تحلیلی بر طرح خاورميانه جديد ایرانی

[mpo]

ایران ؛ ققنوس اتشین نو پرواز

از جمله مسائل مهمی که مدتی است توجه کارشناسان و مقامات کشورهای مختلف را به طور حسادت‌ برانگیزی به خود مشغول کرده، موضوع «نفوذ» معنوی ملت ایران در منطقه به ویژه در کشورهایی مثل عراق، لبنان، یمن، سوریه، فلسطین و... است.
این مسئله اما، برخلاف خوشحالی ایرانی تباران انسوی مرز ، باعث خشم و نگرانی عده‌ای از مرتجعین عرب و اربابان و مزدوران آمریکایی و صهیونیستی آنها شده است. این «نفوذ» فزاینده حتی، رسانه‌های غربی، عربی و صد البته عبری را به «فلسفه‌بافی» واداشته تا جایی که ایران اسلامی را با اتهاماتی چون، لشگرکشی، کشورگشایی، تشکیل هلال شیعی و... متهم می‌کنند . مثلا وزیر خارجه کهنسال عربستان چند روز پیش در جریان دیدار با جان کری، به این مسئله اشاره کرد و مدعی شد ایران در حال بدست گرفتن کنترل عراق است و ...
اما آیا، این نفوذ از جنس همانی است که امثال سعودالفیصل‌ها و واشنگتن پست‌ها می‌گویند؟ «جنس نفوذ ایران در منطقه» موضوعی است که در این نوشتار به ان پرداخته می شود.

الف- اولا باید اذعان کرد برخی تحولات در منطقه، در آشکار شدن شرایط فعلی(نفوذ فوق‌العاده ایران) بسیار موثر بوده‌اند. یکی از این تحولات که به تسریع در شکل‌گیری این شرایط منجر شده، ظهور پدیده منحوس داعش است. هیولای داعش وقتی در حال دریدن و بریدن بود، تمام مدعیان حقوق بشر در چپ و راست عالم، فقط به نظاره نشستند و بیانیه دادند. اگر هم ائتلافی تشکیل دادند، جز اینکه زیرساخت‌های سوریه یا پادگان‌های ارتش عراق را هدف قرار دهند، کار مهمی نکردند، کردند؟!
اواسط مهر ماه سال جاری وقتی داعش مقدمات راه‌اندازی قتل عام مردم را می‌چید، سی ان ان به نقل از «مقامات آمریکایی» نوشت:
حفظ کوبانی در اولویت آنها نیست و این مسئله نگرانی اصلی آنها نمی‌باشد!
ترکیه نیز وقتی با هجوم انبوه آوارگان مردمی این شهر کردنشین مواجه شد، نه تنها به آنها کمکی نکرد بلکه جلوی فرار آنها را نیز گرفت و به زنان و کودکان پناه نداد. این کشور با تجهیزات و خودروهای ضد شورش، به سرکوب آوارگان هم پرداخت. رهبران بعدها فاش کردند آنکارا به آنها پیام رسانده بود، تنها در صورتی حاضر به کمک است که آنها، سلاح به دست گرفته و با بشار اسد بجنگند!
در شمال عراق هم فراموش نکرده ایم قوای تحت امر سروک تجارت پیشه اقلیم با کندن کانال و استفاده از نیروی نظامی جلوی اوارگان کرد سوری را گرفت !
یا مثلا، جیمز کلاپر، مدیر اداره اطلاعات ملی آمریکا در اسفند ماه سال جاری تصریح کرد که مقابله با داعش در اولویت ترکیه نیست.
اینکه، داعش ساخته و پرداخته غرب و رژیم صهیونیستی است که با هدف اسلام‌هراسی، جنگ‌افروزی، مسلمان‌کشی ساخته شده، اینکه نیروهای ویژه ارتش عراق چند روز پیش مستشاران نظامی اسرائیل را در مرکز فرماندهی داعش واقع در الانبار دستگیر کردند و ... بماند.

ایران در چنین شرایطی، بدون توجه به دین و مسلک مردم، به کمک برادران و خواهران خود در کردستان عراق و مناطق دیگرعراق و سوریه، لبنان و فلسطین شتافت؛ البته نه با لشگرکشی نظامی، بلکه با مستشاران ورزیده نظامی، دارو، غذا، سلاح و...آن هم بی‌منت. غزه، لبنان، جرف‌الصخر، آمرلی، بوعجیل، العلم و اینک تکریت اینگونه حفظ یا آزاد شدند. موارد یاد شده، ادعا نیست، اظهارات مقامات و شخصیت‌های همین کشورهاست. بخوانید:
۱- (هادی‌العامری، فرمانده نیروهای مردمی سپاه بدر) «برادران ایرانی بدون هیچ‌گونه منّت و چشمداشتی به نیروهای عراقی در نبرد با تروریست‌ها در صلاح‌الدین و دیالی کمک می‌کنند... اگر جمهوری اسلامی ایران و سردار سلیمانی نبود، داعش اکنون در بغداد بود...»
۲- « ایران پیشتاز بود. این کشور از هفته اول یک پل هوایی برای انتقال اسلحه به عراق، منطقه کردستان و بغداد ایجاد کرد و این مسئله پنهان نبود... من شکی ندارم که ایرانی‌ها صادقانه از عراق حمایت می‌کنند زیرا تهدید داعش فراتر از عراق رفته است ... دخالت سریع ایران برای کمک به عراق، مسئله‌ای راهبردی بود و حتی در آغاز درباره اینکه چگونه پول سلاح ایران به این کشور داده شود، تفاهمی صورت نگرفت.» (نخست وزیر عراق در گفت وگو با روزنامه الحیات و در پاسخ به این سوال که آمریکا و ایران، کدامیک اول به عراق در برابر داعش کمک کردند)
طبق گفته مقامات رسمی کشورمان، دستکم ۸ کشور در منطقه نیز، رسما از ایران برای کمک به مبارزه با تروریسم، کمک خواسته‌اند.

ب- آنچه گفته شد، بدین منظور نبود که بگوییم، «کمک‌های مالی یا نظامی ایران به کشورهای همسایه باعث محبوبیت و نفوذ آن در منطقه شده است.» مسئله فراتر از این حرف‌هاست؛ چرا که اگر این گونه بود، عربستان با آن همه پول باد آورده و آمریکا با آن همه سلاح و جنگ‌افزار و لشگرکشی‌ها می‌بایست، محبوب‌ترین کشور در بین مردم منطقه می‌بودند نه منفورترین.

واقعیت این است که با رفع برخی موانع (سقوط صدام) و وقوع برخی تحولات (بروز داعش) -که از قضا هر دو به عمد و با اهداف شیطانی روی کار آمده یا حمایت و تقویت شده‌اند- شرایطی در منطقه حاکم شده که در نهایت محبوبیت و نفوذ انقلاب اسلامی ایران اجازه بروز یافت. چه بسا که اگر، دیکتاتورهایی مثل صدام یا خاندان آل سعود، آل خلیفه و آل ثانی نبودند، این مودت و دوستی از سال‌ها پیش یعنی از بدو وقوع انقلاب اسلامی بروز می‌یافت. اگر دولت‌ها در این کشورها -که با واژه انتخابات کاملا بیگانه‌اند- با رای مردم روی کار آمده بودند، به قطع و یقین این الفت و برادری با ۳۶ سال تاخیر بروز نمی‌یافت. این فقط تحلیل ما نیست؛ فرید زکریا، تحلیلگر رسانه‌های مشهور آمریکایی نیز در کتاب «آینده‌ آزادی: دموکراسی غیرلیبرال در داخل و خارج» (۲۰۰۳) به آن اذعان کرده و هشدار می‌دهد، در جوامع شرقی باید دموکراسی و حتی انتخابات را کنار گذاشت و به لیبرالیسم چسبید چرا که در غیراین صورت، کشورها به سمت ایران متمایل خواهند شد.
نکته جالب دیگری که در این بین، اشاره کردن به آن خالی از لطف نیست اینکه، همانطور که اشاره شد، هم تکفیری‌های تروریست و هم دیکتاتورهایی مثل صدام، با اهداف شیطانی مورد حمایت غرب بوده و هستند. اما همین دو مسئله سرانجام باعث رستاخیز انقلاب اسلامی بر دلها حکم براند و بیداری اسلامی در منطقه شتاب گیرد .

سردبیر کهنه‌کار و شهیر روزنامه مصری الاهرام :
«ایرانی‌ها دو بار به مدیترانه آمدند. بار اول در دوره هخامنشیان و با زور اسلحه و قوای نظامی اما دوام زیادی نیاوردند، چرا که فقط سرزمین‌ها را تسخیر کرده بودند و بار دوم در دوران انقلاب اسلامی، این دفعه اما، ماندگارند زیرا، بر دل‌ها حکومت می‌کنند.»

[mpo]

ﺳﺮﻭﮎ ﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﺌﻮ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﺮﮐﯿﻪ

ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺣﺮﯾﻤﯽ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻣﺎﻫﻬﺎﯼ ﺍﯾﻨﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﯾﮑﺠﺎﻧﺒﻪ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻧﺶ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺕ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻭ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﯼ نیرﻭﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻮﺍﻗﺐ ﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺮﺩ ﺳﺎﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﮑﻨﺪ ﻧﻪ اﯾﺸﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﻌﻄﯿﻼﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻞ ﺍﻭﯾﻮ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﻭﯾﻼﻫﺎﯼ ﻟﻮﮐﺲ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺍﺭﻭﭘﺎ !

ﺍﻗﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﻧﮑﻪ ﻧﻔﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﺌﻮ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﺩﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻋﻤﻼ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﭼﻮﺏ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺖ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺑﺎ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺻﺎﺩﺭﺍﺕ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽﮐﺮﺩ ﻭ اﯾﺮﺍﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﯿﺎﻧﺠﯽ ﺑﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺑﻮﺩ ؛ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺤﻮﺩ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﺘﻨﻔﺬ ﻭ ﻣﻨﺘﻘﺪ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﺗﺮﮐﻬﺎ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺍﺯﻟﺤﺎﻅ ﺟﺎﯾﮕﺎە ﻣﻨﻄﻘﻪﺍﯼ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﻘﺶ ﻣﯿﺎﻧﺠﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﺭﺑﯿﻞ ﻭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﭼﺮﺍﮐﻪ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﻋﺮﺏﻫﺎﯼ ﺳﻨﯽ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﻔﺖ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺗﻀﻤﯿﻨﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻞ ﺍﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ!!! ﺣﺎﻝ ﺍﻧﮑﻪ ﻭﺿﻊ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﻭﺯﻧﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﮐﻬﺎﺳﺖ .

ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﻭ ﻣﻮﺍﺿﻊ ﺷﯿﺮ ﮐﻮ ﺣﻤﻪ ﺍﻣﯿﻦ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﻟﻤﺎﻥ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺩﺭﺁﻣﺪﻫﺎﯼ ﻧﻔﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭ ﺩﻭ ﯾﺎ ﺳﻪ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﻧﻔﺖ ﻓﻘﻂ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﻥ ﻧﺼﯿﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﻧﻔﺖ ﺩﺭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ! ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﺑﻪ ﺍﺩﻣﮑﺸﺎﻥ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺖ ﭘﺮﺍﺧﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﺳﮑﺎﻥ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻨﻬﺎﯼ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺩﺭ ﻧﯿﻨﻮﯼ ﻭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺎﺋﻞ ﺍﻓﻠﯿﻢ ﻭ ﮐﺮﮐﻮﮎ ﺷﺘﺎﺏ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﯾﺎﺑﺪ .

ﺟﺪﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﻧﮑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺣﺰﺏ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩﻣﺨﺘﺎﺭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﯾﮏ ﺗﯿﭗ ﻣﺠﻬﺰ ﻭ ﺍﻣﻮﺯﺵ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻨﺎﻡ ﺗﯿﭗ 70 ﻭ ﺗﯿﭗ 80 ﭘﯿﺸﻤﺮﮔﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺤﺖ ﺍﻣﺮ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﭘﯿﺸﻤﺮﮔﻪ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭﺍﺕ ﻣﺤﻮﻟﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﺍﻧﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯿﺘﻬﺎﯼ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﻭ ﺣﺰﺏ ﻭ ﺭﯾﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺣﺰﺏ ﺩﻣﮑﺮﺍﺕ ﺑﺎ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺍﺭﺩﻭﻫﺎﯼ ﺍﻣﻮﺯﺷﯽ ﺩﺭ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﭘﺎﺭﺍﺳﺘﻦ ﻣﯽ ﮐﻮﺷﺪ ﻭ ﺟﺎﻩ ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺟﺎﯼ ﻣﯿﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻨﻈﺮ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﻮﺳﺎﺩ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﭘﺮ ﻧﻤﺎﯾﺪ / ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺩﮐﺘﺮﯾﻦ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﺳﺒﮏ ﻭ ﺩﺭﮎ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭘﯿﺸﻤﺮﮔﻪ ﺭﺍ ﭼﻮﻧﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻧﻮﺍﻣﻮﺯ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺯﺵ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﺒﺮﺩ ﻭ ﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺮﺑﯿﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﺍﻣﻮﺯﺵ ﭘﯿﺸﻤﺮﮔﻪ ﻫﺎ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺷﻠﯿﮏ ﻣﺮﮔﺒﺎﺭ ﻭ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﮐﺮﺩ ﺯﺑﺎﻧﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺎﺳﺎ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺍﻣﻮﺯﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﺑﯿﺎﻥ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ !

ﺣﺰﺏ ﺩﻣﮑﺮﺍﺕ ﺑﺎ ﻭﻟﻌﯽ ﺳﯿﺮﯼ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺍﻧﺒﺎﺷﺖ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﮐﺮﺩﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﻬﺎﯼ ﮔﺮﻡ ﻣﺪﯾﺘﺮﺍﻧﻪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﯾﮕﺎﻧﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻪ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﺍﻧﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺳﺮﻭﮎ ﻣﺘﻮﻫﻤﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﺍﻋﺶ ﻣﺸﺮﺑﺎﻧﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺯﻫﺎﯼ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﻥ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻮﺍﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﻘﺾ ﺍﺷﮑﺎﺭ ﻣﺎﺩﻩ 78 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﻧﻘﺾ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﺎﺩﻩ 67 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﮐﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﻧﻤﺎﺩ ﻭﺣﺪﺕ ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺿﺎﻣﻦ ﭘﺎﯾﺒﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺳﺖ ﻓﻮﺍﺩ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻫﻢ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﻮﺿﻊ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺗﺨﺎﺫ ﻧﮑﺮﺩ .

ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻭ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﮔﺮ ﭼﻪ ﻣﻨﺎﻓﻌﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﺪﺕ ﺍﺯ ﻣﻨﻈﺮ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻔﺘﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻧﺌﻮ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﮕﺎﻣﯽ ﺑﺎ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺭﺩﻭﻏﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﺕ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮ ﮐﺮﺩﻫﺎﯼ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻨﮕﺎﻝ ﺍﻭﺟﺎﻻﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﺘﻨﺪ ﺍﻗﺪﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺗﺮﮐﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺟﻬﺖ ﺑﻪ ﺳﻘﻮﻁ ﮐﺸﺎﻧﺪﻥ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺸﺎﺭ ﺍﺳﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﭖ ﮎ ﮎ ﻧﻘﺶ ﻣﻔﯿﺪﯼ ﺩﺭ ﺧﻔﺎ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻏﻔﻠﺖ ﺗﺮﮐﻬﺎ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺕ ﺳﻮﺭﯾﻬﺎ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪ ﭖ ﮎ ﮎ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﺍﺭﺗﺶ ﻧﺎﻣﻨﻈﻢ ﭼﺮﯾﮑﯽ ﺑﺪﻝ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻦ ﺗﺮﮐﻬﺎ ﻭ ﻫﻤﭙﯿﻤﺎﻧﺶ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺎﻧﺘﻮﻥ ﺷﻨﮕﺎﻝ ﺑﻠﺮﺯﺍﻧﺪ .

ﺍﮔﺮ ﻓﺘﻮﺣﺎﺕ ﻣﺤﻮﺭ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﻄﻌﺎ ﻧﻘﺸﻪ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﻬﺎﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﮐﺶ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﻭ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﺎﮐﺎﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺗﺨﺎﺫ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺯﻣﯿﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺮﺩﻫﺎ ﻭ ﮊﻧﻮﺳﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﮑﺎﻥ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻭ ﮐﺮﺩﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺍﺑﺎ ﻭ ﺍﺟﺪﺍﺩﯼ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺍﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﺎ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺭﻗﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﮕﺮ ﺍﻧﮑﻪ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯾﮏ ﺣﻮﻝ ﻣﺤﻮﺭ ﺣﻔﻆ ﺗﻤﺎﻣﯿﺖ ﺍﺭﺿﯽ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ !!! ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﻭ ﺍﻭﺟﺎﻻﻥ ﻭ ﻣﺎﻡ ﺟﻼﻝ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﺑﻨﯿﺎﺩﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯿﮑﻪ ﻣﺎﻡ ﺟﻼﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﻌﺮﺿﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﺤﺎﺩﯾﻪ ﻣﯿﻬﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﻃﺎﻟﺒﺎﻧﯽ ﻭ ﻣﺼﺎﺩﺭﻩ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﺍﻭ ﺳﻨﺎﺭﯾﻮﻫﺎﯼ ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ ﭼﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﻣﻼ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﻫﺎ ﮐﺎﺗﻮﻟﯿﮏ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﺎﭖ ﺩﺭ ﺭﺛﺎﯼ ﺳﺮﻭﮎ ﺑﺎﺭﺯﺍﻧﯽ ﻣﺪﯾﺤﻪ ﺳﺮﺍﯾﯽ ﮐﻨﺪ ﻧﻪ ﻓﻀﺎﯾﻞ ﻃﺎﻟﺒﺎﻧﯽ ﻭ ﺯﺣﻤﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﮔﺮﺩﯾﺪ .

[mpo]

کیش !!

کیش ایران به اعراب در عراق و سوریه و یمن و باب المندب

در حالیکه روزنامه دیلی تلگراف به صراحت اذعان می کند مقامات رسمی آمریکا به حمله تحت رهبری ایران به داعش در تکریت کمک اطلاعاتی و هوایی کرده اند طرح این خبر موضوعی نیست که خوش ایند خیلی ها در خاورمیانه پر اشوب باشد زیرا ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای ویژه قدس علنا طراح اصلی حمله برای ازاد سازی تکریت زادگاه صدام بوده است و این مسئله قابل کتمان نیست که غرور مرتجعین عرب بسیار لکه دار شده است.
فروپاشی ارتش عراق در برابر داعش در تهاجم تابستان گذشته موجب هراس بغداد و دو متحد اصلی آن شد از یکسو ایران خود را به حمایت از جمعیت کرد و شیعه عراق و اماکن مقدسه مهم آن متعهد می داند و آمریکا هم منافع خود را در حفظ دولتی می بیند که پس از تهاجم سال دو هزار و سه با هزینه انسانی بسیار تاسیس شد لذا بی میل نبود منتظر یک درخواست رسمی فوری برای پیوستن مستقیم ائتلاف به عملیات نظامی از طریق حملات هوایی از سوی دولت عراق باشد که البته پس از دریافت بلافاصله با آن موافقت کرد.
حمله به تکریت را باید بارزترین نمونه از همکاری مستقیم بین نیروهای آمریکایی و نیروهای داوطلب شیعه همراه با مشاوران ایرانی شان نامید مشاهده جت های جنگنده آمریکایی که عملا نقش نیروی هوایی ایران را در حمایت از منافع منطقه ای اش ایفا می کند، هشدار دیگری برای منتقدان در داخل و در کشورهای سنی عرب است که از قبل با نگرانی نظاره گر آشتی احتمالی بین دو دشمن قدرتمند قدیمی پس از یک توافق احتمالی در مورد برنامه هسته ای به نظاره نشسته اند .
ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا بر اساس منابع اطلاعاتی براورد کرده است هجده هزار تن از نیروهای شرکت کننده در تهاجم به تکریت را شبه نظامیان شیعه طرفدار ایران تشکیل می دهند و تعداد نیروهای ارتش عراق فقط سه هزار تن و تعداد جنگجویان سنی هزار تن است.
امریکا در عراق به نفع ایران و ژنرال خوشفکرش حرکت می کند زیرا می داند هرگز نباید بر پیروزی روی اسب های پیر کشورهای عربی در یمن روی مبارزان سختکوش جنبش حوثی تحت نفوذ ایران شرط ببندد اعراب عیاش و دنباله رو های انان را خر می کند تا بیشتر اسلحه بفروشد زیرا می داند ایرانی ها در شطرنج سیاست منطقه بازیگرانی ماهری هستند و کارامدی استراتژی ایرانی در لبنان و سوریه و اکنون عراق ثابت شده است ....
با حمله هوایی عربستان به شبه‌نظامیان شیعه حوثی، محتملا این گمان ایجاد شده که ممکن است ایران هم در طرفداری از شیعیان یمن دست به اقدامی مشابه بزند!!؟
از نگاه غرب دیگر صبر عربستان و ترکیه از حضور ایران در منطقه به سر آمده؛ هواپیماهای جنگی اعراب چهارشنبه‌شب گذشته به چند فرودگاه‌ و پایگاه نظامی نیروهای حوثی با رمز عملیات "طوفان کوبنده" حمله کردند تا ناخرسندی خود را از ایران در اتحادی بادکنکی و شکننده به نمایش بگذارند!!!
منطقه یمن برای جمهوری اسلامی و عربستان چرا مهم است !؟
اما اصلا اهمیت استراتژیک یمن برای ایران چیست؟ کشوری با وسعت یک سوم ایران و جمعیتی ۲۰ میلیونی در جنوب شبه‌جزیره عربستان که هیچ مرز مشترکی با ایران ندارد چرا برای ایران اینقدر اهمیت پیدا کرده که آشکارا از گروه‌‌هایی که در آن کشور "شورشی" خوانده می‌شوند حمایت می‌کند؟!
حدود ۴۰ درصد از جمعیت یمن را شیعیان تشکیل می‌دهند. آیا این دلیل برای آنچه از دید برخی کشورهای عربی "دخالت" ایران در یمن خوانده می‌شود کافی است؟!
برای جمهوری اسلامی جدا از مسئله عقیدتی و ایدئولوژیک باید یمن را به‌خاطر خلیج عدن به‌عنوان گذرگاه تانکرهای نفتی و راه دسترسی خلیج فارس به بازارهای بین‌المللی برای ایران حائز اهمیت باشد و عربستان می تواند مانع صدور نفت ایران گردد ....
این اهمیت استراتژیک تنها مخصوص جمهوری اسلامی نیست، بلکه محمدرضا شاه پهلوی هم به همین دلیل برای یمن اهمیت ویژه‌ای قائل بود به همین خاطر شاه دو هزار نیروی نظامی برای تربیت ارتش یمن به انجا اعزام کرد البته در آن زمان یمن جنوبی دولتی کمونیستی و تحت فرمان شوروی سابق بود و شاه ایران از ترس نفوذ کمونیست‌ها، یمن شمالی را تقویت می‌کرد...
احتمال دخالت نظامی ایران در یمن به نفع حوثی منتفی است زیرا ایران هوشمندانه می داند دشمنش را چگونه در مناطقی دلخواه زمینگیر نماید و هرگز پا در تله قبایل سنی ضدایرانی طرفدار عربستان در یمن نمی گذارد...
هرچند ایرانیان هوشمندانه در دو بندر صنعا و حُدِیده با ساخت تاسیسات مناسب اسلحه و امکانات لازم به نیروهای انصارالله حوثی کمک شایانی داشته اند زیرا حوثی ها بر این امر واقف هستند که امکان مداخله نیروی دریایی یا هوایی ایران در جنگ به نفع حوثی ها منتفی است و نمی توانند یک "پل لجستیکی" بین ایران و یمن برقرار کنند لذا چاره حادثه قبل از وقوع کرده اند ....
ایران در مقایسه با ارتش چاقالوی سعودی متخصص جنگهای فرسایشی است و این مسئله در سوریه به اثبات رسید « ایران در این زمینه بر عربستان سعودی که کوچکترین تجربه ای در جنگهای متفاوت از جمله فرسایشی ندارد برتری دارد و به این صورت میتواند نیروهای سعودی یا هر نیروی عربی دیگری را از طریق کمک به نیروهای داخلی یمن مثل حوثی‌ها و گروههای دیگری از قبایل یمنی به باتلاق جنگهای فرسایشی بکشاند.»
ایران به خوبی اگاه است در میان مردم یمن، برخی سنی‌ها نیز طرفدار ایران و محور مقاومت هستند چرا که معتقدند عربستان سعودی تنها به دلیل ثروتمندتر بودن به یمن فخر می‌فروشد و هنوز سه استان یمن را در اشغال خود دارد حال آنکه یمن تمدنی باسابقه‌تر از عربستان دارد و تعلق خاطر یمنی ها به علت مذهبی و فرهنگی با ایران بزرگ بسیار زیاد است »
عربستان سعودی هم اگر طرفدارانی دارد بیشتر کسبه و بازاریانی هستند که در شهرهای عربستان مراوادات اقتصادی دارند
در جنگ مولفه های تعیین کننده بسیاری وجود دارد و این نیروی مردمی حوثی هاست که در نبرد با متجاوزین سعودی همگام با تلاشهای دیپلماتیک ایران و محور مقاومت می توانند در طرف پیروز این نبرد سرنوشت ساز واقع شده و همانند چریکهای سرفراز حزب الله لبنان در نبرد 33 روزه درفش پیروزی را مستانه و پر غرور در کنار سپهسالار بیداری اسلامی خاورمیانه بر بلندای کوههای صعده به اهتزاز در اورند ...
و به گمانم در جنگ فرسایشی چنانچه عربستان در گرداب یمن فرو رود راه نجاتی برای او و یکصد کشور همراهش وجود ندارد برای درک این تحلیل باید دکترین دفاع نامتقارن ایرانیان را از نظر گذراند .....

[mpo]

یمن در خطر اشغال نیروهای سپر جزیره و عربستان

انقلاب یمن گر چه به مثابه شوک شور انگیزی است که انقلابیون و ازادگان عرب منطقه را از خواب تغافل بیدارخواهد کرد اما گلوگاههای سیاسی رسانه ای این جنبش حق طلب با تمام جنبشهای دنیا متفاوت است .
بی بی سی شبکه ای از امپراطوری رسانه ای است که ساطور بدستان داعش را نروریست نمی داند اما ازادیخواهان یمنی را تروریست های شورشگر پروپاگاندا می کند ...
اظهارات گاه نسنجیده برخی مقامات سیاسی بر التهابات منطقه اثری شگفت انگیز دارد و گاه موجب می شود دوستان ایران ازرده شوند و این بر حرکت جنبش بیداری و محور مقاومت ایجاد هزینه می کند .
پروژه ایران هراسی از یکسو و اظهارات نسنجیده ؛ اعراب و اسرائیل از پیشرویهای جسورانه ایران به وحشت انداخته است و پروپاگاندای این مسئله از سوی برخی سیاستمداران ایرانی به نفع جنبش های انقلابی متاثر از بیداری اسلامی مانند انصار الله یمن نیست .
تحولات یمن و تصرف شهر کلیدی تعز و عدن توسط انقلابیون انصارالله این روزها به صدر اخبار رسانه های بین المللی تبدیل شده به گونه ای که گویا ایران بر گلوگاه باب المندب مسلط شده است لذا منصور هادی رئیس جمهور مستعفی یمن و وزیر خارجه دولت خود خوانده اش با استیصال هرچه تمامتر خواستار مداخله فوری شورای امنیت و نیروهای نظامی سپر جزیره در آنچه اشغال نظامی یمن توسط حوثی ها به نمایندگی از ایران خوانده می شود، شده اند. تحولات فوق در حالی است که تروریست های القاعده و داعش بر میزان فعالیت خود در یمن افزوده اند و در مناطق وسیعی از یمن به جولان می پردازند، انفجار انتحاری روزهای گذشته در مساجد صنعا که به شهادت صدها تن از شیعیان این شهر تبدیل شد تنها نمونه ای از این فجایع است.
یمن از معدود کشورهایی است که همچنان فرهنگ عشیره ای و قبیلگی در آن حکم فرماست و یمنی ها بیش از آن که عرق ملی و وطنی داشته باشند خود را وابسته به طایفه و قبیله خود می پندارند، همین امر زمینه ساز بسیاری از تنش ها در طول چند دهه اخیر در این کشور بوده که عمدتا مورد سو استفاده کشورهای صاحب نفوذ منطقه ای و بین المللی نیز قرار گرفته است. جهت درک بهتر این مقوله به سخنی از علی عبدالله صالح رئیس جمهور پیشین این کشور اشاره می کنم، زمانی از وی پرسیدند که چگونه توانسته ای دهه ها بر یمن با وجود آن همه اختلاف های عشیره ای حکم رانی نمائی؟
صالح در پاسخ آنها بدین جمله اکتفا کرد: بازی با سر مارها. اشاره صالح به سر مارها تمثیلی از رهبران قبائل یمنی است و بدین معناست که صالح با ائتلاف های مقطعی با برخی قبائل زمینه سرنگونی سایر قبایل را فراهم می نمود. در خلال هفته های منتهی به سقوط شخص صالح نیز عمده دلیل موثر در این واقعه پشت پا زدن قیبله پرنفوذ الاحمر به وی بود. با عدم حمایت رئیس این عشیره کلان از صالح دیگر شانسی برای تداوم ریاست جمهوری صالح متصور نبود.
برآورد کارنامه منصور هادی در طول سال های پس از صالح حاکی از عدم موفقیت وی در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی بوده است. معضل اقتصادی، فقر و بیکاری را می توان بزرگترین مشکلات جامعه یمن دانست که هادی در رفع آنها ناکارآمد عمل نمود، در چنین فضایی و در فقدان آلترناتیو های قابل توجه جهت حکم رانی در صنعا، جنبش انصارالله به عنوان یک جنبش پرنفوذ از لاک دفاعی خارج شده و با کسب حمایت بسیاری از یمنی ها وارد صنعا شد. تلاش انقلابیون یمنی جهت اصلاح امور اقتصادی و مشارکت سیاسی اکثریت جریان های یمنی بر دامنه نفوذ آنها افزود و اکنون شاهد پیشروی آنها به سوی شهر استراتژیک تعز بوده ایم.
تصرف تعز از جهات مختلف حائز اهمیت است، این شهر به عنوان سومین شهر کلیدی یمن پس از صنعا و عدن محسوب شده و می توان آن را دروازه فتح عدن دانست. تعز در 150 کلیومتری شمال عدن قرار داشته و عملا با تصرف این شهر محاصره دولت هادی بیش از پیش تکمیل شده است. استان اِب واقع در همسایگی تعز در هفته های گذشته بدست نیروهای انقلابی تصرف شد و اکنون این نیروها به سوی استان لحج در حرکتند و بخش هایی از آن را نیز تصرف کرده اند، تمامی تحولات فوق نوید بخش استیلای آتی انقلابیون بر عدن است، امری که یمن را پس از دهه ها از زیر سیطره ابرقدرت های بین المللی و آل سعود خارج ساخته و استقلال را به این کشور بازخواهد گرداند.
منصور هادی از سعودی ها خواسته است که جهت مقابله با انصارالله ضمن برقراری مناطق پرواز ممنوع اقدام به گسیل نیروهای سپر جزیره به این کشور نماید، سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان نیز در اظهارات روز گذشته اش ضمن تقبیح آنچه عملکرد ایران در یمن خوانده از احتمال مداخله عربستان جهت مقابله با اقدامات حوثی ها خبر داده است
در واقع یمن از سال های دور همواره به عنوان حیات خلوت خاندان سعودی محسوب شده است. حکام سعودی ضمن ترویج سلفی گری و حمایت از حکمرانی افراد وابسته به خود در این کشور، در سرکوب شیعیان یمنی نقش بسزایی ایفا کرده اند.
شیعیان زیدی یمنی با دارا بودن 40 درصد از جمعیت 27 میلیونی یمن در مناطق شمالی این کشور که در مرز با عربستان قرار دارند سکونت دارند و همواره مورد ظلم و آزار عربستان سعودی و حکام یمنی قرار داشته اند، بنابراین پیروزی آنها در تحولات کنونی یمن نگرانی فزاینده ای را برای آل سعود در برداشته است. مانور قدرت انصارالله ضمن سرنگونی دولت حامی ریاض در صنعا و تضعیف موقعیت رژیم سعودی در برابر جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه، احتمال سرایت این انقلاب به خاک سعودی را نیز بیش از پیش متصور نموده است.
حمله به یمن از سوی نیروهای سپر جزیره منجر به سرایت بی ثباتی در یمن خواهد شد و انقلابیون یمن باید این بی ثباتی را در اعماقف خاک کشورهای عربی هدایت کنند و درگیریها را به خاک عربستان بکشانند دولت های اشغالگر به یمن بدلیل فقدان مشروعیت داخلی البته نگران سرایت این بحران به درون هستند. ورود نظامی عربستان به یمن زمینه اقدامات متقابل انصارالله در عربستان را باید مهیا سازد ، حوثی ها صدها کلیومتر با عربستان مرز مشترک دارند و این مداخله باید موجب سرایت بحران به عربستان شود .
یکی از رهبران بلند پایه انصارالله در مصاحبه اخیرش صراحتا گفته است که مداخله ریاض در یمن منجر به پایان حکومت آل سعود در سرزمین حجاز خواهد بود، و به آنها هشدار داده که یمن سال هاست که درگیر جنگ داخلی است، اما این شما هستید که با ورود به یمن زمینه سرایت جنگ به داخل خاکتان را مهیا خواهید کرد. استراتژیست های عربستان به میزان نفوذ حوثی ها در سطح جامعه و قدرت نظامی آنها آگاهند ضمن آن که به این نکته وقوف دارند که ورود به یمن و پاسخ احتمالی حوثی ها بر درگیری های داخلی عربستان می افزاید. نکته با اهمیت آن که فارغ از عمده جمعیت شیعه عربستان که در مناطق قطیف حضور دارند، بخش زیادی از شیعیان اثنی عشری و زیدی های عربستان در مناطق همجوار یمن سکونت داشته و با ایجاد بحران به حمایت از حوثی و اقدام علیه آل سعود خواهند پرداخت.
ایران نباید و نمی تواند در مورد انقلاب و انقلابیون پاکباز یمن سکوت دیپلماتیک نماید باید از تمام ظرفیتهای رسانه ای و سیاسی در جلوگیری از جنگی دیگر در منطقه به همراه دوستان هم پیمان خود جلوگیری نماید.
سازمان کنفرانس اسلامی باید از چرت زدن خارج شود و تحرک و پویایی بیشتری در مورد یمن داشته باشد و این مهم با درخواست اطاق فکر تهران یا رایزنی های پارلمانی سریع ممکن خواهد بود !؟
شاه عربستان باید دریابد کسی که باد می کارد باید توفان درو کند .

فان حزب الله هم الغالبون ان شا الله

[mpo]

"و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین

یک فایل محرمانه

انانکه حافظه تاریخی خوبی دارند به یاد می اورند حکومت امریکا در دو مقطع بسیار حساس دشمنان کینه توز جمهوری اسلامی در دوسمت ایران را با دستان خود نابود کرده است طالبان و القاعده در افغانستان و همچنین صدام ملعون در عراق را ....! ایا اینبار نوبت عربستان است !؟
همگی واقفیم امریکا علیرغم سه دهه دشمنی و تحریم سخت و فلج کننده اکنون باید با ابرقدرت مهم خاورمیانه ایران بزرگ هسته ای سر میز مذاکره چانه بزند و برای رسیدن به تعامل و مدارا تلاش نماید و از مذاکرات هم اینگونه بر می اید قرار نیست ایران تاسیساتش را مانند کره شمالی و لیبی برچیند یا تعطیل نماید این پیشرفت شگرف؛ مشروعیت ایران را در مجامع بین المللی بسیار بالا می برد و فلسفه تحریمها را بطور کل از بین می برد اما اسراییلی ها و عربستانی ها را بسیار خشمگین ساخته است اما این پرسش به ذهن متبادر می شود چراغ سبز آمریکا به پادشاه گیج و وزیر دفاع جوان و بی تجربه عربستان برای حمله به یمن در حقیقت هدایت عربستان به سمت دامی دیگر است که آمریکا برای عربستان دشمن کینه توز ایران در یمن براورد کرده است !!؟
ایا امریکا از این طریق می خواهد عربستان این دشمن کینه توز ایران را تضعیف و در نهایت تجزیه کند !! شاهزاده ها و مسئولان استان های جنوبی عربستان که هم مرز با یمن هستند، کاخ ها و اماکن حضور خود در این مناطق را ترک کرده و به جده گریخته اند !!
مسئولان عالی رتبه عربستانی حسب اطلاعات دریافتی در مرزهای جنوبی حضور فعال ندارند ؛ مرزها بدون سرباز و گمرک ها نیز بدون کارمند باقی مانده و کسانی که بخواهند می توانند بسیار راحت وارد خاک عربستان شوند و این برای پارتیزانهای شیعه حوثی چون همیشه مطلوب ترین فرصت است!.
حوثی ها از دهه 60 میلادی به اینطرف دارای سابقه مبارزات سخت با حکومت مرکزی و قوای بیگانه هستند جنگجویانی بی نظیر و متبحر به اموزه های سخت جنگهای پارتیزانی که به شدت از مشی ان پیروی می کنند به اعتقاد نگارنده علت خویشتن داری قوای حوثی در موشکباران عربستان به منظور کم کردن حملات هوایی انست تا پس از فرو نشستن گرد و غبار بمباران هوایی ؛ نیروی متجاوز زمینی ارتشهای عرب پا به کشتارگاه و باطلاق مرگ یمن بگذارند قطعا اسیب های سختی می توانند به نیروهای منظم پیاده بی تجربه وارد سازند ... در باره شایستگی های رزمی و توان عملیاتی پارتیزانهای حوثی مطالب بسیاری می توان نوشت .
یمن سرزمین دختران سرو و پسران فریدون
یمن از نظر جغرافیایی منطقه ای بسیار ناهموار و دشوار می باشد که در طول تاریخ، توسط هیچ اشغالگر بیگانه یا عرب، اشغال نشده است؛ عثمانی ها، پرتغالی ها و انگلیسی ها، به دلایل مختلف از اشغال این سرزمین صرف نظر کردند و آن را نادیده گرفتند؛ در این میان، عربستان نیز در دوره ای که در پی توسعه طلبی بود، در صدد اشغال یمن برآمد، اما پادشاهِ وقت عربستان، یعنی ملک عبدالعزیز آل سعود، بنیانگذار حکومت سعودی، فورا از پسرش خواست در میانه راه برگردد و از تصرف یمن دست بکشد و این در حالی بود که نیروهای شاهزاده فیصل، تا زمان دریافت این پیام، دو منطقه نجران و جیزانِ یمن را تصرف کرده بودند.!
اهمیت استراتژیکی یمن
یمن ساختاری قبیله ای و حدود 24 میلیون نفر جمعیت دارد و این کشور با تسلط بر تنگه باب المندب قادر به کنترل دریای سرخ بوده و حتّی می تواند آنجا را با دارا بودن جزیره مهم و استراتژیک بریم ببندد؛ یمن همچنین دارای 200 جزیره است.
اهمیت استراتژیک یمن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1_ نزدیکی این کشور به شاخ آفریقا
2_ همسایگی با عربستان
3_ دارا بودن سواحل طولانی در دریای سرخ و دریای عرب
4_ وجود بنادر مهمّی مانند عدن، حدید و فحاء
و مهم ترین اهمیت استراتژیک یمن از سوی عربستان شیعه بودن حدود نیمی از مردم این کشور است که آل سعود این موضوع را با دلایل واهی برای خود بسیار خطرناک می بینند.
دلایل تجاوز عربستان به یمن
1_ حمایت از عبد منصور هادی رییس جمهور مستعفی یمن و دیگر افراد دست نشانده در این کشور
2_ ضربه به گروه انصارالله و یا همان شیعیان یمن
3_ قیم نشان دادن خود به عنوان بزرگ کشورهای عربی
برخی تحلیل گران مسائل استراتژیک دلایل دیگری نیز برای تجاوز عربستان به یمن عنوان می کنند، از جمله آنکه:
1-عربستانی ها می خواهند جلوی گسترش نفوذ شیعیان در منطقه را بگیرند.
2- عربستان در دو جبهه سوریه و عراق و همچنین تحولات لبنان شکست های سهمگینی از قدرت نفوذ ایران خورده است لذا در یمن به دنبال جبران شکستهای حود است .
عبدالملک الحوثی رهبر انصار الله یمن درباره دلایل تجاوز عربستان و ائتلاف کوچک عربی می گوید:
آمریکا دستور حمله به یمن را صادر کرده و رژیم سعودی طلایه دار کشورهای متجاوز و جنایتکار می باشد.
رژیم سعودی حق همسایگی و حسن همجواری را محترم نمی شمارد و قدرت های ظالم و در راس آن همسایه نابه کار یعنی عربستان، تنها در صدد اجرای خواست آمریکا و ارادۀ رژیم صهیونیستی در یمن است؛ قدرت های طاغوتی و مستکبر به آمریکا پناه برده و به هر بهای ممکن برای جلب دوستی آن تلاش می کنند.
به گفته الحوثی، این تجاوز نابخردانه، روح عزت و کرامت را در مردم یمن زنده کرد و مردم یمن در برابر این تجاوز ددمنشانه پایداری خواهد نمود.
الحوثی در ادامه این پرسش را مطرح کرد که آیا برای نظام سعودی آن چیزی را که در گذشته علیه یمن آورده کافی نیست و همچنان به دنبال نابودی یمن است؛ ملت یمن قبول نخواهد کرد که بنده نظام سعودی باشد و ملت یمن را فرا می خوانم که برای مقابله با این حمله ظالمانه به پاخیزند.
رهبر انصارالله یمن خطاب به سران رژیم عربستان تاکید کرد: به نظام آل سعود می گوییم که شما در موضع ضعف قرار دارید و ملت بزرگ یمن در موضع قدرت قرار دارد چون حق با مردم یمن است؛ اگر ارتش های اشغالگر برای اشغال کشورمان وارد یمن شوند، آنگاه ملت ما ثابت خواهد کرد که یمن به گورستان آنها تبدیل خواهد شد
سید حسن نصرالله رهبر جاودانه چریکهای حزب الله لبنان نکات جالبی درباره دلایل تجاوز عربستان و هم پیمانانش به یمن در سخنرانی جمعه شب خود عنوان کرده و می گوید ؛ چگونه است که (عربستان) در برابر چند دهه تجاوز صهیونیست ها به مردم مظلوم فلسطین، نه تنها توفان، که حتی 'نسیم قاطعیت' هم برپا نکرد؟!
دبیرکل حزب الله از سران عربستان می پرسد : ملت فلسطین که اهل سنت هستند و سالهاست که فریاد می زنند، اما شما کاری برای آنها نکرده اید.
متجاوزان عربستانی و ائتلاف شکننده آن در روزهای آینده شاهد پاسخی غافلگیر کننده از نیروی مقاومت یمن خواهند بود
ایا ملت یمن معادلات را تغییر خواهد داد!!؟
تحولات یمن را به نظاره خواهیم نشست و سر افکندگی متجاوز را بار دیگر شاهد خواهیم بود....
، چرا که مردم یمن در صحنه هستند و با وضعیت موجود و بدون در نظر گرفتن مصوبات نشست سران اتحادیه عرب، از کشور خود دفاع می کنند

[mpo]

اگر تکریت شیعه بود...!؟
متنی که باید بارها ان را خواند ....

صرف نظر از ابعاد نظامی و سیاسی عملیات آزادسازی استان صلاح الدین عراق به مرکزیت تکریت، اندکی درنگ در ابعاد اخلاقی این عملیات با توجه به ملاحظات تاریخی روابط میان شیعیان عراق و ساکنان ان خطه می تواند درس آموز باشد. در این زمینه، یکی از ادیبان و شاعران شیعه مقاله ای با عنوان “اگر تکریت شیعه نشین بود … اگر نیروهای مبارز در راه آزادی [این استان]، وهابی بودند…” نوشته است که متن آن در ادامه آمده است:

۱- تاریخ شهادت می دهد که ما شیعیان، شکنجه ها و تازیانه های بسیاری از اهالی این شهر کشیده ایم. به ندرت می توان خانواده ای را یافت که ادعا کند طی تنها سه نسل پی در پی، زخم های این شهر – مانند قتل، آوارگی، زندان، تازیانه یا حداقل آدم ربایی – را نچشیده باشد. گنجینه خاطرات ما مملو از خاطرات دردناک و زخم های کهنه ای است که اهالی تکریت برای ما رقم زده اند…. آن شاعر نیکوبیان ما چه زیبا سروده است: «الله ما فعلت بنا تکریت» (خدا را که با ما چه کرده است این تکریت)
کافی است تنها برگ های پررنگ و داغ های اصلی را با هم مرور کنیم تا عمق زخم ها برای دیگران هم قابل درک شود:
• تکریت تنها شهر شمال عراق بود که اهالی آن با دف، چنگ و مارش هی پرشور نظامی همراه با پایکوبی و رقص از کاروان داغدار اهل بیت رسول خدا صلوات الله علیهم و فرزند برومند امیر مؤمنان (زینب کبری) استقبال کردند.
تصور سختی است در روزهایی که شیعیان هنوز در بهت شدت جنایت علیه سلاله رسول خدا در کربلا بودند و حتی شهر ابن زیاد نیز برای مظلومیت اهل بیت اشک ریخت، کاروان اسرا به این شهر برسد و جماعت رقص کنان و پایکوبان جشن مرگ و اسارت برپا کنند!
• از همین شهر بود که صلاح الدین ایوبی دیده به جهان گشود. بسیاری از مردم، صلاح الدین ایوبی را به رزم آوری و فرماندهی اش در جنگ های صلیبی می شناسند، اما شیعیان عرب منطقه – از مصر و شام تا عراق – فراموش نکرده اند که صلاح الدین ایوبی ده ها هزار مسلمان را از دم تیغ گذراند و در آن میان سهم شیعیان چندین برابر دیگر فرقه های مسلمان بود. هنوز در مصر و حلب، نماد قتل عام شیعیان صلاح الدین ایوبی است.
• تکریت در ادامه پرورش امثال صلاح الدین ایوبی، «صدام حسین» را پرورش داد که بار دیگر داعیه جنگ با اسرائیل و دشمنان اسلام و عرب را داشت؛ اما بر قتل و آوارگی شیعیان تمرکز کرد!
موشک های او به سمت تل آویو شلیک شدند، اما خبر خاصی از قتل یهودیان یا غربی ها منتشر نشد. در عوض، میزان قتل ها و جنایاتش علیه شیعیان به اندازه ای است که در عصر ارتباطات هم کسی نمی تواند آنان را به صورت مامل محاسبه کند!
با تمام این احوالات، تکریتی ها برایش زادگاه بزرگی ساخته اند و به زیارتش می روند! آن ها او را «یگانه رهبر عربی و خاری در چشم دشمنان» می خوانند و بر جگر قربانیان وی – که عمدتا عراقی بودند – خنجر می زنند.
• ظلم ها و دشمنی های تکریت محدود به گذشته نمی شود! به باور شیعیان، تکریت قلعه اصلی «عوف السلمی» است که پیش از منجی عالم، حضرت مهدی شورش کرده و شیعیان مهدی را به قتل می رساند.
• تکریت در همین عصر ما و در برابر چشمان جهانیان و دوربین های خودشان، جنایت «پادگان اسپایکر» را مرتکب شد که در آن صدها جوان ما را بدون ارائه هیچ دلیلی ذبح کردند. جنایتی که زبان از وصف و شرح آن عاجز است.
• آری! این است تکریت و چنین است معامله و رفتار تکریت در قبال ما … این تاریخ در برابر ماست؛ همان گونه که روح زخمی آمیخته به وجود ما … تفصیل این همه جنایت بماند که « شرح این هجران و این خون جگر … این زمان بگذار تا وقت دگر»

۲- و امروز … آیات الهی در حال تحقق است. خداوند می فرماید: «و تلک الأیام نداولها بین الناس» (آل عمران – آیه ۱۴۰)
جوانان سلحشور شیعه با جان و اعتقاد خویش اسلحه به دست گرفته اند تا هیمن شهر جنایت پیشه (تکریت) را آزاد کرده و با بیرون راندن اشغالگران خارجی، شهر را به ساکنان تاریخی آن (که هر چه کرده باشند، هموطنان عراقی ما هستند) بازپس دهند.
این جوانان چنان در برابر اشغالگران می جنگند که هر روزه اخبار شهادت و سعادت ده ها و صدها تن از آنان منتشر می شود.
شیعیان می جنگند، تا پای جان می جنگند، شهید می شوند؛ تنها برای امتثال امر به دستور پیشوایشان، تا شهر را “امن” کنند و به ساکنان آن تحویل دهند.
امروز شیعیان با خون خویش به دروازه های تکریت رسیده اند. به دروازه های شهری که هرگز از آن رحمت و برادری ندیده ایم. اما – ان شاء الله – با سرهای بالا گرفته و غریو پیروزی وارد شهر خواهیم شد. آن روز، رحمت و برادری را به ساکنان آن دیار ثابت خواهیم کرد. آری ما پیروان پیامبری هستیم که فرمود: «الیوم یوم الرحمه»
و البته که جنایتکارانی که فاجعه سبایکر و امثال ان را رقم زده اند، آسوده نخواهند بود. ندامت و فرار برای جنایتکاران کافی نیست و خرد و تدبیر حکم می کند که جنایتکرا را به عدالت بسپاریم. پس در انتظار «رحمت» و «مجد و عظمت» شیعیان باشید.

۳- و اما چند سئوال:
• آیا جهان می خواهد دیده و شنیده خود را بپوشاند و نبیند که جوانان شیعه چگونه پای به تکریت می گذارند؟
• آیا جهان شهامت دارد که بر جوانان آفرین گوید؟ جوانانی که در پی قبرهای دسته جمعی قربانیان و شهدای اسپایکر خواهند بود، اما از ارتکاب جنایت های مشابه و انتقام های کور خودداری خواهند کرد؟ شیعیانی که حتی ذره ای از جنایت های تکریتی ها را تکرار نخواهند کرد…
• آزادگان و شریف مایگان عالم، زبان به مدح ملتی می گشایند که در مکتب علی بن ابیطالب و شیعیان و محبانش پرورش یافته اند؟
• و بالاخره، آیا منظره های تکراری تکریت مانند سر بریدن (ذبح)، زنده سوزی، آوارگی، قتل های دسته جمعی و قبرهای جمعی و مشترک باز هم تکرار خواهد شد؟
هرگز! ما شیعیان هرگز مانند انان نبوده و نیستیم. ما شیعیان علی بن ابیطالب هستیم و در مکتب وی پرورش یافته ایم …

۴- و بالاخره زمانی می رسد که دنیا به خروش آید: «بس است دیگر! ظلم و جنایت در حق شیعین بس است… توهین و تهمت علیه شیعیان بس است…»
به زودی آزادگان عالم به ندای وجدان خویش لبیک می گویند و بر سر وهابیت، بر سر این بازیگران یهود فریاد می کشند: «این همه ظلم و جنایت علیه شیعیان را متوقف کنید.»
آری! شیعیان نه با حرف بلکه با عمل خویش اسلام را تبلیغ می کنند… وهابی ها چهره اسلام را کریه نشان می دهند تا سیادت و ریاست خویش را تأمین و توجیهی برای جنایت آفرینی بیابند؛ درست برخلاف شیعیان
پیش از آغاز این عملیات، آیت الله سیستانی مرجع تقلید بارز شیعیان در پیامی ۲۰ دستور را برای رزمندگتان صادر کردند که همین ۲۰ دستور کفایت می کند برای فهم اسلام حقیقی، برای درک تجلی روح اسلام و رحمت موجود در جای جای آن

۵- شیعیان را متهم می کنند به کفر؛ متهم می کنند به تحریف قرآن…
ما وارد تکریت می شویم بدون آن که کم ترین واهمه و رعبی علیه کودکان، زنان، پیرمردها و شهروندان معمولی ایجاد کنیم.
ما در حالی وارد می شویم که شعار می دهیم: « لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبرّوهم وتقسطوا الیهم إنّ الله یحب المقسطین » (سوره ممتحنه / آیه ۸) (خدا شما را از کسانى (از کفار) که با شما درباره دین نجنگیده و شما را از خانههایتان بیرون نکردهاند منع نمىکند که به آنها نیکى کنید و با قسط و عدل رفتار نمایید، زیرا خدا عدالتپیشگان را دوست دارد)
و مسلمانان قضاوت خواهند کرد که چه کسی پیرو قرآن است؟ شیعیان یا وهابی ها؟!
شیعه را متهم می کنند به خروج از اسلام…
ما وارد تکریت می شویم در حالی که این وصیت پیامبر را شعار خویش قرار می دهیم که فرمود: « إذا أراد أن یبعث بسریّه دعاهم فأجلسهم بین یدیه ثم یقول سیروا باسم الله وبالله وفی سبیل الله وعلى ملّه رسول الله لا تغلوا، ولا تمثّلوا، ولا تغدروا، ولا تقتلوا شیخاً فانیاً ولا صبیّاً ولا امرأه، ولا تقطعوا شجراً إلاّ أن تضطرّوا إلیها »
« به نام خدا و برای خدا و در راه خدا و بر آیین رسول او حرکت کنید،خیانت نکنید،کسی را گوش و بینی نبرید،فریبکار و خدعه گر نباشید،پیرمرد از کار افتاده را به قتل نرسانید،زنان و کودکان را نکشید،درختی را قطع نکنید مگر آنکه ناچار به قطع آن گردید و هر کدام از مسلمانان چه پست ترین آنها و چه برترینشان که به مردی از مشرکین مهلت داد آن شخص مشرک در پناه آن مسلمانان است تا کلام خدا را بشنود پس اگر(در اثر شنیدن و استماع)به پیروی شما(و دین خدا)در آمد او برادر شما در دین محسوب می شود،و اگر حاضر به پذیرفتن دین حق نشد او را به امانگاهش(و خانه و کاشانه اش)برسانید و از خدا بر او کمک گیرید.»
حال خودتان قضاوت کنید که چه کسی مرتد است؟ شیعه یا وهابی؟!
شیعه را متهم می کنند به «تظاهر» و «نفاق» در محبت به علی بن ابیطالب…
ما وارد تکریت می شویم به آنان نشان می دهیم که شیعیان به سیره امیر المؤمنین التزام دارد و وصایای وی را تا پای جان خویش حرمت می نهد. ما طبق امر مولایمان علی، خشم خود را فرو می نشانیم و عمل به امر وی را واجب می دانیم که به فرمانده سپاه خویش، مالک اشتر فرمود: « إیاک و الدماء و سفکها بغیر حلها فإنه لیس شیء أدنی لنقمه و لا أعظم لتبعه و لا أحری بزوال نعمه و إنقطاع مده من سفک الدماء بغیر حقها والله مبتدئ بالحکم بین العباد فیما تسافکوا من الدماء یوم القیامه فلا تقوین سلطانک بسفک دم حرام فإن ذلک مما یضعفه و یوهنه بل یزیله و ینقله ولا عذر لک عند الله و لا عندی فی قتل العمد لأن فیه قود البدن و إن ابتلیت بخطإ و أفرط علیک سوطک أو سیفک أو یدک بالعقوبه فإن فی الوکزه فما فوقها مقتله فلا تطمحن بک نخوت سلطانک عن أن تؤدی إلی أولیاء المقتول حقهم »
« از خون ریزی بپرهیز و از خون ناحق پروا کن، که هیچ چیز همانند خون ناحق کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمی کند و نابودی نعمت ها را سرعت نمی بخشد و زوال حکومت را نزدیک نمی گرداند،… پس با ریختن خون حرام، حکومت خود را تقویت مکن؛ زیرا خون ناحق پایه های حکومت را سست و پست می کند و بنیاد آن را بر کنده، به دیگری منتقل می سازد، و تو نه در نزد من و نه در پیشگاه خداوند، عذری در خون ناحق نخواهی داشت؛ چرا که کیفر آن قصاص است و از آن گریزی نمی باشد. اگر به خطا خون کسی ریختی، یا تازیانه یا شمشیر زدی، یا دستت دچار تندروی شد ـ که گاه مشتی سبب کشتن کسی می گردد، چه رسد به بیش از آن ـ مبادا غرورقدرت توراازپرداخت خون بهابه بازماندگان مقتول باز دارد. »

۶- آری! شیعه چنین است…
وقت ان است که جهانیان بیندیشند … وقت ان است که همه بیندیشیم:
«اگر تکریت شیعه بود… اگر مبارزان راه آزادی [این شهر]، وهابی ها بودند…»

[mpo]

چریک های سایبرونتیک ایران شوالیه های نامرئی




برای نگارش این پست از مقدمه کسل کننده دوری می کنم و از عبارتهایی وام می گیرم تا بتوانم در ساده ترین تمثیل ها با مقوله یاد شده ارتباطی برقرار سازیم بدیهی است در این نوشتار چریک سایبری الزاما عضوی از یک شبکه جنگجویان اطلاعاتی موسوم به موج سوم محسوب نمی شوند حوزه عملیات و جغرافیای تاثیر انان بر ارتشها و شورشها که بسیار فراتر از کامپیوترها و شبکه های کامپیوتری است در بافت اعمال انسانی و مناقشات انسانی دنیای امروز قرار دارد ...
شاید شما خودتان یا برخی فعالان شبکه های مجازی را در این راستا ارزیابی کنید که با انگیزه های متفاوت سیاسی و عقیدتی له یا علیه موضوعات و مسائل هدف بندی شده مد نظر فعالیت می کنند .

جنگ اطلاعاتی سایبری تازگی نداشته و محصول فرعی انقلاب کامپیوتری نیست و اساسا حتی محدود به انسانها هم نیست مثلا پرنده فاخته را در نظر بگیرید این جنگجوی کوچک اطلاعاتی با گذاشتن تخم هایش شبیه شکل تخم های میزبان در اشیانه بیش از 180 گونه پرنده انها را فریب می دهد و با رفتارش انسجام محیط اطلاعات میزبانش را از بین می برد
رفتار فاخته به ما می اموزد ظاهر تصویری یک تخم هرگز منبع قابل اعتماد اطلاعات نمی تواند باشد .

امروزه از میدان بازی های مهیج کامپیوتری تا میدان جنگ رابطه های بسیار نزدیکی وجود دارد کشور ایران در حوزه عملیات سایبر از قدرتمند ترین ارتشهای سایبری دنیاست .
در حوزه بازی و سرگرمی گرفته تا کشف جرم ؛ حقوق فردی ؛ امنیت ملی و...... دارای زیر ساختهای خوبی است.
موسسه تحقیقات تکنولوژی Small Media در گزارشی پیرامون قدرت و وضعیت سایبری ؛ زیر ساختها و سیاست گذاری ایران اشاره کرده که سرعت پیشرفت ایران در این حوزه بسیار بیش از تصورات متخصصان حوزه امنیتی عنوان کرده است.

دیوید کندی متخصص حوزه امنیت سایبری و بنیانگذار موسسه امنیتی TrustedSec با بهت و حیرت می گوید : پنج سال پیش هرگز گمان نمیکردم که ایران روزی به جایگاهی برسد که اکنون دارد. زمانی ایران و قدرت سایبری ایران را در رده درجه چهارم یا D-Grade طبقه بندی میکردیم، اما در حال حاضر قدرت سایبری ایران بسیار پیشرفت کرده است و در حد کشورهایی همچون روسیه و چین قرار دارد.
در حوزه امنیت ملی متخصصین کارکشته به بررسی مناقشات در سطح ملی و بین المللی می پردازند و روزانه میلیاردها اطلاعات از سرورهای متفاوت دنیا توسط بازیگران غیر دولتی یا چریکهای سایبری مورد کاوش قرار می گیرد این مسئله با هک تفاوت دارد زیرا در معنای معمول هک نوعی جرم محسوب می شود و اگر به حریم خصوصی افراد تجاوز کند در این صورت عملی زشت و دارای تبعات قضایی و امنیتی برای فرد هک کننده است اما این موضوع جستار ما نیست .

چریکهای سایبری با هر نوع ایدئولوژی و مذهبی بدون محدودیت ارتباطی در فضای مجازی سراسر دنیا گاه حول یک محور مبارزه با دولت اشغالگر اسراییلی یا دولت مزدور عربستان و بحرین در منطقه با یکدیگر به ارگانیزاسیون می رسند تا سلسله عملیات هماهنگ شده ای را روی سرورهای هدف به انجام رسانند و گاه نیروی متخصص ارتش سایبری در کمال ارامش ضرباتی مرگبار و کوبنده تر از گلوله های تانک مرکاوا به ارتش اسراییل وارد می سازد ؛ برای نمونه نگاه کنید به انتشار اطلاعات حساس ارتش اسراییل توسط چریکهای سایبری [External Link Removed for Guests]

دیوید کندی می گوید اگر ایران تصمیم به از کار انداختن موسسات مالی ایالات متحده یا فلج کردن ارتباطات نظامی این کشور بگیرد، به خوبی از پس این کار برخواهد آمد و توان هکرهای هوشمند ایرانی برای فلج کردن سیستمهای مالی و نظامی آمریکا قابل انکار نیست زیرا در جنگ خلیج فارس یک درخواست از ناو هواپیمابر امریکا مبنی در ارسال فوری 12000000 مسواک موجب بهت و حیرت مسئولین پنتاگون شد بعدها مشخص شد یک تیم سایبری این درخواست غیر معمول را مستقیما از طرف ناو به پنتاگون فرستاده است تا قدرت خود را به رخ بکشد. در حالی که انگیزه اغلب هکرهای چینی و روسی رقابت و مسائل مالی است، اما هکرهای ایرانی برای نفوذ عمیق به سرورها و از کار انداختن آنها آموزشهای حرفه ای دیده اند.

به گفته دیوید کندی چریکهای سایبرونتیک ایرانی سراسر دنیا همواره یک سوال از خود میپرسند:
آیا میتوان در یک نقطه حساس کمین کنم و در زمان بروز تعارض یانکی ها با ایران ؛ ایالات متحده ؛ اسراییل یا نوکران منطقه ای انان را فلج کنم؟!

[mpo]

بررسي مشی نظامي حجاز در جنگ يمن


با رصد اخبار و گزارشان میدانی یمن به بررسي کوتاهی از دكترينال سیاسی نظامی عربستان می پردازیم تا در تحلیلهای سیاسی دچار خطای محاسباتی نشویم . در شش روز گذشته از حملات هوایی سعودی بدون در نظر گرفتن رجزخوانی سیاسی وزیر خارجه حجاز به رفتارشناسی و رویکرد نظامي حاکمان عربستان و وزیر دفاه بی تجربه ان در هجمه همه جانبه به عضو دیگر محور مقاومت " یمن " می پردازیم که قدرتمندانه با فرماندهان خود اتکای یگانهای پارتیزانی و کمیته های مردمی همراه با یگانهای ارتش یمن پرشتاب به سمن عدن می شتابند تا با اعلام حضور نظامی و سیاسی پاسخ هوشمندانه ای به محور ارتجاع و شورای امنیت و شورای همکاری خلیج فارس داده باشند مبنی بر اینکه ملت یمن تعیی کننده سرنوشت سیاسی خود است و این دردناک ترین پاسخ پارتیزانهای حوثی و کمیته های مردمی به ارتش متجاوز سعودی است .
از اصول 9 گانه جنگ در ارتشهای جهان اصل معروف غافلگیری است و از بارزترین نشانه های اولیه جنگي رژيم کودک کش اسراییل در انجام حملات سريع و غافلگير كننده علیه مردم غزه و لبنان دیده شده است ؛ گر چه چنین مشی عملیاتی نمي‌تواند جنگي دراز مدت را به دنبال داشته باشد اما همين مشی رفتاری در متد عملیاتی ارتش چاقالوی سعودی چه در اصول و چه در تاكتيك‌هاي رزم هوایی نردیکی های بسیاری با دكترين نظامي رژيم کودک کش اسراییل در جنگ‌هاي غزه و لبنان دارد .
به تبع همین شیوه نخ نما شده سعودیها ابلهانه متصورند با كارگيري نيروي هوايي، زميني و توپخانه و نیروی دریایی محور ارتجاع می توانند به عقبه استراتژیک محور مقاومت خللی وارد اورند و در مقابل پارتیزانهای حوثي‌ به سرعت به نتيجه برسند، در صورتي كه در جنگ گذشته ارتش چاقالو با غافلگير شدن نيروي زميني اش تلفات زيادي داده و اسراي زيادي را در مقابل حوثي‌ها بر جاي گذاشتند ...

ارتش چاقالوی سعودی در جنگ قبلی هم نتوانست با نيروي نظامي زميني وارد اراضي حوثي‌ها در شمال يمن شود و دلیل شکستش را برتری تاکتیکی فرماندهان قوای پارتیزانی حوثی به مدد استفاده صحیح از زمین اعلام داشتند لذا ناچار است با نیروهای ائتلاف ارتشهای عربی دوباره شانسش را در برابر نیروی مسنجم و ورزیده حوثی ها با تكيه بر برتري هوايي وارد کارزار نماید كه اين روش هم با اصول جنگ رژيم کودک کش صهيونيستي شباهت كاملي در حمله به زیر ساخت ها و تحمیل تلفات بر جمع غیر نظامیان دارد.
چرا نگارنده این متن ارتش مجهز و مدرن عربستان را ارتش چاقالو خطاب می کند ایا این به معنی انست که با تعصب ضد عربی مقاله اش را ارایش می دهد! بر اساس اخبار دریافتی از شبکه های ماهواره و گزارش خبرنگاران از محل اصابت بمبها و راکتهای نيروي هوايي و آتشباري توپخانه ارتش چاقالوها در می یابیم یگانهای ارتش سعودی هیچ اطلاعات دقيقی از مناطق مورد هدف قبل از تهاجم هوایی و توپخانه ای ندارند و فاقد اطلاعات دقيق از زیر ساخت های دفاعی پارتیزانهای حوثي‌ مي‌باشند.
اين ضعف احمقانه ارتش چاقالوها و شیوخ شکم گنده باعث می شود عربستان و نیروی ائتلاف در اين مرحله از جنگ برای برتری جنگ روانی و ایجاد گسست در اتحاد مردم یمن و قبایل متحد با انقلابیون مراكز شهري و غير نظامي را به دليل فقدان اطلاعات استراتژیک لازم تعمدا مورد هدف قرار دهند.....
ناكارآمدي نيروی زميني و نیروهای دارای اضافه وزن ارتش سعودي براي پيشروي در خاك يمن باید موجب شود انان به هلي برن (پياده كردن نيرو از طريق هوا) در سايه آتشبار هوايي براي پيشروي در مناطق تحت تسلط پارتیزانهای حوثي‌ اقدام نمایند كه این هم از شیوه های ارتش اسراییلی است اما نا اشنایی و نداشتن روحیه رزمی برای ارتش متجاوز بی انگیزگی به عمل خواهد داشت لذا چیرگی تاکتیکی پارتیزانها به مدد مخبرین محلی و منابع اطلاعاتی باز هم ارتش عربستان و قوای هم پیمانش را در این شیوه ناکام خواهد گذاشت .


پاشنه آشيل حکومت عربستان کجاست ؟

نیروهای راسخ عزم حوثی در دفاع از سرزمین خود باید درس فراموش ناشدنی به پادشاه بزدل سعودی بدهند زیرا سعودي‌ها به شدت واهمه دارند كه حوثي‌ها دامنه جنگ را به داخل عربستان بكشانند، چرا كه در اين حالت آسيب پذيري‌ عربستان به مدد وجود شیعیان در مناطق حساس عربستان شدت بالا مي‌رود و امکان تسلیح انقلابیون عربستان از دو سمت حوثی ها و همچنین سازمان داعش و القاعده به مدد این باگ بزرگ وجود دارد و چنانچه دامنه جنگ به داخل عربستان كشيده شود زمينه گسترده‌اي را براي ناامني در داخل عربستان براي نظام سعودي‌ به وجود خواهد آورد لذا حوثی ها این جنگ را یک فرصت استراتژیک می دانند و علیرغم داشتن موشکهای میان برد توانایی هدف قرار دادن بیشتر خاک عربستان را دارا می باشند ....
در جنگ محور ارتجاع علیه انقلابیون محور مقاومت (حوثي‌ها ) آمريكا نیز در كنار عربستان سعودي با كمك‌هاي مستقيم و غيرمستقيم تسليحاتي، مالي و حتي اطلاعاتي خود عربستان و دنباله روهایش را حمایت می کند
"محور ارتجاع" به رهبری نظام عیاش سعودی تلاش می کند بخشي از اهداف آمريكا و اسرائیل را در تنگه استراتژیک «باب المندب» و حوزه غربي اقيانوس هند تامين كند و البته در سمت مقابل این "محور مقاومت" و قدرت نوظهور جمهوری اسلامی ایران است که اکنون بر باب المندب و حوزه غربی اقیانوس هند حضور نظامی خود را با همگرایی نیروهای حاکم بر یمن حوثی ها تثبیت کرده است.

[mpo]

پنج ضلعی یا پنتاگون شیعی ایرانیان

نبرد یمن در حال ایحاد یاس بر اطاق جنگ وزیر بی تجربه سعودی و هم پیمانان ائتلافی است و البته برخی بر این باورند زورآزمایی ایران با عربستان در یمن به جایی رسید که ریاض، همراه با سایر کشورهای اتحادیۀ عرب تصمیم به ایجاد یک نیروی مشترک نظامی بگیرد امری که هرگز در مورد حوادث غزه و فلسطین حتی بصورت یک نسیم هم روی نداد .
امریکا به منطقه‌ای بدون "محور" علاقمند نیست و بسیار به هژمونی ایران متمایل تر است تا عربستان زیرا ایدئولوژی اسلام ایرانی مدارا کننده و رحمانی تراست اما فقه و ایدئولوژی خشن وهابیت حاکم بر عربستان در سوریه و عراق امتحانش را در رفتارهای سلاخان داعش و النصره و القاعده پس داده است لذا بر رقابت کشورهای عرب محور ارتجاع با ایران انقلابی غرب در کنار ماراتن هسته ای به نظارت نشسته است اما این رقابت منطقه ای به کجا خواهد رسید ؟!

پنج‌ضلعی شیعه
بی تردید جمهوری اسلامی ایران از آغاز، ادعای رهبری جهان اسلام را داشته و دارد و طبعا مشکل اندیشمندان جدا از مردم محور ارتجاع هم اینجاست که با اقلیت شیعه ایا می توان چنین ادعایی داشت.!؟ انچه از بیداری اسلامی به قرائت ایران و بهار عربی به قرائت رادیکالیسم متالاطم و پر شورش عربی بر امده انست که رهبران انقلابی ایران گفتمانی فرقه ای و نژادی برای جهان اسلام نداشته اند و روح و فحوای کلام انان همواره انعکاس دردهای مسلمین ورای بدور از پپرداختن به شیعه گری یا سنی ستیزی بوده است مدعای سخنم را باید در حمایت بیش از سه دهه از جنبش سنی حماس و جهاد اسلاکمی و دهها سازمان مبارز سنی مذهب فلسطینی دانست...
راز جاذب ایران برای حاکمبت بر قلوب توده های محروم مردم مسلمان خاورمیانه در چیست ؟! به هر حال نمی توان از عشق مردم لبنان و یمن و فلسطین و سوریه و عراق به هر مقیاس و درصدی غافل بود ( حتی مردمان فهمیم کشورهای حاشیه خلیج فارس )
یکی از ضعف‌های مهم ایران در جهان اسلام، نداشتن شهر و قطب معنوی معتبر برای همۀ مسلمانان بوده است. شهرهای قم و مشهد فقط مورد توجه شیعیان و بخشی از سنی هاست . شهرهای تاریخی و مهم اسلام مثل مکه، مدینه، بغداد، دمشق، قاهره و حتی استانبول، همه در سایر کشورهای منطقه واقع شده است.

«اما ایران بی تدبیر نبوده است ایران برای افزایش نفوذ خود در حال شکل دادن به "پنتاگون" یا "پنج‌ضلعی شیعه" است که علاوه بر ایران شامل عراق، سوریه، لبنان و یمن می‌شود»ایران برتر از هلال شیعی است
ایران: تنها مخالف هژمونی امپریالیسم امریکا در منطقه است بعد از وقایع معروف به «بهار عربی»، کشورهای عربی فضا را باز نگاه داشتند و برای هر نوع مذاکره آماده بودند. اما ایران از فرصت و یا شاید غفلت اعراب، بهره برد و با مسلح کردن نیروهای شیعی و تقوی انقلابیون سنی بر چیرگی و نفوذ معنوی خود بیش از پیش افزود. اینک کار به جایی رسیده است که «در مقابل توسعه‌طلبی و نفوذ ایران امکان عقب‌نشینی وجود ندارد..»...
ولی آیا فقط ایران سیاستی توسعه‌طلبانه دارد؟ آیا سعودی‌ها نیز همین کارها را نکرده‌اند؟

عربستان در تمام جنایتهای تروریستی نقش مستقیمی دارد و در بحرین، مداخلۀ نظامی برای سرکوب شیعیان بحرین انجام داد و اینک حضور مستقیمش در یمن همراه با ترس و واهمه از ایران است که با ائتلاف عربی و حمایت غرب و امریکا رجز می خواند و می داند این شیوه وضعیتی استثنایی و بسیار وخیم است زیرا می داند یک سخنرانی انقلابی در تهران می تواند اوضاع منطقه را به سمت انفجار پیش ببرد .
آیندۀ منطقه با پروندۀ اتمی ایران مرتبط است و عربستان می داند اگر ؛ خیال حکومت ایران بابت مذاکرات اتمی و رفع تحریم‌ها کمی راحت شود امکان مهار قدرت ایران در منطقه یمن دیگر وجود ندارد و ایران در شکل‌ دادن تعادل قوا در منطقه خلیج فارس شتاب بیشتری خواهد گرفت
پادشاه عربستان دریافته است وضعیت حوثی‌ها (شیعیان یمن) به گونه ای است که انان مایل به زمین نهادن اسلحه نیستند و در نتیجه مداخله نیروی زمینی ارتش چاقالو احتمال طولانی شدن درگیری‌های مسلحانه و "جنگ نیابتی تهران " چونان شمشیر داموکلس بر سر حجاز وجود خواهد داشت.

[sazan1978]

ارتش چاقالوی عربستان خيلی حال کردم دمت گرم نويسنده

[mpo]

دلقک سخنگو





ضاحی خلفان جانشین رئیس شهربانی شهر نوی دوبی می گوید :
کشورهای عربی باید ایرانیها را به آنچه راه درست خواند بازگردانند.....
ای رسول الله (ص)، ما فارسها را به راه مستقیم باز خواهیم گرداند و ایران را به دین حنیف باز می گردانیم ؛ ما ایران را به دین واقعی و صراط مستقیم باز خواهیم گرداند....

تذکر : واکنش همه ایرانیان به سخنان این عرب جاهل امری طبیعی است - توهین مذهبی ممنوع
....این موضعگیریهای جاهلانه امر تازه ای نیست و گهگاه مسئولین برخی کشورهای شیخ نشین و امارات ادعاهای مضحکی از سر جهالت علیه ایران بزرگ دارند مثلا : همواره می شنویم که اعراب می گویند : ما با ایران در سه مورد با ایران بزرگ اختلاف داریم؛
1- در مورد مالکیت ایران بر جزایر (ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ) !
2- فعالیت های هسته ای ایران که غیر شفاف و بدون اعتمادسازی است.!
3- دخالت ایران در امور کشورهای عربی...!

حالاا گر چنین مواضع و اظهاراتی از سوی مقامات یک کشور مهم و قابل اعتنا مطرح باشد شاید قابل اعتنا بود اما از آنجا که طرف خطاب ما، شهر نو کوچکی به نام امارات و پلیس عیاش ان است که عمر تاسیس کشورکش از عمر درختان خیابان ولیعصر تهران کمتر است به ذکر نکاتی کوتاه باید بسنده کرد ....

1- در مورد جزایر سه گانه، مستندات تاریخی و جغرافیایی متعددی وجود دارد که اماراتی ها نمی خواهند بفهمند یا خود را به نفهمیدن زده اند
2- سران و کوتوله های سیاسی عرب و امارات فراموش نکنند صدام هم با ادعای ارضی به ایران حمله کرد و ایرانیان هشت سال تمام جنگیدند بدون انکه ذره ای از خاک کشور به سردار قادسیه معدومشان بدهند و او ناگزیر به پشت مرزهای بین المللی عقب نشست و کل عراق را به شاهزادگان ایرانی باخت و واگذار کرد...
3 - فعالیت های هسته ای ایران، اساسا ربطی به اعراب ندارد و حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی هم صرفا می تواند در چارچوب NPT نه فراتر از ان باشد که حتی در انصورت ایران آژانس را هم صالح به مداخله نخواهد دانست چه رسد به چند کشور حاشیه خلیج فارس !!

بنابراین بهتر است رهبران امارات و رییس عیاش شهربانی دبی ، با فکر کردن به هژمونی غیر قابل انکار ایران بزرگ در منطقه ، اعصاب خود را به هم نریزند و عیش و نوش مدام شان را در توهم غرش قایقهای تندرو ایرانی را در سواحا خود مجسم نسازند !
در باره مداخله ایران در کشورهای عرب منطقه می توان نوشت اگر عربستان و دیگر شیخکهای منطقه واقعا نگران مداخله خارجی ها در امور اعراب هستند، بهتر است ابتدا به اشغال کشور عربی فلسطین و تشکیل اسراییل در آن کمی تعمق کنند و فراموش نکنند مقاومت فلسطین مدیون مجاهدت ایرانیان است اعراب باید رگ غیرتشان تحریک شود و سپس به یاد بیاورند که اسراییل هنوز یک جزیره عربستان را در اشغال خود دارد و خبری از نسیمک عربی برای باز پس گرفتن جزیره نیست !
همه می دانیم سران اغلب کشورکهای عربی بدون اجازه یانکی ها آب هم نمی خورند. زیرا اساسا سران عرب، عمدتاً بی غیرت تر از آن هستند که مداخله کشورهای خارجی در امور آنها، موجب رنج و ازارشان شود بنابراین اتهام دخالت ایران در امور اعراب حرفی نیست که حاکمان عیاش با فکر و تحلیل بدان رسیده باشند بلکه پژواک سخنانی است که یانکی ها و ال صهیون در دهان عروسک های دلقک سخنگوی عربی نهاده اند...
پاینده ایران بزرگ سپهسالار محور جاودانه غیرت و مقاومت

[sazan1978]

دوستان، اين سعودی های چاقالو به دو نوجوان دسته گل ايرانی تجاوز کرده اند . به ابوالفضل قسم خون کثيف اين سعودی ها مباح است.