فتح بغداد

[Mr.Amirhessam]

نبردهاى سنگين در روز پنجم درجنوب ناصريه آمريكاييها را وادار كرد تا به شكلى گسترده از هلى كوپترهاى آپاچى و بمب افكنهاى آى - ۱۰ استفاده كند.
ژنرال تام فرانكس فرمانده كل نيروهاى ائتلاف در اين روز همچنين با درخواست متعدد واحدهاى آفندى خود مبنى بر نياز به پشتيبانى هوايى مواجه شد. ناموفق بودن حمله به ناصريه در روز ششم نبرد در كنار سقوط دست كم ۱۰هواپيما و هلى كوپتر آمريكايى و انگليسى ناگهان موجى از مخالفت را عليه آمريكا در داخل اين كشور و جهان عليه واشنگتن ايجاد كرد.
بويژه نمايش ۱۲ اسير آمريكايى در كنار گزارشهاى منفى خبرنگاران لندن واشنگتن را در موقعيت دشوارى قرار داد. (كشته هاى انگليس نيز از ۱۹ نفر فراتر رفت) ضدحمله هاى سنگين عراق در كوت؛ناصريه ، سماوه و كربلا روحيه مبارزان آمريكايى را تضعيف كرد و آنها را در موقعيت تدافعى قرار داد و رامسفلد وزير دفاع آمريكا به عنوان طرفدار آغاز سريع جنگ و مبدع اصطلاح استراتژى «شوك و بهت» عليه نيروهاى عراقى با انبوه سؤالات خبرنگاران مواجه شد كه چرا عراقيها آنگونه كه مى گفتيد دسته دسته تقسيم نمى شوند؟ ، چرا هيچ شهرى را نگرفته ايم (حتى ۲ شهرك بندرى فاو و ام القصر نيز هنوز كاملاً فتح نشده بودند)
درخواست ارسال نيرو
آنگونه كه ژنرالهاى روسى اظهار مى دارندحمله به عراق از ابتدا بسيار زود شروع شد و نيروهاى آمريكايى بسيار كمتر از نياز اصلى بودند بنابراين آنگونه كه شنود دستگاههاى اطلاعاتى روسيه گزارش مى داد، تامى فرانكس از روز هفتم نبرد از فرماندهى ستاد مشترك (مايرز) خواست تا صدها هزار سرباز و تانك را از قطر، اروپا و تركيه براى كمك به لشگرهاى فعلى اعزام كند.
فرماندهى كل آمريكا اگرچه با اين پيشنهاد موافقت كرد اما تحت فشار سياستمداران واشنگتن مجبور شد راه ديگرى را براى ادامه سريع جنگ بيابد.
حركت به سمت بغداد
پس از آنكه در روز نهم نبرد ، عراق با ضد حمله اى همه جانبه ۳۰ سرباز متفقين، ۸ تانك، ۲۰ نفر بر و ۲ هلى كوپتر آمريكايى را منهدم مى كند و فرماندهان لشكرهاى ۸۲ و ۱۰۱ هوابرد نيز اعلام مى كنند تحت فشار عراقيها قرار دارند فرماندهى آمريكا دست به يك ريسك بزرگ مى زند.
آمريكا در اين زمان ۷۰ درصد خاك عراق را در اختيار داشت اما هنوز حتى يك شهر كوچك را نيز تصرف نكرده بود و خط دفاعى عراقيها در طول رود فرات در مركز و دجله در جنوب شكل گرفته بود. بنابراين بايد آمريكاييها با قبول ريسك از بين شهرها و مناطق فتح شده مى گذشتند و خطر در تله افتادن را مى پذيرفتند. اين تصميم ضرورى داشته شد و قرار بر اين شد تا واحدهاى زبده تفنگداران دريايى در كنار بخشى از نيروهاى برگزيده نيروى زمينى خود را به بغداد برسانند. اما قبل از آن ضرورى بود كه ۲ اتفاق بيافتد. اول بمباران شديد ۶ لشكر گارد رياست جمهورى (بغداد، مدينه ، حمورابى ، النداء ، عدنان و بخت النصر ) و دوم خريدن سران مدافع بغداد چرا كه واحدهاى آمريكايى اصلاً قادر به ورود به يك جنگ شهرى تمام عيار نبودند.
فتح بغداد
در حالى در دو هفته اول جنگ آمريكا و انگليس به هيچ نتيجه با ارزشى در روى زمين دست نيافته بودند (تنها با برخوردارى از پوشش قابل توجه هوايى و بمبارانهاى گسترده شهرهاى عراق ومردم بى دفاع را مورد حمله قرار دادند) از روز چهاردهم جنگ (۱۳ فروردين) شكل جنگ تغيير كرد.
ابتدا لشكر مدينه در جنوب غرب بغداد تحت فشار هلى كوپترهاى آپاچى به شدت مورد حمله قرار گرفت و سپس لشكرهاى ۲ و ۳ گارد (بغداد و الندا) در جنوب شرق بغداد (در محور كوت - بغداد) مورد حمله تفنگداران دريايى و نيروى زمينى آمريكا قرار گرفتند.
بمباران گسترده نيروى هوايى آمريكا ۲ لشكر مذكور را عملاً از سر راه مهاجمان به بغداد برداشت.
در جنوب غرب بغداد نيز سپاه سوم پياده آمريكا با دور زدن كربلا خود را به ۱۰ كيلومترى فرودگاه بغداد رساند و در اين زمان واحدهاى زبده لشكر حمورابى را مقابل خود ديد و براى اجتناب از قبول تلفات بلافاصله درخواست آتش پشتيبانى كرد.
پيشروى ۱۴۰ كيلومترى سپاه سوم عملاً چه غرب بغداد را در دسترس آمريكايى ها قرار داد و صدام را كاملاً غافلگير كرد اما آمريكايى ها هنوز جرأت حمله به بغداد را نداشتند در جنوب سربازان نااميد عراقى حملات متعدد انگليسيها را به بصره پاسخ مى دادند و در سماوه و ناصريه دهها هزار سرباز عراقى بدون برخوردارى از پشتيبانى سلاحهاى سنگين و هواپيما نيروهاى آمريكا را از زمين گير كردند در محور نجف - كربلا آمريكا هنوز حتى موفق به استفاده از بحث شيعه و سنى براى ورود به شهرهاى مقدس نشده بود اما به دليل «كم كارى» و يا خيانت و يا شايد بمبارانهاى دهشتناك هوايى لشكرهاى گارد بغداد را در آستانه سقوط قرار داده بودند.
حمله ۴ آوريل ۲۰۰۳ (۱۵ فروردين ۱۳۸۲) تيپ سوم از سپاه سوم آمريكا به فرودگاه بغداد همه را غافلگير كرد اما خود آمريكاييها بدون برخورد با مقاومت فرودگاه را ترك كردند . گويا باور نداشتند شهرى كه توسط ۱۵۰ هزار داوطلب «هم خون» صدام مراقبت مى شود به اين سادگى اجازه نفوذ را به آنها بدهد.
با رسيدن نيروهاى هوابرد لشكر ۱۰۱ آمريكا اكنون قواى آمريكا به رقم قابل توجهى رسيده اما حمله نيروهاى محلى (احتمالاً شبه نظامى) در ساعت ۸ شب آمريكايى ها را از ادامه حمله بازداشت و آنها منتظر رسيدن قواى كمكى و آتش هوايى شدند.
در ۵ آوريل (۱۶ فروردين) در حاليكه اخبار نااميد كننده به ستاد ارتش آمريكا حاكى از مقاومت و ضدحمله هاى پياپى عراقى ها در ناصريه بود انتشار خبر رسيدن واحدهاى تفنگدار آمريكايى به پلهاى جنوب شرق بغداد سبب شادى زايدالوصف پنتاگون و واشنگتن مى شود. معناى اين مسأله آن بود كه لشكرهاى النداء و بغداد از بين رفته اند و لشكر ۶ گارد (لشكر عدنان) وقت نكرده كه از شمال بغداد خود را به جنوب برساند. از اين زمان به بعد ضرب آهنگ سقوط بغداد شدت گرفت. لشكر پنجم گارد (بخت النصر) تازه از شمال غرب بغداد در حال حركت به سمت سپاه سوم آمريكا بود حال آنكه آنها ظاهراً زمان را از دست داده بودند.
در ۶ آوريل (۱۷ فروردين ) ساعت ۱۰ صبح ۳ گردان نيروى گارد با كمك هزاران نيروى شبه نظامى طى ۶ ساعت نبرد خونين و پرتلفات نيروهاى آمريكايى را حومه فرودگاه به عقب راندند.
اتفاق عجيب
در حالى كه همه منتظر بودند تا مدافعان بغداد با پيگيرى ضد حمله ۴۰ هزار نيروى آمريكايى را عقب براند ناگهان احساس شد كه در بغداد مدافعى وجود ندارد. ۷ آوريل روز مرگ مدافعان بود. رايس مشاور امنيت ملى آمريكا با رفتن به مسكو در درخواستى كه آن زمان محرمانه عنوان شد از وى خواست تا سفارت روسيه در بغداد را تخليه كرده و ديگر هيچ كمك اطلاعاتى به عراقى ها نكنند. همزمان (آنگونه كه بعدها ريچارد مايرز نيز اعتراف كرد) ۴۰ فرمانده ارشد مورد وثوق شخص صدام توسط سيا و پنتاگون تهديد و تطميع شدند و مدافعان بغداد وادار شدند تا طى يك دستور نظامى اسلحه را زمين بگذارند.
اين توافقات و خيانت ها در ۸ آوريل منجر به بلادفاع گذاشته شدن بغداد، بصره و كربلا شد و پايتختى كه گمان مى رفت مدفن ده ها هزار سرباز مهاجم باشد عملاً بدون جنگ سقوط كرد.
نتيجه نبرد
جنگ عراق و آمريكا و يا جنگ دوم خليج فارس را مى توان جنگى بدون پيروزى نظامى براى آمريكا ولى داراى پيروزى سياسى دانست. هنگامى كه در ۲۱ فروردين صدام حسين خانه به خانه به دنبال پناهگاه مطمئن بالاخره به سراغ يكى از همسرانش مى رود و مى گويد: به من خيانت كردند بغداد نجنگيده تسليم شد. مى توان اين نكته را دريافت كه چرا بغداد نجنگيد.
صدام ضربه را درست از جايى دريافت كرد كه اصلاً انتظار نداشت او در حالى كه اصلاً بر روى سربازان معمولى خود نظير مردان شجاع لشكر ۵۱ و يا تك تيراندازان جدا افتاده مستقر در فاو و ام القصر حساب باز نمى كرد شاهد ۳ هفته دفاع جانانه آنها بود اما بغداد را كه به ۶ لشكر گارد و ۸۰ هزار مدافع تكريتى و فدايى خود سپرده بود ۳ روزه از دست داد.
شكى نبود كه آمريكايى ها ياران صدام را خريده بودند و اين ديكتاتور بدبخت را بى ياور و تنها رها كردند . اما رسانه هاى غرب متأسفانه مسأله را دگرگون جلوه داده و پيروزى آمريكا را به حساب قدرت رزمى اين كشور گذاشتند حال آنكه اگر فرماندهى نظامى آمريكا در جنگ ۱۹۹۱ قدرت خود را به نمايش گذاشت بايد اذعان كرد كه در اين جنگ ضعف خود را به نمايش گذاشت. آنها در سال ۲۰۰۳ با ارتش معادل ۳۰ درصد ارتش سال ۱۹۹۱ طرف بودند كه ۱۲ سال تحريم آن را از كليه تجهيزات پيشرفته نظير هواپيماى جنگى و موشك هاى رهگير محروم كرده بود.
آمريكا و انگليس حتى از در هم كوبيدن اين نيروى بى تحرك عاجز بودند و مجبور شدند در آخر با كمك تطميع و تهديد فرماندهان آن را به زانو درآورند. اما اثر سياسى اين نبرد آغاز يك دوران جديد بود. جسارت آمريكا اكنون به درجه اى رسيده كه بدون موافقت سازمان ملل متحد و كشورهايى نظير روسيه، چين، آلمان، فرانسه، ايتاليا، هند و صدها كشور ريز و درشت ديگر و بى اعتنا به ميليون ها تظاهركننده اتهامى را مطرح مى كند و بدون آنكه بتواند آن را ثابت كند پايتختى را در حساس ترين نقطه جهان مورد حمله قرار مى دهد. اگرچه اين فتح به ظاهر آسان پس از آوريل ۲۰۰۳ تازه مشكلات خود را نشان داد و اگر نيروهاى ائتلاف براى تصرف عراق در وهله اول كمتر از ۲۰۰ كشته دادند براى نگهدارى آن تاكنون ۲ هزار كشته متحمل شده اند. اين فرض دور از ذهن نيست كه بخش بزرگى از مهاجمان به نيروهاى آمريكايى از بين سربازانى باشند كه حسرت مبارزه با متجاوزان را با خود به همراه دارند.

توضيح:

جنگ مارس ۲۰۰۳ ميلادى مابين عراق و آمريكا، آخرين جنگ از مجموعه ۱۰۰ جنگ بزرگ تاريخ است كه از نظر خوانندگان محترم گذشت و بدين ترتيب اين مجموعه به پايان مى رسد. جهت اطلاع خوانندگان محترم، كتابى تحت همين عنوان بزودى توسط انتشارات هيرمند به چاپ مى رسد كه آن دسته از خوانندگانى كه مجموعه فوق را به طور كامل در اختيار ندارند، مى توانند به خريد اين كتاب اقدام كنند

[Mr.Amirhessam]

منبع:روزنامه ايران