توان گسترده تلافي ايران، امکان حمله آمريکا رااز بين برده است

در اين بخش مي‌توانيد در مورد اخبار نظامي منتشر شده به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: abdolmahdi, Java, Shahbaz, شوراي نظارت, مديران هوافضا

ارسال پست
Moderator
Moderator
نمایه کاربر
پست: 2401
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۷, ۱۱:۰۲ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 29119 بار
سپاس‌های دریافتی: 21533 بار
تماس:

توان گسترده تلافي ايران، امکان حمله آمريکا رااز بين برده است

پست توسط sokuteasemuni »

 
نهاد اطلاعاتي آمريکايي:
توان گسترده تلافي ايران، امکان حمله نظامي آمريکا را از بين برده است
تهران - استراتفور(STRATFOR) مي نويسد: به رغم شايعات گاه و بي گاه حمله هوايي آمريکا يا اسراييل عليه ايران، چالش هاي فراواني براي انجام چنين حمله يي وجود دارد، مهم ترين اين چالش ها، مشکل گردآوري اطلاعات در مورد برنامه هسته اي ايران و گزينه هاي فراوان اين کشور براي تلافي هستند.      [External Link Removed for Guests]   گزارش [External Link Removed for Guests]، آژانس اطلاعاتي STRATFOR در گزارشي به امکان سنجي حمله احتمالي آمريکا به ايران پرداخته و گزينه هاي پيش روي اين کشور را بررسي کرده است. اين گزارش نيز بي توجه به ماهيت صلح آميز برنامه هسته اي ايران از لزوم توقف آن سخن مي گويد، با اين حال حاوي اطلاعات ارزشمندي در باره توان نظامي آمريکا براي مواجه با ايران است، اين گزارش با توجه به گزينه هاي زيادي که ايران براي مقابله در اختيار دارد هر گونه اقدام نظامي را بي فايده و محکوم به شکست مي داند. هفته نامه آمريکايي Barron's Magazine همواره از STRATFOR با عنوان سايه CIA ياد مي کند.
متن کامل گزارش:
مدتهاست که در مورد حمله هوايي آمريکا عليه ايران براي از بين بردن تلاش هاي هسته اي اين کشور، صحبت مي شود و اکنون نيز پس از مدت ها اين بحث بار ديگر مطرح شده است. يکي از دلايلي که چنين حمله يي با وجود توان هوايي فراوان آمريکا صورت نگرفته، فهرست جامع راهکارهاي تلافي جويانه ي تهران است. ايران که بر روي يکي از بزرگترين گلوگاه هاي انرژي جهان قرار گرفته است، قادر است در تنگه ي هرمز مين گذاري کرده و با موشک نفت کش هاي غول پيکر را هدف قرار دهد. اين کشور همچنين مي تواند از نفوذش در عراق استفاده کند و نماينده هايش در لبنان و نوار غزه باعث ايجاد دردسر براي اسراييل شوند.اما مشکل اطلاعاتي و هدف گيري نيز به همان اندازه ي در مدنظر قراردادن امکان يک حمله ي هوايي مهم است.

تهران مشاهده کرد که جامعه ي بين المللي_ به ويژه آمريکا و اسراييل_ چگونه با تلاش هاي صدام حسين براي توليد تسليحات کشتار جمعي برخورد کرد. حمله ي هوايي اسراييل به نيروگاه هسته اي "اوسيراک" در سال 1981 و يک سري حملات هوايي آمريکا از عمليات "توفان صحرا" در سال 1991 گرفته تا عمليات عليه عراق در سال 2003، براي ايران قابل اعتنا بوده است. تهران در دنبال کردن تلاش هاي هسته ايش، تلاش کرده است تا آنها را مستحکم کرده و برنامه هاي مازادتري داشته باشد.ا ين مساله يک سري مشکلات بحراني را براي جمعه ي بين المللي درمورد نحوه ي نابود کردن تاسيسات مستحکم، نحوه ي تلفيق مجموعه ي هدف ها و نحوه ي تقطيع عمليات پيشرفته ي گمراه کننده ي ايران پديد آورده است.

در اواخر دهه ي 1980، صدام حسين قادر بود يک سري پناهگاه هاي زيرزميني را در بيرون بغداد براي مقاومت در برابر کلاهک سنگرشکن متعارف و بسيار قدرتمند آمريکا که آن زمان بي ال يو_ 109 blu 109 ناميده مي شد، بسازد. در سال 1991، در اوايل حمله هوايي شش هفته يي "توفان صحرا"، آمريکا پي برد که نگراني هايش بي دليل نبوده است. کلاهک هاي blu بلو 109، با تجهيزات هدايت شونده دقيق در نابود کردن اين پناهگاه ها موفق نشده بود. در طول دو هفته و در بحبوحه ي اين حمله ي هوايي، نيروي هوايي آمريکا و صنايع دفاعي اين کشور توانستند کلاهک نفوذ کننده به اهداف سخت و موسوم به blu بلو 113 را توليد و آزمايش کرده و در اين نبرد بکار گيرند که توانست در حمله به پناهگاه هاي صدام حسين موفق شود.

اکنون حدودا دو دهه از آن مي گذرد: استحکامات اضافي براي محکم تر کردن هرگونه تاسيساتي که بايد درمقابل بمباران مقاوم باشد،بايستي احداث گردد. البته، هرگونه تاسيسات هسته اي که ايران درنظر دارد منابع برجسته يي را در آن قرار دهد بايد اساسا باتوجه به حمله ي آمريکا (يا حمله ي اسراييل با تسليحات آمريکايي) طراحي يا تجهيز گردد، بنابراين توانايي هاي مستند زرادخانه ي سنگرشکن آمريکا يک طرح اساسي در نظرگرفته شده خواهد بود. درواقع، برخلاف عراق، ايران داراي اراضي کوهستاني است و براي احداث تاسيسات زير زميني آن گونه که در اراضي بياباني عراق بود، مناسب نيست. معهذا، دورانديشي و درس عبرت برگرفته از عراق، بر مستحکم شدن بيشتر جهت مقاومت در برابر تسليحات بسيار قدرتمند و بالقوه سري آمريکا و آماده شدن براي تحولات در آينده دلالت دارد.
توليد بمب هاي سنگرشکن (ام او پي) 30 هزار پوندي، از جمله موارد در دست توليد است که احتمالا روند (توليد) آن تسريع مي شود. "ام او پي" حامل توانايي و قابليت هاي جديد و عظيمي در زمينه انهدام تاسيسات مقاوم و مستقر در لايه هاي عميق زمين است و بي ترديد باعث نگراني بيشتر تهران در زمينه تامين امنيت تاسيساتش مي شود. با اين حال، "ام او پي" نيز محدوديت هاي کارکردي دارد.

به هرروي و حتي درصورت تسريع روند توليد (ام او پي) و پيشرفت راحت و بي دردسر اين روند، "ام او پي" تا تابستان 2010 قابل استفاده و به کارگيري نخواهد بود و تا آن زمان، آمريکا تنها تعداد اندکي از آن را در زرادخانه خود دارد که احتمالا براي انجام تلاش هاي چندباره به منظور انهدام تاسياست متعدد کافي نيست. (هرچند مورد blu بلو- 113 نشان از توانايي آمريکا براي تسريع تلاش ها در مواقع بحران دارد اما، اينکه تا چه حد ممکن است براي توسعه برنامه "ام او پي" تحت فشار قرار گيرد و يا حداکثر ظرفيت توليد آن چه ميزان بايد باشد، مشخص نيست. برخلاف "بلو - 113 ، موضوع و بررسي طراحي اصلي "ام او پي" ، از روي مصلحت انديشي نبود.)

در نهايت، مشکل به وجود ناشناخته ها و مجهولات برمي گردد. آمريکا با وجود زرادخانه عظيم و توانايي پيش بيني توان هوايي، به راحتي نمي تواند از درجه و ميزان استحکام و مقاومت تاسيسات هسته يي ايران اطلاع پيدا کند. و اين امر، کار آمريکا را براي کسب اطمينان بالا در زمينه آغاز يک کمپين هوايي عليه اين تاسيسات را دشوار مي کند.

برخي از تاسيسات هسته اي ايران به واقع عظيم، تثبيت شده و به راحتي قابل شناسايي هستند و اين امر واقعيتي اجتناب ناپذير براي يک برنامه هسته اي مي باشد. حتي در صورت اختصاص تجهيزات دفاع هوايي به اين تاسيسات، تجهيزات ياد شده و نيز تاسيسات هسته اي همچنان در برابر قدرت هوايي آسيب پذير باقي مي مانند. اين موضوع به طور خاص در زمينه تاسيسات اقتصادي که ظاهرا در برنامه انرژي هسته اي غيرنظامي ايران شرکت دارند، صدق مي مي کند.

برغم وجود تداخل قابل توجه در تلاش هاي نظامي و غيرنظامي گسترش هسته اي، اما توانمندي تخليص اورانيوم در سطح مناسب سوخت رساني به يک رآکتور قادر به توليد يک گيگاوات نيرو، تاسيسات عظيمي را مي طلبد که عموما به يک زيرساخت ايجاد شده ترابري و نيرو متصل است و اين زيرساخت را نمي توان به طور کامل از چشم کنجکاو ايستگاه هاي فضائي ماهواره هاي جاسوسي پنهان کرد. جاسوسي ايستگاه هاي هاي فضائي، از توانمندي هاي بنيادين سازمان اطلاعات آمريکاست.

تصور بر اين است که برخي از تاسيسات ايران همچون سالن هاي محل استقرار دستگاه هاي سانتريفيوژ در نطنز، در زير زمين قرار دارند و مستحکم هستند. اما رآکتور بوشهر در سطح زمين قرار دارد و در برابر بمباران هاي حتي متعارف نيز آسيب پذير است. به هر روي، برخي از اهداف قابل توجه در ايران به سهولت قابل شناسايي و نامتحرک مي باشند و برخي ديگر اين گونه نيستند. پژوهش ها و تحولات مرتبط با يک تلاش تسليحاتي هسته اي محدود و پنهاني، در قياس با تاسيسات اقتصادي مورد استفاده در توليد انرژي هسته اي، مي تواند گستره اي کوچکتر و قابليت پنهان ماندن بيشتر داشته باشند. برخي از فعاليت ها را مي توان از طريق تاسيسات پژوهشي کاملا نامرتبط انجام داد و برخي از آنها نيز از طريق حتي اماکني با کاربري چندگانه که کمترين احتمال رديابي از سوي ماهواره ها را دارند، انجام پذير است.

براي مثال، کار تعبيه عدسي به منظور گرفتن تصاوير شفاف از مواد انفجاري قوي که براي يک کلاهک انفجاري ضروري است، به تاسيسات مهم نياز ندارد. افزون بر اين، براي از بين بردن حقيقي يک برنامه هسته اي، هدف قرار دادن کارشناسان انساني اعم از دانشمندان و مهندسين که مسوول و مجري کل اين برنامه هستند، احتمالا اهميت حتي بسيار بيشتري دارد.

بيان مطالب فوق به معني دستکم گرفتن توانمندي هاي اطلاعاتي آمريکا نيست. تجهيزات، تصاوير و تحليل هاي ايستگاه هاي فضايي آمريکا پيشرفته ترين قابليت هايي از اين نوع در جهان هستند. اما تصويربرداري تنها يکي از مولفه هاي گردآوري اطلاعات به شمار مي آيند و به ويژه اگر مساله به تشخيص و تعيين تحولات جاري در يکي از تاسيسات داخل ايران مربوط شود، لازم است که ساير منابع اطلاعاتي عملکرد مولفه تصويربرداري را کامل کنند. از بد حادثه براي واشنگتن، تصور نمي شود که شبکه اطلاع رساني انساني آمريکا در ايران خيلي قوي باشد.

گرچه جاسوسي انساني- به طور حتم قويتر- اسرائيل در ايران، جاسوسي انساني واشنگتن در اين کشور را تکميل مي کند، اما جاسوسان آمريکا همچنان ناگزير از مواجهه با چالش هاي فريبکاري و ضداطلاعاتي ايران مي باشند. هر گونه تلاش انساني در زمينه گرداوري اطلاعات با مجموعه چالش هايي روبرو مي شود که فريبکاري همواره يکي از اين چالش ها بوده است. پس از آن که آمريکا با سقوط شاه و برقراري جمهوري اسلامي ايران، هوشياري و اطلاعات ميداني اش را در اين کشور به ناگزير از دست داد، تهران در طول سال هاي گذشته به طور خاص به گسترش روش ها و توانمندي هاي پيشرفته مبادرت کرده است.

در کل، ايران تلاش قابل توجهي را در زمينه پنهان کردن ماهيت واقعي و وضعيت برنامه هسته اي خود به عمل آورده که به طور حتم افزون بر ديگر تلاش ها همچون مخفي کردن فيزيکي تاسيسات و اشاعه فعالانه و خلاقانه اطلاعات نادرست درباره آن بوده است. در اين حال، چالشي که فراروي يک عمليات حمله هوايي قرار دارد، نه شناسايي تاسيسات مخفي که به واقع نوع برخورد با اين حقيقت است که هر يک از بخش هاي اطلاعات به دست آمده درباره برنامه هسته اي ايران، مي تواند در کل نادرست و غيردقيق باشد.

- توانمندي هاي اطلاعاتي
ايران از سرويس هاي اطلاعاتي داخلي و خارجي توانمند و قوي و نيز ارگان هاي امنيتي داخلي برخوردار است. در پي انقلاب اسلامي سال 1979، جمهوري تازه تاسيس به برچيدن آژانس اطلاعاتي شاه موسوم به "ساواک" (يک سازمان تربيت يافته از سوي اسرائيل)، تشکيل نهاد اطلاعاتي خاص خود (وزارت اطلاعات و امنيت) بدون آمادگي و برنامه ريزي قبلي، و در همان حال برخورد با درگيريهاي داخلي، ناگزير شد. وزارت اطلاعات که هنوز موقعيت مستحکم و توانمندي بالايي نيافته بود، ناچار شد که به سرعت به حمله عراق واکنش نشان دهد و در طي جنگ هشت ساله دو کشور، دندان تشکيل يک سرويس اطلاعاتي خارجي را بکشد.

در جريان اين جنگ، تهران نهادي را موسوم به سپاه پاسداران انقلاب تشکيل داد که علاوه بر برخورداري از نيروهاي زميني، هوايي و دريايي، نقش اطلاعات خارجي مهمي را نيز عهده دار شد. وزارت اطلاعات و امنيت همراه با سپاه پاسداران مجموعه اي از گروه هاي اسلامي شيعه در عراق را تربيت کردند و به حمايت از گروههايي در لبنان (شناخته شده ترين آنها، حزب الله) و در اراضي فلسطيني (حماس) پرداختند. حزب الله با حمايت اطلاعات ايران، از يک گروه تروريستي به يک گروه پيکارگر بدل شد و در سال هاي اخير به عوان نيرويي قدرتمندتر از نيروهاي مسلح دولت لبنان ظاهر شده است.

تهران اخيرا موفق شده است که از طرفداران شيعه خود در عراق بهره برداري موثري را در جهت تضمين تقويت دولت بغداد به عمل آورد. گرچه ايران از سال 1979 هيچ رابطه ديپلماتيک رسمي با واشنگتن ندارد، اما توانسته است که در همان سطح واشنگتن به کنترل امور بپردازد. "احمد چلبي" يک سياستمدار شيعه عراقي و در تبعيد که تماس نزديکي با معماران حمله عراق در دولت "بوش" داشت، از سوي ايران به عنوان کانالي مورد استفاده قرار گرفت که از آن طريق اطلاعات مربوط به تلاش هاي عراق براي توليد تسليحات انهدام جمعي به دولت آمريکا انتقال يافت و زمينه جنگ عراق را بنيان نهاد.

ابزار و روش هاي دقيق مورد استفاده کنوني ايران براي مخفي نگه داشتن تلاش هاي هسته يي اش، کاملا مشخص و آشکار نيستند. تاسيسات هسته اي ايران احتمالا پنهان شده هستند، بازرسان را احتمالا گمراه کرده اند و شرکت هاي صوري تقريبا به طور حتم سرگرم خريد مخفيانه اقلام مورد نياز از خارج از کشور هستند. اما آنچه که مافوق تمامي اين سوء ظن هاي قوي قرار دارد، حسي صريح و عاري از ابهام حاکي از اين است که ايران از مدت ها پيش به مهارت پيشرفته اي در زمينه انکار و فريبکاري دست يافته است و مهارت ياد شده اين کشور را قادر مي سازد شکل و ماهيت واقعي برنامه هسته يي اش را پنهان سازد.

- تبعات
در کل، تلاش هاي ايران در زمينه دفاع و پنهان کردن برنامه هسته يي اش، چالشي جدي براي کمپين هوايي آمريکا ايجاد مي کند. تهران، اين برنامه را در سراسر خاک کشوري که چهار برابر عراق و ناهموارتر مي باشد، پراکنده کرده است. با اطلاعات محدود و اندکي که درباره موقعيت و آرايش اين برنامه و تلاش هاي ايران براي تسليحاتي کردن آن وجود دارد و با توجه به مشکل رايج و غالب مربوط به اطلاعات گمراه کننده ايران، براي آمريکا دشوار است که برآورد درست و مناسبي از آنچه که يک کمپين هوايي ممکن است به دنبال داشته باشد، به عمل آورد.

به طور قطع و مسلم، امکان انهدام برنامه ايران وجود دارد اما، دانستن اينکه چه ميزان از آن را مي توان از بين برد، تقريبا ناممکن است، و با توجه به گزينه هاي قابل ملاحظه اي که ايران در صورت مواجه شدن با يک کمپين هوايي در اختيار دارد - گزينه هاي نامتقارني که انهدام بخش عمده آنها با نيروي هوايي دشوار است - مساله انجام چنين کمپيني، سرآغاز شکل گيري ابهامات و موارد مجهول فراواني است و موفقيت آنرا با ترديد جدي مواجه مي کند. چنانچه بتوان (با يک حمله) به مدت 10 سال يا همين حدود مانع برنامه هسته اي ايران شد، آنگاه شايد آمريکا مايل به متحمل شدن هزينه هاي (چنين حمله اي ) براي توقف اين برنامه شود. از ديگر سو، اگر بتوان اين برنامه را تنها چند سال متوقف کرد، آنگاه شايد هزينه هاي حمله به منافع احتمالي، بچربد.

با توجه به اين جو ترديد و بلاتکليفي حاکم بر ايالات متحده و نيز مشکلات ديگر از جمله مشکلات اقتصادي که با يک حمله هوايي که باعث مين گذاري تنگه هرمز از سوي ايران مي شود، وخيم تر نيز خواهد شد، دولت اوباما تا زماني که انجام حمله، کاملا مبرم و ضروري نباشد، دست به اين کار نخواهد زد. فهرست طولاني گزينه هاي تلافي ايران و ابهامات و موارد مجهول و ناشناخته هايي که برنامه هسته يي اش را احاطه کرده است، به نوعي عدم اقدام بي محابا را ضروري ساخته است؛ و بي کنشي و بي تحرکي ناشي از اين مساله، خبر از تمايل آمريکا براي موکول کردن اين اقدام به آخرين دقايق ممکن دارد. 
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “اخبار نظامي”