با استناد به ارنستو رومل
استناد به خودت فقط برای خودت معتبر هست.
چون اگر برمیگشت .... مردم به ولی نعمت اول و تشکیل دهنده امل پایبند می موندند یا ......؟> بگذریم!
حرفت را ادامه بده. اینکه هر حرفی را ابتر بزاری چون تصور میکنی پستت سانسور میشه، ایده جالبی نیست. بسیاری از مردم فعلی جنوب لبنان حتی خاطره ایی هم از امام موسی صدر ندارند. از طرف دیگه، اگر این مردم اونقدر وفادار به امل و ایده های آن در مقاطع بعد از امام موسی صدر بودند، بین شیعیان در آن مقطع دو دستگی ایجاد نمی شد، و آن جنگ های خونین بین حزب الله و امل شکل نمی گرفت!
شرائط سی سال یپش لبنان چی بود که الان نیست؟!
شرایط سی سال پیش لبنان عبارت بود از:
1- جنگ های مسلحانه داخلی.
2- وجود شبه نظامیان وابسته به اسرائیل که به عنوان Pr o _x y برای اسرائیل می جنگیدند.
3- اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل.
4- عدم وجود هرگونه سازمان منسجم شیعه برای حفظ منافع شیعیان در لبنان.
5- حضور گسترده سوریه در لبنان، به درخواست طوایف لبنانی برای خاتمه دادن به جنگ های داخلی.
مورد چهارم اصلی ترین دلیل درخواست شیعیان لبنان برای فرستادن یک روحانی به اونجا بود. می بینی که هیچکدوم از شرایط اصلی 30 سال پیش لبنان، در حال حاضر وجود نداره.
اگر مسوی صدر برگرده چی میشه ..... فکر کنم اونقدر واضح هست که لزومی به بیان حوادث پیرامونش نباشه ...
نه عزیز جان. عمده ترین نقشی که صدر، اگر الان بخواد حاضر بشه، میتونه ایفا کنه، نقشی هست که علامه فضل الله در لبنان ایفا میکنه. حتی تمایلات جریان فعلی حاکم بر جنبش امل هم با تفکرات آن زمان صدر تفاوت های زیادی پیدا کرده، چه برسه به شیعیان وابسته به سایر گروه ها، مثل حزب الله، که در این مقطع نقش بسیار قوی تری نسبت به امل ایفا می کنند.
دلیل اصلیشم این بود اقای عرفات خودش کشور نداشت می اومد تو لبنان نخست وزیر و رئیس جمهور تعیین میکرد ... امام بهش گیر داد ایشون به تریج قباشون بر خورد ...
اگر این دلیل ربوده شدن موسی صدر بود، پس دیگه نیازی نبود اسرائیل به بهانه برچیدن گروههای فلسطینی دست به عملیات بر علیه لبنان بزنه. اگر موسی صدر اینقدر برای گروههای فلسطینی موجود در لبنان مشکل ایجاد کرده بود که این گروه ها، با آن همه تشکیلات نظامی که در لبنان داشتند، نمی توانستند وی را از بین ببرند، و برای این کار دست به دامن آمریکا شدند، آمریکا و اسرائیل باید با این درخواست مخالفت می کردند، چون عمده مشکل آمریکا و اسرائیل در آن زمان با لبنان، بر سر حضور مبارزان فلسطینی بود. با توضیحی که جنابعالی مطرح کردی، موسی صدر حرف دل آمریکا و اسرائیل را میزد، و آنها باید ازش حمایت هم می کردند!!
معذرت میخوام میگم اما شما خبر موثق رو داری؟!
من از انیس نقاش موثق تر تو این کشور کسی نمی شناسم ...
خب، این مشکل خودت هست که از اون فرد موثق تر نمی شناسی. من همان زمان که مصاحبه این فرد در برخی سایت ها و خبرگزاری ها منتشر شد هم گفتم؛ صحبت هایی که این آقا درباره عماد مغنیه کرده عموما تاریخ گذشته و مربوط به سالهای دور هست. این فرد در حال حاضر مهره سوخته و بازنشسته محسوب میشه، پس منطقی نبوده که عماد مغنیه یا سایر افراد اطلاعات ذی قیمتی را با وی در میان بگذارند. دلیل دیگه مبنی بر سوخته بودن اطلاعات وی آن هست که خودش مدعی شده قبل از ترور مغنیه چندین بار به کشورهای مختلف، و بخصوص لبنان بطور آزاد سفر کرده، و حتی با خبرگزاری های غربی هم مصاحبه هایی داشته. اگر این فرد از نظر اطلاعاتی با ارزش بود، مسلما در سفرهایی که داشته، بهش امان نمی دادند، و مسلما سعی می کردند با دزدیدن وی او را تخلیه اطلاعاتی کنند. این آقا اطلاعاتش مربوط به همان دوران مبارزاتی خودش هست، برای همین هم همه جا آزادانه سفر میکنه، و کسی کاری به کارش نداره.
حاضری با من بحث بکنی و اینو اثبات بکنی؟!
بحث زمانی معنا دارد که بر پایه یک سری پیش فرض های مشخص و پذیرفته شده باشه، و در یک چارچوب منطقی پیش بره. جنابعالی که دچار نوعی خود سانسوری هستی و چیزی در حود 20-30% مطالب پستت را ... و "بگذریم" پر کرده، من عمده بحثی که مطرح میکنی را ابتر می گذاری! من با چی بحث کنم؟ با سه نقطه یا "بگذریم" یا با "با استناد به ارنستو رومل" ؟!!
اقای فراگ فوت و دیگر دوستان شبتون خوش
تشکر، شب شما هم خوش.