سلام
بههمان سان كه انتظار دستيابى به »مدينه فاضله« و وضعى بهتر و متفاوت با وضع موجود و گريز از ناملايمات يار قرين و رفيق دائمى انسان از ابتداى خلقت بوده و وعده فرارسيدن روزگار رهايى توسط انبيا، اوليا و حكما نيز اين تمنا و انتظار را قوت بخشيده، تلاش براى كسب آگاهى از امكان و زمان وقوع وعده رهايى و فصل بهار حقيقى نيز او را رها نساخته است. شايد اين تلاش مرهمى بر زخمهاى آدمى بوده و آن را انگيزهاى براى تاب آوردن ناملايمات و مبارزه با همه آنچه كه نامطلوب بوده ميشناخته تا آنجا كه اين »تمنا« و »مجاهده« فصل قابل توجهى از فرهنگ و ادبيات اقوام را بهخود اختصاص داده است.
فقدان ادوات مناسب براى گشودن اين راز سر به مفهر و عدم توانايى عموم مردم در دسترسى به آنچه واسپس پرده نهان مانده، موجب بوده تا عموم اقوام، پردهبردارى از اين راز را از قديسين، راهبان، كاهنان، منجمان، طالع بينان و بالاخره پيشگويان بخواهند. چه، دست يازيدن به اين اسرار نهان را از توان انسانهاى معمولى خارج ميدانستند و تنها اين توان را در كسانى جست وجو ميكردند كه قادر به خرق عادت و شكستن محدوديتهاى عالم محسوس بودند و يا با ايجاد نوعى رابطه با نيروهاى ماورايى و قدسى امكان كسب خبر را در اختيار داشتند. از همين روست كه بخشى از آثارى كه سخن از آينده به ميان آوردهاند منسوب به طالع بينان و منجمان و كاهنان است.
اين تلاش در ميان همه ملل و نحل در هيأت مجموعهاى از »پيشگوئيها« رخ نموده است. چنانكه هيچ دوره و قومى را نميتوان سراغ گرفت كه در آثار فرهنگى خود فصلى ويژه در اين باره نگشوده باشند.
آثار اساطيرى، ادبى و مذهبى عموم اقوام، مشحون از »پيشگويى« درباره آينده و فرجام تاريخ، جهان و انسان است. به دلايل مختلفى كه در اينجا مجال گفت وگو درباره آن نيست زبان عموم اين آثار تمثيلى، رمزگونه و استعارى است.
اگر چه علوم جديد كه جملگى مبتنى بر دريافتهاى تجربهگرايانه و كمّى از عالم و آدم است نافى هرگونه سخن در اين باره است اما، ميبايست متذكر اين نكته شد كه نسبت با مبدأ هستى و علم لدنى انبيا و اولياى الهى، مكاشفات پيران طريقت و قديسين، رؤياهاى صادقه، رياضتهاى نفسانى و بالاخره علوم غريبه در گذشته امكان كشف زمان و مكان وقوع بسيارى از حوادث و وقايع مربوط به حيات فردى و جمعى در كره خاك و در آينده دور را فراهم آورده است. چنانكه اين اطلاعات به نسبتهاى مختلف در ميان عموم موجود بوده و عرضه آثارى را نيز موجب گشته است.
على رغم انكار (در ظاهر) مراجعه به اين آثار و توسل به برخى از طرق (حتى ناپسند و مذموم مثل فالگيرى و رمالى) براى آگاهى از آينده خود جزء لاينفك حيات انسان غربى و از جمله سياستمداران و روشنفكران است.
زبان تمثيلى و گاه شاعرانه اين آثار موجب بوده تا اين آگاهى، همواره قرين با ترديد در كشف مصاديق و تشخيص دقيق زمان و مكان وقوع حوادث باشد.
تنوع نشانهها، نمادها و پيچيدگى زبانى را وجه مشترك عموم اين آثار ميتوان دانست. با اينهمه هيچ گاه از جذابيت پيشگويى و رونق بازار پيشگويان كاسته نشده است؛ چرا كه »نگاه به آينده« و تلاش براى آگاهى درباره آينده جزء لاينفك حيات انسان و به عبارتى ذاتى وجود او بوده است. امرى كه انسان را از ساير موجودات متمايز ساخته و انگيزه لازم براى تاب آوردن جهان و گذار از فراز و نشيبهاى آن را در وى ايجاد كرده است.
از وجهى ديگر، اگر چه ملل گوناگون از »جهان بينى« و »جهان شناسى« متفاوتى برخوردارند و هر يك تعريفى ويژه از مبدأ و انتهاى جهان و جايگاه و نقش انسان در ميانه عالم ارائه ميدهند اما، جملگى در منتهى شدن عمر جهان و حيات كلى انسان به »عصرى طلايى« و عارى از هرگونه عيب و رنج و الم مشتركند؛ هر يك نيز اين عصر را به نامى و عنوانى خواندهاند و نويد فرا رسيدنش را نيز نويدبخش انسان مانده در رنج و ظلم و تباهى ساختهاند.
در ميان همه ملل، »يهوديت« به دليل قدمت تاريخى از يك سو و تذكر درباره ظهور مسيح موعود، بيشترين آثار با موضوع و مضمون »پيشگوئى آينده« را عرضه داشته چنانكه، علقه ويژه اقوام يهودى به »كاهنان« نيز بر دامنه اين آثار افزوده است. تاريخ حيات اين قوم هيچ گاه منفك از حضور و رأى »كاهنان« نبوده است. از سوى ديگر »مكاشفات قديسين و رهبانان« مسيحى نيز از جايگاه قابل توجهى برخوردار است. آنان نيز واسپس آخرين گفت وگوى مسيح(ع) با حواريون - كه خبر از آينده و ظهور مجددش ميداد - در انتظارى بزرگ فرو رفتند تا از آن پس عارفان و رهبانان مسيحى مصاديق بارز حوادث و پيشگوئيهاى مسيح(ع) و قديسين پس از وى را شناسايى، تفسير و اعلام كنند. شايد كه منتظران مؤمن از حوادث سوء ماقبل از ظهور حضرت مسيح(ع)، در امان مانند و توفيق ديدار دوباره »موعود« را حاصل آورند.
از همين روست كه عليرغم وقوع تحريف در دو كتاب مقدس تورات و انجيل بخشهاى قابل تأملى از اين دو كتاب رإ؛ »پيشگوئيهاى مربوط به آخرالزمان« و ظهور دوباره موعود منجى تشكيل ميدهد.
در ميان ملل و نحل مختلف و از جمله برهمنان هندى، كاهنان معابد تبت، عالمان بودايى و غيره نيز آثارى از اين دست موجود است. بخشى از آثار و منابع كتبى و شفاهى مسلمين نيز دربردارنده اخبار آخرالزمان، ملاحم و فتن و بالاخره ظهور موعود(ع) است. قدمت اين اخبار به روزهاى آغازين بعثت نبياكرم(ص)، ميرسد. چنانكه حديث معراج، خطبه غدير و بسيارى از احاديث و روايات منقول از زبان حضرت دربردارنده اين اخبار و تذكر حوادث سالهاى پايانى و ماقبل الظهور است.
پس از نبى اكرم(ص)، نيز ساير ائمه دين(ع)، به گونههاى مختلف از اين اخبار و حوادث سخن گفتهاند چنانكه على(ع)، در نهج البلاغه در ميان خطبهها و كلمات و حكمتها بارها متذكر وقايع و اخبار اين فصل مهم از حيات مسلمين شدهاند.
سپرى شدن ايام حيات هر يك از ائمه(ع) و فراهم شدن زمينههاى غيبت صغرى و كبراى حضرت وليعصر(ع)، به صورت طبيعى بر حجم اين اخبار و روايات افزوده است. سؤالات اصحاب و ياران، ضرورت آمادهسازى شيعيان براى تاب آوردن ايام دورى و فترت و بالاخره درامان نگه داشتن شيعيان از گرداب »ترديد« و شبهه و بلاياى سخت آخرالزمان موجب افزايش حجم اين اخبار و روايات بوده است.
وجه بارز و مميز اين اخبار در مقايسه با پيشگوييهاى قديسين و طالع بينان ساير اقوام در موارد زير است:
1 - وضوح و روشنى مصاديق؛
2 - ذكر علائم و نشانههاى وقايع طبيعى و غير طبيعى كه در سالهاى پايانى (ماقبل از ظهور) آشكار ميشود؛
3 - بيان تكليف فردى و اجتماعى مسلمين (و به ويژه شيعيان) در هنگام مواجه شدن با اين مصاديق و وقايع.
اطمينان از صحت اقوال و اخبار صادره از سوى ائمه معصومين(ع)، به دليل نسبت حقيقى آنان با منبع وحى و الهام و جايگاه ويژه آنان به عنوان ولى و سرپرست مسلمين و حجج الهى در گستره زمين، موجبات توجه جدى و تذكر مسلمين و شيعيان به اين اخبار را در سالهاى سخت و طاقت فرساى قبل از ظهور فراهم آورده است.
حتميالوقوع بودن برخى از اين حوادث، بحرانهاى نفس گير طبيعى و غيرطبيعى - كه جان ميليونها نفر را در آخرين سالهاى قبل از ظهور به خطر مياندازد - و بالاخره آشكار شدن علائم بسيارى كه حكايت از نزديك شدن فصل رهايى ميكند در اين منابع مورد توجه و تأكيد واقع شده است. غلبه علوم تجربى كه حاصل تاريخ غربى است و غربزدگى مسلمين طى دويست سال اخير متأسفانه موجب بياعتنايى شيعيان به اين وجه از حيات و تأمل درباره حوادث آينده و اخبار رسيده در اين باره گرديده است. چنانكه بلافاصله گوينده را متهم به نشر خرافات و اوهام و بسط ترس و رعب و ناامنى در ميان جامعه ميكنند و خود رها از اين همه به تنظيم مناسبات و معاملات مبتنى بر عقل جزوى، حال نگر، كمّى و غافل از گذشته و آينده مشغول ميشوند.
بايد پرسيد آيا به همان اندازه كه امروزه مسلمين درگير و دار با ظاهر دين و دنيا روزگار ميگذرانند و همه امور را متكى به عالم محسوس و تجربهگرايى صرف ميشناسند يهوديان، مسيحيان و حتى برهمنان هندو از اين امور غافلند؟
تمامى قراين و شواهد حكايتى ديگر را بيان ميدارند.
در هيچ دورهاى نظريهپردازان، سياستمداران و عموم مردم ساكن سرزمينهاى غربى به اندازه دورهاى كه در آن به سر ميبريم درباره آينده جهان، جنگ پايانى، پايان تاريخ، ظهور مسيح، ضد مسيح(دجال) و همه آنچه غرب و تمدن مادى آن را به خطر ميافكند گفت وگو نكرده و براساس پژوهشهاى انجام شده اقدام به توليد آثار فرهنگى و تدوين استراتژيها و تنظيم سياستهاى منطقهاى و بين المللى ننمودهاند.
توليد و توزيع گسترده فيلمهاى سينمايى - كه عمدتاً محصول كمپانيهاى امريكايياند - تأسيس سايتهاى اطلاع رسانى در شبكه جهانى اينترنت، انتشار مجموعه گستردهاى از كتابها و مقالات مرتبط با موضوعات ياد شده و... تنها در زمره بخش آشكار اين رويكرد عمومى غرب به موضوع آخرالزمان و آيندهنگرى در اين باره است.
بسيارى از شما درباره »نوسترآداموس« و پيشگوييهاى او كه چهارصد سال پيش صورت گرفته شنيدهايد. اولين بار حدود سالهاى 60 و 61 بطور اتفاقى نسخهاى از فيلم نيمه مستند »نوسترآداموس« برادران وارنر را ديدم.
تأكيد بازيگر راوى داستان فيلم مبنى بر به واقعيت پيوستن صدها پيشگويى اين پيشگوى يهوديالاصل فرانسوى و نمايش فيلم ورود امام خمينى به ايران (همراه با قرائت قطعهاى از پيشگوييهاى وى در اين باره و ارائه عباراتى كه حكايت از وقايع شگرف و مهم در آينده و حتى تا وقت ظهور منجى موعود داشت توجه هر بينندهاى را جلب ميكرد.
سازندگان فيلم با نوعى شيطنت اين موضوع را به بيننده القا ميكردند كه حسب پيشگوييهاى نوسترآداموس پس از نبردهاى طولانى و جنگ جهانى سوم، جهان صلحى هزار ساله را زير پرچمى در بيت المقدس تجربه خواهد كرد.
طى چندين دهه اخير، مضامين اين پيشگوييها با چاشنى تحليل سياستمداران غربى و جهت گيرى ويژه گردانندگان پشت پرده مدينه ليبرال سرمايهدارى، دستمايه ساخت دهها فيلم با موضوع و مضمون آخرالزمان و موجودى ماورائى كه از فضايى خارج از كره زمين جهان را تهديد ميكند، شده است.
اين موضوعات و انتشار آراء اشخاصى چون هانتينگتون، تافلر، فوكوياما و امثالهم كه بهعنوان نظريهپرداز سخنانشان درباره »پايان تاريخ«، »جنگ تمدنها« و... تبديل به استراتژى سياسى، نظامى سياستمداران حاكم بر آمريكا و انگلستان شده بيش از پيش نگارنده را متوجه جريانى كرد كه در ميان مسلمين مغفول مانده است.
»نوسترآداموس« پيشگويى بود كه در عباراتى پيچيده و الفاظى نمادين و سمبليك از آينده سخن ميگفت، اما بسيارى از حوادث و اتفاقات طى همين يكى دو دهه در كنار بن بستهاى نظرى، ابتذال فرهنگى و بحرانهاى مدنى دلواپسى درباره آينده و انتظار رهايى بزرگ را مبدل به دغدغه فكرى بخش بزرگى از مردم جهان كرد. چنانكه امروزه تنها بيش از پنجاه پايگاه اطلاع رسانى در شبكه جهانى اينترنت وظيفه گفت وگو و تفسير پيشگوييهاى نوسترآداموس را عهدهدارند و قريب به يكصد و بيست پايگاه نيز آراء عرضه شده درباره گذشته و آينده جهان در ميان ساكنان ربع مسكون را مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار ميدهند.
اين همه حكايت از »واقعهاى شگرف« يا جريانى پيوسته و سازمان يافته در لايههاى پنهانى سياست، فرهنگ و اقتصاد جهان استكبار ميكند.
بسيارى از منابع و مصادر مذهبى (يهودى، مسيحى و اسلامى) و پيشگوييهاى پراكنده در ميان ملل مختلف از اين »واقعه شگرف« و مقدمات و نشانههاى آن خبر ميدهند و در وجه ديگر عملكرد عوامل استكبار و استعمار (آمريكا، انگليس، پرتغال و اسپانيا) خبر از »جريانى پيوسته« و سازمان يافته دارد كه ميتواند از سويى ديگر حاكى از اطلاعات آنان از اين واقعه شگرف هم باشد و يا...
جناب »شيخ على كورانى« محقق مباحث مهدوى و مؤلف مجموعه پنج جلدى معجم احاديث امام المهدى(ع) در كتاب »عصر ظهور« مينويسد:
بعد از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران نشانههاى اعتقاد به حضرت مهدى منتظر(ع) در ميان ملل جهان اسلام و حتى غير اسلام... يعنى پرسش از او و سخن گفتن پيرامون او و مطالعه و تأليف درباره او به اوج خود رسيد.
تا جائيكه اين لطيفه شايع شده كه وزارت اطلاعات آمريكا پروندهاى از تمام اطلاعات لازم درباره امام مهدى(ع) تهيه و تنظيم نموده كه تنها نقص آن تصوير آن حضرت است5.
تفاسير مختلفى از اين اطلاعات و آنچه در جغرافياى سرزمينهاى اسلامى ميگذرد ميتوان ارائه نمود.
غرب به مدد »مراكز مطالعاتى و استراتژيك« خود همه آنچه را كه درباره »آينده جهان« و »جهان آينده« بيان شده گردآورى و بررسى كرده است و حسب خوى ذاتى (استكبارورزى) خود نيز سر در پى ترسيم نقشهاى براى »آينده جهان« و »جهان آينده« گذارده است. چيزى كه از آن با عنوان »نظم نوين جهانى« ياد ميشود. در اين مراكز بيگمان آثارى كه محصول خلوت، مكاشفه، اخبار و روايات و حتى رياضت راهبان و قديسان عاليمقام اند نيز از نظر دور داشته نشده است.
نميبايست از اين نكته غفلت كرد كه سياستمداران امروز دو كشور مدعى يعنى »آمريكا و انگليس« عموماً همپا با سازمانهاى جهانى مجرى طرحها و خواست سرمايهداران يهودى و محافل صهيونيستى هستند. جريانى كه بيش و پيش از ساير اقوام دست در كار پيشگويى و طراحى توطئه دارند.
شايد بتوان پيشگوييها و روايات و اخبار قديسان و مكاشفات موجود در منابع علماى مسيحى و پيشگوييهاى طالع بينانى چون نوسترآداموس را ناديده انگاشت و با لبخندى از كنار اخبار علماى مستقل يهودى گذشت؛ اما ميتوان پذيرفت كه گردانندگان پشت پرده سياست جهانى هم چون ما به اين منابع و اخبار مينگرند؟!
آيا ميتوان اخبار و روايات و احاديث مربوط به آخرالزمان را كه عموماً از قول ائمه معصومين(ع) نقل شده و در ميان منابع و مصادر مطمئن اسلامى نيز موجود است ناديده انگاشت و آنها را با ايجاد ترديد و ابهام به تمامى كنار گذاشت؟ بيگمان اين اخبار براى مسلمين سالهاى اوليه بسط اسلام و ايام امامت ائمه معصومين(ع) ذكر نشده بلكه مخاطب اين اخبار ما و مسلمانان و شيعيان بعد از ما هستند.
مطالعه آنچه در اين باره در ميان شبكههاى جهانى اينترنت، مقالات منتشر در ميان مطبوعات غربى و آثار ارائه شده توسط مبلغان كليساى انجيلى و همچنين فيلمهاى سينمايى فراوانى كه توسط كمپانيهاى غربى ساخته شده دو فرض را فراروى ما قرار داده است:
1 - فرض اول اين است كه مستقل از سياستمداران، جماعتى با پيگيرى اخبار و مطالعات جدى و مستمر حاصل تأمل و خلوت خود را فرا روى پيروان خود قرار دادهاند. چنانكه امروزه كليساى كاتوليك به نحوى سازمان يافته و به كمك ابزار دقيق نجومى، اخبار و مكاشفات پيشينيان درباره آخرالزمان را بررسى ميكنند و سعى در كشف موارد قابل تطبيق در وضع كنونى سيارات و كواكب با آنچه كه در منابع آمده دارند.× و اين وقايع بهطور مستقل بروز و ظهور همان چيزى است كه قبلاً پيشگويى شده است.
در ايامى كه جنگ متحدين غرب عليه عراق شدت يافت؛ پاپ، اين واقعه را امرى مختوم و مقدر اعلام كرد.1 و نويسندگان بسيارى از جمع پيروان كليسا از »جرج دبليو بوش« به عنوان آنتى كريست يا ضد مسيح سوم ياد كردند كه قبل از ظهور حضرت مسيح عامل بسيارى از جنگها و ويرانيهاست.2
2 - فرض دوم اين است كه مراكز عمده مطالعاتى و گردانندگان پشت پرده سياست در آمريكا و انگليس با آگاهى از اين اخبار و با مشاهده قراين نزديك شدن ايام سقوط و ركود خود سعى در سوار شدن بر موج حوادث دارند.
در واقع غرب كه امروزه فاقد عنصر قوى نظرى و مراتب عالى فرهنگى است »بسط قدرت« و سلطهجويى از طريق »نظاميگرى« صرف را راه خلاص خويش فرض ميكند و با درك مجموعه عوامل و شواهدى كه سقوط غرب و ظهور تاريخى جديد به نام دين و معنويت را در حوزه جغرافياى سرزمينهاى اسلامى ممكن ميسازد؛ سعى در تدوين يك استراتژى و برنامهريزى براى اجراى آن در كوتاهترين زمان كرده است.
حركت سريع و در عين حال مزورانه حكايت از اين دارد كه غرب مقاصد زير را در دستور كار خود قرار داده است:
1. تخدير افكار ساكنان سادهلوح سرزمينهاى غربى - بويژه آمريكا - از طريق جنگ رسانهها و متأثر ساختن احساسات و اهواء آنان براى محقق ساختن اغراض سياسى، نظامى و اقتصادى ويژه؛
ميبايست متذكر اين نكته بود كه دول آمريكا و انگليس با سرمايههاى كلان ملت خود، دو بازوى قوى مجامع صهيونيستى و فراماسونرى جهانياند.
2. ايجاد انحراف ذهنى در تحليل و برداشت ساكنان و حاكمان ملل غير غربى - بويژه مسلمان - از عملكرد »صهيونيسم و بازوان اجرايى آنها«، در هم شكستن امكان هر نوع تصميم گيرى منطقى و واقعى از آنها، از طريق القاى استراتژيهاى مجعول و غير مستقل در اداره جوامع اسلامى؛
3. به دست آوردن ابتكار عمل در جريان حوادث، مقابله با انواع موانع، سوار شدن بر جريان رخدادها به قصد كسب امكان سلطهگرى بلامنازع، حذف همه جريانات مزاحم به ويژه در ميان سرزمينهاى اسلامى.
غرب، اسلام و نهضتهاى اسلامى را - كه درباره آنها گفت وگو شد - مهم ترين مانع و مزاحم فراروى خود ميشناسد. در عصر حاضر هيچ يك از سياستمداران جهان به اندازه مردان سياسى آمريكا و اروپاى غربى به مطالعه آثار پيشگويان و اخبار پشت پرده درباره آينده جهان، علاقه نشان نميدهند چنانكه بيشترين هزينه را نيز صرف شناسايى همه جانبه روانى و روحى اقوام شرقى كردهاند.
چه كسى ميپذيرد صدها كرسى شرق شناسى در دانشگاههاى آمريكايى و اروپايى براى ايجاد انس و تأليف قلوب ملت مسلمان و رشد و ارتقاى آنان ايجاد شده است؟!
پس از انقلاب اسلامى، فرو پاشى شوروى و بالاخره واقعه يازدهم سپتامبر نيويورك، در جهان با حوادثى روبروييم كه در ميان اخبار موجود نزد عموم اقوام (اعم از يهودى، مسيحى، مسلمان، و حتى پيشگويان و طالع بينان) درباره آخرالزمان از جايگاهى ويژه برخوردار است و در اين منابع به وضوح يا تلويحاً بدان وقايع اشاره شده است.
تنها كافى است ساعاتى را صرف مطالعه منابع و مصادر موجود در كتابخانههإ؛ و يا پايگاههاى اطلاع رسانى در اينترنت كنيم تا حجم اين اطلاعات و مصاديق ذكر شده درباره آنهمه را دريابيم.
به اين موضوع و آنچه كه دست كم محافل تصميم گير و طراحان اصلى سياست جهانى درباره آن اطلاع كافى دارند از چند منظر ميتوان نگريست:
1. طراحان »نظم نوين جهانى«، »جنگ صليبى دوم«3 و »عدالت بيپايان(؟!)«4 با رويكردى مزورانه به اخبار موجود و پيشگوييها سعى در القاى اين معنا دارند كه اين حوادث و از جمله جنگ در عراق و هر آنچه كه بعد از آن واقع ميشود امورى مقدر و محتوم اند و همگان چارهاى جز تسليم در برابر آن ندارند.
2. طراحان و عاملان ياد شده با اطلاع كامل از اين منابع و اخبار و تذكر درباره آنچه آنها را تهديد ميكند استراتژى ويژه سياسى، نظامى و اقتصادى خود را طراحى كرده و مرحله به مرحله آن را به اجرا درميآورند و در پيآنند تا با اتخاذ »استراتژى بازدارندگى« پيش از واقعه بزرگ ابتكار عمل را به دست گيرند و با كنترل شرايط و پيشدستى امكان ايجاد انحراف در سير حوادث و تسلط يافتن بر اوضاع را حاصل آورند كه در اين صورت چنانكه مسلمين منفعل و ايستا عمل كنند؛ ناگزير به تحمل خسارات و شدايد بسيارند و چنانكه خام و نادانسته، عكس العمل بروز دهند پيشاپيش بر سر راه خود چاله هلاك كندهاند.
3. فرض ديگر اين است كه غرب بياعتنا به اين منابع و اخبار و واهى پنداشتن آنها درگيرودار با تقديرى مقدر پيش ميرود و انگيزههايى چون تسلط بر حوزههاى نفتى و سرمايههاى كشورهاى اسلامى دانههايى هستند كه طراح تقدير براى درافكندن آنان در دام ابتلا و هلاكت افشانده است.
طى چند سال اخير، سياستمداران كشورهاى اسلامى با روشهاى معمول تجزيه و تحليل مسائل سياسى و به مدد اطلاعات دست دوم - و گاه انحرافى - از آنچه در جهان ميگذرد؛ تنها ظاهر حوادث و وقايع را بررسى كردهاند. چنانكه كليه مفسران داخلى (اعم از سياستمداران و يا نظاميها) تنها با بررسى پارهاى شواهد و قراين انگيزه اصلى غرب را از لشكركشى به عراق دستيابى به منافع نفتى و تغيير جغرافياى سياسى منطقه اعلام كردهاند.
حضور اسپانيا و پرتغال بهعنوان نمايندگان استعمار كهنه در كنار انگلستان و آمريكا بهعنوان نمايندگان اصلى استعمار نو و هم قسم شدن آنها در ميدان عمل حكايت از ظهور احساس »خطرى بزرگ و فراگير« در غرب دارد. خطرى به مراتب مهم تر از، از دست دادن چند ميليون بشكه نفت. ورنه - عربستان صاحب بزرگترين ذخاير نفتى جهان - و تمامى چاههاى نفت آن در اختيار غرب است.
گوئيا واقعهاى تماميت فرهنگ و تمدن غربى را به خطر انداخته كه آنان بدون ملاحظه خط مشى سازمانهاى به اصطلاح جهانى، و به قيمت از دست رفتن تماميت حيثيت غرب (به دليل اتكاء به مشى دمكراتيك در مناسبات سياسى و فرهنگى) و بروز انزجار جهانى با سرعت تمام، گام در ميدان خطرناك جنگ در بين النهرين و بابل (عراق امروزى) نهادهاند.
در تمامى فيلمهاى سينمايى ساخته شده براساس اخبار آخرالزمان، آمريكا به عنوان ناجى تمدن جهانى معرفى ميشود. چنانكه در فيلم »روز استقلال« وقتى سفينهاى بزرگ جهان را تهديد ميكند اولين بار اين سفينه در عراق ديده ميشود و پس از آن آمريكا به مدد تكنولوژى فوق مدرن خود، جهان را از مهلكهاى بزرگ نجات ميدهد.
همين مضمون در شكلى ديگر در فيلم »آرماگدون« تكرار ميشود، اما اين بار مهندسان و كارگران نفتى آمريكايى هستند كه با همراهى رئيس جمهور آمريكا، جهان را از بلايى بزرگ ميرهانند و عالم را دعاگوى خود ميسازند.
انتشار كتابها و مقالاتى با مضامين ياد شده و، ساخت دهها فيلم سينمايى چون: آرماگدون، روز استقلال، طالع نحس، نوسترآداموس، ترميناتور و...، ايجاد صدها پايگاه اطلاعاتي.
جهان امروز و پیشگویی های آخر الزمان
مدیران انجمن: abdolmahdi, Java, Shahbaz, شوراي نظارت, مديران هوافضا
- پست: 1930
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۹, ۹:۰۱ ب.ظ
- محل اقامت: IRAN
- سپاسهای ارسالی: 2144 بار
- سپاسهای دریافتی: 7632 بار
- تماس:
جهان امروز و پیشگویی های آخر الزمان
بزرگ ترين گناه ترس است .
امام علي (عليه السلام)
________________________
امام علي (عليه السلام)
________________________
- پست: 15899
- تاریخ عضویت: جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴, ۷:۵۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 72684 بار
- سپاسهای دریافتی: 31680 بار
- تماس:
Re: جهان امروز و پیشگویی های آخر الزمان
لطفا منبع پست رو هم در پايان اون ذکر کنيد
زندگي صحنه يکتاي هنرمندي ماست هرکسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
لطفا سوالات فني را فقط در خود انجمن مطرح بفرماييد، به اين سوالات در PM پاسخ داده نخواهد شد
- پست: 1930
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۹, ۹:۰۱ ب.ظ
- محل اقامت: IRAN
- سپاسهای ارسالی: 2144 بار
- سپاسهای دریافتی: 7632 بار
- تماس:
Re: جهان امروز و پیشگویی های آخر الزمان
مجله موعود
بزرگ ترين گناه ترس است .
امام علي (عليه السلام)
________________________
امام علي (عليه السلام)
________________________
- پست: 15899
- تاریخ عضویت: جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴, ۷:۵۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 72684 بار
- سپاسهای دریافتی: 31680 بار
- تماس:
Re: جهان امروز و پیشگویی های آخر الزمان
,
ممنون از شما
اما به طور کلي منظورم در تمام ارسالها بود
موفق باشيد
ممنون از شما
اما به طور کلي منظورم در تمام ارسالها بود

موفق باشيد
زندگي صحنه يکتاي هنرمندي ماست هرکسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
لطفا سوالات فني را فقط در خود انجمن مطرح بفرماييد، به اين سوالات در PM پاسخ داده نخواهد شد