»»» مناسبتهاي مذهبي «««
مدیران انجمن: MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت
- پست: 29
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۵ آذر ۱۳۸۵, ۳:۰۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1 بار
- سپاسهای دریافتی: 2 بار
دو دختر يزدگرد پادشاه ايران در فتح ایران زمان خليفه دوم به اسارت گرفته شدند.
نام يکي شهربانو و نام ديگر شاه زنان بود.
لشکر خليفه با اين اسيران بد رفتاري کرده و آنها را به مدينه آوردند. مولا علي ع اين رفتار آنها را نکوهش کرد.
و شهربانو را به تزويج حضرت سيد الشهداء ع و شاه زنان را به تزويج محمدابن ابوبکر که تربيبت شده خودش بود درآورد.
شهربانو مادر امام سجاد ع است.
نوه شاه زنان، ام فروه ميباشد که همسر امام باقر و مادر امام صادق عليهما السلام است.
نام يکي شهربانو و نام ديگر شاه زنان بود.
لشکر خليفه با اين اسيران بد رفتاري کرده و آنها را به مدينه آوردند. مولا علي ع اين رفتار آنها را نکوهش کرد.
و شهربانو را به تزويج حضرت سيد الشهداء ع و شاه زنان را به تزويج محمدابن ابوبکر که تربيبت شده خودش بود درآورد.
شهربانو مادر امام سجاد ع است.
نوه شاه زنان، ام فروه ميباشد که همسر امام باقر و مادر امام صادق عليهما السلام است.
-
- پست: 3324
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 941 بار
- سپاسهای دریافتی: 1474 بار
- تماس:
امروز : 11 شعبان ؛
در چنین روزی ...
[font=Times New Roman] « ولادت حضرت علـی اکبــر (ع) »
در سال 33 هـ ، شبیه ترین مردم به خاتم الانبیاء (ص) حضرت علی اکبر (ع) به دنیا آمدند .
نام آن حضرت « علی » ، پدرشان حضرت سید الشهداء (ع) و مادرشان لیلی بنت مرة ثقفی است . (1)
کنیۀ آن حضرت طبق فرمایش حضرت صادق (ع) «ابالحسن» است . (2)
بر اساس روایت بزنطی می توان فهمید که آن حضرت ازدواج کرده بودند . (3) در زیارت وارده از امام صادق (ع) هم می خوانیم :
« صلَّی اللهُ علیکَ و علَی عترَتک و علَی أهل بَیتک و آبائک و أبنائک و أمّهاتک الأخیار الّذین أذهبَ اللهُ عنهمُ الرّجسَ و طَهَّرهم تطهیراً »
که هم دلالت بر داشتن همسر و هم بر فرزندان آن حضرت دارد . (4)
همچنین در واقعۀ کربلا ، نزدیک 27 سال از عمر مبارک آن حضرت (ع) گذشته بود . (5)
و هنگام جدا شدن و وداع با پدر ، حضرت سید الشهداء (ع) فرمودند که : « همانا شبیه ترین مردم از نظر خلقت ، و خلق و خوی ، و گفتار و منطق
نسبت به رسول خدا (ص) ، به میدان مبارزه با دشمن می رود . »
و این جوان که شبیه ترین مردم به رسول خدا (ص) بود ، الگویی بی نظیر برای یک جوان مسلمان در بهره گیری و اسوه پذیری از پیامبر خدا (ص) در رفتار و گفتار و اندیشه می باشند .
------------- پی نوشت ----------------
1- علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 15-16 به نقل از انیس الشیعة
2- کامل الزیارات : ص 240 .
3- علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 19
4-علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 20
5-علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 16
در چنین روزی ...





در سال 33 هـ ، شبیه ترین مردم به خاتم الانبیاء (ص) حضرت علی اکبر (ع) به دنیا آمدند .
نام آن حضرت « علی » ، پدرشان حضرت سید الشهداء (ع) و مادرشان لیلی بنت مرة ثقفی است . (1)
کنیۀ آن حضرت طبق فرمایش حضرت صادق (ع) «ابالحسن» است . (2)
بر اساس روایت بزنطی می توان فهمید که آن حضرت ازدواج کرده بودند . (3) در زیارت وارده از امام صادق (ع) هم می خوانیم :
« صلَّی اللهُ علیکَ و علَی عترَتک و علَی أهل بَیتک و آبائک و أبنائک و أمّهاتک الأخیار الّذین أذهبَ اللهُ عنهمُ الرّجسَ و طَهَّرهم تطهیراً »
که هم دلالت بر داشتن همسر و هم بر فرزندان آن حضرت دارد . (4)
همچنین در واقعۀ کربلا ، نزدیک 27 سال از عمر مبارک آن حضرت (ع) گذشته بود . (5)
و هنگام جدا شدن و وداع با پدر ، حضرت سید الشهداء (ع) فرمودند که : « همانا شبیه ترین مردم از نظر خلقت ، و خلق و خوی ، و گفتار و منطق
نسبت به رسول خدا (ص) ، به میدان مبارزه با دشمن می رود . »
و این جوان که شبیه ترین مردم به رسول خدا (ص) بود ، الگویی بی نظیر برای یک جوان مسلمان در بهره گیری و اسوه پذیری از پیامبر خدا (ص) در رفتار و گفتار و اندیشه می باشند .
------------- پی نوشت ----------------
1- علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 15-16 به نقل از انیس الشیعة
2- کامل الزیارات : ص 240 .
3- علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 19
4-علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 20
5-علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 16
-
- پست: 3324
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 941 بار
- سپاسهای دریافتی: 1474 بار
- تماس:
»» میلاد با سعادت فخر هستی ، منجی عالم بشریت ، یوسف زهرا حضرت بقیةالله الاعظم (ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) بر تمام شیعیان تهنیت باد ««
[flash width=400 height=450][External Link Removed for Guests][/flash]
معرفي آخرين منجي جهان از ديدگاه شيعيان
نام :
م ح م د .
كنیه :
ابوالقاسم، مهدی، حجت، موعود، قائم، منتظر، صاحب الزمان، خلف الصالح، بقیه الله، ولی عصر، حجه الله، حجه بن الحسن.
نام پدر :
امام یازدهم امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ
نام مادر :
نرگس نواده قیصر روم و از نسل حضرت داود و شمعون وصی حضرت عیسی ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ
زمان تولد :
255 هجری قمری.
مكان تولد :
سامرا
محل ظهور :
شهر مکه، مسجد الحرام، بین رکن و مقام.
روز ظهور :
جمعه.
زمان ظهور :
همچون قیامت، هیچکس غیر از خدا نمی داند.
مکان اولین سخنرانی پس از ظهور :
پشت به خانه کعبه بین رکن و مقام.
تعداد پیوستگان در مرحله اول :
313 نفر از نقاط مختلف جهان.
تعداد پیوستگان در مرحله دوم :
10000 نفر.
مقصد نخستین سفر :
مدینه.
آنها که زودتر از سایرین به آن حضرت ایمان می آورند :
مسیحیان زیرا حضرت عیسی ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ همراه آن حضرت خواهند بود و پشت سر آن حضرت نماز می گزارند.
کیفیت سلام به آن حضرت :
"السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه".
نشانه های حتمی ظهور :
1. خروج سفیانی : مردی از تبار ابوسفیان در شهر شام با پرچم سیاه رنگ قیام خواهد نمود و بر دو پرچم دیگر پیروز خواهد شد.اما سپاه او پيش از رسيدن به مهدي و مبارزه با سپاه او نابود خواهند شد.
2. صیحه آسمانی : ندایی غیر بشری، ظهور حضرت مهدی را در جهان اعلام می دارد، به گونه ای که هر کس در هر کجای عالم آن را به زبان خود خواهد شنید.
پیامبر اكرم ـ صلی علیه و آله ـ می فرمایند :
"ثم یغیب عنهم امامهم ماشاءالله. و یكون له غیبتان، احداهما اطول من الاخری، الحذر الحذر اذا فقد الخامس من ولد السابع من ولدی."
"سپس امامشان غائب می شود و تا مدتی كه خدا بخواهد از دیدگانشان پنهان می شود و برای او دو غیبت خواهد بود كه یكی از آنها طولانی تر از دیگری است.
هنگامیكه پنجمی از نسل هفتمین فرزندم از دیده ها ناپدید شد، هوشیار باشید، آگاه باشید."
غیبت صغری :
اولین غیبت حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ كه از سال 260 تا 329 هجری قمری به طول انجامید.
درمدت این 69 سال حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ با اشخاص خاص و شناخته شده ای با مردم در ارتباط بودند.
نایبان خاص :
به كساني كه در طول غیبت صغری واسطه مستقیم بین حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ و شیعیان بودند، نایبان خاص گفته می شود. مشهورترین آنها چهار نفرند :
1- ابوعمرو عثمان بن سعید عمروی
امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ در مورد عمروی می فرمایند :
"العمروی ثقتی، فما ادی الیك عنی فعنی یؤدی، و ما قال لك فعنی یقول، فاسمع له و اطع فانه الثقه الماُمون."
"عمروی مورد وثوق و اعتماد من است. آنچه از من نقل كند، بی تردید از من شنیده است.
آنچه بگوید، از زبان من می گوید. از او بشنو و از وی اطاعت كن، كه او امین و مورد وثوق من است ."
2- محمدبن عثمان عمروی
امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ كتباً محمد بن عثمان را تاُیید نموده و فرموده است :
"العمروی و ابنه ثقان. فما ادیا فعنی یؤدیان، و ما قالا فعنی یقولان. فاسمع لهما و اطعهما فانهما الثقتان الماُمونان."
"عمری و پسرش (محمد بن عثمان) هر دو مورد اعتماد و وثوق من هستند، هر چه بگویند از من گفته اند، و هر چه روایت كنند، از من روایت كرده اند. سخنشان را بشنو و فرمانشان را اطاعت كن كه هر دو امین و مورد وثوق هستند."
3- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی
4- ابوالحسن علی بن محمد سیمری
غیبت كبری :
دومین غیبت حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ كه از سال 329 تا به حال ادامه دارد.
غيبت و پنهاني او به معناي وجود نداشتن او نيست . او غايب است يعني از ديده ها پنهان است.
مردم او را نمي شناسند در حالي كه در ميان آنان زندگي مي كند و در شهرهاي آنان در رفت و آمد است.
كسي او را به عنوان آخرين حجت خدا در زمين نمي شناسد. و اين معناي غايب بودن و پنهان بودن اوست.
===================
مطالب بیشتر پیرامون حضرت :
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
اطلاعات دیگر نیز در بخش صاحب الزمان (عج) در دسترس است.
**التماس دعا**
« اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته و محبین »
[flash width=400 height=450][External Link Removed for Guests][/flash]
معرفي آخرين منجي جهان از ديدگاه شيعيان
نام :
م ح م د .
كنیه :
ابوالقاسم، مهدی، حجت، موعود، قائم، منتظر، صاحب الزمان، خلف الصالح، بقیه الله، ولی عصر، حجه الله، حجه بن الحسن.
نام پدر :
امام یازدهم امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ
نام مادر :
نرگس نواده قیصر روم و از نسل حضرت داود و شمعون وصی حضرت عیسی ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ
زمان تولد :
255 هجری قمری.
مكان تولد :
سامرا
محل ظهور :
شهر مکه، مسجد الحرام، بین رکن و مقام.
روز ظهور :
جمعه.
زمان ظهور :
همچون قیامت، هیچکس غیر از خدا نمی داند.
مکان اولین سخنرانی پس از ظهور :
پشت به خانه کعبه بین رکن و مقام.
تعداد پیوستگان در مرحله اول :
313 نفر از نقاط مختلف جهان.
تعداد پیوستگان در مرحله دوم :
10000 نفر.
مقصد نخستین سفر :
مدینه.
آنها که زودتر از سایرین به آن حضرت ایمان می آورند :
مسیحیان زیرا حضرت عیسی ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ همراه آن حضرت خواهند بود و پشت سر آن حضرت نماز می گزارند.
کیفیت سلام به آن حضرت :
"السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه".
نشانه های حتمی ظهور :
1. خروج سفیانی : مردی از تبار ابوسفیان در شهر شام با پرچم سیاه رنگ قیام خواهد نمود و بر دو پرچم دیگر پیروز خواهد شد.اما سپاه او پيش از رسيدن به مهدي و مبارزه با سپاه او نابود خواهند شد.
2. صیحه آسمانی : ندایی غیر بشری، ظهور حضرت مهدی را در جهان اعلام می دارد، به گونه ای که هر کس در هر کجای عالم آن را به زبان خود خواهد شنید.
پیامبر اكرم ـ صلی علیه و آله ـ می فرمایند :
"ثم یغیب عنهم امامهم ماشاءالله. و یكون له غیبتان، احداهما اطول من الاخری، الحذر الحذر اذا فقد الخامس من ولد السابع من ولدی."
"سپس امامشان غائب می شود و تا مدتی كه خدا بخواهد از دیدگانشان پنهان می شود و برای او دو غیبت خواهد بود كه یكی از آنها طولانی تر از دیگری است.
هنگامیكه پنجمی از نسل هفتمین فرزندم از دیده ها ناپدید شد، هوشیار باشید، آگاه باشید."
غیبت صغری :
اولین غیبت حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ كه از سال 260 تا 329 هجری قمری به طول انجامید.
درمدت این 69 سال حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ با اشخاص خاص و شناخته شده ای با مردم در ارتباط بودند.
نایبان خاص :
به كساني كه در طول غیبت صغری واسطه مستقیم بین حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ و شیعیان بودند، نایبان خاص گفته می شود. مشهورترین آنها چهار نفرند :
1- ابوعمرو عثمان بن سعید عمروی
امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ در مورد عمروی می فرمایند :
"العمروی ثقتی، فما ادی الیك عنی فعنی یؤدی، و ما قال لك فعنی یقول، فاسمع له و اطع فانه الثقه الماُمون."
"عمروی مورد وثوق و اعتماد من است. آنچه از من نقل كند، بی تردید از من شنیده است.
آنچه بگوید، از زبان من می گوید. از او بشنو و از وی اطاعت كن، كه او امین و مورد وثوق من است ."
2- محمدبن عثمان عمروی
امام حسن عسكری ـ علیه السلام ـ كتباً محمد بن عثمان را تاُیید نموده و فرموده است :
"العمروی و ابنه ثقان. فما ادیا فعنی یؤدیان، و ما قالا فعنی یقولان. فاسمع لهما و اطعهما فانهما الثقتان الماُمونان."
"عمری و پسرش (محمد بن عثمان) هر دو مورد اعتماد و وثوق من هستند، هر چه بگویند از من گفته اند، و هر چه روایت كنند، از من روایت كرده اند. سخنشان را بشنو و فرمانشان را اطاعت كن كه هر دو امین و مورد وثوق هستند."
3- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی
4- ابوالحسن علی بن محمد سیمری
غیبت كبری :
دومین غیبت حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ كه از سال 329 تا به حال ادامه دارد.
غيبت و پنهاني او به معناي وجود نداشتن او نيست . او غايب است يعني از ديده ها پنهان است.
مردم او را نمي شناسند در حالي كه در ميان آنان زندگي مي كند و در شهرهاي آنان در رفت و آمد است.
كسي او را به عنوان آخرين حجت خدا در زمين نمي شناسد. و اين معناي غايب بودن و پنهان بودن اوست.
===================
مطالب بیشتر پیرامون حضرت :
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
اطلاعات دیگر نیز در بخش صاحب الزمان (عج) در دسترس است.
**التماس دعا**
« اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته و محبین »
-
- پست: 3324
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 941 بار
- سپاسهای دریافتی: 1474 بار
- تماس:
19رمضان ؛
در چنین روزی ...
[font=Times New Roman]ضربت خوردن امیرالمؤمنین (ع)
در 19 ماه رمضان سال 40 هـ . در نماز صبح در مسجد کوفه با شمشیری مسموم به دست ناپاک ابن ملجم منافق بر فرق مبارک
امیرالمؤمنین (ع) ضربت وارد شد .
در 13ماه رمضان سال 40 هـ . حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع) بعد از فارق شدن از جنگ نهروان از شهادت
خود خبر دادند . (1) در آن روز حضرت بر فراز منبر بعد از بیان کلماتی دُرّبار در حقایق اسلام ، در آخر بیانات شریف خود ، به فرزندشان امام
حسن مجتبی (ع) فرمودند : تا امروز چند روز از ماه مبارک می گذرد ؟ امام مجتبی فرمودند : 13 روز گذشته است . از امام حسین (ع)
پرسیدند : چند روز باقی مانده است ؟ امام حسین (ع) فرمودند : 17 روز باقی مانده است . در این هنگام امیرالمؤمنین (ع) دست به محاسن
مبارک گرفتند و فرمودند : نزدیک است این موی من به خون سرم خضاب شود .
در شب 16 ماه رمضان سال 40 هـ. امیرالمؤمنین (ع) در خواب پیامبر (ص) رادیدند و آن حضرت (ص) به نزدیک شدن ملاقاتشان در بهشت به
امیرالمؤمنین (ع) بشارت دادند و امیرالمؤمنین (ع) به دخترشان ام کلثوم (س) خبر دادند . (2)
در شب نوزدهم امیرالمؤمنین (ع) روزه را در منزل ام کلثوم (س) افطار نمودند . (3)
در شب 19 رمضان سال 40 هـ . وردان و شبیب که با ابن ملجم در شهادت امیرالمؤمنین (ع) همراه بودند ، در حین درگیری کشته شدند . (4)
در سال چهلم هجری گروهی از خوارج در مکه جمع شدند و بر کشتگان نهروان گریستند . سه نفر از آنـان با هم پیمان بستند که در یک شب
امیرالمؤمنین (ع) و عمروعاص و معاویه را بکشند .
ابن ملجم کشتن امیرالمؤمنین (ع) را به عهده گرفت و وارد کوفه شد و با کمک قطام بن اخضر که ابن ملجم قصد ازدواج با او را داشت ، و با
همدستی شبیب بن بجره و وردان بن مجاله تصمیم خود را عملی کرد .
در صبح روز نوزدهم بعد از اذان صبح ، امیرالمؤمنین (ع) وارد مسجد شدند و صدای نازنین ایشان به « یا ایها الناس ، الصلاة » بلند شد .
سپس آن حضرت مشغول نماز شدند . هنگامی که در رکعت اول سر از سجده برداشتند بلافاصله ابن ملجم لعنة الله حمله کرد و شمشیر او
فرق مبارک آن حضرت (ع) را شکافت و محاسن شریفش به خون فرق مبارکش خضاب شد و صدای مبارکش بلند شد :
« بسم الله و بالله و علی ملّة رَسوُل الله ، فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ . »
صدای جبرئیل بلند شد :
« تَهَدَّمت وَ اللهِ اَرکانُ الهُدی وَ انطَمَسَت اَعلامُ التُّقی وَ انفَصَمَت العُروَةُ الوُثقی ،
قُتِلَ اِبنُ عَمِّ المُصطَفی ، قُتِلَ الوَصیُّ المُجتَبی ، قُتِلَ عَلیٌ المُرتَضی ، قَتَلَهُ اَشقَی الاَشقیاء .»
--------------------- پی نوشت ---------------------
1- الوقایع والحوادث : ج 1 ، ص 139 . مستدرک سفینة البحار : ج 5 ، ص 213 .
2- ارشاد : ج 2 ، ص 15 . الوقایع والحوادث : ج 1 ، ص 190 .
3- الوقایع والحوادث : ج 1 ، ص 242 .
4- نفائح العلام : ص 41 .
توسط:
راوی - مرکز انجمنهای اعتقادی
در چنین روزی ...
[font=Times New Roman]ضربت خوردن امیرالمؤمنین (ع)
در 19 ماه رمضان سال 40 هـ . در نماز صبح در مسجد کوفه با شمشیری مسموم به دست ناپاک ابن ملجم منافق بر فرق مبارک
امیرالمؤمنین (ع) ضربت وارد شد .
در 13ماه رمضان سال 40 هـ . حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع) بعد از فارق شدن از جنگ نهروان از شهادت
خود خبر دادند . (1) در آن روز حضرت بر فراز منبر بعد از بیان کلماتی دُرّبار در حقایق اسلام ، در آخر بیانات شریف خود ، به فرزندشان امام
حسن مجتبی (ع) فرمودند : تا امروز چند روز از ماه مبارک می گذرد ؟ امام مجتبی فرمودند : 13 روز گذشته است . از امام حسین (ع)
پرسیدند : چند روز باقی مانده است ؟ امام حسین (ع) فرمودند : 17 روز باقی مانده است . در این هنگام امیرالمؤمنین (ع) دست به محاسن
مبارک گرفتند و فرمودند : نزدیک است این موی من به خون سرم خضاب شود .
در شب 16 ماه رمضان سال 40 هـ. امیرالمؤمنین (ع) در خواب پیامبر (ص) رادیدند و آن حضرت (ص) به نزدیک شدن ملاقاتشان در بهشت به
امیرالمؤمنین (ع) بشارت دادند و امیرالمؤمنین (ع) به دخترشان ام کلثوم (س) خبر دادند . (2)
در شب نوزدهم امیرالمؤمنین (ع) روزه را در منزل ام کلثوم (س) افطار نمودند . (3)
در شب 19 رمضان سال 40 هـ . وردان و شبیب که با ابن ملجم در شهادت امیرالمؤمنین (ع) همراه بودند ، در حین درگیری کشته شدند . (4)
در سال چهلم هجری گروهی از خوارج در مکه جمع شدند و بر کشتگان نهروان گریستند . سه نفر از آنـان با هم پیمان بستند که در یک شب
امیرالمؤمنین (ع) و عمروعاص و معاویه را بکشند .
ابن ملجم کشتن امیرالمؤمنین (ع) را به عهده گرفت و وارد کوفه شد و با کمک قطام بن اخضر که ابن ملجم قصد ازدواج با او را داشت ، و با
همدستی شبیب بن بجره و وردان بن مجاله تصمیم خود را عملی کرد .
در صبح روز نوزدهم بعد از اذان صبح ، امیرالمؤمنین (ع) وارد مسجد شدند و صدای نازنین ایشان به « یا ایها الناس ، الصلاة » بلند شد .
سپس آن حضرت مشغول نماز شدند . هنگامی که در رکعت اول سر از سجده برداشتند بلافاصله ابن ملجم لعنة الله حمله کرد و شمشیر او
فرق مبارک آن حضرت (ع) را شکافت و محاسن شریفش به خون فرق مبارکش خضاب شد و صدای مبارکش بلند شد :
« بسم الله و بالله و علی ملّة رَسوُل الله ، فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ . »
صدای جبرئیل بلند شد :
« تَهَدَّمت وَ اللهِ اَرکانُ الهُدی وَ انطَمَسَت اَعلامُ التُّقی وَ انفَصَمَت العُروَةُ الوُثقی ،
قُتِلَ اِبنُ عَمِّ المُصطَفی ، قُتِلَ الوَصیُّ المُجتَبی ، قُتِلَ عَلیٌ المُرتَضی ، قَتَلَهُ اَشقَی الاَشقیاء .»
--------------------- پی نوشت ---------------------
1- الوقایع والحوادث : ج 1 ، ص 139 . مستدرک سفینة البحار : ج 5 ، ص 213 .
2- ارشاد : ج 2 ، ص 15 . الوقایع والحوادث : ج 1 ، ص 190 .
3- الوقایع والحوادث : ج 1 ، ص 242 .
4- نفائح العلام : ص 41 .
توسط:
راوی - مرکز انجمنهای اعتقادی
-
- پست: 2646
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶, ۷:۴۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 22547 بار
- سپاسهای دریافتی: 14742 بار
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند
-
- پست: 3324
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴, ۲:۱۵ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 941 بار
- سپاسهای دریافتی: 1474 بار
- تماس:
... بسم الله الرحمن الرحیم ...
::: خطبه امام حسن مجتبي (ع) پس از شهادت پـدر ...
عموم راويان حديث و مورخين نوشتهاند شبى كه امير المؤمنين(ع)به شهادت رسيد و حسنين(ع)جنازه پدر را دفن كردند، فرداى آن شب امام مجتبى(ع)
به مسجد رفت و براى مردم سخنرانى كرد، و طبق روايت امالى صدوق سخنرانى آن حضرت اين گونه بود كه پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
«ايها الناس فى هذه الليلة نزل القرآن، و فى هذه الليلة، رفع عيسى بن مريم، و فى هذه الليلة قتل يوشع بن نون، و فى هذه الليلة
مات ابى امير المؤمنين(ع)، و الله لا يسبق ابى احد كان قبله من الاوصياء الى الجنة، و لا من يكون بعده، و ان كان رسول الله(ص) ليبعثه
فى السرية فيقاتل جبرئيل عن يمينه و ميكائيل عن يساره و ما ترك صفراء و لا بيضاء الا سبعماة درهم فضلت من عطائه كان يجمعها
ليشترى بها خادما لاهله» (1)
اى مردم در اين شب قرآن نازل شد، و در اين شب عيسى بن مريم را به آسمان بردند، و در اين شب يوشع بن نون كشته شد، و در اين شب پدرم امير المؤمنين(ع)
از اين جهان رحلت كرد، به خدا سوگند هيچ يك از اوصيا بر پدرم در رفتن به بهشت پيشى نجسته، و نه هر كس كه پس از اوست، و اين گونه بود كه رسول خدا(ص)
او را در هر ماموريت جنگى كه مىفرستاد جبرئيل در سمت راست او و ميكائيل در سمت چپ او مىجنگيدند و هيچ درهم و دينارى پس از خود به جاى نگذارد
جز هفتصد درهم كه از سهم او زياد و اضافه آمده بود و آن را جمع كرده بود تا خادمى براى خانواده خود خريدارى كند.
و شيخ مفيد در ارشاد سخنرانى آن حضرت را اين گونه نقل كرده: «و روى ابو محنف لوط بن يحيى، قال: حدثنى اشعثبن سوار، عن ابى اسحق السبيعى و غيره،
قالوا: خطب الحسن بن على(ع)في صبيحة الليلة التى قبض فيها امير المؤمنين(ع)فحمد الله و اثنى عليه و صلى على رسول الله(ص) ثم قال:
لقد قبض فى هذه الليلة رجل لم يسبقه الاولون بعمل و لا يدركه الآخرون بعمل لقد كان يجاهد من رسول الله فيقيه بنفسه،
و كان رسول الله(ص) يوجهه برايته فيكنفه جبرئيل عن يمينه و ميكائيل عن شماله، و لا يرجع حتى يفتح الله على يديه. و لقد توفى(ع)
فى الليلة التى عرج فيها بعيسى بن مريم، و فيها قبض يوشع بن نون وصى موسى(ع)و ما خلف صفراء و لا بيضاء الا سبعماة درهم،
فضلت عن عطائه اراد ان يبتاع بها خادما لاهله.
ثم خنقته العبرة فبكى و بكى الناس معه.
ثم قال:
« انا ابن البشير انا ابن النذير، انا ابن الداعى الى الله باذنه، انا ابن السراج المنير، انا من اهل بيت اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا،
انا من اهل بيت فرض الله مودتهم فى كتابه فقال تعالى: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى، و من يقترف حسنة نزد له فيها حسنا»
[align=left](2)
« فالحسنة مودتنا اهل البيت ! » (3)
ابو محنف(به سندش)از ابى اسحق سبيعى و ديگران روايت كرده كه گفتند: امام حسن(ع) در بامداد آن شبى كه امير المؤمنين(ع)در آن شب از دنيا رفت
خطبه خواند، و حمد و ثناى خداى را به جاى آورد و بر رسول خدا(ص)درود فرستاد، آنگاه فرمود:
به حقيقت در اين شب مردى از دنيا رفت كه پيشينيان در كردار از او پيشى نجستند، و آيندگان نيز در كردار به او نرسند، همانا با رسولخدا(ص)جهاد كرد
و با جان خويش از آن حضرت دفاع نمود، و رسول خدا(ص)او را با پرچم خود(به جنگها)فرستاد و(جبرئيل و ميكائيل)او را در ميان مىگرفتند، جبرئيل از سمت راستش،
و ميكائيل از سمت چپ او، و باز نمىگشت تا به دست تواناى او خداوند(جنگ را)فتح كند. و در شبى از دنيا رفت كه عيسى بن مريم در آن شب به آسمان بالا رفت،
و يوشع بن نون وصى حضرت موسى(ع)در آن شب از دنيا رفت، و هيچ درهم و دينارى از خود به جاى نگذاشته جز هفتصد درهم كه آن هم از بهرهاش
(كه از بيت المال داشت)زياد آمده، و مىخواستبا آن پول براى خانواده خود خادمى خريدارى كند،
(اين سخن را فرمود)سپس گريه گلويش را گرفت و گريست، مردم نيز با آن حضرت گريه كردند،
آنگاه فرمود:
منم فرزند بشير(مژده دهنده به بهشت، يعنى رسول خدا(ص)كه از نامهاى آسمانى او بشير است) منم فرزند نذير(ترساننده از جهنم)
منم فرزند آن كس كه به اذن پروردگار مردم را به سوى او مىخواند، منم پسر چراغ تابناك(هدايت)، من از خاندانى هستم كه خداى تعالى
پليدى را از ايشان دور كرده و به خوبى پاكيزهشان فرموده، من از آن خاندانى هستم كه خداوند دوستى ايشان را در كتاب خويش(قرآن)
فرض و واجب دانسته و فرموده است:
«بگو نمی خواهم از شما بر آن مزدى، جز دوستى در خويشاوندانم و آنكه فراهم كند نيكى را بيفزاييمش در آن نكويى را»
پس نيكى در اين آيه دوستى ما خاندان است.
و نظير همين دو سخنرانى با مختصر اختلافى در بسيارى از كتابهاى اهل سنت نيز نقل شده كه هر كه خواهد مىتواند در ملحقات احقاق الحق بخواند. (4)
------------------------------------------------------------------
پىنوشتها:
1.امالى صدوق، ص 192.
2.سوره شورى، آيه 22.
3.ارشاد مفيد، ج 2، (مترجم)، ص 4، و نظير اين روايت از امالى شيخ و تفسير فرات و غيره نيز نقل شده(بحار الانوار، ج 43، ص 361).
4.ملحقات احقاق الحق، ج 11، صص 93-182. [align=left]
كتاب: زندگانى امام حسن مجتبى عليه السلام، ص. 192
مؤلف: سيد هاشم رسولى محلاتى
تهیه توسط :
محمد علی - مرکز انجمنهای اعتقادی
::: خطبه امام حسن مجتبي (ع) پس از شهادت پـدر ...
عموم راويان حديث و مورخين نوشتهاند شبى كه امير المؤمنين(ع)به شهادت رسيد و حسنين(ع)جنازه پدر را دفن كردند، فرداى آن شب امام مجتبى(ع)
به مسجد رفت و براى مردم سخنرانى كرد، و طبق روايت امالى صدوق سخنرانى آن حضرت اين گونه بود كه پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
«ايها الناس فى هذه الليلة نزل القرآن، و فى هذه الليلة، رفع عيسى بن مريم، و فى هذه الليلة قتل يوشع بن نون، و فى هذه الليلة
مات ابى امير المؤمنين(ع)، و الله لا يسبق ابى احد كان قبله من الاوصياء الى الجنة، و لا من يكون بعده، و ان كان رسول الله(ص) ليبعثه
فى السرية فيقاتل جبرئيل عن يمينه و ميكائيل عن يساره و ما ترك صفراء و لا بيضاء الا سبعماة درهم فضلت من عطائه كان يجمعها
ليشترى بها خادما لاهله» (1)
اى مردم در اين شب قرآن نازل شد، و در اين شب عيسى بن مريم را به آسمان بردند، و در اين شب يوشع بن نون كشته شد، و در اين شب پدرم امير المؤمنين(ع)
از اين جهان رحلت كرد، به خدا سوگند هيچ يك از اوصيا بر پدرم در رفتن به بهشت پيشى نجسته، و نه هر كس كه پس از اوست، و اين گونه بود كه رسول خدا(ص)
او را در هر ماموريت جنگى كه مىفرستاد جبرئيل در سمت راست او و ميكائيل در سمت چپ او مىجنگيدند و هيچ درهم و دينارى پس از خود به جاى نگذارد
جز هفتصد درهم كه از سهم او زياد و اضافه آمده بود و آن را جمع كرده بود تا خادمى براى خانواده خود خريدارى كند.
و شيخ مفيد در ارشاد سخنرانى آن حضرت را اين گونه نقل كرده: «و روى ابو محنف لوط بن يحيى، قال: حدثنى اشعثبن سوار، عن ابى اسحق السبيعى و غيره،
قالوا: خطب الحسن بن على(ع)في صبيحة الليلة التى قبض فيها امير المؤمنين(ع)فحمد الله و اثنى عليه و صلى على رسول الله(ص) ثم قال:
لقد قبض فى هذه الليلة رجل لم يسبقه الاولون بعمل و لا يدركه الآخرون بعمل لقد كان يجاهد من رسول الله فيقيه بنفسه،
و كان رسول الله(ص) يوجهه برايته فيكنفه جبرئيل عن يمينه و ميكائيل عن شماله، و لا يرجع حتى يفتح الله على يديه. و لقد توفى(ع)
فى الليلة التى عرج فيها بعيسى بن مريم، و فيها قبض يوشع بن نون وصى موسى(ع)و ما خلف صفراء و لا بيضاء الا سبعماة درهم،
فضلت عن عطائه اراد ان يبتاع بها خادما لاهله.
ثم خنقته العبرة فبكى و بكى الناس معه.
ثم قال:
« انا ابن البشير انا ابن النذير، انا ابن الداعى الى الله باذنه، انا ابن السراج المنير، انا من اهل بيت اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا،
انا من اهل بيت فرض الله مودتهم فى كتابه فقال تعالى: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى، و من يقترف حسنة نزد له فيها حسنا»
[align=left](2)
« فالحسنة مودتنا اهل البيت ! » (3)
ابو محنف(به سندش)از ابى اسحق سبيعى و ديگران روايت كرده كه گفتند: امام حسن(ع) در بامداد آن شبى كه امير المؤمنين(ع)در آن شب از دنيا رفت
خطبه خواند، و حمد و ثناى خداى را به جاى آورد و بر رسول خدا(ص)درود فرستاد، آنگاه فرمود:
به حقيقت در اين شب مردى از دنيا رفت كه پيشينيان در كردار از او پيشى نجستند، و آيندگان نيز در كردار به او نرسند، همانا با رسولخدا(ص)جهاد كرد
و با جان خويش از آن حضرت دفاع نمود، و رسول خدا(ص)او را با پرچم خود(به جنگها)فرستاد و(جبرئيل و ميكائيل)او را در ميان مىگرفتند، جبرئيل از سمت راستش،
و ميكائيل از سمت چپ او، و باز نمىگشت تا به دست تواناى او خداوند(جنگ را)فتح كند. و در شبى از دنيا رفت كه عيسى بن مريم در آن شب به آسمان بالا رفت،
و يوشع بن نون وصى حضرت موسى(ع)در آن شب از دنيا رفت، و هيچ درهم و دينارى از خود به جاى نگذاشته جز هفتصد درهم كه آن هم از بهرهاش
(كه از بيت المال داشت)زياد آمده، و مىخواستبا آن پول براى خانواده خود خادمى خريدارى كند،
(اين سخن را فرمود)سپس گريه گلويش را گرفت و گريست، مردم نيز با آن حضرت گريه كردند،
آنگاه فرمود:
منم فرزند بشير(مژده دهنده به بهشت، يعنى رسول خدا(ص)كه از نامهاى آسمانى او بشير است) منم فرزند نذير(ترساننده از جهنم)
منم فرزند آن كس كه به اذن پروردگار مردم را به سوى او مىخواند، منم پسر چراغ تابناك(هدايت)، من از خاندانى هستم كه خداى تعالى
پليدى را از ايشان دور كرده و به خوبى پاكيزهشان فرموده، من از آن خاندانى هستم كه خداوند دوستى ايشان را در كتاب خويش(قرآن)
فرض و واجب دانسته و فرموده است:
«بگو نمی خواهم از شما بر آن مزدى، جز دوستى در خويشاوندانم و آنكه فراهم كند نيكى را بيفزاييمش در آن نكويى را»
پس نيكى در اين آيه دوستى ما خاندان است.
و نظير همين دو سخنرانى با مختصر اختلافى در بسيارى از كتابهاى اهل سنت نيز نقل شده كه هر كه خواهد مىتواند در ملحقات احقاق الحق بخواند. (4)
------------------------------------------------------------------
پىنوشتها:
1.امالى صدوق، ص 192.
2.سوره شورى، آيه 22.
3.ارشاد مفيد، ج 2، (مترجم)، ص 4، و نظير اين روايت از امالى شيخ و تفسير فرات و غيره نيز نقل شده(بحار الانوار، ج 43، ص 361).
4.ملحقات احقاق الحق، ج 11، صص 93-182. [align=left]
كتاب: زندگانى امام حسن مجتبى عليه السلام، ص. 192
مؤلف: سيد هاشم رسولى محلاتى
تهیه توسط :
محمد علی - مرکز انجمنهای اعتقادی