بيان حملات نيروي هوائي عراق در جنگ از سوي نظاميان عراقي

[kayvan6079]

  سلام

حاشیه ای بر نوشته های دوستمون abdolmahdi عزیز

...
ستوانيكم خلبان فريد رشيد حلمي
نوع جنگنده : Mig-23B
تاريخ فوت : 31 شهريور ماه 1359
گردان : 49 شكاري مستقر در پايگاه (امام) علي
محل فوت : پايگاه هوائي شاهرخي
سبب فوت : در جريان نخستين حمله هوائي گسترده عراق به پايگاه هوائي شاهرخي در روز 31 شهريور ماه 1359 هواپيمايش مورد اصابت واقع و كشته شد.
...

جنگنده فوق در ساعت 16:30 با آتش توپ 35 میلیمتری اورلیکن موضع 14 پایگاه شهید نوژه به سرپرستی استوار وقت حسین گرامی هدف قرار گرفت و در غرب پایگاه سرنگون شد.

...
يك جنگنده F-4E ايراني كه در نخستين روز حمله عراق به فرودگاه مهرآباد كه با آتش توپ يك بمب افكن TU-22 عراقي به دو نيم شده است . اين جنگنده پس از چندين هزار ساعت كار ، تعمير و بازسازي شد و در سال 1368 به رده عملياتي بازگشت .
...

[External Link Removed for Guests]

متاسفانه جنگنده F-4E فانتوم به شماره 6618-3 که هدف توپ دم بمب افکن توپولف-22 عراقی قرار گرفت به علت شدت صدمات از رده عملیاتی خارج گشت و به عنوان انبار قطعات مورد استفاده قرار گرفته و کانابلایز گردید.

در آن روز (31 شهریور 1359) علاوه بر فانتوم فوق، یک فروند بویینگ 707 (8302-5) و یک فروند هرکولس نیز آسیب کلی دیدند و 5 فروند 707 و یک فروند 747 نیز بر اثر برخورد ترکش بمب / گلوله توپ دم توپولف صدمه دیدند.

موفق  

[abdolmahdi]

سلام عليكم و رحمه ا...

حمله به كشتي هاي پهلو گرفته در جزيره فارسي  الله الرحمن الرحيم
قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ويخزهم وينصركم عليهم ويشف
صدور قوم مؤمنين
صدق الله  

استعداد نيروي مهاجم : چهار فروند جنگنده Mirage F1EQ4

تاريخ انجام ماموريت : 29/8/1987 ( برابر با 7 شهريور سال 1366 )
ساعت : 1400

محموله هر هواپيما : چهار بمب پرقدرت 500 كيلوگرمي + دو مخزن سوخت خارجي 1100 ليتري + سامانه اغتشاش چف/فلير موسوم به ريمورا+ سامانه پادكار الكترونيكي موسوم به سيكامور

يك فروند جنگنده Mirage F1 نيز به عنوان هواپيماي احتياط و با همان محموله جنگي اما بدون نصب سامانه اخلال ريمورا و سامانه سيكامور(بدليل محدوديت سامانه هاي مذكور در آن زمان) در نظر گرفته شد . بمنظور رعايت اصل پنهانكاري ، هواپيماها از فرودگاه ارطاوي به هوا برخاستند.

اجراي عمليات :
ماموريت چهار خلبان شركت كننده در عمليات ، وارد كردن ضربه به كشتي هاي لنگر انداخته در جزيره فارسي بود كه در زمان اجراي ماموريت توسط هواپيماهايمان در خليج ع ر ب ي تهديدي به شمار مي رفتند. در هنگام روشن كردن موتورها ، هواپيماي شماره 4 دچار اشكال شد كه بناچار با هواپيماي احتياط جايگزين گرديد . سپس طبق نقشه از پيش تعيين شده هواپيماها از باند برخاسته و برفراز خليج ع ر ب ي در ارتفاع زير 50 متر به سمت هدف حركت كردند .


در فاصله 8 كيلومتري هدف هواپيماها به نقطه PUP رسيده و سپس تا ارتفاع 1500 متري اوج گرفتند و از آنجا به سمت هدف شيرجه رفته و بمب هاي خود را بر روي اهداف رها ساختند . سپس با كاهش ارتفاع به 800 متر اقدام به خروج از منطقه هدف نمودند ولي در همين لحظه هواپيماي شماره 4 مورد اصابت يك موشك حرارتي دوش پرتاب ( سام 7 – استرلا) قرار گرفت . ( اين همان هواپيماي جايگزين بود كه فاقد تجهيزات اخلال الكترونيكي و چف/فلير بود) . در اثر اصابت موشك موتور دچار آتش سوزي شد و در نهايت از كار افتاد . خلبان شجاع تلاش كرد كه هواپيما را به دورترين نقطه از جزيره هدايت كند تا اسير نشود . او در انجام اين كار موفق بود اما چون ارتفاعش كمتر از 100 بود مي بايست هواپيما را ترك مي كرد. پس از آنكه فرمانده دسته او را صدا زد و فرمان خروج را داد ، اقدام به خروج از هواپيما نمود و درست هنگاميكه پاهايش به سطح آب برخورد كرد خود را از چتر نجات خلاصي داد و پس از افتادن در آب جليقه نجات خود را فعال ساخت و شروع به بالا رفتن از قايق نجات نمود. خلبان بدليل وارد شدن ضربه قدري در داخل قايق استراحت نمود و پس از حدود نيم ساعت به حال طبيعي بازگشت و توانست دود ناشي از آتش سوزي را كه از جزيره فارسي به هوا بر مي خاست مشاهده نمايد...

خلبان تمام نيروي خود را جمع كرد تا با حركت دستهايش قايق را هر چه بيشتر از جزيره دور سازد در حاليكه امواج خليج ع ر ب ي با ارتفاع حدودا 3 متر او را بالا و پائين مي برد و آب شور نيز بدن را زخمي مي نمود.

خلبان عراقي دو شب و سه روز را به همين شكل سپري نمود و در اطرافش كوسه ها و مارها و ساير موجودات دريائي پرسه مي زدند ضمن آنكه شب هنگام هوا به شدت سرد مي شد ....

چند بار شناورهاي ايراني به او نزديك شدند اما او را نمي ديدند. هواپيماهاي گشتي عراقي و بالگرد آمريكائي هم او را نديدند هرچند او با استفاده از منور سعي كرد تا بالگرد آمريكائي را به سمت خود هدايت كند...


شاهين شجاع به طور مداوم به نماز و دعاء مي پرداخت و از خدا مي خواست تا گشايشي در كارش ايجاد نمايد اما از آنجائيكه اراده خداوند بر همه چيز برتري داشت در بعداز ظهر روز سوم او توانست سايه شناور بزرگي را از فاصله اي نه چندان دور مشاهده نمايد و با استفاده از بازتاب نور آينه همراه با خود توجه او را جلب نمايد. پس از مدت كوتاهي يك ناو بزرگ را مشاهده نمود كه به سمت او تغيير مسير داده و با رسيدن به خلبان با ارسال يك بالگرد سعي در نجات خلبان نمود كه بالگرد نتوانست خلبان را بالا بكشد و مجددا به ناو بازگشت . اين بار يك قايق نجات اعزام شد و موفق شدند تا خلبان را از قايق بادي خود كه وضعيت خوبي هم نداشت بالا بكشند . سپس خلبان را به داخل ناو منتقل كردند و در اينجا فرمانده ناو و تعدادي از افسران به استقبال خلبان آمدند و به او خوشامد گفتند و بلافاصله او را براي انجام مراقبت هاي پزشكي به درمانگاه ناو فرستادند . در اينجا بود كه او فهميد كه آن شبح بزرگ چيزي به جز يك ناو هليكوپتر بر آمريكائي به نام LPh-7 GWADALKANAL نبوده است .

درمان هاي لازم براي بهبود آفتاب سوختگي و زخم هاي ايجاد شده ناشي از آب شور دريا بر خلبان انجام شد و او شامش را با ساير بيماران بستري در درمانگاه ناو هلي كوپتر بر صرف كرد . فردا ظهر هم نهارش را با ناخدا و افسران ستاد ناو صرف نمود.

فرمانده ناو به او گفت كه اگر مي خواهد مي تواند به آمريكا برود اما خلبان عراقي درخواست او را رد كرد و در مقابل از او خواست تا كمك كند كه به عراق بازگردد. فرمانده ناو امريكائي با هلال احمر بحرين تماس گرفت تا خلبان را به آنها تسليم كند اما دولت بحرين اين درخواست را رد كرد. سپس فرمانده نام با دولت سعودي تماس گرفت و توانست موافقت آنها را جلب نمايد . سپس با يك بالگرد از نوع CH-46 اقدام به انتقال خلبان عراقي به پايگاه هوائي ظهران در عربستان نمود . خلبان (احمد) در ابتداي ورود توسط فرمانده و افسران ستاد پايگاه هوائي ظهران عربستان مورد استقبال قرار گرفت و سعودي ها به او گفتند كه مقامات كشورشان ورود او را به مقامات عراقي اطلاع داده اند. دولت عراق هم بالافاصله يك هواپيماي جت استار را به همراه دو افسر عاليرتبه نيروي هوائي عراق براي بازگرداندن خلبان به پايگاه هوائي ظهران عربستان اعزام نمود. تمام افسران شام را در پايگاه هوائي ظهران عربستان صرف كرده و سپس با جت استار به بغداد بازگشتند . در بغداد مراسم جشني براي اين خلبان شجاع بر پا گرديد . فرمانده نيروي هوائي هم دستور داد كه او تجربياتش را براي آموزش خلبانان در اختيار آنها قرار دهد ، چرا كه اين دومين باري بود كه او در خاك دشمن فرود مي آمد.

اين داستان يكي از قهرمانان تيز چنگ نيروي هوائي عراق بود. جنگنده ساقط شده هم از نوع Mirage F1EQ4 به شماره 4507 بوده است .  [External Link Removed for Guests]
افسر فرمانده ناو هجومي آبي/خاكي (USS GUADALCANAL (LPH 7 را در حاليكه قاب عكسي از كشتي خود را به خلبان عراقي كه در جريان نبرد با نيروهاي ايراني هواپيمايش سرنگون شده و توسط كشتي او نجات يافت مشاهده مي كنيد . خلبان عراقي قبل از ديده شدن توسط ديده بان كشتي آمريكائي ، دو روز را در دريا سپري نموده بود .   [External Link Removed for Guests]
قايق موتوري اعزامي از ناو هجومي آبي/خاكي (USS GUADALCANAL (LPH 7 خلبان جنگنده سرنگون شده عراقي در نبرد با نيروهاي ايراني را از آب بالا كشيد . خلبان دو روز را در آب هاي خليج فارس سپري نمود اما توسط ديده بان كشتي امريكائي رصد شد و نجات يافت .  


روايتي ديگر از ماجراي حمله ميراژها به جزيره فارسي

حمله به جزيره فارسي – روزي كه نيروي دريائي آمريكا خلبان عراقي را نجات داد

تاريخ 29/08/1987 ساعت : 1400
نيروي حمله : چهار فروند جنگنده Mirages F.1EQ + يك فروند جنگنده احتياط

محموله : هر هواپيما 4 بمب 400 كيلوگرمي + دو مخزن سوخت خارجي 1100 ليتري + غلاف هاي استاندارد پادكار الكترونيكي و اغتشاشگرهاي چف/فلير ، به جز هواپيماي احتياط كه فاقد هيچكدام از تجهيزات پادكار الكترونيكي و اغتشاشگرهاي چف/فلير نبوده است .

هدف ، ضربه زدن به كشتي هاي لنگر انداخته در جزيره فارسي بود كه براي هواپيماهاي مهاجم ما كه كشتي هاي نفتكش يا اسكله هاي نفتي را مورد حمله قرار مي دادند ، ايجاد خطر مي نمودند .

در آغاز ماموريت ، هواپيماي شماره 4 بدليل وجود نقص در موتور از شركت در حمله كنار گذاشته شد و به پايگاه بازگشت و در نتيجه هواپيماي ذخيره براي جايگزيني و انجام ماموريت فرا خوانده شد.

هواپيماها در ارتفاع كمتر از 200 پا از سطح آب پرواز مي كردند اما در فاصله كمتر از 5 ناتيكال مايلي هدف ارتفاع خود را به 5000 پا افزايش داده و با مورد اصابت قرار دادن كشتي ها ، با اهداف خود درگير شدند ... اما در مسير بازگشت هواپيماي شماره 4 ( همان هواپيماي بدون سامانه هاي اخلال و اغتشاش) توسط يك موشك دوش پرتاب مورد اصابت قرار گرفت و موتور آن منفجر شد ... بنابراين خلبان اقدام به خروج از هواپيما نمود . شماره هواپيما 4507 بود.

بقيه هواپيماهاي عمل كننده سالم به پايگاه بازگشتند.... خلبان سه روز و دو شب را با كمك جليقه نجات در آب گذراند تا اينكه سرانجام توسط يك كشتي هجومي آبي/خاكي كلاس Iwo Jima به نام LPH-7 Guadalcanal نجات يافت .

خلبان بعدها توسط يك بالگرد CH-46 نيروي دريائي به فرودگاه ظهران در عربستان منتقل شد . جائي كه يك هواپيماي نظامي حمل و نقل منتظر او بود .

اين دومين مرتبه اي بود كه اين خلبان برفراز مرزهاي ايران اقدام به خروج از هواپيمايش مي نمود. [External Link Removed for Guests]
پرتره اي از حمله ميراژهاي عراقي به كشتي هاي نفتكش ( جزيره فارسي ؟) 

سلام علیکم و رحمه ا...
اعیاد شعبانیه بر دوستان مبارک باشد انشاا...

با توجه به یافتن اطلاعات جدید در مورد این پست ، صلاح دیدم تا آنها را باطلاع دوستان برسانم و اگر هم اطلاعات دیگری هم در اختیار دوستان بود لطفا دریغ نفرمایند .  [External Link Removed for Guests]
خلبان عراقی سرگرد الحمدونی نام دارد   [External Link Removed for Guests]
بر خلاف ادعای عراقی ها جنگنده میراژ سرگرد الحمدونی نه توسط موشک دوش پرتاب بلکه توسط یک تیر موشک اسپارو شلیک شده از جنگنده F-14 امیر سرتیپ خلبان والی اویسی مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد .  


اما ماجرای سرنگونی جنگنده عراقی را از قول جناب اویسی بخوانید :

..... در یک عملیات بین جزیره «فارسی» و جزیره «عربی» که من به همراه ستوان «سفیرزاده» (اسرافیلی) درون یک F-14 با 3 فروند میراژ F1 عراقی درگیر شدیم و به وسیله یک موشک اسپارو توانستیم یکی از آنها را مورد اصابت قرار دهیم. با توجه به اینکه تمامی این وقایع در دید چشمی کامل ما بود، پس از اصابت موشک بلافاصله خلبان عراقی خروج اضطراری کرده و با چتر روی آب فرود آمد. همزمان ما خبر انهدام میراژ عراقی‌ و خروج خلبان آن را به اطلاع پایگاه ششم شکاری بوشهر رسانده، برای گرفتن این خلبان از آب درخواست اعزام یک فروند بالگرد جستجو و نجات کردیم و برای اینکه عراقی‌ها برای نجات خلبان خود پیش‌دستی نکنند، گشت هوایی بر فراز محل فرود خلبان عراقی را آغاز نمودیم.

با توجه به اینکه ما قبلا با جنگنده‌های عراقی به وسیله مانورهای مختلفی درگیر شده و مدتی بود که در حال گشتزنی بر فراز منطقه بودیم، سوختمان در آستانه تمام شدن بود. به همین علت درخواست جنگنده جایگزین را از فرماندهی نمودیم. ناگفته نماند که فاصله جزیره فارسی تا پایگاه هوایی بوشهر فاصله نسبتا زیادی است و تا رسیدن بالگرد به آنجا زمان زیادی طول می‌کشد. با رسیدن جنگنده جانشین که هدایت آن را خلبانان «خلیلی» و «برخور» به عهده داشتند، ما منطقه را به سمت پایگاه مبدا ترک کردیم. آبهای بین جزیره فارسی و جزیره عربی جزء آبهای بین‌المللی است و به همین علت و دست بر قضا، یک ناو هواپیمابر امریکایی در اطراف جزیره عربی مستقر بود و لحظه به لحظه حرکات ما را زیر نظر داشت. همان‌طور که قبلا عرض کردم، تا رسیدن بالگرد ما به منطقه زمان زیادی طول کشید و امریکایی‌ها که ادعای بی‌طرفی داشتند، بالگرد جستجو و نجات خود را به پرواز درآورده و به سمت خلبان عراقی حرکت کردند! سروان «خلیلی» و ستوان «برخور» شدیدا به بالگرد امریکایی اخطار نمودند که این خلبان به ما تعلق دارد و هرچه سریعتر منطقه را ترک کن! بالگرد امریکایی نیز متقابلا جواب داد که اینجا آبهای بین‌المللی است و شما حق دخالت ندارید. با توجه به اینکه در آن زمان دستور درگیری با ناو هواپیمابر به ما ابلاغ نشده بود، در نتیجه بالگرد امریکایی پس از چند دقیقه پرواز، خلبان بعثی را پیدا کرد و در روز روشن و با حمایت آشکار از رژیم بعث، وی را از آب گرفته و به سمت ناو خود به پرواز درآمد. بعدها اطلاعات به ما گفت که دومین فروند از جنگنده‌های عراق نیز به علتی که برای من نامشخص است بر روی آب و پیش از اینکه به مرز عراق برسد سقوط کرد و خلبان آن از جنگنده خارج شد که بلافاصله عراقی‌ها به آنجا رسیده و وی را نجات دادند. [External Link Removed for Guests] 

[kayvan6079]

  سلام و تشکر مجدد از جناب abdolmahdi عزیز

...
اين داستان يكي از قهرمانان تيز چنگ نيروي هوائي عراق بود. جنگنده ساقط شده هم از نوع Mirage F1EQ4 به شماره 4507 بوده است .
...

جنگنده Mirage F-1EQ-4 به شماره سکان 4507 جزو اولین گروه هواپیماهای خانواده EQ-4 سفارشی عراق بود که در دسامبر 1982 (آذر/دی 1361) تحویل عراق گردیده بود.

[External Link Removed for Guests]

[External Link Removed for Guests]

...
بر خلاف ادعای عراقی ها جنگنده میراژ سرگرد الحمدونی نه توسط موشک دوش پرتاب بلکه توسط یک تیر موشک اسپارو شلیک شده از جنگنده F-14 امیر سرتیپ خلبان والی اویسی مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد .

اما ماجرای سرنگونی جنگنده عراقی را از قول جناب اویسی بخوانید :

..... در یک عملیات بین جزیره «فارسی» و جزیره «عربی» که من به همراه ستوان «سفیرزاده» (اسرافیلی) درون یک F-14 با 3 فروند میراژ F1 عراقی درگیر شدیم و به وسیله یک موشک اسپارو توانستیم یکی از آنها را مورد اصابت قرار دهیم.
...

حقیقتا با توجه به بسیاری مسائل فنی - با دانسته های امروزی مان - خیلی دشوار است که بتوان شکار میراژ جناب سرگرد الحمدونی را به حساب تامکت/اسپارو نوشت، ضمنا تناقضی هم در افسر کابین عقب این پرواز می باشد، گویا جناب ستواندوم [وقت] عزیز نصیرزاده کابین عقب جناب اویسی در این پرواز بوده اند.

همچنین در خاطره نقل شده از قول برادران عراقی به شناور بودن 2-3 روزه خلبان در خلیج فارس اشاره دارد که با داستان جنابان اویسی/نصیرزاده (سفیرزاده و یا اسرافیلی؟) منطبق نیست.


[External Link Removed for Guests]

موفق  

[h.irani]

با سلام
من هنوز در شوك مطلب قبلي شما در خصوص راهپيمايي 10 روزه خلبان عراقي با پاي شكسته تا مرز و نجات خود بودم كه اين مطلب را مطالعه كردم و بيشتر متاسف شدم.
اگر مطلب سايت عراقي در خصوص حضور 3 روزه خلبان عراقي در آبهاي مرزي ما درست باشد بايد اذعان كنيم تيم هاي جستجوي هوايي ما كارايي مناسبي در خصوص يافتن خلبان هاي هواپيماهاي ساقط شده نداشتند. در مورد مطلب قبلي اين مسئله كاملا مشهود بود كه چطور اجازه داديم يك خلبان مجروح با پاي شكسته 10 روز در خاك ما پياده روي كند و حتي يك گشت هوايي يا تيم هاي زميني موفق به شناسايي او نشد. جالب تر اينكه او براحتي از مرز هم رد شده و در زمان جنگ مرز ما به قدري باز بوده كه او بدون ديده شدن (يا حتي مواجهه با ميدان مين) به سربازان عراقي مي رسد. نكته بعدي همين است كه سربازان عراقي در مرز حضور فعال داشتند و او را مشاهده كردند اما سربازان ما در محل حاضر نبودند كه او را دستگير كنند. توجه داشته باشيد كه هواپيماي او در خاك ما سقوط كرده و همگان متوجه شده بودند كه جنازه خلبان در كابين نيست و با توجه به اينكه او دود نشده است پس قطعا با چتر پريده و بايد كل نيروهاي منطقه در اين خصوص حساس مي شدند.
خيلي علاقه دارم كه بدانم آيا چنين سناريويي براي خلبانان ما هم روي داده است و آيا هيچ خلبان ايراني موفق شده است پس از فرود در خاك عراق به سلامت به ايران باز گردد؟ (البته سرگذشت افرادي نظير جناب يدا... شريفي راد كه در كردستان عراق سقوط كرد و با كمك پيشمرگه هاي كرد به وطن بازگشت مقوله ديگري است)
با تشكر

[abdolmahdi]

با سلام
من هنوز در شوك مطلب قبلي شما در خصوص راهپيمايي 10 روزه خلبان عراقي با پاي شكسته تا مرز و نجات خود بودم كه اين مطلب را مطالعه كردم و بيشتر متاسف شدم.
اگر مطلب سايت عراقي در خصوص حضور 3 روزه خلبان عراقي در آبهاي مرزي ما درست باشد بايد اذعان كنيم تيم هاي جستجوي هوايي ما كارايي مناسبي در خصوص يافتن خلبان هاي هواپيماهاي ساقط شده نداشتند. در مورد مطلب قبلي اين مسئله كاملا مشهود بود كه چطور اجازه داديم يك خلبان مجروح با پاي شكسته 10 روز در خاك ما پياده روي كند و حتي يك گشت هوايي يا تيم هاي زميني موفق به شناسايي او نشد. جالب تر اينكه او براحتي از مرز هم رد شده و در زمان جنگ مرز ما به قدري باز بوده كه او بدون ديده شدن (يا حتي مواجهه با ميدان مين) به سربازان عراقي مي رسد. نكته بعدي همين است كه سربازان عراقي در مرز حضور فعال داشتند و او را مشاهده كردند اما سربازان ما در محل حاضر نبودند كه او را دستگير كنند. توجه داشته باشيد كه هواپيماي او در خاك ما سقوط كرده و همگان متوجه شده بودند كه جنازه خلبان در كابين نيست و با توجه به اينكه او دود نشده است پس قطعا با چتر پريده و بايد كل نيروهاي منطقه در اين خصوص حساس مي شدند.
خيلي علاقه دارم كه بدانم آيا چنين سناريويي براي خلبانان ما هم روي داده است و آيا هيچ خلبان ايراني موفق شده است پس از فرود در خاك عراق به سلامت به ايران باز گردد؟ (البته سرگذشت افرادي نظير جناب يدا... شريفي راد كه در كردستان عراق سقوط كرد و با كمك پيشمرگه هاي كرد به وطن بازگشت مقوله ديگري است)
با تشكر

سلام علیکم و رحمه ا...
ضمن تشکر از نقطه نظرات خوبتان عرض می کنم :

لااقل طبق آنچه که ما از خلبانان عراقی تا کنون در این تایپیک بیان کرده ایم این دومین مورد بازگشت یک خلبان عراقی پس از سقوط به خاک عراق است . اولین آن مربوط به سروان خلبان صالح عياش خلبان بمب افکن SU-22 است که داستان او در پایان صفحه دوم از این سلسله مقالات با شرح و تفضیل قید شده و آخرین مورد آن لااقل تا آنجا که ما می دانیم مربوط به سرگرد الحمدونی است ، به شرط آنکه در آینده تعدادشان بیشتر نشود..! البته فراموش نفرمائید که نجات سرگرد الحمدونی توسط امریکائی ها صورت گرفته است . موفق باشید

[abdolmahdi]

[quote="abdolmahdi"]سلام علیکم و رحمه ا...

ماجراي پناهندگي خلبان ايراني با هواپيمايش به عراق  [External Link Removed for Guests] 

در ماه نيسان سال 1985 ( تقریبا اردیبهشت ماه سال 63 ) وابسته نظامي عراق در كشور افغانستان ،با مديريت خود در عراق تماس گرفت و گفت در افغانستان تعدادي افسر فراري ايراني وجود دارند كه در بين آنها دو خلبان نظامي هم ديده مي شود . ( وابستگان نظامی توسط سازمان جاسوسي عراق گزينش شده و پس از گذراندن يك دوره ششماهه در آكادمي جاسوسي در اين سازمان به محل ماموريت خود اعزام مي شدند ) به او دستور داده شد كه بر روي آنها كار كند و آنها را راضي كند تا به عراق پناهنده شوند . پس از گذشت مدتي كه تحت نظر بودند و با آنها ارتباط برقرار شده بود سرانجام موافقتشان براي پناهندگي به عراق جلب گرديد . مدتي بعد عملیات انتقال آنها به عراق انجام شد و از سوي مقامات مورد استقبال قرار گرفتند . آنها 4 نفر بودند كه بلافاصله اسكان داده شده و مورد حمايت قرار گرفتند. از سوي سازمان جاسوسي عراق هم گروهي مامور شدند تا در مورد وضعيت آنها در ايران و دلايل پناهندگي شان و نيز چگونگي استفاده از ايشان تحقیقات لازم را بعمل آورند . در پايان بررسي ها مشخص شد كه آنها از مخالفين بوده و يكي از آنها خلبان بالگرد شينوك مي باشد كه در نبردهاي شرق دجله در سال 1984 هم مشاركت داشته است . پس از مدتي از ايشان خواسته شد كه با دوستان ناراضي خود در ايران تماس بگيرند و آنها را نيز ترغيب كنند كه به عراق پناهنده شوند . اقدامات ما عمدتا بر روي خلبان بالگرد متمركز گرديد و پس از مدتي او به ما اطلاع داد كه يك خلبان ديگر با درجه سرواني مايل است تا با جنگنده خود از نوع F-4 به عراق پناهنده شود . موافقت مقامات مافوق كسب گرديد و تماس ها با خلبان ايراني افزايش يافت و در اين راستا يكي از افسران (اطلاعاتی عراق ) به فرانسه سفر نمود و در آنجا با سروان خلبان ايراني ملاقاتي انجام داد . ( افسران ايراني ممنوع السفر نبوده اند ) پس از برگزاری جلسه ملاقات ، افسر عراقي بسيار شاد و خوشحال به عراق بازگشت و گفت كه توانسته خلبان ايراني را متقاعد كند كه با هواپيمايش به عراق بيايد اما خلبان ايراني زمان مشخصي را تعيين نكرده و از او مهلت خواسته تا بتواند سرفرصت مقدمات اين كار را فراهم سازد و در زمان مناسب به عراق پناهنده شود.

گزارش ماموريت ثبت و بررسي گرديد و مشخص شد اطلاعاتي را كه خلبان ايراني به افسر عراقي داده كاملا صحيح بوده است . مهلت خواسته شده توسط خلبان ايراني به پايان رسيد و از سوي مقامات با او تماس گرفته شد و خلبان ايراني ضمن ابراز علاقه مجدد به پناهندگي از مقامات عراقي خواست تا مبلغ 200 هزار دلار را به حسابي خاص نزد بانكي تعيين شده به نام او واريز كنند . از آنجائیکه 200 هزار دلار مبلغ هنگفتي بود و طبق دستور صرف اينگونه مبالغ بالا ممنوع بود ، برای انجام چنین هزینه ای می بایست دستور مستقیم شخص رئيس جمهور اخذ می گردید . از اينرو مكاتبات شخصي و كاملا سري با رئيس جمهور آغاز شد و در آن سير كامل عمليات جاسوسي و نياز به صرف چنين مبلغي به اطلاع ايشان رسيد . رئيس جمهور هم از تلاش هاي مديريت اطلاعاتي تقدير نمود و با تخصيص اين مبلغ موافقت كرد . بنابراين افسر اطلاعاتي عراق يكبار ديگر سفري به پاريس نمود و مبلغ مورد نظر را به بانك تعيين شده تحويل داد و با افسر ايراني تماس گرفت و مراتب واريز وجه و نيز آمادگي عراق براي پذيرش او با هواپيمايش را به اطلاع او رساند. از سوي ديگر مديريت دستگاه اطلاعاتي با فرمانده منطقه سوم پدافند هوائي ملاقاتي خصوصي برگزار نمود و با توضيح كامل عمليات براي وي از ايشان درخواست اتخاذ تدابيري براي پذيرش هواپيماي فانتوم نمود و در عين حال طبقه بندي بالاي امنيتي اين موضوع را به ايشان يادآور شد. فرمانده منطقه هوائي هم اقدامات لازم و منجمله تعيين يك كريدور امن هوائي براي ورود جنگنده ايراني و نيز پيش بيني هاي لازم براي تماس با خلبان ايراني را بعمل آورد . همچنين ايجاد يك چتر امنيتي ( با استفاده از جنگنده هاي عراقي ) براي همراهي با هواپيماي ايراني و اجبار او به فرود و يا سرنگوني آن در صورتي كه او قصد ديگري داشته باشد هم پيش بيني گردید . متعاقبا موافقت شد كه روز و زمان ورود جنگنده ايراني به منطقه سوم هوائي ابلاغ شود. پس از چندي ماموريتي در نزديكي خطوط مرزي به خلبان ايراني محول گرديد و او قصد داشت تا وارد خاك عراق شود اما كمك خلبان و كنترل شكاري ايران به او اخطار داد كه بيش از حد به مرز نزديك شده اي و او نيز به پايگاه بازگشت و اين نقشه در اين مرحله ناكام ماند . به همین دلیل رئيس جمهور مدير اطلاعات را احضار نمود و از او پرسيد كه آيا اين عمليات نيرنگ نيست و آيا خلبان ايراني به اين وسيله قصد نفوذ به فضاي كشورمان و حمله به اهداف حياتي را ندارد ؟ از اين رو اقدامات احتياطي صورت گرفت .

پس از دو هفته خلبان ايراني با ارسال پيامي مخصوص زمان ورود خود را اعلام نمود. در صبح روز بعد و در حدود ساعت 10 صبح جنگنده فانتوم ايراني وارد شد و در پايگاه هوائي امام علي (ع) فرود آمد و از سوي سرتيپ خلبان مظهر الفرحان افسر حفاظت اطلاعات نيروي هوائي مورد استقبال قرار گرفت . خلبان ايراني دو روز را در پايگاه هوائي سپري نمود و سپس به همراه خلبان دوم كه اطلاعي از نقشه پناهندگي او به عراق نداشت با يك فروند هواپيماي مخصوص به بغداد منتقل شدند و موفقيت عمليات نيز باطلاع رئيس جمهور و فرمانده كل قوا رسيد و ايشان دستور دادند تا عمليات را در رسانه هاي عمومي باطلاع همگان برسانند . فيلم فرود جنگنده ايراني هم در شبكه هاي تلويزيوني به نمايش درآمد . كليه افراد درگير در انجام اين عمليات هم از سوي فرذمانده كل قوا با اعطاي خودروي شخصي مورد تشويق قرار گرفتند. خلبان دوم هواپيما هم بنا به درخواست خلبان پناهنده به ايران عودت داده شد . در آن زمان شوروی پیشنهاد داد تا هواپیمای F-4 را با تعدادی هواپیما معاوضه کند اما مقام فرماندهی کل قوا این موضوع را رد کرد . تمام مراحل اين عمليات تحت امر سرتيپ ستاد محمود شكر شاهين فرمانده وقت سازمان اطلاعاتي ارتش صورت گرفت . تمام اركان ارتش عراق وظايف خود را به همين شكل و به بهترين وجه انجام مي دادند.
 [External Link Removed for Guests] 


توضیحات :
1- نام این خلبان ستوان رحمان قناعت پیشه است که در اوایل جنگ در مأموریت¬های متعدد جنگی شرکت کرد و خوش درخشید. اما به ناگاه به دلایلی تصمیم نامعقولی گرفت و با یک فروند هواپیمای اف-4 به دشمن بعثی پناهنده شد و در عراق فرود آمد. از این زمان او کمک¬های زیادی به دشمن کرد و سبب ایجاد مشکلات و تلفاتی در میان خلبانان خودی شد. به همین دلیل در میان همکاران به «خیانت پیشه» معروف شد .



سلام علیکم و رحمه ا...


این هم تصویر جناب رحمان قناعت پیشه  [External Link Removed for Guests] 


ضمن عرض پوزش لازم به ذکر است که این یک پست جدید نیست و فقط تصویر خلبان قناعت پیشه مطلب جدیدی است که به پست قبلی جهت یادآوری اضافه شده است .

[abdolmahdi]

سلام علیکم و رحمه ا...


تغییر راهبرد
خاطرات خلبانان توپولف عراقی  [External Link Removed for Guests] 

سلام علیکم
یکی از چیزهائی که به طور مداوم ، حتی تا امروز و با گذشت این همه سال همچنان در ذهن من می چرخد ... تغییر راهبرد عملیات انهدام اهداف دریائی است ... در ابتدای کار از بمب افکن B-6D استفاده می شد ... و ما بوسیله آن نفتکش هائی را که به جزیره خارگ وارد و یا از آن خارج می شدند هدف قرار می دادیم ... این اهداف کاملا مورد تاکید قرار داشت ... و با دقت تمام مورد اصابت قرار می گرفتند ... و ناگهان ... راهبرد بکار گیری این هواپیما به شیوه شکار آزاد تغییر پیدا نمود ...!!! آیا بکارگیری این هواپیمای بزرگ و سنگین برای شکار آزاد معقول بود ... با این دلیل که جنگنده میراژ در دسترس بود و می توانست این ماموریت را با انعطاف بیشتری انجام دهد .... ؟ این سئوال را مطرح می کنم ... امروز ... تا روزی برسد که صفحات تاریخ هوادریای جنگ گشوده شود ... و بازهم پرسیده شود ... همانگونه که ما پرسیدیم ... شاید که پاسخی پیدا شود ...

وارد انجام ماموریت های شکار آزاد شدیم ... در طول جزئی از سواحل دشمن ... و ما می رفتیم و بازمی گشتیم بدون آنکه هیچ هدفی را بیابیم ... و باز تکرار می کردیم ... کم کم رنجش و دلسردي بوجود آمد ... و تاثیر خود را هم گذاشت ... در یکی از ماموریت ها اهدافی را یافتیم اما موشکها دچار نقص شدند ..! خشمگین و برآشفته شدیم ...
 [External Link Removed for Guests] 

برای انکه اهدافی خودی را با دشمن اشتباه نگیریم ... تصمیم گرفتیم که به جای رادار با پهنای زیاد ... از رادار با پهنای کم عرض استفاده کنیم ... اما باز هم هیچ هدفی را نیافتیم ... و در گزارشمان می نوشتیم که هیچ هدفی را برای انهدام نیافتیم ... و باز همچون گذشته این وضعیت ادامه می یافت و تکرار می شد ... اما در یکی از ماموریت ها ... که پهنای کم عرض رادار را گشودم بازهم هیچ هدفی را نیافتم ... تصمیم گرفتم تا پهنای عریض را باز کنم ... و بلافاصله هدفی واضح را در سمت راست و دور دست مشاهده کردم . این چیز بعیدی بود ...! و در اینجا احتمال ریسک کردن وجود داشت ... !! تصمیم خودم را گرفتم ... تصمیم گرفتم تا با گردش به راست و به سمت هدف آن را مورد حمله قرار دهم ... چهار دقیقه به سمت آن و به موازات سواحل دشمن پرواز کردیم ... من در هر لحظه آماده بودم که آن را مورد حمله قرار دهم ... اما حالت دلشوره و تشنجی از سمت راست بدنم آغاز شد و رفته رفته از فرق سر تا انگشتان پایم را فراگرفت ... دقیقا هم از سمت ساحل دشمن ... اما باید صبر می کردم و چه صبر سنگینی ... اما نکته دردناکش این بود که هیچکدام از سرنشینان هواپیما از ماجرا اطلاعی نداشتند ....!! دقایق به سنگینی سالها سپری شد و سرانجام به لحظه مرد انتظار رسیدیم و موشک راشلیک کردیم و هدف را مورداصابت قرار دادیم ... و دور زدیم ... و به وطن بازگشتیم ... اما حتی تا امروز شرایط روحی و جسمی آن ماموریت را فراموش نکرده ام ...

و در موقع نوشتن گزارش پرواز ... برای اولین بار اعتراف می کنم ... که موقیت هدف را از لحظه ردیابی تا محل اصابت ، طریق رادار با پهنای عریض در کنار پهنای کم عرض رادار کشف کردم ... تا اطاق عملیات نیروی هوائی ما را بازخواست نکند ... چرا که ما جان خود را به خطر انداخته بودیم ... تا هدف را مورد اصابت قرار دهیم ... بنابراین از خودمان در مقابل بازخواست نیروی هوائی دفاع کردیم .... و من ا...  [External Link Removed for Guests] 

[h.irani]

با سلام
اينگونه كه من در جايي خواندم ظاهرا برادر رحمان قناعت پيشه به علت رابطه با گروهك مجاهدين به اعدام محكوم مي گردد و عليرغم تلاش قناعت پيشه جهت عفو برادرش ، نامبرده اعدام مي شود و اين انگيزه اي مي شود براي انجام اين خيانت تاريخي.
ظاهرا هيچكدام از مقامات ما توجهي به اين نداشتند كه به برادر فردي كه اعدامي است نبايد چند ميليون دلار سرمايه كشور را داد كه آنرا به دشمن تسليم نمايد.

رحمان قناعت پيشه
پس از پايان جنگ تلاش زيادي صورت گرفت كه فانتوم پناهنده شده به ايران باز گردد. (رجوع كنيد به خاطرات جناب فريدون علي مازندراني) اما اين تلاش ها موثر واقع نشد و در جريان جنگ اول خليج فارس و بمباران پايگاه هاي عراقي اين فانتوم از بين رفت.    فانتوم ايراني در  
تصوير ديگري نيز موجود است كه برخي معتقد هستند مربوط به اين هواپيما مي باشد:  
با تشكر

[abdolmahdi]

با سلام
اينگونه كه من در جايي خواندم ظاهرا برادر رحمان قناعت پيشه به علت رابطه با گروهك مجاهدين به اعدام محكوم مي گردد و عليرغم تلاش قناعت پيشه جهت عفو برادرش ، نامبرده اعدام مي شود و اين انگيزه اي مي شود براي انجام اين خيانت تاريخي.
ظاهرا هيچكدام از مقامات ما توجهي به اين نداشتند كه به برادر فردي كه اعدامي است نبايد چند ميليون دلار سرمايه كشور را داد كه آنرا به دشمن تسليم نمايد.

رحمان قناعت پيشه
پس از پايان جنگ تلاش زيادي صورت گرفت كه فانتوم پناهنده شده به ايران باز گردد. (رجوع كنيد به خاطرات جناب فريدون علي مازندراني) اما اين تلاش ها موثر واقع نشد و در جريان جنگ اول خليج فارس و بمباران پايگاه هاي عراقي اين فانتوم از بين رفت.    فانتوم ايراني در  
تصوير ديگري نيز موجود است كه برخي معتقد هستند مربوط به اين هواپيما مي باشد:  
با تشكر

سلام علیکم
با تشکر از دوست عزیزمان جناب ایرانی عرض می کنم : اگر اشتباه نکرده باشم آمریکائی ها یک خلبان به عراق می فرستند تا فانتوم را از عراق خارج کند اما خلبان مذکور با توجه به فرسوده بودن هواپیما و نداشتن ایمنی لازم ، از پرواز با آن انصراف می دهد و فانتوم همانجادر عراق می ماند . و باز هم اگر درست گفته باشم لاشه فانتوم در پایگاه هوائی البلد عراق موجود است . هر دو تصویر فانتوم مربوط به یک هواپیما و صحیح می باشد . اگر دوستان اطلاعات دیگری دارند ارسال بفرمایند. با تشکر

[kayvan6079]

  سلام و احترام

یادی کنیم از پست های قدیمی دوست عزیزمون جناب moh-597 خان و مطابقت با اطلاعات امروزی مان

دوازدهم دی ماه 1362

دو فروند اف 14 مسلح به خلبانی شماره یک سرتیپ جاوید نیا و کمک سرتیپ اوقبایی و شماره دو سرلشکر خلبان شهید بابایی و کمک سرتیپ انصارین جهت پوشش هوایی برای کاروان نفت کشهای ایران به پرواز در می آیند و در یک حرکت شجاعانه با حرکت به سمت خاک عربستان در انتظار دو فروند میراژ عراقی می نشیند که روی خاک کویت گذشته بودند و قصد داشتند با حرکت از سمت عربستان با موشک اگزوست نفت کشهای ما را شکار کنند در سکوت کامل رادیوی و با رادار خاموش و ارتفاع کم اف 14 به استقبال آنها می روند جاوید نیا در یک آن رادار را روشن می کند و متوجه میراژ عراقی در فاصله 12 مایلی می شود که در همین لحظه یک تیر موشک فنیکس به سمت میراز شلیک می کند خلبانان بخت برگشته شروع به اوج گیری می کند ولی موشک مرگبار فنیکس درست به زیر سینه میراژ عراقی می نشیند و خلبان عراقی فرصت اجکت پیدا نمی کند

روایت عراقی:
به تاریخ اول ژانویه 1984 فرماندهی منطقه سوم دفاع هوایی عراق فعالیت مشکوک هوایی دشمن در شمالغرب خلیج فارس را تحت نظر داشته و برای مقابله با آنچه حضور جنگنده-شناسایی RF-4E ایرانی تصور می شود به پایگاه علی ابن ابی طالب (ع) اعلام اسکرامبل می نماید، بلافاصله 2 فروند جنگنده برتری هوایی MiG-23MF جمعی گردان 67 به خلبانی سرگرد ثمیر غایب و ستوان یکم عقیل عبدالحسین حسن برای رهگیری هدف به پرواز در می آیند و به سمت هدف پیش می روند، حدود 20 کیلومتری از هدف در حالیکه لیدر در تلاش برای قفل راداری روی یکی از اهداف پیش رو بود ناگهان فلاگر شماره 2 در آسمان متلاشی می گردد، لیدر ضمن لغو ماموریت به پایگاه باز می گردد.

روایت ایرانی:
در جریان ماموریت گشت هوایی رزمی برای پوشش عبور کشتی ها از محدوده خطر شمالغرب خلیج فارس به تاریخ 12 دی 1362 توسط 3 فروند تامکت به خلبانی جنابان فضل الله جاویدنیا/محمد عقبایی، شهید عباس بابایی/ابراهیم انصارین و یدالله خلیلی/محمد مسبوق، 2 فروند جنگنده عراقی که از جنوب فاو به سمت مسیر عبور کشتی ها نزدیک می شدند رهگیری شدند و تامکت لیدر پس از انجام قفل راداری بر روی لیدر و عدم واکنش از جانب وی بر روی وینگ من عراقی قفل کرده و از مسافت 10 مایلی یک تیر فینیکس به سمتش شلیک می کند، موشک با عدم واکنشی خاص از جانب جنگنده عراقی با برخورد مستقیم آن را متلاشی می کند.

[External Link Removed for Guests]


احتمالا پرواز نا معمول و نا مرسوم 3 فروندی تامکت ها مرکز کنترل عراق را به اشتباه انداخته و با علم به بودن تامکت ها در منطقه شائبه حضور فتو فانتوم را برای آنها ایجاد نموده است، و فلاگرها را به این نبرد نا برابر کشانده است.

ضمنا گیرنده هشدار رادار سیرنا-اس (Sirena-S) نصب شده بر روی گونه MiG-23MF (23-11B) فلاگر (نمونه صادراتی MiG-23M برای کشورهای جهان سوم) فاقد توانایی تشخیص و هشدار رادارهای پالس-داپلر بود و به همین جهت خلبانان عراقی هشداری مبنی بر انجام قفل راداری بر روی جنگنده های خود دریافت نمی کردند.


موفق  

[abdolmahdi]

  سلام و احترام

یادی کنیم از پست های قدیمی دوست عزیزمون جناب moh-597 خان و مطابقت با اطلاعات امروزی مان

دوازدهم دی ماه 1362

دو فروند اف 14 مسلح به خلبانی شماره یک سرتیپ جاوید نیا و کمک سرتیپ اوقبایی و شماره دو سرلشکر خلبان شهید بابایی و کمک سرتیپ انصارین جهت پوشش هوایی برای کاروان نفت کشهای ایران به پرواز در می آیند و در یک حرکت شجاعانه با حرکت به سمت خاک عربستان در انتظار دو فروند میراژ عراقی می نشیند که روی خاک کویت گذشته بودند و قصد داشتند با حرکت از سمت عربستان با موشک اگزوست نفت کشهای ما را شکار کنند در سکوت کامل رادیوی و با رادار خاموش و ارتفاع کم اف 14 به استقبال آنها می روند جاوید نیا در یک آن رادار را روشن می کند و متوجه میراژ عراقی در فاصله 12 مایلی می شود که در همین لحظه یک تیر موشک فنیکس به سمت میراز شلیک می کند خلبانان بخت برگشته شروع به اوج گیری می کند ولی موشک مرگبار فنیکس درست به زیر سینه میراژ عراقی می نشیند و خلبان عراقی فرصت اجکت پیدا نمی کند

روایت عراقی:
به تاریخ اول ژانویه 1984 فرماندهی منطقه سوم دفاع هوایی عراق فعالیت مشکوک هوایی دشمن در شمالغرب خلیج فارس را تحت نظر داشته و برای مقابله با آنچه حضور جنگنده-شناسایی RF-4E ایرانی تصور می شود به پایگاه علی ابن ابی طالب (ع) اعلام اسکرامبل می نماید، بلافاصله 2 فروند جنگنده برتری هوایی MiG-23MF جمعی گردان 67 به خلبانی سرگرد ثمیر غایب و ستوان یکم عقیل عبدالحسین حسن برای رهگیری هدف به پرواز در می آیند و به سمت هدف پیش می روند، حدود 20 کیلومتری از هدف در حالیکه لیدر در تلاش برای قفل راداری روی یکی از اهداف پیش رو بود ناگهان فلاگر شماره 2 در آسمان متلاشی می گردد، لیدر ضمن لغو ماموریت به پایگاه باز می گردد.

روایت ایرانی:
در جریان ماموریت گشت هوایی رزمی برای پوشش عبور کشتی ها از محدوده خطر شمالغرب خلیج فارس به تاریخ 12 دی 1362 توسط 3 فروند تامکت به خلبانی جنابان فضل الله جاویدنیا/محمد عقبایی، شهید عباس بابایی/ابراهیم انصارین و یدالله خلیلی/محمد مسبوق، 2 فروند جنگنده عراقی که از جنوب فاو به سمت مسیر عبور کشتی ها نزدیک می شدند رهگیری شدند و تامکت لیدر پس از انجام قفل راداری بر روی لیدر و عدم واکنش از جانب وی بر روی وینگ من عراقی قفل کرده و از مسافت 10 مایلی یک تیر فینیکس به سمتش شلیک می کند، موشک با عدم واکنشی خاص از جانب جنگنده عراقی با برخورد مستقیم آن را متلاشی می کند.

[External Link Removed for Guests]


احتمالا پرواز نا معمول و نا مرسوم 3 فروندی تامکت ها مرکز کنترل عراق را به اشتباه انداخته و با علم به بودن تامکت ها در منطقه شائبه حضور فتو فانتوم را برای آنها ایجاد نموده است، و فلاگرها را به این نبرد نا برابر کشانده است.

ضمنا گیرنده هشدار رادار سیرنا-اس (Sirena-S) نصب شده بر روی گونه MiG-23MF (23-11B) فلاگر (نمونه صادراتی MiG-23M برای کشورهای جهان سوم) فاقد توانایی تشخیص و هشدار رادارهای پالس-داپلر بود و به همین جهت خلبانان عراقی هشداری مبنی بر انجام قفل راداری بر روی جنگنده های خود دریافت نمی کردند.


موفق  

سلام علیکم و رحمه ا... ... طاعات و عبادات دوستان مورد قبول حضرت حق قرار گرفته باشد . ضمن تشکر مجدد از استاد عزیزمان جناب کیوان باستحضار دوستان می رسانم : بر حسب تصادف آخرین مقاله ای که از عملیات نیروی هوائی عراق ترجمه کرده ام دقیقا مربوط به همین مقاله ای است که جناب کیوان قرار داده و جریان سرنگونی جنگنده میگ عراقی به خلبانی ستوان یکم عقیل عبدالحسین حسن را از قول عراقی ها بازگو می نماید و لااقل این حسن را دارد که علاوه بر شنیدن ماجرای سرنگونی هواپیمای ستوان عقیل عبدالحسین از زبان دو طرف ، تصویر آن خلبان مرحوم را نیز در اختیار داریم .! اکنون توجه دوستان را به بیان ماجرا از زبان طرف عراقی جلب می نمایم :  [External Link Removed for Guests] 

ستوانیکم خلبان شهید عقیل عبدالحسین حسن
تاریخ شهادت : 01/01/1984
نوع هواپیما : Mig23-MF
یگان خدمت : گردان 67
محل خدمت : پایگاه هوائی ( امام) علی

علت شهادت :   شب 01/01/1984 ستوانیکم خلبان عقیل در شیفت آلرت مستقر و آماده بود تا بر اساس فرمان منطقه سوم هوائی در ناصریه به محض نقض حریم هوائی ، ماموریت رهگیری شبانه هواپیماهای دشمن را انجام دهد. در نخستین ساعات طلوع آفتاب همانروز رادارهای منطقه سوم هوائی فعالیت هواپیماهای دشمن برفراز منطقه خلیج ع ر ب ی را گزارش دادند . بلافاصله به هواپیماهای آلرت فرمان برخاست فوری و رهگیری هواپیماهای دشمن را داده شد. بلافاصله دو فروند جنگنده به فرماندهی سرگرد خلبان سمير غائب ذنون و شماره 2 ستوانیکم خلبان عقیل عبدالحسین حسن به پرواز درآمدند . پس از برخاست هواپیماها و دریافت توجیهات و اطلاعات لازم از سوی منطقه هوائی و در فاصله کوتاهی ، ستوانیکم خلبان عقیل یکی از اهداف دشمن را مشاهده نمود و به فرمانده دسته وجود جنگنده F-14 نیز اطلاع داده شد و دستور داده شد تا موشک های هوا به هوای خود را آماده سازد . پس از آماده سازی تمام تسلیحات ، حمله به جنگنده دشمن آغاز و درگیری هوائی بوقوع پیوست . در جریان درگیری به فرمانده دسته اعلام شد تا برای فرار از موشک F-14 دشمن گردش شدیدی نماید . چند لحظه بعد هواپیمای شماره 2 ستوان عقیل مورد اصابت موشک هواپیمای دیگر دشمن قرار گرفت که سبب انفجار هواپیما و شهادت ستوانیکم خلبان عقیل عبدالحسین حسن در آبهای خلیج ع ر ب ی گردید . انا لله وانا اليه راجعون . خدا رحمت کند ستوانیکم خلبان شهید عقیل عبدالحسن حسن را و در بهشت برین خود جایگاهش دهد .  

محل شهادت : در جریان جنگ ایران و عراق – آبهای خلیج ع ر ب ی

شهید ستوانیکم خلبان عقیل عبدالحسین حسن جمعی دوره 33 دانشگاه نیروی هوائی عراق بود . او از جمله خلبانان شجاع ، خوش اخلاق و دارای اعتماد به نفس بالائی بود و از سوی تمامی دوستانش در گردان بسیار مورد احترام قرار می گرفت .

[kayvan6079]

  سلام

دیروز توفیق پیدا کردیم که برای کاری در خدمت دوستان مون در همدان باشیم و به علت تعطیلات این سفر به اتفاق خانواده بود، شب در حال گذر از مقابل باغ موزه دفاع مقدس همدان به اصرار پسرم سری هم به باغ موزه زدیم که البته به علت تدارک مراسمی دوستان از گشت در کل باغ منع مان کردند و فقط توفیق زیارت اولین غرفه را داشتیم که البته برای خود شد داستانی ...


[External Link Removed for Guests]
حالا فارغ از اشتباهات مرسوم و معمول که ازشون می گذریم (نظیر اینکه 31 شهریور 1359 شده 21 سپتامبر 1980) می رسیم به کلونی اشتباهات ...

الف) هواپیمایی که توسط استوار گرامی (آن هم با یک ساعت اختلاف با تابلو) بر فراز پایگاه سوم هدف قرار گرفت از گونه MiG-23BN بود و نه Su-22M3K!

...

...
ستوانيكم خلبان فريد رشيد حلمي
نوع جنگنده : Mig-23B
تاريخ فوت : 31 شهريور ماه 1359
گردان : 49 شكاري مستقر در پايگاه (امام) علي
محل فوت : پايگاه هوائي شاهرخي
سبب فوت : در جريان نخستين حمله هوائي گسترده عراق به پايگاه هوائي شاهرخي در روز 31 شهريور ماه 1359 هواپيمايش مورد اصابت واقع و كشته شد.
...

جنگنده فوق در ساعت 16:30 با آتش توپ 35 میلیمتری اورلیکن موضع 14 پایگاه شهید نوژه به سرپرستی استوار وقت حسین گرامی هدف قرار گرفت و در غرب پایگاه سرنگون شد.
...

ب) فارغ از اینکه بنده نمی دونم اون K آخر از کجا بر روی محصول فیتر اضافه شده برای اطلاع دوستان باید اضافه کنم که اولین گونه Su-22M3 (S-52M3K) در سال 1982 (به تقویم ما 1361) تحویل مشتریان خود گردیده بوده است.

ج) ستوان یکم خلبان "رعد حمید مجید البیانی" هرگز با سوخو-22 پرواز نکرده اند. ایشان خلبان میگ-21 بوده اند.
بنابر اطلاعات در دسترس نامبرده در تاریخ 31 شهریور 1359 توسط پیش مرگان کرد حامی بارزانی پس از خروج از جنگنده خود دستگیر و تحویل بیمارستان مریوان گردیده است.
البته در خصوص نحوه سرنگونی وی نیز روایات مختلفی وجود دارد!

و اما داستان لاشه ...

[External Link Removed for Guests]

َA) ورودی های هوای خنک کننده مجموعه موتور

با مقایسه عکس با انواع سوخو-22 در اختیار عراق (البته عکس ها عراقی نیستند)


[External Link Removed for Guests]
نمونه Su-22M (S-52K)، تولید از 1979 تا 1981 و به تعداد 272 فروند


[External Link Removed for Guests]
نمونه Su-22M3 (S-52M3K)، تولید فقط سال 1982 و به تعداد فقط 59 فروند


[External Link Removed for Guests]
نمونه Su-22M4 (S-54K)، تولید از 1984 تا 1986 و به تعداد 166 فروند


B) پخش کننده های فلر ASO-2V

لاشه مشخصا مربوط هست به گونه "ام 4" فیتر که از اواسط 1363 در خدمت ارتش عراق قرار گرفت ... پس قطعا "این لاشه همان هواپیما نیست"!


موفق