نقش ارتش در زمين گير نمودن ارتش عراق در ابتداي جنگ

در اين بخش مي‌توانيد در مورد اخبار نظامي منتشر شده به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: abdolmahdi, Java, Shahbaz, شوراي نظارت, مديران هوافضا

ارسال پست
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 556
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۵ آذر ۱۳۸۵, ۱۲:۲۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1602 بار
سپاس‌های دریافتی: 3486 بار

نقش ارتش در زمين گير نمودن ارتش عراق در ابتداي جنگ

پست توسط HASAN BARATY »

  
  شهريور 1359 برخوردهاي متعددي بين نيروهاي ايران و عراق در مناطق مرزي روي داد، ازجمله: افزايش و تجاوز هوايي به نحو چشم گيري مشاهده گرديد، فعاليت جاده‌سازي به پشت مرزهاي مشترك، جلو آوردن توپخانه‌ها با برد بالا به طرف ايران به منظور اقدامات ثبت تير با گلوله‌هاي دود ‌انگيز و فسفر سفيد در طول مرز و نيز مواردي كه پيشتر بدانها اشاره گرديد، همه و همه اينها حكايت از اين داشت كه بعثي‌هاي عراق در تدارك تعرض گسترده‌اي مي‌باشند.
به دنبال اشغال ارتفاعات ميمك نيروي زميني به لشكر 81 زرهي ابلاغ نمود گروه رزمي 217 تانك اعزام شده به منطقه صالح آباد به محور سرني- ميمك حركت نمايد و پاسگاه‌هاي اشغال شده را تصرف نموده و نيروهاي عراق را عقب براند، اما نيروهاي عراقي تا ساعات آخر روز، دشت ليك و دشت هلاله و دامنه‌هاي جنوبي "تنگ بينا" و "تنگ بيجار" را اشغال كرده بودند. هم چنين تلويزيون عراق خبر نفوذ نيروهاي عراقي در خاك ايران را تا عمق 5 كيلومتر و عرض 25 كيلومتر و اسير كردن 11 نفر از نيروهاي ايراني را پخش كرده بود.
درتاريخ 22/6/1359 مسئولين دولتي پس از بازديدي كه از مناطق عملياتي غرب در استانهاي كرمانشاه و ايلام داشتند، با مشاهده تجاوزات نيروهاي عراقي و توجه به گزارشات اداره دوم ستاد مشترك ارتش، ژاندارمري كل كشور و ساير اطلاعات واصله از طريق ركن دوم يگان‌هاي نيروي زميني ارتش و سپاه پاسداران، واقف شدند كه دولت عراق قصد حمله گسترده به خاك جمهوري اسلامي ايران را دارد. در اين روز بالا‌ترين درجه آماده باش به يگان‌هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران ابلاغ شد. به ارتش جمهوري اسلامي دستور داده شد، يگان‌هاي خود را در نوار مرزي برابر طرح عملياتي مستقر نمايد اما اجراي اين دستور با توجه به وضعيت ارتش و موقعيت مكاني يگان‌هاي عمل كننده و پشتيباني‌ها، پراكندگي در سراسر كشور، محدوديت جاده و امكانات ترابري ضعيف و همچنين درگير بودن در جنگ پارتيزاني در كردستان و آذربايجان غربي و اينكه برابر طرح عملياتي در منطقه گسترش يابند، بسيار مشكل مي‌نمود، اما ارتش با توجه به ماموريت ذاتي خود و احساس خطر براي كشور به لشكرهاي 92، 81 زرهي، تيپ 37 زرهي، تيپ 84 پياده، گروه‌هاي 11و22 توپخانه (نيروهاي موجود در منطقه) خود را برابر با طرح در مرز مستقر و از پشتيباني نزديك هوايي پايگاه‌هاي هوايي همدان، تبريز، دزفول، اميديه، بوشهر، شيراز، اصفهان و تهران و همچنين از هوانيروز كرمانشاه، اصفهان، مسجد سليمان و تهران استفاده نمود.
تاريخ 26/6/1359 از بحراني‌ترين روزهاي قبل از آغاز جنگ تحميلي بود، زيرا صدام حسين رئيس‌جمهور عراق در اين روز قرارداد رسمي مورد تأييد سازمان ملل متحد كه تحت عنوان قرارداد الجزاير و پروتكل‌هاي آن را كه در سال1975 بين ايران و عراق منعقد شده بود طي نطقي در جلسه مجمع ملي عراق، به بهانه نقض آن از طرف ايران ملغي اعلام كرد. بلافاصله طارق حماد عبدالله، رئيس مجلس وقت نمايندگان عراق نيز در تلويزيون آن كشور ظاهر شد و تصميم شوراي انقلاب عراق مبني بر لغو قرارداد الجزاير را توسط مجلس نمايندگان اعلام كرد و پس از آن اقدام به انتشار اعلاميه به منظور برافراشتن پرچم عراق در بالاي دكل كليه كشتي‌ها در حالت تردد در اروندرود نمود. لغو يك جانبه قرارداد الجزاير از سوي عراق، منجر به شدت گرفتن بر خوردهاي نظامي بين نيروهاي طرفين در منطقه اروندرود گشت، از همين رو است كه بعضي از تحليل گران اين روز را سر فصل آغاز جنگ غير رسمي عراق عليه ايران مي‌دانند، چنانچه برخي از مورخين جنگ اين روز را روز اعلان جنگ عراق عليه ايران ذكر كرده‌اند.
نهايتاً در تاريخ 30/6/59 محافل خبري جهان در تعبير و تفسيرهاي خود وقوع يك جنگ تمام عيار قريب‌الوقوع بين كشور ايران و كشور عراق، درآينده نزديك را قطعي مي‌دانستند.
ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران طي اطلاعيه شماره 7 احضار پرسنل وظيفه خدمت منقضي سال 1356 را به اطلاع ملت ايران رسانيد. در اين زمان شدت درگيري‌ها در نوار مرزي مناطق شمال غرب سرپل ذهاب، ازگله تا جنوب مهران به قدري شديد بود كه در اين روز بعضي پاسگاهاي مرزي طرفين به كلي تخريب شده بود و در چنين وضعي در منطقه غرب و جنوب، نيروهاي عراقي كاملاً خود را به خط مرزي رسانده بودند. بيشتر پايگاه‌ها و پاسگاه‌هاي مرزي در غرب و جنوب غربي از جمله يگانهاي ارتش كه در فكه مستقر بودند، زير آتش شديد توپخانه دشمن قرار گرفتند و در همين زمان توپخانه ارتش، پاسگاه‌هاي مرزي عراق را زير آتش خود قرار داد كه از جمله پاسگاه صدام منهدم شد.
ارتش عراق در ساعت 30/12 روز 31 /06/1359 با وارد عمل كردن 192 فروند جنگنده، 12 لشكر مجهز پياده و زرهي و 30 تيپ مستقل خود در استان‌هاي كرمانشاه، ايلام و خوزستان جبهه‌اي به طول 1200 كيلومتر را گشود.   عدنان خيرالله وزير دفاع وقت عراق (برادر زن صدام) به صدام پيام مي‌دهد:" سرورم جوانان 20 دقيقه قبل به پرواز در آمدند
" و صدام كه در حال و هواي جنگ 6 روزه اعراب و اسرائيل بود در جواب مي‌گويد: " تا نيم ساعت ديگر كمر ايران خواهد شكست " و اين تصور 6 روز جنگ به 8 سال جنگ خونين انجاميد و اين در حالي بود كه تنها لشكر81 زرهي، لشكر92 زرهي، تيپ84 پياده خرم‌آباد و تيپ 37 زرهي را در مقابل خود داشت كه استعداد كل اين يگان‌ها كمتر از 50% بود.
نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران با پشتيباني نيروي هوايي و با همين عناصر موجود آنچنان مقاومت دليرانه‌اي در مقابل ارتش مجهز و پيشرفته عراق به نمايش گذاشت كه دشمن را مات و مبهوت مقاومت و پايداري خود نمود. نيروهاي ايران با به اجرا درآوردن عمليات تأخيري توانستند در موقعيت مناسب پدافندي، ارتش متجاوز عراق را از ادامه پيشروي بيشتر به سوي اهداف از پيش تعيين شده باز دارند و به جز در محدوده خرمشهر و سوسنگرد، در ساير مناطق ناگزير به اتخاذ پدافند اجباري گرديد و در واقع ارتش مجهز عراق آثار مقاومت و شهادت طلبي ارتش ايران را درك نمود و اولين ضربه كاري را احساس نمود و ماشين جنگي‌اش زمين گير شد.
نيروهاي مستقر در نوار مرزي در امتداد اروندرود مواضع دشمن در بصره را زير آتش قرار دادند و در اثر آتش توپخانه نيروهاي خودي، تاسيسات نفتي واقع در واسيله عراق بكلي منهدم گرديد. ذكر اين نكته ضروري است كه در اين تاريخ يگانهاي نيروي زميني، ژاندارمري و سپاه پاسداران در سرتاسر مرز عراق در گير بودند.
ساده انديشي است اگر باور داشته باشيم كه توقف نيروهاي عراقي ناشي از وصول به اهداف خود و برابر طرح ريزي قبلي بوده است، زيرا كارشناسي نظامي نشان مي‌دهد كه عراق به جز تصرف ناتمام خرمشهر، به هيچ يك از اهداف تاكتيكي خود از جمله جدا كردن استان خوزستان دست نيافت. عراق قاعدتاً مي‌بايست پيشروي خود را به ويژه در شمال خوزستان و شرق رودخانه كرخه ادامه مي‌داد تا خوزستان را از خاك ايران جدا كند، ولي دراثر شدت پايداري نيروهاي ما، ناچاراً در ميان بيابان‌هاي وسيع خوزستان و مناطق كوهستاني ايلام و كرمانشاه زمين گير و سنگرنشين گرديد و رؤياي شيرين صدام حسين را براي نمايش قدرت در منطقه به كابوس هولناكي تبديل كرد كه رژيم بعثي نتوانست از آن خلاصي يابد.
باشعله ور شدن آتش جنگ تحميلي، ارتش ايران، براي برقراري كنترل، اداره، هدايت جنگ تا سركوب متجاوز و پيروزي نهايي، استراتژي عملياتي خود را كه شامل 3 مرحله كلي به قرار ذيل بود انتخاب و اقدام به اجراي آن نمود:
مرحله اول: متوقف كردن هرچه سريعتر پيشروي دشمن در همه محورها
اين مرحله حدود 7 تا 10 روز اوليه جنگ پايان يافت و دشمن را وادار به اتخاذ حالت پدافندي كرد. بر همين اساس در پايان ششمين روز جنگ، صدام حسين با اظهار اينكه ارتش عراق به اهداف نظامي خود دست يافته است، آمادگي آن كشور را براي ترك مخاصمه و آتش بس، مشروط به پذيرش شرايط دولت عراق از سوي دولت جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد.
با توجه به اينكه در طول شش روز اول جنگ، ارتش عراق موفق به تامين هيچ يك از اهداف با ارزش تاكتيكي خود نگرديد و كماكان در پشت دروازه‌هاي خرمشهر و سوسنگرد و دامنه‌هاي تپه‌هاي‌الله اكبر در جا مي‌زد، اين اظهارات صدام حسين نشان مي‌داد كه حكومت عراق از همان روز ششم مهر 59 يعني پايان هفته اول جنگ از كسب پيروزي نا اميد شده و در همين راستا تصميم گرفته بود از طريق جنگ سياسي و چانه زني بر سر ميز مذاكره و حرف زدن از موضع قدرت و با استفاده از گروكشي مناطق اشغال شده به خواسته‌هاي توسعه طلبانه خود در ايران دست يابد. بديهي است كه نشستن پشت ميز مذاكره با چنين حريفي، نتيجه‌اي جز گردن نهادن به خواسته‌هاي او از موضع ضعف نداشت و به همين دليل مقامات جمهوري اسلامي ايران اعلام داشتند تا زماني كه يك سرباز عراقي درخاك ايران اسلامي است، مذاكره‌اي انجام نخواهد گرفت و به اين ترتيب در جبهه‌هاي جنگ، رزم آزمايي دليرمردان ارتش ايران با نيروهاي متجاوز عراق ادامه داشت.
مرحله دوم: پدافند در مقابل دشمن و اقدام به بازسازي نيروهاي خودي براي كسب آمادگي حمله متقابل:
در اين مرحله از خط مشي عملياتي ارتش ايران كه تقريباً يك ماه پس از شروع جنگ آغاز گرديد، به منظور بازسازي و كسب آمادگي لازم براي حمله متقابل در مقابل نيروهاي عراقي به وضعيت پدافندي در آمدند. در اين مرحله نيروهاي ارتش به ويژه نيروي زميني كه دچار مشكلات عديده‌تري نسبت به ساير نيروها بود و نيروي اصلي و مادر را هم در تعيين سرنوشت جنگ تشكيل مي‌داد به سرعت در بازسازي نيروي انساني و تجهيزاتي خود اقدام نمود. لغو خدمت يك ساله پرسنل وظيفه و احضار نيروهاي ذخيره در حدود 130هزار نفر، تغيير در انتصابات، بهبود سيستم فرماندهي و برقراري انضباط از جمله اين اقدامات بود و امام راحل (ره) هم بي‌دريغ ارتش را حمايت مي‌نمودند. اين مرحله تا اوايل سال 1360 طول كشيد، ارتش علاوه بر تلاش در بازسازي و افزايش توان و آمادگي رزمي خود، طي دستورالعملي به قرارگاه‌هاي عملياتي شمال غرب و غرب و جنوب فرمان داد متناسب با توانايي‌هاي موجود خود، در هر فرصت مناسب به خطوط و مواضع پدافندي دشمن تك نمايند. اين اقدام به منظور‌هاي زير انجام گرفت:
الف- دستيابي به نقاط حساس زمين و بهبود وضع پدافندي خودي؛
ب- زنده نگه داشتن روحيه آفندي در نيروهاي خودي؛
ج- نشان دادن روحيه سازش ناپذيري و عدم پذيرش اشغال سرزمين‌ها توسط دشمن؛
د- آموزش دادن نيروها و كسب تجارب عملياتي آفندي به منظور آمادگي براي اجراي حملات وسيع؛
ه- فرسوده كردن دشمن از نظر روحي و رواني و اينكه در مواضع پدافندي خود جا خوش نكند؛
و- وارد كردن تلفات و خسارات و ضايعات به دشمن به منظور كاهش توان رزمي
نيروي زميني ارتش ايران با دارا بودن وضعيت كلي پدافندي،25عمليات محدود آفندي را در رده‌هاي گروهان، گردان و تيپ عليه مواضع مقدم پدافندي دشمن با موفقيت به اجرا در آورد كه از ميان آنها مي‌توان به آفند محدود تيپ يك لشكر 81 زرهي در ميمك (29/10/59)، آفند محدود لشكر16 زرهي در كرخه كور(15/10/59)، آفند محدود تيپ2 لشكر 21 پياده در غرب كرخه (25/1/60)، آفند محدود تيپ 3 لشكر 92 زرهي درمنطقه‌الله اكبر (31/2/60) و عمليات آفندي لشكر 77 پياده عليه مواضع دشمن در شمال آبادان (31/3/60) اشاره نمود، كه منجر به وارد آمدن تلفات و خسارات زياد به دشمن، آزادي بخشي از مناطق اشغالي و بهبود مواضع پدافندي خود گرديد. همچنين در اين مرحله، نيروي دريايي ارتش ايران، خسارات عمده‌اي به نيروي دريايي دشمن وارد كرد و اسكله‌هاي البكر و الاميه را نابود و سيادت دريايي ايران را در شمال خليج فارس برقرار كرد و نيروي هوايي ارتش ايران هم ضمن پاسداري از آسمان كشور و حمايت از نيروهاي تكاور زميني ارتش، با پروازهاي مرزي، اهداف تعيين شده را در داخل خاك عراق مورد هجوم هوايي خود قرار مي‌دادند و كاروان‌هاي نفتي را در خليج فارس پشتيباني مي‌كردند.
مرحله سوم: آفندهاي بزرگ عليه نيروهاي متجاوز و آزادسازي مناطق اشغالي در سطح وسيع.
اين مرحله در پايان سال اول جنگ و با اجراي عمليات ثامن الائمه(ع) و شكست حصر آبادان در 5/7/60 آغاز شد. لشكر 77 پياده خراسان با يك طرح ريزي دقيق و حساب شده با كمك عناصري از يگانهاي ديگر نيروي زميني مستقر در منطقه جنوب و پشتيباني يگان‌هاي توپخانه و هوانيروز نيروي هوايي، آرايش نيروهاي عراق در شرق كارون را با موفقيت كامل در هم شكست.
در اين عمليات نيروهاي مخلص بسيج و سپاه پاسداران با ايثارگري‌ها و دلاوري‌هاي چشمگير خود لشكر77 را ياري كردند. در واقع پس از عزل بني صدر، اين امكان براي سپاه پاسداران به وجود آمد كه به نحو فعال‌تري در جبهه‌هاي جنگ تحميلي به ويژه جبهه جنوب شركت كند، كه عمليات دارخوين در 31/3/60 سرآغاز آن به شمار مي‌رود. در پايان سال اول جنگ با تدبير شوراي عالي دفاع كشور، مشاركت فعال ارتش و سپاه در جبهه‌ها اعلام گرديد و به دنبال آن سپاه پاسداران آمادگي خود را براي به پاي كارآوردن نيروهاي بيشتري از بسيج مردمي كه شبيه گردان‌هاي سبك 200 الي300 نفري با تجهيزات سبك سازمان يافته بودند و همچنين امكانات جهاد سازندگي براي امكان انجام پشتيباني‌هاي منهدسي رزمي در سطوح وسيع، اعلام داشت.
نتيجه گيري
رژيم بعثي عراق زماني طبل جنگ را به صدا درآورد و هجوم وحشيانه خود را به مرزهاي زميني، هوايي و دريايي جمهوري اسلامي ايران آغاز كرد كه نظام نوپاي انقلاب به شدت با مشكلات داخلي و خارجي درگير بود. بنا به گفته صدام حسين اوضاع آشفته ايران و تهديدات عليه ارتش در داخل، شرايط را براي توسعه مرزهاي خود و تغيير وضعيت ژئوپولتيكي آن كشور كاملاً مساعد مي‌كرد. لذا زماني كه فكر مي‌كرد ايران به علت درگيري با مسائل داخلي و انقلاب در ضعيف‌ترين موضع رويارويي نظامي و مخاصمه قرار دارد، تهاجم را مناسب و مغتنم دانست.
بر خلاف برآوردها و رؤياهاي سران رژيم عراق، ارتش جمهوري اسلامي ايران عليرغم وضعيت و شرايط نامناسب كشور و بحران‌هاي ايجاد شده براي ارتش، بلافاصله برابر با طرح‌هاي از پيش تعيين شده در مقابل تهاجم رژيم قد بر افراشت و مردم غيور و مسلمان اين سرزمين بزرگ و پر افتخار نيز كه از تجاوز وحشيانه حكام بغداد به خشم وخروش در آمده بودند با شور و شوقي وصف ناپذير به ميدان‌هاي جنگ شتافتند تا با ياري برادران و فرزندان سرباز خود آتش فتنه عراق را نابود سازند.
آنچه بابد مورد توجه قرار گيرد اين مهم است كه، علي‌رغم مشكلات و معضلات كمرشكن و حوادث سنگين كه بر ارتش ايران گذشته بود، روحيه وفاداري، ميهن دوستي، اعتقادات مذهبي، پيروي از ولايت فقيه، حسن انجام وظيفه و اداي تكليف به ملت وكشور كه به حد اعلاء در نظاميان وجود داشت، سبب گرديد، در مواجهه با ارتش متجاوز بعث عراق، بسياري از كمبودهاي فيزيكي جبران شود و نيز در مقابله سريع با نظاميان خارجي نشان داد كه ارتش ايران در كنار ملت قهرمان ايران از توانايي‌ها و برتري‌هاي ويژه نسبت به ارتش عراق برخوردار است.
با اين تحليل كوتاه مي‌توان گفت ارتش در دو هفته اول جنگ وظيفه خود را در ناكام گذاشتن ارتش عراق در رسيدن به اهداف پوشالي خود از جمله جداسازي خوزستان عزيز از وطن و شكستن كمر انقلاب ايران، به نحوه شايسته‌اي با رشادت و دليرمردان خود به ثبوت رسانده است. نيروي هوايي و نيروي دريايي ارتش نيز در پاسداري از حريم فضاي هوايي و دريايي كشور همانند نيروي زميني قهرمانانه كوشيدند و جانفشاني كردند. اميد است كه اين متن توانسته باشد گوشه كوچكي از فعاليت‌هاي فارغ از تظاهر و توقع ارتشيان را كه با تمام توان به اداي تكليف و رسالت خطير خود يعني حراست از انقلاب و مرزهاي زميني، هوايي و دريايي در طول دوران پر شكوه دفاع مقدس پرداختند را، براي ثبت در تاريخ به تصوير كشيده باشد و به نسلي كه جنگ را به ياد ندارد و نسل‌هاي بعد از آن بياموزيم كه قدردان زحمات تمام كساني باشند (اعم از ارتشي، بسيجي و سپاهي و...) كه براي دفاع از كيان ايران و ايراني، بسياري از آرزوها، خواسته‌ها و سلامت عزيزان و خود را ناديده گرفتند تا مشتي از خاك پاك ايران اسلامي به دست چپاول گران و شيطان صفتان نيفتد. ما همواره آماده‌ايم تا همچون گذشته جان خود را در طبق اخلاص قرار داده و با همان جامه رزم كه يادگار بيش از 200 هزار شهيد، جانباز و آزاده هشت سال دفاع مقدس است از كيان اين سرزمين ولايي دفاع نموده و دست هر متجاوزي را قطع كنيم. در خاتمه ياد و خاطره 48000 شهيد هشت سال دفاع مقدس ارتش جمهوري اسلامي را گرامي داشته و به روان پاكشان درود مي‌فرستيم.
* سازمان حفظ آثار ونشر ارزشهاي دفاع مقدس ارتش جمهوري اسلامي ايران - انتشارات و رسانه
* مر حله آفندهاي بزرگ عليه رژيم متجاوز بعثي و آزادسازي مناطق اشغالي، در پايان سال اول جنگ و با اجراي عمليات ثامن الائمه(ع) و شكست حصر آبادان در تاريخ 5/7/1360 آغاز شد
* پس از تهاجم دشمن، ارتش جمهوري اسلامي ايران كه به صورت بي‌دريغ از جانب فرمانده كل قوا حضرت امام خميني حمايت مي‌شد، به بازسازي نيروي انساني و تجهيزاتي خويش پرداخت و عملاً وارد ميادين جنگ براي دفاع از سرزمين اسلامي ايران شد و در طول دوران دفاع مقدس 48000 شهيد تقديم اسلام نمود و با وحدت مقدس با ساير رزمندگان استقلال ايران را صيانت كرد  
       تصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویرتصویر       
ارسال پست

بازگشت به “اخبار نظامي”