مناقشه قره باغ ؛ محتاج هوشمندی ایران

[bamn]

    سلام . اول از همه خدمت دوستان آذری و ارمنی که ممکن است این متن را بخوانند عرض می نمایم که بنده سعی نموده ام حتی الامکان بی طرفانه در این مورد بنوسم ، اما بسیار احتمال دارد مطالبی که بنده در این خصوص خوانده و شنیده باشم ، با مطالبی که شما در منابع ارمنی و آذری مطالعه کرده اید متفاوت باشد چون طبیعی است که نویسندگان آذری و ارمنی بر حسب احساسات ناسیونالیستی خود ، در مورد نگارش برخی مطالب ملاحظاتی داشته اند که با آنچه در منابع سایر کشورها (از جمله ایران) آمده است مغایرت داشته باشد . پس لطفاً اگر قصد پاسخگویی دارید ، بدون تعصب و توهین اقدام فرمایید .  

 و اما ؛ قصد ورود به تاریخچه منطقه قره باغ را نداشتم اما نمی توان بدون مقدمه ای کوتاه ، به اصل مطلب رسید . اصولاً بحث اینکه آیا حوزه منطقه قفقاز جزو سرزمین های تاریخی ایران بوده است یا نه بحث بی موردی می باشد! گرجی ها ، ارامنه ، اذری ها و سایر اقوام منطقه قفقاز هر کدام هویت فرهنگی-مذهبی و تاریخ مستقل خود را دارند که در عین حال در پیوند با فرهنگ و هویت ایرانی می باشد . این منطقه به سبب بعد مسافت از کانون های قدرت سیاسی در ایران (که بویژه پیش از صفویه عمدتاً در شرق ایران بوده اند) ، هر گاه حکومت مرکزی در ایران ضعیف بوده ، دارای حکومت هایی مستقل بوده است که با یکدیگر در نبرد بوده اند ، گاهی گرجی ها غلبه می یافتند ، گاهی ارمنی ها و گاهی حاکمان شروان . اما هر زمان که حکومت مرکزی قدرتمندی در ایران بر سر کار بوده ، این نواحی اسماً و رسماً از حکومت مرکزی ایران تبعیت می کردند هرچند معمولاً حکومت مرکزی ایران اداره این نواحی را به خود مردم آن واگذار می کرد و دارای استقلال داخلی بودند اما هرگاه کشمکش بین حاکمان منطقه بالا می گرفته یا سعی داشته اند پا را از استقلال داخلی فراتر بگذارند با لشکرکشی حکومت مرکزی ایران مواجه می گردند که قاعده کلی تسلیم پیش از خون ریزی بوده اما گاهی جنگ و کشتار هم به راه می افتاده است . در این میان منطقه قره باغ با وجود داشتن جمعیت اکثریت ارمنی ، در میانه کشمکش ها بین قدرت های اصلی قفقاز دائماً دست به دست می شده و فقط هنگام اقتدار حکومت مرکزی ایران ، به عنوان یک واحد سیاسی مستقل و دارای حاکمی منحصر به خود ، شناخته می شده است .  

 طبق آنچه بنده در کتاب ها مطالعه کرده ام ، تا پیش از حمله مغولان ، قره باغ منطقه ای کاملاً ارمنی نشین بوده است . اما از دوره مغولان به بعد کم کم هسته های جمعیتی ترک و آذری زبانی در این منطقه شکل گرفته اند و با وجود حفظ اکثریت جمعیت ارمنی ، درصد این اکثریت به آهستگی روی به کاهش بوده است به نحوی که به تدریج اغلب امرایی که از ایران به حکومت قره باغ منصوب می شدند مسلمان بودند که با سختگیری نسبت به ارامنه ، کم کم باعث زمینه سازی نارضایتی بین آنها گردیده است . با روی کار آمدن آقا محمد خان قاجار در ایران ، یکی از کسانی که به دشمنی با وی پرداخت ابراهیم خلیل خان حاکم قره باغ بود که بر علیه شاه قاجار با حاکم گرجستان همدست شد و بعد از قتل آقا محمد خان ، از دعوت کنندگان روسیه تزاری برای اشغال قفقاز بود . اما بتدریج از روسها ناراضی شد و سعی کرد مخفیانه به نزد عباس میرزا فرار کند که همراه با خانواده و اطرافیانش به قتل رسید .  

 پس از پایان جنگ های ایران و روسیه و تثبیت حاکمیت تزارها بر قره باغ ، تعدادی از ارامنه ساکن ایران با تشویق و تطمیع روسها به قره باغ کوچ کردند و دوباره در این منطقه در اکثریت مطلق قرار گرفتند . سیاست روسیه تزاری حمایت از ارامنه در برابر آذری ها بود و تا زمان انقلاب 1917 ، قره باغ یک منطقه مستقل و خودمختار از نواحی همجوارش محسوب می شد . بعد از انقلاب و قدرت گرفتن بلشویک ها ، ارامنه قره باغ که سابقه و تعصب مذهبی فراوانی داشتند از جمله اقوامی بودند که بجز تعدادی اندک ، اکثریت به نیروهای مخالف بلشویک پیوسته و علم استقلال برافراشتند که این درست در نقطه مقابل پذیرش بلشویسم از سوی آذری ها بود که باکو و لنکران را تبدیل به پایگاه های قدرت کمونیست ها نمود . از این رو بعد از غلبه ارتش سرخ بر ارامنه ، منطقه قره باغ استقلال داخلی خود را از دست داد و زیر مجموعه آذربایجان گردید . با کوچ تدریجی آذری ها به قره باغ بار دیگر درصد اکثریت جمعیتی ارامنه منطقه رو به کاهش نهاد اما در دهه هشتاد با آشکار شدن آثار زوال شوروی ، ارمنستان ادعای تعلق منطقه قره باغ به خاک خود را مطرح کرد و عملاً رویارویی آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ از سال 1988 (سه سال پیش از فروپاشی شوروی) آغاز و با فروپاشی شوروی در سال 1991 تبدیل به جنگی تمام عیار گردید . در این جنگ که با آتش بس سال 1994 رسماً به پایان رسید 25 تا 35 هزار نفر کشته شدند که حدود چهار پنجم آنها آذری بودند . 12 شهرستان در غرب جمهوری آذربایجان به اشغال ارمنستان در آمد و بیش از 700 هزار نفر از آذری زبان ها و 300 تا 500 هزار نفر از ارامنه آواره و از مساکن خود رانده شدند . از آن زمان تاکنون آتش بس شکننده در منطقه حاکم بوده و زد و خوردهای پراکنده بین دو طرف منجر به از سر گیری جنگ نشده است اما روز گذشته شدیدترین درگیری از زمان آتش بس رخ داد که به کشته شدن دست کم 30 نفر انجامید و به گفته مقامات ارمنستان ، نیروهای آذربایجان که شروع کننده این درگیری بوده اند ، چند منطقه را از تصرف نیروهای ارمنی خارج ساخته اند . 

 با همه این توضیحات ، بحث ما این نیست که در این جنگ حق با کدام طرف است ؛ آیا ارامنه به سبب سابقه طولانی تاریخی بر حق می باشند یا آذری ها به سبب تلاش برای حفظ تمامیت ارضی کشورشان . آیا ارامنه به سبب آنچه کشتار ارامنه توسط امپراتوری عثمانی نامیده می شود محق به ریختن خون بیگناهان هستند یا آذری ها به سبب آنکه ادعا می کنند ارامنه همدست کشتار مردم آذربایجان (هم آذربایجان ایران هم آذربایجان روسیه) توسط سربازان روسیه تزاری در جنگ جهانی اول و پیش از آن بوده اند این اجازه را دارند؟ اینها بحث ما نیست! بحث اصلی ما این است که برخورد ایران با این مسئله چگونه باید باشد . در زمان جنگ قره باغ ، سیاست ایران بطور رسمی حل مسالمت آمیز مناقشه و برقراری آتش بس بوده است اما بطور غیر رسمی به سبب مشترکات فرهنگی و مذهبی نزدیک تری که مردم ایران (بویژه مردم شمال غرب کشور) با مردم آذربایجان داشتند شواهد کمتر گفته شده ای از حمایت ایران از آذربایجان در برخی منابع می توان یافت اما با روی کار آمدن حیدر علی اف در آذربایجان و تغییر سیاست خارجی این کشور ، در اواخر جنگ این حمایت ها به حداقل رسید و حتی در مقاطعی باکو ، ایران را متهم به حمایت از ارمنستان می نمود . بعد از پایان جنگ ، روابط سیاسی و اقتصادی ارمنستان با ایران گسترش یافت اما آذربایجان گام موثری برای گسترش روابط سیاسی با ایران بر نداشت با این وجود ، از آنجا که ایران تنها راه ارتباط زمینی منطقه خودمختار نخجوان با خاک اصلی آذربایجان محسوب می شود و این منطقه عملاً از نظر اقتصادی به ایران وابسته شده است ، روابط اقتصادی بین دو کشور خیلی بیشتر از روابط سیاسی توسعه داشته است .  

 بدون تردید ایران مخالف از سرگیری دوباره جنگ بین دو همسایه خود می باشد اما درگیری اخیر نشان داده است که دو کشور (و بویژه آذربایجان) از حفظ وضع موجود بعد از بیش از دو دهه خسته شده اند و خواهان تعیین تکلیف خود می باشند ، چه با جنگ باشد ، چه با صلح . در حال حاضر از نظر سیاسی ارمنستان متحد روسیه و آذربایجان متحد ترکیه می باشد . در صورت وقوع جنگ بدون تردید روسیه و ترکیه تمام تلاش خود را برای حمایت از متحدشان خواهند کرد . اما ایران با وجود نزدیکی با روسیه ، نمی تواند از ارمنستان حمایت کند چون با موج گسترده ای از نارضایتی داخلی بویژه بین آذری زبان ها مواجه خواهد شد و حمایت از آذربایجان هم در تضاد با منافع و خط مشی سیاست خارجی ایران خواهد بود .  

 از طرف دیگر نشستن ارمنستان و آذربایجان بر سر میز مذاکره هم می تواند برای ایران فرصت باشد و هم تهدید! فرصت از این جهت که جلوی وقوع جنگ بین دو کشور همسایه گرفته می شود و احتمال هرج و مرج و ناامنی و بی ثباتی که با وقوع جنگ در قفقاز پیش خواهد آمد و بویژه احتمال قدرت گرفتن تکفیری ها در آذربایجان به بهانه جهاد با ارامنه ، برطرف خواهد شد . و تهدید از این روی که عملاً نمی توان راه حلی بر روی میز مذاکره گذاشت که دو طرف را راضی کند بجز طرحی که چند سال قبل تعدادی از نمایندگان کنگره آمریکا به بهانه صلح بین دو طرف و در عمل برای ضربه زدن به ایران مطرح کردند! این افراد پیشنهاد دادند ارمنستان در برابر حفظ حاکمیت خود بر منطقه قره باغ و شهرستان های غرب قره باغ تا مرز ، شهرستان هایی را که در جنوب قره باغ و در موازت رودخانه ارس و مرز ایران در اشغال دارد بعلاوه نوار مرزی خود با ایران تا نخجوان را به آذربایجان واگذار کند! به این ترتیب هم همسایگی ارمنستان با ایران از بین می رود و هم وابستگی اقتصادی نخجوان به ایران به پایان می رسد . بعلاوه با همدستی ترکیه و ترکمنستان می توان مسیر مبادلات تجاری بین آسیا و اروپا که از ایران می گذرد را هم به لطف حاتم بخشی رضا شاه پهلوی (که هفت کیلومتر از نوار مرزی ایران و نخجوان را به ترکیه واگذار کرد!) تا حدود زیادی تغییر داد تا ایران بخش قابل توجهی از درآمد گمرکی اش را هم از دست بدهد! 

 با این شرایط فکر می کنید جمهوری اسلامی ایران در قبال مناقشه قره باغ چه موضعی اتخاذ می نماید و آیا اصولاً دو طرف درگیر در صورت نشستن بر سر میز مذاکره ، حاضر خواهند بود روی طرح پیشنهادی نمایندگان کنگره آمریکا توافق کنند؟!  

[Ali$amir]

سلام دوستان
جناب bamn ممنون از اطلاعات خوبتون
طرح پیشنهادی کنگره آمریکا با مطالعه دقیق و هوشمندی خیلی خوبی ارایه شده و قطعا جهت ایجاد محدودیت در بعضی از موضوعات واقعا پاسخ گوی توقعات آمریکا در منطقه خواهد بود و از این بابت برای ایران و روسیه متاسفم که بعد از این همه سال نتونستند راهکاری برای موضوع ارایه دهند که در این موقعیت قطعا ایران در وضعیت بدی از لحاظ ارایه طرح جدید قرار داره
اگر بحث به روش طرح آمریکا حل و فصل شود آمریکا به هدفی که داشته می رسه ... که جای بحث داره و زیاد از این موضوع اطلاعی ندارم و دوستمون جناب bamn به برخی از انها اشاره کردند
و در صورت حل و فصل نشدن قضیه به نظر شخصی بنده ، آمریکا بهره های بیشتری می بره
فقط شمال ایران جنگ نداشتیم که به سلامتی اونم میتونه با وجود تکفیری ها در آذربایجان تبدیل به یک جنگ فرسایشی و تمام نشدنی بشه
اما این بدبین ترین پیش بینی هست
اما در این مقطع به نظر من ایران و روسیه باید سریع تر با مسئولین دو کشور نشست ها و جلسه هایی پیرامون این موضوع برگزار کنند و به نتیجه ای برسند تا قبل از اینکه تبدیل به یک فاجعه بشه
پایدار باشید

[Java]

به نظرم جناب bamn تقریبا" هرچیزی که نیاز بود رو در نوشته هاشون داشتن!!! البته به نظرم هیچ کدام از دو کشور بنابه اوضاع خراب اقتصادی خود توان درگیری طولانی مدت نظامی رو نخواهند داشت. شاید به همین دلیل باشه که آذربایجان اعلام آتش بس یکجانبه نموده است....لذا تصور نمیکنم این درگیری ادامه پیدا کند و یا گسترش یابد.

تصاویر پهپاد اسرائیلی متعلق به ارتش آذربایجان که توسط نیروهای ارمنی سرنگون شده است...

[External Link Removed for Guests]

[External Link Removed for Guests]

[External Link Removed for Guests]

[sazan1978]

من نمی دونم چه سیستمی در جریان است که تمام راههای دسترسی ایران به اروپا و غرب داره بلاک میشود. عراق- سوریه-ترکیه حالا هم ارمنستان و آذربایجان. کلا خط انتقال انرژی ایران بالاخص گاز ایران دارد بلاک می شود؟؟؟؟ به نظر من نقشه شومی در جریان است.
از هر مسیری که ایران میخواد راه ترانزیت شرق به غرب را بگشاید ،دستی می آید و مانع می شود .

[neely]

با سلام
دوستان مسایل سیاسی و حکومتی و کشور داری از قدیم الاایام مسئله ای بسیار پیچیده و چند لایه و تو در تو بوده پیش بینی حوادث و رویدادهای سیاسی به علت متغییر بودن تابع ها و مسایل دور از ذهن و گمانه زنی های متفاوت بسیاری از اوقات اشتباه از آب در میآید و سیاستمداران کهنه کار و کار کشته وقوع هر رویدادی را در شرایط بحرانی و نحوه مقابله با آن را با موفقیت نزدیک به قطعی متصورند ونه قطعی مطلق .
تاریخ حکومت ها بخوبی بیانگر این حقیقت است که کشور داری و سیاست مداری کاری است که همه مسایل دیگر را تحت اشعاع قرار میدهد و کسی در این میدان پیروز است که بهمین معنی سیاست مدار باشد .
نتیجه اینکه برای کشور عزیز ما نیز انتخاب بهترین گزینه در ارتباط با چگونگی روابط با همسایگان و کشورهای دور و نزدیک کاری خطیر است و ظریف که امید است از عهده ظریف هم بر آید. با سپاس

[شیرافکن]

جنگ این دوتا کشور کوچولو هم داستانی شده.من ترک نیستم ولی به حکم مسلمانی ما باید طرفدار اذربایجان اکثریت شیعه باشیم.چون سرزمین مسلمین توسط یک کشور غیر اسلامی غصب شده.اما از اونطرف میبینیم که این سرزمین مثلا مسلمین به مکانی برای توطئه علیه ایران تبدیل شده.به صورت علنی ادعای ارضی در مورد خاک ایران میکنند.از گروههای خائن تجزیه چی حمایت میکنند.تبدیل به پایگاه مهم اسرائیل در منطقه شدند.حتی در اخرین شاهکارشون اعلام شده هواپیمای بی سرنشین اسرائیلی از این کشور به سمت ایران به پرواز درامده و در بحث ترور دانشمندان اتمی هم نقش داشتن.تولید نقشه ای که بخش زیادی از ایران را به نام خودشون سند زدن و خیلی هم به تبریز علاقه دارند.واقعا هم شهر قشنگیه!! حالا در این شرایط ما ارمنستان را داریم که کوچکترین تنشی با ایران نداره و نتنها ادعای ارضی هم نداره هر روز هم دنبال توسعه روابط است.حالا با این شرایط چطور میشه از اذربایجانی حمایت کرد که میدانیم اگر این نبرد به نفعش تمام شود نتنها ایرانی نمیشناسه بلکه بر ادعاها و تحرکات ضد ایرانیش افزوده میشه.البته من فکر میکنم بر خلاف تصور اذری های ایران تحت هر صورتی طرفدار اینها نیستند و تاریخ نشون داده ما مشکلی در این موارد نداریم چنانکه ارمنی ها ایران را نمیشود به طور کامل طرفدار ارمنستان دانست.به زبان ساده این دوتا کوچولو نه در سیاست نه در اقتصاد و نه در توان دفاعی کشک هم حساب نمیشن سر یک وجب کوهستان افتادن به جون هم داستان درست میکنند. فکر میکنم حفظ وضع موجود بهترین کار باشه.نه اسلام را میشه کنار گذاشت و به الحاق قره باغ به کشور غیراسلامی رضایت داد نه میشه به حکومت بادکوبه اعتماد کرد که اگر مشکلش با ارمنستان حل بشه پاشون را اندازه گلیمشان دراز کنند.این کوچولو خودش عددی نیست اما شرایط را برای کشاندن پای قدرت های بزرگ به منطقه فراهم میکنه مثل شیخکهای جنوب خلیج فارس.علت علاقه وافر امریکا به تجزیه کشورهای منطقه به کشورکهای کوچک و ضعیف هم همین است.

[bamn]

  با عرض سلام مجدد و تشکر از کلیه دوستان .

امروز مقامات منطقه قره باغ اعلام کردند بعد از چند روز درگیری ، آذربایجان و ارمنستان بر سر آتش بس و توقف درگیری ها به توافق رسیده اند . ارمنستان به نیروهای خود دستور داده شلیک را متوقف کنند و مقامات آذربایجان هم توافق را تایید کرده اند . این درگیری چند روزه همانطور که پیشتر گفتم شدیدترین رویارویی دو طرف از سال 1994 به این سو بوده که هرچند هر کدام از طرفین مدعی کشتن صدها نفر از طرف مقابل شده اند اما به نظر نمی رسد مجموع تلفات دو طرف بیشتر از 50 یا حداکثر 60 نفر باشد!

نکته جالب توجه این است که اغلب کشورهای منطقه بویژه روسیه و ایران با دو طرف در تماس بوده و خواهان آتش بس فوری شده اند ، اما از سوی کشورهای غربی موضع گیری روشنی دیده نشده و ترکیه هم تنها کشوری بود که با دفاع تمام قد از آذربایجان عملاً سعی دارد شعله جنگ را برافروزد!

همچنین روز یکشنبه معاون سیاسی امنیتی استانداری آذربایجان شرقی اعلام کرد بر اثر اصابت سه گلوله انفجاری به شهرستان خداآفرین در شمال این استان ، برق سه روستای منطقه برای ساعاتی قطع شد که با تذکر جدی فرماندهی مرزبانی منطقه به طرفین درگیری ، آنها متعهد شدند این اتفاق تکرار نشود!  

[bamn]

  واقعاً آدم دلش می سوزه از این همه اختلاف و تفرقه و تعصب کورکورانه نژادی!

یک سری بزنید به سایت ها و وبلاگ ها و کانال های ناسیونالیست های افراطی ترک و ارمنی و کرد و ... ببینید برای این چهار روز درگیری و کشت و کشتار قره باغ چه الم شنگه ای راه انداخته اند! کردها و ارمنی ها که به یک نسبت از ترک ها متنفرند یک طرف و ترک و آذری ها یک طرف و البته متاسفانه کفه توهین های نژادی قسم دوم نسبت به طرف دیگر سنگین تر است! آخه این اختلافات و دشمنی ها تا کی می خواهد ادامه داشته باشد؟ یعنی این جوان ها متوجه نیستند که همه اینها بازی و نقشه استعمار است که از صدها سال پیش برای اختلاف افکنی بین ملت ها و قومیت های منطقه طرح ریزی شده است؟ فکر می کنند اگر چهار تا فحش نژادی بیشتر بدهند فتح الفتوح کرده اند؟! روی سخنم با همه شماست . چه آنهایی که بخاطر اصابت اشتباهی چند تا خمپاره که حتی مشخص نیست از کدام طرف شلیک شده یقه چاک می دهید که چرا ایران به ارمنستان اعلام جنگ نمی دهد؟! چه آنهایی که در جلفای اصفهان روی در و دیوار می نویسند مرگ بر ...! متاسفانه بازیگر اصلی این فتنه انگیزی ها هم حکومت ترکیه است! چه حالا ، چه در زمان جنگ جهانی اول که دنمه های یهودی الاصل به اسم پان ترکیسم قدرت را به دست گرفتند . اما ارامنه هم مقصرند! کردها هم مقصرند! حتی ما هم مقصریم وقتی از هر دو تا جوک و لطیفه ای که تعریف می کنیم یکی اش راجب ترک هاست! همه ما مقصر هستیم و همه ما آلت دست طراحان این نقشه!  

[شیرافکن]

تحریف تاریخ ایران در نمایشگاه باکو +عکس
رویکرد جمهوری آذربایجان در تحریف تاریخ ایران، انکار مشترکاتش با ایران و مصادره مواریث و مفاخر ادبی ، تاریخی و هنری همچنان در سطوح رسمی و غیر رسمی این کشور ادامه دارد.
گروه بین‌الملل مشرق - پايگاه اينترنتي «قاينار اينفو» جمهوري آذربايجان در گزارشي با اشاره به برگزاري نمايشگاه «شاه اسماعيل؛ سردار و حکمران» در موزه تاريخ آکادمي ملي علوم جمهوري آذربايجان، نوشت : اين نمايشگاه با الهام گرفتن از کتاب تاليف شده توسط راميز مهدي اف، رييس نهاد رياست جمهوري آذربايجان با عنوان « شاه اسماعيل صفوي: نماد سردار جنگي و حکمران»برگزار شده است. راميز مهدي اف در اين اثر، شاه اسماعيل را به عنوان شاه آذربايجان معرفي کرده و در اين راه زحمات بزرگي متحمل شده است؟!

علیرغم این که، در زمان صفویان قفقاز یا آران بخشی از ایران بوده و کشوری به نام آذربایجان وجود نداشته است ، در منابع رسمی جمهوری آذرباجان صفویه حکومتی غیر ایرانی قلمداد می شود.
بر اساس این گزارش عاکف عليزاده ، رييس آکادمي ملي علوم جمهوري آذربايجان طي سخناني در این نمایشگاه گفت : « شاه اسماعيل به دولتمداري و هنر نظامي گري و فرهنگ آذربايجان ارمغان هاي بزرگي اعطاء کرده است.»

تحریف تاریخ ایران در نمایشگاه باکو +عکس

علیرغم تلاش برای تحریف تاریخ ایران در این نمایشگاه، در پوستر این نمایشگاه، عکسي که نقاش معروف فلورانسي از شاه اسماعيل تصوير کرده و تا به امروز باقي مانده ، تصويرگري شده است. در سمت راست اين تصوير شاه اسماعيل کلمات Sophy PERS به معني حمکران ایران وجود دارد.

دست اندرکاران نمایشگاه اذعان کردند که فراموش کردند در پوستر مذکور ، کلمات حکمران ایران که به ایتالیایی نوشته شده بود را حذف کنند ، همین موضوع باعث واکنش تحریف گران تاریخ ایران در آذربایجان شده است بطوری که دکتر واقف آبيشوف از محققان آکادمی علوم آذربایجان مدعی شده است : اگر چنين اتفاقي در مورد دولت صفوي و موسس آن روي داده است، اين کار، تحريف تاريخ است. اسناد موجود اين را نشان مي دهد که دولت صفوی متعلق به آذربايجان بوده است و در اراضي آذربايجان ايجاد شده است؟! پاک کردن کلمه ( ايران) به زبان ايتاليايي ( Sophy PERS ) در عکس تاريخي شاه اسماعيل (صفوي) در پوستر اين نمايشگاه فراموش شده و در حرکتي رذالت آميز، شاه اسماعيل به عنوان شاه ايران معرفي شده است؟!

بر اساس گزارش قایناراینفو، اين مساله را (حذف نشدن کلمه حکمران ایران از تصوير شاه اسماعيل در پوستر نمايشگاه موزه تاريخ آذربايجان) را ديمس آلرلي ، محقق مشهور ساکن ترکيه فاش کرده و خواستار موضع گيري در مورد اين مساله شده است.

شایان ذکر است طی سالهای اخیر جمهوری آذربایجان در کنار ثبت میراث های ایرانی از جمله چوگان ، تار به نام خود در یونسکو ، در منابع رسمی و آموزشی خود تاریخ ایران را تحریف کرده است که تاکنون واکنش مناسبی به آن انجام نشده است .
(پ ن)میشه به راحتی حدث زد اگر این رزیم کوچک و شکست خورده در مقابل ارمنستان موفقیتی به دست بیاورد قطعا یکی از دشمن ترین کشورها علیه تمامیت ارضی ایران است.انهایی که وقتی در ارتساخ عرضه بازپسگیری ان از ارمنستان را ندارند فریاد یا مسلمین سر میدهند در این موارد لال مونی میگیرند.

[شیرافکن]

در حالي که باکو سال هاست به اقدام دوستانه ايران در لغو يکجانبه رواديد براي شهروندان جمهوري آذربايجان بي اعتنا مانده و به پيشنهاد تهران مبني بر لغو دوجانبه رواديد ميان ايران و جمهوري آذربايجان نيز پاسخ روشني نداده است، نمايندگان مجلس این کشور در نشست روز سه شنبه اين مجلس، در اعتراض به لغو دوجانبه رواديد ميان ايران و ارمنستان، عليه ايران هتاکي کردند.

به گزارش خبرگزاري آپا جمهوري آذربايجان، نمايندگاني که در نشست مجلس ملي اين کشور براي تصويب توافق نامه جمهوري آذربايجان و ايران درباره تداوم ساخت و تکميل و بهره برداري مشترک از سد و نيروگاه خداآفرين و «قلعه دختر» سخن مي گفتند، پا را فراتر گذاشته ، و با تعیین تکلیف برای سیاست خارجی ایران خواستار آن شدند دکتر حسن روحاني، رييس جمهوري اسلامي ايران ، برنامه سفر خود به ارمنستان را لغو کند تا به زعم آنها موضع دوستانه تهران در قبال باکو اثبات شود.

اکتاي اسدوف، رييس مجلس ملي جمهوري آذربايجان در واکنش به انتقادات نمايندگان مجلس اين کشور از جمهوري اسلامي ايران، گفت: « فکر نمي کنم حسن روحاني به ارمنستان سفر کند.» وی همچنین با تهدید کشورمان افزود : «ايران هر سياستي را اجرا کند، از طرف جمهوري آذربايجان نيز پاسخ متناسب دريافت خواهد کرد.»

زاهد عروج ، نماينده مجلس ملي جمهوري آذربايجان که در محافل باکو بعنوان تریبون غیر رسمی فحاشی دولت باکو علیه دیگران محسوب می شود، با ناديده گرفتن امتيازي که تهران در انعقاد توافق نامه بهره برداري مشترک از سد خداآفرين به باکو داده است، با دروغ پردازي در بيان تاريخ نه چندان گذشته مناسبات دو کشور گفت : «در سال هاي 1990 ، ايران مي خواست سد و نيروگاه خداآفرين را بطور مشترک با ارمنستان که اراضي جمهوري آذربايجان را اشغال کرده بود، احداث کند. در آن زمان، حيدرعلي اف ، رييس جمهوري (وقت) واکنش خيلي تندي را به آن نشان داد. از اين نظر، اکنون امضاء و تصويب اين توافق نامه با ايران درباره سد و نيروگاه خداآفرين، قابل تقدير است.»

اين درحاليست که سد و نيروگاه خداآفرين با سرمايه گذاري ايران ساخته شده است و در شرایطی که باکو در اراضی اطراف این سد حضور ندارد ، انعقاد توافق نامه بهره برداري مشترک از ذخاير آب و برق اين نيروگاه و سد، امتياز يکجانبه ايران به باکو بوده است.

زاهد عروج همچنین با کتمان همکاري هاي ضد ایرانی باکو با رژيم صهيونيستي از جمله همکاری با موساد در ترور دانشمندان هسته اي ايران که با انتقال جمالي فشي، تروريست دست پرورده رژيم صهيونيستي از طريق باکو به تل آويو و بازگرداندن وي به ايران ، اجرايي شد، ادعا کرد : « در مساله هسته اي ، آذربايجان اجازه نداد که اين کشور به سکويي عليه ايران تبديل شود. آيا ايران بجاي برقراري مناسبات دوستانه با آذربايجان، مي خواهد راه متفاوتي را برگزيد؟»

فاضل مصطفي،نماينده وابسته به نورچي هاي ترکيه در مجلس ملي جمهوري آذربايجان با اعتنایی به کمک های استراتژیک تهران به باکو نظیر قراردادن راه مواصلاتی برای ارتباط نخجوان با آذربایجان گفت: « پس از تصويب توافق نامه بهره برداري مشترک از سد و نيروگاه خداآفرين، بايد به ايران پيشنهاد شود که در عمليات آزادسازي اراضي جمهوري آذربايجان مشارکت کند!»

تعیین تکلیف نمایندگان پارلمان باکو برای رئیس جمهور ایران!

این نماینده مجلس جمهوری آذربایجان همچنین در اظهاراتی که بنوعی به سخره گرفتن گامهای پرهیاهوی ماههای اخیر ایران برای توسعه مناسبات با باکو می باشد ، افزود : «ما مي توانيم جهاتي را که سياست ايران در قبال آذربايجان را تغيير دهد، شکل بدهيم. »

فاضل مصطفی درادامه با اشاره به اعتراض رسمي ايران به سرقت نام آذربايجان براي نامگذاري اين جمهوري واقع در شمال ارس که نام اصلي و تاريخی آن «آران » مي باشد، گفت : «در سال 1918 ، به هنگام اعلام استقلال آذربايجان، ايران با نام آذربايجان مخالفت کرده و استقلال ما را به رسميت نشناخته است. »

این نماینده باکو با هتاکي به ايران بخاطر مناسبات همسایگی با ارمنستان و بدون اشاره به کمک های نظامی ایران به باکو در جریان جنگ قره باغ که ویدیوی برخی از آنها در ماههای اخیر در فضای مجازی نیز منتشر شده است، در اظهاراتی بی اساس مدعی تامين سلاح از طرف ايران براي ارمنستان شد.

هتاکي هاي لفظي نمايندگان مجلس باکو عليه ايران به قدري تند شد که اکتاي اسدوف، رييس مجلس جمهوري آذربايجان گفت : «با آنکه حل برخي مسايل در رابطه با ايران، ضروري است، اما، در مجلس ايران ، اينگونه درباره جمهوري آذربايجان سخنراني نمي کنند. اين مسايل، راه حل خود را دارند.»

قدرت حسنقلي اف، نماينده مجلس جمهوري آذربايجان که اخيرا نيز با هتاکي به ايران، ایرانی ها را بي خدا و غيرمسلمان خوانده بود، به بهانه خرید سلاح ، از همکاریهای ضد ایرانی باکو با رژیم صهیوینستی دفاع کرده و در سخنانی مداخله جویانه به مداخله در آمور آذریهای ایران پرداخت .

اين سخنان نمايندگان مجلس جمهوري آذربايجان در پي آن مطرح مي شود که برخي از دیپلمات های خوشبین کشورمان در ماه هاي گذشته با سرپوش گذاشتن روی اقدامات ضد ایرانی باکو نظیر همراهی کامل باکو در تحریم های ضد ایرانی، به تشکر مبالغه آمیز از مواضع لفظي باکو مبني بر حمايت از استفاده صلح آميز ايران در انرژي هسته اي، اقدام کردند .

در همين حال، درخواست دريافت پانصد ميليون دلار وام از بانک بين المللي باکو براي ساخت خط آهن رشت – آستارا که البته سود مالی و ژئوپلیتیکی ساخت اين خط آهن بيش از ايران عايد جمهوري آذربايجان خواهد شد، عامل ديگري است که باکو را دچار سوء برداشت کرده است و نمايندگان مجلس باکو تصور مي کنند بايد در مقابل اين نوع همکاري هاي اقتصادي ميان ايران و جمهوري آذربايجان، براي رييس جمهوري ايران تعيين تکليف کنند که به کدام کشور سفر کند و به کدام کشور سفر نکند.

منابع مطلع مي گويند يکي ديگر از دلايل هتاکي هاي نمانيدگان مجلس باکو عليه ايران، در واقع فرار به جلوي باکو مي باشد. زيرا، الهام علي اف ، رييس جمهوري آذربايجان ماه پیش با بنيامين نتانياهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی توافق کرده است که باکو در سال جاري ميزبان نخست وزير رژيم جنايتکار صهيونيستي باشد و الهام علي اف نيز با سفر به فلسطين اشغالي، سفارتخانه باکو نزد رژيم صهيونيستي را افتتاح نمايد و ممکن است اين سفرها ، در ايران با اعتراض مواجه شود. از اين رو، باکو با فرار به جلو سعي دارد در اين زمينه پيشدستي بکند.