واقعیات و خیالات در رابطه با ایران

در اين بخش مي‌توانيد در مورد اخبار نظامي منتشر شده به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: abdolmahdi, Java, Shahbaz, شوراي نظارت, مديران هوافضا

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 983
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۹ دی ۱۳۸۷, ۱۲:۰۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7461 بار
سپاس‌های دریافتی: 7118 بار
تماس:

واقعیات و خیالات در رابطه با ایران

پست توسط @lirez@ »

"ولادیمیر یفسییف" کارشناس روس در مقاله ای که روز 9 بهمن ماه در روزنامه روسی "نیزاویسیمایا گازیتا" منتشر شد، می نویسد: موضوع حمله نظامی به ایران در رسانه های جهانی طی تمامی سال های اخیر فعالانه بررسی می شود. در عین حال تاریخ های دقیق حمله نیز نامبرده شده و جزئیات انجام عملیات و بسیاری موارد دیگر اطلاع داده شد. اما زمان می گذرد و حمله همچنان به آینده موکول می شود. بطور مسلم این سوال پیش می آید: آیا واقعاً آمریکا و اسرائیل قصد دارند به ایران حمله کنند و یا اینکه ما شاهد عناصر جنگ روانی هستیم؟
سه روش هرطور که بخواهید
وی می نویسد: بسیاری از تحلیلگران آمریکایی که از گروه محافظه کاران جدید می باشند، به دولت "جرج بوش" سه روش برای حل "مشکل ایران" را توصیه کردند که کاخ سفید از بعد از براندازی رژیم شاهنشاهی محمد رضا پهلوی 30 سال است نگران آن می باشد:
1-حمایت از فعالیت گروه های اپوزیسیون ایرانی با هدف سرنگون سازی نظام ولایت فقیه (انقلاب نارنجی)؛
2-حملات گسترده موشکی و بمباران تاسیسات هسته ای و نظامی ایران (سناریوی یوگسلاوی)؛
3-عملیات نظامی زمینی که نه تنها نابودسازی کامل زیرساخت های ایران، بلکه نابودسازی رژیم دین سالار آن را نیز در نظر دارد (سناریوی عراق)؛
وی خاطر نشان می کند: تلاش برای تحقق چنین عملیاتی متقارن با دشواری های بسیاری خواهد بود.
مولف ادامه می دهد: این گزینه ها را بررسی می کنیم: آخرین گزینه را در کل می توان غیر واقعی نامید، حداقل اینکه در آینده نزدیک، چرا که تحقق آن تنها در صورت حضور فعال ایالات متحده آمریکا ممکن است. واشنگتن با راه انداختن عملیات نظامی علیه ایران، باید آماده تلفات بسیاری در بین نفرات خود باشد، زیرا تعداد نفرات نیروهای مسلح دائمی ایران (ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) طبق اطلاعات مختلف بین 540 هزار تا 900 هزار نفر است، ضمن اینکه این نیروهای مسلح از لحاظ نظم عالی و وفاداری خود به نظام ممتاز هستند. آنطور که بنظر می رسد، ایجاد ائتلاف نظامی علیه ایران از دول امیرنشین خلیج فارس و حتی مصر و اردن دشوار خواهد بود. متفق قابل اعتماد آمریکا در منطقه تنها اسرائیل است که پتانسیل نظامی و راهبردی آن آشکارا برای انجام موفقیت آمیز عملیات نظامی زمینی علیه ایران کافی نیست.
وی می نویسد: گزینه دیگر، حمایت از گروه های اپوزیسیونی ایران با هدف سرنگون سازی نظام دین سالار است که همین قدر توهم آمیز بنظر می رسد، هر چند که دولت جرج بوش روی همین روش تکیه داشت. از این آغاز می کنیم که استراتژی نامبرده، هر چقدر هم که اپوزیسیون قوی باشد، نتیجه مطلوب را در آینده ای کوتاه بدنبال نخواهد داشت. مشکل بدین دلیل وخیم می شود که در جمهوری اسلامی ایران در کل اپوزیسیونی قوی وجود ندارد. عملاً تمامی نیروهای سیاسی جدی که از اوضاع موجود در کشور ناراضی هستند، مخالف کلی نظام اسلامی نیستند و بلکه مخالف افراد و گروه هایی معین هستند که بر سر قدرت هستند و یا مخالف اقدامات آنها.
وی می نویسد: بدین ترتیب برگزاری عملیات نظامی و یا تحقق "انقلاب نارنجی"، حداقل اینکه در آینده نزدیک، بسیار بعید است. امکان تفرقه اندازی بین اقوام مختلف ایران، باوجود تعداد زیاد اقوام مختلف در این کشور 70 میلیونی که حدود 26 میلیون آن آذربایجانی، 4.7 میلیون کرد، 2.2 میلیون ترکمن، و 1.4 مییلون اعراب و بلوچ ها هستند نیز تردید برانگیز است. مسلماً پس از آنکه کردها منطقه مستقلی در خاک عراق بدست آوردند، تمایل آنها برای ایجاد دولت خود با متحد سازی کردان ترکیه، ایران، عراق و سوریه، بسیار زیاد شد. اما این با برخورد شدید بویژه از سوی آنکارا و تهران مواجه شد. پیامد آن نیز این بود که فعلاً مشکل کردها در جمهوری اسلامی به میزان کافی خفه شده است.
احتمال "سناریوی یوگسلاوی"
یفسییف ادامه می دهد: گزینه ای که شامل وارد ساختن ضربات گسترده به تاسیسات هسته ای و نظامی ایران می باشد، در نظر اول موثرترین گزینه بنظر می رسد. در اینجا نیز می توان اقدامات فوق العاده نتیجه بخش تل آویو در تابستان 1981 را به یاد آورد که در آن زمان دولت یهودی رآکتور هسته ای عراق را نابود کرد. در آن زمان 14 فروند جنگنده اسرائیلی پروژه صدام حسین برای ایجاد بمب اتمی را متوقف کردند. هر اعلامیه ای درباره امکان وارد ساختن ضربات محدود (نقطه ای) به ایران حقیقت ندارد، چرا که اقدامات احتمالی در پاسخ بدان بسیار خطرناک خواهند بود.
وی نوشت: ایران دارای 35 مرکز هسته ای است که [External Link Removed for Guests]. هدف گرفتن این مراکز بطور ناگزیر کاربرد تسلیحات موشکی از سوی ایران را بدنبال خواهد داشت که در مجموعه های زمینی، دریایی و هوایی مستقر هستند. در عین بیشترین برد عمل را موشک های زمینی دارند که به همین دلیل نیز باید آنها را در درجه اول نابود کرد. در مرحله دوم، باید تمامی پایگاه های نظامی هوایی و دریایی را نابود کرد. اما ایران نیروهای ویژه ای نیز دارد که دارای آمادگی خوبی برای عملیات تخریبی هستند، یعنی نیروهای "قدس" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که در ترکیب آن حتی یگان فداییان نیز وجود دارد. پس نتیجه می شود که آنها را نیز باید فوری از بین برد. اما با مقرهای فرماندهی نظامی و راداری و انبارهای تسلیحات و تجهیزات نظامی و تاسیسات صنایع دفاعی چه کرد؟ نابود کردن همه این ها در چارچوب وارد ساختن ضربه ای محدود و نقطه ای ممکن نیست. در چنین شرایطی تنها دو امکان وجود دارد، یکی اینکه اصلاً ضربه نظامی به ایران وارد نکرد، دوم اینکه تمامی تاسیساتی را که در بالا ذکر شدند را از بین برد.
این کارشناس ادامه داد: تصور می شود که سناریوی حمله نظامی به ایران می تواند این گونه باشد: نیروهای هوایی و دریایی آمریکا اولین ضربه را توسط موشک های بالدار به پدافندهای هوایی، مقرهای فرماندهی، ارتباطاتی، پایگاه های موشکی و محل استقرار نیروهای ویژه وارد می کنند. همزمان با این، عملیات جنگ الکترونی برای تحت فشار گذاشتن کانال های ارتباطاتی و رادارها و ایجاد اختلال در هدایت نظامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران انجام می شود. این اقدامات نظم عملیات نظامی را از بین برده و شرایطی مناسبی برای تحقق اولین حمله هوایی ایجاد می کند. پس از آن از طریق ضربات موشکی و بمباران، از جمله با استفاده از نزدیک ترین پایگاه های هوایی، آمریکا می تواند مسلط بر حریم هوایی شده و بدون اینکه پاسخی از سوی ایران دریافت کند به ترتیب پایگاه های هوایی و دریایی، هسته ای، نظامی و صنایع دفاعی ایران را نابود کند. در این مرحله از عملیات، استفاده گسترده از هواپیماهای مستقر روی عرشه ناوهای هواپیمابر و نیز هواپیمایی استراتژیک آمریکایی ممکن است. هدف نهایی عملیات نابودسازی کامل توان نظامی و دفاعی ایران خواهد بود. علاوه بر این ایران بطور کامل محاصره می شود که عملاً امکان هرگونه صادرات نظامی به این کشور را منتفی می سازد. دقیقاً یک چنین استراتژی از سوی ناتو در حین عملیات موفق در یوگسلاوی در بهار سال 1999 استفاده شده بود.
مولف می نویسد: شایان ذکر است که جنگ بی تماس نیازی به توافق بین واشنگتن با ترکیه، آذربایجان، کشورهای عضو شورای همکاری های دول عربی حاشیه خلیج فارس برای در اختیار گذاشتن حریم هوایی خود به نیروهای آمریکایی و یا گشودن مرز با ایران ندارد. ترکیب نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس و سایر مناطق برای وارد ساختن ضربات خلع سلاح کننده بدون اعزام و انتقال سایر نیروها کافی است که همین نیز اجازه می دهد عملیات را بطور ناگهانی انجام داد. در ترکیب واحد های نظامی آمریکا هم سلاح های فوق دقیق وجود دارند و هم زیرساخت های لازم برای استفاده از آنها (پایگاه های نظامی، ناوهای هواپیمابر و یگان های تهاجمی دریایی و واحدهای نظارت هوایی و فضایی که همواره فعال هستند).
ایران فعلاً خطرناک نیست
وی در ادامه نوشت: تا چه حد استفاده از روش های متجاوزانه علیه جمهوری اسلامی ایران واقع گرایانه است؟ خوشبختانه در حال حاضر احتمال روی آوردن به سناریوی نظامی برای حل بحران ایران از سوی واشنگتن بسیار کم است. دلیل اصلی نیز این است که ایران فعلاً تهدیدی واقعی برای آمریکا نیست. تعداد سانتریفیوژهای گازی در ایران که به کمک آنها می توان اورانیوم با درصد غنای بالا برای ساخت سلاح هسته ای تولید کرد، هنوز بیش از 4 هزار نیست (طبق اطلاعات طرف ایرانی- 5 هزار) که در گزارش "محمد البرادعی" مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در ماه نوامبر 2008 بر این تاکید شد. علاوه بر این، بسیاری از مشکلات فنی برای غنی سازی اورانیوم تا بحال حل نشده اند. برای داشتن میزان لازم اورانیوم با درصد غنای بالا برای ساخت یک خرج هسته ای (که در واقع باید حداقل 3 خرج هسته ای ساخت) نیاز به صرف 9 تا 12 ماه زمان است و این تنها در شرایطی است که 3 هزار سانترفیوژ گازی نوع پی-2 راه اندازی شده باشند.
یفسییف خاطر نشان نمود: وضعیت برنامه پلوتونیومی ایران نیز بدتر است که برای تحقق آن نیاز به رآکتور ویژه می باشد. چنین رآکتوری اکنون در اراک در حال ساخت است و بسختی می توان گفت که چه زمانی راه می افتد. ساخت دستگاه ناقل کلاس قاره پیما برای حمل خرج هسته ای نیز طبق شواهد موجود در 3 سال آینده ممکن نیست. با تحلیل از سطح کنونی توسعه برنامه هسته ای ایران می توان نتیجه گیری کرد که حداقل زمان لازم برای ساخت سلاح هسته ای در ایران، پس از اتخاذ تصمیم سیاسی برای آن، حدود 3 سال است (طبق برخی ارزیابی های آمریکایی، 2 سال). اما در شرایطی که بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی مرتباً انجام می شوند، حتی تصور اینکه بتوان مقدار قابل توجهی از ماده لازم را فراهم کرد (8 کیلوگرم پلوتونیوم و یا 25 کیلوگرم اورانیوم ویژه ساخت سلاح) ممکن نیست. متعاقباً نتیجه می شود که شمارش معکوس باید از زمانی باشد که تعاملات بین آژانس و تهران قطع شود (اولین نشان اتخاذ تصمیم سیاسی تهران برای ساخت سلاح هسته ای). تا زمانی که ایران تعاملات خود را با آژانس حفظ می کند و اجازه می دهد که بازرسی های آژانس در خاک این کشور انجام شوند، گویای این است که صحبت درباره زمان مشخص پدیدار شدن سلاح هسته ای در "نظام ولایت فقیه" موضوعی جدی نیست.
دیدگاه تل آویو
مولف می نویسد: بنظر می رسد که اسرائیل با داشتن توان موشکی- هسته ای کافی و دفاع ضدموشکی می تواند به آسیب ناپذیر بودن خود یقین داشته باشد. اما با توجه به مساحت کم اسرائیل و تراکم شدید جمعیت، برای نابودسازی بیشتر مردم این دولت دو کلاهک هسته ای با توان متوسط و یا چهار کلاهک مجهز به سلاح بیولوژیک کفایت می دهد. در این راستا مقامات اسرائیل با درک اینکه نابود سازی صد درصد موشک های دشمن (کلاهک های هسته ای) توسط دفاع ضد موشکی خود واقعیت پذیر نیست، بیشترین تکیه را بر ضربه بازدارنده دارند. اما اگر تهران بتواند به میزان کافی پدافند هوایی مدرن داشته باشد، چنین ضربه ای در رابطه با کشور بزرگی همانند ایران بسیار خطرناک خواهد بود. در این صورت، توان کنونی اسرائیل برای وارد ساختن ضربه به ایران کافی نخواهد بود که مقامات تل آویو را به بررسی مسئله استفاده از سلاح هسته ای، برای اولین بار از بعد از سال 1945، سوق خواهد داد. اما شرایط منطقه ای، نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اختلافات داخلی فزاینده در اسرائیل، تحقق سناریوی نظامی علیه تهران را بسیار دشوار می سازد. در عین حال اوضاع وخیم تر می شود. ایران به افزایش تسلیحات موشکی ادامه می دهد و بدین ترتیب تهدیدی بالقوه برای تمامی کشورهای پیرامون ایجاد می کند. در چنین شرایطی اسرائیل اگر به شکست حماس که تحت حمایت ایران است، پایان دهد، می تواند تصمیم به حمله نظامی مستقلانه به ایران بگیرد که این تنها مشکل هسته ای ایران را دشوارتر خواهد ساخت و منجر بدین می شود که تهران به کشوری هسته ای تبدیل شود.
وی در پایان نوشت: به همین دلیل لازم است که جامعه جهانی در سال 2009 روش هایی جدید برای حل غیر نظامی این مشکل را به اجرا در آورد (تغییر دادن شکل مذاکرات، پذیرفتن برآورده سازی بخشی از بلندپروازی های منطقه ای تهران با جذب فعالانه این کشور به حل مسائل بین المللی و سایر موارد). در غیر این صورت انتخاب نظامی برای ایران می تواند واقعیت بیابد.
خبرگزاری «ریا نووستی»
ارسال پست

بازگشت به “اخبار نظامي”