Null Observer نوشته شده:با سلام. اين نكته كه دوستمان نوشتند كه تقریباً تمامی جوانان اهل تسنن استان درعا، سلاح بدست گرفتند، ثابت مي كند كه آنچه رخ داده نه يك جنگ داخلي كه يك فتنه است و راه حل آن در درجه اول تبليغاتي و فرهنگي است و نه نظامي. حال آن كه آنچه تدبير شده تاكنون فقط نظامي بوده است كه خوب نتيجه اش حتي به فرض پيروزي نظامي ، صرف هزينه مالي و انساني بسيار بالا بوده است. شبكه پرس تي‌وي مستندي را از شهرهاي نبل و الزهرا پخش كرد و شايد به طور اتفاقي صحبت آنها را پخش كرد كه مي‌گفتند ما نه از سوی تروریست‌های خارجی بلکه از سوی همسایه‌های سنی خود در محاصره هستيم.
بدیهی است این فتنه را علماي وهابي بدقت و تلاش برنامه ريزي كرده اند. حال در مقابل آن همه تلاش خبيثانه علماي ما هيچ احساس تكليفي نمي كنند و حداكثر در جمعي از مؤمنين دور و بر خود و به زبان فارسي! رفع شبهه مي كنند. اين در حالي است كه آنها كه شيعيان را مي كشند نه صداي این قلیل علما را مي شنوند(يا شبكه هاي شيعه را مثلاً مي‌بينند) و نه اگر بشنوند اهل عقل هستند. آنها فقط پيشواي خود را مي پرستند كه فتواي قتل و تجاوز مي دهد. لذا براي رفع فتنه بايد ضعف اين پيشوا را در استدلالات خود به رخ مريدان بي عقلش كشاند. من نمي دانم چرا علماي "پراعتبار" ما امثال "شيخ عرعور" را به مناظره دعوت نمي كنند. چه او بپذيرد و چه نپذيرد اين كار به نفع اسلام و مسلمين است. اينجاست كه بايد گفت اي علماي اسلام به داد اسلام برسيد و از آبروي خود براي اسلام خرج كنيد نه از علم خود!
واتقوا فتنة لا تصبن الذين ظلموا من خاصه
دوست عزیز ، حرف شما کاملاً صحیح است اما! کار فرهنگی هم سرمایه می خواهد و هم صبر . از نظر سرمایه الان متاسفانه خیلی از جریان های به اصطلاح روشنفکری و سکولار داخل و خارج کشور دارند مرتب در گوش جوان های ها می خوانند "چراغی که بر خانه رواست بر مسجد حرام است!" خیلی از جوان های ما وقتی مشکلات اقتصادی داخل جامعه را می بینند فکر می کنند که همه پول مملکت باید در داخل کشور هزینه شود و سرمایه گذاری های سیاسی-اقتصادی-فرهنگی-مذهبی و انسان دوستانه در کشورهای دیگر اشتباه است اما واقعیت این است که در دنیای امروز در خانه خرج کردن و بست نشستن فقط باعث تباهی و ورشکستگی است! اما از طرف دیگر یکی از مواردی که رسانه های مخالف جمهوری اسلامی و شیعه بر آن تاکید زیادی دارند همین سرمایه گذاری ها است برای همین ایران نمی تواند خیلی روی سرمایه گذاری هایش مانور بدهد! دو سال قبل در جریان قحطی سومالی کمک های ایران به مردم این کشور چند برابر بیشتر از ترکیه بود و خود مردم سومالی هم این را می دانند اما مردم جهان این را نمی دانند چون سفر پر سر و صدای نخست وزیر ترکیه با یک لشکر محافظ و همراه خیلی بیشتر از سفر ساده و بدون تشریفات وزیر خارجه وقت ایران دیده شد!
اما شرط دیگر صبر است! این جناب شیخ عرعور و همفکرانش حاضر نیستند با یک عالم شیعه زیر یک سقف بنشینند و مناظره کنند چون اولاً همه شیعیان را کافر و مرتد می دانند و ریختن خونشان را حلال پس چرا کنارشان بنشینند و با آنها گفتگو کنند؟ دوماً وهابی ها و خیلی از فرق افراطی اهل تسنن فلسفه را جزو علوم حرام می دانند و چون لازمه مناظره فلسفه است با همین بهانه از مناظره فرار می کنند . آنهایی هم که میانه رو و اعتدال گرا هستند در قالب تشکل هایی مثل "سازمان تقریب مذاهب اسلامی" با علمای شیعه در ارتباط می باشند اما جرات ارائه این مباحث را در بین اهل تسنن ندارند . همین چند روز قبل یکی از علمای اهل سنت بخاطر اینکه در یکی از سفرهایش به سبک شیعه اذان گفته بود از جامع الازهر اخراج شد . بنابراین برقراری ارتباط با علمای وهابی کار بیهوده ای است و باید روی عوام کار کرد تا بتدریج راست و دروغ آنچه از شیعه به آنها گفته شده را تشخیص بدهند!
اما از طرف دیگر ، شبکه های ماهواره ای شیعه ای که الان در حال فعالیت هستند خیلی هایشان خودشان آتش بیار معرکه اند و به عنوان عامل نفوذی غرب باعث فتنه انگیزی در خاورمیانه می شوند . حتماً ماجرای توهین شیخ یاسر الحبیب به عایشه در مصاحبه با یک روزنامه مصری را شنیده اید که باعث خشم مردم مصر و قتل وحشتناک چهار شیعه در این کشور شد . امثال این شخص معلوم حال به اسم شیعه فقط به اختلافات دامن می زنند در حالی که در بهترین نقطه لندن و با حقوق سرویس جاسوسی ملکه روزگار می گذرانند! همه علما و مراجع سرشناس شیعه حرف ها و بدعت های این شخص و پیروانش را محکوم کرده اند و فقط یکی دو مرجع اغفال شده گمنام که برای جلب توجه و شهرت حاضر به هر کاری هستند از این افراد حمایت می کنند!
بنابراین خود رسانه های شیعه هم یک ذهنیت منفی ایجاد کرده اند که باعث ریزش مخاطبشان در بین اهل سنت شده است .
البته شما از یک زاویه دیگر هم باید به قضیه نگاه کنید . به خاطر روابط خوب دولت های ایران و سوریه از زمان پیروزی انقلاب (با وجود سکولار بودن حکومت علوی سوریه) علما شیعه در سوریه رفت و آمد زیادی داشته اند و در بعضی مناطق که زمینه فکری آمده تر بوده به ترویج تشیع پرداخته اند و همین مسئله باعث وحشت وهابی ها و دامن زدن به آتش جنگ سوریه شده است چون آنها فکر می کنند اگر شیعیان علاوه بر ایران و عراق ، سوریه را هم بدست آورند به موقعیت استراتژیکی در منطقه دست پیدا می کنند که اسمش را گذاشته اند " هلال شیعه "!
پس نتیجه می گیریم که کار فرهنگی و ارشاد مردم به این راحتی که شما می فرمایید نیست!
