abdolmahdi نوشته شده:... سروان خلبان صالح جدوع شجر تاريخ شهادت : 1987 ( تقريبا سال 1366) نوع هواپيما : سوخوي 22-M4 محل خدمت : گردان 69 پايگاه هوائي البكر [External Link Removed for Guests]
شرح عمليات : در جريان هماهنگي و همكاري هاي عملياتي بوجود آمده بين جنگنده هاي Mirage F-1 و SU-22 M4 در حمله به اهداف با موشك هاي ليزري به روش تاباندن نور ليزر توسط ميراژ و پرتاب موشك (X- 28 (KH-28 توسط سوخوي 22 و بر اين اساس ، در سال 1987 به يك دسته دو فروندي از جنگنده هاي فوق ماموريت داده شد تا پل راهبردي قطور را مورد حمله و اصابت قرار دهند . هواپيماي نخست از نوع SU-22 M4 جمعي گردان 69 پايگاه هوائي البكر به خلباني سروان صالح جدوع شجر مجهز به يك تير موشك (X- 28 (KH-28 هدايت ليزري و هواپيماي دوم از نوع Mirage F-1 و جمعي پايگاه هوائي الصدام بود كه وظيفه هدايت موشك ليزري بمب افكن سوخوي 22 را بر عهده داشت . ...
[External Link Removed for Guests]
البته همان گونه که جناب عبدالمهدی عزیز فرمودند موشک مورد استفاده از گونه Kh-29L بوده است.
حالا چرا زوج یابنده/کشنده میراژ/فیتر؟
میراژهای عراق به موشک هدایت لیزری نیمه-فعال AS-30L مجهز بودند و می توانستند با نشانه گذاری لیزری اهداف توسط غلاف ATLIS حملات دقیق مستقل انجام دهند.
همچنین گونه های M-3 و M-4 فیتر به سیستم نشانه گذاری لیزری Klyon-PS در دماغه خود مجهز بودند و می توانستند مستقلا اهداف را برای موشک های هدایت لیزری خود نشانه گذاری کنند.
اما موضوعی که منجر به تشکیل تیم های ترکیبی شد؛ سرجنگی 320 کیلوگرمی موشک روسی (در مقایسه با سرجنگی 150 کیلوگرمی موشک AS-30L) و امکانات تصویری افزون تر و برد بیشتر نشانه گذار لیزری غلاف ATLIS فرانسوی بود.
reza128128 نوشته شده:اگر از موشک kh-29l استفاده شده عجیبه هواپیما هدف پدافند قرار گرفته چون با توجه به برد 10 کیلومتری موشک خیلی بالاتر و دورتر از برد پدافند میتونسته شلیک کنه و دور بشه.
با توجه به موقعیت "پل قطور" و اینکه هواپیماهای عراقی از چه مسیر و ارتفاعی به آن رسیده اند، و علم به این نکته که این اولین حمله به قطور نبوده است، پس دسترسی و انهدام آن قطعا کار دشواری بوده و پدافند ما آمادگی مقابله و احیانا برپایی "تله" را داشته است.
فراموش نکنیم که کل منطقه کوهستانی است و در آن ایام یک مجموعه "هاوک" از گروه پدافند هوایی تبریز در حوالی ارومیه استقرار داشت.
[External Link Removed for Guests]
موفق باشید
سلام علیکم جناب کیوان انشاا... سلامت باشید. بر خود لازم می دانم تا از اطلاعات بسیار گرانقیمت شما در تکمیل مقالات صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم . از خداوند آرزوی موفقیت روزافزون برای جنابعالی و خانواده محترم مسئلت دارم . امیدوارم مثل همیشه با ما باشید.
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
با سلام در اتفاقي مشابه هم جناب يدالله شريفي راد در كردستان عراق اجكت كردند كه با كمك پيشمرگه هاي عراقي به ميهن بازگشتند. فيلم عقابها از ماجرايي كه بر اين خلبان شجاع رفت ساخته شد. بماند كه ايشان پس از بازگشت به ميهن گرفتار ماجراي تلخي شد كه به خروج اين خلبان كاركشته از نيرو و مهاجرتش از ايران انجاميد. با تشكر
تاریخ شهادت : كانون الاول 1982 ( آذرماه سال 1361 ) نوع جنگنده : میگ 25 شناسائی ( RB) یگان خدمت : گردان 87 – پایگاه هوائی تموز محل شهادت : جزیره خارگ – خلیج ع ر ب ی [External Link Removed for Guests] سرگرد عبد الله فرج
نیروی هوائی عراق 5 نفر از خلبانان خود را (در نخستین مرحله ) برای گذراندن دوره آموزشی جنگنده شناسائی میگ 25 به روسیه اعزام نمود و پس از گذراندن دوره و آمادگی ایشان برای انجام عملیات شناسائی از فواصل دور نیز ارتفاع و سرعت بالا همگی به عراق بازگشته و با آماده شدن هواپیماهایشان برای انجام ماموریت ، بسیار مشتاق به انجام عملیات شناسائی بر فراز مناطق عملیاتی (جنوبی ، میانی و شمالی ) بودند . اولین عملیات شناسائی جنگنده های میگ 25 در روز جمعه (19/3/1982) بر فراز منطقه میانی و جنوبی در ارتفاع 20 کیلومتری و با سرعت 2.35 ماخ به خلبانی سروان خلبان م ع و سروان خلبان م ب ح و به همراهی یک دسته 6 فروندی از بمب افکن های سوخوی 22 که در ارتفاع 5 کیلومتری پرواز می کردند و مجهز به موشک های ضد رادار KH-28 بودند و فرماندهی آنها نیز بر عهده سرگرد خلبان ق ر (1) بود صورت گرفت .
دسته بمب افکن های سوخوی 22 با رسیدن برفراز شهر شطره متفرق شده و به سه دسته دو فروندی تقسیم شدند . هر کدام از دسته ها مستقیما به طرف یگان های موشک های زمین به هوای هاوک ایران ادامه مسیر داد . دسته 6 فروندی بمب افکن های سوخوی 22 حدود 10 دقیقه قبل به هوا برخاسته بود و در جریان پرواز به سمت شهر الشطره هوا اندکی مه آلود بود و با گذشت زمان از پیش تعیین شده و مشاهده شهر الشطره از سوی فرمانده دسته دستور تفکیک و جدا شدن دسته های پروازی و اجرای عملیات صادر گردید . پس از آن بود که هر کدام از دسته های دو فروندی مسیر خود را به سمت سایت های موشکی هاوک در پیش گرفتند. ستوان یکم خلبان م ف از خلبانان دسته پروازی که به سمت سایت مستقر در منطقه الطیب در پرواز بود بر روی یکی از یگان های موشکی قفل و موشک ضد رادار KH-28 را به سوی آن شلیک نمود و آن را منهدم ساخت . ماموریت در نهایت دقت انجام شد و هواپیماها سالم در پایگاه خود فرود آمدند و فرمانده پایگاه نیز به ما تبریک گفت و از ما تشکر نمود. (2) [External Link Removed for Guests]
گردان 87 از سه گروه تشکیل شده بود . گروه اول و دوم شامل جنگنده های رهگیر بود که تعدادشان به 10 فروند هواپیمای تک سرنشین و دو فروند هواپیمای دو کابین می رسید. اما گروه سوم شامل 4 فروند هواپیمای شناسائی تک سرنشین و یک فروند هواپیمای دو کابین بود که در مجموع تعداد هواپیماهای این گردان به 17 فروند جنگنده رهگیر و شناسائی بالغ می گردید . گروه شناسائی گردان 87 در پایگاه های هوائی تموز ، الحبانیه و الهضبه مستقر بود و تعداد ماموریت های جنگی آن بر فراز منظقه خلبیج ع ر ب ی و جزیره نفتی خارگ به 18 سورتی می رسید. تمام این ماموریت ها در یک مسیر ، یک سرعت و در یک ارتفاع ثابت صورت گرفته بود که این مغایر با اصول نظامی بود چرا که جنگنده های رهگیر ایرانی مانند اف 14 با آن قابلیت رزمی بالا و مجهز به موشک های هوا به هوای فونیکس که می توانست موشک خود را از فاصله بسیار دور شلیک نماید قادر بود تا هواپیماهای میگ 25 را مورد اصابت قرار دهد . سرگرد خلبان عبدالله فرج العزاوی که فرماندهی گردان 87 را بر عهده داشت دوره کامل آموزش هواپیمای شناسائی را گذرانده و از قابلیت های آن کاملا آگاه بود و بعنوان فرمانده گردان می توانست ماموریت های شناسائی را مانند سایر خلبانان شناسائی انجام دهد . او دوره ماموریت های شناسائی آموزشی خود را با هواپیمای شناسائی دو کابین گذرانده بود و آماده بود تا ماموریت های شناسائی جنگی را نیز انجام دهد .
فرمان انجام یک ماموریت شناسائی و عسکبرداری هوائی از جزیره نفتی خارگ در كانون الاول 1982 ( آذرماه سال 1361 ) به گردان 87 و با استفاده از هواپیمای میگ 25 ابلاغ گردید . پس از کسب مجوزهای مخصوص پرواز ، سرگرد عبد الله فرج با هواپیمایش به هوا برخاست و تا ارتفاع 20 کیلومتری اوج گرفت و سرعت خود را به 2.35 ماخ رساند و سمت و ارتفاع خود را حفظ نمود . سپس از سامانه خلبان خودکار استفاده نمود و با رادیو با منطقه سوم هوائی در ناصریه تماس گرفت . هنگامیکه فرمانده گردان به منطقه ما بین دو شهر الناصریه و الشعیبه رسید ، سامانه های راداری ایران مستقر در نزدیکی پایگاه هوائی بوشهر او را در ارتفاع 6 کیلومتری کشف نمود اما او همچنان به ارتفاع خود می افزود . از سوی گردان و منطقه هوائی با فرمانده گردان تماس گرفته شد تا لغو شدن ماموریت به او اطلاع داده شود و او به سمت راست گردش کند ... برگرد – برگرد – برگرد ، اما او بدلایل نامعلومی پاسخ نداد و به پرواز خود بدون توجه به فرمان گردان و منطقه هوائی ادامه می داد ... آیا او می شنید ؟ یا می شنید و پاسخی نمی داد ؟ پس از چند دقیقه و با عبور از جزیره خارگ در آن مسیر و سرعت و ارتفاع هدف هوائی دشمن در ارتفاع 11 کیلومتری شناسائی گردید . هنوز گردان و منطقه هوائی در تلاش برای برقراری تماس با فرمانده گردان بودند اما هیچ پاسخی دریافت نمی کردند . در همین لحظات بود که ستوان یکم ح ع کنترلر شکاری سوسوئی را بر روی صفحه رادار خود مشاهده نمود و پس از آن هواپیمای فرمانده ناپدید شد . کنترل شکاری مطمئن شد که هواپیما مورد اصابت واقع و سرنگون شده است اما از سرنوشت خلبانش اطلاعی در دست نبود . آیا با چتر بیرون پریده ؟ آیا به شهادت رسیده ؟ و یا اسیر شده است ؟ و ... و ... و ... [External Link Removed for Guests] یک فروند Mig-25 PD نیروی هوائی عراق که در داخل خاک شوروی سابق به سطح PDS ارتقاء یافته است . به پوشش حفاظتی هواپیما و همچنین افسر مراقب این جنگنده دقت کنید .
واحدهای راداری کلیه هواپیماهای دشمن را در ارتفاع کمتر از 6 کیلومتر تشخیص داده بود که تهدیدی برای جنگنده میگ 25 به شمار نمی رفتند . سرگرد عبد الله فرج به سامانه ها و تجهیزات یگان های پدافند هوائی اهمیت چندانی نمی داد و می گفت من به خودم و چشمانم و سامانه SBS هواپیمایم که با آن اهداف دشمن را کشف می کنم اطمینان دارم و قادر به ایجاد اخلال در سایتهای موشکی هاوک ایران هستم . او سرعت عالی و سقف پرواز بالای هواپیمایش هم را هم نوعی ایمنی ذاتی تلقی می نمود و می گفت که دفاع هوائی ایران ( هواپیماهای رهگیر – موشک های زمین به هوای هاوک ) با وجود این امتیازات نمی توانند به او دست یابند . همچنین سرگرد عبدالله فرج گفته بود که پدافند هوائی ما بدلیل سرنگون ساختن تعدادی از هواپیماهای خودی قابل اطمینان نیست پس بهتر است که به خودم اتکاء داشته باشم که نتیجه آن هم بروز چنین سانحه دردناک و غمبار و نیز خسارت ناگوار برای نیروی هوائی و گردان 87 بود. [External Link Removed for Guests] یکی دیگر از خلبانان گردان 87 نیروی هوائی
کارشناسان روس کمیته ای را جهت بررسی موضوع سرنگونی این جنگنده بسیار مهم تشکیل دادند و نخستین سئوال آنان این بود : تاکنون چند سورتی پرواز بر روی این مسیر صورت گرفته است ؟ جواب این بود : 18 سورتی ! آنها بسیار تعجب کردند و این امر برایشان بسیار غریب بود و گفتند : در ارتش ما انجام سه سورتی پرواز بر روی یک مسیر را ماموریت کشنده می نامند . شما چگونه این تعداد پرواز را در طول یک مسیر انجام دادید ؟ دشمن مسیر را شناسائی و برای سرنگونی هواپیما برنامه ریزی و تمرین خواهد نمود . این امر در برنامه ریزی پرواز برای این هواپیما یا هواپیماهای دیگر امری نادرست تلقی می شود.
بله این اشتباه دردناکی در برنامه ریزی پرواز بود و که در نتیجه آن دو فروند بمب افکن سوخوی 22 گردان 109 در جریان حمله مجدد به پایگاه هوائی بوشهر در روز دوشنبه 29 أيلول 1980 ( 31 شهریور ماه 1359 ) و در همان مسیر پروازی سرنگون شدند و دو تن از خلبانان قهرمان به نام های ستوانیکم خلبان صباح سعد حسين إل جادر و ستوانیکم خلبان ناجي احمد عبد را از دست دادیم . خداوند رحمتشان کند و آنان را در بهشت خود جای دهد .
این احتمال وجود داشت ( و چنین نتیجه گیری شد ) که یکی از جنگنده های ایران ( تامکت اف 14) از یکی از دو پایگاه هوائی ( اصفهان یا بوشهر ) به هوا برخاسته و با استفاده از قابلیت های بالای جنگی خود که مهمترین آنها قابلیت کشف اهداف با رادار خود از فاصله 170 – 180 کیلومتری و قفل بر روی اهداف از فاصله 140 کیلومتری و نیز حمل 8 تیر موشک و شلیک موشک های فونیکس از فاصله 110 کیلومتری که اسرائیل ایران را در جریان جنگ با عراق به آنها مجهز ساخته بود (3) اقدام به سرنگونی میگ 25 نموده باشد .
ضمن آنکه بین ایران و کره شمالی در استفاده از کارشناسان کنترلر شکاری هماهنگی و همکاری وجود داشت و آنها بودند که عملیات سرنگونی جنگنده عراقی را اجرا کردند (4) همچنین این برداشت وجود داشت که یکی از جنگنده های آمریکائی مستقر در یکی از پایگاه های هوائی کشور حاشیه خلیج ع ر ب ی و یا مستقر بر روی یکی از ناوهای هواپیمابر آمریکائی در آبهای خلیج ع ر ب ی جنگنده عراقی را سرنگون نموده باشد (5) ، به هر حال نتیجه همه این احتمالات یکی بود و آن هم سرنگونی جنگنده عراقی بود. ( دلایل متعدد و تلفات یکی )
تذکر : فرماندهی نیروی هوائی عراق تصور می کرد که برخی توانائی های ذاتی جنگنده میگ 25 مانند سرعت ، سقف پرواز و برخورداری از سامانه های اخلالگر می تواند مانع از سرنگونی آن شود اما آنها می بایست در مورد این نظر خود بیشتر فکر می کردند و ماموریت های شناسائی تنها در یک نوبت یا ( حداکثر ) دو نوبت و در فواصل زمانی دور از هم صورت می گرفت .
از خلبان قهرمان سرتیپ خ أ أ جمعی گردان 87 که در زمان بروز این حادثه در مقر گردان نیز حضور داشته بابت ارائه این اطلاعات هزار بار تشکر می کنم . خداوند این شهید و شهدای عراق را رحمت کند و بازماندگان را حفظ فرماید .
توضیحات مترجم : 1- این خلبان قیس ربیع العبیدی نام دارد که از خلبانان بسیار با تجربه بمب افکن سوخوی 22 بوده و چندین عملیات موفق را در عمق خاک ایران اجراء نموده است . در آینده از او بیشتر خواهیم خواند .
2-ماجرای کامل انجام این عملیات قبلا در صفحه اول ، پست سوم همین تایپیک و تحت عنوان حمله و انهدام سكوهاي موشكي هاوك ايراني در مناطق عملياتي مياني و جنوبي بیان شده است .
3-موشک فونیکس اساسا هیچگاه جزء زرادخانه تسلیحاتی ارتش اسرائیل نبوده بنابراین ادعای فروش این موشکها از سوی اسرائیل کاملا نادرست است . تنها کاربران انحصاری این موشک در آن زمان ایران و آمریکا بوده اند.
4-با توجه به اینکه در آن زمان مخصوصا سیستم های مورد استفاده نیروی هوائی ایران کاملا آمریکائی بوده ، ادعای احتمال استفاده از کارشناسان کره شمالی به ویژه در بخش کنترل شکاری ادعایی کاملا بی اساس و مضحک به نظر می رسد .
5-طرف عراقی این بار احتمال پرواز جنگنده های امریکائی برای سرنگونی میگ 25 عراقی را مطرح ساخته است .! ظاهرا عراقی ها به هیچ عنوان نمی خواهند این موفقیت بزرگ ایران را بپذیرند.
6-بر طبق اظهارات مقامات کشورمان به نقل از یک خلبان میراژ عراقی که بعدها باسارت درآمده بود ، سرگرد عبد الله فرج همان خلبانی است که با جنگنده میگ 25 خود هواپیمای حامل بن یحیی وزیر امور خارجه وقت الجزایر را در راه بازگشت از کشورمان مورد حمله و اصابت قرار داده که منجر به کشته شدن وی گردیده بود.
هرگونه برداشت یا نقل قول و یا کپی برداری از این مقاله با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است .
* * * *
و اما بشنوید ماجرای سرنگونی میگ 25 عراقی را از زبان امیر خلبان شهرام رستمی [External Link Removed for Guests] امیر خلبان شهرام رستمی نخستین شکارچی جنگنده «میگ 25» در جهان است. این خلبان نیروی هوایی ارتش از جمله رکوردداران تک خال زن ایران است.
این پیشکسوت نیروی هوایی ماجرای شکار میگ 25 را این گونه روایت می کند: (1) اواخر سال 1361، مسئولیت فرماندهی یکی از پایگاه های هوایی که سهم عمده ای در حفاظت از آسمان میهن اسلامی داشت به من سپرده شد. این پایگاه، علاوه بر تأمین پوشش هوایی مناطق مرکزی و جنوب کشور، مأموریت حراست از پهنه نیلگون خلیج فارس را نیز عهده دار بود. اسکورت کاروان کشتی های تجاری و نفتکش ها در مسیر پایانه های نفتی و بندرهای شمال غرب خلیج فارس نیز از جمله مسئولیت های هواپیماها «اف 14» این پایگاه به شمار می آمد.
میگ های شناسایی دشمن برای شناسایی مناطق حساس و حیاتی و شریان های اقتصادی، نیاز به وسیله ای مطمئن داشت و این نیاز را به تازگی با بهره گیری از یکی از بهترین پدیده های هواپیمایی استکبار شرق، یعنی هواپیمای شکاری اکتشافی «میگ 25» تأمین کرده بود. این هواپیما به بهترین دوربین های ژاسی مجهز بود و می توانست با پرواز در ارتفاعی بیشتر از 70 هزارپا و سرعتی معادل 5/2 برابر صوت، مأموریت شناسایی و ژاسی از نقاط حساس را به انجام رساند. نمونه دیگری از این هواپیما، جهت بمباران ارتفاع بالا و سرعت زیاد برای هدف های بزرگ نظیر شهرها، آماده شده بود که بعدها به شکل وسیعی، توسط دشمن علیه شهرهای کشورمان مورداستفاده قرار گرفت. در آن زمان، امکانات پدافندی و پروازی به اندازه ای نبود که بتواند از هجوم دشمن به وسیله این نوع هواپیماها جلوگیری کند. اجباراً باید چاره ای کارساز اندیشیده می شد. هر آنچه به فکر مسئولین نیروی هوایی می رسید، با دقت و وسواس، موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار می گرفت. جلسات متعددی تشکیل شد تا با بحث در این زمینه، راه کار مناسبی ارائه شود. در همان روزها، یکی از خلبانان قدیمی و باتجربه، در مأموریتی بر فراز خلیج فارس، با یک فروند از هواپیماهای میگ 25 دشمن مواجه شده بود، ولی به دلیل مناسب نبودن شرایط پروازی برای درگیری با دشمن، وضعیت مناسب و مطلوبی نداشته و امکان رهگیری هواپیمای مهاجم دشمن فراهم نشده بود. لزوم مشورت با خلبانان باتجربه و تحلیل دقیق توانایی های هواپیماهای شکاری و موشک های هوا به هوای آن ها، شدیداً احساس می شد تا بتوانیم وظیفه اصلی خویش را انجام دهیم. [External Link Removed for Guests]
هدف قرارگیری میگ 25 در یکی از جلسات، ابتدا مروری بر پروازهای گذشته خودی و دشمن کرده و امکانات طرفین را موردسنجش قراردادیم و به این نتیجه رسیدیم که برای رهگیری هواپیمای میگ 25 که با سرعت و ارتفاع زیاد پروازمی کند، روش موجود کار آیی لازم را ندارد و می بایست حتماً شرایط خاصی را به وجود آوریم تا بتوانیم در زمان رهگیری، موفق به دیدن هدف و نگه داشتن آن روی اسکوپ رادار هواپیما و سپس پرتاب موشک بشویم. کلیه شرکت کنندگان در این جلسه بر این عقیده بودند که موقعیت اولیه هواپیمای شکاری رهگیر اف- 14، از نظر سرعت، ارتفاع، سمت پرواز و منطقه ایستایی، از اهمیت حیاتی برخوردار است و انتخاب صحیح آن ها باعث خواهد شد تا در هنگام درگیری که اعشار ثانیه هم ارزشمند است، در انجام کارها عقب نباشیم. به همین دلیل، تغییراتی در موقعیت منطقه ایستایی، سرعت و ارتفاع هواپیمای شکاری گشت هوایی داده شد و برنامه توجیهی روش رهگیری و هدف قرار دادن هواپیمای دشمن، برای کلیه خلبانان پایگاه اجراشد. من که خود مسئول پایگاه نیز بودم، تقریباً به اندازه بقیه خلبانان، در امور پروازها شرکت می کردم و امید آن را داشتم که درفرصتی مناسب، به مصاف این سلاح قدرتمند دشمن بروم.
گشت هوایی در روز 11 آذرماه 1361، یکی از مأموریت های گشت هوایی را در شمال غرب خلیج فارس و در مجاورت جزیره خارک به عهده گرفتم. مثل همیشه پس از توجیه خلبان کابین عقب هواپیما و گرفتن آخرین اطلاعات پروازی، جهت انجام مأموریت روانه شدیم. به یاد دارم خلبان کابین عقب که آن روز با من پرواز می کرد، بیش از چند ماهی نبود که به پایگاه منتقل شده و آموزش های خود را روی هواپیمای اف- 14، تازه به پایان رسانده بود. ما با انجام کارهای اولیه و روشن کردن موتورها و وارسی کلیه سیستم ها به سمت باند حرکت کرده، به پرواز درآمدیم. مطابق معمول، بعد از بلند شدن و وارد شدن به منطقه ایستایی، شروع به جست وجوی راداری توسط رادار هواپیما کردیم. رادار زمینی نیز با ما در تماس بود و مطابق معمول به صورت هماهنگ با رادار زمینی، پرواز را ادامه می دادیم و هواپیمای سوخت رسان هم در منطقه مشخصی آماده سوخت رسانی به ما بود.
آرزوی من و یک میگ 25 پس از حدود دو ساعت که در منطقه بودیم و درست چند لحظه بعد از سوخت گیری و جدا شدن از هواپیمای تانکر سوخت رسان، با خیالی راحت از این که در صورت درگیری، سوخت لازم را دارا هستیم، مجدداً در منطقه ایستایی شروع به جست وجوی راداری کردیم. با خود می گفتم: چقدر خوب است که دراین شرایط ایده آل، با هواپیمای دشمن رو به رو شوم!از همان روزهای اول فعالیت هواپیماهای میگ 25 دشمن در سواحل و جزایر خلیج فارس که مدت زمانی طولانی هم از آن نمی گذشت، همیشه به این فکر بودم و آرزو داشتم که با آن روبه رو شوم و شاید متجاوز از ده ها بار شرایط رهگیری را در ذهنم به تصویر کشانده بودم. آن روز هم مثل همیشه با مروری بر چگونگی درگیری، در این اندیشه بودم که با این وضعیت جدید از نظر تاکتیک، نتیجه چه خواهد شد. ذهنم مشغول این افکار بود که ناگهان کنترلر رادار زمینی اعلام کرد که هواپیمایی با سرعت زیاد و ارتفاع بالا، در حال ورود به منطقه است. طبق گزارش ایستگاه رادار، هواپیمای دشمن که طبق مشخصات اعلام شده، از نوع میگ 25 بود، به سرعت به منطقه نزدیک می شد. [External Link Removed for Guests]
یاد آموزش ها به یاد آوردم در دوره آموزشی، با دستگاهی شبیه هواپیما (سیمولاتور) عیناً کارهایی را که حین پرواز می توان انجام داد، با آن تمرین می کردیم و شرایط و وضعیت های مختلفی را به صورت مجازی یا شبیه سازی انجام می دادیم. در یکی از آن تمرین ها، استاد پرواز کابین عقب، به من پیشنهاد کرد که رهگیری یک هدف ارتفاع بالا و با سرعت زیاد را انجام دهم و شرایط این گونه پروازها را به وسیله کامپیوتر مخصوص در سیمولاتور برنامه ریزی کرد. آن وضعیت دقیقاً به خاطرم آمد و به یاد آوردم که چطور فاصله حدود 100 مایل، در زمان بسیار کوتاهی شاید در کم تر از سه دقیقه سپری شد! در واقع، در چنین شرایطی، خلبان فقط لحظات کوتاهی را دراختیار دارد تا بتواند هدف را شناسایی و روی آن قفل کند و سپس به وسیله موشک، آن را ساقط کند. همه این موارد، در عرض چند ثانیه، به صورت تصویری، از ذهنم گذشت.
رهگیری میگ 25 درحالی که در ارتفاع 40 هزار پایی پرواز می کردم مسافت بین دو هواپیما در مدت بسیار کوتاهی به حدود 70 مایل رسید و من هنوز موفق به پیدا کردن هدف بر روی صفحه رادار هواپیما نشده بودم. زمان به سرعت می گذشت اما سرانجام با تلاش و دقت زیاد هدف را روی صفحه رادار دیدم. در آن لحظات آن قدر از نظر زمان در مضیقه بودم که حتی با خلبان کابین عقب هم با عجله صحبت می کردم. زمان به تندی می گذشت و دو هواپیما با سرعتی باور نکردنی، به هم نزدیک می شدند و تقریباً امید به رهگیری را ضعیف می دیدم. خلبان کابین عقب نیز با عجله مشغول تثبیت هدف در صفحه رادار بود که متوجه شدم عملیات گرفتن هدف در رادار، کامل شده و فقط یک کار باقی مانده است، شلیک موشک به سوی هواپیمای دشمن. در فاصله حدود 40 مایلی هدف، با توکل به خداوند بزرگ، به همکارم گفتم که می تواند موشک را شلیک کند و او بلافاصله این کار را کرد.
تلی از آتش با توجه به اعلام کامپیوتر هواپیما، تمام مراحل، شامل جداشدن موشک از هواپیما، روشن شدن موتور و اوج گیری آن در جلو هواپیما، با موفقیت همراه بود. موشک قدرتمند و دوربرد هواپیما، دل آسمان را شکافت و با چالاکی، به سمت هدف پیش رفت. در این لحظه، ارتفاع ما حدود 45 هزار پا بود و با سرعتی معادل 5/1 برابر سرعت صوت در پرواز بودیم. بلافاصله سرعت هواپیما را کم کردم تا در صورت برخورد موشک به هدف، فاصله کافی از انفجار را حفظ کرده باشم. چند ثانیه بعد، دود سفید رنگ ناشی از پرتاب موشک را در هوا و جلوی هواپیما دیدم و به سرعت، به کم کردن ارتفاع ادامه داده، به دقت به جست وجوی چشمی پرداختم. ناگهان نقطه سیاهی را دیدم که خط سفید رنگی در پس آن بود و از روبه رو به ما نزدیک می شد. نقطه سیاه، هواپیمای دشمن بود و خط سفید، همان خط ابری بود که هنگام پرواز هواپیماها در ارتفاع بالا به جا می ماند. به همکارم هشدار دادم که احتمال دارد متقابلاً موشکی به طرف هواپیمای ما رها شده باشد، لذا با یک گردش سریع به راست، شروع به کاهش ارتفاع کردم. نقطه سیاه و مسیر سفید رنگش هنوز به ما نزدیک می شد. تا حدود 10 هزار پا ارتفاع هواپیما را کاهش دادم. به صفحه رادار نگاه کردم، همه علائم و نشانه ها، حاکی از کامل بودن برنامه رهگیری و تلاقی هدف به وسیله موشک بود و هنگامی که سیستم شمارشگر، زمان پرواز موشک را به صفر رسانید، علامت بزرگ مربوط به اصابت موشک به هدف، در وسط صفحه رادار درخشیدن گرفت. پس از لحظه ای، چشمم به آب های نیلگون خلیج فارس افتاد که روی آن پرواز می کردم. کنترلر رادار زمینی ما را صدا کرد و با خوشحالی تمام اعلام کرد که میگ 25 عراقی سرنگون شده است. در دم، سر به سوی آسمان بلند کرده، از خداوند باری تعالی تشکرکردم. [External Link Removed for Guests]
تأیید سقوط میگ بعداً منابع اطلاعاتی دیگری نیز سرنگونی هواپیمای مذکور را مورد تأیید قرار دادند. چند تن از خلبانان اسیر عراقی هم از سقوط هواپیمای میگ 25 مطلع بودند که از آن جمله، خلبان «سوخو-22» عراقی بود که در تاریخ 61/12/22 اسیر شد و این مورد را همراه با ذکر اطلاعات تکمیلی جالبی بیان داشت. در واقع این حرکت که جز لطف الهی چیز دیگری نبود، باعث شد که پرواز هواپیماهای میگ 25 عراقی در خلیج فارس قطع شود. یکی از اسرای خلبان عراقی، بعدها اظهار کرد که خلبان میگ 25 مذکور، همان کسی بوده که هواپیمای حامل مرحوم «بن یحیی» (وزیر خارجه وقت الجزایر) را که در تاریخ 61/2/13 برای میانجی گری عازم تهران بود، به هنگام ورود به فضای جمهوری اسلامی ایران، در نوار مرزی ایران و ترکیه هدف قرار داده و ساقط کرده بود.
توضیح نگارنده : این مقاله عینا در سایتهای بسیاری کپی برداری شده و منبع اصلی آن برای اینجانب نامشخص است . اما به جهت اطلاع عرض می کنم که من این مطلب را از سایت تبیان برداشت نموده ام .
آخرین ويرايش توسط 1 on abdolmahdi, ويرايش شده در 0.
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
تشکر مجدد از دوستمون abdolmahdi بابت زحمتی که می کشند؛
abdolmahdi نوشته شده:... 1- تاریخ شهادت : كانون الاول 1982 ( آذرماه سال 1361 ) نوع جنگنده : میگ 25 شناسائی ( RB) ... 2- 6-بر طبق اظهارات مقامات کشورمان به نقل از یک خلبان میراژ عراقی که بعدها باسارت درآمده بود ، سرگرد عبد الله فرج همان خلبانی است که با جنگنده میگ 25 خود هواپیمای حامل بن یحیی وزیر امور خارجه وقت الجزایر را در راه بازگشت از کشورمان مورد حمله و اصابت قرار داده که منجر به کشته شدن وی گردیده بود. ... 3- توضیح نگارنده : این مقاله عینا در سایتهای بسیاری کپی برداری شده و منبع اصلی آن برای اینجانب نامشخص است . اما به جهت اطلاع عرض می کنم که من این مطلب را از سایت تبیان برداشت نموده ام .
1- تا همین چند سال قبل به استناد خاطره چاپ شده از قول جناب رستمی، تاریخ این اتفاق 11 آذر 1361 اعلام می شد که با منابع عراقی هم همخوانی داشت تا اینکه جناب رفیعی -ریوی این پرواز - در مستند "نبردهای تامکت" تاریخ 20 مرداد 1362 رو اعلام کردند. (؟!)
2- گمان نکنم خلبان فاکسبت شناسایی با فاکسبت رهگیر هم - آن هم در عملیات رزمی - پریده باشد. (؟!)
3- اولین انتشار این موضوع بر می گردد به "مجموعه کتاب های پاکبازان عرصه عشق" که مربوط به دهه 70 خورشیدی می باشند، ولی اولین انتشار الکترونیکی آن - طبق جستجوی بنده در سایت های مرتبط - مربوط به سنترال خودمان و تاریخ 10 آذر 1385 توسط دوست خوب، قدیمی و اندیشمند مون جناب Taghdirمی باشد. (اینجا)
موفق باشید
حقيقت را بدانيد تا رها شويد؛ دانش قدرت است! زيرا به شما اجازه تصميم گيري آگاهانه بر اساس حقايق هستي را مي دهد، نه بر اساس باورهاي گاها اشتباه شما!
تشکر مجدد از دوستمون abdolmahdi بابت زحمتی که می کشند؛
abdolmahdi نوشته شده:... 1- تاریخ شهادت : كانون الاول 1982 ( آذرماه سال 1361 ) نوع جنگنده : میگ 25 شناسائی ( RB) ... 2- 6-بر طبق اظهارات مقامات کشورمان به نقل از یک خلبان میراژ عراقی که بعدها باسارت درآمده بود ، سرگرد عبد الله فرج همان خلبانی است که با جنگنده میگ 25 خود هواپیمای حامل بن یحیی وزیر امور خارجه وقت الجزایر را در راه بازگشت از کشورمان مورد حمله و اصابت قرار داده که منجر به کشته شدن وی گردیده بود. ... 3- توضیح نگارنده : این مقاله عینا در سایتهای بسیاری کپی برداری شده و منبع اصلی آن برای اینجانب نامشخص است . اما به جهت اطلاع عرض می کنم که من این مطلب را از سایت تبیان برداشت نموده ام .
1- تا همین چند سال قبل به استناد خاطره چاپ شده از قول جناب رستمی، تاریخ این اتفاق 11 آذر 1361 اعلام می شد که با منابع عراقی هم همخوانی داشت تا اینکه جناب رفیعی -ریوی این پرواز - در مستند "نبردهای تامکت" تاریخ 20 مرداد 1362 رو اعلام کردند. (؟!)
2- گمان نکنم خلبان فاکسبت شناسایی با فاکسبت رهگیر هم - آن هم در عملیات رزمی - پریده باشد. (؟!)
3- اولین انتشار این موضوع بر می گردد به "مجموعه کتاب های پاکبازان عرصه عشق" که مربوط به دهه 70 خورشیدی می باشند، ولی اولین انتشار الکترونیکی آن - طبق جستجوی بنده در سایت های مرتبط - مربوط به سنترال خودمان و تاریخ 10 آذر 1385 توسط دوست خوب، قدیمی و اندیشمند مون جناب Taghdirمی باشد. (اینجا)
موفق باشید
سلام علیکم بازهم مطالب تکمیلی جالب و دقیق از جناب کیوان بزرگوار
در مورد اول حسب فرمایش جنابعالی در بیان تاریخ این درگیری در میان منابع داخلی خودمان نوعی آشفتگی وجود دارد که البته ماخذ اصلی ما لاجرم همان تاریخ قید شده در متن مقاله اصلی است .
در مورد دوم عرض می کنم این مقامات نظامی ایران بودند موضوع سرنگون ساختن هواپیمای مرحوم بن یحیی را توسط این خلبان مطرح ساختند . ادعائی که از لحاظ فنی و عملیاتی طبق فرمایش شما می تواند واقعا امکان پذیر نباشد . ( اگر چه در همین جا سئوال می کنم آیا خلبانی با درجه فرمانده گردان در انتخاب نوع هواپیما جهت پرواز در یگان تحت امر خود با محدودیت مواجه است ؟ )
مورد سوم : در این مورد هم فرمایش جنابعالی کاملا صحیح است و برای نخستین بار این موضوع برای نخستین بار در مجموعه کتاب های پاکبازان عرصه عشق منتشر شده بود اما اطلاعی از تاریخ اولین انتشار الکترونیکی آن نداشتم و صرفا برای رعایت حقوق نگارنده منبع را در ذیل مقاله قید نمودم . خوشحالم از اینکه باز هم سایت سنترال در این موضوع پیشقدم بوده است .
خوشحالم از اینکه این مقاله باز هم مورد توجه و بررسی جنابعالی قرار گرفت . امیدوارم بازهم با ما باشید .
آخرین ويرايش توسط 1 on abdolmahdi, ويرايش شده در 0.
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
تاریخ شهادت : كانون الاول 1982 ( آذرماه سال 1361 ) نوع جنگنده : میگ 25 شناسائی ( RB) یگان خدمت : گردان 87 – پایگاه هوائی تموز محل شهادت : جزیره خارگ – خلیج ع ر ب ی [External Link Removed for Guests] سرگرد عبد الله فرج
با سلام با تشكر از جناب عبدالمهدي ، انشاالله ايشان روايت عراقي سقوط ميگ 25 توسط اف 5 به خلباني جناب يدالله جوادپور را هم پيدا و ترجمه نمايند.
h.irani نوشته شده:سرگرد خلبان شهید عبد الله فرج العزاوي
تاریخ شهادت : كانون الاول 1982 ( آذرماه سال 1361 ) نوع جنگنده : میگ 25 شناسائی ( RB) یگان خدمت : گردان 87 – پایگاه هوائی تموز محل شهادت : جزیره خارگ – خلیج ع ر ب ی [External Link Removed for Guests] سرگرد عبد الله فرج
با سلام با تشكر از جناب عبدالمهدي ، انشاالله ايشان روايت عراقي سقوط ميگ 25 توسط اف 5 به خلباني جناب يدالله جوادپور را هم پيدا و ترجمه نمايند.
سلام علیکم و رحمه ا... ممنونم جناب ایرانی
امیدوارم چنین مقاله ای هم بدستم برسد تا به دیده منت تقدیم شما عزیزان نمایم .
اگر ديدار با مرگ حق است ، چه بهتر كه اين ديدار در ميدان جنگ باشد.
h.irani نوشته شده:با تشكر از جناب عبدالمهدي ، انشاالله ايشان روايت عراقي سقوط ميگ 25 توسط اف 5 به خلباني جناب يدالله جوادپور را هم پيدا و ترجمه نمايند.
چنین اتفاقی هرگز در جریان جنگ ما رخ نداده است.
تنها یک مورد درگیری منجر به اصابت فاکسبت توسط تایگر در طول جنگ ثبت گردیده است که مربوط هست به درگیری 13 تیر 1365 جناب محمد زارع نژاد (شماره 2 پرواز، جناب حسین شعبانی) با یک فروند "گونه رهگیر فاکسبت" عراقی. (اینجا)
موفق باشید
حقيقت را بدانيد تا رها شويد؛ دانش قدرت است! زيرا به شما اجازه تصميم گيري آگاهانه بر اساس حقايق هستي را مي دهد، نه بر اساس باورهاي گاها اشتباه شما!
با سلام من اين مطلب را در سايت هاي مختلف خواندم. اما خودم در آن زمان آنجا نبودم! لذا روي اين مساله قسم نمي خورم. به مطلب زير از دايره المعارف ويكي پديا فارسي توجه كنيد:
سرهنگ یدالله جوادپور خلبان جنگنده نیروی هوایی ایران بود که در تمام مدت جنگ ایران و عراق به خدمت پرداخت و رکوردهای او، وی را واجد شرایط عنوان خلبان تکخال و یکی از موفقترین خلبانان آن جنگ شناخته میشود.[۱]
او خدمت خود را به عنوان یک خلبان نخبه در نیروی هوایی شاهنشاهی ایران آغاز کرد و طی سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۸ یکی از اعضای تیم پروازی تاج طلایی بود. [۲] پس از انقلاب نیز در حالی که انجام خدمت نظامی برای خلبانان خطرناک بود وی خدمت خود را در نیروی هوایی ایران ادامه داد.
شهرت وی از پرواز با هواپیمای نورثروپ اف-۵ ناشی میشود. او مدعی گردید که ۵ پیروزی در نبرد هوایی داشته، اما تنها ۲ پیروزی وی توسط منابع غربی تایید شده است. [۳][۴] بزرگترین شهرت او در تاریخ ۶ اوت ۱۹۸۳ حاصل گردید وقتی ادعا کرد یک میگ-۲۵ عراقی را سرنگون کرده است که بعداً صحت این ادعا ثابت و مورد تایید منابع غربی نیز قرار گرفت. شکار یک فروند میگ-۲۵ که بسیار بزرگتر و سریعتر و دارای مزیت ارتفاع قابل توجهی نسبت به هواپیمای اف-۵ است دستاوردی بزرگ برای خلبان آن هواپیما محسوب میشود. دیگر موفقیت مورد تایید منابع غربی او، شکار و سرنگونی یک فروند سوخو-۲۰ نیروی هوایی عراق در تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۹۸۰ است.
این نتایج جوادپور را بدل به یکی از موفقترین خلبانان اف-۵ کرده است. [۱]
میتوان به اولین هواپیمای میگ-25، اشاره كرد كه در آن هماهنگی بین افسر کنترل شکاری و خلبان اف-14 از عوامل اصلی موفقیت محسوب شد. در اين خصوص «معاون عملیاتی فرماندهی پدافند هوایی اعلام میكند... افسر کنترلر شکاری آگاهانه و با تجربه کافی دقیقاً کلیه روشهای مربوط به مقابله با هواپیمای میگ-25 را بهکاربرده است...»
اولین مورد اصابت قرار دادن میگ-25 توسط اف-14 در 11 آذرماه 1361 انجام شد. «در ساعت 13:16 مورخه 11 آذرماه 1361، هدف هوایی که با سرعت 1200 ناتیکال مایل و ارتفاع 67000 پا توسط رادار بندر امام و بوشهر کشف شد. به منظور مقابله با آن به هواپیمای شکاری اف-14 گشت هوایی منطقه خارک با معرف پروازی (درنا 11) واگذار و هواپیمای مذکور به سمت آن هدایت میشود. هدف در فاصله 75 مایلی به وسیله رادار هواپیمای شکاری کشف و در فاصله 70 مایلی یک تیر موشک فینیکس به سمت آن شلیک میشود. خلبان هواپیمای اف-14 مسیر خود را ادامه میدهد و سقوط هواپیمای دشمن را به چشم خود مشاهده میكند. این گزارش خلبان به وسیله دیدهبانان مستقر در سکوی نفتی نوروز تأیید میشود و اولین هواپیمای میگ-25 دشمن در موقعیت EQ3045 سقوط میكند [این سقوط به وسیله خلبان میگ-25 دشمن که در بهمنماه سال 65 هواپیمایش در آسمان شهر اصفهان مورد اصابت قرار گرفت و اسیر شد نیز تأیید شد.]»
امیر سرتیپ خلبان شهرام رستمی، این هواپیمای میگ-25 را مورد اصابت قرار داد. در واقع این موفقیت اولین مورد ثبتشده در خصوص ساقط کردن میگ-25 توسط اف-14 در 11 آذرماه 1361 به شمار میرود. چند تن از خلبانان اسیر عراقی هم از سقوط هواپیمای میگ-25 مطلع بودند که از آن جمله، خلبان «سوخو-22» عراقی بود که در تاریخ 22 اسفند 61 اسیر شد و این مورد را همراه با ذکر اطلاعات تکمیلی جالبی بیان داشت. یکی از اسرای خلبان عراقی، بعدها اظهار کرد که خلبان میگ-25 مذکور، همان کسی بوده که هواپیمای حامل مرحوم «بن یحیی» (وزیر خارجه وقت الجزایر) را که در تاریخ 13 ارديبهشت 61 برای میانجیگری، عازم تهران بود، به هنگام ورود به فضای جمهوری اسلامی ایران، در نوار مرزی ایران و ترکیه هدف قرار داده و ساقط کرده بود.» ** رضا جهانفر
h.irani نوشته شده:با سلام من اين مطلب را در سايت هاي مختلف خواندم. اما خودم در آن زمان آنجا نبودم! لذا روي اين مساله قسم نمي خورم.
البته اگر بخواهیم از این منظر به موضوع نگاه کنیم، بنده نیز در آنجا حاضر نبودم؛ ولی ...
h.irani نوشته شده:به مطلب زير از دايره المعارف ويكي پديا فارسي توجه كنيد:
سرهنگ یدالله جوادپور خلبان جنگنده نیروی هوایی ایران بود که در تمام مدت جنگ ایران و عراق به خدمت پرداخت و رکوردهای او، وی را واجد شرایط عنوان خلبان تکخال و یکی از موفقترین خلبانان آن جنگ شناخته میشود.[۱]
او خدمت خود را به عنوان یک خلبان نخبه در نیروی هوایی شاهنشاهی ایران آغاز کرد و طی سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۸ یکی از اعضای تیم پروازی تاج طلایی بود. [۲] پس از انقلاب نیز در حالی که انجام خدمت نظامی برای خلبانان خطرناک بود وی خدمت خود را در نیروی هوایی ایران ادامه داد.
شهرت وی از پرواز با هواپیمای نورثروپ اف-۵ ناشی میشود. او مدعی گردید که ۵ پیروزی در نبرد هوایی داشته، اما تنها ۲ پیروزی وی توسط منابع غربی تایید شده است. [۳][۴] بزرگترین شهرت او در تاریخ ۶ اوت ۱۹۸۳ حاصل گردید وقتی ادعا کرد یک میگ-۲۵ عراقی را سرنگون کرده است که بعداً صحت این ادعا ثابت و مورد تایید منابع غربی نیز قرار گرفت. شکار یک فروند میگ-۲۵ که بسیار بزرگتر و سریعتر و دارای مزیت ارتفاع قابل توجهی نسبت به هواپیمای اف-۵ است دستاوردی بزرگ برای خلبان آن هواپیما محسوب میشود. دیگر موفقیت مورد تایید منابع غربی او، شکار و سرنگونی یک فروند سوخو-۲۰ نیروی هوایی عراق در تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۹۸۰ است.
این نتایج جوادپور را بدل به یکی از موفقترین خلبانان اف-۵ کرده است. [۱]
تکلیف ویکی پدیا که روشن است، ولی این موضوع به شیوه های مختلف بسیار بازنشر شده است و همه دوستان بهتر می دانند که تکرار یک خبر کذب به آن وجاهت نمی بخشد، ولی برای اطلاع بیشتر عزیزان به اولین منابع انتشار آن اشاره می کنم:
الف) کتاب "نبرد ایران و عراق در آسمان"، نوشته جنابان کوپر و بیشاپ، چاپ سال 2000!
[External Link Removed for Guests] تاریخ (3 جولای 1986 - همان 13 تیر 1365 خودمان)، شرح وقایع، اتفاقات و ... منطبق بر اطلاعات منتشر شده نهاجاست، فقط خلبان به جای جناب زارع نژاد "اشتباها" جناب جوادپور معرفی شده است. البته این موضوع چیزی از افتخارات بی شمار جناب جوادپور نمی کاهد. ایشان هر چند بسیار مورد جفای دوستان واقع شده اند ولی قطعا یکی از افتخارات اف-5 هستند. سایه شان مستدام.
ب) کتاب "تامکت های ایرانی در نبرد"، نوشته جنابان کوپر و بیشاپ، چاپ سال 2004! [External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
اینجا کلا با موضوع دیگری در تاریخ دیگر (6 آگوست 1983، 16 مرداد 1362) با جزییات متفاوت (تایگرها مامور بمباران هستند و بین راه تصادفی فاکسبتی را که توسط تامکت زخمی شده را دیده و توسط موشک سایدوایندر ساقط می کنند) ولی با همان لوکیشن (شمالغرب کشور) مواجهیم. اولین موضوعی که در داستان بالا جلب توجه می کند، خلبان لیدر آن هست. جناب سروان (وقت) [External Link Removed for Guests] در تاریخ سوم مهر 1359 از ماموریت خود بازنگشت. ایشان مدت ها در لیست مفقودالاثرهای نهاجا بودند و بعدا در لیست شهدا جای گرفتند. روحش شاد
البته دوستان - نویسندگان کتاب - با اطلاعات امروزی معتقدند که مطلب فوق صحت نداشته و تنها درگیری تایگر با فاکسبت همان مورد جناب زارع نژاد می باشد.
[External Link Removed for Guests]
موفق باشید
حقيقت را بدانيد تا رها شويد؛ دانش قدرت است! زيرا به شما اجازه تصميم گيري آگاهانه بر اساس حقايق هستي را مي دهد، نه بر اساس باورهاي گاها اشتباه شما!