بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
مدیران انجمن: abdolmahdi, Java, Shahbaz, شوراي نظارت, مديران هوافضا
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
سلام عليكم و رحمه ا...
انهدام يگان هاي زميني ايران در پادگان شيخ بدير
ادامه حملات به اهداف راهبردي و يگان هاي زميني و پادگان هاي دشمن در عمق خاكش و انهدام آنها تاثير مستقيم روي روحيه دشمن و توانائي هاي رواني ، جسمي و عقلي آنان دارد . و از طرف ديگر سبب افزايش روحيه جنگاوري يگان هاي زميني ما خواهد داشت هنگاميكه مشاهده مي كنند بمب افكن هاي پشتيباني نزديك نيروي هوايي مان در آسمان منطقه حضور دارند و انواع بمب ها و راكت ها و گلوله ها را بر سر خصم فرو مي ريزند. يكي از مواردي كه قطعا بر روي افزايش روحيه نيروها اثر دارد حضور مداوم نيروي هوائي بر فراز آسمان منطقه مي باشد . از اين روي خلبانان تيز چنگ نقش مهمي در پيروزي يگان هاي زميني بازي مي كنند و از اينگونه موفقيت ها در طول 8 سال جنگ ايران و عراق بسيار مشاهده شده است .
در روز يكشنبه مصادف با 19 تشرين اول سال 1980 يك دسته پروازي متشكل از دو بمب افكن سوخوي -22 ماموريت يافت تا با استفاده از 96 راكت C5K ( یعنی 6 لانچر 16 تائي براي هر هواپيما ) از پايگاه هوائي الوحده ( الشعيبه ) به فرماندهي سروان خلبان (...) و شماره دو ، ستوانيكم خلبان (...) يگان هاي زميني ايران مستقر در پادگاه شيخ بدير ( شامل تانك ، توپخانه ، نفربر زرهي و ... ) را مورد حمله قرار دهند.
فرمانده دسته در اطاق عمليات پايگاه و در حضور سرهنگ (...) فرمانده پايگاه جزئيات كامل ماموريت را براي خلبان شماره توجيه نمود . فرمانده پايگاه به فرمانده دسته پروازي دستور داد تا هدف را فقط در يك نوبت مورد حمله قرار داده و سپس به سمت پايگاه بازگردند . بعد از آن خلبانان به سمت هواپيماها حركت كرده و پس از انجام بازرسي هاي خارجي و سوار شدن و روشن كردن موتورها ، فرمانده دسته از برج مراقبت اجازه پرواز را درخواست نمود كه با اين درخواست موافقت گرديد . پس از برداشته شدن چوب چرخ ها از جلوي چرخ هاي هواپيماها و خروج از آشيانه ها ، هر دو هواپيما به ابتداي باند رفته و موتورها را چك و از سلامت آنها اطمينان حاصل نمودند . دسته پروازي به سلامت از روي باند برخاست و بعد از جمع كردن چرخها به سرعت و در ارتفاع كم 15 الي 20 متري به سمت چپ گردش نموده به سوي نقطه اول تعيين شده در زاويه 358 درجه كه همان شهر الدير در منطقه شط العرب ( اروند رود ) پرواز نمودند . هواپيماها پس از گذشت سه دقيقه از برخاستن به آنجا رسيده و مجددا به سمت راست و اين بار در زاويه 105 درجه و به سمت پادگان شيخ بدير به حركت خود ادامه دادند . دراين حالت سرعت هواپيما بالغ بر 900 كيلومتر بود و زمان از پيش مشخص شده براي رسيدن به هدف 6.5 دقيقه تعيين شده بود. هواپيماها از روي رودكارون هم عبور كرده و به جاده اهواز به خرمشهر و آبادان ( المحمره و عبدان ) رسيدند . اين منطقه كاملا صاف و مسطح بود و دكل هاي برق فشار قوي زيادي در آنجا به چشم مي خورد .
فرمانده دسته با مشاهده يگان هاي ايراني ( تانك ، توپخانه و نفربر ) شماره دو را هم در جريان گذاشت و هر دو هواپيما موضع را با راكت مورد حمله قرار دادند و پس از اصابت راكتها ، هر دو هواپيما براي دور دوم و سوم به سمت اهداف حمله بردند تا همه 96 راكت را مصرف نمايند اما اين هم كافي نبود و هواپيماها دور چهارم حملات خود به پادگان را انجام دادند. پس از تمام شدن راكتها اين بار هر دو هواپيما با دو توپ 30 ميليمتري خود كه هر كدام از توپها 80 گلوله قوي را دارند ( جمعا 160 گلوله براي هر هواپيما ) مجددا پادگان را مورد حمله قرار داده و باقيمانده اهداف را نيز مورد اصابت قرار دادند. هواپيماها پس از انجام ماموريت هر دو بسلامت از منطقه عمليات خارج شدند . فرمانده دسته و شماره از انجام ماموريت بسيار راضي و خوشحال بودند و در پايگاه فرود آمدند.
پس از پياده شدن ، فرمانده دسته و خلبان شماره دو به سمت اطاق پرواز پايگاه رفتند تا گرازش ماموريت را بنويسند. پس از ورود فرمانده دسته به اطاق ، فرمانده پايگاه را ديدند كه در آنجا نشسته بود ( در اطاق پرواز فرمانده گردان و تعدادي از افسران پرواز ، هدايت زميني و مخابرات ديده مي شدند ) و سپس در آنجا گفتگويي در گرفت :
فرمانده پايگاه با صداي بلند و با حالت عصباني كفت : كجا بودي ؟
فرمانده دسته با آرامش تمام پاسخ داد : در حال انجام ماموريت بودم .
فرمانده پايگاه : و چرا دير كردي ؟
فرمانده دسته با اطمينان كامل : اهداف دشمن را در چهار نوبت هجوم و با انواع راكت ها و گلوله ها منهدم كرديم .
فرمانده پايگاه : به شما نگفتيم فقط يك نوبت حمله كنيد ؟
فرمانده دسته : تعداد راكت ها 96 عدد بود و نمي توانستيم همه آنها را در يك مرحله مصرف كنيم چرا كه اهداف به صورت پراكنده در محل بودند و مي بايست آنها را جستجو مي كرديم . به همين دليل در 4 نوبت حمله را انجام داديم . از من مي خواستيد چه كنم ؟ موشك ها را بي هدف رها كنم ؟ اين محال است و من اين كار را انجام نمي دهم .
فرمانده پايگاه : آيا مي داني با 4 دقيقه تاخير چه بر سر ما آوردي ؟
فرمانده دسته : اتفاق افتاد قربان .
در اين ميان فرمانده منطقه سوم هوائي با فرمانده پايگاه تماس گرفت و پس از صحبت با فرمانده پايگاه به او ابلاغ نمود كه در آينده چنين چيزي تكرار نشود . سپس فرمانده پايگاه به فرمانده دسته گفت : پسرم ما نگران شما هستيم . فرمانده دسته هم پاسخ داد : قربان من هم از شما متشكرم و درآينده ديگر چنين موردي تكرار نخواهد شد .
سپس فرمانده دسته گزارش ماموريت را نوشت و زير آن را امضا كرد . شماره 2 نيز بخاطر طرز برخورد فرمانده پايگاه بي تابي مي كرد و هنگامي كه فرمانده پايگاه اجازه بازگشت به گردان را داد به او گفت : ما بيشتر از خودمان نگران شما هستيم و اگر مي گوئيم فقط در يك نوبت حمله كنيد به خاطر حفظ جان شما و ممانعت از اصابت و سقوط هواپيمايتان در مقابل پدافند هوائي دشمن است .
فرمانده دسته هم گفت : درست است قربان اما انتظار داشتم تا ابتدا از ما استقبال كنيد و خدا را از بابت سلامتيمان شكر كنيد و بعد ما را مورد بازخواست قرار دهيد نه اينكه در يك چنين اوضاع متشنجي با من برخورد نماييد .
فرمانده پايگاه هم به خلبان گفت كه شخص فرمانده كل نيروي هوائي دستور توبيخ و تنبيه شما را داده است .
فرمانده دسته هم پاسخ داد : به جاي آنكه از ما تشكر كنيد ، من از شما تشكر مي كنم .
پس از آنكه فرمانده دسته به مقر گردان برگشت در مورد وضع پيش آمده خوب فكر كرد و متوجه شد كه در ابتدا فكر مي كرده كار درستي انجام داده ولي بعدا به اين نتيجه رسيد كه حقيقتا كاري را كه انجام داده نقض كامل قوانين و دستور العمل هايي بوده كه او به عنوان يك خلبان و فرمانده دسته براي حفظ خودش و حفظ هواپيماي شماره دو موظف به رعايت آنها بوده و ديگر اين امر نبايد تكرار شود . ساعاتي بعد فرمانده منطقه هوائي با فرمانده پايگاه تماس گرفت و از او خواست مراتب تشكر و قدرداني او را به خلباناني كه اين ماموريت را انجام دادند ابلاغ كند چرا كه آنان با انجام اين ماموريت قهرمانانه توانستند آتش دشمن را بر روي يگان هاي زميني ما در منطقه خاموش كنند . به همين دليل توبيخ فرمانده كل نيروي هوائي از فرمانده دسته برداشته مي شود.
در واقع اتخاذ انجام 4 دور حمله بر روي يگان هاي زميني ايران از تصميمات فرمانده دسته بود كه آن هم تحت شرايط خاص ماموريت صورت گرفته و طبيعتا مسئوليت آن هم بر عهده شخص او بوده است . اين بزرگي و شجاعت شاهين هاي قهرمان ما در انجام ماموريت هايشان را مي رساند كه چگونه سعي در انجام ماموريت هايشان به كامل ترين شكل ممكن داشته اند. عزت و افتخار بر شما باد اي شاهين هاي شجاع و تمام رزمندگان و فرزندان ارتش پيروزعراق و ما اين ها را مي نويسيم كه فرزندان آينده عراق بدانند كه نيروهاي عراقي در چنين شرايط دشواري قرار داشته اند .
انهدام يگان هاي زميني ايران در پادگان شيخ بدير
ادامه حملات به اهداف راهبردي و يگان هاي زميني و پادگان هاي دشمن در عمق خاكش و انهدام آنها تاثير مستقيم روي روحيه دشمن و توانائي هاي رواني ، جسمي و عقلي آنان دارد . و از طرف ديگر سبب افزايش روحيه جنگاوري يگان هاي زميني ما خواهد داشت هنگاميكه مشاهده مي كنند بمب افكن هاي پشتيباني نزديك نيروي هوايي مان در آسمان منطقه حضور دارند و انواع بمب ها و راكت ها و گلوله ها را بر سر خصم فرو مي ريزند. يكي از مواردي كه قطعا بر روي افزايش روحيه نيروها اثر دارد حضور مداوم نيروي هوائي بر فراز آسمان منطقه مي باشد . از اين روي خلبانان تيز چنگ نقش مهمي در پيروزي يگان هاي زميني بازي مي كنند و از اينگونه موفقيت ها در طول 8 سال جنگ ايران و عراق بسيار مشاهده شده است .
در روز يكشنبه مصادف با 19 تشرين اول سال 1980 يك دسته پروازي متشكل از دو بمب افكن سوخوي -22 ماموريت يافت تا با استفاده از 96 راكت C5K ( یعنی 6 لانچر 16 تائي براي هر هواپيما ) از پايگاه هوائي الوحده ( الشعيبه ) به فرماندهي سروان خلبان (...) و شماره دو ، ستوانيكم خلبان (...) يگان هاي زميني ايران مستقر در پادگاه شيخ بدير ( شامل تانك ، توپخانه ، نفربر زرهي و ... ) را مورد حمله قرار دهند.
فرمانده دسته در اطاق عمليات پايگاه و در حضور سرهنگ (...) فرمانده پايگاه جزئيات كامل ماموريت را براي خلبان شماره توجيه نمود . فرمانده پايگاه به فرمانده دسته پروازي دستور داد تا هدف را فقط در يك نوبت مورد حمله قرار داده و سپس به سمت پايگاه بازگردند . بعد از آن خلبانان به سمت هواپيماها حركت كرده و پس از انجام بازرسي هاي خارجي و سوار شدن و روشن كردن موتورها ، فرمانده دسته از برج مراقبت اجازه پرواز را درخواست نمود كه با اين درخواست موافقت گرديد . پس از برداشته شدن چوب چرخ ها از جلوي چرخ هاي هواپيماها و خروج از آشيانه ها ، هر دو هواپيما به ابتداي باند رفته و موتورها را چك و از سلامت آنها اطمينان حاصل نمودند . دسته پروازي به سلامت از روي باند برخاست و بعد از جمع كردن چرخها به سرعت و در ارتفاع كم 15 الي 20 متري به سمت چپ گردش نموده به سوي نقطه اول تعيين شده در زاويه 358 درجه كه همان شهر الدير در منطقه شط العرب ( اروند رود ) پرواز نمودند . هواپيماها پس از گذشت سه دقيقه از برخاستن به آنجا رسيده و مجددا به سمت راست و اين بار در زاويه 105 درجه و به سمت پادگان شيخ بدير به حركت خود ادامه دادند . دراين حالت سرعت هواپيما بالغ بر 900 كيلومتر بود و زمان از پيش مشخص شده براي رسيدن به هدف 6.5 دقيقه تعيين شده بود. هواپيماها از روي رودكارون هم عبور كرده و به جاده اهواز به خرمشهر و آبادان ( المحمره و عبدان ) رسيدند . اين منطقه كاملا صاف و مسطح بود و دكل هاي برق فشار قوي زيادي در آنجا به چشم مي خورد .
فرمانده دسته با مشاهده يگان هاي ايراني ( تانك ، توپخانه و نفربر ) شماره دو را هم در جريان گذاشت و هر دو هواپيما موضع را با راكت مورد حمله قرار دادند و پس از اصابت راكتها ، هر دو هواپيما براي دور دوم و سوم به سمت اهداف حمله بردند تا همه 96 راكت را مصرف نمايند اما اين هم كافي نبود و هواپيماها دور چهارم حملات خود به پادگان را انجام دادند. پس از تمام شدن راكتها اين بار هر دو هواپيما با دو توپ 30 ميليمتري خود كه هر كدام از توپها 80 گلوله قوي را دارند ( جمعا 160 گلوله براي هر هواپيما ) مجددا پادگان را مورد حمله قرار داده و باقيمانده اهداف را نيز مورد اصابت قرار دادند. هواپيماها پس از انجام ماموريت هر دو بسلامت از منطقه عمليات خارج شدند . فرمانده دسته و شماره از انجام ماموريت بسيار راضي و خوشحال بودند و در پايگاه فرود آمدند.
پس از پياده شدن ، فرمانده دسته و خلبان شماره دو به سمت اطاق پرواز پايگاه رفتند تا گرازش ماموريت را بنويسند. پس از ورود فرمانده دسته به اطاق ، فرمانده پايگاه را ديدند كه در آنجا نشسته بود ( در اطاق پرواز فرمانده گردان و تعدادي از افسران پرواز ، هدايت زميني و مخابرات ديده مي شدند ) و سپس در آنجا گفتگويي در گرفت :
فرمانده پايگاه با صداي بلند و با حالت عصباني كفت : كجا بودي ؟
فرمانده دسته با آرامش تمام پاسخ داد : در حال انجام ماموريت بودم .
فرمانده پايگاه : و چرا دير كردي ؟
فرمانده دسته با اطمينان كامل : اهداف دشمن را در چهار نوبت هجوم و با انواع راكت ها و گلوله ها منهدم كرديم .
فرمانده پايگاه : به شما نگفتيم فقط يك نوبت حمله كنيد ؟
فرمانده دسته : تعداد راكت ها 96 عدد بود و نمي توانستيم همه آنها را در يك مرحله مصرف كنيم چرا كه اهداف به صورت پراكنده در محل بودند و مي بايست آنها را جستجو مي كرديم . به همين دليل در 4 نوبت حمله را انجام داديم . از من مي خواستيد چه كنم ؟ موشك ها را بي هدف رها كنم ؟ اين محال است و من اين كار را انجام نمي دهم .
فرمانده پايگاه : آيا مي داني با 4 دقيقه تاخير چه بر سر ما آوردي ؟
فرمانده دسته : اتفاق افتاد قربان .
در اين ميان فرمانده منطقه سوم هوائي با فرمانده پايگاه تماس گرفت و پس از صحبت با فرمانده پايگاه به او ابلاغ نمود كه در آينده چنين چيزي تكرار نشود . سپس فرمانده پايگاه به فرمانده دسته گفت : پسرم ما نگران شما هستيم . فرمانده دسته هم پاسخ داد : قربان من هم از شما متشكرم و درآينده ديگر چنين موردي تكرار نخواهد شد .
سپس فرمانده دسته گزارش ماموريت را نوشت و زير آن را امضا كرد . شماره 2 نيز بخاطر طرز برخورد فرمانده پايگاه بي تابي مي كرد و هنگامي كه فرمانده پايگاه اجازه بازگشت به گردان را داد به او گفت : ما بيشتر از خودمان نگران شما هستيم و اگر مي گوئيم فقط در يك نوبت حمله كنيد به خاطر حفظ جان شما و ممانعت از اصابت و سقوط هواپيمايتان در مقابل پدافند هوائي دشمن است .
فرمانده دسته هم گفت : درست است قربان اما انتظار داشتم تا ابتدا از ما استقبال كنيد و خدا را از بابت سلامتيمان شكر كنيد و بعد ما را مورد بازخواست قرار دهيد نه اينكه در يك چنين اوضاع متشنجي با من برخورد نماييد .
فرمانده پايگاه هم به خلبان گفت كه شخص فرمانده كل نيروي هوائي دستور توبيخ و تنبيه شما را داده است .
فرمانده دسته هم پاسخ داد : به جاي آنكه از ما تشكر كنيد ، من از شما تشكر مي كنم .
پس از آنكه فرمانده دسته به مقر گردان برگشت در مورد وضع پيش آمده خوب فكر كرد و متوجه شد كه در ابتدا فكر مي كرده كار درستي انجام داده ولي بعدا به اين نتيجه رسيد كه حقيقتا كاري را كه انجام داده نقض كامل قوانين و دستور العمل هايي بوده كه او به عنوان يك خلبان و فرمانده دسته براي حفظ خودش و حفظ هواپيماي شماره دو موظف به رعايت آنها بوده و ديگر اين امر نبايد تكرار شود . ساعاتي بعد فرمانده منطقه هوائي با فرمانده پايگاه تماس گرفت و از او خواست مراتب تشكر و قدرداني او را به خلباناني كه اين ماموريت را انجام دادند ابلاغ كند چرا كه آنان با انجام اين ماموريت قهرمانانه توانستند آتش دشمن را بر روي يگان هاي زميني ما در منطقه خاموش كنند . به همين دليل توبيخ فرمانده كل نيروي هوائي از فرمانده دسته برداشته مي شود.
در واقع اتخاذ انجام 4 دور حمله بر روي يگان هاي زميني ايران از تصميمات فرمانده دسته بود كه آن هم تحت شرايط خاص ماموريت صورت گرفته و طبيعتا مسئوليت آن هم بر عهده شخص او بوده است . اين بزرگي و شجاعت شاهين هاي قهرمان ما در انجام ماموريت هايشان را مي رساند كه چگونه سعي در انجام ماموريت هايشان به كامل ترين شكل ممكن داشته اند. عزت و افتخار بر شما باد اي شاهين هاي شجاع و تمام رزمندگان و فرزندان ارتش پيروزعراق و ما اين ها را مي نويسيم كه فرزندان آينده عراق بدانند كه نيروهاي عراقي در چنين شرايط دشواري قرار داشته اند .
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
سلام عليكم و رحمه ا...
شهيد سروان خلبان هاتف مدلول حمد
راوي : دكتر علوان العبوسي از خلبانان قديمي و با سابقه نيروي هوائي عراق
سروان هاتف مدلول حمد يكي از خلبانان جمعي گردان پنجم بمب افكن سوخوي/ 22 بود كه با من در تاسيس گردان پنجم در سال 1976 مشاركت داشت . او نمونه يك خلبان آرام و خوش اخلاق ، عاشق پرواز و قهرمان ورزشي بود كه عضو تيم بسكتبال نيروي هوائي نيز بوده است . در هنگام پرواز هم بسيار عالي عمل مي كرد و پروازهاي زيادي را براي انجام ماموريت هاي جنگي بر فراز خاك ايران از همان روز اول جنگ در 22 ايلول ( سپتامبر 1980 يا 31 شهريور59 ماه خودمان ) به انجام رساند . با توجه به حجم بسيار زياد ماموريت هاي جنگي نيروي هوائي ، تعداد زيادي از خلبانان بمب افكن هاي پشتيباني نزديك ( بدون در نظر گرفتن خلبانان از دست رفته جنگنده هاي سوخو ، ميگ 23 و يا ميراژ و خلبانان بمب افكن هاي سنگين و ساير خلباناني كه ماموريت هائي به انها محول مي شد ) را از دست مي داديم . اكثر اين خلبانان ، كاركشته و در جايگاه فرماندهي گردان و هنگ بودند كه قهرمان ما سروان خلبان هاتف مدلول هم يكي از آنها بود.
محل خدمت او نيز گردان پنجم تعيين شده بود اما از او براي خدمت در گردان 44 پايگاه هوائي تموز(الحبانية) ويژه آموزش خلبانان بمب افكن سوخوي/ 22 استفاده گرديد تا ايرادات اين گردان ها كه گزارشات پي در پي از آنها ميرسيد بر طرف گردد . در يكي از ماههاي سال 1982 قرار بود مراسم ازدواج هاتف مدلول صورت پذيرد . از اين رو او طبق موافقت فرمانده گردان خود در بغداد به سر مي برد تا مراسم ازدواج خود را تكميل نمايد. در همين حين دستوري از فرماندهي كل نيروي هوائي صادر شد كه بموجب آن تعدادي از خلبانان با تجربه براي تكرار انجام يك ماموريت فراخوانده شدند كه سروان خلبان هاتف مدلول هم يكي از آنان بود كه مي بايست ماموريتي را بر فراز جزيره خارك انجام مي داد . در نتيجه مي بايست او را از مرخصي فرا مي خواندند . به همين دليل او از منزلش در بغداد با من تماس گرفت تا من را براي حل مشكل خود و فرماندهي و گردانش واسطه قرار دهد تا خلبان ديگري را به جاي او براي انجام ماموريت تعيين كنند. من معمولا به لحاظ شخصيتي و انساني درخواستهاي افسرانم را اجرا مي كنم مخصوصا در اين مورد كه اين خلبان كليه اقدامات لازم براي برپائي مراسم عقد خود را انجام داده بود و دقيقا در همان روز هم سرتيپ دوم خلبان سالم سلطان او را براي انجام ماموريت فراخوانده بود . من هم از ديد يك مسئله كاملا انساني درخواست او را پذيرفتم و با فرمانده عمليات نيروي هوائي تماس گرفتم تا خلبان جايگزين براي انجام اين ماموريت تعيين كند و برايش شرح دادم كه مراسم ازدواج عبدا... البصو ( خلبان ديگر) امروز به پايان مي رسد و بايد از ديد انساني امروز را به او تبريك بگوييم چرا كه او از خلبانان خوب نيروي هوائي است و تاكنون حتي يكروز هم انجام ماموريت را به تاخير نيانداخته و از طرف ديگر ممكن است ( در اين شرايط) انجام اين ماموريت توسط او به نتيجه دلخواه نرسد ، اما فرمانده عمليات نيروي هوائي حرفم را نپذيرفت و از من خواست تا به هاتف مدلول بگويم تا مراسم عقد را برهم زده و فورا به پايگاه هوائي تموز مراجعه و از آنجا با هواپيماي سوخوي 22 خود رابه پايگاه هوائي الوحدة ( الشعبيه ) برساند و جهت انجام ماموريت پرواز نمايد . او مي تواند مراسم ازدواج را هم بعدا برگزار نمايد. با اين ترتيب به ناچار شخصا با فرمانده پايگاه هوائي تموز ، سرهنگ دوم خلبان مظهر محمد الفرحان تماس گرفتم و از او خواستم تا در موضوع مداخله نمايد اما او از اينكار طفره رفت و كار را به فرمانده عمليات پايگاه سپرد كه ايشان هم هيچ كاري انجام نداد . من هم با تلفن منزل سروان هاتف مدلول تماس گرفتم و ضمن معذرت خواهي به او گفتم كه كاري نتوانستم برايش انجام دهم . او نيز بابت تمام تلاش هايم از من تشكر نمود و گفت كه به سرعت خود را به پايگاه مي رساند و از آنجا نيز با يكي از هواپيماهاي گردان 44 به سمت پايگاه هوائي الوحدة ( الشعبيه ) خواهد پريد تا ماموريت را انجام دهد . مسئله ازدواج را هم به وقت ديگر موكول كرد .... [External Link Removed for Guests]
او در انجام ماموريت شركت نمود و اين يكي از ماموريت هاي دشوار بر روي جزيره خارگ ( خرج) بود كه مي بايست با چهار جنگنده سوخوي 22 به فرماندهي سرگرد خلبان محمود رشيد البياتي كه او نيز از پايگاه هوائي الحرية (كركوك ) مامور شده بود و نيز سروان خلبان هاتف مدلول شماره 3 ، سروان خلبان محمد راجح شماره 2 و ستوانيكم خلبان باسم به عنوان شماره 4 انجام مي گرديد .
سروان خلبان محمد راجح مي گويد قبل از رسيدن دسته پروازي به جزيره خارگ ، دو جنگنده ايراني از نوع اف 14 آنها را مورد حمله قرار دادند كه دسته پروازي به ناچار ارتفاع خود را تا نزديكي سطح آب كاهش داد كه سبب ناكامي حمله دشمن با استفاده از موشك و اصابت آن به هواپيماهاي خودي گرديد . بخاطر وجود مه در روي سطح آب ميدان ديد اندك بود و من ديدم كه هواپيماي هاتف مدلول به صورت تدريجي چند بار با سطح آب برخورد پيدا كرد و سپس به درون آب فرو رفت بدون آنكه خلبان بتواند از چتر نجات استفاده كند . خلبان محمد راجح مي گويد چند بار او را صدا زدم اما او هيچ واكنشي كه نشان دهد در شرايط دشوار يا تنگناي ناشي از اصابت هواپيمايش قرار دارد از خود نشان نداد . پس فهميدم كه او در دم كشته شده است . آنگونه سروان خلبان محمد راجح مي گويد ، هواپيماي دشمن توانست هواپيماي فرمانده دسته را در حاليكه به سمت جزيره در پرواز بود مورد اصابت قرار داده و در داخل جزيره سرنگون نمايد در حاليكه من و شماره 4 هنوز از سوي هواپيماهاي دشمن تعقيب مي شديم بمب هاي خود را بدون تمركز بر هدف روي جزيره فرو ريختيم .
من اين ماموريت را تقريبا شكست خورده مي دانم چرا كه به اهداف خود نرسيديم ضمن آنكه دو بمب افكن سوخوي 22 را نيز از دست داديم و بقيه اعضاي دسته نيز به صورت منفرد به پايگاه بازگشتند. اينان همان خلبانان هواپيماهاي پشتيباني نزديك هستند كه به حكم ماهيت كارشان بيش از ساير خلبانان در معرض خطرات قرار ميگيرند . خدا رحمت كند شهدايمان را و ايشان را در بهشت گسترده خود جاي دهد.
وضعيت خلبان وضعيت خاصي است كه مي بايست به او با ديده لطف و عنايت نگريست چرا كه كاري را كه او انجام مي دهد ساده يا تقليدي نيست و او به تنهائي و بدون هيچ كمكي هواپيمايش را هدايت مي كند و در صورت كوچكترين خطائي كه ناشي از شرايط روحي يا جسمي او باشد مي تواند او و هواپيمايش را به نابودي بكشاند . از اين روي مي بايست با فهمي خاص به مسائل و مشكلات و شرايط او نگريست و برايش راه حلي جستجو نمود. در مورد خلبان شهيد ما هاتف مدلول هم هنگاميكه او براي مراسم ازدواجش اجازه مي خواست بر فرمانده اش لازم بود كه برايش راه حلي پيدا نمايد . و اگر قرار بود ماموريتي به اهميت ماموريت جزيره خارگ و شرايط دشوار آن انجام پذيرد مي بايست فرمانده به صورت مستقيم به مسئوليت خود عمل و يك نفر را جايگزين سروان هاتف مدلول مي نمود تا او بتواند مراسم ازدواج خود را برگزار نمايد . نه اينكه خوشحالي و شادي جاي خود را به غم و اندوه عميقي بدهد كه بر روي روح و روان ما و ساير خلبانان ( كه همكارش بوديم )تاثير اجتناب ناپذيري بگذارد و باعث شود تا اين افراد اطمينان خود را به فرماندهان خود از دست بدهند. حال تاثر وارده بر خانواده و خويشان و آشنايانش كه جاي خود دارد . همين موضوع را هم مي توان در مورد شهادت سرگرد خلبان محمود البياتي فرمانده دسته نيز مطرح نمود . او يكي از خلبانان شايسته در انجام ماموريت ها بود كه در جايگاه يك فرمانده گردان از پايگاه هوائي كركوك براي انجام چنين ماموريتي برگزيده شد در حاليكه شرايط خاص انجام اين ماموريت ( دريايي) را نمي دانست و مستقيما وارد كارزار شد .
اينها درس عبرت هائي است كه با خون هاي پاك خلبانان شجاع بمب افكن ها نوشته شده و لازم است كه ما انها را دريابيم و مدتها در آنها درنگ كنيم و براي جلوگيري از تكرار اين موارد در آينده تلاش كنيم . مخصوصا آنكه آلات ناوبري هواپيماهاي شرقي در هنگام پرواز و رسيدن به هدف كمك چنداني به خلبان نمي كند و نيز قادر نيست تا اشتباهاتي را كه خلبان يك جنگنده ممكن است به ان دچار شود را اصلاح نمايد .
شهيد سروان خلبان هاتف مدلول حمد
راوي : دكتر علوان العبوسي از خلبانان قديمي و با سابقه نيروي هوائي عراق
سروان هاتف مدلول حمد يكي از خلبانان جمعي گردان پنجم بمب افكن سوخوي/ 22 بود كه با من در تاسيس گردان پنجم در سال 1976 مشاركت داشت . او نمونه يك خلبان آرام و خوش اخلاق ، عاشق پرواز و قهرمان ورزشي بود كه عضو تيم بسكتبال نيروي هوائي نيز بوده است . در هنگام پرواز هم بسيار عالي عمل مي كرد و پروازهاي زيادي را براي انجام ماموريت هاي جنگي بر فراز خاك ايران از همان روز اول جنگ در 22 ايلول ( سپتامبر 1980 يا 31 شهريور59 ماه خودمان ) به انجام رساند . با توجه به حجم بسيار زياد ماموريت هاي جنگي نيروي هوائي ، تعداد زيادي از خلبانان بمب افكن هاي پشتيباني نزديك ( بدون در نظر گرفتن خلبانان از دست رفته جنگنده هاي سوخو ، ميگ 23 و يا ميراژ و خلبانان بمب افكن هاي سنگين و ساير خلباناني كه ماموريت هائي به انها محول مي شد ) را از دست مي داديم . اكثر اين خلبانان ، كاركشته و در جايگاه فرماندهي گردان و هنگ بودند كه قهرمان ما سروان خلبان هاتف مدلول هم يكي از آنها بود.
محل خدمت او نيز گردان پنجم تعيين شده بود اما از او براي خدمت در گردان 44 پايگاه هوائي تموز(الحبانية) ويژه آموزش خلبانان بمب افكن سوخوي/ 22 استفاده گرديد تا ايرادات اين گردان ها كه گزارشات پي در پي از آنها ميرسيد بر طرف گردد . در يكي از ماههاي سال 1982 قرار بود مراسم ازدواج هاتف مدلول صورت پذيرد . از اين رو او طبق موافقت فرمانده گردان خود در بغداد به سر مي برد تا مراسم ازدواج خود را تكميل نمايد. در همين حين دستوري از فرماندهي كل نيروي هوائي صادر شد كه بموجب آن تعدادي از خلبانان با تجربه براي تكرار انجام يك ماموريت فراخوانده شدند كه سروان خلبان هاتف مدلول هم يكي از آنان بود كه مي بايست ماموريتي را بر فراز جزيره خارك انجام مي داد . در نتيجه مي بايست او را از مرخصي فرا مي خواندند . به همين دليل او از منزلش در بغداد با من تماس گرفت تا من را براي حل مشكل خود و فرماندهي و گردانش واسطه قرار دهد تا خلبان ديگري را به جاي او براي انجام ماموريت تعيين كنند. من معمولا به لحاظ شخصيتي و انساني درخواستهاي افسرانم را اجرا مي كنم مخصوصا در اين مورد كه اين خلبان كليه اقدامات لازم براي برپائي مراسم عقد خود را انجام داده بود و دقيقا در همان روز هم سرتيپ دوم خلبان سالم سلطان او را براي انجام ماموريت فراخوانده بود . من هم از ديد يك مسئله كاملا انساني درخواست او را پذيرفتم و با فرمانده عمليات نيروي هوائي تماس گرفتم تا خلبان جايگزين براي انجام اين ماموريت تعيين كند و برايش شرح دادم كه مراسم ازدواج عبدا... البصو ( خلبان ديگر) امروز به پايان مي رسد و بايد از ديد انساني امروز را به او تبريك بگوييم چرا كه او از خلبانان خوب نيروي هوائي است و تاكنون حتي يكروز هم انجام ماموريت را به تاخير نيانداخته و از طرف ديگر ممكن است ( در اين شرايط) انجام اين ماموريت توسط او به نتيجه دلخواه نرسد ، اما فرمانده عمليات نيروي هوائي حرفم را نپذيرفت و از من خواست تا به هاتف مدلول بگويم تا مراسم عقد را برهم زده و فورا به پايگاه هوائي تموز مراجعه و از آنجا با هواپيماي سوخوي 22 خود رابه پايگاه هوائي الوحدة ( الشعبيه ) برساند و جهت انجام ماموريت پرواز نمايد . او مي تواند مراسم ازدواج را هم بعدا برگزار نمايد. با اين ترتيب به ناچار شخصا با فرمانده پايگاه هوائي تموز ، سرهنگ دوم خلبان مظهر محمد الفرحان تماس گرفتم و از او خواستم تا در موضوع مداخله نمايد اما او از اينكار طفره رفت و كار را به فرمانده عمليات پايگاه سپرد كه ايشان هم هيچ كاري انجام نداد . من هم با تلفن منزل سروان هاتف مدلول تماس گرفتم و ضمن معذرت خواهي به او گفتم كه كاري نتوانستم برايش انجام دهم . او نيز بابت تمام تلاش هايم از من تشكر نمود و گفت كه به سرعت خود را به پايگاه مي رساند و از آنجا نيز با يكي از هواپيماهاي گردان 44 به سمت پايگاه هوائي الوحدة ( الشعبيه ) خواهد پريد تا ماموريت را انجام دهد . مسئله ازدواج را هم به وقت ديگر موكول كرد .... [External Link Removed for Guests]
او در انجام ماموريت شركت نمود و اين يكي از ماموريت هاي دشوار بر روي جزيره خارگ ( خرج) بود كه مي بايست با چهار جنگنده سوخوي 22 به فرماندهي سرگرد خلبان محمود رشيد البياتي كه او نيز از پايگاه هوائي الحرية (كركوك ) مامور شده بود و نيز سروان خلبان هاتف مدلول شماره 3 ، سروان خلبان محمد راجح شماره 2 و ستوانيكم خلبان باسم به عنوان شماره 4 انجام مي گرديد .
سروان خلبان محمد راجح مي گويد قبل از رسيدن دسته پروازي به جزيره خارگ ، دو جنگنده ايراني از نوع اف 14 آنها را مورد حمله قرار دادند كه دسته پروازي به ناچار ارتفاع خود را تا نزديكي سطح آب كاهش داد كه سبب ناكامي حمله دشمن با استفاده از موشك و اصابت آن به هواپيماهاي خودي گرديد . بخاطر وجود مه در روي سطح آب ميدان ديد اندك بود و من ديدم كه هواپيماي هاتف مدلول به صورت تدريجي چند بار با سطح آب برخورد پيدا كرد و سپس به درون آب فرو رفت بدون آنكه خلبان بتواند از چتر نجات استفاده كند . خلبان محمد راجح مي گويد چند بار او را صدا زدم اما او هيچ واكنشي كه نشان دهد در شرايط دشوار يا تنگناي ناشي از اصابت هواپيمايش قرار دارد از خود نشان نداد . پس فهميدم كه او در دم كشته شده است . آنگونه سروان خلبان محمد راجح مي گويد ، هواپيماي دشمن توانست هواپيماي فرمانده دسته را در حاليكه به سمت جزيره در پرواز بود مورد اصابت قرار داده و در داخل جزيره سرنگون نمايد در حاليكه من و شماره 4 هنوز از سوي هواپيماهاي دشمن تعقيب مي شديم بمب هاي خود را بدون تمركز بر هدف روي جزيره فرو ريختيم .
من اين ماموريت را تقريبا شكست خورده مي دانم چرا كه به اهداف خود نرسيديم ضمن آنكه دو بمب افكن سوخوي 22 را نيز از دست داديم و بقيه اعضاي دسته نيز به صورت منفرد به پايگاه بازگشتند. اينان همان خلبانان هواپيماهاي پشتيباني نزديك هستند كه به حكم ماهيت كارشان بيش از ساير خلبانان در معرض خطرات قرار ميگيرند . خدا رحمت كند شهدايمان را و ايشان را در بهشت گسترده خود جاي دهد.
وضعيت خلبان وضعيت خاصي است كه مي بايست به او با ديده لطف و عنايت نگريست چرا كه كاري را كه او انجام مي دهد ساده يا تقليدي نيست و او به تنهائي و بدون هيچ كمكي هواپيمايش را هدايت مي كند و در صورت كوچكترين خطائي كه ناشي از شرايط روحي يا جسمي او باشد مي تواند او و هواپيمايش را به نابودي بكشاند . از اين روي مي بايست با فهمي خاص به مسائل و مشكلات و شرايط او نگريست و برايش راه حلي جستجو نمود. در مورد خلبان شهيد ما هاتف مدلول هم هنگاميكه او براي مراسم ازدواجش اجازه مي خواست بر فرمانده اش لازم بود كه برايش راه حلي پيدا نمايد . و اگر قرار بود ماموريتي به اهميت ماموريت جزيره خارگ و شرايط دشوار آن انجام پذيرد مي بايست فرمانده به صورت مستقيم به مسئوليت خود عمل و يك نفر را جايگزين سروان هاتف مدلول مي نمود تا او بتواند مراسم ازدواج خود را برگزار نمايد . نه اينكه خوشحالي و شادي جاي خود را به غم و اندوه عميقي بدهد كه بر روي روح و روان ما و ساير خلبانان ( كه همكارش بوديم )تاثير اجتناب ناپذيري بگذارد و باعث شود تا اين افراد اطمينان خود را به فرماندهان خود از دست بدهند. حال تاثر وارده بر خانواده و خويشان و آشنايانش كه جاي خود دارد . همين موضوع را هم مي توان در مورد شهادت سرگرد خلبان محمود البياتي فرمانده دسته نيز مطرح نمود . او يكي از خلبانان شايسته در انجام ماموريت ها بود كه در جايگاه يك فرمانده گردان از پايگاه هوائي كركوك براي انجام چنين ماموريتي برگزيده شد در حاليكه شرايط خاص انجام اين ماموريت ( دريايي) را نمي دانست و مستقيما وارد كارزار شد .
اينها درس عبرت هائي است كه با خون هاي پاك خلبانان شجاع بمب افكن ها نوشته شده و لازم است كه ما انها را دريابيم و مدتها در آنها درنگ كنيم و براي جلوگيري از تكرار اين موارد در آينده تلاش كنيم . مخصوصا آنكه آلات ناوبري هواپيماهاي شرقي در هنگام پرواز و رسيدن به هدف كمك چنداني به خلبان نمي كند و نيز قادر نيست تا اشتباهاتي را كه خلبان يك جنگنده ممكن است به ان دچار شود را اصلاح نمايد .
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
-
- پست: 2
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۶, ۱۱:۰۲ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4 بار
- سپاسهای دریافتی: 2 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
با تشکر از دوست عزیز کاش امکانی وجود داشت تا از خلبانان عراقی که ماموریتشان زدن اهداف غیر نظامی مانند مدرسه های ابتدایی شهرهای بهبهان و میانه و سایر بود هم مصاحبه ای میشد تا مطلع میشدیم که ایا این کارشان غرور ملی بود یا جنایت
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
kingazar1974 نوشته شده:با تشکر از دوست عزیز کاش امکانی وجود داشت تا از خلبانان عراقی که ماموریتشان زدن اهداف غیر نظامی مانند مدرسه های ابتدایی شهرهای بهبهان و میانه و سایر بود هم مصاحبه ای میشد تا مطلع میشدیم که ایا این کارشان غرور ملی بود یا جنایت
سلام عليكم
برايم فرقي نمي كند ماموريتشان چه بوده . اگر چنين متني را پيدا كنم حتما آن را هم در اختيار دوستان قرار خواهم داد . مانند ساير مطالب و البته بدون هيچگونه دخل و تصرفي در متن . چون ما در هنگام ترجمه مي بايست امانتدار باشيم.

اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
سلام عليكم و رحمه ا...
حمله به نيروگاه هسته اي ايران در بوشهر
مقدمه : اين خاطره در واقع از دقيق ترين و جالبترين گزارشاتي است كه تاكنون در اين تايپيك قرار داده شده و شك ندارم كه راوي آن يكي از خلبانان شركت كننده يا لااقل يكي از دست اندركاران مستقيم در اين ماموريت بوده است . به نحوي كه حاوي اطلاعات دسته اول و نكات فني بسيار دقيق با ذكر جزئيات به همراه شرح و تفضيل كامل راجع به نوع هواپيما و مهمات استفاده شده در انجام اين ماموريت مي باشد . نكته بسيار جالب كامنتي است كه در ذيل اين مقاله توسط يكي از خوانندگان عراقي قيد گرديده كه نويسنده آن از خلبانان و يا از افسران فني در ارتباط با اين ماموريت بوده چرا كه مطالب عنوان شده توسط او بعضا داراي نكات فني جالبي است كه دانستن آنها خالي از لطف نيست . الله الرحمن الرحيم
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْناهُمْ هُدىً
صدق الله العظيم
سورة الكهف/الاية
نام رمز عمليات / سارية الجبل
از جمله ماموريت هائي كه داراي بالاترين درجه اهميت و ضرورت بوده و توسط نيروي هوائي قهرمان ما در جريان جنگ با ايران در دهه 1980 صورت گرفت ، انجام ماموريت حمله به نيروگاه اتمي ايران در بوشهر بود كه توسط خلبانان شجاع ميراژ F-1 صورت گرفت كه اين خود بيانگر قدرت مردان نيروي هوائي ما در برنامه ريزي و اجراي اين ماموريت با كمترين تلفات ممكن بوده است .
اجراي ماموريت :
انجام ماموريت حمله به نيروگاه اتمي بوشهر در دو نوبت، سه دسته پرواز در نوبت اول ( روز اول )، و يك دسته پرواز در نوبت دوم ( روز دوم )به اين شرح صورت گرفت :
نوبت اول حمله :
الف : در تاريخ 17/11/1987 ( برابر با 27 آبانماه 1366 ) ضربه نخست توسط 8 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به بمب و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي .
ب: در همان تاريخ ضربه دوم توسط 2 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به موشك هاي ليزري و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي .
ج : در همان تاريخ ضربه سوم توسط 4 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به بمب و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي .
نوبت دوم حمله :
( فرداي همانروز ) در تاريخ 19/7/1988 ( برابر با 28 آبانماه 1366 ) ضربه چهارم و نهايي توسط 4 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به بمب و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي صورت گرفت .
مختصات (جغرافيائي ) هدف :
الف : مختصات گنبد اصلي نيروگاه كه ساخت آن به پايان رسيده ( بخش شرقي ) 28°49’33.5″N 50°53’26.1″E بوده است .
ب : مختصات گنبد در حال ساخت نيروگاه ( بخش غربي ) 28°49’36.6″N 50°53’16.5″E
بوده است .
محموله هواپيماها :
الف : محموله هواپيماهاي جنگنده Mirage F.1 ( ويژه هجوم زميني ) براي هر هواپيما شامل :
دو بمب 2000 پاوندي سقوط آزاد LD مجهز به فيوز نفوذگر تاخيري با زمان 0.25 با هدف تامين ميزان نفوذ مورد نياز در ديوار بتوني هدف + يك مخزن سوخت خارجي 2200 ليتري + ريمورا (؟) + سيكامور + دو موشك هوا به هواي ماژيك 550 + توپ 30 ميليمتري ديفا با 250 گلوله .
ب : محموله هواپيماهاي جنگنده Mirage F.1 ( ويژه هجوم زميني ) شامل موشك هاي ليزري AS-30 براي تمام هواپيما شامل :
يك فروند موشك ليزري AS-30 + مخزن سوخت خارجي 1100 ليتري + غلاف ليزري + ريمورا (؟) + سيكامور + دو موشك هوا به هواي ماژيك 550 + توپ 30 ميليمتري ديفا با 250 گلوله .
ج : محموله هواپيماهاي سوخترسان Mirage F.1 براي هر هواپيما شامل :
دو مخزن سوخت خارجي 1100 ليتري + غلاف سوخترسان هوائي + ريمورا (؟) + سيكامور + دو موشك هوا به هواي ماژيك 550 + توپ 30 ميليمتري ديفا با 250 گلوله .
پايگاه اجراي عمليات / فرودگاه الجليبة
آمادگي هاي پيش از عمليات :
الف : برنامه ريزي براي انجام اين ماموريت توسط ستاد عمليات فرماندهي نيروي هوائي به صورت بسيار دقيق صورت گرفت و پس از كسب اطلاعات جاسوسي و تصاوير هوائي از هدف ، مسير انجام ماموريت مشخص گرديد به نحوي كه بتوان بر مبناي آن نوع دقيق سلاح هاي مورد نياز براي انجام ماموريت را تعيين نمود.
ب : خلبانان مورد نظر براي انجام اين ماموريت توسط ستاد عمليات فرماندهي نيروي هوائي انتخاب شدند كه شامل خلباناني از گردان هاي 79 ، 81 و 91 هواپيماهاي ميراژ Mirage F.1 مستقر در پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) و پايگاه هوائي ابي عبيده ( الكوت) بودند . همچنين مقرر گرديد كه فرمانده دسته حمله اول كه متشكل از 8 جنگنده بود از گردان 79 انتخاب گردد .
ج : خلبانان مورد نظر كه در پايگاه هوائي ابي عبيده ( الكوت) مشغول خدمت بودند به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) ملحق شدند.
د : با توجه به محرمانه بودن اين عمليات ، به هيچكس خارج از دايره برنامه ريزي اطلاعي داده نشد .
ه : براي انجام دقيقتر اين عمليات ، تمرين انهدام اهداف شبيه سازي شده در ميدان تير الحضر واقع در غرب پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) صورت گرفت .
و : نقشه پروازهاي آزمايشي و جزئيات آن از سوي خلبانان شركت كننده در ماموريت تهيه گرديد تا بتوانند تمرينات دشوار خود را درميدان تير بانجام برسانند .
ز : براي دستيابي به اصل غافلگيري و كسب بهترين نتيجه ، باتوجه به اينكه تعداد هواپيماهاي شركت كننده در اين ماموريت به نسبت انداره هدف و پدافند هوائي مستقر در آن منطقه زياد بوده ، ضمن آنكه پايگاه هوائي بوشهر هم در نزديكي نيروگاه قرار داشته ، لذا لازم بوده تا تمام افراد درگير بيشترين تلاشهاي خود را انجام داده تا بهترين نتيجه باحداقل خطا و كمترين خسارت ممكنه حاصل شود.
ح : تعداد هواپيماهاي شركت كننده در مرحله اول اين عمليات 20 فروند بوده به اين شرح :
1- هشت فروند هواپيماي اصلي براي حمله زميني + دو فروند هواپيماي احتياط
2- هشت فورند هواپيماي سوخترسان براي تامين سوخت هواپيماهاي حمله نخست + دو فروند هواپيماي احتياط
3- دو فروند هواپيماي حمله زميني مجهز به موشك هاي ليزري + يك فروند هواپيماي ذخيره
4- سه فروند هواپيماي سوخترسان براي تامين سوخت هواپيماهاي حامل موشك هاي ليزري
ط : تعدادي پروازهاي آموزشي در ميدات تير الحضر دقيقا منطبق با مسافت انجام ماموريت واقعي صورت گرفت كه از جمله تمرينات ، ايجاد هماهنگي دقيق در مورد زمان مناسب برخاست همزمان 20 فروند هواپيماي شركت كننده كه مي بايست به صورت همزمان از باند اصلي و فرعي پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) صورت مي گرفت .
بد نيست اشاره شود كه در پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) تعدادي از كارشناسان فرانسوي حضور داشتند كه سعي كردند تا از جزئيات انجام اين ماموريت اطلاعاتي كسب كنند اما موفق به اين كار نشدند و اين ماموريت را ماموريت دسته پروازي برزگ ناميدند.
ي : پس از اتمام ماموريت هاي دشوار تمريني و يكروز قبل از انجام ماموريت اصلي اين اقدامات صورت پذيرفت :
1- پيش از ظهر روز 16/11/1987 دو فروند هواپيماي فالكون در پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) به زمين نشستند تا 8 نفر از خلبانان شركت كننده در حمله اول + فرمانده دسته هواپيماهاي مجهز به موشك ليزري + سه نفر از خلبانان هواپيماهاي سوخترسان را به فرودگاه المثنى منتقل سازند .
2- كليه خلبانان از فرودگاه المثنى به مقر فرماندهي كل نيروي هوائي منتقل گرديدند.
3- به محض رسيدن خلبانان به مقر فرماندهي كل ، جلسه اي با حضور فرمانده وقت نيروي هوائي سپهبد خلبان حميد شعبان و معاونت عمليات و مدير پروازهاي نيروي هوائي صورت پذيرفت .
4- شرح ماموريت با جزئيات كامل به همراه دستورات و توصيه هاي لازم به خلبانان تنفيذ گرديد
5- به فرمانده دسته ابلاغ شد كه همانروز مي بايست هواپيماها به فرودگاه الجليبة منتقل شوند.
6- پس از انتهاي جلسه توجيهي خلبانان از فرودگاه المثني به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) بازگشتند.
7- به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) ابلاغ شد كه هواپيماهاي شركت كننده در ماموريت را به محض ورود خلبانان به فرودگاه الجليبة منتقل نمايد . كليه تجهيزات فني مورد نياز هم مي بايست با يك فروند هواپيماي ترابري ايليوشين كه به آنجا خواهد آمد به فرودگاه الجليبة اعزام گردد.
8- به محض رسيدن خلبانان به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) بايد زمان پرواز هواپيماها ( پس از كسب اطمينان از آمادگي آنها ) به سمت فرودگاه الجليبة تعيين گردد.
9- تمام هواپيماها با محموله اصلي و كامل به سمت فرودگاه الجليبة پرواز كردند ، باستثناي هواپيماهائي كه مي بايست بمب با خود حمل مي نمودند كه اين بمبها در فرودگاه الجليبة متعاقبا به هواپيماها الصاق گرديد . همينطور هواپيماهائي كه مي بايست موشك هاي ليزري با خود حمل مي نمودند بعدا تسليحات خود را در پايگاه الشعيبة دريافت كردند.
10- تمام هواپيماها با محموله كامل در فرودگاه هاي الجليبة و پايگاه الشعيبة به سلامت فرود آمدند والحمد لله .
11- اندكي پس از آن هواپيماي ايليوشين حامل تجهيزات فني ويژه هواپيماها در فرودگاه الجليبه فرود آمد .
12- همزمان ، يك هواپيماي فالكون ديگر نيز در فرودگاه الجليبه كه حامل نماينده ستاد عمليات نيروي هوائي بود بعنوان ناظر مستقيم بر روند عمليات بود فرود آمد.
13- به فرمانده پايگاه هوائي ( امام ) علي دستور داده شد تا در زمان معين در فرودگاه الجليبه حضور يابد تا در صورت بروز مشكل ، به حل آن كمك نمايد .
14- با وجود سرماي شديد شامگاهي ، متخصصين قهرمان كادر فني و مهندسي اقدام به آماده سازي و تجهيز هواپيماها به محموله مورد نظر نمودند ضمن آنكه اقدامات شديد حفاظتي نيز براي خلبانان و هواپيماها صورت گرفت .
انجام ماموريت : [External Link Removed for Guests]
سوختگيري هوائي جنگنده هاي ميراژ عراقي
الف : شبانگاه روز 16/11/1987 نقشه هاي موسوم به G 4 (به مقياس 1/500000) توسط تمام اعضاي دسته پروازي تهيه و تا نخستين ساعات سپيده دم روز اجراي عمليات به صورت دقيق بر روي آن ها كار شد .
ب : ساعت 09:00 بامداد از سوي فرماندهي نيروي هوائي بعنوان زمان T.O.T (؟) مشخص و ساعت برخاست هواپيماها نيز بر مبناي آن تعيين گرديد.
ج : كار توجيه تفضيلي خلبانان شركت كننده در عمليات و با حضور نماينده ستاد عمليات نيروي هوائي به اين شرح صورت گرفت :
1- تاكيد بر روي تقسيم دسته پروازي به دو گروه تا زمان رسيدن به نقطه I.P (؟) كه هر دسته شامل 4 فروند هواپيما بوده و هواپيماهاي دسته دوم به ترتيب شماره 8/7/6/5 مسير خود را به مدت دو دقيقه تا 20 درجه بيرون از مسير هواپيماهاي دسته اول تغيير داده و پس از آن به نقطه اول بازگشته كه اين امر فاصله زماني به مقدار 45 ثانيه را تامين مي نمايد و سبب خواهد شد تا حمله به سمت هدف از مسيري جداي مسير حمله دسته اول (Different Attack Direction) انجام شود . اين امر سبب آشفتگي پدافند هوائي مستقر در منطقه شده و اصل غافلگيري را هم تامين مي نمايد .
2- هدف مورد نظر براي 4 هواپيماي نخست ، گنبد تكميل شده نيروگاه بوده كه در بخش شرقي نيروگاه واقع شده بود.
3- هدف مورد نظر براي 4 هواپيماي بعدي گنبد در حال ساخت نيروگاه بوده كه در بخش غربي نيروگاه واقع شده بود.
4- بر روي محدوديتهاي تمام گروه پروازي تاكيد شد ضمن آنكه مقدار سوخت قابل حمل نيز لحاظ گرديد چرا كه سوختگيري هوائي مي بايست در خاك دشمن صورت مي گرفت ( و اين عمليات در سكوت كامل راديوئي اعضاي دسته انجام مي شد ) .
5- در زمان تعيين شده براي پرواز ، كليه هواپيماها در موقعيت صحيح قرار داشتند ( هم باند اصلي R/W و هم باند فرعي Taxi Way براي برخاستن هواپيماها در زمان نعيين شده مورد استفاده قرار گرفتند ) . در هنگام برخاست هواپيماها مي بايست هر هواپيماي عمل كننده مستقيما با هواپيماي سوخترسان خودش و با فاصله زماني مشخص از روي باند بلند مي شدند و اين روند براي ساير هواپيماها به ترتيب صورت مي گرفت .
6- دسته 20 فروندي هواپيماها به سلامت از روي باند برخاستند والحمد لله .
7- دسته پروازي پس از برخاستن ارتفاع خود را بر روي 20 متر و سرعت را بر روي 900 كيلومتر بر ساعت حفظ نمود.
8- قبل از رسيدن به نقطه سوختگيري هوائي ، سرعت هواپيماها به 510 كيلومتر بر ساعت كاهش يافت و سپس عمل سوختگيري انجام شد و در اين عمليات هواپيماهاي مهاجم به 2000 ليتر سوخت مجهز شدند. كل زمان از كاهش سرعت تا اتمام سوختگيري و افزايش مجدد سرعت به 960 كيلومتر ، شش دقيقه به طول انجاميد.
9- در جريان سوختگيري هوائي ، هواپيماي شماره 8 دچار نقص فني شد كه بلافاصله با يكي از هواپيماهاي احتياط جايگزين گرديد.
10- پس از اتمام سوختگيري ، هواپيماهاي سوخترسان ، هواپيماي احتياط و هواپيماي شماره 8 به فرودگاه الجليبة بازگشته و به سلامت فرود آمدند.
11- دسته پروازي كماكان در حالت رزمي به پرواز درارتفاع 20 متري و سرعت 960 كيلومتردر ساعت و در سكوت كامل راديوئي (R/T Silent) ادامه داد تا آنكه طبق نقشه از پيش تعيين شده (و با توجه به اينكه مسير پرواز از روي اراضي بياباني و آبهاي خليج ع ر ب ي مي گذشت ) به نقطه اوجگيري p.u.p رسيدند .
12- در اين مرحله از مسير پرواز و قبل از رسيدن به نقطه I.P ، و طبق نقشه ، هواپيماها مخازن سوخت خارجي خود را پس از مصرف سوخت آن رها نمودند .
13- سرانجام هواپيماها در ارتفاع 20 متري و در سرعت 960 كيلومتر در ساعت به نقطه I.P رسيدند و در اينجا بود كه طبق قرار قبلي دسته پروازي ( در سكوت كامل راديوئي ) به دو گروه 4 فروندي تقسيم و دسته اول به نقطه اوجگيري PUP رسيده و سرعت خود را به 1000 كيلومتر در ساعت افزايش دادند و در همان موقع تمام سوئيچ هاي مهمات را باز كردند.
14- تا 15 كيلومتر قبل از رسيدن به نقطه PUP ، هدف را مي شد با چشم ديد اما تعيين دقيق مكان استقرار اهداف ممكن نبود .
15- هنگام رسيدن به نقطه PUP ، هواپيماهاي دسته اول اوجگيري را تا ارتفاع 1700 متري آغاز كردند كه متعاقبا پدافند هوائي مستقر در منطقه اقدام به واكنش شديد نمود . متقابلا هواپيماهاي دسته اول اقدام به استفاده از سامانه سيكامور ( پرتاب گوي هاي آتشين + ورقه هاي اخلالگر ) نموده و سپس بر روي هدف از پيش تعيين شده كه گنبد تكميل شده در بخش شرقي نيروگاه بود شيرجه رفتند . در اين حالت زاويه شيرجه بيش از 30 درجه بوده تا بتواند حداكثر دقت اصابت را تامين كند. ( در هنگام حمله ، پايگاه هوائي بوشهر كه در سمت چپ نيروگاه واقع شده بود قابل روئيت بود ) .
16- سپس هواپيماها در همان حالت شيرجه بمبهاي خود را بر روي هدف رها كردند كه با دقت مورد اصابت قرار گرفت .
17- پس از خروج هواپيماي شماره 4 از روي هدف و انجام مانورهاي گمراه كننده براي فرار از پدافند هوائي ، فرمانده دسته پروازي اول به دسته دوم نداي افزايش ارتفاع با استفاده از سامانه اخلالگر سيكامور را داد و متعاقبا حمله به گنبد در دست احداث مستقر در بخش غربي نيروگاه با موفقيت و با وجود آتش شديد پدافند هوائي صورت پذيرفت . در اينجا لازم است ذكر شود كه خلبان هواپيماي شماره 8 پس از رها سازي بمبهايش در راديو اعلام كرد كه گنبد تكميل شده اول كه توسط دسته نخست مورد هجوم واقع شده بود، مستقيما مورد اصابت قرار گرفته است .
18- پس از اتمام حمله كار كنترل چشمي تمام هواپيماها در كوتاهترين زمان ممكن و قبل از رسيدن به ساحل خليج ع ر ب ي در ارتفاع 20 متري و با سرعت 960 كيلومتر در ساعت صورت گرفت (Cross Cover) .
19- قايق هاي جنگي ايراني در تعداد زياد در طول خط ساحلي مستقر شده بودند و در زمان رسيدن هواپيماها به ساحل و در هنگام پرواز بر فراز اين قايق ها ، اين شناورها اقدام به شليك تعداد زيادي از موشك هاي استرلا ( سام 7) به سمت هواپيماها نمودند كه الحمد لله بدليل ارتفاع كم و بكارگيري سامانه اخلال سيكامور هيچكدام از هواپيماها مورد اصابت قرار نگرفت .
20- دسته پروازي به پرواز خود در ارتفاع كم بر فراز آبهاي خليج ع ر ب ي و دور از دسترس پايگاه هوائي بوشهر و جزيره خارگ و با عبور از روي چاه هاي نفطي ايران كه در خليج ع ر ب ي پراكنده بودند ادامه داد .
21- پس از رسيدن به دو بندر البكر و العميق ، هواپيماها ارتفاع خود را به 3 كيلومتر افزايش دادند و مسير بازگشت به سمت پايگاه الجليبه را در پيش گرفتند. ضمن آنكه دو دسته جنگنده رهگير MIG-23 و MIG-25 جهت حمايت دسته پروازي در همان منطقه مستقر شده بود.
22- درست در همان موقع دو فروند هواپيماي مجهز به موشك هاي ليزري حمله خود به نيروگاه را آغاز كردند كه فرمانده دسته گنبد تكميل شده و شماره 2 گنبد در دست احداث را مستقيما و با دقت مورد اصابت قراردادند . اين دو هواپيما نيز پس از پايان ماموريت به سلامت در پايگاه هوائي الشعيبة فرود آمدند و الحمد لله .
23- هر 8 فروند هواپيماي شركت كننده در حمله اول به سلامت در فرودگاه الجليبه فرود آمدند و الحمد لله .
24- دستور مستقيم آمد كه تمام هواپيماها به پايگاه هوائي الصدام (القيارة) بازگردانده شوند. بعد از ظهر همانروز 20 فروند جنگنده Mirage F.1 از پايگاه هوائي الجليبة به سمت پايگاه هوائي الصدام (القيارة) برخاستند و در انجا به سلامت فرود آمدند و الحمد لله .
25- بمنظور وارد ساختن خسارات هر چه بيشتر به نيروگاه ، در مغرب همانروز فرماني صادر شد كه به موجب آن مي بايست 4 فروند هواپيماي ديگر مجهز به بمب يكبار ديگر هدف را مورد هجوم قرار دهند. انجام اين عمليات در صبحگاه روز دوم و دقيقا طبق نقشه قبل تعيين گرديد .
26- در نخستين ساعات روز 17/11/1987 (برابر با 27 آبانماه 1366 ) ، ده فروند جنگنده Mirage F.1 ( پنج فروند ويژه حمله به هدف و پنج فروند سوخترسان ) از پايگاه هوائي الصدام (القيارة) به سمت فرودگاه الجليبه به هوا برخاستند . ( با عنايت به اينكه گروه كارشناسان فني هنوز در فرودگاه الجليبه حضور داشتند و فرمان بازگشت ايشان به پايگاه مادر صادر نشده بود ) . به محض فرود 10 فروند هواپيما ، عمليات تجهيز و آماده سازي هواپيماهاي درگير در ماموريت بلافاصله آغاز گرديد .
حمله هوائي سوم ( مرحله دوم - روز بعد )
در روز 18/11/1987 (برابر با 28 آبانماه 1366 ) طبق نقشه و برنامه قبلي و در هنگام روشن كردن هواپيماها ، موتور يكي از هواپيماها دچار نقص فني شد ( هواپيماي شماره 4 ) كه بلافاصله هواپيماي احتياط جايگزين هواپيماي مامور گرديد . هواپيماها از باند برخاسته و عمليات سوختگيري هوائي هم طبق برنامه انجام و هواپيماها در مسير پرواز قرار گرفتند. با رسيدن به هدف ، هواپيماها شيرجه خود را آغاز نموده و با وجود آتش شديد پدافند هوائي دشمن ، اهداف را مستقيما مورد اصابت قرار دادند.
هواپيماها به سلامت بازگشته والحمد لله در فرودگاه الجليبه فرود آمدند. پس از فرود ، فرماني صادر شد تا تمام هواپيماها و خدمه فني به پايگاه هوائي الصدام (القيارة) بازگردند كه عمليات بازگرداندن هواپيماها و خدمه همانروز انجام پذيرفت .
تحليل عمليات :
پس از انجام ماموريت ، گروهي متشكل از كارشناسان بمنظور بررسي تاثير حملات هوائي صورت گرفته تشكيل گرديد كه پس از مشاهده و تجزيه و تحليل فيلم هاي ضبط شده موجود در سامانه H.U.D هواپيماهاي عمل كننده و نيز فيلم هاي ويدئويي هواپيماهاي حمل كننده موشك هاي ليزري در گزارشي رسمي اعلام نمود كه بدليل بروز شكاف ها و خسارات سنگين وارده به هر دو گنبد ، حداقل 25 سال طول مي كشد كه اين نيروگاه مجددا راه اندازي شود. ( اين راي بر اساس نظر متخصصين هسته اي ارائه گرديد ) .
ملاحظات :
گروه خدمه فني شركت كننده در عمليات ، نتوانستند به پايگاه هوائي الشعيبة بازگردند چرا كه يك گروه از خدمه فني گردان 81 شامل خلبانان و افسران فني جايگزين آنها شده بودند.
سروران گرامي ، آنچه كه در بالا آورده شد ، جزئيات دقيق انجام اين ماموريت حياتي و مهم است و از اينكه نتوانستم بنا به دلايل خاص ، نام خلبانان شركت كننده در اين عمليات را ذكر نمايم عذر مي خواهم. اين ماموريت كار مردان شجاع و قهرمان نيروي هوائي كشورمان بود كه به عهد و سوگند خود وفا نمودند.... خداوند آن دسته از افراد باقي مانده را ، هر كجا كه هستند حفظ ، و آنهائي را در راه دفاع از عراق به شهادت رسيدند رحمت نمايد و در بهشت خود جاي دهد .
و من ا... التوفيق
نوشته : شاهين ( خلبان ) STAR [External Link Removed for Guests]
اين تصويري است كه توسط دوربين يكي از هواپيماهاي مهاجم از نيروگاه اتمي بوشهر گرفته شده است .
ظاهرا اين يكي از مهمترين و موفقيت آميز ترين عملياتهاي نيروي هوائي عراق بوده تا آنجا تعدادي از خلبانان و افسران عراقي براي آن كامنت گذاشته اند كه با توجه به محتوي برخي از اين كامنتها ، يكي را برايتان ترجمه مي كنم .
بسم الله الرحمن الرحيم
كسي كه خود را مدير تسليحات نيروي هوائي ناميده گفته : انجام عمليات با تشكيل يك كار گروه عالي رتبه از مديران و شعبه هاي ويژه و در نهايت اصول حفاظتي صورت گرفت . يكي از اعضاي اين كار گروه فرمانده تسليحات نيروي هوائي مرحوم سرلشگر ... ( كه در آن زمان درجه سرتيپ 2 داشت ) بود كه از شعبه يكم و شعبه دوم درخواست سلاحي را نمود كه بتواند هدفي با قطر 2 متر بتون را درهم شكافد . شعبه يكم به ايشان پاسخ داد كه موشك فرانسوي AS-30 L را مي توان براي كسب نهايت دقت بكار برد اما قادر به نفوذ در بتون نيست و قبلا هم در ماموريت هاي مشابه مورد استفاده قرار نگرفته است .... اما شعبه دوم از سوي ستوانيكم .... پاسخ داد كه ما هيچ بمبي كه قادر به شكافتن چنين هدفي باشد را در اختيار نداريم ... و از اينجا بود كه شعبه دوم تلاش خود را براي آغاز و تماس خود را با شركت هاي مخصوص توليد كننده اينگونه تسليحات براي تامين چنين مهماتي با قابليت نفوذ در بتوني به قطر 2 متر برقرار نمود. پس از مدتي كه چندان هم كوتاه نبود ، از طريق يكي از شركت هاي اسپانيائي به بمب هاي BR-1000 KG كه ويژه نفوذ در اهداف مسلح بود دست يافتيم . سپس در 12 تموز 1987 سفري به فرانسه صورت گرفت تا يكي از بمب هاي ساخت آن كشور نيز مورد آزمايش قرار گيرد اما هيچ قراردادي منعقد نگرديد. بنابراين استفاده از همان بمب هاي اسپانيائي BR-1000 KG در دستور كار قرار گرفت كه از سوي ما MK-84 ناميده شد . به علت استفاده هواپيماهاي Mirage از اين نوع بمبها ، مانيز همان نام را براي آن انتخاب كرديم . علاوه بر آن موشك AS-30 L و بمب هاي LGP-400 كه هر دو توسط ليزر هدايت مي شدند را بكار گرفتيم و به همين دليل اهدف به صورت دقيق و مستقيم مورد اصابت قرار گرفتند. [External Link Removed for Guests]
سروان محمود حميد العاني ، خلبان جنگنده Mirage F.1EQ-5 به شماره 4573 و يكي از خلبانان شركت كننده در حمله به نيروگاه اتمي بوشهر ، جمعي اسكادران 79 پايگاه هوائي كوت
در مورد نحوه كشته شدن سروان محمود حميد العاني دو روايت مختلف وجود دارد : روايت اول توسط يك سايت انگليسي زبان به اين شرح بيان شده : او در خرداد ماه سال 1367 پس از بمباران موفقيت آميز جزيره خارك و در مسير بازگشت در خارج از جزيره ، هواپيمايش توسط يك جنگنده F-14 رهگيري و مورد اصابت قرار گرفت . هواپيمايش به درون خليج فارس سقوط كرد و تا مدتها تصور مي شد كه او موفق به خروج از هواپيما با چتر نجات شده و باسارت درآمده است . اما در پايان جنگ مشخص شد كه او كشته شده است .
اما روايت دوم توسط سايت موسوم به شهداي نيروي هوائي عراق نقل شده كه بسيار به واقعيت نزديك مي باشد :
سروان خلبان محمود حميد العاني
تاريخ شهادت : 19/07/1988 ( برابر با 28 آبانماه 1366 – روز دوم حمله به نيروگاه اتمي بوشهر)
نوع هواپيما : Mirage F1
گردان : 91
علت شهادت : پس از وارد كردن ضربه اي موفق به نيروگاه اتمي بوشهر ، هواپيماي اين شهيد هدف حمله يك فروند F-14 ايراني قرار گرفته كه سبب سقوط هواپيمايش در آبهاي خليج ع ر ب ي مي شود . او فارغ التحصيل دوره 35 دانشكده نيروي هوائي عراق بود .
توضيح مترجم : به نظر شخصي اينجانب ، روايت دوم از هر حيث به واقعيت نزديكتر مي باشد چرا كه تاريخ و هدف ماموريت ، نوع جنگنده و گردان خدمت سروان محمود حميد العاني به طور كامل با متن روايت حمله به نيروگاه مطابقت دارد . بنا بر اين مي توان نتيجه گرفت كه نيروي هوائي عراق در جريان اين حمله يك فروند ميراژ خود را از داده است و اين مطلبي است كه در متن مقاله فوق به صورت بسيار مبهم به آن اشاره شده است . البته به نظر بنده با توجه به تعداد و دفعات حمله هواپيماهاي عراقي ، از دست داده يك فروند هواپيما براي عراق خسارت بسيار ناچيزي است .
روايت حمله در منابع ايراني
نیروهای ارتش عراق هم برای از بین بردن زیرساختهای اقتصادی و پروژههای اتمی، بیش از ۴۰ بار به نیروگاههای بوشهر، نکا و جزیره سیری حمله هوایی کردند اما نتوانستند خسارت زیادی به بار آورند. این تلاشها ادامه داشت تا اینکه بالاخره با اهدای هواپیماهای جنگنده سوپر اتاندارد فرانسوی و موشکهای اگزو ست به عراق که از سوی برخی کشورهای اروپایی از جمله خود فرانسه صورت گرفت، عراقیها توانستند در ماههای پایانی جنگ یکی از دو برج کروی نیروگاه بوشهر را مورد تهاجم قرار دهند.
در روز ۲۷ آبان ۱۳۶۶ بود که نیروگاه بوشهر مورد تهاجم هوایی واقع شد و ضمن صدمات شدید به نیروگاه ۲۰ نفر از پرسنل آن به شهادت رسیدند. حمله عراق به نیروگاه اتمی بوشهر خاطرات تلخی را برای افرادی که در آن برهه در اطراف نیروگاه بودند رقم زده است.
خاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۶
در ساعت 30 :10 نیروگاه اتمی بوشهر به وسیله هواپیماهای عراقی بمباران شد و خسارات بسیاری به آن وارد گردید. از ساعت 13 روز گذشته تا زمان این حمله، هواپیماهای عراقی بیش از 5 بار در آسمان بوشهر و نیروگاه ظاهر شده بودند. در این حمله ـ برخلاف حمله پیشین ـ به منظور اجرای عملیات توأم با غافل گیری و دقت در بمباران هدف های مورد نظر، مسیر جدید جاده برازجان به سمت سواحل خلیج فارس انتخاب شده بود. عراق در روزهای 26/8/1366 و 28/8/1366 نیز به این نیروگاه حمله کرده بودند. در پی حمله عراق به نیروگاه اتمی بوشهر، ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی شکایت کرد. مهندس رضا امراللهی معاون نخست وزیر و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در مورد تلفات حملات عراق به این نیروگاه گفت:«11 نفر ایرانی شامل یک مهندس و تعدادی تکنیسین و کارگر شهید شده و تعدادی مجروح شدند. همچنین یک مهندس آلمانی از شرکت "تی . یو.بی،" در این حملات کشته شده است.» وی نامه ای نیز به دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی نوشته که در آن از عدم اقدام این آژانس در بازداشتن عراق از حمله به نیروگاه اتمی بوشهر، انتقاد کرده است.
متن تلكس شمارههاي KHS/16018 و KHS/16019 مورخ 17 نوامبر 1987 رئيس سازمان انرژي اتمي جمهوري اسلامي ايران خطاب به مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي
17 نوامبر 1987
KHS/16018
عاليجناب
با احترام، اقدامات تجاوزگرانه ذيل را كه نقض مقررات اين آژانس است به اطلاع جنابعالي ميرسانم:
در ساعت 11:45 قبل از ظهر به وقت محلي مورخ 17 نوامبر 1987، نيروگاه اتمي بوشهر مورد حمله واقع شد. پيامدهاي فوري اين نقض به شرح زير بوده است: 9 تن از كاركنان نيروگاه اتمي بوشهر و يك كارشناس خارجي كشته و چندين تن مجروح شدند و خسارات شديدي به تأسيسات نيروگاه اتمي بوشهر كه داراي مواد اتمي حفاظت شده است وارد گرديد.
به دنبال مكاتبه قبلي (نامه محرمانه نمايندگي جمهوري اسلامي ايران به شماره 1532 مورخ 17 فوريه 1987) در خصوص وجود مواد اتمي در نيروگاه بوشهر كه تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي است، درخواست ميگردد كه ناظران حفاظت آژانس بينالمللي انرژي اتمي فوراً هيئتي را اعزام نمايند تا از مواد اتمي مذكور تحقيق به عمل آورند و به درخواست سازمان انژي اتمي ايران جهت اتخاذ اقدامات مناسب طبق مقررات حفاظتي آژانس بينالمللي انرژي اتمي پاسخ گويند.
حمله به نيروگاه هسته اي ايران در بوشهر
مقدمه : اين خاطره در واقع از دقيق ترين و جالبترين گزارشاتي است كه تاكنون در اين تايپيك قرار داده شده و شك ندارم كه راوي آن يكي از خلبانان شركت كننده يا لااقل يكي از دست اندركاران مستقيم در اين ماموريت بوده است . به نحوي كه حاوي اطلاعات دسته اول و نكات فني بسيار دقيق با ذكر جزئيات به همراه شرح و تفضيل كامل راجع به نوع هواپيما و مهمات استفاده شده در انجام اين ماموريت مي باشد . نكته بسيار جالب كامنتي است كه در ذيل اين مقاله توسط يكي از خوانندگان عراقي قيد گرديده كه نويسنده آن از خلبانان و يا از افسران فني در ارتباط با اين ماموريت بوده چرا كه مطالب عنوان شده توسط او بعضا داراي نكات فني جالبي است كه دانستن آنها خالي از لطف نيست . الله الرحمن الرحيم
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْناهُمْ هُدىً
صدق الله العظيم
سورة الكهف/الاية
نام رمز عمليات / سارية الجبل
از جمله ماموريت هائي كه داراي بالاترين درجه اهميت و ضرورت بوده و توسط نيروي هوائي قهرمان ما در جريان جنگ با ايران در دهه 1980 صورت گرفت ، انجام ماموريت حمله به نيروگاه اتمي ايران در بوشهر بود كه توسط خلبانان شجاع ميراژ F-1 صورت گرفت كه اين خود بيانگر قدرت مردان نيروي هوائي ما در برنامه ريزي و اجراي اين ماموريت با كمترين تلفات ممكن بوده است .
اجراي ماموريت :
انجام ماموريت حمله به نيروگاه اتمي بوشهر در دو نوبت، سه دسته پرواز در نوبت اول ( روز اول )، و يك دسته پرواز در نوبت دوم ( روز دوم )به اين شرح صورت گرفت :
نوبت اول حمله :
الف : در تاريخ 17/11/1987 ( برابر با 27 آبانماه 1366 ) ضربه نخست توسط 8 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به بمب و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي .
ب: در همان تاريخ ضربه دوم توسط 2 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به موشك هاي ليزري و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي .
ج : در همان تاريخ ضربه سوم توسط 4 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به بمب و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي .
نوبت دوم حمله :
( فرداي همانروز ) در تاريخ 19/7/1988 ( برابر با 28 آبانماه 1366 ) ضربه چهارم و نهايي توسط 4 فروند جنگنده Mirage F.1 مجهز به بمب و انجام يك نوبت عمليات سوختگيري هوائي صورت گرفت .
مختصات (جغرافيائي ) هدف :
الف : مختصات گنبد اصلي نيروگاه كه ساخت آن به پايان رسيده ( بخش شرقي ) 28°49’33.5″N 50°53’26.1″E بوده است .
ب : مختصات گنبد در حال ساخت نيروگاه ( بخش غربي ) 28°49’36.6″N 50°53’16.5″E
بوده است .
محموله هواپيماها :
الف : محموله هواپيماهاي جنگنده Mirage F.1 ( ويژه هجوم زميني ) براي هر هواپيما شامل :
دو بمب 2000 پاوندي سقوط آزاد LD مجهز به فيوز نفوذگر تاخيري با زمان 0.25 با هدف تامين ميزان نفوذ مورد نياز در ديوار بتوني هدف + يك مخزن سوخت خارجي 2200 ليتري + ريمورا (؟) + سيكامور + دو موشك هوا به هواي ماژيك 550 + توپ 30 ميليمتري ديفا با 250 گلوله .
ب : محموله هواپيماهاي جنگنده Mirage F.1 ( ويژه هجوم زميني ) شامل موشك هاي ليزري AS-30 براي تمام هواپيما شامل :
يك فروند موشك ليزري AS-30 + مخزن سوخت خارجي 1100 ليتري + غلاف ليزري + ريمورا (؟) + سيكامور + دو موشك هوا به هواي ماژيك 550 + توپ 30 ميليمتري ديفا با 250 گلوله .
ج : محموله هواپيماهاي سوخترسان Mirage F.1 براي هر هواپيما شامل :
دو مخزن سوخت خارجي 1100 ليتري + غلاف سوخترسان هوائي + ريمورا (؟) + سيكامور + دو موشك هوا به هواي ماژيك 550 + توپ 30 ميليمتري ديفا با 250 گلوله .
پايگاه اجراي عمليات / فرودگاه الجليبة
آمادگي هاي پيش از عمليات :
الف : برنامه ريزي براي انجام اين ماموريت توسط ستاد عمليات فرماندهي نيروي هوائي به صورت بسيار دقيق صورت گرفت و پس از كسب اطلاعات جاسوسي و تصاوير هوائي از هدف ، مسير انجام ماموريت مشخص گرديد به نحوي كه بتوان بر مبناي آن نوع دقيق سلاح هاي مورد نياز براي انجام ماموريت را تعيين نمود.
ب : خلبانان مورد نظر براي انجام اين ماموريت توسط ستاد عمليات فرماندهي نيروي هوائي انتخاب شدند كه شامل خلباناني از گردان هاي 79 ، 81 و 91 هواپيماهاي ميراژ Mirage F.1 مستقر در پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) و پايگاه هوائي ابي عبيده ( الكوت) بودند . همچنين مقرر گرديد كه فرمانده دسته حمله اول كه متشكل از 8 جنگنده بود از گردان 79 انتخاب گردد .
ج : خلبانان مورد نظر كه در پايگاه هوائي ابي عبيده ( الكوت) مشغول خدمت بودند به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) ملحق شدند.
د : با توجه به محرمانه بودن اين عمليات ، به هيچكس خارج از دايره برنامه ريزي اطلاعي داده نشد .
ه : براي انجام دقيقتر اين عمليات ، تمرين انهدام اهداف شبيه سازي شده در ميدان تير الحضر واقع در غرب پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) صورت گرفت .
و : نقشه پروازهاي آزمايشي و جزئيات آن از سوي خلبانان شركت كننده در ماموريت تهيه گرديد تا بتوانند تمرينات دشوار خود را درميدان تير بانجام برسانند .
ز : براي دستيابي به اصل غافلگيري و كسب بهترين نتيجه ، باتوجه به اينكه تعداد هواپيماهاي شركت كننده در اين ماموريت به نسبت انداره هدف و پدافند هوائي مستقر در آن منطقه زياد بوده ، ضمن آنكه پايگاه هوائي بوشهر هم در نزديكي نيروگاه قرار داشته ، لذا لازم بوده تا تمام افراد درگير بيشترين تلاشهاي خود را انجام داده تا بهترين نتيجه باحداقل خطا و كمترين خسارت ممكنه حاصل شود.
ح : تعداد هواپيماهاي شركت كننده در مرحله اول اين عمليات 20 فروند بوده به اين شرح :
1- هشت فروند هواپيماي اصلي براي حمله زميني + دو فروند هواپيماي احتياط
2- هشت فورند هواپيماي سوخترسان براي تامين سوخت هواپيماهاي حمله نخست + دو فروند هواپيماي احتياط
3- دو فروند هواپيماي حمله زميني مجهز به موشك هاي ليزري + يك فروند هواپيماي ذخيره
4- سه فروند هواپيماي سوخترسان براي تامين سوخت هواپيماهاي حامل موشك هاي ليزري
ط : تعدادي پروازهاي آموزشي در ميدات تير الحضر دقيقا منطبق با مسافت انجام ماموريت واقعي صورت گرفت كه از جمله تمرينات ، ايجاد هماهنگي دقيق در مورد زمان مناسب برخاست همزمان 20 فروند هواپيماي شركت كننده كه مي بايست به صورت همزمان از باند اصلي و فرعي پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) صورت مي گرفت .
بد نيست اشاره شود كه در پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) تعدادي از كارشناسان فرانسوي حضور داشتند كه سعي كردند تا از جزئيات انجام اين ماموريت اطلاعاتي كسب كنند اما موفق به اين كار نشدند و اين ماموريت را ماموريت دسته پروازي برزگ ناميدند.
ي : پس از اتمام ماموريت هاي دشوار تمريني و يكروز قبل از انجام ماموريت اصلي اين اقدامات صورت پذيرفت :
1- پيش از ظهر روز 16/11/1987 دو فروند هواپيماي فالكون در پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) به زمين نشستند تا 8 نفر از خلبانان شركت كننده در حمله اول + فرمانده دسته هواپيماهاي مجهز به موشك ليزري + سه نفر از خلبانان هواپيماهاي سوخترسان را به فرودگاه المثنى منتقل سازند .
2- كليه خلبانان از فرودگاه المثنى به مقر فرماندهي كل نيروي هوائي منتقل گرديدند.
3- به محض رسيدن خلبانان به مقر فرماندهي كل ، جلسه اي با حضور فرمانده وقت نيروي هوائي سپهبد خلبان حميد شعبان و معاونت عمليات و مدير پروازهاي نيروي هوائي صورت پذيرفت .
4- شرح ماموريت با جزئيات كامل به همراه دستورات و توصيه هاي لازم به خلبانان تنفيذ گرديد
5- به فرمانده دسته ابلاغ شد كه همانروز مي بايست هواپيماها به فرودگاه الجليبة منتقل شوند.
6- پس از انتهاي جلسه توجيهي خلبانان از فرودگاه المثني به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) بازگشتند.
7- به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) ابلاغ شد كه هواپيماهاي شركت كننده در ماموريت را به محض ورود خلبانان به فرودگاه الجليبة منتقل نمايد . كليه تجهيزات فني مورد نياز هم مي بايست با يك فروند هواپيماي ترابري ايليوشين كه به آنجا خواهد آمد به فرودگاه الجليبة اعزام گردد.
8- به محض رسيدن خلبانان به پايگاه هوائي الصدام ( القياره ) بايد زمان پرواز هواپيماها ( پس از كسب اطمينان از آمادگي آنها ) به سمت فرودگاه الجليبة تعيين گردد.
9- تمام هواپيماها با محموله اصلي و كامل به سمت فرودگاه الجليبة پرواز كردند ، باستثناي هواپيماهائي كه مي بايست بمب با خود حمل مي نمودند كه اين بمبها در فرودگاه الجليبة متعاقبا به هواپيماها الصاق گرديد . همينطور هواپيماهائي كه مي بايست موشك هاي ليزري با خود حمل مي نمودند بعدا تسليحات خود را در پايگاه الشعيبة دريافت كردند.
10- تمام هواپيماها با محموله كامل در فرودگاه هاي الجليبة و پايگاه الشعيبة به سلامت فرود آمدند والحمد لله .
11- اندكي پس از آن هواپيماي ايليوشين حامل تجهيزات فني ويژه هواپيماها در فرودگاه الجليبه فرود آمد .
12- همزمان ، يك هواپيماي فالكون ديگر نيز در فرودگاه الجليبه كه حامل نماينده ستاد عمليات نيروي هوائي بود بعنوان ناظر مستقيم بر روند عمليات بود فرود آمد.
13- به فرمانده پايگاه هوائي ( امام ) علي دستور داده شد تا در زمان معين در فرودگاه الجليبه حضور يابد تا در صورت بروز مشكل ، به حل آن كمك نمايد .
14- با وجود سرماي شديد شامگاهي ، متخصصين قهرمان كادر فني و مهندسي اقدام به آماده سازي و تجهيز هواپيماها به محموله مورد نظر نمودند ضمن آنكه اقدامات شديد حفاظتي نيز براي خلبانان و هواپيماها صورت گرفت .
انجام ماموريت : [External Link Removed for Guests]
سوختگيري هوائي جنگنده هاي ميراژ عراقي
الف : شبانگاه روز 16/11/1987 نقشه هاي موسوم به G 4 (به مقياس 1/500000) توسط تمام اعضاي دسته پروازي تهيه و تا نخستين ساعات سپيده دم روز اجراي عمليات به صورت دقيق بر روي آن ها كار شد .
ب : ساعت 09:00 بامداد از سوي فرماندهي نيروي هوائي بعنوان زمان T.O.T (؟) مشخص و ساعت برخاست هواپيماها نيز بر مبناي آن تعيين گرديد.
ج : كار توجيه تفضيلي خلبانان شركت كننده در عمليات و با حضور نماينده ستاد عمليات نيروي هوائي به اين شرح صورت گرفت :
1- تاكيد بر روي تقسيم دسته پروازي به دو گروه تا زمان رسيدن به نقطه I.P (؟) كه هر دسته شامل 4 فروند هواپيما بوده و هواپيماهاي دسته دوم به ترتيب شماره 8/7/6/5 مسير خود را به مدت دو دقيقه تا 20 درجه بيرون از مسير هواپيماهاي دسته اول تغيير داده و پس از آن به نقطه اول بازگشته كه اين امر فاصله زماني به مقدار 45 ثانيه را تامين مي نمايد و سبب خواهد شد تا حمله به سمت هدف از مسيري جداي مسير حمله دسته اول (Different Attack Direction) انجام شود . اين امر سبب آشفتگي پدافند هوائي مستقر در منطقه شده و اصل غافلگيري را هم تامين مي نمايد .
2- هدف مورد نظر براي 4 هواپيماي نخست ، گنبد تكميل شده نيروگاه بوده كه در بخش شرقي نيروگاه واقع شده بود.
3- هدف مورد نظر براي 4 هواپيماي بعدي گنبد در حال ساخت نيروگاه بوده كه در بخش غربي نيروگاه واقع شده بود.
4- بر روي محدوديتهاي تمام گروه پروازي تاكيد شد ضمن آنكه مقدار سوخت قابل حمل نيز لحاظ گرديد چرا كه سوختگيري هوائي مي بايست در خاك دشمن صورت مي گرفت ( و اين عمليات در سكوت كامل راديوئي اعضاي دسته انجام مي شد ) .
5- در زمان تعيين شده براي پرواز ، كليه هواپيماها در موقعيت صحيح قرار داشتند ( هم باند اصلي R/W و هم باند فرعي Taxi Way براي برخاستن هواپيماها در زمان نعيين شده مورد استفاده قرار گرفتند ) . در هنگام برخاست هواپيماها مي بايست هر هواپيماي عمل كننده مستقيما با هواپيماي سوخترسان خودش و با فاصله زماني مشخص از روي باند بلند مي شدند و اين روند براي ساير هواپيماها به ترتيب صورت مي گرفت .
6- دسته 20 فروندي هواپيماها به سلامت از روي باند برخاستند والحمد لله .
7- دسته پروازي پس از برخاستن ارتفاع خود را بر روي 20 متر و سرعت را بر روي 900 كيلومتر بر ساعت حفظ نمود.
8- قبل از رسيدن به نقطه سوختگيري هوائي ، سرعت هواپيماها به 510 كيلومتر بر ساعت كاهش يافت و سپس عمل سوختگيري انجام شد و در اين عمليات هواپيماهاي مهاجم به 2000 ليتر سوخت مجهز شدند. كل زمان از كاهش سرعت تا اتمام سوختگيري و افزايش مجدد سرعت به 960 كيلومتر ، شش دقيقه به طول انجاميد.
9- در جريان سوختگيري هوائي ، هواپيماي شماره 8 دچار نقص فني شد كه بلافاصله با يكي از هواپيماهاي احتياط جايگزين گرديد.
10- پس از اتمام سوختگيري ، هواپيماهاي سوخترسان ، هواپيماي احتياط و هواپيماي شماره 8 به فرودگاه الجليبة بازگشته و به سلامت فرود آمدند.
11- دسته پروازي كماكان در حالت رزمي به پرواز درارتفاع 20 متري و سرعت 960 كيلومتردر ساعت و در سكوت كامل راديوئي (R/T Silent) ادامه داد تا آنكه طبق نقشه از پيش تعيين شده (و با توجه به اينكه مسير پرواز از روي اراضي بياباني و آبهاي خليج ع ر ب ي مي گذشت ) به نقطه اوجگيري p.u.p رسيدند .
12- در اين مرحله از مسير پرواز و قبل از رسيدن به نقطه I.P ، و طبق نقشه ، هواپيماها مخازن سوخت خارجي خود را پس از مصرف سوخت آن رها نمودند .
13- سرانجام هواپيماها در ارتفاع 20 متري و در سرعت 960 كيلومتر در ساعت به نقطه I.P رسيدند و در اينجا بود كه طبق قرار قبلي دسته پروازي ( در سكوت كامل راديوئي ) به دو گروه 4 فروندي تقسيم و دسته اول به نقطه اوجگيري PUP رسيده و سرعت خود را به 1000 كيلومتر در ساعت افزايش دادند و در همان موقع تمام سوئيچ هاي مهمات را باز كردند.
14- تا 15 كيلومتر قبل از رسيدن به نقطه PUP ، هدف را مي شد با چشم ديد اما تعيين دقيق مكان استقرار اهداف ممكن نبود .
15- هنگام رسيدن به نقطه PUP ، هواپيماهاي دسته اول اوجگيري را تا ارتفاع 1700 متري آغاز كردند كه متعاقبا پدافند هوائي مستقر در منطقه اقدام به واكنش شديد نمود . متقابلا هواپيماهاي دسته اول اقدام به استفاده از سامانه سيكامور ( پرتاب گوي هاي آتشين + ورقه هاي اخلالگر ) نموده و سپس بر روي هدف از پيش تعيين شده كه گنبد تكميل شده در بخش شرقي نيروگاه بود شيرجه رفتند . در اين حالت زاويه شيرجه بيش از 30 درجه بوده تا بتواند حداكثر دقت اصابت را تامين كند. ( در هنگام حمله ، پايگاه هوائي بوشهر كه در سمت چپ نيروگاه واقع شده بود قابل روئيت بود ) .
16- سپس هواپيماها در همان حالت شيرجه بمبهاي خود را بر روي هدف رها كردند كه با دقت مورد اصابت قرار گرفت .
17- پس از خروج هواپيماي شماره 4 از روي هدف و انجام مانورهاي گمراه كننده براي فرار از پدافند هوائي ، فرمانده دسته پروازي اول به دسته دوم نداي افزايش ارتفاع با استفاده از سامانه اخلالگر سيكامور را داد و متعاقبا حمله به گنبد در دست احداث مستقر در بخش غربي نيروگاه با موفقيت و با وجود آتش شديد پدافند هوائي صورت پذيرفت . در اينجا لازم است ذكر شود كه خلبان هواپيماي شماره 8 پس از رها سازي بمبهايش در راديو اعلام كرد كه گنبد تكميل شده اول كه توسط دسته نخست مورد هجوم واقع شده بود، مستقيما مورد اصابت قرار گرفته است .
18- پس از اتمام حمله كار كنترل چشمي تمام هواپيماها در كوتاهترين زمان ممكن و قبل از رسيدن به ساحل خليج ع ر ب ي در ارتفاع 20 متري و با سرعت 960 كيلومتر در ساعت صورت گرفت (Cross Cover) .
19- قايق هاي جنگي ايراني در تعداد زياد در طول خط ساحلي مستقر شده بودند و در زمان رسيدن هواپيماها به ساحل و در هنگام پرواز بر فراز اين قايق ها ، اين شناورها اقدام به شليك تعداد زيادي از موشك هاي استرلا ( سام 7) به سمت هواپيماها نمودند كه الحمد لله بدليل ارتفاع كم و بكارگيري سامانه اخلال سيكامور هيچكدام از هواپيماها مورد اصابت قرار نگرفت .
20- دسته پروازي به پرواز خود در ارتفاع كم بر فراز آبهاي خليج ع ر ب ي و دور از دسترس پايگاه هوائي بوشهر و جزيره خارگ و با عبور از روي چاه هاي نفطي ايران كه در خليج ع ر ب ي پراكنده بودند ادامه داد .
21- پس از رسيدن به دو بندر البكر و العميق ، هواپيماها ارتفاع خود را به 3 كيلومتر افزايش دادند و مسير بازگشت به سمت پايگاه الجليبه را در پيش گرفتند. ضمن آنكه دو دسته جنگنده رهگير MIG-23 و MIG-25 جهت حمايت دسته پروازي در همان منطقه مستقر شده بود.
22- درست در همان موقع دو فروند هواپيماي مجهز به موشك هاي ليزري حمله خود به نيروگاه را آغاز كردند كه فرمانده دسته گنبد تكميل شده و شماره 2 گنبد در دست احداث را مستقيما و با دقت مورد اصابت قراردادند . اين دو هواپيما نيز پس از پايان ماموريت به سلامت در پايگاه هوائي الشعيبة فرود آمدند و الحمد لله .
23- هر 8 فروند هواپيماي شركت كننده در حمله اول به سلامت در فرودگاه الجليبه فرود آمدند و الحمد لله .
24- دستور مستقيم آمد كه تمام هواپيماها به پايگاه هوائي الصدام (القيارة) بازگردانده شوند. بعد از ظهر همانروز 20 فروند جنگنده Mirage F.1 از پايگاه هوائي الجليبة به سمت پايگاه هوائي الصدام (القيارة) برخاستند و در انجا به سلامت فرود آمدند و الحمد لله .
25- بمنظور وارد ساختن خسارات هر چه بيشتر به نيروگاه ، در مغرب همانروز فرماني صادر شد كه به موجب آن مي بايست 4 فروند هواپيماي ديگر مجهز به بمب يكبار ديگر هدف را مورد هجوم قرار دهند. انجام اين عمليات در صبحگاه روز دوم و دقيقا طبق نقشه قبل تعيين گرديد .
26- در نخستين ساعات روز 17/11/1987 (برابر با 27 آبانماه 1366 ) ، ده فروند جنگنده Mirage F.1 ( پنج فروند ويژه حمله به هدف و پنج فروند سوخترسان ) از پايگاه هوائي الصدام (القيارة) به سمت فرودگاه الجليبه به هوا برخاستند . ( با عنايت به اينكه گروه كارشناسان فني هنوز در فرودگاه الجليبه حضور داشتند و فرمان بازگشت ايشان به پايگاه مادر صادر نشده بود ) . به محض فرود 10 فروند هواپيما ، عمليات تجهيز و آماده سازي هواپيماهاي درگير در ماموريت بلافاصله آغاز گرديد .
حمله هوائي سوم ( مرحله دوم - روز بعد )
در روز 18/11/1987 (برابر با 28 آبانماه 1366 ) طبق نقشه و برنامه قبلي و در هنگام روشن كردن هواپيماها ، موتور يكي از هواپيماها دچار نقص فني شد ( هواپيماي شماره 4 ) كه بلافاصله هواپيماي احتياط جايگزين هواپيماي مامور گرديد . هواپيماها از باند برخاسته و عمليات سوختگيري هوائي هم طبق برنامه انجام و هواپيماها در مسير پرواز قرار گرفتند. با رسيدن به هدف ، هواپيماها شيرجه خود را آغاز نموده و با وجود آتش شديد پدافند هوائي دشمن ، اهداف را مستقيما مورد اصابت قرار دادند.
هواپيماها به سلامت بازگشته والحمد لله در فرودگاه الجليبه فرود آمدند. پس از فرود ، فرماني صادر شد تا تمام هواپيماها و خدمه فني به پايگاه هوائي الصدام (القيارة) بازگردند كه عمليات بازگرداندن هواپيماها و خدمه همانروز انجام پذيرفت .
تحليل عمليات :
پس از انجام ماموريت ، گروهي متشكل از كارشناسان بمنظور بررسي تاثير حملات هوائي صورت گرفته تشكيل گرديد كه پس از مشاهده و تجزيه و تحليل فيلم هاي ضبط شده موجود در سامانه H.U.D هواپيماهاي عمل كننده و نيز فيلم هاي ويدئويي هواپيماهاي حمل كننده موشك هاي ليزري در گزارشي رسمي اعلام نمود كه بدليل بروز شكاف ها و خسارات سنگين وارده به هر دو گنبد ، حداقل 25 سال طول مي كشد كه اين نيروگاه مجددا راه اندازي شود. ( اين راي بر اساس نظر متخصصين هسته اي ارائه گرديد ) .
ملاحظات :
گروه خدمه فني شركت كننده در عمليات ، نتوانستند به پايگاه هوائي الشعيبة بازگردند چرا كه يك گروه از خدمه فني گردان 81 شامل خلبانان و افسران فني جايگزين آنها شده بودند.
سروران گرامي ، آنچه كه در بالا آورده شد ، جزئيات دقيق انجام اين ماموريت حياتي و مهم است و از اينكه نتوانستم بنا به دلايل خاص ، نام خلبانان شركت كننده در اين عمليات را ذكر نمايم عذر مي خواهم. اين ماموريت كار مردان شجاع و قهرمان نيروي هوائي كشورمان بود كه به عهد و سوگند خود وفا نمودند.... خداوند آن دسته از افراد باقي مانده را ، هر كجا كه هستند حفظ ، و آنهائي را در راه دفاع از عراق به شهادت رسيدند رحمت نمايد و در بهشت خود جاي دهد .
و من ا... التوفيق
نوشته : شاهين ( خلبان ) STAR [External Link Removed for Guests]
اين تصويري است كه توسط دوربين يكي از هواپيماهاي مهاجم از نيروگاه اتمي بوشهر گرفته شده است .
ظاهرا اين يكي از مهمترين و موفقيت آميز ترين عملياتهاي نيروي هوائي عراق بوده تا آنجا تعدادي از خلبانان و افسران عراقي براي آن كامنت گذاشته اند كه با توجه به محتوي برخي از اين كامنتها ، يكي را برايتان ترجمه مي كنم .
بسم الله الرحمن الرحيم
كسي كه خود را مدير تسليحات نيروي هوائي ناميده گفته : انجام عمليات با تشكيل يك كار گروه عالي رتبه از مديران و شعبه هاي ويژه و در نهايت اصول حفاظتي صورت گرفت . يكي از اعضاي اين كار گروه فرمانده تسليحات نيروي هوائي مرحوم سرلشگر ... ( كه در آن زمان درجه سرتيپ 2 داشت ) بود كه از شعبه يكم و شعبه دوم درخواست سلاحي را نمود كه بتواند هدفي با قطر 2 متر بتون را درهم شكافد . شعبه يكم به ايشان پاسخ داد كه موشك فرانسوي AS-30 L را مي توان براي كسب نهايت دقت بكار برد اما قادر به نفوذ در بتون نيست و قبلا هم در ماموريت هاي مشابه مورد استفاده قرار نگرفته است .... اما شعبه دوم از سوي ستوانيكم .... پاسخ داد كه ما هيچ بمبي كه قادر به شكافتن چنين هدفي باشد را در اختيار نداريم ... و از اينجا بود كه شعبه دوم تلاش خود را براي آغاز و تماس خود را با شركت هاي مخصوص توليد كننده اينگونه تسليحات براي تامين چنين مهماتي با قابليت نفوذ در بتوني به قطر 2 متر برقرار نمود. پس از مدتي كه چندان هم كوتاه نبود ، از طريق يكي از شركت هاي اسپانيائي به بمب هاي BR-1000 KG كه ويژه نفوذ در اهداف مسلح بود دست يافتيم . سپس در 12 تموز 1987 سفري به فرانسه صورت گرفت تا يكي از بمب هاي ساخت آن كشور نيز مورد آزمايش قرار گيرد اما هيچ قراردادي منعقد نگرديد. بنابراين استفاده از همان بمب هاي اسپانيائي BR-1000 KG در دستور كار قرار گرفت كه از سوي ما MK-84 ناميده شد . به علت استفاده هواپيماهاي Mirage از اين نوع بمبها ، مانيز همان نام را براي آن انتخاب كرديم . علاوه بر آن موشك AS-30 L و بمب هاي LGP-400 كه هر دو توسط ليزر هدايت مي شدند را بكار گرفتيم و به همين دليل اهدف به صورت دقيق و مستقيم مورد اصابت قرار گرفتند. [External Link Removed for Guests]
سروان محمود حميد العاني ، خلبان جنگنده Mirage F.1EQ-5 به شماره 4573 و يكي از خلبانان شركت كننده در حمله به نيروگاه اتمي بوشهر ، جمعي اسكادران 79 پايگاه هوائي كوت
در مورد نحوه كشته شدن سروان محمود حميد العاني دو روايت مختلف وجود دارد : روايت اول توسط يك سايت انگليسي زبان به اين شرح بيان شده : او در خرداد ماه سال 1367 پس از بمباران موفقيت آميز جزيره خارك و در مسير بازگشت در خارج از جزيره ، هواپيمايش توسط يك جنگنده F-14 رهگيري و مورد اصابت قرار گرفت . هواپيمايش به درون خليج فارس سقوط كرد و تا مدتها تصور مي شد كه او موفق به خروج از هواپيما با چتر نجات شده و باسارت درآمده است . اما در پايان جنگ مشخص شد كه او كشته شده است .
اما روايت دوم توسط سايت موسوم به شهداي نيروي هوائي عراق نقل شده كه بسيار به واقعيت نزديك مي باشد :
سروان خلبان محمود حميد العاني
تاريخ شهادت : 19/07/1988 ( برابر با 28 آبانماه 1366 – روز دوم حمله به نيروگاه اتمي بوشهر)
نوع هواپيما : Mirage F1
گردان : 91
علت شهادت : پس از وارد كردن ضربه اي موفق به نيروگاه اتمي بوشهر ، هواپيماي اين شهيد هدف حمله يك فروند F-14 ايراني قرار گرفته كه سبب سقوط هواپيمايش در آبهاي خليج ع ر ب ي مي شود . او فارغ التحصيل دوره 35 دانشكده نيروي هوائي عراق بود .
توضيح مترجم : به نظر شخصي اينجانب ، روايت دوم از هر حيث به واقعيت نزديكتر مي باشد چرا كه تاريخ و هدف ماموريت ، نوع جنگنده و گردان خدمت سروان محمود حميد العاني به طور كامل با متن روايت حمله به نيروگاه مطابقت دارد . بنا بر اين مي توان نتيجه گرفت كه نيروي هوائي عراق در جريان اين حمله يك فروند ميراژ خود را از داده است و اين مطلبي است كه در متن مقاله فوق به صورت بسيار مبهم به آن اشاره شده است . البته به نظر بنده با توجه به تعداد و دفعات حمله هواپيماهاي عراقي ، از دست داده يك فروند هواپيما براي عراق خسارت بسيار ناچيزي است .
روايت حمله در منابع ايراني
نیروهای ارتش عراق هم برای از بین بردن زیرساختهای اقتصادی و پروژههای اتمی، بیش از ۴۰ بار به نیروگاههای بوشهر، نکا و جزیره سیری حمله هوایی کردند اما نتوانستند خسارت زیادی به بار آورند. این تلاشها ادامه داشت تا اینکه بالاخره با اهدای هواپیماهای جنگنده سوپر اتاندارد فرانسوی و موشکهای اگزو ست به عراق که از سوی برخی کشورهای اروپایی از جمله خود فرانسه صورت گرفت، عراقیها توانستند در ماههای پایانی جنگ یکی از دو برج کروی نیروگاه بوشهر را مورد تهاجم قرار دهند.
در روز ۲۷ آبان ۱۳۶۶ بود که نیروگاه بوشهر مورد تهاجم هوایی واقع شد و ضمن صدمات شدید به نیروگاه ۲۰ نفر از پرسنل آن به شهادت رسیدند. حمله عراق به نیروگاه اتمی بوشهر خاطرات تلخی را برای افرادی که در آن برهه در اطراف نیروگاه بودند رقم زده است.
خاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۶
در ساعت 30 :10 نیروگاه اتمی بوشهر به وسیله هواپیماهای عراقی بمباران شد و خسارات بسیاری به آن وارد گردید. از ساعت 13 روز گذشته تا زمان این حمله، هواپیماهای عراقی بیش از 5 بار در آسمان بوشهر و نیروگاه ظاهر شده بودند. در این حمله ـ برخلاف حمله پیشین ـ به منظور اجرای عملیات توأم با غافل گیری و دقت در بمباران هدف های مورد نظر، مسیر جدید جاده برازجان به سمت سواحل خلیج فارس انتخاب شده بود. عراق در روزهای 26/8/1366 و 28/8/1366 نیز به این نیروگاه حمله کرده بودند. در پی حمله عراق به نیروگاه اتمی بوشهر، ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی شکایت کرد. مهندس رضا امراللهی معاون نخست وزیر و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در مورد تلفات حملات عراق به این نیروگاه گفت:«11 نفر ایرانی شامل یک مهندس و تعدادی تکنیسین و کارگر شهید شده و تعدادی مجروح شدند. همچنین یک مهندس آلمانی از شرکت "تی . یو.بی،" در این حملات کشته شده است.» وی نامه ای نیز به دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی نوشته که در آن از عدم اقدام این آژانس در بازداشتن عراق از حمله به نیروگاه اتمی بوشهر، انتقاد کرده است.
متن تلكس شمارههاي KHS/16018 و KHS/16019 مورخ 17 نوامبر 1987 رئيس سازمان انرژي اتمي جمهوري اسلامي ايران خطاب به مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي
17 نوامبر 1987
KHS/16018
عاليجناب
با احترام، اقدامات تجاوزگرانه ذيل را كه نقض مقررات اين آژانس است به اطلاع جنابعالي ميرسانم:
در ساعت 11:45 قبل از ظهر به وقت محلي مورخ 17 نوامبر 1987، نيروگاه اتمي بوشهر مورد حمله واقع شد. پيامدهاي فوري اين نقض به شرح زير بوده است: 9 تن از كاركنان نيروگاه اتمي بوشهر و يك كارشناس خارجي كشته و چندين تن مجروح شدند و خسارات شديدي به تأسيسات نيروگاه اتمي بوشهر كه داراي مواد اتمي حفاظت شده است وارد گرديد.
به دنبال مكاتبه قبلي (نامه محرمانه نمايندگي جمهوري اسلامي ايران به شماره 1532 مورخ 17 فوريه 1987) در خصوص وجود مواد اتمي در نيروگاه بوشهر كه تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي است، درخواست ميگردد كه ناظران حفاظت آژانس بينالمللي انرژي اتمي فوراً هيئتي را اعزام نمايند تا از مواد اتمي مذكور تحقيق به عمل آورند و به درخواست سازمان انژي اتمي ايران جهت اتخاذ اقدامات مناسب طبق مقررات حفاظتي آژانس بينالمللي انرژي اتمي پاسخ گويند.
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
- پست: 1454
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۸, ۱۱:۱۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 8701 بار
- سپاسهای دریافتی: 13240 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
عالی بود جناب عبدالمهدی.... مدت ها بود چنین تاپیک داغی در انجمن نداشتیم..... بی نظیر بودید... بخصوص پست آخری.... که!!!
من رو برد به 5 یا 6 سالگی یادش بخیر.....
باور میکنید اگه بگم شبحی از تصاویر اون روز رو در ذهن دارم... هم هواپیما و هم موشکش رو.....البته خوب اگه تعریف کنم شاید بگید که چندان با متن بالا منطبق نیست.... ولی خوب من کودکی 5 ساله بیش نبودم و از همه مسئله های پیرامونم تصوری فانتزی داشتم.
راستی چند وقت بعدش با پسر خالم که اون روز مهمون خونشون بودم رفتم و گنبد منهدم شده رو از دور دیدیم...
من رو برد به 5 یا 6 سالگی یادش بخیر.....
باور میکنید اگه بگم شبحی از تصاویر اون روز رو در ذهن دارم... هم هواپیما و هم موشکش رو.....البته خوب اگه تعریف کنم شاید بگید که چندان با متن بالا منطبق نیست.... ولی خوب من کودکی 5 ساله بیش نبودم و از همه مسئله های پیرامونم تصوری فانتزی داشتم.
راستی چند وقت بعدش با پسر خالم که اون روز مهمون خونشون بودم رفتم و گنبد منهدم شده رو از دور دیدیم...
تا در طلب گوهر کانی کانی تا در هوس لقمهٔ نانی نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیزی که در جستن آنی آنی
https://www.instagram.com/javad.molaiee/
این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیزی که در جستن آنی آنی
https://www.instagram.com/javad.molaiee/
-
- پست: 103
- تاریخ عضویت: شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 229 بار
- سپاسهای دریافتی: 230 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
کاری بسیار ارزشمند از طرف شما در حال انجامه...
وظیفه دارم به پاس استفاده ای که بردم مراتب سپاس و تشکر خودمو به استحضار برسونم..
براتون ارامش ارزومندم..
بیصبرانه منتظر ادامه مطلب می باشیم..
حق نگهدارت
وظیفه دارم به پاس استفاده ای که بردم مراتب سپاس و تشکر خودمو به استحضار برسونم..
براتون ارامش ارزومندم..
بیصبرانه منتظر ادامه مطلب می باشیم..
حق نگهدارت
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
Java نوشته شده:عالی بود جناب عبدالمهدی.... مدت ها بود چنین تاپیک داغی در انجمن نداشتیم..... بی نظیر بودید... بخصوص پست آخری.... که!!!
من رو برد به 5 یا 6 سالگی یادش بخیر.....
باور میکنید اگه بگم شبحی از تصاویر اون روز رو در ذهن دارم... هم هواپیما و هم موشکش رو.....البته خوب اگه تعریف کنم شاید بگید که چندان با متن بالا منطبق نیست.... ولی خوب من کودکی 5 ساله بیش نبودم و از همه مسئله های پیرامونم تصوری فانتزی داشتم.
راستی چند وقت بعدش با پسر خالم که اون روز مهمون خونشون بودم رفتم و گنبد منهدم شده رو از دور دیدیم...
سلام علیکم و رحمه ا...
خوشحالم از اینکه این تایپیک مورد توجه دوستان قرار گرفته است . من علاقمندم که برخی مسائل جنگ تحمیلی را از دید طرف مقابل و بدون هیچ دخل و تصرفی بیان کنم . این مسئل الزاما باب طبع ما نیست و می تواند تلخ هم باشد اما هرچه باشد مربوط به گذشته است و ما کاری نمی توانیم انجام دهیم . به هیچ عنوان هم قصد ندارم همه صحبتهای آنان را تائید کنم. من فقط گفته های آنان را منعکس کرده ام .
نکته دیگر , این کار نه فقط اسیبی به زحمات 8 ساله نیروهای نظامی ما در جنگ نمی رساند , بلکه نشان می دهد ما با چه دشمنانی تا بن دندان مسلح درگیر بودیم و چگونه در مقابل آنها واقعا با دست خالی 8 سال جنگیدیم . دشمنی که با گذشت زمان و کسب تجربه و البته دریافت تجهیزات پیشرفته روز بروز توانش افزایش می یافت . انشاا... با ادامه این تایپیم مسائل جالبتری هم مطرح خواهد شد. موفق باشید.

اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
حسين لاويو نوشته شده:کاری بسیار ارزشمند از طرف شما در حال انجامه...
وظیفه دارم به پاس استفاده ای که بردم مراتب سپاس و تشکر خودمو به استحضار برسونم..
براتون ارامش ارزومندم..
بیصبرانه منتظر ادامه مطلب می باشیم..
حق نگهدارت
سلام علیکم
قربان شما . دراین تایپیک کار من فقط اطلاع رسانی و یادآوری مسائلی که قبلا اتفاق افتاده و نه چیز دیگر . انشاا... به این مسیر ادامه خواهم داد. از لطف شما هم ممنونم . پیروز باشید

اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
-
- پست: 99
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۱, ۹:۲۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 144 بار
- سپاسهای دریافتی: 426 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
سلام جناب abdolmahdi
مقالات بسیار عالی و خواندنی هستند. سپاس
در مقاله دیدم چند جا علامت سوال گذاشتید خواستم پاسخ بدم البته هنوز کل مقاله را نخواندم (مقاله حمله به نيروگاه هسته اي ايران در بوشهر)
منظور از T.O.T مخفف take off time یعنی زمانی که هواپیماها بایستی به قصد شروع عملیات از باند پروازی تیک آف کنند.
منظور از I.P در این مقاله که مخفف Intercept point یعنی محلی که احتمال می رود دسته پروازی عراق توسط پدافند و هواپیماهای شکاری گشت و آلرت نیروی هوایی ارتش ایران مورد رهگیری قرار گیرند.
منظور از ريمورا (؟) نیز Remora در واقع یک غلاف ضد عمل الکترونیک هست یا همان ECM Pod Electronic Counter Measures
...
مقالات بسیار عالی و خواندنی هستند. سپاس

در مقاله دیدم چند جا علامت سوال گذاشتید خواستم پاسخ بدم البته هنوز کل مقاله را نخواندم (مقاله حمله به نيروگاه هسته اي ايران در بوشهر)
منظور از T.O.T مخفف take off time یعنی زمانی که هواپیماها بایستی به قصد شروع عملیات از باند پروازی تیک آف کنند.
منظور از I.P در این مقاله که مخفف Intercept point یعنی محلی که احتمال می رود دسته پروازی عراق توسط پدافند و هواپیماهای شکاری گشت و آلرت نیروی هوایی ارتش ایران مورد رهگیری قرار گیرند.
منظور از ريمورا (؟) نیز Remora در واقع یک غلاف ضد عمل الکترونیک هست یا همان ECM Pod Electronic Counter Measures
...
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
reza7070 نوشته شده:سلام جناب abdolmahdi
مقالات بسیار عالی و خواندنی هستند. سپاس![]()
در مقاله دیدم چند جا علامت سوال گذاشتید خواستم پاسخ بدم البته هنوز کل مقاله را نخواندم (مقاله حمله به نيروگاه هسته اي ايران در بوشهر)
منظور از T.O.T مخفف take off time یعنی زمانی که هواپیماها بایستی به قصد شروع عملیات از باند پروازی تیک آف کنند.
منظور از I.P در این مقاله که مخفف Intercept point یعنی محلی که احتمال می رود دسته پروازی عراق توسط پدافند و هواپیماهای شکاری گشت و آلرت نیروی هوایی ارتش ایران مورد رهگیری قرار گیرند.
منظور از ريمورا (؟) نیز Remora در واقع یک غلاف ضد عمل الکترونیک هست یا همان ECM Pod Electronic Counter Measures
...
سلام علیکم و رحمه ا...
از بذل محبت شما بسیار ممنون و متشکرم . واقعیتش این است اگر معنی چیزی را ندانم در کنارش علامت سئوال می گذارم تا دوستان مطلع و اگاهی همچون حضرتعالی بیایند و ما را مستفیض بفرمایند. برای مثال در همین مقاله واژه سیکامور هم وجود داشت که مانند ریمورا در ابتدا معنی آن را نمی دانستم و جلوی آن علامت سئوال گذاشتم . اما در ادامه مقاله در آنجا که هواپیماها حمله به گنبد نیروگاه را آغاز کردند باتوضیح مقاله متوجه شدم که سیکامور همان سامانه اخلال پرتاب شراره و براده های فلزی ( یا همان چف/فلیر ) خودمان است . بنا بر این به عقب برگشتم و ان را اصلاح کردم . امیدوارم به همکاری خود ادامه دهید . با تشکر

اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
- پست: 1432
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۶, ۳:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 595 بار
- سپاسهای دریافتی: 10288 بار
Re: بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي
سلام عليكم و رحمه ا...
سروان خلبان صالح عياش
بقلم دكتر علوان العبوسي
[External Link Removed for Guests]
بمب افكن سوخوي 22 نيروي هوائي
صالح عياش يكي ازخلبانان قهرمان گردان پنجم بمب افكن هاي سوخوي 20 و 22 بوده كه من در سال 1976 و در زمان تحويل بمب افكن سوخوي 20 به پايگاه هوائي تموز (الحبانية ) فرمانده آن بوده ام . پس از گذشت يكسال و با اتمام دوره در سال 1976 ، بدليل افت دور موتور هواپيماي او به 47% كه منجر به كاهش شديد رانش موتور و در نتيجه كاهش سريع ارتفاع هواپيما در آسمان گرديد ، حادثه اي براي صالح عياش پيش آمد كه ديگر نمي توانست هواپيما رابه حالت افقي و در مسير مستقيم حفظ كند تا بتواند به سلامت فرود آيد . چنين اشكال فني قبلا در ليست وضعيت اضطراري ثبت نشده بود و خلبان نيز قادر به افزايش سرعت هواپيما نبود و در نتيجه سرعت هواپيما به ميزان كمتر از محدوده معين شده براي پرواز افت پيدا نمود. در اين حالت براي حفظ سرعت قابل قبول براي پرواز با ارتفاع را كاهش داد . در جريان بروز اين اشكال ، من به همراه يكي ديگر از خلبانان در حال انجام پرواز آموزشي بوديم كه يكي از خلبانان به من اطلاع داد كه ستوان صالح دچار نقص فني شده و او از طريق كانال عمومي برج مراقبت مرا صدا زده است . به سرعت كانال را تغيير دادم و ستوان صالح به بيان نقص فني پيش آمده پرداخت كه مضمون آن به طور خلاصه نداشتن قدرت موتور بوده است . در آن وضعيت ارتفاع هواپيمايش 5000 متر ولي به سرعت درحال از دست دادن ارتفاع بود . به او راهكاري را پيشنهاد كردم اما سودي نبخشيد چرا كه اجراي آن زمانبر بود . به او گفتم يكبار ديگر موتور هواپيمايش را خاموش و روشن كند و او نيز انجام داد اما سودي نبخشيد و دور موتور كماكان روي گردش آرام قرار داشت . در عرض چند ثانيه ارتفاع هواپيما به 1000 متر رسيده و هواپيما در حال پائين افتادن بود و در اين چنين وضعيتي هنگاميكه هواپيما به ارتفاع 3000 متري مي رسد خلبان مي بايست هواپيما را ترك نمايد اما خلبان صالح مي خواست يكبار ديگر تلاش كند شايد اين بار موفق شود. پس از آنكه ارتفاع هواپيما به كمتر 1000 متر رسيد با صداي بلند او را صدا زدم و گفتم كه هواپيما را ترك نمايد اما صالح تمايلي به اين كار نداشت چرا كه مي ترسيد هواپيمايي را كه او عاشقش بود از دست برود و او مي خواست تا هواپيما را در نزديكي فرودگاه بر زمين بنشاند . در حاليكه فرود در چنين وضعيتي ممنوع بوده و هواپيما بدليل شدت (و سرعت سريع كاهش ارتفاع ) بر زمين خواهد خورد و خلبان نيز بدليل زياد بودن نيروي G- كه سبب بريده شده امعاء و احشاء او مي شود قطعا كشته خواهد شد. در همين حال ارتفاع هواپيماي او به كمتر از 500 متر و سرعت پائين افتادن هواپيما به 60 الي 80 متر بر ثانيه رسيده بود كه در واقع عبور از تمام خطوط قرمزي محسوب مي شود كه خلبان نمي بايست از آن عبور مي كرد . پس از تلاش هاي زياد سرانجام صالح در آخرين لحظات از هواپيما به بيرون جست و به همين دليل با چتر در نزديكي هواپيما و در ارتفاع كم فرود آمد و با برخورد شديد با زمين به مهره هاي گردن و كمر او فشار آمد و او راهي بيمارستان نيروي هوائي شد و پس از گذراندن دوره نقاهتي كوتاه ، مجددا به پرواز بازگشت و با اشتياق فراوان با دوستانش به تمرين پرداخت .
[External Link Removed for Guests]
يك بمب افكن سوخوي 22 عراقي بر فراز مواضع نيروهاي ايراني
صالح عياش در جنگ با ايران نيز مشاركت داشت و ماموريت هاي متعددي را نيز بانجام رساند و نمونه كاملي از خلباني بود كه از با جسم و روح از وطنش دفاع مي كند.... سروان خلبان صالح عياش در گردان پنجم در پايگاه هوائي فرناس (الموصل ) مشغول خدمت بود. در ساعن 17:30 روز 17 تشرين ( اكتبر) سال 1980 در جريان انجام يك ماموريت جنگي در عمق خاك ايران ، در نزديكي مرز هواپيماي سوخوي 22 او توسط كمين پدافند هوائي ايران در نزديكي منطقه زيوه مورد اصابت قرار گرفت . او توانست با چتر به سلامت در نزديكي مثلث مرزي عراق ، تركيه و ايران فرود آيد و از آنجا داستاني براي او آغاز مي شود كه بنا به دستور رئيس جمهور عراق فيلمي نيز از آن تهيه و در تلويزيون هم به نمايش درآمد. خلاصه اينكه پس از فرود در منطقه خود را تنها مي يابد در حاليكه ساعت تقريبا شش بعدازظهر است و او مسير 270 درجه را به سمت غرب طي مي كند تا به نزديكي مرزهاي ما مي رسد و در آنجا با تعدادي از كردهاي منطقه مواجه مي شود كه او را به نقطه مشخص رسانده و از آنجا مجددا او را تنها مي گذارند و سپس .....
يكي از كردهاي منطقه به نام كاكه محمد عبدا... با او مواجه مي شود و تا صبح روز بعد او را در منزلش نگهداري مي كند اما قبل از آن براي آنكه از هويتش مطمئن شود از او مي پرسد : تو كاكه صدام هستي يا كاكه خميني ؟ ! خلبان صالح مي گويد : مانده بودم چه پاسخي به او بدهم ؟ من كه او را نمي شناختم . به خدا توكل كردم و گفتم : كاكه صدام ، در حاليكه از نگران واكنش او بودم . اما ناگهان او با من مهربان شد و به من خوش آمد گفت . كاكه عبدا... پس از دو روز پذيرايي از صالح در منزلش او را به پايگاه هوائي هوائي ما در كركوك رساند و در آنجا مورد استقبال گرم قرار گرفت و به او اجازه استراحت داده شد و برخي معاينات پزشكي نيز از وي بعمل آمد.
پس از آنكه حال سروان صالح ثبات يافت و مدتي هم استراحت نمود ، به خارج از كشور ، ( چكسلواكي ) اعزام شد تا مورد درمان كامل قرار گيرد . پس از دو ماه سالم و سر حال به كار بازگشت اما كميسيون پزشكي او را از انجام ماموريت هاي جنگي كه در آن فشار نيروي G بيش از 3 باشد ( مانند گردش هاي گود ) و نيز پرواز در زاويه هاي تند مثل شيرجه معاف نمود در حاليكه انجام اين موارد در ماموريت هاي جنگي كاملا عادي است .
گردان پنجم (از پايگاه هوائي تموز (الحبانية ))به پايگاه هوائي الوحدة( الشعيبة ) در استان بصره منتقل شد تا گردان 109 بمب افكن هاي سوخوي 22 در آن پايگاه ترميم و بازسازي شود. در همين روزها بود كه گردان 109 درگير نبردهاي جبهه شوش در ماه آذار سال 1982 گرديد و طبيعتا سروان صالح عياش به رغم محدوديت هاي وضع شده ولي با اجازه فرمانده گردانش در ماموريت هاي متعدد رزمي به شكل شايسته اي شركت نمود . در روز 23 آذار سال 1982 و در جريان انجام يك ماموريت جنگي بر عليه نيروهاي مهاجم ايراني ، هواپيمايش هدف قرار گرفته و در نزديكي يگان هاي خودي سرنگون شد . او توانست با چتر نجات به بيرون بجهد و تلاش كرد تا به نيروهاي خودي برسد و با وجود تلاشي هم كه از سوي يگان هاي ما براي كمك به او در آن منطقه صورت گرفت ، اما نيروهاي سپاه پاسداران كه در آنجا حضور داشتند مانع از موفقيت شده و او را محاصره و با شليك به طرفش او را در منطقه الحوض دستگير و با خود به ايران بردند. و به اين ترتيب دشمن توانست اين رزمنده قهرمان را پس از انجام 65 سورتي پرواز ( در مدتي اندك) باسارت درآورد . سروان صالح عياش 7 سال را در اردوگاه اسرا سپري نمود و سپس به وطن بازگشت و من را در منزلم به همراه تعدادي از خلبانان كه همراه او در اسارت بودند ( مثل محمد حميد طه ومحمد طاهر وفائز فتحي و .... ) ملاقات نمود. اما صالح عياش هنوز هم از پرواز صحبت مي كرد و مي خواست به رغم عوارضي كه در بدنش وجود داشت بازهم پرواز كند ...
در زمانيكه من معاون فرمانده نيروي هوائي بودم او از من خواست تا نزد فرمانده نيروي هوائي سپهبد مزاحم صعب حسن وساطت كنم تا او به پرواز بازگردد. اما شرايط جسمي او مانع از انجام پرواز با هواپيماهاي جنگي بود ولي با اين وجود او هنوز اشتياق به پرواز داشت و مي گفت : قربان علاقه ام به پرواز سير نمي شود . به هر حال به او اجازه داده شد تا به صورت خيلي سبك در تيم پروازي الشهيد عدنان ( تيم هوائي فرناس ) تمرين پرواز نمايد . هنگاميكه از او دراين مورد سئوال مي كردي پاسخ مي داد قربان وطن از همه ما مهمتر است و دفاع از وطن شرفي است كه فراتر از آن وجود ندارد و من فداي كشورم بشوم ... من به طور مداوم اين قهرمان را مي ديدم و او در آهنگري كه پدرش خدا بيامرز برايش در بغداد باقي گذاشته بود كار مي كرد و در اين فكر بود كه سفري به خارج ار كشور داشته باشد تا بتواند به پرواز ادامه دهد اما شرايط عراق پس از اشغال توسط محور آمريكايي ايراني سبب شد تا به هدفش نرسد . آفرين به صالح عياش قهرمان و تمام خلبانان قهرمان و شجاع عراق و ........
سروان خلبان صالح عياش
بقلم دكتر علوان العبوسي
[External Link Removed for Guests]
بمب افكن سوخوي 22 نيروي هوائي
صالح عياش يكي ازخلبانان قهرمان گردان پنجم بمب افكن هاي سوخوي 20 و 22 بوده كه من در سال 1976 و در زمان تحويل بمب افكن سوخوي 20 به پايگاه هوائي تموز (الحبانية ) فرمانده آن بوده ام . پس از گذشت يكسال و با اتمام دوره در سال 1976 ، بدليل افت دور موتور هواپيماي او به 47% كه منجر به كاهش شديد رانش موتور و در نتيجه كاهش سريع ارتفاع هواپيما در آسمان گرديد ، حادثه اي براي صالح عياش پيش آمد كه ديگر نمي توانست هواپيما رابه حالت افقي و در مسير مستقيم حفظ كند تا بتواند به سلامت فرود آيد . چنين اشكال فني قبلا در ليست وضعيت اضطراري ثبت نشده بود و خلبان نيز قادر به افزايش سرعت هواپيما نبود و در نتيجه سرعت هواپيما به ميزان كمتر از محدوده معين شده براي پرواز افت پيدا نمود. در اين حالت براي حفظ سرعت قابل قبول براي پرواز با ارتفاع را كاهش داد . در جريان بروز اين اشكال ، من به همراه يكي ديگر از خلبانان در حال انجام پرواز آموزشي بوديم كه يكي از خلبانان به من اطلاع داد كه ستوان صالح دچار نقص فني شده و او از طريق كانال عمومي برج مراقبت مرا صدا زده است . به سرعت كانال را تغيير دادم و ستوان صالح به بيان نقص فني پيش آمده پرداخت كه مضمون آن به طور خلاصه نداشتن قدرت موتور بوده است . در آن وضعيت ارتفاع هواپيمايش 5000 متر ولي به سرعت درحال از دست دادن ارتفاع بود . به او راهكاري را پيشنهاد كردم اما سودي نبخشيد چرا كه اجراي آن زمانبر بود . به او گفتم يكبار ديگر موتور هواپيمايش را خاموش و روشن كند و او نيز انجام داد اما سودي نبخشيد و دور موتور كماكان روي گردش آرام قرار داشت . در عرض چند ثانيه ارتفاع هواپيما به 1000 متر رسيده و هواپيما در حال پائين افتادن بود و در اين چنين وضعيتي هنگاميكه هواپيما به ارتفاع 3000 متري مي رسد خلبان مي بايست هواپيما را ترك نمايد اما خلبان صالح مي خواست يكبار ديگر تلاش كند شايد اين بار موفق شود. پس از آنكه ارتفاع هواپيما به كمتر 1000 متر رسيد با صداي بلند او را صدا زدم و گفتم كه هواپيما را ترك نمايد اما صالح تمايلي به اين كار نداشت چرا كه مي ترسيد هواپيمايي را كه او عاشقش بود از دست برود و او مي خواست تا هواپيما را در نزديكي فرودگاه بر زمين بنشاند . در حاليكه فرود در چنين وضعيتي ممنوع بوده و هواپيما بدليل شدت (و سرعت سريع كاهش ارتفاع ) بر زمين خواهد خورد و خلبان نيز بدليل زياد بودن نيروي G- كه سبب بريده شده امعاء و احشاء او مي شود قطعا كشته خواهد شد. در همين حال ارتفاع هواپيماي او به كمتر از 500 متر و سرعت پائين افتادن هواپيما به 60 الي 80 متر بر ثانيه رسيده بود كه در واقع عبور از تمام خطوط قرمزي محسوب مي شود كه خلبان نمي بايست از آن عبور مي كرد . پس از تلاش هاي زياد سرانجام صالح در آخرين لحظات از هواپيما به بيرون جست و به همين دليل با چتر در نزديكي هواپيما و در ارتفاع كم فرود آمد و با برخورد شديد با زمين به مهره هاي گردن و كمر او فشار آمد و او راهي بيمارستان نيروي هوائي شد و پس از گذراندن دوره نقاهتي كوتاه ، مجددا به پرواز بازگشت و با اشتياق فراوان با دوستانش به تمرين پرداخت .
[External Link Removed for Guests]
يك بمب افكن سوخوي 22 عراقي بر فراز مواضع نيروهاي ايراني
صالح عياش در جنگ با ايران نيز مشاركت داشت و ماموريت هاي متعددي را نيز بانجام رساند و نمونه كاملي از خلباني بود كه از با جسم و روح از وطنش دفاع مي كند.... سروان خلبان صالح عياش در گردان پنجم در پايگاه هوائي فرناس (الموصل ) مشغول خدمت بود. در ساعن 17:30 روز 17 تشرين ( اكتبر) سال 1980 در جريان انجام يك ماموريت جنگي در عمق خاك ايران ، در نزديكي مرز هواپيماي سوخوي 22 او توسط كمين پدافند هوائي ايران در نزديكي منطقه زيوه مورد اصابت قرار گرفت . او توانست با چتر به سلامت در نزديكي مثلث مرزي عراق ، تركيه و ايران فرود آيد و از آنجا داستاني براي او آغاز مي شود كه بنا به دستور رئيس جمهور عراق فيلمي نيز از آن تهيه و در تلويزيون هم به نمايش درآمد. خلاصه اينكه پس از فرود در منطقه خود را تنها مي يابد در حاليكه ساعت تقريبا شش بعدازظهر است و او مسير 270 درجه را به سمت غرب طي مي كند تا به نزديكي مرزهاي ما مي رسد و در آنجا با تعدادي از كردهاي منطقه مواجه مي شود كه او را به نقطه مشخص رسانده و از آنجا مجددا او را تنها مي گذارند و سپس .....
يكي از كردهاي منطقه به نام كاكه محمد عبدا... با او مواجه مي شود و تا صبح روز بعد او را در منزلش نگهداري مي كند اما قبل از آن براي آنكه از هويتش مطمئن شود از او مي پرسد : تو كاكه صدام هستي يا كاكه خميني ؟ ! خلبان صالح مي گويد : مانده بودم چه پاسخي به او بدهم ؟ من كه او را نمي شناختم . به خدا توكل كردم و گفتم : كاكه صدام ، در حاليكه از نگران واكنش او بودم . اما ناگهان او با من مهربان شد و به من خوش آمد گفت . كاكه عبدا... پس از دو روز پذيرايي از صالح در منزلش او را به پايگاه هوائي هوائي ما در كركوك رساند و در آنجا مورد استقبال گرم قرار گرفت و به او اجازه استراحت داده شد و برخي معاينات پزشكي نيز از وي بعمل آمد.
پس از آنكه حال سروان صالح ثبات يافت و مدتي هم استراحت نمود ، به خارج از كشور ، ( چكسلواكي ) اعزام شد تا مورد درمان كامل قرار گيرد . پس از دو ماه سالم و سر حال به كار بازگشت اما كميسيون پزشكي او را از انجام ماموريت هاي جنگي كه در آن فشار نيروي G بيش از 3 باشد ( مانند گردش هاي گود ) و نيز پرواز در زاويه هاي تند مثل شيرجه معاف نمود در حاليكه انجام اين موارد در ماموريت هاي جنگي كاملا عادي است .
گردان پنجم (از پايگاه هوائي تموز (الحبانية ))به پايگاه هوائي الوحدة( الشعيبة ) در استان بصره منتقل شد تا گردان 109 بمب افكن هاي سوخوي 22 در آن پايگاه ترميم و بازسازي شود. در همين روزها بود كه گردان 109 درگير نبردهاي جبهه شوش در ماه آذار سال 1982 گرديد و طبيعتا سروان صالح عياش به رغم محدوديت هاي وضع شده ولي با اجازه فرمانده گردانش در ماموريت هاي متعدد رزمي به شكل شايسته اي شركت نمود . در روز 23 آذار سال 1982 و در جريان انجام يك ماموريت جنگي بر عليه نيروهاي مهاجم ايراني ، هواپيمايش هدف قرار گرفته و در نزديكي يگان هاي خودي سرنگون شد . او توانست با چتر نجات به بيرون بجهد و تلاش كرد تا به نيروهاي خودي برسد و با وجود تلاشي هم كه از سوي يگان هاي ما براي كمك به او در آن منطقه صورت گرفت ، اما نيروهاي سپاه پاسداران كه در آنجا حضور داشتند مانع از موفقيت شده و او را محاصره و با شليك به طرفش او را در منطقه الحوض دستگير و با خود به ايران بردند. و به اين ترتيب دشمن توانست اين رزمنده قهرمان را پس از انجام 65 سورتي پرواز ( در مدتي اندك) باسارت درآورد . سروان صالح عياش 7 سال را در اردوگاه اسرا سپري نمود و سپس به وطن بازگشت و من را در منزلم به همراه تعدادي از خلبانان كه همراه او در اسارت بودند ( مثل محمد حميد طه ومحمد طاهر وفائز فتحي و .... ) ملاقات نمود. اما صالح عياش هنوز هم از پرواز صحبت مي كرد و مي خواست به رغم عوارضي كه در بدنش وجود داشت بازهم پرواز كند ...
در زمانيكه من معاون فرمانده نيروي هوائي بودم او از من خواست تا نزد فرمانده نيروي هوائي سپهبد مزاحم صعب حسن وساطت كنم تا او به پرواز بازگردد. اما شرايط جسمي او مانع از انجام پرواز با هواپيماهاي جنگي بود ولي با اين وجود او هنوز اشتياق به پرواز داشت و مي گفت : قربان علاقه ام به پرواز سير نمي شود . به هر حال به او اجازه داده شد تا به صورت خيلي سبك در تيم پروازي الشهيد عدنان ( تيم هوائي فرناس ) تمرين پرواز نمايد . هنگاميكه از او دراين مورد سئوال مي كردي پاسخ مي داد قربان وطن از همه ما مهمتر است و دفاع از وطن شرفي است كه فراتر از آن وجود ندارد و من فداي كشورم بشوم ... من به طور مداوم اين قهرمان را مي ديدم و او در آهنگري كه پدرش خدا بيامرز برايش در بغداد باقي گذاشته بود كار مي كرد و در اين فكر بود كه سفري به خارج ار كشور داشته باشد تا بتواند به پرواز ادامه دهد اما شرايط عراق پس از اشغال توسط محور آمريكايي ايراني سبب شد تا به هدفش نرسد . آفرين به صالح عياش قهرمان و تمام خلبانان قهرمان و شجاع عراق و ........
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.