گونه توافقنامه ای بیشترین اعتبار را در کنگره خواهد یافت. چنین برنامه ای ممکن است فراتر از اعمال تحریم های شدید برود و شامل اجازه کنگره به استفاده از زور علیه این کشور در واکنش به هرگونه نقض توافقنامه بشود. به این ترتیب دولت می تواند تصمیم خود را اعلام کند و موافقت کنگره با استفاده از زور را نیز کسب کند و این پیامی خواهد بود که احتمال ندارد ایرانیان در درک آن اشتباه کنند.
در این چارچوب، کنگره هم ناگزیر می شود تا اندازه ای بار مسئولیت را به دوش بکشد و دریابد که وظیفه اش صرفا انتقاد کردن نیست. به رغم آن که قانون اساسی امتیازاتی را در عرصه مسائل خارجی به رئیس جمهور داده است اما کنگره هم در این زمینه اختیاراتی دارد. گاهی کنگره نقشی سرنوشت ساز در زمینه گسترش تسلیحات هسته ای ایفاء می کند. یاد آور می شود سناتور جوزف بایدن از جمله طرفداران چنین تحرک قانونگذاری است که در اقدامی شگفت انگیز و مشترک میان دو حزب، به همراه جسی هلمز سناتور محافظه کار(سناتور جمهوری خواه از ایالت نورث کارولینا) با نوشتن نامه ای تاکید کردند دولت جرج دبلیو بوش باید توافقنامه های هسته ای در دست امضاء با روسیه را به تایید کنگره برساند.
شبح بمب هسته ای ایران کم اهمیت تر از این مسئله نیست و نیازمند آن است که کنگره در این مسئله نیز با همان قدرت بر مطالب و خواسته های خود در آن پافشاری کند. در شرایطی که مذاکرات میان ایران و آمریکا وارد مراحل سختی شده است واشنگتن نیازمند ایجاد اجماعی میان هر دو حزب برسر چارچوب مورد قبول توافقنامه است. امکان دستیابی به چنین اجماعی بدون تلاش برای متحد کردن شاخه های دولت و دو حزب اصلی سیاسی با یکدیگر وجود ندارد. این امر مستلزم آن است که کاخ سفید دیدگاه کنگره را در نظر بگیرد و به هشدارهایش توجه کند. شکست دولت در به وجود آوردن چنین اجماعی ممکن است بدان معنی باشد که هر توافقنامه ای که اوباما روی آن مذاکره کند، پس از پایان دوران ریاست جمهوری اش ادامه نخواهد یافت.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
این امر نشان دهنده مشکل مذاکراتی جدید با امریکاست که این کشور را برای امضای یک توافق نهایی با ایران بی اعتبار می کند.
ایران هسته ای- 3 کارشناس برجسته امریکایی در مقاله ای هشدار دادند که اگر باراک اوباما توافق نهایی خود با ایران را در کنگره امریکا تصویب نکند، احتمال دارد رییس جمهور بعد از وی به این توافق پای بند نباشد.
این امر نشان دهنده مشکل مذاکراتی جدید با امریکاست که این کشور را برای امضای یک توافق نهایی با ایران بی اعتبار می کند.
متن کامل مقاله اریک ادلمن، دنیس راس و رای تکیه که روز 3 خرداد 1393 (24 مه 2014) در روزنامه واشنگتن پست منتشر شده، به سبب اهمیت آن، در ادامه می آید.
متن اصلی این مقاله را [External Link Removed for Guests] ببینید
***
معمولا کاخ سفید و کنگره آمریکا روی مسئله کنترل تسلیحات اختلاف نظر دارند. روسای جمهور و دستیاران دیپلماتش ترجیح می دهند به شکل محرمانه به توافق برسند و سپس این توافق را خارج از نظارت و کنترل کنگره نگه دارند چه برسد به آن که بخواهند آن را به تصویب کنگره برسانند. اکنون دولت اوباما انگیزه قوی تری برای در پیش گرفتن این رویکرد در مذاکراتش با ایران دارد. ولی این کار اشتباه خواهد بود. صرفنظر از مشکلات حزبی، کسب موافقت کنگره ضروری است تا هیچگونه توافقی روی مبانی متزلزل منعقد نشود که بعدا اجرای آن دشوار شود.
دو تن از روسای جمهور پیش از اوباما رویکردی را که شایسته الگو برداری است ارائه کرده اند، هری ترومن در اوج اجماع قوی داخلی، تلاش زیادی برای تثبیت نهادهای جنگ سرد به عمل آورد اما ریچارد نیکسون، ساختار جدید کنترل تسلیحات را به وجود آورد و توانست هر دو حزب را به اهمیت محدود کردن سلاح های هسته ای متقاعد کند.
ترومن دریافت که برای بیدار کردن آمریکا از خواب انزواطلبانه اش، باید با حزب جمهوری خواه بی اعتماد به فعالیت بین المللی به توافق برسد. وی قانونگذاران فعال جمهوری خواه مانند آرتور واندبرگ(از ایالت میشیگان) را تشویق کرد و با دقت به توصیه ها و پیشنهادهای آنها گوش داد و حتی برخی اعضای حزب تندرو مانند جان واستر دلاس، در مسائلی مانند انعقاد معاهده صلح با ژاپن و تاسیس ناتو، به حلقه نزدیکان دولت ترومن پیوستند. در نتیجه این تلاش ها، طرح های مهمی مانند تاسیس سازمان ملل متحد و طرح مارشال از حمایت گسترده هردو حزب برخوردار شد با آن که در آن مقطع حمایت هر دو حزب ضروری نبود.
در مقطع کنونی، روی سیاستی که دولت اوباما در قبال ایران در پیش گرفته است چنین اجماعی وجود ندارد. رئیس جمهور می تواند با انجام سخنرانی های مفصل در کنگره و حتی ملحق کردن برخی از اعضای حزب جمهوری خواه به هیئت های آمریکایی شرکت کننده در مذاکرات گروه 1+5 با ایران، تلاش زیادی برای تغییر این وضع به عمل آورد. با آن که از نیکسون معمولا در مسئله گشایش در قبال چین و پایان دادن به جنگ ویتنام یاد می شود اما وی در اوج جنگ سرد تلاش زیادی برای کنترل مسابقه تسلیحات هسته ای انجام داد. نیکسون هم می توانست با استفاده از اختیارات ریاست جمهوری تلاش کند دستاوردی که با امضای وی در قالب موافقتنامه محدود کردن تسلیحات راهبردی موسوم به «سالت 1» منعقد شده بود از نظارت کنگره دور نگه دارد.
جهت تاکید بیشتر می گوییم، قانون کنترل تسلیحات و خلع سلاح سال 1961 تصریح می کند همه موافقتنامه هایی که زرادخانه تسلیحاتی آمریکا را محدود می کند، باید به تصویب کنگره برسد. ولی « سالت 1»، موافقتنامه ای اجرایی بود و نیکسون اگر می خواست می توانست یک بهانه مبهم برای به تصویب کنگره نرسانیدن آن مطرح کند ولی وی به شیوه ای بهتر اندیشید و این موافقتنامه را برای تصویب به کنگره برد. این کار به معنی مذاکره با هنری جکسون سناتور غیرقابل کنترل(سناتور دموکرات ایالت واشنگتن) و در نظر گرفتن نگرانی های وی بود. شاید این اقدام بسیار پیچیده بود ولی نتیجه نهایی آن تصویب قانونی کلی بود که در آن به این موافقتنامه نیز اشاره شده بود.
یکی از نکاتی که ممکن است قدرت اوباما را برای جلب موافقت کنگره افزایش دهد ارائه توضیحات لازم درباره عواقب هرنوع فریبکاری ایران در صورت امضای توافقنامه با این کشور است. با توجه به سوء ظن کنگره به رهبران ایران، چنانچه دولت آمریکا برنامه ای روشن برای برخورد با فریبکاری این کشور داشته باشد به احتمال قوی هر گونه توافقنامه ای بیشترین اعتبار را در کنگره خواهد یافت. چنین برنامه ای ممکن است فراتر از اعمال تحریم های شدید برود و شامل اجازه کنگره به استفاده از زور علیه این کشور در واکنش به هرگونه نقض توافقنامه بشود. به این ترتیب دولت می تواند تصمیم خود را اعلام کند و موافقت کنگره با استفاده از زور را نیز کسب کند و این پیامی خواهد بود که احتمال ندارد ایرانیان در درک آن اشتباه کنند.
در این چارچوب، کنگره هم ناگزیر می شود تا اندازه ای بار مسئولیت را به دوش بکشد و دریابد که وظیفه اش صرفا انتقاد کردن نیست. به رغم آن که قانون اساسی امتیازاتی را در عرصه مسائل خارجی به رئیس جمهور داده است اما کنگره هم در این زمینه اختیاراتی دارد. گاهی کنگره نقشی سرنوشت ساز در زمینه گسترش تسلیحات هسته ای ایفاء می کند. یاد آور می شود سناتور جوزف بایدن از جمله طرفداران چنین تحرک قانونگذاری است که در اقدامی شگفت انگیز و مشترک میان دو حزب، به همراه جسی هلمز سناتور محافظه کار(سناتور جمهوری خواه از ایالت نورث کارولینا) با نوشتن نامه ای تاکید کردند دولت جرج دبلیو بوش باید توافقنامه های هسته ای در دست امضاء با روسیه را به تایید کنگره برساند.
شبح بمب هسته ای ایران کم اهمیت تر از این مسئله نیست و نیازمند آن است که کنگره در این مسئله نیز با همان قدرت بر مطالب و خواسته های خود در آن پافشاری کند. در شرایطی که مذاکرات میان ایران و آمریکا وارد مراحل سختی شده است واشنگتن نیازمند ایجاد اجماعی میان هر دو حزب برسر چارچوب مورد قبول توافقنامه است. امکان دستیابی به چنین اجماعی بدون تلاش برای متحد کردن شاخه های دولت و دو حزب اصلی سیاسی با یکدیگر وجود ندارد. این امر مستلزم آن است که کاخ سفید دیدگاه کنگره را در نظر بگیرد و به هشدارهایش توجه کند. شکست دولت در به وجود آوردن چنین اجماعی ممکن است بدان معنی باشد که هر توافقنامه ای که اوباما روی آن مذاکره کند، پس از پایان دوران ریاست جمهوری اش ادامه نخواهد یافت.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
تن کامل
[External Link Removed for Guests]
برای نخستین بار در طی یک دهه، ما احتمال بسیار واقعی برای دستیابی به توافقی را داریم که کارآمدتر و پایدار تر از آن چیزی باشد که ما می توانستیم از طریق توسل به زور دست یابیم.
ایران هسته ای- رییس جمهور امریکا طی یک سخنرانی اصول سیاست خارجی خود را تشریح و از آن دفاع کرده است.
باراک اوباما در این سخنرانی که در دانشکده نظامی وست پوینت در ایالت نیویورک ایراد شده گفته است اکنون امکان توافق با ایران وجود دارد که بهتر از آن چیزی است که اساسا می شد از طریق جنگ به دست آورد.
«ایران هسته ای» به سب اهمیت موضوع، متن کامل این سخنرانی را که روز چهارشنبه 7 خرداد 1393 (28 مه 2014) انجام شده، به خوانندگان خود تقدیم می کند.
***
اکنون زمان مناسبی است که آمریکایی ها به نظامیانی فکر کنند که برای آزادی ما فداکاری های زیادی کردند.
شما دانش آموختگان، نخستین دانش آموختگانی هستید که پس از یازدهم سپتامبر 2001 فارغ التحصیل می شوید اما ممکن است به میدان های رزمی عراق یا افغانستان اعزام نشوید.
وقتی که من نخستین بار در وست پوینت در سال 2009 سخنرانی کردم ما هنوز بیش از یکصد هزار نظامی آمریکایی را در عراق داشتیم و خود را برای افزایش شمار نظامیان در افغانستان آماده می کردیم. آن زمان تلاش های ضد تروریسم ما روی هسته مرکزی رهبری القاعده متمرکز بود یعنی روی کسانی که حملات یازدهم سپتامبر را انجام داده بودند.
در آن سال تازه مردم آمریکا صعود سخت به کوه بزرگ بحران اقتصادی را شروع کرده بودند.
اکنون که چهار سال و نیم از آن تاریخ می گذرد شما درحالی فارغ التحصیل می شوید که چشم انداز تغییر کرده است.
ما نیروهای نظامی خود را از عراق خارج کردیم، در حال کاهش دادن جنگ خود در افغانستان هستیم، رهبری القاعده در منطقه ی مرزی بین پاکستان و افغانستان پراکنده شده اند و اسامه بن لادن دیگر وجود ندارد.
در طی این مدت ما تمرکز سرمایه گذاری خود را روی اقتصاد درحال رشد معطوف کرده ایم چون اقتصاد درحال رشد همیشه مایه اصلی قدرت آمریکا بوده است.
یک اقتصاد درحال رشد می تواند فرصت را برای هر کسی که تمایل دارد سختکوشی کند، فراهم نماید.
در واقع طبق اکثر معیارهای محاسباتی، آمریکا به ندرت در مقایسه با بقیه دنیا قویتر از این بوده است، کسانی که غیر از این استدلال می کنند و می گویند آمریکا درحال افول است و رهبری آمریکا در دنیا درحال از بین رفتن است، یا برداشت نادرستی از تاریخ دارند یا اینکه مشغول سیاست های حزبی خود هستند.
کمی فکر کنید می بینید که ارتش آمریکا نظیر ندارد، احتمال تهدید مستقیم از طرف هر کشوری علیه ما بسیار پائین است و به میزان خطری که در زمان جنگ سرد وجود داشت حتی نزدیک هم نمی شود اما درعین حال اقتصاد ما پویاتر از همه اقتصادهای جهان است و شرکت های ما نوآورترین شرکت ها هستند، ما هرسال از جنبه ی انرژی مستقل تر می شویم.
از اروپا گرفته تا آسیا ما حلقه اتصال ائتلاف هایی هستیم که در تاریخ کشورها رقیب ندارد.
آمریکا همچنان مهاجران را جذب می کند.
وقتی که یک طوفان فیلیپین را در می نوردد، وقتی که دختران دانش آموز در نیجریه ربوده می شوند، یا وقتی که افراد نقابدار ساختمانی را در اوکراین اشغال می کنند این آمریکا است که دنیا برای کمک به او نگاه می کند.
پس آمریکا تنها کشوری است که نمی توان آن را نادیده انگاشت، این مسئله در قرن گذشته صحت داشت و در قرنی که در پیش است نیز صحت خواهد داشت. دنیا درحال تغییر است و سرعت این تغییر هم بسیار زیاد است، این سرعت فرصت هایی را فراهم می کند اما مخاطرات جدیدی هم ایجاد می کند. همه ما به خوبی می دانیم که پس از یازدهم سپتامبر چگونه فناوری و جهانی شدن باعث شده است «قدرت» که زمانی در اختیار دولت ها بود در دستان افراد قرار گیرد و باعث شده است که توان تروریست ها برای آسیب رسانی هم افزایش یابد.
تهاجم روسیه علیه جمهوری های سابق شوروی باعث عصبانی شدن پایتخت های اروپایی می شود و اوج گیری اقتصادی چین و توان نظامی این کشور باعث نگرانی همسایگان این کشور می شود.
از برزیل تا هند طبقه متوسط رو به افزایش است که این طبقه با ما رقابت می کنند، دولت های کشورها به دنبال آن هستند که حرف بیشتری در مجامع جهانی بزنند.
درحالیکه کشورهای درحال توسعه مشغول بدست آوردن دمکراسی و اقتصاد بازار آزاد هستند، اخبار بیست و چهارساعته و رسانه های اجتماعی باعث می شوند تا نایده گرفتن مناقشات فرقه ای، کشورهای درمانده و خیزش های مردمی غیر ممکن شود.
این درحالی است که ممکن است یک نسل پیش توجهی گذرا به این اخبار می شد.
وظیفه ی نسل شما است که به این دنیای جدید پاسخ بدهید.
پرسشی که ما با آن روبرو هستیم این نیست که آیا آمریکا پیشتازی خواهد کرد یا خیر، بلکه پرسش این است که ما چگونه پیشتازی خواهیم کرد تا نه تنها صلح و آبادانی خود را تامین کنیم بلکه صلح و آبادانی را در سراسر دنیا گسترش دهیم. این پرسش جدید نیست دست کم از زمانی که جرج واشنگتن، فرمانده کل در آمریکا بود کسانی بودند که درباره ی گرفتاری های خارجی هشدار می دانند.
برخی می گویند بحران های سوریه یا اوکراین یا جمهوری آفریقای مرکزی بحران های ما نیستند که آنها را حل کنیم، جای تعجب ندارد که پس از جنگ های پر هزینه و ادامه ی چالش های داخل کشور، این دیدگاه مورد قبول بسیاری در آمریکا باشد.
دیدگاه دیگر به دنبال طرفداری از مداخله است این افراد می گویند اگر ما این مناقشه ها را نادیده بگیریم خطری برای ما است. این افراد می گویند تمایل آمریکا برای توسل به زور در سراسر دنیا تضمین نهایی علیه آشوب است و کوتاهی آمریکا در اقدام علیه بی رحمی های سوریه و تحریک کنندگی های روسیه، نه تنها خلاف وجدان ما است بلکه دعوتی برای تشدید اوضاع در اینده است.
هر یک از طرفین(حامیان مداخله ی نظامی آمریکا در خارج و مخالفان این مداخله گری) می توانند برای اثبات ادعاهای خود به تاریخ اشاره کنند اما من معتقدم که هیچ یک از دو دیدگاه به طور کامل مطابق با لحظه کنونی نیست که ما در آن قرار داریم.
کاملا درست است که در قرن بیست و یکم سیاست انزواگرایی آمریکایی یک گزینه محسوب نمی شود، ما در مورد اتفاقاتی که در خارج از مرزهای ما می افتد هیچ انتخابی نداریم، اگر مواد هسته ای امنیت نداشته باشند این مسئله خطری برای شهروندان آمریکایی است.
وقتی که جنگ داخلی سوریه به خارج از مرزهای این کشور سرایت می کند ظرفیت گروههای تندرو برای تعقیب کردن ما افزایش می یابد. تهاجم های منطقه ای چه در جنوب اوکراین یا در دریای جنوب چین یا هر جای دیگر در دنیا باشد در نهایت روی همپیمانان ما تاثیر خواهد گذاشت و می تواند ارتش ما را هم درگیر خود کند.
ما نمی توانیم آنچه را که در خارج از مرزهای ما رخ می دهند نادیده بگیریم.
من معتقدم که فراتر از این استدلال های کوتاه نظرانه، ما منافع واقعی داریم یعنی باید اطمینان حاصل کنیم که کودکان و نوه های ما در دنیایی زندگی نخواهند کرد که دختران دانش آموز در آن ربوده شوند، افراد به علت دین یا فرقه خود کشته شوند یا به علت عقیده سیاسی خود کشته شوند.
من معتقدم که دنیایی که با آزادی و تحمل پذیری بیشتر همراه باشد، نه تنها یک الزام و یک «باید اخلاقی» است بلکه کمک می کند تا ما امن بمانیم.
اینکه گفته شود ما در دنبال کردن صلح و آزادی در خارج از مرزهای خود منافع داریم به این معنی نیست که هر مشکلی یک راه حل نظامی دارد! از زمان جنگ جهانی دوم برخی از پرهزینه ترین اشتباهات ما ناشی از خویشتنداری ما نبودند بلکه ناشی از تمایل ما به ماجراجویی های نظامی بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن بود، چنین هزینه هایی ناشی از ماجراجویی های نظامی بدون جلب کردن حمایت بین المللی و مشروعیت برای اقدام بود. چنین هزینه هایی ناشی از ماجراجویی های نظامی بدون صحبت کردن صریح با مردم آمریکا درباره فداکاری هایی بود که این ماجراجویی ها طلب می کردند.
محکم صحبت کردن در رسانه ها جلب توجه می کند اما جنگ به ندرت با شعارها جور در می آید.
آیزنهاور در سال 1947 در سخنرانی خود در یک مراسم دانش آموختگی نظامی گفته بود جنگ فاجعه بار ترین و احمقانه ترین اشتباه بشریت است و تحریک عمدی جنگ جنایت علیه همه بشریت است. این نسل از نظامیان مثل آیزنهاور به خوبی می دانند که هزینه های جنگ چیست؟
زمانی که من طرح افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان را اعلام کرده بودم چهار نفر از نظامیان در مراسمی که من سخنرانی می کردم، حضور داشتند اما در افغانستان جان خود را از دست دادند. شمار زیادی هم زخمی شدند. من اعتقاد دارم امنیت آمریکا مطالبه می کرد که این نیروها به افغانستان اعزام شوند اما از اینکه این افراد کشته و زخمی شدند ناراحت هستم.
اگر من شما را به میدان خطر بفرستم آن هم صرفا برای اینکه مشکلی در یک جای دنیا وجود دارد که باید حل شود، یا اینکه من به علت نگرانی از انتقادات منتقدان شما را به میدان نبرد بفرستم ، آنگاه من در وظیفه خود در قبال شما و کشوری که دوستش داریم خیانت کرده ام. اصل حرفی که می خواهم بگویم این است که آمریکا باید همیشه در عرصه جهانی پیشتاز باشد، اگر ما پیشتاز نباشیم هیچ کس دیگر پیشتاز نخواهد شد. ارتشی که شما به آن ملحق شده اید ستون فقرات این پیشتازی است و خواهد بود. اما اقدام ارتش آمریکا نمی تواند تنها جزء تشکیل دهنده رهبری و پیشتازی ما در هر مورد باشد. اینکه ما بهترین چکش را داریم دلیلی نمی شود که به هر مشکلی به دید یک میخ نگاه کنیم!
از آنجا که هزینه های ناشی از اقدام نظامی بسیار بالا است شما باید از هر مقام غیر نظامی به خصوص از فرمانده کل خود انتظار داشته باشید که به صراحت بگوید که چگونه از قدرتی که در اختیار دارد استفاده می کند؟ من در آغاز ریاست جمهوری خود گفته بودم که آمریکا در صورتی از زور نظامی به صورت یکجانبه استفاده خواهد کرد که منافع ما ایجاب کند و ضروری باشد، آمریکا زمانی از زور نظامی به صورت یکجانبه استفاده خواهد کرد که مردم ما تهدید شده باشند، زندگی ما در خطر باشد و امنیت همپیمانان ما در خطر باشد. در چنین شرایطی ما باز هم باید پرسش های سختی درباره متناسب بودن، کارآمد بودن و منصفانه بودن اقدامات خود مطرح کنیم. افکار عمومی بین المللی اهمیت دارد اما آمریکا هرگز نباید برای محافظت از مردم، سرزمین یا سبک زندگی خود به دنبال اجازه دیگران باشد.
از سوی دیگر وقتی که موضوعات مربوط به نگرانی جهانی تهدید مستقیمی برای آمریکا نیستند ولی خلاف وجدان ما است و دنیا را به سمت خطر بیشتر سوق می دهد در این صورت آستانه اقدام نظامی باید بالاتر باشد. در چنین شرایطی ما نباید به تنهایی اقدام کنیم بلکه باید همپیمانان و شرکای خود را برای اقدام جمعی بسیج کنیم. ما باید ابزارهای خود را گسترده کنیم تا شامل دیپلماسی و تحریم و انزوا بشود. باید به قانون بین الملل متوسل شویم و اگر منصفانه و کارآمد و ضروری بود اقدام نظامی چند جانبه بکنیم. در چنین شرایطی ما باید با دیگران کار کنیم چون اقدام جمعی در چنین شرایطی احتمال موفقیت بیشتری دارد و پایداری اثر آن بیشتر خواهد بود.
در آینده نزدیک، تروریسم همچنان مستقیم ترین تهدید برای آمریکا در داخل و خارج این کشور است اما راهبرد تهاجم به هرکشوری که به شبکه های تروریستی پناه می دهد ایده ای ساده لوحانه و غیر قابل ادامه است. من معتقدم که ما باید راهبرد ضد تروریستی خود را تغییر دهیم و به موفقیت ها و کاستی های راهبرد خود در عراق نگاهی عبرت آموز داشته باشیم و باید به صورت کارآمد تر با کشورهایی شراکت و همکاری داشته باشیم که شبکه های تروریستی درآنها حضور دارند.
نیاز به یک راهبرد جدید نشان می دهد که امروز تهدید های اصلی دیگر از یک رهبری متمرکز القاعده ناشی نمی شوند بلکه ناشی از گروههای مختلف و غیر متمرکز وابسته به القاعده و تندروها است. این امر(پراکندگی تهدیدهای ناشی از گروههای وابسته به القاعده) احتمال حمله مشابه یازدهم سپتامبر را کاهش می دهد اما احتمال حمله به پرسنل آمریکایی در خارج را افزایش می دهد.
ما باید یک راهبرد ضد تروریستی داشته باشیم که مطابق با این تهدید پراکنده ی(القاعده) باشد، دسترسی ما به این گروهها را افزایش دهد بدون آنکه توان نظامی ما را از طریق گسترش حضور نظامیان کاهش دهد و در عین حال علیه ما نفرت ایجاد نکند.
ما نیاز به شرکایی داریم که در کنار ما با تروریست ها نبرد کنند. آمریکا به همراه همپیمانان خود ضربه ای شدید به هسته ای القاعده وارد کرد اما حفظ این پیشرفت وابسته به توانایی افغان ها در انجام دادن وظایفشان است. به همین علت است که ما صدها هزار نظامی افغان و پلیس افغانستان را آموزش دادیم.
اویل بهار امسال نیروهای افغان امنیت یک انتخابات را تامین کردند که در آن افغان ها برای نخستین بار در تاریخ خود در انتخاباتی رای دادند که درآن قدرت دست به دست می شود. در پایان امسال یک رئیس جمهور جدید افغانستان در راس قدرت خواهد بود و ماموریت رزمی آمریکا نیز به پایان خواهد رسید.
این یک دستاورد بزرگ در افغانستان بود که به علت نیروهای مسلح آمریکا بدست آمد.
وقتی که ما به سمت ماموریت های آموزشی و مشورتی در افغانستان حرکت می کنیم کاهش حضور ما در این کشور باعث می شود که ما به صورت کارآمد تر به تهدیدهای درحال ظهور در خاورمیانه و شمال آفریقا پاسخ بدهیم. من اوایل امسال از تیم امنیت ملی دولت خود خواستم که طرحی برای تشکیل شبکه ی شراکت و روابط تدوین کند که شامل منطقه جنوب آسیا تا ساحل می شود.
امروز من از کنگره می خواهم که از این صندوق جدید همکاری ضد تروریسم حمایت کند که پنج میلیارد دلار موجودی داشته باشد و به ما اجازه بدهد که اقدام به آموزش، ظرفیت سازی و تسهیل اقدامات برای کشورهای شریکی کنیم که در خطوط مقدم (نبرد با تروریسم) قرار دارند.
این منابع به ما انعطاف پذیری می دهند تا ماموریت های مختلفی را انجام دهیم از جمله اینکه نیروهای امنیتی را در یمن آموزش دهیم که علیه القاعده دست به حمله زدند یا اینکه کمک کنیم تا نیروهای چند ملیتی درسومالی صلح را حفظ کنند.
تمرکزاصلی این صندوق روی بحران جاری در سوریه خواهد بود. نکته مایوس کننده این است که هیچ پاسخ آسانی در این کشور وجود ندارد، هیچ راه حل نظامی وجود ندارد که بتواند درد و رنج مردم را در آینده ی نزدیک رفع کند.
من به عنوان رئیس جمهور تصمیم گرفتم که ما نباید نیروهای نظامی آمریکایی را در بحبوحه این جنگ (داخلی سوریه) قرار دهیم که به صورت فزاینده به یک جنگ فرقه ای تبدیل می شود. من معتقدم که این یک تصمیم درست است.
البته معنی گفته های من این نیست که ما نباید به مردم سوریه در ایستادن در مقابل یک دیکتاتور کمک کنیم. ما درحالیکه به مبارزان حقوق مردم سوریه برای تعیین آینده خود کمک می کنیم اما در عین حال علیه تندروهایی اقدام می کنیم که در این آشوب به دنبال پناهگاه امن برای خود هستند.
پس با منابع بیشتری که من امروز اعلام می کنم ما تلاش های خود برای حمایت از همسایگان سوریه را افزایش می دهیم.
اردن و لبنان و ترکیه و عراق با مشکلات آوارگان و تروریست ها در مرز سوریه روبرو هستند.
من با کنگره کار خواهم کرد تا حمایت از آندسته از مخالفان سوری را بدست آورم که بهترین جایگزین برای تروریست ها و دیکتاتورهای بی رحم هستند. ما همچنان با دوستان و همپیمانان خود در اروپا و دنیای عرب همکاری خواهیم کرد تا به دنبال یک راه حل سیاسی برای این بحران باشیم و اطمینان حاصل کنیم که این کشورها سهم خود برای حمایت از مردم سوریه را می پردازند و آمریکا در این میان تنها نیست.
این شراکت ها که من توصیف کرده ام باعث نخواهند شد که نیاز به اقدام مستقیم برای محافظت از خودمان حذف شوند.
وقتی که ما اطلاعات در اختیار داشته باشیم دست به حملات با پهپادها می زنیم و در محافظت از مردم خود درنگ نمی کنیم. همانطور که گفتم ما وقتی دست به اقدام مستقیم می زنیم باید معیارها و استانداردهایی را که نشان دهنده ارزش های ما هستند رعایت کنیم.
ما از طریق این اقدامات نباید دشمنان بیشتری برای خود ایجاد کنیم.
ما باید درباره مبنای اقدام ضد تروریستی خود و نیز شیوه اجرای آن شفاف تر باشیم و در این زمینه علنی صحبت کنیم چه مربوط به حملات پهپادها باشد و چه مربوط به آموزش همپیمانان باشد.
وقتی که ما نتوانیم درباره تلاش های ضد تروریستی خود به صورت روشن و علنی توضیح بدهیم، شاهد تبلیغات تروریست ها علیه خود خواهیم بود.
سومین جنبه رهبری آمریکا در جهان تلاش این کشور برای تقویت و اجرای نظم بین المللی است. آمریکا پس از جنگ جهانی دوم این خرد را داشت که نهادهای بین المللی از ناتو گرفته تا سازمان ملل متحد، بانک جهانی و صندوق بین المللی را شکل بدهد تا صلح را حفظ کند و از پیشرفت انسانی حمایت کند. این نهادها کامل نیستند اما تقویت کننده نیرو و توان ما بوده اند، نیاز به اقدامات یکجانبه آمریکا را کاهش داده اند و خویشتنداری در میان دیگر کشورها را نیز افزایش داده اند. اکنون همانطور که دنیا تغییر کرده است این معماری نیز باید تغییر کند.
در اوج جنگ سرد رئیس جمهور جان اف کندی درباره ضرورت تکامل تدریجی در نهادهای انسانی صحبت کرده بود. این نهادهای بین المللی باید بتوانند به نیازهای امروز پاسخ بدهند و باید بخش مهمی از رهبری آمریکا باشد. افراد زیادی هستند که اغلب کارآمدی اقدامات چند جانبه را کم اهمیت جلوه می دهند.
از دیدگاه این افراد کار کردن از طریق نهادهای بین المللی همانند سازمان ملل متحد و احترام گذاشتن به قانون بین الملل نشانه ضعف است. به نظر من این افراد اشتباه می کنند من دو نمونه بیان می کنم که چرا این افراد اشتباه می کنند؟
اقدامات اخیر روسیه در اوکراین یادآور روزهایی است که تانک های شوروی وارد اروپای شرقی شده بودند اما اکنون جنگ سرد نیست. توانایی ما برای شکل دادن افکار جهانی کمک کرده است که روسیه بلافاصله منزوی شود. به علت رهبری آمریکا بود که دنیا فورا اقدامات روسیه را محکوم کرد، اروپا و گروه هفت به ما ملحق شدند تا تحریم ها را اعمال کنند، ناتو تعهد ما به همپیمانان اروپای شرقی را اجرا کرد، صندوق بین المللی پول برای ثبات اقتصاد اوکراین کمک می کند، ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا نگاه جهان را به سمت مناطق بی ثبات اوکراین معطوف کردند و این بسیج افکار عمومی و نهادهای بین المللی به عنوان وزنه ی متقابل برای تبلیغات روسیه و نیروهای روسی در مرز اوکراین عمل کرد.
این هفته اوکراینی ها به صورت میلیونی رای دادند، دیروز من با رئیس جمهور آینده ی آنها صحبت کردم ما هنوز نمی دانیم که اوضاع چگونه خواهد شد، چالش های بزرگ در پیش باقی خواهد بود اما ایستادن در کنار همپیمانان بین المللی برای اجرای نظم بین المللی و کار کردن با نهادهای بین المللی باعث شده است که مردم اوکراین این فرصت را داشته باشند که آینده خود را انتخاب کنند بدون آنکه ما حتی یک تیر شلیک کنیم.
با وجود هشدارهای متعدد آمریکا، اسرائیل و دیگران، برنامه ی هسته ای ایران به طور پیوسته در طی سالها پیشرفت کرد اما در آغاز ریاست جمهوری من، ما ائتلافی را تشکیل دادیم که تحریم هایی را روی اقتصاد ایران اعمال کرد درحالیکه دست دیپلماسی را هم به سمت دولت ایران دراز کردیم. اکنون ما این فرصت را داریم که اختلافات خود را به صورت مسالمت آمیز حل کنیم.
تا موفقیت هنوز راه زیادی مانده است و ما همه گزینه ها را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای حفظ می کنیم. برای نخستین بار در طی یک دهه، ما احتمال بسیار واقعی برای دستیابی به توافقی را داریم که کارآمدتر و پایدار تر از آن چیزی باشد که ما می توانستیم از طریق توسل به زور دست یابیم.
در کل این مذاکرات ما تمایل داشته ایم که از طریق کانال های چند جانبه کار کنیم که باعث شده است دنیا در کنار ما باشد.
نکته این است که رهبری آمریکا همین است.
این قدرت آمریکا است. ما در هر دو مورد (اوکراین و ایران) ائتلافی را برای پاسخ دادن به یک چالش خاص تشکیل دادیم.
چهارمین عنصر از رهبری آمریکا در دنیا به کرامت انسانی مربوط می شود. حمایت آمریکا از دمکراسی و حقوق بشر فراتر از ایده آل گرایی است و به موضوع امنیت ملی آمریکا مربوط می شود.
دمکراسی ها دوستان نزدیک یکدیگر هستند و به احتمال بسیار زیاد با یکدیگر جنگ نخواهند کرد.
اقتصادهای مبتنی بر بازارهای آزاد عملکرد بهتری دارند و به بازارهایی برای کالاهای ما تبدیل خواهند شد.
احترام به حقوق بشر پادزهری برای بی ثباتی است. قرن جدید به استبداد پایان نداد. در برخی پایتخت ها در سراسر دنیا متاسفانه از جمله در پایتخت های برخی شرکای آمریکایی، جامعه ی مدنی سرکوب شد، سرطان فساد باعث ثروتمند شدن بسیاری از دولت ها و حامیان آنها شد و مردم را از روستا گرفته تا میادینی که به سمبل تبدیل شدند، عصبانی کرد. وقتی کسی به این روندها نگاه می کند یا وقتی به خشونتها در بخش هایی از دنیای عرب نگاه می کند خیلی آسان است که بدبین شود اما به یاد داشته باشید که به علت تلاش های آمریکا بود، به علت دیپلماسی و کمک خارجی آمریکا و فداکاری های ارتش آمریکا بود که اکنون تعداد بیشتری از افراد تحت حکومت های منتخب زندگی می کنند که این مسئله قابل مقایسه با هیچ زمانی در تاریخ بشریت نیست.
فناوری ها باعث تقویت شدن جامعه ی مدنی به شیوه ای شده است که دیگر هیچ مشت آهنی نمی تواند آن را کنترل کند.
گشایش های جدید باعث شده است که صدها میلیون نفر از فقر خارج شوند. ما اذعان می کنیم که درکشورهایی مثل مصر روابط ما روی منافع امنیتی تکیه دارد که شامل پیمان صلح با اسرائیل و تلاش های مشترک علیه تندروی خشن است.
ما همکاری با دولت جدید را قطع نکرده ایم اما برای اصلاحاتی که مردم مصر مطالبه کردند فشار وارد می کنیم.
رهبری جهانی ایجاب می کند که ما دنیا را آنگونه که هست ببینیم، دنیا را با همه خطرات و بی ثباتی هایش ببینیم. ما باید برای بدتر از این ها آماده باشیم و برای برای هر تدبیر احتیاطی آماده باشیم. اما رهبری آمریکا همچنین از ما می طلبد که به دنیا، آنگونه که باید باشد، نیز بنگریم. دنیایی که آمال و آرزوهای انسان ها واقعا در آن اهمیت دارد و جایی است که امیدها و نه ترس ها بر آن حکومت می کند.
تن کامل
[External Link Removed for Guests]
برای نخستین بار در طی یک دهه، ما احتمال بسیار واقعی برای دستیابی به توافقی را داریم که کارآمدتر و پایدار تر از آن چیزی باشد که ما می توانستیم از طریق توسل به زور دست یابیم.
ایران هسته ای- رییس جمهور امریکا طی یک سخنرانی اصول سیاست خارجی خود را تشریح و از آن دفاع کرده است.
باراک اوباما در این سخنرانی که در دانشکده نظامی وست پوینت در ایالت نیویورک ایراد شده گفته است اکنون امکان توافق با ایران وجود دارد که بهتر از آن چیزی است که اساسا می شد از طریق جنگ به دست آورد.
«ایران هسته ای» به سب اهمیت موضوع، متن کامل این سخنرانی را که روز چهارشنبه 7 خرداد 1393 (28 مه 2014) انجام شده، به خوانندگان خود تقدیم می کند.
***
اکنون زمان مناسبی است که آمریکایی ها به نظامیانی فکر کنند که برای آزادی ما فداکاری های زیادی کردند.
شما دانش آموختگان، نخستین دانش آموختگانی هستید که پس از یازدهم سپتامبر 2001 فارغ التحصیل می شوید اما ممکن است به میدان های رزمی عراق یا افغانستان اعزام نشوید.
وقتی که من نخستین بار در وست پوینت در سال 2009 سخنرانی کردم ما هنوز بیش از یکصد هزار نظامی آمریکایی را در عراق داشتیم و خود را برای افزایش شمار نظامیان در افغانستان آماده می کردیم. آن زمان تلاش های ضد تروریسم ما روی هسته مرکزی رهبری القاعده متمرکز بود یعنی روی کسانی که حملات یازدهم سپتامبر را انجام داده بودند.
در آن سال تازه مردم آمریکا صعود سخت به کوه بزرگ بحران اقتصادی را شروع کرده بودند.
اکنون که چهار سال و نیم از آن تاریخ می گذرد شما درحالی فارغ التحصیل می شوید که چشم انداز تغییر کرده است.
ما نیروهای نظامی خود را از عراق خارج کردیم، در حال کاهش دادن جنگ خود در افغانستان هستیم، رهبری القاعده در منطقه ی مرزی بین پاکستان و افغانستان پراکنده شده اند و اسامه بن لادن دیگر وجود ندارد.
در طی این مدت ما تمرکز سرمایه گذاری خود را روی اقتصاد درحال رشد معطوف کرده ایم چون اقتصاد درحال رشد همیشه مایه اصلی قدرت آمریکا بوده است.
یک اقتصاد درحال رشد می تواند فرصت را برای هر کسی که تمایل دارد سختکوشی کند، فراهم نماید.
در واقع طبق اکثر معیارهای محاسباتی، آمریکا به ندرت در مقایسه با بقیه دنیا قویتر از این بوده است، کسانی که غیر از این استدلال می کنند و می گویند آمریکا درحال افول است و رهبری آمریکا در دنیا درحال از بین رفتن است، یا برداشت نادرستی از تاریخ دارند یا اینکه مشغول سیاست های حزبی خود هستند.
کمی فکر کنید می بینید که ارتش آمریکا نظیر ندارد، احتمال تهدید مستقیم از طرف هر کشوری علیه ما بسیار پائین است و به میزان خطری که در زمان جنگ سرد وجود داشت حتی نزدیک هم نمی شود اما درعین حال اقتصاد ما پویاتر از همه اقتصادهای جهان است و شرکت های ما نوآورترین شرکت ها هستند، ما هرسال از جنبه ی انرژی مستقل تر می شویم.
از اروپا گرفته تا آسیا ما حلقه اتصال ائتلاف هایی هستیم که در تاریخ کشورها رقیب ندارد.
آمریکا همچنان مهاجران را جذب می کند.
وقتی که یک طوفان فیلیپین را در می نوردد، وقتی که دختران دانش آموز در نیجریه ربوده می شوند، یا وقتی که افراد نقابدار ساختمانی را در اوکراین اشغال می کنند این آمریکا است که دنیا برای کمک به او نگاه می کند.
پس آمریکا تنها کشوری است که نمی توان آن را نادیده انگاشت، این مسئله در قرن گذشته صحت داشت و در قرنی که در پیش است نیز صحت خواهد داشت. دنیا درحال تغییر است و سرعت این تغییر هم بسیار زیاد است، این سرعت فرصت هایی را فراهم می کند اما مخاطرات جدیدی هم ایجاد می کند. همه ما به خوبی می دانیم که پس از یازدهم سپتامبر چگونه فناوری و جهانی شدن باعث شده است «قدرت» که زمانی در اختیار دولت ها بود در دستان افراد قرار گیرد و باعث شده است که توان تروریست ها برای آسیب رسانی هم افزایش یابد.
تهاجم روسیه علیه جمهوری های سابق شوروی باعث عصبانی شدن پایتخت های اروپایی می شود و اوج گیری اقتصادی چین و توان نظامی این کشور باعث نگرانی همسایگان این کشور می شود.
از برزیل تا هند طبقه متوسط رو به افزایش است که این طبقه با ما رقابت می کنند، دولت های کشورها به دنبال آن هستند که حرف بیشتری در مجامع جهانی بزنند.
درحالیکه کشورهای درحال توسعه مشغول بدست آوردن دمکراسی و اقتصاد بازار آزاد هستند، اخبار بیست و چهارساعته و رسانه های اجتماعی باعث می شوند تا نایده گرفتن مناقشات فرقه ای، کشورهای درمانده و خیزش های مردمی غیر ممکن شود.
این درحالی است که ممکن است یک نسل پیش توجهی گذرا به این اخبار می شد.
وظیفه ی نسل شما است که به این دنیای جدید پاسخ بدهید.
پرسشی که ما با آن روبرو هستیم این نیست که آیا آمریکا پیشتازی خواهد کرد یا خیر، بلکه پرسش این است که ما چگونه پیشتازی خواهیم کرد تا نه تنها صلح و آبادانی خود را تامین کنیم بلکه صلح و آبادانی را در سراسر دنیا گسترش دهیم. این پرسش جدید نیست دست کم از زمانی که جرج واشنگتن، فرمانده کل در آمریکا بود کسانی بودند که درباره ی گرفتاری های خارجی هشدار می دانند.
برخی می گویند بحران های سوریه یا اوکراین یا جمهوری آفریقای مرکزی بحران های ما نیستند که آنها را حل کنیم، جای تعجب ندارد که پس از جنگ های پر هزینه و ادامه ی چالش های داخل کشور، این دیدگاه مورد قبول بسیاری در آمریکا باشد.
دیدگاه دیگر به دنبال طرفداری از مداخله است این افراد می گویند اگر ما این مناقشه ها را نادیده بگیریم خطری برای ما است. این افراد می گویند تمایل آمریکا برای توسل به زور در سراسر دنیا تضمین نهایی علیه آشوب است و کوتاهی آمریکا در اقدام علیه بی رحمی های سوریه و تحریک کنندگی های روسیه، نه تنها خلاف وجدان ما است بلکه دعوتی برای تشدید اوضاع در اینده است.
هر یک از طرفین(حامیان مداخله ی نظامی آمریکا در خارج و مخالفان این مداخله گری) می توانند برای اثبات ادعاهای خود به تاریخ اشاره کنند اما من معتقدم که هیچ یک از دو دیدگاه به طور کامل مطابق با لحظه کنونی نیست که ما در آن قرار داریم.
کاملا درست است که در قرن بیست و یکم سیاست انزواگرایی آمریکایی یک گزینه محسوب نمی شود، ما در مورد اتفاقاتی که در خارج از مرزهای ما می افتد هیچ انتخابی نداریم، اگر مواد هسته ای امنیت نداشته باشند این مسئله خطری برای شهروندان آمریکایی است.
وقتی که جنگ داخلی سوریه به خارج از مرزهای این کشور سرایت می کند ظرفیت گروههای تندرو برای تعقیب کردن ما افزایش می یابد. تهاجم های منطقه ای چه در جنوب اوکراین یا در دریای جنوب چین یا هر جای دیگر در دنیا باشد در نهایت روی همپیمانان ما تاثیر خواهد گذاشت و می تواند ارتش ما را هم درگیر خود کند.
ما نمی توانیم آنچه را که در خارج از مرزهای ما رخ می دهند نادیده بگیریم.
من معتقدم که فراتر از این استدلال های کوتاه نظرانه، ما منافع واقعی داریم یعنی باید اطمینان حاصل کنیم که کودکان و نوه های ما در دنیایی زندگی نخواهند کرد که دختران دانش آموز در آن ربوده شوند، افراد به علت دین یا فرقه خود کشته شوند یا به علت عقیده سیاسی خود کشته شوند.
من معتقدم که دنیایی که با آزادی و تحمل پذیری بیشتر همراه باشد، نه تنها یک الزام و یک «باید اخلاقی» است بلکه کمک می کند تا ما امن بمانیم.
اینکه گفته شود ما در دنبال کردن صلح و آزادی در خارج از مرزهای خود منافع داریم به این معنی نیست که هر مشکلی یک راه حل نظامی دارد! از زمان جنگ جهانی دوم برخی از پرهزینه ترین اشتباهات ما ناشی از خویشتنداری ما نبودند بلکه ناشی از تمایل ما به ماجراجویی های نظامی بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن بود، چنین هزینه هایی ناشی از ماجراجویی های نظامی بدون جلب کردن حمایت بین المللی و مشروعیت برای اقدام بود. چنین هزینه هایی ناشی از ماجراجویی های نظامی بدون صحبت کردن صریح با مردم آمریکا درباره فداکاری هایی بود که این ماجراجویی ها طلب می کردند.
محکم صحبت کردن در رسانه ها جلب توجه می کند اما جنگ به ندرت با شعارها جور در می آید.
آیزنهاور در سال 1947 در سخنرانی خود در یک مراسم دانش آموختگی نظامی گفته بود جنگ فاجعه بار ترین و احمقانه ترین اشتباه بشریت است و تحریک عمدی جنگ جنایت علیه همه بشریت است. این نسل از نظامیان مثل آیزنهاور به خوبی می دانند که هزینه های جنگ چیست؟
زمانی که من طرح افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان را اعلام کرده بودم چهار نفر از نظامیان در مراسمی که من سخنرانی می کردم، حضور داشتند اما در افغانستان جان خود را از دست دادند. شمار زیادی هم زخمی شدند. من اعتقاد دارم امنیت آمریکا مطالبه می کرد که این نیروها به افغانستان اعزام شوند اما از اینکه این افراد کشته و زخمی شدند ناراحت هستم.
اگر من شما را به میدان خطر بفرستم آن هم صرفا برای اینکه مشکلی در یک جای دنیا وجود دارد که باید حل شود، یا اینکه من به علت نگرانی از انتقادات منتقدان شما را به میدان نبرد بفرستم ، آنگاه من در وظیفه خود در قبال شما و کشوری که دوستش داریم خیانت کرده ام. اصل حرفی که می خواهم بگویم این است که آمریکا باید همیشه در عرصه جهانی پیشتاز باشد، اگر ما پیشتاز نباشیم هیچ کس دیگر پیشتاز نخواهد شد. ارتشی که شما به آن ملحق شده اید ستون فقرات این پیشتازی است و خواهد بود. اما اقدام ارتش آمریکا نمی تواند تنها جزء تشکیل دهنده رهبری و پیشتازی ما در هر مورد باشد. اینکه ما بهترین چکش را داریم دلیلی نمی شود که به هر مشکلی به دید یک میخ نگاه کنیم!
از آنجا که هزینه های ناشی از اقدام نظامی بسیار بالا است شما باید از هر مقام غیر نظامی به خصوص از فرمانده کل خود انتظار داشته باشید که به صراحت بگوید که چگونه از قدرتی که در اختیار دارد استفاده می کند؟ من در آغاز ریاست جمهوری خود گفته بودم که آمریکا در صورتی از زور نظامی به صورت یکجانبه استفاده خواهد کرد که منافع ما ایجاب کند و ضروری باشد، آمریکا زمانی از زور نظامی به صورت یکجانبه استفاده خواهد کرد که مردم ما تهدید شده باشند، زندگی ما در خطر باشد و امنیت همپیمانان ما در خطر باشد. در چنین شرایطی ما باز هم باید پرسش های سختی درباره متناسب بودن، کارآمد بودن و منصفانه بودن اقدامات خود مطرح کنیم. افکار عمومی بین المللی اهمیت دارد اما آمریکا هرگز نباید برای محافظت از مردم، سرزمین یا سبک زندگی خود به دنبال اجازه دیگران باشد.
از سوی دیگر وقتی که موضوعات مربوط به نگرانی جهانی تهدید مستقیمی برای آمریکا نیستند ولی خلاف وجدان ما است و دنیا را به سمت خطر بیشتر سوق می دهد در این صورت آستانه اقدام نظامی باید بالاتر باشد. در چنین شرایطی ما نباید به تنهایی اقدام کنیم بلکه باید همپیمانان و شرکای خود را برای اقدام جمعی بسیج کنیم. ما باید ابزارهای خود را گسترده کنیم تا شامل دیپلماسی و تحریم و انزوا بشود. باید به قانون بین الملل متوسل شویم و اگر منصفانه و کارآمد و ضروری بود اقدام نظامی چند جانبه بکنیم. در چنین شرایطی ما باید با دیگران کار کنیم چون اقدام جمعی در چنین شرایطی احتمال موفقیت بیشتری دارد و پایداری اثر آن بیشتر خواهد بود.
در آینده نزدیک، تروریسم همچنان مستقیم ترین تهدید برای آمریکا در داخل و خارج این کشور است اما راهبرد تهاجم به هرکشوری که به شبکه های تروریستی پناه می دهد ایده ای ساده لوحانه و غیر قابل ادامه است. من معتقدم که ما باید راهبرد ضد تروریستی خود را تغییر دهیم و به موفقیت ها و کاستی های راهبرد خود در عراق نگاهی عبرت آموز داشته باشیم و باید به صورت کارآمد تر با کشورهایی شراکت و همکاری داشته باشیم که شبکه های تروریستی درآنها حضور دارند.
نیاز به یک راهبرد جدید نشان می دهد که امروز تهدید های اصلی دیگر از یک رهبری متمرکز القاعده ناشی نمی شوند بلکه ناشی از گروههای مختلف و غیر متمرکز وابسته به القاعده و تندروها است. این امر(پراکندگی تهدیدهای ناشی از گروههای وابسته به القاعده) احتمال حمله مشابه یازدهم سپتامبر را کاهش می دهد اما احتمال حمله به پرسنل آمریکایی در خارج را افزایش می دهد.
ما باید یک راهبرد ضد تروریستی داشته باشیم که مطابق با این تهدید پراکنده ی(القاعده) باشد، دسترسی ما به این گروهها را افزایش دهد بدون آنکه توان نظامی ما را از طریق گسترش حضور نظامیان کاهش دهد و در عین حال علیه ما نفرت ایجاد نکند.
ما نیاز به شرکایی داریم که در کنار ما با تروریست ها نبرد کنند. آمریکا به همراه همپیمانان خود ضربه ای شدید به هسته ای القاعده وارد کرد اما حفظ این پیشرفت وابسته به توانایی افغان ها در انجام دادن وظایفشان است. به همین علت است که ما صدها هزار نظامی افغان و پلیس افغانستان را آموزش دادیم.
اویل بهار امسال نیروهای افغان امنیت یک انتخابات را تامین کردند که در آن افغان ها برای نخستین بار در تاریخ خود در انتخاباتی رای دادند که درآن قدرت دست به دست می شود. در پایان امسال یک رئیس جمهور جدید افغانستان در راس قدرت خواهد بود و ماموریت رزمی آمریکا نیز به پایان خواهد رسید.
این یک دستاورد بزرگ در افغانستان بود که به علت نیروهای مسلح آمریکا بدست آمد.
وقتی که ما به سمت ماموریت های آموزشی و مشورتی در افغانستان حرکت می کنیم کاهش حضور ما در این کشور باعث می شود که ما به صورت کارآمد تر به تهدیدهای درحال ظهور در خاورمیانه و شمال آفریقا پاسخ بدهیم. من اوایل امسال از تیم امنیت ملی دولت خود خواستم که طرحی برای تشکیل شبکه ی شراکت و روابط تدوین کند که شامل منطقه جنوب آسیا تا ساحل می شود.
امروز من از کنگره می خواهم که از این صندوق جدید همکاری ضد تروریسم حمایت کند که پنج میلیارد دلار موجودی داشته باشد و به ما اجازه بدهد که اقدام به آموزش، ظرفیت سازی و تسهیل اقدامات برای کشورهای شریکی کنیم که در خطوط مقدم (نبرد با تروریسم) قرار دارند.
این منابع به ما انعطاف پذیری می دهند تا ماموریت های مختلفی را انجام دهیم از جمله اینکه نیروهای امنیتی را در یمن آموزش دهیم که علیه القاعده دست به حمله زدند یا اینکه کمک کنیم تا نیروهای چند ملیتی درسومالی صلح را حفظ کنند.
تمرکزاصلی این صندوق روی بحران جاری در سوریه خواهد بود. نکته مایوس کننده این است که هیچ پاسخ آسانی در این کشور وجود ندارد، هیچ راه حل نظامی وجود ندارد که بتواند درد و رنج مردم را در آینده ی نزدیک رفع کند.
من به عنوان رئیس جمهور تصمیم گرفتم که ما نباید نیروهای نظامی آمریکایی را در بحبوحه این جنگ (داخلی سوریه) قرار دهیم که به صورت فزاینده به یک جنگ فرقه ای تبدیل می شود. من معتقدم که این یک تصمیم درست است.
البته معنی گفته های من این نیست که ما نباید به مردم سوریه در ایستادن در مقابل یک دیکتاتور کمک کنیم. ما درحالیکه به مبارزان حقوق مردم سوریه برای تعیین آینده خود کمک می کنیم اما در عین حال علیه تندروهایی اقدام می کنیم که در این آشوب به دنبال پناهگاه امن برای خود هستند.
پس با منابع بیشتری که من امروز اعلام می کنم ما تلاش های خود برای حمایت از همسایگان سوریه را افزایش می دهیم.
اردن و لبنان و ترکیه و عراق با مشکلات آوارگان و تروریست ها در مرز سوریه روبرو هستند.
من با کنگره کار خواهم کرد تا حمایت از آندسته از مخالفان سوری را بدست آورم که بهترین جایگزین برای تروریست ها و دیکتاتورهای بی رحم هستند. ما همچنان با دوستان و همپیمانان خود در اروپا و دنیای عرب همکاری خواهیم کرد تا به دنبال یک راه حل سیاسی برای این بحران باشیم و اطمینان حاصل کنیم که این کشورها سهم خود برای حمایت از مردم سوریه را می پردازند و آمریکا در این میان تنها نیست.
این شراکت ها که من توصیف کرده ام باعث نخواهند شد که نیاز به اقدام مستقیم برای محافظت از خودمان حذف شوند.
وقتی که ما اطلاعات در اختیار داشته باشیم دست به حملات با پهپادها می زنیم و در محافظت از مردم خود درنگ نمی کنیم. همانطور که گفتم ما وقتی دست به اقدام مستقیم می زنیم باید معیارها و استانداردهایی را که نشان دهنده ارزش های ما هستند رعایت کنیم.
ما از طریق این اقدامات نباید دشمنان بیشتری برای خود ایجاد کنیم.
ما باید درباره مبنای اقدام ضد تروریستی خود و نیز شیوه اجرای آن شفاف تر باشیم و در این زمینه علنی صحبت کنیم چه مربوط به حملات پهپادها باشد و چه مربوط به آموزش همپیمانان باشد.
وقتی که ما نتوانیم درباره تلاش های ضد تروریستی خود به صورت روشن و علنی توضیح بدهیم، شاهد تبلیغات تروریست ها علیه خود خواهیم بود.
سومین جنبه رهبری آمریکا در جهان تلاش این کشور برای تقویت و اجرای نظم بین المللی است. آمریکا پس از جنگ جهانی دوم این خرد را داشت که نهادهای بین المللی از ناتو گرفته تا سازمان ملل متحد، بانک جهانی و صندوق بین المللی را شکل بدهد تا صلح را حفظ کند و از پیشرفت انسانی حمایت کند. این نهادها کامل نیستند اما تقویت کننده نیرو و توان ما بوده اند، نیاز به اقدامات یکجانبه آمریکا را کاهش داده اند و خویشتنداری در میان دیگر کشورها را نیز افزایش داده اند. اکنون همانطور که دنیا تغییر کرده است این معماری نیز باید تغییر کند.
در اوج جنگ سرد رئیس جمهور جان اف کندی درباره ضرورت تکامل تدریجی در نهادهای انسانی صحبت کرده بود. این نهادهای بین المللی باید بتوانند به نیازهای امروز پاسخ بدهند و باید بخش مهمی از رهبری آمریکا باشد. افراد زیادی هستند که اغلب کارآمدی اقدامات چند جانبه را کم اهمیت جلوه می دهند.
از دیدگاه این افراد کار کردن از طریق نهادهای بین المللی همانند سازمان ملل متحد و احترام گذاشتن به قانون بین الملل نشانه ضعف است. به نظر من این افراد اشتباه می کنند من دو نمونه بیان می کنم که چرا این افراد اشتباه می کنند؟
اقدامات اخیر روسیه در اوکراین یادآور روزهایی است که تانک های شوروی وارد اروپای شرقی شده بودند اما اکنون جنگ سرد نیست. توانایی ما برای شکل دادن افکار جهانی کمک کرده است که روسیه بلافاصله منزوی شود. به علت رهبری آمریکا بود که دنیا فورا اقدامات روسیه را محکوم کرد، اروپا و گروه هفت به ما ملحق شدند تا تحریم ها را اعمال کنند، ناتو تعهد ما به همپیمانان اروپای شرقی را اجرا کرد، صندوق بین المللی پول برای ثبات اقتصاد اوکراین کمک می کند، ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا نگاه جهان را به سمت مناطق بی ثبات اوکراین معطوف کردند و این بسیج افکار عمومی و نهادهای بین المللی به عنوان وزنه ی متقابل برای تبلیغات روسیه و نیروهای روسی در مرز اوکراین عمل کرد.
این هفته اوکراینی ها به صورت میلیونی رای دادند، دیروز من با رئیس جمهور آینده ی آنها صحبت کردم ما هنوز نمی دانیم که اوضاع چگونه خواهد شد، چالش های بزرگ در پیش باقی خواهد بود اما ایستادن در کنار همپیمانان بین المللی برای اجرای نظم بین المللی و کار کردن با نهادهای بین المللی باعث شده است که مردم اوکراین این فرصت را داشته باشند که آینده خود را انتخاب کنند بدون آنکه ما حتی یک تیر شلیک کنیم.
با وجود هشدارهای متعدد آمریکا، اسرائیل و دیگران، برنامه ی هسته ای ایران به طور پیوسته در طی سالها پیشرفت کرد اما در آغاز ریاست جمهوری من، ما ائتلافی را تشکیل دادیم که تحریم هایی را روی اقتصاد ایران اعمال کرد درحالیکه دست دیپلماسی را هم به سمت دولت ایران دراز کردیم. اکنون ما این فرصت را داریم که اختلافات خود را به صورت مسالمت آمیز حل کنیم.
تا موفقیت هنوز راه زیادی مانده است و ما همه گزینه ها را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای حفظ می کنیم. برای نخستین بار در طی یک دهه، ما احتمال بسیار واقعی برای دستیابی به توافقی را داریم که کارآمدتر و پایدار تر از آن چیزی باشد که ما می توانستیم از طریق توسل به زور دست یابیم.
در کل این مذاکرات ما تمایل داشته ایم که از طریق کانال های چند جانبه کار کنیم که باعث شده است دنیا در کنار ما باشد.
نکته این است که رهبری آمریکا همین است.
این قدرت آمریکا است. ما در هر دو مورد (اوکراین و ایران) ائتلافی را برای پاسخ دادن به یک چالش خاص تشکیل دادیم.
چهارمین عنصر از رهبری آمریکا در دنیا به کرامت انسانی مربوط می شود. حمایت آمریکا از دمکراسی و حقوق بشر فراتر از ایده آل گرایی است و به موضوع امنیت ملی آمریکا مربوط می شود.
دمکراسی ها دوستان نزدیک یکدیگر هستند و به احتمال بسیار زیاد با یکدیگر جنگ نخواهند کرد.
اقتصادهای مبتنی بر بازارهای آزاد عملکرد بهتری دارند و به بازارهایی برای کالاهای ما تبدیل خواهند شد.
احترام به حقوق بشر پادزهری برای بی ثباتی است. قرن جدید به استبداد پایان نداد. در برخی پایتخت ها در سراسر دنیا متاسفانه از جمله در پایتخت های برخی شرکای آمریکایی، جامعه ی مدنی سرکوب شد، سرطان فساد باعث ثروتمند شدن بسیاری از دولت ها و حامیان آنها شد و مردم را از روستا گرفته تا میادینی که به سمبل تبدیل شدند، عصبانی کرد. وقتی کسی به این روندها نگاه می کند یا وقتی به خشونتها در بخش هایی از دنیای عرب نگاه می کند خیلی آسان است که بدبین شود اما به یاد داشته باشید که به علت تلاش های آمریکا بود، به علت دیپلماسی و کمک خارجی آمریکا و فداکاری های ارتش آمریکا بود که اکنون تعداد بیشتری از افراد تحت حکومت های منتخب زندگی می کنند که این مسئله قابل مقایسه با هیچ زمانی در تاریخ بشریت نیست.
فناوری ها باعث تقویت شدن جامعه ی مدنی به شیوه ای شده است که دیگر هیچ مشت آهنی نمی تواند آن را کنترل کند.
گشایش های جدید باعث شده است که صدها میلیون نفر از فقر خارج شوند. ما اذعان می کنیم که درکشورهایی مثل مصر روابط ما روی منافع امنیتی تکیه دارد که شامل پیمان صلح با اسرائیل و تلاش های مشترک علیه تندروی خشن است.
ما همکاری با دولت جدید را قطع نکرده ایم اما برای اصلاحاتی که مردم مصر مطالبه کردند فشار وارد می کنیم.
رهبری جهانی ایجاب می کند که ما دنیا را آنگونه که هست ببینیم، دنیا را با همه خطرات و بی ثباتی هایش ببینیم. ما باید برای بدتر از این ها آماده باشیم و برای برای هر تدبیر احتیاطی آماده باشیم. اما رهبری آمریکا همچنین از ما می طلبد که به دنیا، آنگونه که باید باشد، نیز بنگریم. دنیایی که آمال و آرزوهای انسان ها واقعا در آن اهمیت دارد و جایی است که امیدها و نه ترس ها بر آن حکومت می کند.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
رییس ستاد مشترک ارتش امریکا می گوید پس از حل موضوع هسته ای، ایران بابت بقیه مشکلاتی که برای امریکا ایجاد کرده بازخواست خواهد شد.
ایران هسته ای- رییس ستاد مشترک ارتش امریکا می گوید پس از حل موضوع هسته ای، ایران بابت بقیه مشکلاتی که برای امریکا ایجاد کرده بازخواست خواهد شد.
وب سایت اطلاع رسانی وزارت دفاع امریکا روز 8 خرداد 1393 (29 مه 2014) [External Link Removed for Guests] که مارتین دمپسی معتقد است ایران باید پس از موضوع هسته ای به دلیل تهدیدهایی که در منطقه ایجاد کرده «بازخواست» شود.
دمپسی این سخنان را در ابوظبی بیان کرده است.
این پایگاه اینترنتی از قول دمپسی نوشته است: «پايان دادن به بلندپروازي هاي هسته اي ايران مشكل آفريني اين كشور براي منطقه را مرتفع نمي كند. آنها نفوذ شريرانه اي را به روش هاي ديگر از جمله با دست نشاندگان و عوامل خود همچون حزب الله لبنان و نيروي قدس سپاه پاسداران اعمال مي كنند. آنها بزرگترين قاچاقچي سلاح در منطقه هستند. آنان در حوزه سايبري به طرز شرارت باري فعال هستند. موارد زيادي اعم از منطقه اي و جهاني وجود دارد كه نگراني ام را بابت ايران برانگيخته است و اين موارد حتي با حل و فصل موضوع هسته اي هم مرتفع نمي شود. اگر رهبران ايران رفتار خود را تغيير ندهند، براي موضوعات ديگري بازخواست خواهند شد».
جالب است که چند روز قبل چاک هاگل وزیر دفاع امریکا هم به چارلی رز مجری برنامه گفت وگوی شبکه تلویزیونی بلومبرگ [External Link Removed for Guests] امریکا قصد دارد پس از برنامه هسته ای به سراغ برنامه موشکی ایران برود.
این نشان دهنده آن است که از دید امریکا این موضوع هسته ای باید فشارها بر ایران را به سمت دیگری سوق داد قطعی است.
دمپسی همچنین گفته است با وجود اینکه راه حل دیپلماتیک را برای حل مسئله هسته ای ایران ارجح می داند، اما معتقد است گزینه نظامی علیه ایران مطرح است.
وی می گوید: «آمريكا هنوز شمار قابل توجهي از نيروهاي نظامي خود را در منطقه حفظ كرده است و در صورت شكست خط مشي ديلماتيك، اين نيروها در دسترس رهبران كشورم هستند. رييس جمهوري آمريكا بارها گفته است كه اجازه توليد سلاح هسته اي را به ايران نمي دهد و اگر ايران از فرصت موجود استفاده كند و به روش ديپلماتيك به همين نتيجه برسد، براي همگان بهتر خواهد بود».
جالب است به یاد بیاوریم که برخی مقام های دولتی در ایران این موضوع را که امریکا پس از حل موضوع هسته ای، فشار به ایران را به سایر حوزه گسترش خواهد داد، نفی کرده اند.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
رییس ستاد مشترک ارتش امریکا می گوید پس از حل موضوع هسته ای، ایران بابت بقیه مشکلاتی که برای امریکا ایجاد کرده بازخواست خواهد شد.
ایران هسته ای- رییس ستاد مشترک ارتش امریکا می گوید پس از حل موضوع هسته ای، ایران بابت بقیه مشکلاتی که برای امریکا ایجاد کرده بازخواست خواهد شد.
وب سایت اطلاع رسانی وزارت دفاع امریکا روز 8 خرداد 1393 (29 مه 2014) [External Link Removed for Guests] که مارتین دمپسی معتقد است ایران باید پس از موضوع هسته ای به دلیل تهدیدهایی که در منطقه ایجاد کرده «بازخواست» شود.
دمپسی این سخنان را در ابوظبی بیان کرده است.
این پایگاه اینترنتی از قول دمپسی نوشته است: «پايان دادن به بلندپروازي هاي هسته اي ايران مشكل آفريني اين كشور براي منطقه را مرتفع نمي كند. آنها نفوذ شريرانه اي را به روش هاي ديگر از جمله با دست نشاندگان و عوامل خود همچون حزب الله لبنان و نيروي قدس سپاه پاسداران اعمال مي كنند. آنها بزرگترين قاچاقچي سلاح در منطقه هستند. آنان در حوزه سايبري به طرز شرارت باري فعال هستند. موارد زيادي اعم از منطقه اي و جهاني وجود دارد كه نگراني ام را بابت ايران برانگيخته است و اين موارد حتي با حل و فصل موضوع هسته اي هم مرتفع نمي شود. اگر رهبران ايران رفتار خود را تغيير ندهند، براي موضوعات ديگري بازخواست خواهند شد».
جالب است که چند روز قبل چاک هاگل وزیر دفاع امریکا هم به چارلی رز مجری برنامه گفت وگوی شبکه تلویزیونی بلومبرگ [External Link Removed for Guests] امریکا قصد دارد پس از برنامه هسته ای به سراغ برنامه موشکی ایران برود.
این نشان دهنده آن است که از دید امریکا این موضوع هسته ای باید فشارها بر ایران را به سمت دیگری سوق داد قطعی است.
دمپسی همچنین گفته است با وجود اینکه راه حل دیپلماتیک را برای حل مسئله هسته ای ایران ارجح می داند، اما معتقد است گزینه نظامی علیه ایران مطرح است.
وی می گوید: «آمريكا هنوز شمار قابل توجهي از نيروهاي نظامي خود را در منطقه حفظ كرده است و در صورت شكست خط مشي ديلماتيك، اين نيروها در دسترس رهبران كشورم هستند. رييس جمهوري آمريكا بارها گفته است كه اجازه توليد سلاح هسته اي را به ايران نمي دهد و اگر ايران از فرصت موجود استفاده كند و به روش ديپلماتيك به همين نتيجه برسد، براي همگان بهتر خواهد بود».
جالب است به یاد بیاوریم که برخی مقام های دولتی در ایران این موضوع را که امریکا پس از حل موضوع هسته ای، فشار به ایران را به سایر حوزه گسترش خواهد داد، نفی کرده اند.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
باید درباره آن دسته از گزارش های رسانه های غربی که تلاش می کند اتهامات جاسوسی یا خرابکارانه در حوزه سایبری به ایران وارد کند محتاط بود.
حامد علوی، ایران هسته ای- کارشناسان در تهران می گویند باید درباره آن دسته از گزارش های رسانه های غربی که تلاش می کند اتهامات جاسوسی یا خرابکارانه در حوزه سایبری به ایران وارد کند محتاط بود.
طی ماه های گذشته منابع غربی مکررا ادعا کرده اند که ایران در حملات سایبری به امریکا یا برخی از کشورهای منطقه ای دست داشته است.
در آخرین نمونه، شرکت «آیسایت پارتنرز» (ISight Partners) که یک شرکت امریکایی فعال در زمینه امنیت سایبری است، ادعا کرده است که ایران به مدت 3 سال از حدود 2000 مقام ارشد امریکایی جاسوسی کرده است.
بنابر ادعای این سایت، هکرهای ایرانی از طریق یک سایت جعلی برای چهره های برجسته نظامی و سیاسی در امریکا صفحاتی جعلی در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توئیتر و لینکداین ایجاد کرده و از طریق این صفحات و یا استفاده از تکنیک های مهندسی اجتماعی از شبکه دوستان این افراد اطلاعات جمع آوری کرده اند.
منابع امریکایی ادعا کرده اند اطلاعات جمع آوری شده عمدتا درباره سیاست های امریکا در مذاکرات هسته ای و همچنین مسائل دفاعی و تسلیحاتی امریکا بوده است.
همچنین ادعا شده است که هکرهای ایرانی از طریق ارسال لینک های آلوده برای مخاطبان این شبکه ها اطلاعات موجود در رایانه های آنها را تخلیه می کرده اند.
پیش از این هم ادعاهای متعددی درباره حملات سایبری از مبدا ایران منتشر شده که هرگز هیچ یک از آنها اثبات نشده است.
یکی از مهم ترین این ادعاها آن بود که ایران به شرکت نفتی آرامکو که اصلی ترین شرکت صادر کننده نفت عربستان سعودی است حمله سایبری کرده و تعداد زیادی از رایانه های آنها را آلوده کرده است.
علاوه بر این، ادعا شده است که ایران در سال گذشته میلادی به تعداد زیادی از بانک های امریکایی حمله اینترنتی کرده است.
این درحالی است که کارشناسان در تهران می گویند هیچ کدام از این ادعاها تا کنون ثابت نشده و اساسا تا آنجا که به حوزه سایبری مربوط است، اثبات کردن چنین ادعاهایی بسا هرگز ممکن نباشد.
همچنین کارشناسان فنی عقیده دارند انجام عملیات های جعلی از سوی طرف هایی مانند رژیم اشغالگر قدس به گونه ای که ایران متهم شود از حیث فنی کاملا ممکن است.
این کارشناسان شیوع این ادعاها را در وهله اول اعترافی به قدرت سایبری ایران می دانند که در سال های گذشته رشد چشمگیری داشته و بنابر گزارش های اطلاعاتی مدیر اطلاعات ملی امریکا به کنگره در کنار چین، روسیه و امریکا به یکی از قدرت های سایبری اصلی جهان تبدیل شده است.
با این وجود، کارشناسان عالی رتبه در تهران می گویند هدف امریکا از انتشار اطلاعات عموما جعلی درباره حملات سایبری ایران به هدف های خارجی این است که فرصتی به نام قدرت سایبری ایران را بدل به تهدید کنند.
یک کارشناس عالی رتبه در این باره به «ایران هسته ای» گفت: «به نظر می رسد برنامه ای برای تبدیل ایران به یک تهدید سایبری وجود دارد مشابه همان روندی که برای تبدیل کردن ایران به یک تهدید هسته ای طی شد».
وی تاکید کرد: «توان سایبری ایران عمدتا تدافعی است چرا که ایران در معرض شدیدترین حملات سایبری قرار داشته است و باید برای دفاع از خود فکری می کرد. توان فعلی در اصل صرف دفاع می شود نه تهاجم و اهداف تهاجمی جدی برای برنامه سایبری ایران تدوین نشده است».
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
باید درباره آن دسته از گزارش های رسانه های غربی که تلاش می کند اتهامات جاسوسی یا خرابکارانه در حوزه سایبری به ایران وارد کند محتاط بود.
حامد علوی، ایران هسته ای- کارشناسان در تهران می گویند باید درباره آن دسته از گزارش های رسانه های غربی که تلاش می کند اتهامات جاسوسی یا خرابکارانه در حوزه سایبری به ایران وارد کند محتاط بود.
طی ماه های گذشته منابع غربی مکررا ادعا کرده اند که ایران در حملات سایبری به امریکا یا برخی از کشورهای منطقه ای دست داشته است.
در آخرین نمونه، شرکت «آیسایت پارتنرز» (ISight Partners) که یک شرکت امریکایی فعال در زمینه امنیت سایبری است، ادعا کرده است که ایران به مدت 3 سال از حدود 2000 مقام ارشد امریکایی جاسوسی کرده است.
بنابر ادعای این سایت، هکرهای ایرانی از طریق یک سایت جعلی برای چهره های برجسته نظامی و سیاسی در امریکا صفحاتی جعلی در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توئیتر و لینکداین ایجاد کرده و از طریق این صفحات و یا استفاده از تکنیک های مهندسی اجتماعی از شبکه دوستان این افراد اطلاعات جمع آوری کرده اند.
منابع امریکایی ادعا کرده اند اطلاعات جمع آوری شده عمدتا درباره سیاست های امریکا در مذاکرات هسته ای و همچنین مسائل دفاعی و تسلیحاتی امریکا بوده است.
همچنین ادعا شده است که هکرهای ایرانی از طریق ارسال لینک های آلوده برای مخاطبان این شبکه ها اطلاعات موجود در رایانه های آنها را تخلیه می کرده اند.
پیش از این هم ادعاهای متعددی درباره حملات سایبری از مبدا ایران منتشر شده که هرگز هیچ یک از آنها اثبات نشده است.
یکی از مهم ترین این ادعاها آن بود که ایران به شرکت نفتی آرامکو که اصلی ترین شرکت صادر کننده نفت عربستان سعودی است حمله سایبری کرده و تعداد زیادی از رایانه های آنها را آلوده کرده است.
علاوه بر این، ادعا شده است که ایران در سال گذشته میلادی به تعداد زیادی از بانک های امریکایی حمله اینترنتی کرده است.
این درحالی است که کارشناسان در تهران می گویند هیچ کدام از این ادعاها تا کنون ثابت نشده و اساسا تا آنجا که به حوزه سایبری مربوط است، اثبات کردن چنین ادعاهایی بسا هرگز ممکن نباشد.
همچنین کارشناسان فنی عقیده دارند انجام عملیات های جعلی از سوی طرف هایی مانند رژیم اشغالگر قدس به گونه ای که ایران متهم شود از حیث فنی کاملا ممکن است.
این کارشناسان شیوع این ادعاها را در وهله اول اعترافی به قدرت سایبری ایران می دانند که در سال های گذشته رشد چشمگیری داشته و بنابر گزارش های اطلاعاتی مدیر اطلاعات ملی امریکا به کنگره در کنار چین، روسیه و امریکا به یکی از قدرت های سایبری اصلی جهان تبدیل شده است.
با این وجود، کارشناسان عالی رتبه در تهران می گویند هدف امریکا از انتشار اطلاعات عموما جعلی درباره حملات سایبری ایران به هدف های خارجی این است که فرصتی به نام قدرت سایبری ایران را بدل به تهدید کنند.
یک کارشناس عالی رتبه در این باره به «ایران هسته ای» گفت: «به نظر می رسد برنامه ای برای تبدیل ایران به یک تهدید سایبری وجود دارد مشابه همان روندی که برای تبدیل کردن ایران به یک تهدید هسته ای طی شد».
وی تاکید کرد: «توان سایبری ایران عمدتا تدافعی است چرا که ایران در معرض شدیدترین حملات سایبری قرار داشته است و باید برای دفاع از خود فکری می کرد. توان فعلی در اصل صرف دفاع می شود نه تهاجم و اهداف تهاجمی جدی برای برنامه سایبری ایران تدوین نشده است».
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
کارشناسان می گویند اینکه گروه 1+5 علاوه بر مواد 20 درصد، روی مواد 5 درصد ایران هم تمرکز کرده نشان دهنده آن است که غرب بیش از هر چیز نگران وجود مواد هسته ای در ایران است
محمد صدری، ایران هسته ای- دیپلمات های غربی می گویند ایران از نیمه دوم ژوئن (اوایل تیر ماه) تبدیل بخشی از ذخیره مواد 5 درصد خود را به اکسید اورانیوم آغاز خواهد کرد.
فردریک دال، خبرنگار خبرگزاری رویترز روز پنج شنبه 8 خرداد 1393 (29 مه 2014) از وین گزارش داده است ایران تاسیسات تبدیل اورانیوم 5 درصد به اکسید را به زودی راه اندازی خواهد کرد و از حیث فنی این امکان را خواهد داشت که تا پایان دوره زمانی توافق ژنو (یعنی 30 تیر/ 20 ژانویه) تمام مواد 5 درصدی را که از تاریخ 20 دی 1392 – زمان آغاز اجرای توافق ژنو- تولید کرده اکسید کند.
یکی از تعهدات ایران در توافق ژنو این بوده است که در پایان مهلت 6 ماهه توافق ژنو ذخیره مواد هسته ای اش فراتر از مقداری که روز اول اجرای توافق بوده، نرود.
این به این معناست که ایران عملا اجازه انباشت مواد هسته ای خود به شکل مواد قابل غنی سازی مجدد (گاز UF6) را ندارد و مواد باید به صورت اکسید انباشت شود.
برخی کارشناسان فنی عقیده دارند به یک معنا خروجی چنین فرآیندی این است که ایران عملا اساسا غنی سازی 5 درصد هم انجام نداده است و این ادعا که ایران در توافق ژنو اجازه غنی سازی 5 درصد پیدا کرده، دقیقا منطبق با واقعیت نیست.
استدلال طرف ایرانی این است که اساسا از ابتدا هدف ایران بوده است که غنی سازی را با هدف تولید سوخت نیروگاه های هسته ای انجام بدهد و بنابراین اکسید کردن مواد 5 درصد تولید شده، با هدف گذاری های فنی ایران منطبق است.
از دید کارشناسان، دو اشکال اساسی به این استدلال وارد است:
1- نخستین اشکال این است که توافق ژنو، تبدیل مواد 5 درصدی را که به تازگی تولید می شود به اکسید، به یک تعهد برای ایران تبدیل کرده است در حالی که پیش از این این اختیار ایران بود که چنین کاری بکند یا نه. درست است که در برنامه ایران هم این وجود داشت که به منظور تولید سوخت نیروگاه ها بخشی از مواد غنی شده خود تا اندازه 5 درصد را اکسید کند ولی اولا این امر شامل تمام مواد تولید شده ایران نمی شد و ثانیا چنانکه تاکید شد این امر به تصمیم گیری خود ایران بستگی داشت و ایران هیچ تعهد بین المللی در این باره نسپرده بود. برخی گزارش ها نشان می دهد که بناست در توافق نهایی هم مجددا این اصل تثبیت شود. نتیجه این است که از این پس ایران دیگر هرگز اجازه ذخیره سازی هیچ مواد تازه تولید شده ای را به شکل گاز نخواهد داشت و ذخیره مواد 5 درصد ایران نه تنها اضافه نمی شود بلکه کاهش هم خواهد یافت.
2- اشکال دوم این است که اگر ایران در آینده و در مسیر تکمیل راکتورهای تحقیقاتی خود به غنی سازی با درصد بالاتر از 5 درصد نیاز داشته باشد، دیگر مواد 5 درصد لازم برای غنی سازی را در اختیار نخواهد داشت. ایران همواره اعلام کرده –و این درست هم هست- که تنها عاملی که تعیین می کند ایران تا چه درصدی غنی سازی کند نیاز کشور است. برای تامین نیاز مفروض کشور به غنی سازی با درصد بالاتر از 5 درصد، ایران به مقادیر مناسبی از اورانیوم 5 درصد نیاز خواهد داشت والا باید کار خود را با مواد خام آغاز کند که این کار سرعت غنی سازی را تا حد زیادی کاهش خواهد داد.
کارشناسان می گویند اینکه گروه 1+5 علاوه بر مواد 20 درصد، روی مواد 5 درصد ایران هم تمرکز کرده نشان دهنده آن است که غرب بیش از هر چیز نگران وجود مواد هسته ای در ایران است ولی تیم مذاکره کننده این امر را جدی نگرفته و مواد هسته ای ایران را تقریبا در ازای هیچ از دست داده است.
گزارش ویژه
[External Link Removed for Guests]
کارشناسان می گویند اینکه گروه 1+5 علاوه بر مواد 20 درصد، روی مواد 5 درصد ایران هم تمرکز کرده نشان دهنده آن است که غرب بیش از هر چیز نگران وجود مواد هسته ای در ایران است
محمد صدری، ایران هسته ای- دیپلمات های غربی می گویند ایران از نیمه دوم ژوئن (اوایل تیر ماه) تبدیل بخشی از ذخیره مواد 5 درصد خود را به اکسید اورانیوم آغاز خواهد کرد.
فردریک دال، خبرنگار خبرگزاری رویترز روز پنج شنبه 8 خرداد 1393 (29 مه 2014) از وین گزارش داده است ایران تاسیسات تبدیل اورانیوم 5 درصد به اکسید را به زودی راه اندازی خواهد کرد و از حیث فنی این امکان را خواهد داشت که تا پایان دوره زمانی توافق ژنو (یعنی 30 تیر/ 20 ژانویه) تمام مواد 5 درصدی را که از تاریخ 20 دی 1392 – زمان آغاز اجرای توافق ژنو- تولید کرده اکسید کند.
یکی از تعهدات ایران در توافق ژنو این بوده است که در پایان مهلت 6 ماهه توافق ژنو ذخیره مواد هسته ای اش فراتر از مقداری که روز اول اجرای توافق بوده، نرود.
این به این معناست که ایران عملا اجازه انباشت مواد هسته ای خود به شکل مواد قابل غنی سازی مجدد (گاز UF6) را ندارد و مواد باید به صورت اکسید انباشت شود.
برخی کارشناسان فنی عقیده دارند به یک معنا خروجی چنین فرآیندی این است که ایران عملا اساسا غنی سازی 5 درصد هم انجام نداده است و این ادعا که ایران در توافق ژنو اجازه غنی سازی 5 درصد پیدا کرده، دقیقا منطبق با واقعیت نیست.
استدلال طرف ایرانی این است که اساسا از ابتدا هدف ایران بوده است که غنی سازی را با هدف تولید سوخت نیروگاه های هسته ای انجام بدهد و بنابراین اکسید کردن مواد 5 درصد تولید شده، با هدف گذاری های فنی ایران منطبق است.
از دید کارشناسان، دو اشکال اساسی به این استدلال وارد است:
1- نخستین اشکال این است که توافق ژنو، تبدیل مواد 5 درصدی را که به تازگی تولید می شود به اکسید، به یک تعهد برای ایران تبدیل کرده است در حالی که پیش از این این اختیار ایران بود که چنین کاری بکند یا نه. درست است که در برنامه ایران هم این وجود داشت که به منظور تولید سوخت نیروگاه ها بخشی از مواد غنی شده خود تا اندازه 5 درصد را اکسید کند ولی اولا این امر شامل تمام مواد تولید شده ایران نمی شد و ثانیا چنانکه تاکید شد این امر به تصمیم گیری خود ایران بستگی داشت و ایران هیچ تعهد بین المللی در این باره نسپرده بود. برخی گزارش ها نشان می دهد که بناست در توافق نهایی هم مجددا این اصل تثبیت شود. نتیجه این است که از این پس ایران دیگر هرگز اجازه ذخیره سازی هیچ مواد تازه تولید شده ای را به شکل گاز نخواهد داشت و ذخیره مواد 5 درصد ایران نه تنها اضافه نمی شود بلکه کاهش هم خواهد یافت.
2- اشکال دوم این است که اگر ایران در آینده و در مسیر تکمیل راکتورهای تحقیقاتی خود به غنی سازی با درصد بالاتر از 5 درصد نیاز داشته باشد، دیگر مواد 5 درصد لازم برای غنی سازی را در اختیار نخواهد داشت. ایران همواره اعلام کرده –و این درست هم هست- که تنها عاملی که تعیین می کند ایران تا چه درصدی غنی سازی کند نیاز کشور است. برای تامین نیاز مفروض کشور به غنی سازی با درصد بالاتر از 5 درصد، ایران به مقادیر مناسبی از اورانیوم 5 درصد نیاز خواهد داشت والا باید کار خود را با مواد خام آغاز کند که این کار سرعت غنی سازی را تا حد زیادی کاهش خواهد داد.
کارشناسان می گویند اینکه گروه 1+5 علاوه بر مواد 20 درصد، روی مواد 5 درصد ایران هم تمرکز کرده نشان دهنده آن است که غرب بیش از هر چیز نگران وجود مواد هسته ای در ایران است ولی تیم مذاکره کننده این امر را جدی نگرفته و مواد هسته ای ایران را تقریبا در ازای هیچ از دست داده است.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران
- پست: 3805
- تاریخ عضویت: شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸, ۳:۲۶ ق.ظ
- محل اقامت: جمهوری اسلامی ایران
- سپاسهای ارسالی: 4180 بار
- سپاسهای دریافتی: 22794 بار
- تماس:
Re: اخبار پیرامون پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران
[External Link Removed for Guests]
ارزیابی راهبردی
[External Link Removed for Guests]
آقای روحانی و تیمش اگر خواهان یک روابط خارجی موفق هستند باید محدودیت های قدرت امریکا را درک کنند و درباره توان امریکا دچار سوء تفاهم نباشند. سخنرانی وست پوینت شروع خوبی است.
مهدی محمدی، وطن امروز- سخنرانی باراک اوباما در وست پوینت نیویورک ظاهرا ربط چندانی به ایران نداشت. آنچه اوباما در این سخنرانی درباره ایران و مذاکرات هسته ای گفت هم –جز در یک مورد- نکته جدیدی در برنداشت. اما فضای کلی حاکم بر این سخنرانی و پیام اصلی که اوباما می خواست منتقل کند، اتفاقا بیش از هر بازیگر دیگری در محیط بین المللی به ایران ارتباط دارد. هدف اصلی از این سخنرانی دقیقا بر خلاف آنچه اوباما گفت نه بیان ابعاد قدرت امریکا یا چگونگی ابرقدرت ماندن امریکا در دنیای جدید، بلکه بیان «محدودیت های قدرت امریکا» و پاسخ دادن به این سوال بود که چرا امریکا دیگر نمی تواند یک ابرقدرت به معنای سنتی کلمه باشد.
مهم ترین پیام های راهبردی این سخنرانی که می تواند در خط مشی گذاری امنیت ملی ایران –و به تبع آن در راهبرد مذاکراتی اش- عمیقا موثر باشد، نکات زیر است:
1- قبل از هر چیز اوباما سعی کرد این نکته را روشن کند که منشا اصلی آنچه به طور سنتی قدرت جهانی امریکا نامیده می شود اقتصاد این کشور بوده نه نیروی نظامی آن و اگر هم نظامی ها توان جولان در جهان را داشته اند، علت، وجود اقتصادی بوده که خرج این جولاندهی را می داده است. نتیجه ای که اوباما از این سخن گرفت این نبود که هنوز هم پولی هست پس نظامی گری می تواند ادامه پیدا کند، بلکه برعکس به زبانی مملو از اشارت فهماند که امریکا دیگر پولی برای برای نگاه کردن به همه مسائل به عنوان یک میخ ندارد و ترجیح می دهد برای مدتی چکشش را غلاف کند. این سخن، در واقع حاوی پیام جدیدی نیست. ماه ها وبلکه سال هاست که دولت امریکا در مقام عمل همین مسئله را بیان کرده است. آنچه روز چهارشنبه در وست پوینت اتفاق افتاد فقط رسمیت دادن به این چیزی بود که تا کنون «به زبان عمل» بیان شده است. به یاد بیاورید که وقتی دولت امریکا تصمیم گرفت بدون استفاده از نیروی زمینی و صرفا با تکیه بر توان هوایی به معارضه لیبی در مقابل قذافی کمک کند، رابرت گیتس به کنگره رفت و به صراحت گفت این ایرادی ندارد که کنگره خواهان جنگ های بیشتر باشد فقط یک زحمت کوچک لازم است و آن هم اینکه خرج این جنگ ها را بدهد. معنای این امر اولویت اقتصاد بر نظامی گری نیست بلکه شکست اقتصاد توسط نظامی گری است. زمانی جنگ کمک کار اقتصاد امریکا بود. سربازان امریکایی در بیرون می جنگیدند تا سرمایه دارها –به قول خودشان- در داخل امریکا رفاه ایجاد کنند. حالا سخن جامعه امریکایی این است که ظاهرا جنگ دیگر آن تجازت سودآور پیشین نیست و هزینه هایش بر منافعش غلبه کرده است. جنگ اکنون دیگر نه فقط برای امریکا رفاه تولید نمی کند بلکه اصرار بر آن به معنای بلعیدن آن اندک منابعی است که باید صرف بهداشت، ایجاد اشتغال، فقر زدایی و نوسازی زیرساخت های جهان سومیزه شده امریکا بشود. اوباما در وست پوینت به صراحت اعتراف کرد جنگ دیگر منطق اقتصادی خود را از دست داده است. پیام واضح چنین اعلام شکستی برای ایران این است که به راه انداختن یک جنگ بزرگ با هدف اشغال سرزمینی که به عنوان یک پدیده به شدت هزینه بر، دیگر برای جامعه و دولت امریکا یک گزینه نیست. نوسازی ساختار ارتش امریکا هم در سال های گذشته نشان می دهد که ارتش به سمت کوچکتر شدن و تلفیق عملیات های نظامی با عملیات های اطلاعاتی پیش رفته و به شدت از ورود به درگیری های بزرگ پرهیز دارد. نمونه سوریه این مسئله را کاملا روشن کرد. تا وقتی امریکایی ها تصور می کردند که همه چیز به یک حمله از راه دور ختم خواهد شد، در آغاز حمله مصمم بودند ولی وقتی برخی پیام ها آنها را متقاعد کرد که «شام خط قرمز است» و ابعاد جنگ در سوریه بسیار فراتر از برآوردهای آنها خواهد رفت بی سر و صدا گزینه جنگ را کنار گذاشتند و به دست کاری کردن زرادخانه سلاح های شیمایی سوریه بسنده کردند. در خلاصه ترین بیان ممکن پیام اصلی سخنرانی اوباما برای کشوری مانند ایران این بود: «تهدیدها را خیلی جدی نگیرید. گزینه نظامی روی میز نیست».
2- در گام دوم اوباما سعی کرد مشخصات یک جهان جدید را توصیف کند که ادعای ابرقدرتی امریکا را به معنای سنتی کلمه بی معنا کرده است. رییس جمهور ظاهرا گفت که «مسئله پیشتاز بودن یا نبودن نیست، بلکه چگونه پیشتاز بودن است» ولی وقتی وارد جزئیات شد در واقع این پیام را منتقل کرد که دوران پیشتازی امریکا به سر آمده است. دنیای جدیدی که اوباما از آن حرف زد، دارای ویژگی های زیر است:
الف- در این دنیای جدید قدرت به همان میزان که در دست دولت هاست، و بلکه بیشتر از آن، در دست افراد و گروه های غیر دولتی است.
ب- در این دنیای جدید دولت های قوی ظهور کرده اند و می خواهند در جهان نقش بیشتری داشته باشندو امریکا دیگر در موقعیتی نیست که به همگان امر و نهی کند
ج- در این دنیای جدید فضای مجازی به اندازه فضای حقیقی اهمیت دارد.
د- دنیای جدید مملو از منازعات فرقه ای و ... است که امریکا نه درکی دقیق از آنها دارد و نه می تواند ادعا کند که راه حل و فصل آنها را یافته است.
این یک توصیف ضعیف و خلاصه از مشخصات فضای جهانی در قرن بیست و یکم است که صورت کامل تر و دقیق تر آن در جاهایی دیگر از جمله دز برخی از اسناد دولتی امریکا بیان شده است. باز هم آنچه مهم است این است که از لفاظی های اوباما فراتر برویم و ببینیم پیام اصلی او برای مخاطبی مانند ایران چیست. وقتی اوباما جهان را به گونه ای تصویر می کند که نتیجه آن قدرتمند نشان دادن معارضان امریکا در صحنه جهانی است در واقع یک حرف بیشتر نمی خواهد بزند و آن هم این است که امریکا به کار گیری قدرت نظامی را محدود کرده چرا که باور دارد پیروزی نظامی بر حریفانی مصمم، قدرتمند و مجهز دیگر به سادگی گذشته نیست و بالاتر از این، دورانی آغاز شده و کشورهایی ظهور کرده اند که می توانند ورود به هر نوع درگیری نظامی را برای امریکا بدل به یک شکست فاحش و آبروریزی تاریخی کنند. این پیامی بی نهایت مهم است. اوباما می خواهد بگوید نمی جنگیم چون ممکن است شکست بخوریم و تحقیر شویم و ملتمسانه از دست راستی ها می خواهد این موضوع را بفهمند که اگر می خواهند همچنان تصویر امریکا به عنوان یک ابرقدرت حفظ وشد راهش این است که دیگر تا اطلاع ثانوی وارد هیچ جنگی نشوند.
3- مسئله سوم مشخصات راهبرد جدیدی است که امریکا با شناخت این محدودیت ها و ناتوانی ها برای پیش برد منافع و اهدافش در پیش گرفته است. بحث تفصیلی در این باره بسیار پیچیده است و در این نوشته مقدور نخواهد بود. به طور بسیار خلاصه این استراتژی عمدتا مبتنی بر تکیه بر عملیات های اطلاعاتی، کنترل از راه دور، اجتناب از مداخله مستقیم، دادن نقش بیشتر به بازیگران محلی، مشارکت دادن نهادهای بین المللی، چند جانبه گرایی تاکتیکی و استراتژیک، گذاشتن بار پروژه های براندازانه بر دوش مخالفان داخلی، تکیه بیشتر بر ابزار تحریم های اقتصادی و صرف انرژی مضاعف در حوزه دیپلماسی عمومی است. باید پذیرفت معنی این استراتژی جدید این است که امریکا پیچیده تر شده است ولی معنای مهم تر آن این است که امریکا ضعیف شده است. بی گمان اگر امریکایی ها می توانستند –و در این باره تفاوتی میان بوش و اوباما وجود ندارد- مسائلشان را از طریق فشار مستقیم نظامی حل کنند هرگز زحمت درگیر شدن در چنین فرآیندهای پیچیده ای را به خود نمی دادند. امریکا با در پیش گرفتن این راهبرد جدید اعتراف می کند که می خواهد با قدرت کمتری همان اهداف پیشین را تعقیب کند پس ضرورت دارد سختی های بیشتری را تحمل کند، کمتر دشمن بتراشد و متواضع تر باشد.
اینها فقط برخی پیام های سخنرانی اوباما در وست پوینت است. سرجمع، این سخنرانی را باید به منزله یک اعتراف رسمی به کاهش عمیق و شدید در قدرت ملی امریکا در نظر گرفت که نتیجه طبیعی آن آغاز دورانی از محافظه کاری در رفتار بین المللی امریکاست. این محافظه کاری همانقدر که یک فرصت است می تواند تهدید هم باشد چرا که امریکایی ها در سودای بازیابی قدرت پیشین، کینه توز تر خواهند شد و به طراحی توطئه های خطرناک تر متمایل می شوند؛ ولی هیچ کدام از اینها حقیقت را عوض نمی کند: حقیقت این است که امریکا اعتراف می کند دوران افولش آغاز شده است.
دولت آقای روحانی در ایران بی نهایت نیازمند یک دوره امریکا شناسی جدید است. آقای روحانی و تیمش اگر خواهان یک روابط خارجی موفق هستند باید محدودیت های قدرت امریکا را درک کنند و درباره توان امریکا دچار سوء تفاهم نباشند. سخنرانی وست پوینت شروع خوبی است.
ارزیابی راهبردی
[External Link Removed for Guests]
آقای روحانی و تیمش اگر خواهان یک روابط خارجی موفق هستند باید محدودیت های قدرت امریکا را درک کنند و درباره توان امریکا دچار سوء تفاهم نباشند. سخنرانی وست پوینت شروع خوبی است.
مهدی محمدی، وطن امروز- سخنرانی باراک اوباما در وست پوینت نیویورک ظاهرا ربط چندانی به ایران نداشت. آنچه اوباما در این سخنرانی درباره ایران و مذاکرات هسته ای گفت هم –جز در یک مورد- نکته جدیدی در برنداشت. اما فضای کلی حاکم بر این سخنرانی و پیام اصلی که اوباما می خواست منتقل کند، اتفاقا بیش از هر بازیگر دیگری در محیط بین المللی به ایران ارتباط دارد. هدف اصلی از این سخنرانی دقیقا بر خلاف آنچه اوباما گفت نه بیان ابعاد قدرت امریکا یا چگونگی ابرقدرت ماندن امریکا در دنیای جدید، بلکه بیان «محدودیت های قدرت امریکا» و پاسخ دادن به این سوال بود که چرا امریکا دیگر نمی تواند یک ابرقدرت به معنای سنتی کلمه باشد.
مهم ترین پیام های راهبردی این سخنرانی که می تواند در خط مشی گذاری امنیت ملی ایران –و به تبع آن در راهبرد مذاکراتی اش- عمیقا موثر باشد، نکات زیر است:
1- قبل از هر چیز اوباما سعی کرد این نکته را روشن کند که منشا اصلی آنچه به طور سنتی قدرت جهانی امریکا نامیده می شود اقتصاد این کشور بوده نه نیروی نظامی آن و اگر هم نظامی ها توان جولان در جهان را داشته اند، علت، وجود اقتصادی بوده که خرج این جولاندهی را می داده است. نتیجه ای که اوباما از این سخن گرفت این نبود که هنوز هم پولی هست پس نظامی گری می تواند ادامه پیدا کند، بلکه برعکس به زبانی مملو از اشارت فهماند که امریکا دیگر پولی برای برای نگاه کردن به همه مسائل به عنوان یک میخ ندارد و ترجیح می دهد برای مدتی چکشش را غلاف کند. این سخن، در واقع حاوی پیام جدیدی نیست. ماه ها وبلکه سال هاست که دولت امریکا در مقام عمل همین مسئله را بیان کرده است. آنچه روز چهارشنبه در وست پوینت اتفاق افتاد فقط رسمیت دادن به این چیزی بود که تا کنون «به زبان عمل» بیان شده است. به یاد بیاورید که وقتی دولت امریکا تصمیم گرفت بدون استفاده از نیروی زمینی و صرفا با تکیه بر توان هوایی به معارضه لیبی در مقابل قذافی کمک کند، رابرت گیتس به کنگره رفت و به صراحت گفت این ایرادی ندارد که کنگره خواهان جنگ های بیشتر باشد فقط یک زحمت کوچک لازم است و آن هم اینکه خرج این جنگ ها را بدهد. معنای این امر اولویت اقتصاد بر نظامی گری نیست بلکه شکست اقتصاد توسط نظامی گری است. زمانی جنگ کمک کار اقتصاد امریکا بود. سربازان امریکایی در بیرون می جنگیدند تا سرمایه دارها –به قول خودشان- در داخل امریکا رفاه ایجاد کنند. حالا سخن جامعه امریکایی این است که ظاهرا جنگ دیگر آن تجازت سودآور پیشین نیست و هزینه هایش بر منافعش غلبه کرده است. جنگ اکنون دیگر نه فقط برای امریکا رفاه تولید نمی کند بلکه اصرار بر آن به معنای بلعیدن آن اندک منابعی است که باید صرف بهداشت، ایجاد اشتغال، فقر زدایی و نوسازی زیرساخت های جهان سومیزه شده امریکا بشود. اوباما در وست پوینت به صراحت اعتراف کرد جنگ دیگر منطق اقتصادی خود را از دست داده است. پیام واضح چنین اعلام شکستی برای ایران این است که به راه انداختن یک جنگ بزرگ با هدف اشغال سرزمینی که به عنوان یک پدیده به شدت هزینه بر، دیگر برای جامعه و دولت امریکا یک گزینه نیست. نوسازی ساختار ارتش امریکا هم در سال های گذشته نشان می دهد که ارتش به سمت کوچکتر شدن و تلفیق عملیات های نظامی با عملیات های اطلاعاتی پیش رفته و به شدت از ورود به درگیری های بزرگ پرهیز دارد. نمونه سوریه این مسئله را کاملا روشن کرد. تا وقتی امریکایی ها تصور می کردند که همه چیز به یک حمله از راه دور ختم خواهد شد، در آغاز حمله مصمم بودند ولی وقتی برخی پیام ها آنها را متقاعد کرد که «شام خط قرمز است» و ابعاد جنگ در سوریه بسیار فراتر از برآوردهای آنها خواهد رفت بی سر و صدا گزینه جنگ را کنار گذاشتند و به دست کاری کردن زرادخانه سلاح های شیمایی سوریه بسنده کردند. در خلاصه ترین بیان ممکن پیام اصلی سخنرانی اوباما برای کشوری مانند ایران این بود: «تهدیدها را خیلی جدی نگیرید. گزینه نظامی روی میز نیست».
2- در گام دوم اوباما سعی کرد مشخصات یک جهان جدید را توصیف کند که ادعای ابرقدرتی امریکا را به معنای سنتی کلمه بی معنا کرده است. رییس جمهور ظاهرا گفت که «مسئله پیشتاز بودن یا نبودن نیست، بلکه چگونه پیشتاز بودن است» ولی وقتی وارد جزئیات شد در واقع این پیام را منتقل کرد که دوران پیشتازی امریکا به سر آمده است. دنیای جدیدی که اوباما از آن حرف زد، دارای ویژگی های زیر است:
الف- در این دنیای جدید قدرت به همان میزان که در دست دولت هاست، و بلکه بیشتر از آن، در دست افراد و گروه های غیر دولتی است.
ب- در این دنیای جدید دولت های قوی ظهور کرده اند و می خواهند در جهان نقش بیشتری داشته باشندو امریکا دیگر در موقعیتی نیست که به همگان امر و نهی کند
ج- در این دنیای جدید فضای مجازی به اندازه فضای حقیقی اهمیت دارد.
د- دنیای جدید مملو از منازعات فرقه ای و ... است که امریکا نه درکی دقیق از آنها دارد و نه می تواند ادعا کند که راه حل و فصل آنها را یافته است.
این یک توصیف ضعیف و خلاصه از مشخصات فضای جهانی در قرن بیست و یکم است که صورت کامل تر و دقیق تر آن در جاهایی دیگر از جمله دز برخی از اسناد دولتی امریکا بیان شده است. باز هم آنچه مهم است این است که از لفاظی های اوباما فراتر برویم و ببینیم پیام اصلی او برای مخاطبی مانند ایران چیست. وقتی اوباما جهان را به گونه ای تصویر می کند که نتیجه آن قدرتمند نشان دادن معارضان امریکا در صحنه جهانی است در واقع یک حرف بیشتر نمی خواهد بزند و آن هم این است که امریکا به کار گیری قدرت نظامی را محدود کرده چرا که باور دارد پیروزی نظامی بر حریفانی مصمم، قدرتمند و مجهز دیگر به سادگی گذشته نیست و بالاتر از این، دورانی آغاز شده و کشورهایی ظهور کرده اند که می توانند ورود به هر نوع درگیری نظامی را برای امریکا بدل به یک شکست فاحش و آبروریزی تاریخی کنند. این پیامی بی نهایت مهم است. اوباما می خواهد بگوید نمی جنگیم چون ممکن است شکست بخوریم و تحقیر شویم و ملتمسانه از دست راستی ها می خواهد این موضوع را بفهمند که اگر می خواهند همچنان تصویر امریکا به عنوان یک ابرقدرت حفظ وشد راهش این است که دیگر تا اطلاع ثانوی وارد هیچ جنگی نشوند.
3- مسئله سوم مشخصات راهبرد جدیدی است که امریکا با شناخت این محدودیت ها و ناتوانی ها برای پیش برد منافع و اهدافش در پیش گرفته است. بحث تفصیلی در این باره بسیار پیچیده است و در این نوشته مقدور نخواهد بود. به طور بسیار خلاصه این استراتژی عمدتا مبتنی بر تکیه بر عملیات های اطلاعاتی، کنترل از راه دور، اجتناب از مداخله مستقیم، دادن نقش بیشتر به بازیگران محلی، مشارکت دادن نهادهای بین المللی، چند جانبه گرایی تاکتیکی و استراتژیک، گذاشتن بار پروژه های براندازانه بر دوش مخالفان داخلی، تکیه بیشتر بر ابزار تحریم های اقتصادی و صرف انرژی مضاعف در حوزه دیپلماسی عمومی است. باید پذیرفت معنی این استراتژی جدید این است که امریکا پیچیده تر شده است ولی معنای مهم تر آن این است که امریکا ضعیف شده است. بی گمان اگر امریکایی ها می توانستند –و در این باره تفاوتی میان بوش و اوباما وجود ندارد- مسائلشان را از طریق فشار مستقیم نظامی حل کنند هرگز زحمت درگیر شدن در چنین فرآیندهای پیچیده ای را به خود نمی دادند. امریکا با در پیش گرفتن این راهبرد جدید اعتراف می کند که می خواهد با قدرت کمتری همان اهداف پیشین را تعقیب کند پس ضرورت دارد سختی های بیشتری را تحمل کند، کمتر دشمن بتراشد و متواضع تر باشد.
اینها فقط برخی پیام های سخنرانی اوباما در وست پوینت است. سرجمع، این سخنرانی را باید به منزله یک اعتراف رسمی به کاهش عمیق و شدید در قدرت ملی امریکا در نظر گرفت که نتیجه طبیعی آن آغاز دورانی از محافظه کاری در رفتار بین المللی امریکاست. این محافظه کاری همانقدر که یک فرصت است می تواند تهدید هم باشد چرا که امریکایی ها در سودای بازیابی قدرت پیشین، کینه توز تر خواهند شد و به طراحی توطئه های خطرناک تر متمایل می شوند؛ ولی هیچ کدام از اینها حقیقت را عوض نمی کند: حقیقت این است که امریکا اعتراف می کند دوران افولش آغاز شده است.
دولت آقای روحانی در ایران بی نهایت نیازمند یک دوره امریکا شناسی جدید است. آقای روحانی و تیمش اگر خواهان یک روابط خارجی موفق هستند باید محدودیت های قدرت امریکا را درک کنند و درباره توان امریکا دچار سوء تفاهم نباشند. سخنرانی وست پوینت شروع خوبی است.
پرونده فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران تسلیحات ضد زره ایران
ناوچه های موشک انداز "کلاس کمان / سینا" پهپادهای ایرانی
ناوشکن های "کلاس موج" بالگردهای خانواده شاهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ناوشکن عملیاتی-آموزشی "کلاس لقمان"
ناو خارک
رادارهای ایرانی؛ سربازان همیشه بیدار آسمان
موشك پدافند هوايي "صياد 2"
توان پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران
موشک های بالستیک و شبه بالستیک ساخت جمهوری اسلامی ایران