اولا بمباران در حومه دمشق صورت گرفته درست اما حومه، ترجمه واژه عربی ریف می باشد پس اسرائیلی ها به ریف دمشق حمله کرده اند که متاسفانه در خبرگزاری های به حومه ترجمه شده است از طرف دیگر بر اساس آن چه که درویکی پدیا نوشته شده است ریف دمشق نام یکی از استان های سوریه است که مرکز ان دمشق است و از عراق تا لبنان کشیده شده است بنابراین بمباران در استان دمشق و نه لزوما حومه شهر دمشق !صورت گرفته است.
حومه دمشق ، ریف دمشق و از این قبیل موارد همگی بازی با کلمات هستند و چیزی از اصل موضوع کم نمیکند! کافی است بدانیم که منطقه بمباران شده در جوار پایتخت و یا در محدوده پایتخت بوده! منکر این که نمیتوان شد!
ریف به معنی حومه یا اطراف است! که در خبرگزاری ها نیز به درستی ترجمه شده!
اما آنچه در دیرالزور رخ داد قضیه ای شبیه به حمله نیروی هوایی خودمان به اچ3 بود.دیرالزور در شرق سوریه در مجاورت مرز عراق قرار دارد و به واسطه دور بودن از مرزهای اسرائیل نقطه امنی به شمار می رفت.اما اسرائیل با دور زدن منطقه ان جا را بمباران کرد.همانگونه که عراق تصور حمله به اچ 3 را نداشت و در نتیجه پدافند قوی ای در ان منطقه نگذاشته بود سوری ها این اشتباه را کردند و به ویژگی های جغرافیایی بسنده کردنه و حریف خود را دست کم گرفتند.
صرف نظر از مقایسه اشتباه اچ 3 با عملیات بمباران دیرالزور باید عرض کنم که هر دور بودنی نشانه امن بودن نیست! و باید این دور بودن نسبت به برد و شعاع عملیاتی جنگنده های اسرائیلی معنی شود! که برای سوریه چنین امنیتی وجود ندارد و اگر چنین تصور کنند بسیار ساده لوح هستند! که هستند!
ثانیااین که فرمودید که ارتش سوریه در جریان این قضایا صرفا نظاره گر بود قابل تامل است!گاهی اوقات واکنش به یک حمله با بمباران و موشک باران است و گاهی اوقات با تجهیز گروههای مخالف.راه حال نخست هزینه بردار است و ثبات منطقه را به همه می زند اما راه حال دوم یعنی کمک به گروههای ضد اسرائیلی راه حالی منطقی است که می تواند پاسخی مناسب به حملات اسرائیلی ها باشد تا سوریه بتواند با استفاده از گروههای چریکی آبروی اسرائیل را ببرد.
وقتی توان و عرضه واکنش نیست! میشود انچه که شما گفتی!
پس رسانه های ما و رسانه های حکومتی سوریه غلط میکنند که از ارتش بی دست و پای سوریه یک ارتش پر فتوح قدرتمند میسازند! تا ما را بفریبند!
فراموش نکنیم که اسرائیل را نمی توان با جنگ کلاسیک شکست داد حتی اگر تمام ملل عرب جمع شوند نمی توانند همانند حزب الله اسرائیلی ها را شکست دهند زیرا اسرائیل نیروی هوایی و زرهی قوی دارد و راه حل مبارزه با این کشور تنها جنگ چریکی است راه حلی که ایران آن را به نیکی یافته است و مورد توصیه عماد مغنیه به بشار اسد هم بوده است.اما این که چرا سوریه نتوانسته جولان را پس بگیرد به خاطر تاکیدش بر جنگ های کلاسیک بوده است.در حالی که اگر سوریه گروههای مقاومت چریکی را در جولان ایجاد می کرد شاید می توانست آن مناطق را آزاد کند.
متاسفانه نتیجه ای که حزب الله در لبنان و در جنگ چریکی با اسرائیل گرفت رو نمی توان به سوریه هم تعمیم داد! چون شرایط جغرافیایی و خیلی دیگر از موارد به خصوص در مورد جولان و جنوب لبنان متفاوت است! در ثانی حزب الله هنوز نتوانسته مزارع شبعا را آزاد کند!و این منطقه هنوز در دست صهیونیست ها است!
در مورد ارتش سوریه نیز باید شرایط سوریه را در نظر بگیریم الان در سوریه وضعیت به گونه ای است که ارتش بر اکثر نقاط سوریه تسلط دارد اما همین ارتش و بلکه مردم جهان بواسطه بمباران خبری فکر می کنند سوریه تضعیف شده است .در کشوری که شبکه های تلویزیونی ان قطع شده و تبلیغات جنگی وجود ندارد این چیزها طبیعی است.نکته دیگر این که گروههای تروریست در حلب و ادلب و حمص با سنگر گرفتن در دل مردم و ایجاد سپر انسانی جلوی این ارتش به قول شما بی عرضه را گرفته است.این ارتش نمی خواهد مردم بی گناه را قتل عام کند .این عوامل و تجهیزات ارسالی از چهار سوی مرزها این ارتش را خسته کرده است.اما ظاهرا خبرهای خوبی از جبهه ها می رسد.
تلویزیون های سوریه به قول شما قطع شده اما تلویزیون های متحدش که خیلی فعال هستند!!! قطعا اگر ما فارس نیوز و مشرق نیوز رو بخواهیم مبنا قرار بدهیم ارتش سوریه قویتر هم شده است! منتهی واقعیت چیز دیگری است! تا حالا چند پایگاه راداری و هوایی به دست مخالفین افتاده و یا محاصره شده؟! تا به حال چه حجم از ادوات و تسلیحات این ارتش به فنا رفته؟! و .........................................
ارتش اسد هم به اگر به فکر جان مردم بود شهر ها رو با توپخانه و بمباران جنگنده ها مورد هدف قرار نمیداد! پس مردم دوستی ارتش اسد جوکی بیش نیست! ارتش به خوبی می دونه که بمباران و گلوله باران سنگین توپخانه آن هم از نوع سوری چه تلفاتی بر غیر نظامیان تحمیل میکنه و کرده تا به حال!
علی ایحال همانگونه که عراق در جریان جنگ تحمیلی با استفاده از نقاط کور نکا در مازندران و پالایشگاه اصفهان را می زد و کسی بر سامانه های پدافندی هاگ ایران که در ان زمان در نوع خود پیشرفته بودند خرده نمی گرفت در این جا نیز حمله به یک مرکز تحقیقات که به عقل جن هم نمی رسد که فایده ای برای زدن داشته باشد هنر نیست.مثل این است که اسرائیلی ها فکر کرده باشند آن منطقه کارخانه بمب شیمیایی است در حالی که فی الواقع مجتمع تولید خوراک دام بوده باشد.باید صبر کرد و دید که دقیقا کجا و چرا و چگونه نقطه ای از استان ریف دمشق سوریه توسط اسرائیل بمباران شده است
حقیقتا که قیاس های مع الفارق شما جای تعجب دارد! پدافند ما سوابق درخشانی دارد! حتی در مقابله با تهدیدات موشکی کروز در زمان جنگ و نسبت به جزایر ما! این در کنار چند نقطه ضعف قابل چشم پوشی است! منتهی در مورد سوریه ما صرفا ضعف میبینیم!
اما دوستانی که اف 4 ترکیه رو مطرح کردند اگر به نقشه و نقطه ورود و همچنین زمان سقوط این جنگنده دقت کنند در خواهند یافت که کشف و رهگیری جنگنده ترک نه توسط ارتش پر فتوح اسد بلکه توسط ناوگان دریایی برادر روسیه صورت گرفته است! کما اینکه بار ها پیش از اف 4 شناسایی ، جنگنده های دیگر ترک حریم هوایی سوریه رو نقض کرده بودند بدون هیچ واکنشی!
این یک نمونه هم حتی اگر توسط سوری ها باشد چیزی از بی عرضگی اون ها کم نمیکنه چون یک مورد موفقیت از صد مورد شکست است! نمونه های شکست خفت بار سوریه رو در پست قبلی مثال زدم! نبرد دره بقا رو دوستان در موردش تحقیق کنند!!!
زدن اف 4 با وجود پنتسیر اس 1 و بوک ام 2 ای و سام 6 و پچورا و .............. همچین افتخاری هم ندارد!
اما در مورد استان ریف دمشق !!!!!!!!!!!!!
بد نیست این مطلب رو دوستان مطالعه کنند :
[External Link Removed for Guests]به ویکی فارسی اعتماد نکنیم بهتر است! چون به صورت ثانیه ای و توسط برخی افراد کم اطلاع نیز به روز میشود!