
به گزارش فارس، "ريچارد واكر "، خبرنگار آمريكايي طي مقالهاي كه در هفتهنامه "امريكنفريپرس " منتشر شده، نوشت: در سال گذشته تلاشهايي كه آمريكا و متحدانش در ناتو براي تضعيف "حامد كرزاي "، رئيسجمهور افغانستان انجام دادند، با شكست روبرو شد. اما در مقابل كرزاي نشان داد كه براي مخالفان آمريكايي خود بيش از يك حريف بوده و همچنان قادر به حكمراني در كابل است.
واكر ميافزايد: حتي تلاشهايي كه تا قبل از انتخابات اخير رياستجمهوري افغانستان براي اعتبارزدايي از كرزاي انجام شد نيز راه به جايي نبرد و كرزاي توانست پس از انصراف رقيبش "عبدالله عبدالله "، از ادامه حضور در انتخابات، با وجود رقابت سختي كه تا پيش از آن وجود داشت، در انتخابات پيروز شود.
اما رقابتهاي انتخاباتي نيز همانند قاچاق مواد مخدر، درگيريهاي قبيلهاي و نقش برجسته فرماندهان و جنگسالاران در درون و بيرون دولت، بخشي اساسي از زندگي افغانها محسوب ميشود.
نويسنده اين مقاله با بيان اين مطلب كه در اصل دولت افغانستان فاسد بوده و فاقد هرگونه صلاحيت است، مينويسد: به نظر ميرسد ايالات متحده و ناتو چشم خود را بر اين حقيقت بستهاند و يا شايد وانمود ميكنند كه از آن ناراحت هستند. به عبارت ديگر وقتي واشنگتن كرزاي را رهبري خواند كه توسط جنگسالاران احاطه شده است، در واقع به راحتي اين حقيقت را كه خود اعضاي ناتو بودهاند كه از جنگسالاران افغان حمايت و طرفداري كردند، نفي كرد.
اين در حالي است كه جنگسالاران افغانستان همزمان با تامين امنيت پايگاههاي نظامي، به "نيروهاي ويژه " نيز كمك ميكنند تا به جاي پرداخت حقوق به نيروهاي ارتش و پليس افغانستان كه هنوز به خوبي آموزش نديدهاند، به جنگجويان شبهنظامي پول دهند.
اين خبرنگار با سابقه آمريكايي توضيح ميدهد كه تلاشهاي اخير واشنگتن براي آسيب زدن به شهرت و خوشنامي كرزاي امري احمقانه و تمسخرآميز است زيرا خود آمريكا هم سابقه خوبي در قضاياي افغانستان ندارد و حتي بر اساس گزارشي كه توسط نشريه "نيويوركتايمز " افشا شد، "ولي " برادر كرزاي كه يكي از قاچاقچيان مشهور مواد مخدر است، سالهاست كه به عنوان خبرچين، از سازمان سيا پول دريافت ميكند.
اين گزارش با اشاره به اينكه حامد كرزاي مانع فعاليتهاي برادرش نشده است، تصريح ميكند: وي از اظهارات ژنرال "خداداد خداداد "، وزير مبارزه با مواد مخدر افغانستان بهره ميگيرد. خداداد كه به دليل بيپرده سخن گفتن و صراحتش از شهرت و اعتبار بينالمللي بسيار بالايي برخوردار است، نيروهاي ناتو را به مشاركت در قاچاق مواد مخدر متهم كرده است. اين در حالي است كه اينگونه اتهامات پيش از نيز توسط "حميل گل "، رئيس سابق سازمان جاسوسي پاكستان مطرح شده بود اما به آن توجهي نشد. وي همچنين مدعي شده است كه آمريكا و نيروهاي كانادايي و انگليسي ناتو با اعمال ماليات بر كاشت ترياك و حمل و نقل آن در محدوده تحت كنترلشان، از قاچاق مواد مخدر بهرهبرداري ميكنند.
واكر تاكيد ميكند كه كرزاي با آزاد گذاشتن وزير مبارزه با مواد مخدرش در بيان اتهاماتش عليه آمريكا در حقيقت ضربهاي به سران واشنگتن و اروپا زده و اين پيام را به آنها داده است كه نه تنها تسليم حملات آمريكا به وجهه عمومي خود نميشود، بلكه حتي با افشاي ايرادات و رفتارهاي دوگانه استراتژي ناتو، اقدامات آنها را تلافي ميكند.
از سوي ديگر كرزاي آرزو ميكرد كه ميتوانست چگونگي پرداخت دهها ميليون دلار توسط ناتو به جنگسالاران افغانستان و شبهنظاميان تحت امرشان را مشخص كرده و نشان دهد كه ناتو سعي دارد با پول دادن به شبهنظاميان در افغانستان امنيت ايجاد كرده و با طالبان بجنگد. اين در حالي است كه ژنرال "استنلي مككريستال " كه خواستار اعزام 40 هزار سرباز اضافي آمريكايي به افغانستان شده، ادعا ميكند هيچ چارهاي براي استفاده از شبهنظاميان وجود ندارد و اين استراتژي نيز به اين زوديها عوض نخواهد شد.
واكر در ادامه مقاله خود مينويسد: گزارشي كه سپتامبر 2009 در "مركز همكاريهاي بينالملل دانشگاه نيويورك "، منتشر شد با اشاره به جنگسالاران و دوستان و شركاي آنها كه در شركتهاي امنيتي خصوصي حضور دارند، فاش كرد كه تنها در استان "اروزگان " افغانستان يك ارتش خصوصي كه متشكل از دو هزار افغاني است توسط نيروهاي ويژه آمريكا و استراليا تامين مالي ميشود تا ضمن تامين امنيت پايگاههاي نظامي اين دو كشور، در عملياتهاي جنگي نيز به سربازان غربي ياري رسانند.
بنابراين گزارش، ارتش خصوصي افغانها از سرهنگ "مطيعالله خان " تبعيت ميكنند كه ديگر نيروهاي شبهنظامي تحت امر وي در ديگر نقاط كشور نيز مشغول همكاري با ناتو هستند.
گزارش دانشگاه نيويورك همچنين از قول دو خبرنگار استراليايي مدعي شده است كه سرهنگ خان ماهانه 340 هزار دلار براي حفاظت از دو كاروان در "قندهار " به "تارينكوت "، دريافت ميكند. همچنين ديگر خبرنگاران نيز كشف كردهاند كه كانادا براي تامين امنيت سربازانش به جنگسالاران افغان پول پرداخت ميكند.
در همين حال اغلب تحقيقات صورت گرفته نيز تاييد ميكنند كه جنگسالاران افغانستان در كار تامين امنيت به حدي قدرتمند هستند كه هماكنون آنها با پليس و ارتش اين كشور كه ايالات متحده ميلياردها دلار براي آموزش آنها هزينه كرده، رقابت ميكنند.
واكر ميافزايد: در حقيقت آموزشهاي آمريكا به پليس و ارتش افغانستان بياثر بوده و تنها يك شاخه از پليس اين كشور به درستي آموزش ديده است. اين در حالي است كه ارتش افغانستان هنوز قادر به مبارزه در خط مقدم جنگ نيست. و همين امر نيز موجب شده تا فرماندهان و جنگسالاران افغان با خشنودي به عنوان منبع جديدي از جنگجويان ناتو مطرح شوند.
امريكنفريپرس ميافزايد: اگرچه هيچ آمار دقيقي از ميزان پول پرداختي به جنگسالاران افغان وجود ندارد، اما برخي برآورد ميكنند كه اين ميزان نزديك به 600 ميليون دلار باشد.
واكر همچنين يادآور ميشود كه دو تن از برادران حامد كرزاي و پسر "رحيم ورداك "، وزير دفاع افغانستان در تجارت تامين امنيت فعال هستند.
اين نويسنده آمريكايي در ادامه مقاله خود مينويسد: "جيك شرمن "، نويسنده گزارش دانشگاه نيويورك كه پيش از اين يكي از صاحبمنصبان سياسي سازمان ملل بوده و از سياستهاي افغانستان نيز به خوبي آگاه است، عقيده دارد كه ناتو در روابطش با جنگسالاران به نتيجه رسيده و اگر اين اتحاد همين فردا رابطه و پرداخت پول به جنگسالاران را متوقف كند، آنها بلافاصله تبديل به يك تهديد مطلق براي ناتو ميشوند.
بنابراين گزارش استراتژي آمريكا در استفاده از جنگسالاران را حتي ميتوان تا ماهها قبل از حملات 11 سپتامبر رديابي كرد. به ويژه چند هفته قبل از حمله اكتبر 2001 و هنگامي كه تيمهاي كوچكي از سيا و نيروهاي ويژه ايالات متحده وارد افغانستان شدند تا با پرداخت دهها ميليون دلار، حمايت و خدمات فرماندهان و جنگسالاراني مثل ژنرال "دستوم " را كه از جمله دوستان نزديك به حامد كرزاي است، بخرند.
واكر با اشاره به ناكارآمدي استراتژي آمريكا در افغانستان مينويسد: اما ايرادات و نقايص استراتژي بهرهگيري از جنگسالاران تنها دو ماه بعد و با به دام افتادن رهبر القاعده در كوههاي "تورابورا " مشخص شد. ماجرا از اين قرار بود كه در اوج حيرت و بهتزدگي نيروهاي ويژه ايالات متحده، شبهنظاميان افغاني كه براي رديابي و دستگيري القاعده استخدام شده بودند، به "اسامه بنلادن " و نزديكان وي اجازه دادند تا از تورابورا به درون پاكستان فرار كنند.
اين خبرنگار آمريكايي توضيح ميدهد كه بعدها مشخص شد شبهنظاميان افغاني نه تنها از ارتش آمريكا پول دريافت ميكردند بلكه القاعده نيز به آنها پول ميداده و حتي برخي از آنها جزو طرفداران بنلادن بودهاند.
واكر سپس تاكيد ميكند كه اين درس در رابطه با شخصيت خطرناك و اغلب آرمانگرايانه شبهنظاميان افغاني، از سوي آمريكا و متحدانش در ناتو، ناديده گرفته ميشود.
همچنين بر اساس گزارش دانشگاه نيويورك، يكي از مشكلات استفاده از جنگسالاران اين است كه چنين كاري به مثابه معاشرت با افراد خشن و بدسابقهاي است كه در دراز مدت بيشتر از منافعشان، موجب آسيب ميشوند.
واكر با اشاره به اينكه شواهدي وجود دارد كه مقادير عظيمي از وجوه مربوط به بازسازي افغانستان به دست جنگسالاران و ارتشهاي خصوصي آنها ميرسد، ميافزايد: گزارش دانشگاه نيويورك با ذكر مثالي سعي در تفهيم اين مطلب دارد كه استفاده از جنگسالاران افغاني تصميمي اشتباه است:
29 ژوئن 2004، 41 افغاني از يك گروه شبهنظامي ثبتنشده كه توسط نيروهاي ويژه ايالات متحده مورد استفاده قرار ميگرفتند، رئيس پليس قندهار و پنج افسر ديگر پليس را به قتل رساندند؛ اين افراد طي درگيري مسلحانهاي كشته شدند كه پس از تلاش شبهنظاميان براي آزادسازي يكي از اعضاي گروهشان، آغاز شده بود. بعدها فاش شد كه بعد از آنكه دادستان استان از آزادسازي عضو گروه شبهنظامي خودداري كرد و از پليس قندهار حمايت كرد، گروه شبهنظامي مذكور، 41 تن از نيروهاي تا دندان مسلحش را وارد اردوگاهي كرد كه توسط آمريكا حفاظت ميشد. اين 41 نفر پس از درگيري مسلحانه با نيروهاي پليس و به قتل رساندن شش تن از افسران پليس قندهار، بدون هيچ مانعي از اردوگاه خارج شده و فرار كردند.
نويسنده اين گزارش ميافزايد: آنها كه خطرات واقعي استفاده از جنگسالاران و ارتشهاي خصوصي را تشخيص ميدهند، عقيده دارند كه طرح جداگانه ناتو براي تسليح شبهنظاميان محلي و پرداخت پول به آنها براي مبارزه با طالبان ميتواند اين خيال را قوت بخشد كه اين گروههاي تازه مسلح شده، سرانجام تحت كنترل جنگسالاران درآمده و زماني نيز سلاحهاي خود را به سوي سربازان ناتو خواهند گرفت.
انتهاي پيام/
