ايران، دشمن اصلي و ذاتي آمريكا نيست.

در اين بخش مي‌توانيد در مورد اخبار نظامي منتشر شده به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: abdolmahdi, Java, Shahbaz, شوراي نظارت, مديران هوافضا

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1249
تاریخ عضویت: شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵, ۷:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1041 بار
سپاس‌های دریافتی: 1699 بار

ايران، دشمن اصلي و ذاتي آمريكا نيست.

پست توسط Achilles »

ايران، دشمن اصلي و ذاتي آمريكا نيست.


جلد جديدترين شماره مجله معروف «محافظه كار آمريكايي» در تسخير نام «ايران» است كه با حروف درشت بر روي آن نقش بسته و در كنار آن با حروفي كوچكتر اين عبارت خودنمايي مي كند :«بدگماني را كنار بگذاريد».

ايران؛ بدگماني را كنار بگذاريد» عنوان گزارش تحليلي «پيتر هيچنز»، ستون نويس روزنامه بريتانيايي ديلي ميل، است كه براي مجله «محافظه كار آمريكايي» به رشته تحرير در آورده و در آن با استناد به مشاهدات و تجربيات سفر اخيرش به تهران، از غرب مي خواهد كج بيني و بدگماني خود را نسبت به ايران كنار بگذارد.

«پيتر هيچنز» در ابتدا به داستان تانكهاي مقوايي اشاره مي كند كه يكي از افسانه هاي به ياد ماندني زندگي شهري در بريتانياي دهه 1930است و او در دوران كودكي خود در دهه 1950ميلادي، بارها از بزرگترها شنيده است.

هيچنز مي نويسد :داستان تانكهاي مقوايي، روايت ماجراهاي يك زوج طبقه متوسط بريتانياست كه در ايام انعقاد پيمان مونيخ با اتومبيل به گشت و گذار در امپراتوري رايش سوم(آلمان نازي )مي پردازند .هنگامي كه اين زوج با اتومبيل كاملاً بريتانيايي خود در يك جاده پر پيچ و خم كوهستاني به پيش مي روند، ناگهان با گرداني از تانكهاي جديد و ترسناك هيتلر رو به رو مي شوند .مجالي براي توقف نبود و از سويي جاده باريكتر از آن بود كه بتوان دور زد.

اين زوج بريتانيايي خود را به خدا مي سپارند و آماده مرگ مي شوند؛ غافل از اينكه مرگي در كار نيست !...زيرا تانكها در حقيقت ماكتهايي از جنس مقوا، خيزران، نخ و آدامس بودند كه زوج بريتانيايي بي هيچ آسيبي از ميان آنها عبور كرده و بيرون آمدند.

پيتر هيچنز ادامه مي دهد :اين داستان كاملاً دروغ و ساختگي، 70سال پيش ورد زبانها بود تا بوسيله آن، نوعي آسودگي خاطر احمقانه را در مورد خطر جدي تجديد قواي تسليحاتي آلمان نازي بين مردم رواج دهند 50 سال قبل، اين قصه را براي كودكاني مانند من بازگو مي كردند تا به ما يادآوري كنند باورهايمان در مورد يك دشمن خطرناك، چه قدر ساده لوحانه بوده است.

اكنون كه مشاهدات سفرم به ايران -كشوري كه به آن، انگ دشمني با حوزه ژئوپوليتيكي كه همچنان «غرب» خوانده مي شود، زده شده است -را مي نويسم، بار ديگر داستان قديمي تانكهاي مقوايي را به خاطر آوردم.

آنچنان با اين دشمن تراشي احمقانه مخالفم كه بيم آن دارم همانند مردمي كه افسانه آن تانكهاي مقوايي را ساخته و پرداخته بودند، در معرض خطر نوعي بي تفاوتي قرار داشته باشم .من يكي از سربازان كهنه كار دوران جنگ سرد هستم كه به سياست خودداري از جنگ(از بيم سلاحهاي پر قدرت حريف) اعتقاد دارم و مي پذيرم كه زماني تهديد شوروي، جدي بود .من يك صهيونيست اصلاح ناپذير هستم كه باور دارد آمريكا اجازه داده، نيروهاي نظامي آن به گونه تأسف باري تضعيف شود .با اين وجود، تصور مي كنم تفاوت بين گزارشهاي رسمي كه ايران را يك تهديد شيطاني توصيف مي كند با ايراني كه از نزديك ديدم، آنچنان فاحش است كه خود به خود وظيفه پيدا مي كنم توجه عمومي را به واقعيات جاري جلب كنم.

بيم عمومي از ايران به حدي است كه حتي اعضاي خانواده ام با وجود سفرهاي فراوان من به بيشتر نقاط بحراني دنيا و نيز تجربيات متعدد خودشان در اين زمينه، نگران رفتن من به تهران بودند !هنگامي كه عازم تهران بودم احساسات عمومي بيشتر از حد معمول برانگيخته شده بود، زيرا گروهي از ملوانان و تفنگداران در خارج از آبهاي بصره دستگيرو سپس آزاد شدند .اين جنگجويان آموزش ديده، پس از آزادي به گونه اي از تجربه بازداشت خود سخن مي گفتند گويي در سياه چال دزدان دريايي آدمخوار گرفتار آمده بودند!اين افراد مدعي بودند بيم آن داشته اند كه شكنجه شوند و يا زن دستگير شده، از ترس خود از تجاوز سخن به ميان آورد !...اين اتفاقات جالب توجه است، اما جايي در گزارش من ندارند.

به نظر مي رسيد كه زمان مناسبي را براي سفر به ايران انتخاب كرده ام؛ كشوري كه در حال باز كردن راه خود به صدر فهرستي است كه كشورهاي انگليسي زبان فراهم آورده اند و نام آن را «منفورترين ملتها» گذاشته اند !اين فهرست كه بارها مورد تجديدنظر قرار گرفته، توسط كساني گردآوري و تنظيم مي شود كه از يك سو نياز فزاينده اي براي داشتن يك دشمن دولتي در خود احساس مي كنند و از سوي ديگر از زمان فروپاشي اتحاد زنگار گرفته شوروي، هيچ دشمن حقيقي نداشته اند.

برخلاف كشورهايي كه به سبب پيشتازي در زمينه وحشت انگيزي و تهديد در اين فهرست قرار گرفته اند، به نظر مي رسد مقامات ايران از ترس ديگران لذت مي برند و با ادامه آشكار تحقيقات هسته اي، انگاره هاي منتسب به خود را تقويت مي كنند؛ درست همانند پسر بچه تخسي كه به شوخي با بهترين ظروف چيني مادرش بازي مي كند.

ايران با درخواست رواديد مطبوعاتي من موافقت نكرد، بنابراين به صورت غيررسمي و بدون نظارت مقامات رسمي عازم ايران شدم و اين بخت را پيدا كردم به بخش گسترده اي از اين كشور سفر كنم و از چند مايل داخل خاك افغانستان گرفته تا كرانه هاي خليج فارس را زير پا بگذارم.

در اين سفر با تعدادي از روشنفكران مخالف در كافه هاي شيك، مردم متخصص عادي در خانه هايشان، مسلمانان معتقد، متعصبان مذهبي، دانشجويان و فمينيستهاي تحت تعقيب ملاقات كردم و در نماز جمعه تهران نيز حاضر شدم ....در ايران، انگليس را همچنان يك قدرت جهاني خيانت كار و خطرناك مي دانند كه جاسوسانش همه جا پراكنده اند .با ورود به قلب يكي از مقدس ترين زيارتگاههاي شيعيان(قم)، وجه تمايز شيعه را دريافتم و اين جايي بود كه يك روحاني، هر دو گونه من را بوسيد.

همچنين به يكي از سايتهاي هسته اي اصلي ايران در نطنز نزديك شدم و در طرفين اتوبان هموار و جديدي كه اصفهان را به تهران پيوند مي دهد، شاهد مواضع ضد هوايي بودم...به نظر مي رسد دولت ايران در مورد تعداد سانتريفيوژهاي فعالش مبالغه مي كند .توان ايران در زمينه غني سازي اورانيوم بسيار كمتر از آن چيزي است كه براي توليد مواد مناسب توليد سلاح هسته اي مورد نياز است .پس از گذشت بيشتر از 30سال، نيروگاه قديمي بوشهر هنوز يك وات هم الكتريسيته توليد نكرده است .ادعاي ايران در خصوص نياز به انرژي هسته اي نادرست نيست، زيرا اين بظاهر ابرقدرت انرژي، با مشكل خاموشيهاي دائمي رو به روست .درستي اين مسأله را در مدت حضور در ايران به تجربه دريافتم.

دولت ايران در ميان مردم اين كشور به ناتواني در تكميل پروژه هاي بزرگ مشهور است .پس از گذشت 30سال، فرودگاه جديد تهران بتازگي افتتاح شد و برج فوق مدرن تلويزيوني -مخابراتي ميلاد نيز بعد از 20سال همچنان نيمه تمام است .وعده ايجاد سيستم حمل و نقل ريلي(مترو )در چند شهر هنوز عملي نشده و تنها متروي تهران با چند خط محدود در ترافيك خفقان آور اين شهر فعاليت مي كند....

به هر صورت اگر مي خواهيد از مسأله بمبهاي اسلامي سراسيمه شويد، بي ترديد موردي بهتر از پاكستان پيدا نمي كنيد ...با اين وجود پاكستان كه يك حكومت استبدادي نظامي غيرقانوني و تنها كشور روي زمين است كه يك واحد نظامي آموزش ديده ويژه براي كودتا عليه دولتهاي بندرت منتخب مردم در اختيار دارد، به گونه اسرارآميزي دوست و متحد ما محسوب مي شود!

ايران به گونه حيرت انگيزي با همسايگان عربش و نيز دوقلوي غيرهمسانش، تركيه، تفاوت دارد ...با آنكه پيش از اين به عراق و شهرهاي شيعه نشين نجف و كربلا سفر كرده بودم، پس از ورود به ايران بود كه حقيقت شيعه را دريافتم ...در شهر بزرگ زيارتي شيعيان -مشهد -كه در مسير جاده ابريشم به چين واقع است ...هنگام عبور از حياط هاي آراسته اي كه با طاقهاي كاشيكاري شده دوست داشتني تزيين شده و گنبدي طلايي بر آنها سايه انداخته، ضريح درخشان امام رضا(ع )در تيررس نگاهم بود ...همه شهيدان شيعه، قرباني شكستهاي سياسي بوده اند؛ عده اي در جنگهاي نابرابر از پاي درآمده اند و ديگران -مانندامام رضا(ع )گرفتار توطئه بي رحمانه دشمنان شده اند....

وجوه تمايز [مذهبي و سياسي] ايران با همسايگانش، هر منشأ و دليلي كه داشته باشد به تقويت اين حس و برداشت مي انجامد كه ايران در ميانه دنيايي گرفتار آمده است كه متعلق به آن نيست !لحظات لذت بخش غروب آفتاب و فرا رسيدن شب در همه پايتختهاي خاورميانه اي دلپذير و دوست داشتني است .پرسه زدن در تهران يا شهرهاي ديگر ايران بيدرنگ پس از نماز مغرب و هنگامي كه فروشگاههاي كيك و شيريني آماده فعاليت مي شوند و نورهاي شاد و درخشان خودنمايي مي كنند، لذت بخش است .برخلاف هر جاي ديگري، بلافاصله در مي يابيد كه خيابانها تنها در تصرف مردان نيست و زنان آزادانه و بدور از ژست مطيع و خميده اي كه در خيابانهاي دنياي عرب به چشم مي آيد، در رفت و آمد هستند....

پيتر هيچنز كه در گفتگو با زنان و مردان ايراني از ابراز نظر آزادانه آنها شگفت زده و گاه نگران شده و پندارهايش را در مورد جامعه ايراني نادرست يافته است، مي نويسد :هر از گاهي از خود مي پرسيدم آيا حقيقتاً به يك كشور استبدادي آمده ام؟!

هيچنز در پايان با تأكيد بر اينكه نمي خواهد با تفكراتي كه داستانهاي ابلهانه اي مانند تانكهاي مقوايي را سر هم مي كنند، همراهي كند، مي نويسد :از همه آنهايي كه ايران را يكپارچه شرارت، بدخواهي، ستم و تعصب يا دشمن طبيعي و حقيقي ما مي پندارند، مي خواهم لحظه اي درنگ كنند .بايد به ايران اميدوار بود اما پرسش دشوار اين است كه سهم ما در پرورش اين اميدها چقدر است؟





انتخاب
ارسال پست

بازگشت به “اخبار نظامي”