اسپانیا در آستانه جنگ داخلی؟!

[bamn]

  سلام .

در شرایطی که دولت محلی ایالت کاتالونیا اسپانیا (به مرکزیت شهر بارسلونا) در تدارک برگزاری همه پرسی استقلال از اسپانیا است ، از صبح امروز نیروهای پلیس و گارد مدنی وابسته به دولت مرکزی با حمله به ساختمان های اداری متعلق به دولت محلی کاتالونیا تعدادی از این ساختمان ها را اشغال و برخی مقامات دولت محلی را دستگیر کرده اند . دولت مرکزی هنوز به اخبار منتشر شده توسط رسانه های محلی کاتالونیا واکنشی نشان نداده و هنوز مشخص نیست در این حمله مهاجمان اقدام به تیراندازی هم کرده اند یا نه؟!

ایالت کاتالونیا اسپانیا برخلاف دولت مرکزی این کشور که از نظر اقتصادی طی یک دهه گذشته بشدت بحران زده و ورشکسته بوده است دارای یکی از قوی ترین اقتصادهای اروپاست و از این رو مردم این ایالت خواهان استقلال از اسپانیا هستند تا فشارهای اقتصادی دولت مرکزی از دوششان برداشته شود در حالی که اسپانیا بدون اقتصاد کاتالونیا عملاً در شرایطی بدتر از یونان و در مسیر فروپاشی قرار خواهد گرفت .

در صورت انتشار اخبار بیشتر درباره این موضوع ، در این تایپیک آن ها را به اشتراک بگذارید و تحلیل خود را بیان کنید . 

[bamn]

 

به گزارش سرویس بین الملل[External Link Removed for Guests] از پاریس؛

با افزایش خشونت ها در منطقه کاتالونیا؛ دولت مرکزی اسپانیا در این منطقه وضعیت اضطراری اعلام کرد.   اسپانیا روز چهارشنبه در عملیاتی پیش از برگزاری همه پرسی استقلال کاتالونیا، به ساختمان های دولت محلی این منطقه در شهر بارسلون حمله کرد. خبرگزاری آناتولی از مادرید به نقل از روزنامه اسپانیایی ال موندو از بازداشت خوزف ماریا خووا مسئول امور اقتصادی منطقه کاتالونیا خبر داد.    دیلی لا وانگواردیا در کاتالونیا نوشت دو مقام عالی رتبه دیگر این منطقه نیز بازداشت شده اند. این عملیات پلیس اسپانیا دو هفته پیش از برگزاری همه پرسی استقلال منطقه کاتالونیا از این کشور انجام گرفت. دولت مادرید این همه پرسی را غیرقانونی می داند.  
رئیس منطقه کاتالونیا روز چهارشنبه دولت اسپانیا را به تحمیل وضع فوق العاده در منطقه کاتالونیا در شمال شرقی اسپانیا متهم کرد. دولت اسپانیا پیش از این نیز دارایی های این منطقه را مسدود و 13 تن از مقامات بلندپایه آن را دستگیر کرده است.

کارلس پوگدمون Carles Puigdemont رئیس منطقه کاتالونیا گفت دولت « عملا خودمختاری منطقه کاتالونیا را به حال تعلیق درآورده و عملا وضع فوق العاده اجرا کرده است.» وی دولت ماریانو راخوی نخست وزیر اسپانیا را به «‌ تمامیت خواهی » و « نقض حقوق اساسی » متهم کرد.  

[bamn]

  سلام دوباره .

همه پرسی استقلال منطقه کاتالونیا کشور اسپانیا دیروز در شرایطی بسیار متشنج برگزار شد . پلیس اسپانیا بیش از دو سوم حوزه های اخذ رای تعیین شده توسط دولت محلی را پلمپ کرده و در جریان رای گیری به تعداد دیگری هم حمله کرد . به گفته مقامات محلی کاتالونیا در جریان ممانعت پلیس از برگزاری همه پرسی دست کم 800 نفر مجروح شده اند .

بامداد امروز دولت محلی کاتالونیا اعلام کرد با وجود کارشکنی های پلیس و دولت مرکزی حدود 42% واجدین شرایط موفق به رای دادن در همه پرسی شده و حدود 90% آنها رای به استقلال داده اند . دولت محلی با وجود مخالفت شدید مادرید و تهدید به اعزام نیروی نظامی به کاتالونیا اعلام کرده ظرف 48 ساعت آینده درباره اعلام استقلال تصمیم گیری خواهد نمود .

مختصری درباره تاریخ اسپانیا و کاتالونیا :

شبه جزیره ایبری در جنوب غربی قاره اروپا که امروزه بیش از 80% مساحت آن را کشور اسپانیا و مابقی را کشور پرتغال تشکیل می دهد ، از دیرباز به دلیل قرار گرفتن در یک سمت تنگه جبل الطارق مورد توجه تمدن های دریانورد فینیقیه و کارتاژ بود و آنها بنادر و شهرهای پررونقی را به ویژه در سواحل جنوبی ایبری ساخته بودند . سایر مناطق شبه جزیره هرچند بطور غیر رسمی با فینیقی ها و کاتاژ ها در ارتباط بودند عمدتاً مناطقی کم سکنه و روستانشین محسوب می شدند . این وضعیت تا تصرف ایبری توسط امپراتوری روم ادامه یافت . رومی ها با احداث جاده و زیرساخت های فراوان شبه جزیره را که هیسپانیا نامیدند ، آباد کرده و حتی به مردم بومی آن حق شهروندی روم را اعطا کردند . به این ترتیب حدود پنج قرن این منطقه در صلح و آرامش قرار داشته و به عنوان مرکز تولید غله در اروپا شناخته می شد تا اینکه با تضعیف و فروپاشی تدریجی امپراتوری روم قبایلی از شمال و شرق اروپا وارد ایبری شده و در آنجا ساکن شدند . اصلی ترین قوم ویزگوتها بودند که از شرق اروپا آمدند . آنها در واقع بخشی از قوم بزرگ و پرجمعیت گوت بودند که برای تمایز با گوت هایی که در شمال ایتالیا ساکن شدند و ایستگوت (گوت شرقی) نام گرفتند ، ویستگوت نامیده شدند اما در زبان عامیانه ویستگوت تبدیل شد به ویزگوت! آنها بعد از فروپاشی امپراتوری روم بر بخش های وسیعی از ایبری و جنوب فرانسه مسلط شده و اصلی ترین مدعی برای غلبه بر اروپای غربی بودند . سوئبی های ژرمن هم بخش هایی از شمال غربی ایبری را تصرف و برای خود حکومت مستقلی تشکیل دادند . چند قبیله از واندال ها هم در جنوب مستقر شدند اما خیلی زود توسط ویزگوتها و امپراتوری بیزانس که سعی داشت بر تمامی بنادر و سواحل مدیترانه مسلط شود مغلوب شدند هرچند نامی که آنها بر جنوب ایبری نامیدند باقی ماند ؛ اندلس . باسک ها تنها قوم بومی ایبری بودند که در پناه بخش غربی رشته کوههای پیرنه حکومت کوچک اما مستقلی در شمال برای خود برپا کردند .

در قرن هشتم میلادی هرچند پادشاهی ویزگوت اسماً بر کل شبه جزیره ایبری مسلط شده بود اما از درون تجزیه و بدست حکومت های محلی اداره می شد که مرتباً در حال جنگ و کشمکش با یکدیگر بودند (نظام فئودالی معروف قرون وسطی) . در این زمان اعراب مسلمان که مردم ایبری به آنها مورو می گفتند با عبور از جبل الطارق ایبری را تقریباً به طور کامل فتح و تا جنوب فرانسه پیش رفتند تا اینکه در آنجا توسط شارلمانی مغلوب و به پشت کوه های پیرنه عقب رانده شدند . مسلمانان هرچند ایبری را تصرف و در آنجا برای خود حکومت پایداری تشکیل دادند اما تصمیم نداشتند به زور شمشیر مسیحیان بومی را به اسلام دعوت کنند و هدفشان ترویج تدریجی اسلام از طریق برنامه های بلند مدت فرهنگی بود . در نتیجه طبقه اشراف و بزرگ زادگان بومی که در صدد حفظ جایگاه و موقعیت خود بودند به اسلام گرویدند اما بیشتر مردم بومی مسیحی باقی مانده و با وجود رفتار عموماً معتدل حاکمان مسلمان ، فقط به یک جرقه و بهانه نیاز داشتند تا علیه مسلمانان به عنوان اشغالگر قیام کنند که از نمونه های معروف آن قیام تولدو در قرن نهم میلادی می باشد .

به این ترتیب تفاوت فرهنگی و مذهبی بین مسلمانان و مسیحیان در اندلس و قیام های پیاپی که توسط حکومت های مسیحی اروپا پشتیبانی می شدند بتدریج مسلمانان را از حفظ مناطق شمالی شبه جزیره بازداشت و آهسته به سمت جنوب رانده شدند در حالی که در نیمه شمالی حکومت های مستقل متعدد مسیحی پا می گرفتند که هرکدام مدعی حکومت بر ایبری بودند . این حکومت ها ضمن نبرد با مسلمانان با یکدیگر هم درگیر بودند و بتدریج قوی تر ها ضعیف تر را از بین برده یا در خود ادغام می کردند تا اینکه در اواخر قرن پانزدهم میلادی آخرین پایگاه مسلمانان در جنوب شبه جزیره سقوط کرد و آنها بطور کامل از ایبری رانده شدند . در این زمان سه حکومت مستقل قدرتمند در شبه جزیره باقی مانده بود ؛ پادشاهی پرتغال در غرب شبه جزیره و مجاور سواحل اقیانوس اطلس که از مدتی قبل تلاش های استعمارگرانه خود برای تسلط بر راه های دریایی اقیانوس اطلس و رسیدن به هند را آغاز کرده بود . پادشاهی کاستیل در مرکز و شمال که در واقع از ادغام دو پادشاهی لئون و کاستیل تشکیل شده بود . و پادشاهی آرگون در شرق ایبری که از اتحاد حکومت های آرگون و بارسلون و والنسیا تشکیل یافته و به عنوان بزرگترین قدرت دریایی آن زمان حوزه دریای مدیرانه بخش هایی از ایتالیا و جنوب فرانسه را هم در تصرف داشت .

در این زمان ملکه ایزابل فرمانروای کاستیل و شاه فردیناند دوم پادشاه آرگون بود که با ازدواج این دو ، دو پادشاهی با یکدیگر متحد شده و ظرف مدت کوتاهی به عنوان پادشاهی اسپانیا تبدیل به قوی ترین قدرت آن زمان اروپا و استعمارگر اول جهان شد . کشور اسپانیا از آن زمان فراز و نشیب فراوانی را پشت سر گذاشته تا به وضعیت متزلزل فعلی رسیده است و جدایی طلبان منطقه کاتالونیا علاوه بر انگیزه های اقتصادی معتقدند در جریان اتحاد آرگون با کاستیل آنها را که متحد و تابع آرگون بوده اند فریب داده اند! آنها می گویند بارسون با پادشاه آرگون پیمان اتحاد بست نه با پادشاه کاستیل و تشکیل قدرت مرکزی در مادرید نشان می دهد اتحاد آرگون و کاستیل بیشتر به نفع کاستیل تمام شده است! 

[bamn]

  سلام مجدد .

با وجود آنکه دولت محلی کاتالونیا سعی کرد با به تعویق انداختن اعلام استقلال رسمی این منطقه ، راه مذاکره با دولت مرکزی را باز بگذارد ، امروز کابینه اسپانیا با استناد به ماده 155 قانون اساسی این کشور ، دولت محلی کاتالونیا را منحل اعلام و خواستار برگزاری انتخابات محلی پیش از موعد در این ایالت شد .

با اینکه همه منتظر واکنش کاتالان ها به این مصوبه دولت مرکزی هستند ، اما باز هم بعید است استقلال طلبان به خشونت متوسل شوند! اسپانیا در 150 سال گذشته دست کم سه بار درگیر جنگ داخلی فراگیر بوده و درگیری هایی هم با جدایی طلبان باسک داشته ، بنابراین استقلال طلبان کاتالونیا تاکید دارند روند استقلال این منطقه را بدون خشونت و مسالمت آمیز پیگیری کنند!