آخرين تحولات سوريه

[v.niknezhad]

به گزارش پایگاه خبری «تیک»، منابع نظامی در استان حلب سوريه روز سه شنبه مدعی شدند حدود ۱۱۰۰ نفر از مبارزان شیعی بنا به دستور مستقیم ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران وارد این استان شدند.

در گزارشی که پایگاه انگلیسی زبان “مرصد،” منتشر کرد، این مبارزان عراقی از نیروهای گردان “ابوالفضل العباس” معرفی شدند. این گردان در جنوب دمشق برای دفاع از مقام حضرت زینب مستقر است.

این پایگاه به نقل از یک منبع نظامی دولت سوریه در حلب تصریح کرد: مبارزان گردان ابوالفضل العباس به نزدیک روستای خناصر رسیده اند. در ادامه این گزارش آمده است: با وجود آنکه نیروهای عراقی بسیاری در استان حلب حضور دارند، بیشتر آنها در منطقه “صافره ” واقع در جنوب شرقی این استان مستقر شده اند و منتظر صدور فرمان از سوی ایرانی ها و مستشاران نظامی روس هستند.

ورود ۱۱۰۰ مبارز عراقی به حلب به فرمان ژنرال قاسم سلیمانی

طبق گزارش پایگاه “مرصد،” مبارزان “جنبش نجبای عراق” اعلام کرده اند آماده حمله جدیدی به استان حلب هستند. احتمال می رود حمله پیش رو در شمال حلب و به خصوص در دو شهر شیعه نشین “نبل” و “الزهرا” که از سوی معارضان محاصره شده است، انجام شود.

این در حالی است که ایران فقط از کمک مستشاری به سوریه خبر می دهد؛ اما مداخله نظامی مستقیم ایران در سوریه، زاییده ذهن رسانه هاست و از سوی مقامات کشورمان هرگز تأیید نشده است.

[v.niknezhad]

۱۳ محرم الحرام ۱۴۳۷ قمری، سه تن دیگر از فرزندانِ «اسلام ناب محمدی» و پاسدارانِ حریم «آل الله» طی «عملیات محرم» در نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» خلعت شهادت پوشیدند:

پاسدار شهید «جبار عراقی» (استان خوزستان)
پاسدار شهید «محمدرضا عسکری فرد» (استان خوزستان – خرمشهر)
پاسدار شهید «ابوذر امجدیان» (استان کرمانشاه – سنقر)
پاسدار شهید «مسلم نصر» (استان فارس – جهرم)

به این ترتیب تعداد شهدای ایرانی «عملیات محرم» در «سوریه» به ۲۶ نفر رسید. این عملیات هم زمان با ماه «محرم» در جبهه های گسترده علیه تروریست های تکفیری و وهابی و حامیان آنان آغاز شده و کماکان ادامه دارد. برای پیروزی رزمنده گان اسلام در این نبرد سخت دعا کنیم

روحمان با یادشان شاد
هدیه به ارواح بلندپروازشان صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

[v.niknezhad]

یک روز پس از عاشورای حسینی، با اضافه شدن سه شهید دیگر به جمع مدافعان حرمی، که طی ۱۲ روز گذشته بال در بال ملائک گشودند، تعداد شهدای عملیات جدید علیه «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی»، به بیست نفر رسید.
گروه جهاد و مقاومت مشرق، پوستری حاوی تصاویر و اسامی تمامی این ۲۰ شهید، را به طور اختصاصی برای کاربران خود طراحی و منتشر نموده است. امید که مورد قبول حق تعالی و عنایت «عاشقان دفاع از حریم آل الله(صلوات الله علیهم)» قرار گیرد.

روحمان با یادشان شاد
هدیه به ارواح بلندپروازشان صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهمبرای دریافت پوستر در ابعاد اصلی، روی آن کلیک کنید

[bamn]

  با عرض سلام مجدد .

درست است که با رشادت نیروهای محور مقاومت ، سفیره از خطر سقوط نجات یافت ، اما اتفاقات این چند روزه نشان داد که برخلاف تصور قبلی ، تغییری در نگرش و استراتژی حاکم بر اتاق فرماندهی ارتش سوریه ایجاد نشده و نیروهای سوری همچنان همان نقاط ضعف قبلی را دارند .

حملات ارتش سوریه در دو-سه هفته اخیر عملاً بزرگترین نتیجه ای که داشته تحریک تروریست ها و حامیانشان بوده است! اگر این حملات به درستی و با پشتیبانی کامل انجام گرفته بود الان که مذاکرات قدرت ها در وین بالا گرفته ، طرف های حامی محور مقاومت (ایران و روسیه) می توانستند از موضع بالادستی در مذاکرات ورود کنند ، ولی با شرایط پیش آمده طرف های حامی تروریست ها این گزینه را دارند که "برای ما مسجل شده که شما نمی توانید در کوتاه مدت (یا حتی میان مدت) به بحران سوریه خاتمه دهید ، پس اگر قرار نیست مذاکرات مطابق خواسته ما پیش برود ، بگذارید سوریه همچنان در آتش جنگ بسوزد!"

محاصره فرودگاه کویرس شکسته نشده و فکر هم نمی کنم به این زودی ها شکسته شود (وقتی ارتش سوریه بخاطر کمبود نیرو از جبول عقب نشینی می کند پس تا وقتی نیروی کمکی دریافت نکند به سمت کویرس پیشروی نخواهد کرد و نیروی کمکی هم وقتی می رسد که محور خناصر - اثریا بازگشایی شده باشد) . پیشروی در جنوب حلب بدون اینکه هدف مهمی را دنبال کرده باشد و صرفاً با هدف گرفتن زمین ، فعلاً متوقف شده و بعید است ارتش سوریه تا چند ماه آینده برای فعال کردن دوباره این محور اقدام کند . عملیات در سهل الغاب و شمال لاذقیه با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه بسیار کند و پیچیده است و برخلاف تبلیغات برخی رسانه ها ، اصلاً محل مناسبی برای اجرای عملیات های برق آسا نیست و باید حساب شده پیش رفت . عملیات در شمال استان حماه هم به بن بست خورده و تروریست ها برخی مناطق آزادشده را بازپس گرفته اند . جبهه های دمشق هم دوباره شعله ور شده اند . زهران علوش نشان داده که خطرناک ترین و زیرک ترین فرمانده تروریست هاست . او فقط وقتی دست به حمله می زند که ارتش سوریه حسابی در جبهه های دیگر درگیر باشد . اینطوری هم قدم به قدم مناطق تحت کنترل خودش را توسعه می دهد و هم تدارکات ارتش سوریه برای عملیات در محورهای دیگر را مختل می کند .

بنده قبلاً هم چند بار گفتم ، با اینکه چیزی از جنگ نمی دانم و جنگ سوریه را فقط از روی نقشه می شناسم ، تصورم این است که ارتش سوریه باید بجای پراکنده کردن نیروها و انجام چندین عملیات همزمان ، ابتدا تمام تمرکز خودش را روی یک محور کلیدی بگذارد و ضمن به دست آوردن یک پیروزی پر سر و صدای استراتژیک ، فشار تروریست ها را از روی چند محور عملیاتی بردارد ، بعد حملاتش را توسعه دهد . به نظرم برای پیاده کردن چنین نقشه ای غوطه شرقی ، یا مناطق تحت کنترل داعش در شرق سلمیه بهترین گزینه ها بودند . مثلاً اگر مناطق شرق سلمیه آزاد شود 1) خطر پیوستن تروریست های داعش به تروریست های شمال حمص و بیعت آنها با داعش مرتفع می شود ، 2) فشار از جنوب محور تدارکاتی صبوره-اثریا برداشته می شود (کما اینکه اگر الان ارتش سوریه نتواند ظرف چند روز آینده داعشی ها را از اطراف این محور به سمت مواضع قبلی عقب بزند و دواعش جاگیر شوند تجربه نشان داده که برای بر داشتن گام نهایی بستن کامل این محور و اتصال با تروریست های شمالی وقت را تلف نخواهند کرد!) 3) فشار از روی ارتفاعات جبل شاعر و تیاس در استان حمص برداشته می شود و ارتش سوریه در آن محور می تواند برای آزادسازی تدمر اقدام کند و ...  

[Java]

  با عرض سلام مجدد .

درست است که با رشادت نیروهای محور مقاومت ، سفیره از خطر سقوط نجات یافت ، اما اتفاقات این چند روزه نشان داد که برخلاف تصور قبلی ، تغییری در نگرش و استراتژی حاکم بر اتاق فرماندهی ارتش سوریه ایجاد نشده و نیروهای سوری همچنان همان نقاط ضعف قبلی را دارند .

  

ضمن تشکر از خبر رسانی های شما دوست عزیز....نمیدانم دوستانی نظیر شما چه اصراری دارند که مسئولیت شکست ها را همیشه گردن سوریه و فرماندهان سوری بیندازن! البته خوب ما ایرانی هستیم و نباید هم برخی ضعف ها رو باور کنیم...

بهر حال پرداختن بیش از حد به این مورد مثل تف سر بالاست....

[حسين لاويو]

با این امار بالای تلفات و بدون بدست اوردن هیچ چشم اندازی دیگه تره هم برامون خورد نمیکنن..اگر واقعا فرماندهان سوری هیچ کاری نمیتونن از پیش ببرن و مردم سوریه حاضر نیستن اسلحه دست بگیرن و میخوان اواره باشن ..چه توجیهی میتونه دخالت نظامی مارو توجیه کنه...
بچه هایی که اینجا تو این سایت هستن همشون ماشاالله پشتوانه فکری نظامی دارن حداقلیش بین خودمون دیگه نگیم که کمک ما مستشاریه...
یاعلی....

[reza4231]

سلام bamn عزیز! از زبان نوشتاری شما خیلی لذت میبرم و قبلا هم گفتم درک نظامی شما بالاست.
من یکی دو تا نکته عرض میکنم شاید به چند تا از چراهاتون جواب داده باشم. علی رقم میل باطنی ام مجبورم کمی صریح و بی پرده حرف بزنم.
اینکه میفرمایید برای آنها مسجل شده است جنگ در کوتاه مدت و حتی میان مدت تمام نخواهد شد اظهر من الشمسه برادر! تمام دنیا به این امر واقفند.
چیزی که شما از اون به عنوان پیروزی برق آسا و پیشروی سریع یاد میکنید چیزی در حد فتح برلین در جنگ جهانی دوم میمونه و یه سپاه حداقل 200 هزار نفری با تمام تجهیزات و ساز و برگ نظامی با انواع ساپورتهای هوایی و موشکی لازم داره که از تلفات زیاد هم واهمه ای نداشته باشن! اونوقت میشه گفت کار تروریستها رو دو سه ماهه میشه تموم کرد. باورش سخته اما سوریه الان حدود 300 هزار تروریست مسلح داره! که جای جای خاک این کشور پخش شده اند.خیلی از اینها از مرگ هراسی ندارن و حاضرن تا پای جون بجنگن ! خیلیاشون بعد صلات صبح از خونشون میان بیرون میجنگن و شب برمیگردن خونشون!!
واقعیت حال حاضر سوریه اینه ! تروریسم تو کالبد این کشور ریشه دوونده . تو یکی از کانال های تلوریونی تروریستها بنده با چشم خودم دیدم که یه خانواده سوری 8 تا پسر داشت و هر هشت تاش سلاح برداشته بودن و با ارتش میجنگیدن . جنگ با باور مردم فریب خورده خیلی سخته!

در مورد نظری که راجع به تمرکز ارتش تو یه منطقه مهم و پیروزی در اون و تبلیغات رسانه ای زیاد فرمودید ، این عالیه اما این ابزار میخواد! هست این ابزار؟
به فرض بخوایم این کار رو بکنیم دو راه برای این کار وجود داره:
راه اول اینکه یه نیروی حداقل 20 هزار نفری تازه نفس فراهم کنیم بدون اینکه از مناطق دیگه نیرو کم کنیم.
راه دوم اینه که نیروهامونو از مناطق دیگه تخلیه کنیم و ببریم مثلا شرق حمص! یا هر منطقه ای که بخوایم اونجا متمرکز بشیم.
خوب در مورد گزینه اول که این مساله با شرایط امروز ارتش قطعا مقدور نیست.خوب در مورد راه دوم باید یه توضیحی بدم. الان در تمامی مناطق درگیری از شمال گرفته تا جنوب و از شرق به غرب جز بخشی از نیروهای گارد ریاست جمهوری که وظیفه حفاظت از دمشق رو بر عهده دارن ارتش سوریه تقریبا هیچ نیروی انسانی مازادی در اختیار نداره! فقط چند تا یگان پشتیبانی اطراف دمشق و حمص و لاذقیه داره که اگه تروریستها دست به یه حمله گسترده بزنن ،مثل عملیات طوفان جنوب که چند ماه پیش تو درعا شروع کردن برای حمایت نیروهای مدافع اعزام میشن.
باور کنید تروریستها به قدری با تجربه شدن که اگر ارتش بخواد رو یه منطقه ای زوم کنه وبخواد اونجا رو بگیره بلافاصه یه اهرم فشار در منطقه ای دیگه ایجاد میکنن که عملیات ارتش رو به سرعت خنثی کنن. نمونش رو در زبدانی دیدیم. با اون همه تبلیغاتی که برای پس گرفتن این شهر کوچک به راه افتاد و زحمات فراوانی که حزب الله کشید آخرش بی نتیجه موند.
دوست من الان ارتش نمیتونه حتی یه گروهان از یه منطقه کم کنه . تمام اون عملیات هایی که شما ازش به عنوان عملیات های پراکنده یاد میکنید، در حقیقت عملیات نیستن و از گستردگی زیادی برخوردار نیست و بیشتر برای زهرچشم گرفتن و جلوگیری از رخوت و افت روحیه سربازان انجام میشه .
عملیاتی که حاصلش کشتن 10 12 تا تروریست ناشی باشه که عملیات نیست برادر.
اگه بی پرده صحبت کنم باید بگم ارتش بخواد نیروهاشو جمع کنه و تمرکز رو یه جبهه کنه باید زمین واگذار کنه. چون تخلیه نیرو برابره با تفویض اونجا به تروریستها! پس دوست عزیز این عملیات های کوچک اما تاثیرگذار تنها راه حفظ باقی مونده خاک سوریست . و یه نکته رو هم فراموش نکنیم که حالا دیگه فقط ژنرالهای سوری نیستن که تصمیم گیرنده هستند . بلکه اتاقهای عملیاتی ای تشکیل شده که افسران بلندپایه ایرانی و روس و فرماندهان حزب الله هم در اون حضور دارند.و این عملیاتها حاصل خروجی این اتاقهاست
بر خلاف نظر یه عده که معتقدند ارتش الان تو فاز هجومیه ، بنده این نظر رو ندارم. درسته ارتش الان از لاک دفاعی خارج شده اما فعلا برنامه ای برای حمله گسترده ندارن. و بنده خبر دارم که خیلی از عملیاتهای برنامه ریزی شده تروریستها از جمله عملیات فتح حماه بخاطر این اقدامات نیروهای مقاومت با شکست مواجه شده است.
واقعیت اینه دوست عزیز که حفظ مناطق و شهرهای باقی مونده برای ارتش بسیار با ارزشتر از آزادسازی مناطق دیگه از دست تروریستهاست . چرا که از دست رفتن یک شهرک حتی کم اهمیت هم بار روانی یسیار منفی برای مقاومت داره و ارتش سعی میکنه دیگه تجربه ای مثل از دست رفتن ادلب رو هرگز تکرار نکنه.
پیروز و سربلند باشید.

[reza4231]

با این امار بالای تلفات و بدون بدست اوردن هیچ چشم اندازی دیگه تره هم برامون خورد نمیکنن..اگر واقعا فرماندهان سوری هیچ کاری نمیتونن از پیش ببرن و مردم سوریه حاضر نیستن اسلحه دست بگیرن و میخوان اواره باشن ..چه توجیهی میتونه دخالت نظامی مارو توجیه کنه...
بچه هایی که اینجا تو این سایت هستن همشون ماشاالله پشتوانه فکری نظامی دارن حداقلیش بین خودمون دیگه نگیم که کمک ما مستشاریه...
یاعلی....

سلام دوست عزیز! عکس بالا رو تماشا کنید! این توجیه دخالت نظامی ماست!!!
گاهی عشق همه چیز یک انسان میشه . پاره پاره شدن تن و به خون خود غلطیدن مدافعان حرم شاید در محاسبات نظامی توجیهی نداشته باشه اما برای وصال معشوق باید پرکشید و رفت!
*** کلنا عباسک یا زینب(س)***

[bamn]

  با عرض سلام مجدد .
دوست عزیز ، reza4231 ضمن تشکر فراوان از شما ، بنده با بیشتر نظرات شما موافق هستم اما لازم دیدم چند نکته را متذکر شوم :
اولاً آن دوستانی که می گویند فرماندهی عملیات در سوریه فقط با فرماندهان سوری نیست و فرماندهان ایرانی و روسی و حزب الله لبنان هم در هدایت عملیات نقش دارند ، البته بنده منکر این نیستم که چنین نقش آفرینی وجود ندارد ، اما آن چیزی که به عنوان هدایت عملیات در عراق توسط سردار سلیمانی و یارانش می بینیم در سوریه خیلی کم رنگ تر است ، خیلی از فرماندهان ارتش و نیروهای مردمی عراقی افرادی هستند که سال ها در ایران سکونت داشته و آموزش دیده اند و یا افسرانی بوده اند که به دلیل گرایش های قومی و مذهبی خاص در زمان رژیم صدام مورد توجه نبوده و بعد از سقوط صدام توانسته اند به پست های فرماندهی برسند . بعلاوه آنها تجربه هشت سال جنگ با ایران را پشت سر گذاشته اند و می دانند که فرماندهان ایرانی خیلی بهتر از آنها هستند! اما افسران ارشد ارتش سوریه عمدتاً به صورت سنتی و کلاسیک آموزش دیده اند و مغرور تر از آن هستند که در خاک خودشان دستورات افرادی از کشورهای دیگر را اجرا کنند . اینکه می گویند سردار سلیمانی و تیمش به هواپیماهای روسی برای بمباران گرا می دهد ممکن است صحیح باشد ، اما یک ژنرال ارتش سوریه هیچ وقت در جایی دست به عملیات نمی زند چون سردار سلیمانی به او دستور داده است . این ژنرال در آنجا دست به عملیات می زند چون ممکن است سردار سلیمانی از روی مشورت گفته باشد که آنجا محور مناسبی است! البته این را هم می توان در نظر گرفت که چندین سال همنشینی و مشورت ژنرال های سوری با فرماندهان محور مقاومت کم کم روی آنها تاثیر گذار بوده است! مثلاً آخرین عکسی که از سهیل حسن در اینترنت دیدم تیپ بچه های مقاومت را برای خودش درست کرده بود در حالی که همیشه با لباس رسمی و عصای مخصوص افسرها در عکس ها دیده می شد .

دوماً همانطور که قبلاً بارها گفته ام بنده هیچ شناختی از شرایط محیطی جنگ سوریه ندارم و همه دانسته هایم از سایت ها و تلوزیون است . بنابراین توضیحات شما درباره شرایط ارتش سوریه را قبول می کنم . اما نکته ای که نباید نادیده گرفت این است که پس بالاخره نقطه پایان این ماجرا کجاست؟ آیا این همان فتنه شام بی پایانی است که فقط با ظهور جلادی به نام سفیانی به سرانجام می رسد؟ درست است که فتنه شام و ظهور سفیانی از علائم ظهور است اما آیا باید مثل انجمن حجتیه ای ها دست روی دست گذاشت؟ شیعه قائل به اختیار است و شیعه ای که داد مظلوم را بشنود و دست روی دست بگذارد شیعه نیست! اگر این جنگ آن فتنه نباشد ، آیا شیعه ای که به امید ظهور آقا دست روی دست گذاشته و اجازه داده مظلومان به خاک و خون کشیده شوند ، می تواند در پل صراط در چشم پیامبر نگاه کند و خود را مسلمان بداند؟ می تواند در چشم حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) و سایر ائمه نگاه کند و خود را شیعه بداند؟ پس باید به فکری راهی برای پایان دادن به این ظلم و مسلمان کشی بود . مذاکره و صلح براساس منافع متقابل خوب است ، اما صلحی که ابرقدرت ها در وین به دنبال آن هستند صلحی است که فقط حکومت سوریه و سیاسیون مخالفی که در استانبول و پاریس و لندن هستند پای میز مذاکره اش خواهند نشست ، نه تروریست های داعش و النصره و نه زهران علوش که به چیزی کمتر از ریاست جمهوری سوریه راضی نخواهد بود! پس برای اینها باید نسخه را در میدان نبرد پیچید و از پیروزی ناامیدشان کرد تا سلاح را زمین بگذارند و اگر اهل سوریه نیستند راهی خانه و کاشانه خودشان شوند! یک پیروزی بزرگ و سرنوشت ساز مثل آنچیزی که مثال زدم می تواند به ارتش سوریه این فرصت را بدهد که نیروهای مازاد در منطقه آزاد شده را به جبهه های حیاتی تر انتقال دهد و ورق جنگ را برگرداند .

امروز اخبار ضد و نقیضی در خصوص حملات و پیشروی های ارتش سوریه در برخی سایت ها منتشر شده که سایت تحولات جهان اسلام هنوز آنها را تایید نکرده است و بنده هم در خصوص اخبار سوریه فقط این سایت را قبول دارم! اگر سایت تحولات جهان اسلام این پیشروی ها را تایید کرد در آن صورت حرف بنده که گفتم ارتش سوریه تا چند ماه آینده در جبهه های جنوب حلب دست به حمله دیگری نخواهد زد اشتباه بوده است!
  

[حسين لاويو]

با این امار بالای تلفات و بدون بدست اوردن هیچ چشم اندازی دیگه تره هم برامون خورد نمیکنن..اگر واقعا فرماندهان سوری هیچ کاری نمیتونن از پیش ببرن و مردم سوریه حاضر نیستن اسلحه دست بگیرن و میخوان اواره باشن ..چه توجیهی میتونه دخالت نظامی مارو توجیه کنه...
بچه هایی که اینجا تو این سایت هستن همشون ماشاالله پشتوانه فکری نظامی دارن حداقلیش بین خودمون دیگه نگیم که کمک ما مستشاریه...
یاعلی....

سلام دوست عزیز! عکس بالا رو تماشا کنید! این توجیه دخالت نظامی ماست!!!
گاهی عشق همه چیز یک انسان میشه . پاره پاره شدن تن و به خون خود غلطیدن مدافعان حرم شاید در محاسبات نظامی توجیهی نداشته باشه اما برای وصال معشوق باید پرکشید و رفت!
*** کلنا عباسک یا زینب(س)***

جسارت کلام منو ببخشید...دوست من من چی میگم شما چی میگید..این عکس چه ربطی با استراتژی نظامی ما داره..من میگم بالارفتن تلفات ما تو سوریه پیامدهای غیرقابل پیش بینی برامون همراه داره..اولیش اینکه دنیا نقطه اشیل مارو پیدا میکنه و میفهمه اینهمه سال فقط شعار دادیم،،پس تره هم دیگه برامون خورد نمیکنه..دوم اینکه دفاع از وطن وظیفه احاد مردم سوریه است مگه میشه احساسی به این قصه نگاه کرد،،چون حرم بانو سیده زینب اونجاست..
استراتژی منسوخ امرای ارتش سوریه داره ماروهم به باتلاق ندونم کاری میکشونه..
هزاربار گفتم بازم میگم روسیه کشوری نیست که بشه بهش دلبست و تکیه نظامی بهش داشت،،نمونه ملموس و امروزیش وضعیت جدایی طلبان اوکرانیه..
قبل اینکه دیر بشه باید کاری کرد،،من نمیدونم اونکارچیه ولی بقولی شما غرب داره چاله مارو بدجوری میکنه..
یاحق

[reza4231]

سلام دوست عزیز جناب حسین لاویو با احترام به نظرات شما باید بگویم برادر عزیز جنگ است و جنگ تلفات دارد . بنده در پستهای قبلی دلیل اصلی شهادت فرماندهان و افسران ایرانی را ذکر کردم و این شهادتها ربطی به استراتژی جنگی سپاه و نیروهای مردمی در سوریه ندارد و به نظر بنده با این شرایط عجیب جنگ در سوریه ، بزرگترین و مجهزترین نیروی زمینی دنیا هم اگر وارد معرکه شود تلفات خواهد داد. فقط یک مورد خدمت شما عرض کنم که در یکی از روستاهای آزاد شده شمال شرق حلب 700 مین و تله انفجاری و 3 عامل انتحاری مخفی شده کشف شدند و حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
علی ای حال بنده توصیه میکنم سری به سایت تحولات جهان اسلام زده و توضیحات مبسوط امین عزیز را در این رابطه مطالعه فرمائید.موفق باشید!

و اما در مورد فرمایشات شما دوست عزیزم جناب bamn ، توضیح کوچکی بدهم : فرماندهان ارشد ارتش سوریه به 3 دسته تقسیم می شوند: دسته اول ژنرالهای علوی حزب بعث که عمری زیر سایه امنیت حافظ اسد حقوق بالا گرفته و دستور داده اند و اواخر خدمتشان ، جنگ داخلی به پستشان خورده و کل افتخاراتشان یکسری شکستها در جنگهای دهه 80 میلادی با اسرائیل و سرکوبی یکسری شورشهای کوچک است. این ژنرالهای پیر صاحب همان تفکرات کلاسیک و سنتی هستند که شما هم اشاره فرمودید.
دسته دوم یکسری فرماندهان تندرو و بعضا جوان هستند که فاقد علم جنگ بوده و بیشتر بواسطه رانت های خویشاوندی و غیره به مدارج و مسئولیتهای بالای نظامی و لشکری رسیده اند و مدیریت ناصحیح و بعضا خشونت های بیش از اندازه آنها یکی از دلایل تبدیل بحران سوریه به وضعیت اسفناک فعلیست.
دسته سوم اما فرماندهان شجاع و البته مردمی تری هستند که از دل این بحران نمایان شده و با رشادتها و نبوغ خود در عملیاتهای مختلف پله های ترقی را طی کرده و خود را اثبات کرده اند.
بسیاری از فرماندهان دسته اول و دوم بخاطر عملکردشان در طول جنگ داخلی به عناوین مختلف کنارگذاشته شده اند.اما هستند یک تعدادی از این دو گروه که هنوز در مسند قدرت باقی مانده اند و هنوز از نفوذ زیادی در ارتش برخوردارند.البته در بین اینها افراد خوشنام و وطن پرست هم وجود دارند اما کلا این دو دسته تفکرات سکولار دارند و جنبه های اعتقادی در اینان یا وجود ندارد و یا از اهمیت کمتری برخوردار است.
اما دسته سوم که نشان های افتخار ارتش سوریه به شمار میروند یکسری فرمانده اعتقادی و کاربلد ارتشی یا نیروهای دفاع وطنی هستند که دارای درک بالایی از صحنه نبرد بوده و در این چند سال تجارب زیادی هم کسب کرده اند. بسیاری از اینان که نیروهای تحت امرشان را خود گزینش میکنند بجای ماندن در سنگر فرماندهی، خود سلاح بدست گرفته و در خط مقدم نبرد نیروهای خود را هدایت کرده و چه بسا به شهادت هم رسیده اند. عصام زهرالدین فرمانده نیروهای مدافع فرودگاه دیرالزور و سرهنگ سهیل حسن معروف به ببر سوریه فرمانده نیروهای ویژه خط شکن از چهره های بارز این دسته به شمار میروند.
چون به نام سهیل الحسن اشاره فرموده بودید به دلیل اینکه از ایشان شناخت کافی دارم لازم دیدم در مورد ایشان توضیح کوتاهی بدهم:
ایشان یک جنگاور به تمام معنا و مرد تاکتیک جبهه ها ی سوریه و ناجی حماه و لاذقیه هستند.همین قسمت از حلب که دست ارتش مانده به مدد رشادتهای او و تیم عملیاتی اش و تاکتیک های دفاع و حمله نو آورانه ایشان بوده است. در روزهایی که برخی فرماندهان ارتش برای گذران مرخصی های خود به خانه های ویلایی شان در بانیاس و لاذقیه میرفتند ایشان حتی حاضر به دیدار خانواده و فرزند خود نشدند و از دریافت نشان سرلشکری امتناع کردند. شخصی که رئیس جمهوری سوریه علاقه خاصی به ایشان داشته و همیشه یک خط تماس مستقیم بین ایشان و بشار اسد جهت بررسی اوضاع جنگ برقرار است.
شهرت سهیل الحسن بخاطر تاتیکهای جنگ برق آسا و پیروزی با وارد کردن بیشترین تلفات بر دشمن و در عین حال با کمترین تلفات خودی چنان ترسی بر دل تروریستها انداخته بود که شنیدن نام این فرمانده برابر بود با فرار تروریستها از منطقه عملیاتی که ایشان وارد آن میشدند.
صحبتهای شور انگیز و اعتقادی ایشان برای سربازان تحت امرش ،قبل و بعد از عملیاتها بسیار معروف و شنیدنی است. متاسفانه با روند فرسایشی جنگ و کاهش قدرت ارتش و افزایش حوضه نفوذ تروریستها ، از اعتبار ایشان بیش از حد خرج شد و هر جا که ارتش در حال شکست بود بلافاصله ایشان به آنجا اعزام میشدند و گاه زمانی میرسیدکه کار از کار گذشته بود و درخواستهایش برای دریافت نیرو و تجهیزات کمکی به جایی نمی رسید!!!
و اینگونه بود که طعم تلخ شکست این فرمانده شجاع را هم بی نصیب نگذاشت .
یکی از دوستان تعریف می کرد که زمانی نام ایشان موجب تضعیف روحیه دشمن می شد اما حالا با شکستهایی که فرماندهان رده بالای سوری در برخی جبهه ها که برتری تروریستها قطعی بوده بر سهیل حسن تحمیل کردند اکنون نام سهیل موجب میشود تا انگیزه مضاعفی در دل تروریستها و فرماندهانشون ایجاد بشه و بتوانند با اندک برتری در مقابلش برای خودشان شهرت و اسم و رسمی بدست آورند.
به هر حال جنگ در سوریه فعلا به این نقطه رسیده است و اکنون بشار اسد و ارتشش به خوبی به این نکته پی برده اند که برای پیروزی در جنگ باید روشهای قبلی را به فراموشی بسپارند و از مشاوره های اتاق های فکر بهره کافی را ببرند.
شخصی مانند سردار سلیمانی هم کسی نیست که این همه راه را به خاطر دادن مشاوره صرف به نیروهای مقاومت به سوریه رفته باشد و یقین بدانید ایشان دارای اختیارات بسیار گسترده ای هستند و اینطور نیست که ایشان زیر نظر کسی بخواهند کار کنند.
بنده اطلاع دارم که تعدادی از فرماندهان ارشد نیروی زمینی و نیروهای ویژه روسیه نیز در سوریه حضور دارند و بدون شک اختیارات آنها نیز فراتر از دادن مشاوره صرف است.
مطلب طولانی شد . میخواستم در مورد قسمت دوم فرمایشات شما در مورد عاقبت جنگ هم صحبتی بکنم که انشالله اگر عمری باقی باشد در پست های بعدی بدان خواهم پرداخت.
زیر سایه حق باشید!

[reza4231]

مهین هم سقوط کرد!!!

تروریستهای داعش بعد از تصرف شهرک قریتین در چند ماه گذشته و حملات جسته و گریخته به مهین واقع در جنوب غرب حمص ،امروز یکشنبه بالاخره موفق شدند این شهرک راهبردی و مهم رو تصرف کنند . اونطوری که اخبار به گوش ما رسیده نیروهای مدافع سوری مقاومت چندانی نکرده و بهتره بگیم پا به فرار گذاشته اند.اکنون داعش دو قدمی قلمونه!! اگه داعش موفق به ادامه پیشروی بشه و به قلمون برسه با یک تیر دو نشون میزنه ، اول اینکه نیروهاش تو قلمون رو از محاصره خارج میکنه و دوم اینکه ارتباط شمال و جنوب سوریه رو قطع میکنه و عملا کشور رو به دو نیم تقسیم میکنه.
واقعا راز این داعش چیه که هم دو ابرقدرت شرق و غرب ، هم سوریه و هم عراق و ایران و هم ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس و هم حتی نیروهای کرد و تروریستهای دیگه باهاش میجنگن و از پا در نمیاد که هیچ ! پیشروی هم میکنه! واقعا خنده داره!!!