با عرض سلام مجدد .
*- آمریکا و انگلیس بامداد روز جمعه نقاطی را در 4 استان یمن بمباران کردند که به گفته یحیی سریع 5 شهید و 6 مجروح داشت . بامداد شنبه هم آمریکایی ها به تنهایی چند نقطه از شهر صنعا را با موشک های دوربرد هدف قرار دادند که گزارشی از تلفات و خسارات احتمالی منتشر نشده . اما در مورد اینکه بامداد امروز هم حمله ایی صورت گرفته یا نه ، اخبار ضد و نقیض است و تایید نشده . در مقابل ، یمنی ها بلافاصله بعد از اولین موج بمباران ، چندین موشک و پهباد به سمت ناوگان متخاصم شلیک کردند که آمریکایی ها و انگلیسی ها ادعا می کنند همه آنها را منهدم کرده اند . با این وجود دیروز نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد دو نظامی این کشور در نزدیکی سواحل سومالی ناپدید شده اند! و هیچ توضیحی هم درباره علت آن نداده و فقط گفته بودند به علت نگرانی خانواده ها این اطلاعیه را منتشر کرده اند (یعنی اگر خانواده ها اصراری برای مشخص شدن سرنوشت این افراد نداشتند ، همین اطلاعیه هم منتشر نمی شد و مثل خیلی موارد دیگر ، بعداً اسم این دو نفر به عنوان قربانیان حوادث طبیعی یا تصادفات و سوانح منتشر می گردید!) در حال حاضر و با توجه به موضع گیری های طرفین ، به نظر نمی رسد آمریکا و انگلیس قصد یا حتی توانی برای راه انداختن یک جنگ تمام عیار علیه یمن داشته باشند و بیشتر دنبال تکرار همان سیاست بزن و در رو اسرائیل در قبال سوریه هستند! بجز آمریکا و انگلیس ، 10 کشور هم اعلام کرده اند از حمله اول پشتیبالی لجستیکی کرده اند که تنها کشور منطقه بین این 10 کشور بحرین بوده . با این وجود اخبار غیر رسمی وجود دارد که هواپیماهای شرکت کننده در حمله اول از آسمان و پایگاه های قطر و عربستان هم استفاده کرده اند و فقط عمان به آنها اجازه عبور از آسمان خود را نداده . به همین دلیل با توجه به تهدید یمن مبنی بر هدف قرار دادن کشورهای کمک دهنده به ائتلاف آمریکا و انگلیس ، شایعاتی شنیده شده درباره احتمال تعویق یا لغو کامل بازی های فوتبال جام ملت های آسیا (که از جمعه در قطر آغاز شده) . اما خیلی خیلی بعید است این شایعه رنگ واقعیت به خود بگیرد . این را هم اضافه کنم حمله آمریکا و انگلیس به یمن یک روز بعد از آن انجام شد که شورای امنیت سازمان ملل با آرا ممتنع چین و روسیه ، حملات یمنی ها به کشتی های مرتباط با اسرائیل را تحت عنوان به خطر انداختن تجارت جهانی محکوم کرد! بعد از این حملات روسیه و چین ادعا کردند قطعنامه سازمان ملل به هیچ عنوان جنبه تهدید نظامی نداشته و آمریکا و انگلیس از آن سواستفاده کرده اند .
*- درگیری لفظی بین باکو و ایروان در حال شدت گرفتن است و رسانه های دولتی در آذربایجان و ترکیه علناً از اشغال جنوب ارمنستان برای الحاق دو کشور صحبت می کنند . باید دید پاشینیان می تواند جلوی این زیاده خواهی بیاستد یا باز هم دارد با ورق های بی اعتبار حمایت فرانسه و آمریکا جلوی محور ترکی بازی می کند .
*- شبه جزیره کره همچنان به سمت تنش نظامی پیش می رود . رهبر کره شمالی در جدیدترین موضع گیری اعلام کرده خواهان جنگ نیست اما اگر همسایه جنوبی طالب آن باشد ، در صدور دستور مقابله درنگ نخواهد کرد .
*- ناامنی در اکوادور همچنان ادامه دارد . دولت برای کنترل اوضاع 22 هزار نفر از نیروهای ارتش را به خیابان ها گسیل کرده و برای مقابله با تبهکاران به آنها اختیار تام داده است . استفاده از ارتش برای سرکوب باندهای تبهکاری قبلاً در کشورهایی مثل کلمبیا ، فیلیپین و جامائیکا امتحان شده که حاصلی جز صدها کشته نداشته است .
*- چین دو روز قبل بزرگترین موشک ماهواره بر سوخت جامد جهان را از روی یک کشتی در دریای چین جنوبی به فضا پرتاب کرد . به نظرتان با همچین کشوری می شود سرشاخ شد؟!
*- دیروز انتخابات ریاست جمهوری تایوان برگزار شد و نامزد حزب حاکم مخالف چین با کسب 40.1% آرا به پیروزی رسید (در انتخابات ریاست جمهوری تایوان کسب اکثریت نسبی شرط است نه اکثریت مطلق) . نامزد مورد حمایت چین گرایان 33.4% آرا را کسب کرد و نامزد جناح میانه رو 26.4% آرا را . بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند این نتیجه فقط باعث افزایش تنش ها و نزدیک تر شدن احتمال وقوع جنگ است . رسانه های غربی ادعا می کنند در داخل چین طی ماه های اخیر بسیاری از مدیران میانه رو و محافظه کار جای خود را به نظامیان و افراد دارای گرایشات تندرو داده اند که نشان دهنده آماده شدن چین برای آغاز جنگ است .
{در اینجا برای دوستانی که شاید اطلاعات زیادی نداشته باشند ، یک توضیح درباره پیشینه مناقشه بین چین و تایوان (یا چین تایپه) می دهم :
جزیره تایوان با حدود 36 هزار کیلومتر مربع وسعت در شرق تنگه تایوان قرار داشته و در نزدیک ترین نقطه حدود 170 کیلومتر با خاک اصلی چین فاصله دارد . این جزیره در واقع حلقه ارتباط بین جزایر فیلیپین با جزایر رویوکیو و ژاپن است و درست بر روی خط موسوم به حلقه آتش قرار دارد . درباره تاریخ این جزیره پیش از قرن شانزدهم میلادی اطلاعات چندانی وجود ندارد . با اینکه تخمین زده می شود انسان ها از دهها هزار سال پیش وارد تایوان شده باشند به نظر نمی رسد قدمت کشاورزی در این جزیره بیشتر از 5 هزار سال باشد . مردم بومی تایوان از تبار اقوام جزایر جنوب اقیانوس آرام بوده اند که امروزه بخش کوچکی از ساکنان جزیره (حدود 2%) را تشکیل می دهند . مورخان بر سر اینکه چینی ها از چه زمانی این جزیره را می شناخته و به آن رفت و آمد داشته اند اختلاف نظر دارند زیرا در بسیاری از مطالبی که در منابع تاریخی چینی یافت می شود نمی توان تشخیص داد منظور نگارندگان جزیره تایوان بوده یا جزایر ریوکیو . اولین بار در زمان امپراتوری مغولی یوآن (قرون سیزدهم و چهاردهم میلادی) تلاش هایی برای اشغال تایوان از سوی چینی ها انجام گرفت که ناکام ماند .
در قرن شانزدهم و در زمان سلسله مینگ ، رفت و آمد تجار و دریانوردان چینی به تایوان افزایش یافت و بتدریج سکونت گاه های چینی نشین در این جزیره شکل گرفت . در همین ایام دریانوردان پرتغالی هم چند باری از جزیره دیدن و نام آن را فرمز (به معنای جزیره زیبا) گذاشتند . در اوایل قرن هفدهم ، هلندی ها سعی کردند مستعمراتی در سواحل چین بدست آورند اما در جنگ با پرتغالی ها و چینی ها شکست خوردند و به ناچار پایگاه خود را در جنوب تایوان تاسیس کردند . کمی بعد اسپانیایی ها هم یک پایگاه در شمال تایوان ایجاد کردند اما در سال 1641 از هلندی شکست خوردند و موقتاً کنترل کامل جزیره به دست هلندی ها افتاد . به دنبال سقوط سلسله مینگ توسط سلسله جینگ ، باقی مانده وفاداران به مینگ به رهبری ژنرال ژنگ چنگ گونگ به تدریج به سواحل شرقی چین رانده شده و از آنجا شروع به اعمال قدرت در تایوان نمودند تا اینکه در سال 1661 با بیرون راندن هلندی ها ، سلسله پادشاهی مستقلی را در جزیره به وجود آوردند اما این سلسله هم دوامی نیافت و در سال 1683 تایوان رسماً به تصرف سلسله چینگ درآمد . بعد از این تاریخ مهاجرت چینی ها به تایوان سرعت گرفت و ظرف مدت کوتاهی بومیان جزیره در اقلیت قرار گرفتند . تسلط دولت مرکزی چین بر تایوان تا سال 1895 ادامه یافت تا اینکه در این سال با وقوع جنگ بین چین و ژاپن ، کره و تایوان به اشغال ژاپن در آمد و تا سال 1945 در تصرف این کشور باقی ماند . بعد از پایان جنگ جهانی دوم و بازگشت دوباره حاکمیت حکومت مرکزی چین بر تایوان ، باز هم داستان جدیدی آغاز شد ؛
جنگ داخلی در چین بین کمونیست ها و ملی گرایان (که پیش از جنگ جهانی دوم جریان داشت) از سر گرفته شد و بتدریج با پیشروی کمونیست ها ، ملی گرایان به سمت جنوب و سواحل شرقی رانده شده و در نهایت به تایوان پناهنده شدند و چیانگ کای شک در تایپه (مرکز تایوان) خود را رئیس جمهور قانونی کل چین خواند . در واقع ملی گرایان از سال 1947 شروع به زمینه سازی برای آماده شدن تایوان جهت عقب نشینی احتمالی خود کرده بودند ؛ 28 فوریه 1947 شمار زیادی از مردم علیه ملی گرایان در تایپه تظاهرات کردند . واکنش حکومت بسیار خشن بود و دست به کشتار بی رحمانه ایی زد . تخمین زده می شود فقط در آن روز بین 10 تا 30 هزار نفر قتل عام شدند . بعد از آن هم حکومت ترور و وحشت در تایوان ادامه یافت و هزاران نفر به اتهام مخالفت با ملی گرایان اعدام یا سر به نیست شدند . در واقع این وضعیت حتی بعد از جدایی تایوان از چین هم تا مدتها ادامه یافت و به دوران وحشت سفید معروف شد . حکومت تایوان تا سال 1987 در دست نظامیان بود که کوچترین مخالفتی را به شدت سرکوب می کردند و دموکراسی واقعی در تایوان از سال 1992 آغاز شد که قانون آزادی حکومت در آزار و شکنجه مخالفان سیاسی را به طور رسمی لغو نمودند .
حکومت تایوان تا اوایل دهه هفتاد تنها حکومت رسمی چین از سوی مجامع بین المللی شناخته می شد ، اما از یک سو قدرت گرفتن چین کمونیست و از سوی دیگر ، افزایش فشار افکار عمومی در قبال جنایت های حکومت نظامی حاکم بر تایوان ، بتدریج حکومت تایوان رسمیت خود را از دست داد و چین کمونیست به عنوان حکومت رسمی چین پذیرفته شد . این وضعیت تا اوایل دهه نود ادامه یافت که در این زمان با حمایت آمریکا و بیشتر کشورهای غربی و به بهانه برقراری دموکراسی در تایوان ، حکومت این جزیره به عنوان یک کشور مستقل از حکومت مرکزی چین در مجامع بین المللی به رسمیت شناخته شد .}
*- آمریکا و انگلیس بامداد روز جمعه نقاطی را در 4 استان یمن بمباران کردند که به گفته یحیی سریع 5 شهید و 6 مجروح داشت . بامداد شنبه هم آمریکایی ها به تنهایی چند نقطه از شهر صنعا را با موشک های دوربرد هدف قرار دادند که گزارشی از تلفات و خسارات احتمالی منتشر نشده . اما در مورد اینکه بامداد امروز هم حمله ایی صورت گرفته یا نه ، اخبار ضد و نقیض است و تایید نشده . در مقابل ، یمنی ها بلافاصله بعد از اولین موج بمباران ، چندین موشک و پهباد به سمت ناوگان متخاصم شلیک کردند که آمریکایی ها و انگلیسی ها ادعا می کنند همه آنها را منهدم کرده اند . با این وجود دیروز نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد دو نظامی این کشور در نزدیکی سواحل سومالی ناپدید شده اند! و هیچ توضیحی هم درباره علت آن نداده و فقط گفته بودند به علت نگرانی خانواده ها این اطلاعیه را منتشر کرده اند (یعنی اگر خانواده ها اصراری برای مشخص شدن سرنوشت این افراد نداشتند ، همین اطلاعیه هم منتشر نمی شد و مثل خیلی موارد دیگر ، بعداً اسم این دو نفر به عنوان قربانیان حوادث طبیعی یا تصادفات و سوانح منتشر می گردید!) در حال حاضر و با توجه به موضع گیری های طرفین ، به نظر نمی رسد آمریکا و انگلیس قصد یا حتی توانی برای راه انداختن یک جنگ تمام عیار علیه یمن داشته باشند و بیشتر دنبال تکرار همان سیاست بزن و در رو اسرائیل در قبال سوریه هستند! بجز آمریکا و انگلیس ، 10 کشور هم اعلام کرده اند از حمله اول پشتیبالی لجستیکی کرده اند که تنها کشور منطقه بین این 10 کشور بحرین بوده . با این وجود اخبار غیر رسمی وجود دارد که هواپیماهای شرکت کننده در حمله اول از آسمان و پایگاه های قطر و عربستان هم استفاده کرده اند و فقط عمان به آنها اجازه عبور از آسمان خود را نداده . به همین دلیل با توجه به تهدید یمن مبنی بر هدف قرار دادن کشورهای کمک دهنده به ائتلاف آمریکا و انگلیس ، شایعاتی شنیده شده درباره احتمال تعویق یا لغو کامل بازی های فوتبال جام ملت های آسیا (که از جمعه در قطر آغاز شده) . اما خیلی خیلی بعید است این شایعه رنگ واقعیت به خود بگیرد . این را هم اضافه کنم حمله آمریکا و انگلیس به یمن یک روز بعد از آن انجام شد که شورای امنیت سازمان ملل با آرا ممتنع چین و روسیه ، حملات یمنی ها به کشتی های مرتباط با اسرائیل را تحت عنوان به خطر انداختن تجارت جهانی محکوم کرد! بعد از این حملات روسیه و چین ادعا کردند قطعنامه سازمان ملل به هیچ عنوان جنبه تهدید نظامی نداشته و آمریکا و انگلیس از آن سواستفاده کرده اند .
*- درگیری لفظی بین باکو و ایروان در حال شدت گرفتن است و رسانه های دولتی در آذربایجان و ترکیه علناً از اشغال جنوب ارمنستان برای الحاق دو کشور صحبت می کنند . باید دید پاشینیان می تواند جلوی این زیاده خواهی بیاستد یا باز هم دارد با ورق های بی اعتبار حمایت فرانسه و آمریکا جلوی محور ترکی بازی می کند .
*- شبه جزیره کره همچنان به سمت تنش نظامی پیش می رود . رهبر کره شمالی در جدیدترین موضع گیری اعلام کرده خواهان جنگ نیست اما اگر همسایه جنوبی طالب آن باشد ، در صدور دستور مقابله درنگ نخواهد کرد .
*- ناامنی در اکوادور همچنان ادامه دارد . دولت برای کنترل اوضاع 22 هزار نفر از نیروهای ارتش را به خیابان ها گسیل کرده و برای مقابله با تبهکاران به آنها اختیار تام داده است . استفاده از ارتش برای سرکوب باندهای تبهکاری قبلاً در کشورهایی مثل کلمبیا ، فیلیپین و جامائیکا امتحان شده که حاصلی جز صدها کشته نداشته است .
*- چین دو روز قبل بزرگترین موشک ماهواره بر سوخت جامد جهان را از روی یک کشتی در دریای چین جنوبی به فضا پرتاب کرد . به نظرتان با همچین کشوری می شود سرشاخ شد؟!
*- دیروز انتخابات ریاست جمهوری تایوان برگزار شد و نامزد حزب حاکم مخالف چین با کسب 40.1% آرا به پیروزی رسید (در انتخابات ریاست جمهوری تایوان کسب اکثریت نسبی شرط است نه اکثریت مطلق) . نامزد مورد حمایت چین گرایان 33.4% آرا را کسب کرد و نامزد جناح میانه رو 26.4% آرا را . بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند این نتیجه فقط باعث افزایش تنش ها و نزدیک تر شدن احتمال وقوع جنگ است . رسانه های غربی ادعا می کنند در داخل چین طی ماه های اخیر بسیاری از مدیران میانه رو و محافظه کار جای خود را به نظامیان و افراد دارای گرایشات تندرو داده اند که نشان دهنده آماده شدن چین برای آغاز جنگ است .
{در اینجا برای دوستانی که شاید اطلاعات زیادی نداشته باشند ، یک توضیح درباره پیشینه مناقشه بین چین و تایوان (یا چین تایپه) می دهم :
جزیره تایوان با حدود 36 هزار کیلومتر مربع وسعت در شرق تنگه تایوان قرار داشته و در نزدیک ترین نقطه حدود 170 کیلومتر با خاک اصلی چین فاصله دارد . این جزیره در واقع حلقه ارتباط بین جزایر فیلیپین با جزایر رویوکیو و ژاپن است و درست بر روی خط موسوم به حلقه آتش قرار دارد . درباره تاریخ این جزیره پیش از قرن شانزدهم میلادی اطلاعات چندانی وجود ندارد . با اینکه تخمین زده می شود انسان ها از دهها هزار سال پیش وارد تایوان شده باشند به نظر نمی رسد قدمت کشاورزی در این جزیره بیشتر از 5 هزار سال باشد . مردم بومی تایوان از تبار اقوام جزایر جنوب اقیانوس آرام بوده اند که امروزه بخش کوچکی از ساکنان جزیره (حدود 2%) را تشکیل می دهند . مورخان بر سر اینکه چینی ها از چه زمانی این جزیره را می شناخته و به آن رفت و آمد داشته اند اختلاف نظر دارند زیرا در بسیاری از مطالبی که در منابع تاریخی چینی یافت می شود نمی توان تشخیص داد منظور نگارندگان جزیره تایوان بوده یا جزایر ریوکیو . اولین بار در زمان امپراتوری مغولی یوآن (قرون سیزدهم و چهاردهم میلادی) تلاش هایی برای اشغال تایوان از سوی چینی ها انجام گرفت که ناکام ماند .
در قرن شانزدهم و در زمان سلسله مینگ ، رفت و آمد تجار و دریانوردان چینی به تایوان افزایش یافت و بتدریج سکونت گاه های چینی نشین در این جزیره شکل گرفت . در همین ایام دریانوردان پرتغالی هم چند باری از جزیره دیدن و نام آن را فرمز (به معنای جزیره زیبا) گذاشتند . در اوایل قرن هفدهم ، هلندی ها سعی کردند مستعمراتی در سواحل چین بدست آورند اما در جنگ با پرتغالی ها و چینی ها شکست خوردند و به ناچار پایگاه خود را در جنوب تایوان تاسیس کردند . کمی بعد اسپانیایی ها هم یک پایگاه در شمال تایوان ایجاد کردند اما در سال 1641 از هلندی شکست خوردند و موقتاً کنترل کامل جزیره به دست هلندی ها افتاد . به دنبال سقوط سلسله مینگ توسط سلسله جینگ ، باقی مانده وفاداران به مینگ به رهبری ژنرال ژنگ چنگ گونگ به تدریج به سواحل شرقی چین رانده شده و از آنجا شروع به اعمال قدرت در تایوان نمودند تا اینکه در سال 1661 با بیرون راندن هلندی ها ، سلسله پادشاهی مستقلی را در جزیره به وجود آوردند اما این سلسله هم دوامی نیافت و در سال 1683 تایوان رسماً به تصرف سلسله چینگ درآمد . بعد از این تاریخ مهاجرت چینی ها به تایوان سرعت گرفت و ظرف مدت کوتاهی بومیان جزیره در اقلیت قرار گرفتند . تسلط دولت مرکزی چین بر تایوان تا سال 1895 ادامه یافت تا اینکه در این سال با وقوع جنگ بین چین و ژاپن ، کره و تایوان به اشغال ژاپن در آمد و تا سال 1945 در تصرف این کشور باقی ماند . بعد از پایان جنگ جهانی دوم و بازگشت دوباره حاکمیت حکومت مرکزی چین بر تایوان ، باز هم داستان جدیدی آغاز شد ؛
جنگ داخلی در چین بین کمونیست ها و ملی گرایان (که پیش از جنگ جهانی دوم جریان داشت) از سر گرفته شد و بتدریج با پیشروی کمونیست ها ، ملی گرایان به سمت جنوب و سواحل شرقی رانده شده و در نهایت به تایوان پناهنده شدند و چیانگ کای شک در تایپه (مرکز تایوان) خود را رئیس جمهور قانونی کل چین خواند . در واقع ملی گرایان از سال 1947 شروع به زمینه سازی برای آماده شدن تایوان جهت عقب نشینی احتمالی خود کرده بودند ؛ 28 فوریه 1947 شمار زیادی از مردم علیه ملی گرایان در تایپه تظاهرات کردند . واکنش حکومت بسیار خشن بود و دست به کشتار بی رحمانه ایی زد . تخمین زده می شود فقط در آن روز بین 10 تا 30 هزار نفر قتل عام شدند . بعد از آن هم حکومت ترور و وحشت در تایوان ادامه یافت و هزاران نفر به اتهام مخالفت با ملی گرایان اعدام یا سر به نیست شدند . در واقع این وضعیت حتی بعد از جدایی تایوان از چین هم تا مدتها ادامه یافت و به دوران وحشت سفید معروف شد . حکومت تایوان تا سال 1987 در دست نظامیان بود که کوچترین مخالفتی را به شدت سرکوب می کردند و دموکراسی واقعی در تایوان از سال 1992 آغاز شد که قانون آزادی حکومت در آزار و شکنجه مخالفان سیاسی را به طور رسمی لغو نمودند .
حکومت تایوان تا اوایل دهه هفتاد تنها حکومت رسمی چین از سوی مجامع بین المللی شناخته می شد ، اما از یک سو قدرت گرفتن چین کمونیست و از سوی دیگر ، افزایش فشار افکار عمومی در قبال جنایت های حکومت نظامی حاکم بر تایوان ، بتدریج حکومت تایوان رسمیت خود را از دست داد و چین کمونیست به عنوان حکومت رسمی چین پذیرفته شد . این وضعیت تا اوایل دهه نود ادامه یافت که در این زمان با حمایت آمریکا و بیشتر کشورهای غربی و به بهانه برقراری دموکراسی در تایوان ، حکومت این جزیره به عنوان یک کشور مستقل از حکومت مرکزی چین در مجامع بین المللی به رسمیت شناخته شد .}