مروري بر تاريخ آموزش و پرورش

در اين بخش مي‌توانيد در مورد تمامي مسائل مرتبط با آموزش و يادگيري به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, شوراي نظارت

ارسال پست
Major I
Major I
پست: 5234
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵, ۲:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1747 بار
سپاس‌های دریافتی: 4179 بار
تماس:

مروري بر تاريخ آموزش و پرورش

پست توسط ganjineh »

آموزش و پرورش فرايند يادگرفتن دانش و مهارت و ياد دادن آن است. اين فرايند از پيدايش انسان بر زمين آغاز شده، آرام آرام كامل‌تر شده و امروزه يكي از پايه هاي اساسي پيشرفت جامعه‌ها شده است. ايرانيان در فرايند پيشرفت آموزش و پرورش، نقش شايسته‌اي داشته‌اند به طوري كه شكوفايي تمدن اسلامي تا حدود زيادي وامدار تلاش آموزشگران ايراني است.

نخستين آموزگاران

در دوران پيش از تاريخ، كودكان آداب و رسوم را با پيروي از بزرگ‌ترها فرا مي‌گرفتند و چون همراه آنان به كار مشغول بودند، مهارت‌هايي مانند شكار كردن و كاشتن گياهان را مي‌آموختند. در تمدن‌هاي باستاني، كاهنان و روحانيان آموزش هاي مخصوصي مي‌ديدند و به آموزش ديگران مشغول مي‌شدند. آنان علاوه بر خواندن و نوشتن و مراسم ديني از پزشكي و اخترشناسي نيز آگاه بودند. يونانيان باستان نخستين كساني بودند كه يك نظام آموزش و پرورش رسمي بنيان نهادند، اما فقط پسران خانواده هاي ثروتمند مي‌توانستند از آن بهره‌مند شوند. يكي از درس‌هاي مهم آنان، هنر سخن‌وري براي سياست‌مداران جوان بود.

آموزش در ايران باستان

در دوران هخامنشي، آموزش رسمي ويژه‌ي روحانيان زرتشتي(موبدان)، شاهزادگان و دولت‌مردان بود. اما چون در آيين زرتشت آموزش و پرورش به مانند زندگي مهم شمرده شده بود، مردم ايران به پيروي از گفتار حكيمانه‌ي زرتشت، يعني پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك، اخلاق و مهارت‌هاي سودمند را به فرزندان خود آموزش مي‌دادند. در آن زمان آتشكده‌ها جايگاه رسمي آموزش بودند و موبدان علاوه بر درس‌ها مذهبي، پزشكي، رياضي و اخترشناسي نيز درس مي‌دادند.

نخستين دانشگاه

در دوره‌‌ي ساساني فرهنگ و تمدن ايراني به شرق و غرب گسترش يافت. اما هنوز هم آموزش به گروهي خاص محدود مي‌شد. در اين دوران مهم‌ترين مركز علمي و آموزشي دوران باستان، دانشگاه گندي شاپور، در شهر گندي شاپور به وجود آمد. اين شهر را شاپور ساساني بنيان نهاد و تا حدود قرن چهارم پس از اسلام آباد بود. در دانشگاه گندي شاپور داشمندان ايراني در كنار دانشمندان هندي، يوناني و رومي به فعاليت علمي و بحث و گفت و گو مشغول بودند. وقتي مدرسه‌ي آتن در سال 529 ميلادي بسته شد، بسياري از دانشمندان يوناني به گندي شاپور مهاجرت كردند. در زمان خسرو انوشيروان بيمارستاني در اين شهر ساخته شد و آموزش طب ايراني، يوناني و هندي رونق گرفت.

اسلام و آموزش همگاني

پس از پيروزي عرب‌ها بر سپاه ساساني، حكومت ساساني برچيده شد و آموزش و پرورش رسمي از انحصار طبقه‌ي ثروتمندان بيرون آمد و دوره‌ي جديدي آغاز شد. در آن دوره، آموزش اسلامي به جاي آموزش آيين زرتشت مورد توجه قرار گرفت و آموزش قرآن و زبان عربي و اصول و فروع دين نو در مسجد رواج يافت. آرام آرام خط و زبان عربي جاي خط و زبان پهلوي را گرفت و ترجمه‌ي كتاب‌هاي پهلوي كه حاوي دانش توليد شده و جمع آوري شده از تمدن‌هاي گوناگون در گندي‌شاپور بود، به عربي ترجمه شد. مسلمانان علاوه بر مسجد به ساختن مدرسه پرداختند. نمونه‌ي اين مدرسه‌ها كه پس از قرن سوم هجري ساخته شد، در نيشابور، بلخ، هرات و بخارا تا قرن‌ها بعد داير بوده‌اند. تحصيل در آن مدرسه ها رايگان بود و به فراگيران كمك هزينه‌اي نيز پرداخت مي‌شد.

بنيان‌گذاري شهر خدا

در سال 141 هجري قمري، در زمان منصور خليفه‌ي دوم عباسي و به راهنمايي خالدبن برمك ايراني، نقشه‌ي بغداد را مهندسان ايراني طراحي كردند و آن را نزديك يكي از آبادي‌هاي قديم ايران به نام بغداد، به معناي شهر خدا، ساختند. برمكيان آيين كشورداري را همراه خود به بغداد بردند و پايه‌هاي تمدن اسلامي را بنيان نهادند. در سال 148 هجري قمري، منصور به بيماري سختي مبتلا شد كه پزشكان نتوانستند او را درمان كنند. از اين رو، جرجيس پسر بختيشوع، مدير بيمارستان گنديشاپور، براي درمان او به بغداد دعوت شد. اين پزشك ايراني پس از درمان منصور، چهار سال در بغداد بمان و پزشكي ايراني را در بغداد آموزش داد. او پس از بازگشت به ايران، عيس‌بن‌ شهلافا را جانشين خود كرد و به اين ترتيب، پزشكي ايراني به دنياي اسلام راه يافت.

خانه‌ي دانش

بغداد در زمان هارون الرشيد به اوج شكوفايي خود رسيد. هارون علاوه بر دعوت از دانشمندان، به گردآوري و ترجمه‌ي كتاب‌هاي خطي از زبان يوناني، سرياني و پهلوي به عربي فرمان داد. پس از هارون، پسرش مامون، بيت‌الحكمه(خانه‌ي دانش) بغداد را بنيان نهاد و به ساختن رصدخانه فرمان داد. اين كارها باعث جذب دانشمندان از جا‌جاي جهان به سوي بغداد و رونق گرفتن آموزش و پژوهش شد. نتيجه‌ي اين فعاليت ها شكوفايي فعاليت هاي علمي و آموزشي در قرن سوم و چهارم هجري شد كه از آن با عنوان عصر طلايي اسلام ياد مي‌شود.

دوره‌ي آموزشي نظاميه

خواجه نظام المُلك وزير معروف و با تدبير سلجوقيان بود كه به ساختن و مجهز كزدن مدرسه‌هايي فرمان داد كه به نظاميه شهرت يافتند. نظاميه‌ها كه در بغداد، نيشابور، اصفهان، بلخ، مرو و آمل ساخته شده بودند، به صورت شبانه‌روزي اداره مي‌شدند و هزينه‌ي آن‌ها را حكومت پرداخت مي‌كرد. اين نظاميه‌ها برنامه‌ي آموزشي منسجمي داشتند كه زير نظر خواجه تنظيم شده بود و تا 150 سال با كم‌ترين تغيير پي‌گيري مي‌شد. از نقص‌هاي اين مدرسه‌ها اين بود كه كم‌كم بحث و گفت و گوي آزاد در آن‌ها كم‌رنگ شد و بيش‌تر بر فراگيري فقه شافعي، صرف و نحو، ادبيات عرب و قرآن و حديث تاكيد شد.

فراز و فرود

با حمله‌ي مغول‌ها به ايران بسياري از شهرهاي آباد ايران، از جمله شهر بخارا، به معناي مجمع دانشمندان، ويران شد. بسياري از دانشمندان و صنعت‌گران كشته شدند، از كشور فرار كردند يا به اجبار به مغولستان برده شدند. مدرسه‌ها و كتاب خانه‌ها نيز طعمه‌ي آتش شد و تا سه قرن آرامش و آسايش كه براي فعاليت علمي ضروري است، از ميان رفت. بغداد نيز كه پايگاه دانش و آموزش جهان آن دوران بود، با حمله‌ي هلاكوخان مغول، از رونق افتاد. اما پس از آشنا شدن نوادگان چنگيزخان با دين اسلام و روي آوردن آنان به اين دين پشتيبان دانش و آموزش، مدرسه‌ها، مسجد‌ها و رصدخانه‌ها ساخته شدند و رونق گرفتند. خواجه نصيرالدين طوسي، وزير هلاكو، او را به ساختن رصدخانه‌ي مراغه ترغيب كرد و خواجه رشيدالدين فضل اﷲ، وزير اولايجاتو، شهرك دانشگاهي رَبع رشيدي را نزديك تبريز بنا كرد. در آن شهرك بيش از 6 هزار فراگير به آموختن مشغول بودند. هزينه‌ي شهرك از وقف فراهم مي‌شد و براي يتيمان نيز مدرسه و خوابگاه وجود داشت. مدرسه‌ي بديعيه در هرات، مدرسه‌ي رُكنيه در يزد و مدرسه‌ي خاتونيه در ... نمونه‌اي از اين مدرسه‌ها است.

در سراشيبي

در سال 905 هجري قمري با روي كار آمدن شاه اسماعيل صفوي، ايران داراي حكومت مركزي قدرتمندي شد و ايرانيان طي 225 سال توانستند به ساختن و آبادي شهرها و روستاها بپردازند. ساختن آموزشگاه‌هايي مانند مدرسه‌ي چهارباغ، مسجدشاه و مسجد شيخ لطف اﷲ در اصفهان به دليل وجود امنيت و ثروت كشور در آن زمان رخ داد. در مدرسه‌ها و مسجدهاي آن دوره باورهاي شيعي، احكام، تفسير، اخبار و حديث درس داده مي‌شد و به جز ستاره‌هايي مانندملاصدرا، كم‌تر كسي به علوم عقلي و بحث و گفت‌ و گو علاقه‌ي وافر داشت. البته، در زمان شاه عباس بزرگ، ارتباط ايران با كشورهاي اروپايي برقرار شد و دانش و فن نوين كم‌كم به ايران وارد شد. پس از اين دوره ايران تا به حكومت رسيدن قاجارها ناآرامي و غارت را تجربه كرد و در دوران قاجار نيز در سراشيبي ناآگاهي اُفتاد.

جنگ‌هاي بيداركننده

در دوران قاجار جنگ‌هاي ايران و روس رخ داد كه با شكست ايرانيان و از دست رفتن بخش‌هاي زيادي از ايران همراه بود. البته ان شكست‌ دردناك باعث شد كه دولت‌مردان دلسوز و فرهيختگان جامعه‌ي آن روز به علت شكست ايرانيان آگاه شوند كه همانا بي‌خبري از دانش و فن آن روزگار بود. از اين رو، در سال 1231 هجري قمري، 5 نفر دانشجو به انگليس فرستاده شد؛ نخستين چاپخانه‌ي سربي در 1227 هجري قمري در تبريز به كار افتاد؛ نخستين روزنامه را ميرزا صالح، از ئانشجويان فرستاده شده به انگليس، به نام كاغذ اخبار در 1253 هجري قمري منتشر كرد؛ و نخستين مدرسه به شيوه‌ي امروزي با همت ميرزا حسن خان رشديه در 1254 هجري قمري در اروميه و در سال بعد در تبريز كار خود را آغاز كرد.

بنيان‌گذاري دارالفنون

دارالفنون مركز آموزشي دانش و فن نوين بود كه در سال 1231 هجري شمسي با تلاش ميرزا تقي‌خوان اميركبير در تهران بنيان‌گذاري شد. نخستين معلمان اين مدرسه، اروپايي و بيش‌تر اتريشي بودند. نخست صد نفر فراگير از ميان فرزندان اشراف و بزرگان دولتي براي تحصيل در آن انتخاب شدند كه در رشته‌هاي نظامي، پزشكي، داروسازي، معدن و مهندسي به تحصيل مشغول شدند. دارالفنون آزمايشگاه فيزيك، شيمي و داروسازي و كارخانه‌ي شيشه و بلور و شمع‌سازي و چاپ‌خانه داشت و فراگيران علاوه بر مطالعه‌ي نظري، به فعاليت‌هاي عملي نيز مي‌پرداختند. براي مثال، مسيو كرشيش اتريشي، كه معلم توپخانه و رياضي بود، به كمك دانش‌جويان خود دستگاه فرستنده‌ي تلگراف ساخت كه آغازي براي گسترش ارتباط از راه دور در كشور بود.

آموزش و پرورش نوين

در بيش‌تر كشورها، گذراندن دوره‌ي مقدماتي براي كودكان پنج و شش ساله و گذراندن دوره‌ي متوسطه براي نوجوانان سيزده ساله اجباري است. در بسياري از كشورها حضور دانش‌آموزان پس از يازده‌سالگي در مدرسه‌ها كم مي‌شود؛ البته، آموزش تا بزرگ‌سالي در دانشكده‌ها و دانشگاه‌ها و مركز هاي آموزش مهارت‌هاي عملي ادامه مي‌يابد. با وجود اين هنوز ميليون‌ها نفر در دنيا از مهارت‌هاي ابتدايي خواندن و نوشتن بي‌بهره‌اند. بر اساس قانون اساسي ايران، آموزش و پرورش براي همه‌ي كودكان و نوجوانان ايراني تا دوره‌ي متوسطه رايگان است و دولت وظيفه دارد امكان تحصيل را براي همگان فراهم سازد. نظام آموزشي ايران داراي دوره‌ي ابتدايي(پنج سال) دوره‌ي راهنمايي(سه سال) دوره متوسطه( سه سال) و دوره‌ي پيش دانشگاهي است. علاقه‌مندان به كارهاي عملي و فني نيز مي‌توانند مهارت هاي لازم را در مدرسه‌ها و آموزشگاه‌هاي كارو دانش بگذرانند. دانش‌آموختگان دوره پيش‌دانشگاهي در صورت مموفقيت در آزمون‌هاي سراسري، به دانشگاه وارد مي‌شوند.

منبع :جزیره دانش
مرکز انجمنهای تخصصی گنجینه دانش
[External Link Removed for Guests]
مرکز انجمنهای اعتقادی گنجینه الهی
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “انجمن آموزش”