برای انجام پروژه ی منهتن دانشمندان بسیاری از جمله بسیاری از برندگان جایزه ی نوبل در آنجا گرد آمدند و به همکاری با بخش نظامی حاضر در آزمایشگاه پرداختند. این محل کاملا سری بود و وسیله ی ارتباط آن با دنیای خارج فقط آدرس یک صندوق پستی بود. تدابیر امنیتی به حدی شدید بود که تا بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ژاپن حتی رئیس دانشگاه کالیفرنیا، رابرت اسپرول، که دانشگاه همکار برای این لابراتوار در نظر گرفته شده بود نیز چیزی از اهداف آزمایشگاه نمی دانست و تصور می کرد که ساخت "اشعه مرگ" هدف این تحقیقات است.
نتایج اولیه کار آزمایشگاه در شانزدهم جولای 1945 به نام آزمایش هسته ای سه قولو در منطقه ای در نیو مکزیکو آزمایش شد که اولین آزمایش هسته ای بشر به شمار می رود. این آزمایش موفقیت آمیز بود و دو نمونه ی دیگر آن که به پسر کوچک و مرد چاق نامیده شده بودند که به ترتیب برای حمله به هیروشیما و ناکازاکی به کار رفت.
آزمایشگاه به خاطر موفقیتش در این کار در شانزدهم اکتبر 1945 به جایزه ی "E" نیروی دریایی ارتش مفتخر گردید. از همین جا در می یابیم که جایزه دادن به قاتلین ملت های دیگر در آمریکا یک موضوع تاریخی بوده و مدال افتخاری که در سایه ی کشتار انسان های بی دفاع هواپیمای مسافربری ایران بر سینه ی فرمانده جنایتکار ناو نیروی دریایی آمریکا درخشید ریشه در رویکرد تاریخی سیاست مداران آمریکا نسبت به ملت های دیگر دارد.
جشن اعطای جایزه ارتش به جانیان علمی لوس آلاموس

بعداز جنگ مسئولین آزمایشگاه بر روی انبوه سازی بمب هسته ای متمرکز شدند و روش هایی را جستجو کردند که دیگر نیازی به دانشمندان کار کشته نداشته باشند تا برای تولید بمب های هسته ای از کارگران ساده استفاده کنند. گویا عطش سیاستمداران آمریکا برای کشتار دسته جمعی انسان ها با استفاده از بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی رفع نشده بوده است زیرا که آزمایشگاه در آن زمان شروع به برنامه ریزی و آزمون برای تولید بمب هیدروژنی نیز کرد. بمبی که به مراتب خطرناک تر و ضد انسانی تر از بمب اتمی بود.

آزمایش بمب هیدروژنی توسط آزمایشگاه لوس آلاموس در سال 1950
در کنار کار بر روی این پروژه های ضد بشری کار بروی علوم پایه، شتاب دهنده های ذرات و نیزانرژی های همجوشی در قالب پروژه ی شروود نیز پی گیری شد تا در زمان نیاز بتواند دست مایه ی انحراف افکار عمومی آمریکا و جهان از آزمایش های هسته ای فراوانی که در جزایر مارشال و پایگاه ایالت نوادا انجام شد گردد.
پایان جنگ سرد و تلاش برای ترمیم وجهه
پس از جنگ سرد آزمایشگاه به ظاهر از تحقیق بر روی سلاح های هسته کاسته و به علوم و تکنولوژی های غیر مرتبط با جنگ روی آورد و به طراحی سیستم های شبیه سازی برای انجام آزمایش های هسته ای بسنده کرد. اکنون دیگر زمان بازسازی وجهه ی این آزمایشگاه و فعالیت های آن بود و از همین رو و به دلایل انسان دوستانه! به تحقیقات پزشکی و زیست شناسی نیز پرداخت و در بخش زیست شناسی تئوریک و بیوفیزیک برای بیماری ایدز سه واکسن تولید کرد!
آزمایشات گسترده و خطرناک بیولوژیکی
بسیار جالب توجه است این که سیستمی که برای کشتار دسته جمعی انسان ها در طی چندین دهه به صرف هزینه های فوق العاده کلان مادی و معنوی پرداخته است به یکباره در جهت اهداف بشری روی به تحقیقات پزشکی می آورد! با نگاهی دقیق به پژوهش های بیولوژیک این آزمایشگاه می توان رد پای مطالعه جهت تولید تسلیحات بیولوژیک را به وضوح دید. آزمایشگاه دارای تجهیزات فوق پیشرفته است به طوری که برخی از آنها قادرند صد برابر سریعتر و 200000 برابر دقیقتر از آزمون های رایج DNA در آزمایشگاه های دیگر کار کنند. این درحالی است که برای انجام آزمون هایی با این دقت و سرعت تنها کمتر از دو تریلیونیم گرم از DNA نیاز است.
جای تاسف است که تمامی این امکانات پیشرفته در جهت سیاست های تسلیحاتی به کار برده شده و نتایج این تحقیقات امنیت ملی و جانی شهروندان دیگر نقاط کره زمین را به مخاطره می اندازد. برای مثال اگر در کنار توجه به تولید واکسن برای ویروس ایدز، اخبار و تحلیل های درز شده در مورد دست ساز بودن این ویروس را در نظر بگیریم به نتایج وحشتاکی خواهیم رسید.
در همان سال های اولیه شناسایی بیماری ایدز و ویروس آن در جوامع انسانی، گزارش ها و تحلیل های دقیقی منتشر شد که حاوی اطلاعات و اخباری مبنی بر این بود که ویروس ایدز یک ویروس آزمایشگاهی است که یا به عمد و یا به دلیل عدم مطالعه ی کافی در مورد آزمایش آن بر روی انسان توانسته است از یک محیط آزمایشگاهی فرار کند. حال می بینیم آزمایشگاه لوس آلاموس از اولین آزمایشگاه هایی است که توانست برای این ویروس واکسن بسازد! به هیچ وجه بعید نخواهد بود اگر تصور کنیم که این آزمایشگاه بر اساس اطلاعات کاملی که از ساختمان این ویروس داشته است توانسته است به طراحی واکسن علیه آن اقدام کند و این امر می تواند از آنجا نشات بگیرد که این ویروس را متولد یکی از لابراتوارهای تسلیحات بیولوژیک یکی از آزمایشگاه های ارتش آمریکا بدانیم.
آزمایشگاه ملی لوس آلاموس به تحقیقات بیولوژیکی، ژنتیکی و بیوتکنولوژی مفصلی می پردازد و بر روی برنامه سازی کنترل ذهن، مهندسی ژنتیک، کلونینگ و نقشه برداری DNA در قالب اکتشاف ژنوم انسانی نیز کارهای فراوانی انجام داده است. اما نکته ی بسیار قابل توجه در این زمینه این است که در سال 2001 وزارت انرژی ایالات متحده وجود طرح هایی را آشکار ساخت که هدف آنها ادغام تحقیقات پیشرفته بر روی عوامل بیولوژیک با کارایی جنگی با تسلیحات اتمی در آزمایشگاه های طراحی تسلیحات آزمایشگاه های لوس آلاموس و لیور مور بود. این طرح شامل به کار گیری عوامل بیولوژیک تسلیحاتی ای بود که از نظر ژنتیکی دستکاری شده بودند و همچنین تست کردن سلاح های اسپری مانند حاوی ذرات معلق بیولوژیک بر روی جوامع چند صد عضوی جانوران کوچک آزمایشگاهی را نیز شامل می شد. بعید نیست که با توجه به وجود هزاران زندان و آزمایشگاه مخفی در خاک آمریکا و دیگر نقاط جهان دایره ی این آزمون ها به جوامع نمونه ی انسانی نیز گسترش یافته باشد.
واکنش ها به این اخبار نگران کننده در حدی بود که در سالهای 2003 و 2008 برخی از گروه های صلح طلب از جمله Tri-Valley CAREs تلاش کرد به طور قانونی و از طریق دعوی قضایی وزارت انرژی آمریکا را از مخلوط کردن ویروسها و باکتری ها با بمب ها باز بدارد. امروزه نیز تلاش هایی وجود دارد تا از آزمایش های دستکاری های ژنتیکی به هدف طراحی تسلیحات جنگی جلوگیری شود. نگرانی از این اقدامات ضد بشری تا حدی است که تعدادی از عقلای خود سیستم نیز زبان به اعتراض گشوده اند. برای مثال یکی از بازرسان عمومی وزارت انرژی آمریکا هشدار داده است که آزمایش با ویروس های کشنده و باکتری ها که در هشت آزمایشگاه فدرال از جمله لوس آلاموس انجام می گیرد فاقد کنترل ها و نظارت های لازمه است.
باکتری سیاهزخم؛ بهانه حمله آمریکا به عراق
جنجال تبلیغاتی بر سر باکتری سیاه زخم را که پیش از حمله به عراق در دستور کار دولت مردان آمریکا بود به یاد داریم. جالب توجه است که بدانیم آزمایشگاه لوس آلاموس دارای بزرگترین بانک اطلاعات ژنتیکی باکتری مولد این بیماری، باسیلوس آنتراسیس، در دنیا می باشد! و بیش از 1200 سویه از این باکتری در این آزمایشگاه طبقه بندی شده است و نامه های ادعایی حاوی باکتری سیاه زخم که بخشی از بازی تبلیغاتی مذکور را تشکیل می دادند حاوی سویه ای از باکتری بوده است که در این آزمایشگاه مطالعات فراوانی بر روی آن انجام گرفته است.
فعالیت های بیولوژیک این آزمایشگاه نیز همچون فعالیت های فیزیک هسته ای دارای سرپوش های علمی خود بوده است. برای مثال آزمایشگاه در حوزه ی انرژی های تجدید پذیر به مطالعه بر روی سوخت های زیستی ارزان پرداخت و یا می توان به ابداع روشی برای تشخیص سریع و آسان سرطان پستان اشاره کرد. امنیت ملی غیر هسته ای و تکوین سیستم دفاعی مربوطه نیز از اولویت های این آزمایشگاه است. که شامل جلوگیری از شیوع بیماری های کشتنده با بهینه سازی ابزار تشخیصی و بررسی اثربخشی واکسن های ایالات متحده انجام میگیرد. پیشرفت دیگر شامل ساخت هواپیمایASPECT است که می تواند مخاطرات زیستی را در فضای آسمان آمریکا تشخیص دهد.
علاوه بر فعالیت های نگران کننده بیولوژیک این آزمایشگاه، اقدامات تخریبی محیط زیست نیز از دیگر موضوعات مورد توجه سازمان های مردم نهاد آمریکا بوده است. برای مثال ناحیه ی موسوم به "منطقه ی پیشین آزمون انفجارها" که منطقه ی تکنیکی 33 (T33) نامیده می شود؛ مجموعه ای از بناهای پیش ساخته و تریلرها است که یکی از بخش های کاملا امنیتی و مرموز آزمایشگاه بوده و به عملیات های موسوم به "سیاه" یا پوشیده می پردازد. در سال 1999 نه تن از خاک آلوده به اورانیوم این منطقه به جای دیگری انتقال داده شد. چگونگی این انتقال و منطقه ی هدف آن همواره موجب بحث هایی در مطبوعات و افکار عمومی بوده است.
بازار داغ فروش اطلاعات لوس آلاموس
درز اطلاعات استراتژیک هسته ای از این آزمایشگاه و یا شاید بتوان گفت فروش اطلاعات از طرف سیاستمداران خرد و کلان که با همکاری عواملی از درون خود آزمایشگاه انجام می گیرد نیز برای خود تاریخچه ای دارد که در اکثر موارد با دستپاچگی از طرف مقامات مسئول سرهم بندی شده و قضیه فیصله می یابد. در این جا به بخشی از این داستان اشاره می شود.
در سال 1999 یکی از متخصصین شاغل در لوس آلاموس ون هو لی متهم شد که بخشی از اسرار هسته ای این آزمایشگاه را از کامپیوتر مورد استفاده در شبیه سازی آزمایش های هسته ای سرقت کرده است. او زندانی شد و متهم بود که اطلاعات را به چین داده است اما بازرسان موفق به یافتن چیزی در این مورد نشدند! اما در همان سال نیویورک تایمز چنین گزارشی را چاپ کرد:
در نتیجه ی به کارگیری اسرار هسته ای به سرقت رفته از یک آزمایشگاه آمریکایی، چین به یک جهش بزرگ در توسعه سلاح های هسته ای دست یافت: کوچک سازی بمب ها. کارشناسان حوزه ی جاسوسی معتقدند از اواسط دهه ی هشتاد عملیات جاسوسی چین بر روی این آزمایشگاه شروع شده و در نهایت به دستیابی چین به اطلاعات لازم انجامیده است. حال این که با توجه به ملاحظات امنیتی بسیار شدید جاسوسی از این آزمایشگاه ممکن بوده است یا نه خود جای بحث دارد. اما کیست که نداند گاهی فروش اطلاعات دست چندم می تواند به عنوان سیاستی از طرف دولت های استکباری در دستور کار قرار گیرد. به خصوص این که اتفاق مذکور پس از فروپاشی شوروی روی داده و شاید به وجود آمدن یک رقیب اتمی برای روسیه و در همسایگی آن می توانسته به پیشبرد سیاست های فرامنطقه ای آمریکا یاری رساند. بدیهی است که انتقال این اطلاعات به صورت رسمی می توانست برای آمریکا دردساز شود.

ون هو لی، متهم به انتقال اطلاعات هسته ای آزمایشگاه لوس آلاموس به جمهوری خلق چین
در سال 2000 نیز اعلام شد دو کامپیوتر که حاوی اطلاعات طبقه بندی شده بوده است در آزمایشگاه گم شده است که بعد ها در در سال 2003 همانجا پیدا شد! در سال 2004 اعلام شد که چهار دیسک سخت حاوی اطلاعات طبقه بندی شده گم شده اند. بعدها مشخص شد که دو مورد از آنها به اشتباه به ساختمان دیگری انتقال یافته اند اما دو تای دیگر مجهول ماندند. که به توبیخ گسترده ی عوامل لابراتوار انجامید. بعدها در سال 2005 اعلام شد که اصلا چنین دیسک هایی وجود نداشته اند که گم شوند! دور از ذهن نیست که به دلیل همین اتفاقات که به طرز ناشیانه ای هم رفع و رجوع می شوند در سال 2006 دانشگاه کالیفرنیا به همکاری شصت ساله ی خود با این آزمایشگاه پایان داد تا شاید بتواند از آبروی علمی خود در دنیای علم محافظت کند.
در سال 2009 شصت و نه کامپیوتر که فاقد اطلاعات طبقه بندی شده بودند گم شدند. همچنین در این سال 2/2 پوند از پلوتونیوم دپارتمان انرژی گم شد که بعدها بازرسان متوجه شدند که این مقدار پلوتونیوم گم شده در واقع در نتیجه ی محاسبات غلط بخش آمارگیری آزمایشگاه به وجود آمده و اصلا از قبل موجود نبوده که گم هم بشود!!! دستپاچگی و لاپوشانی ناشیانه ی حقایق در تمامی موارد مذکور نیازی به توضیح ندارد. در تازه ترین مورد نیز در سال 2010، لئوناردو ماچرونی به همراه همسرش متهم شد که از سال 2008 اطلاعاتی بسیار مهم در مورد بمب هسته ای از آزمایشگاه دزدیده و در ازای هشتصدهزار دلار به ونزوئلا فروخته است و قرار بوده طی ده سال به این کشور کمک کند تا به فناوری ساخت بمب هسته ای دست یابد.
این زوج هر دو به بخشی از اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی داشته اند. اما ماچرونی طی مصاحبه ای با اسوشیتدپرس اظهار کرد که دولت آمریکا به اشتباه او را متهم می کند و او بی گناه است و او فقط در مورد تئوری ها و مطالعات خودش با دولت ونزوئلا مذاکره کرده است. او متهم است که یک سند 132 صفحه ای حاوی اطلاعات طبقه بندی شده را به کمک همسر خود آماده کرده و به ونزوئلا فروخته است. گفته می شود قرار بوده ماچرونی به ونزوئلا کمک کند تا در طی 10 سال آن کشور به ساخت بمب هسته ای با یک راکتور زیرزمینی غنی کننده پولوتونیوم دست یابد. آیا روی دادن چنین اتفاقاتی بدون اطلاع حداقل بخشی از خرده سیاستمداران تاجر تسلیحات آمریکا با توجه به شدت تدابیر امنیتی و هزارتوی کنترل و محافظت به خودی خود ممکن است؟!
بدیهی است سیستمی که بتواند نمایش بزرگی همچون حملات یازده سپتامبر را اجرا کرده و گستاخانه آن را به چند تروریست عقب مانده القاعده در خاورمیانه نسبت دهد با پررویی و بی شرمی هرچه تمام تر خواهد توانست اطلاعات دست چندم تسلیحاتی خود را به این طرف و آن طرف فروخته و برای حفظ وجهه صلح طلب و انسان دوستانه خود در دنیا پیرمردی همچون ماچرونی و همسرش را قربانی سیاست خود کند.

لئوناردو ماچرونی و همسرش، از کارکنان بخش هسته ای آزمایشگاه لوس آلاموس
در پایان با ذکر یکی از اقدامات عوام فریبانه ی آزمایشگاه لوس آلاموس که یکی از ده ها مرکز سوء استفاده از دانش بشری در مسیر اهداف توسعه طلبانه و ستیزه جویانه ی جبهه ی استکبار است به این گزارش پایان می دهیم.
در سال های اخیر طی برنامه ای موسوم به "ارابه ی دانش" تیمی منتخبی از دست اندکاران این آزمایشگاه در میان مدارس و دبیرستان های منطقه ی لوس آلاموس گردش کرده و کودکان و نوجوانان بومی منطقه را با علوم و دانش های مختلف آشنا می ساخته و احیانا مشکلات درسی آن ها را حل می کردند! حال این که اقداماتی از این دست تا چه حد خواهد توانست ذهن این نوجوانان را از پرداختن به پرسش هایی در مورد چرایی پروژه ی منهتن، طراحی و ساخت بمب های اتمی و هیدروژنی، طراحی تسلیحات بیولوژیک و در نهایت ادغام بمب های اتمی با تسلیحات بیولوژیک و هدف از این گونه اعمال منحرف کند، خود جای سوال است.
در نهایت، رد پای ماسونها در لوس آلاموس

این دهن کجی بزرگ به صدها هزار انسان کشته شده در هیروشیما و ناکازاکی و هزاران کودک معلول به دنیا آمده در اثر آلودگی رادیواکتیوی محیط زیست انسانی به صورت بنای یادبود فراماسونری در محل انجام اولین آزمایش بمب هسته ای در لوس آلاموس بنا شده است.
جا دارد هرگاه سیاستمداران آمریکایی از حقوق بشر و احترام به انسان یاوه سرایی می کنند نظر ایشان را در مورد این بنای یاد بود ماسونی جویا شویم.