افراد نیازمند و ابرومند، نه گداهای لاکچری

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1742
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3423 بار
سپاس‌های دریافتی: 5849 بار

افراد نیازمند و ابرومند، نه گداهای لاکچری

پست توسط shafagh »

این مقاله  از سایت شهر خبر و از جهتی ممیزی است بین نیازمندان واقعی و افرادی که حرص تکدی گری و جمع اوری پول عادتشان شده است

تصور بسیاری از ما درباره افرادی که دست به تکدی‌ گری می‌زنند، انسان‌های نیازمندی است که از سر ناچاری، دست‌شان را جلوی مردم دراز می‌کنند، اما همیشه این‌طور نیست.


[External Link Removed for Guests]


به گزارش رکنا؛ به‌تازگی، پلیس به یک خانم که هر روز با هواپیما از اصفهان به تهران سفر می‌کرد و برمی‌گشت، مشکوک شد. پلیس بعد از رصد و پیگیری، به اطلاعات عجیبی درباره او دست یافت.
آن‌ها با دستگیری این خانم پی بردند که این شخص هر روز با پرواز مستقیم به تهران برای گدایی می‌رود! گفته می‌شود که وی روزانه ۵ میلیون تومان درآمد داشته و دوباره به شهر خودش برمی‌گشته است. در ادامه از چند متکدی خبرساز با درآمدهای نجومی و شیوه‌های عجیب‌شان خواهیم گفت.


گدایی با 400 کیلو برنج و ده‌ها کیلو حبوبات

مهر 98 ماموران شهرداری قزوین به یک گدا که همیشه در جلوی مغازه‌های خواربار فروشی اعم از برنج، حبوبات و... حضور داشت، مشکوک شدند و او را دستگیر کردند، اما مرد ۴۵ ساله با تهدید نیروهای شهرداری ادعا کرد سال‌ها در تهران گدایی کرده و هیچ‌فردی کاری با او نداشته است. با حکم قضایی ماموران وارد خانه این گدا و شوکه شدند! ماموران در خانه   او چند کلید گاوصندوق پیدا کردند و در بازرسی از دو گاوصندوق یک چک یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومانی و مقداری پول نقد کشف کردند. همچنین از خانه او ۴۰۰ کیلوگرم برنج، ده‌ها کیلوگرم حبوبات و ده‌ها کیلوگرم روغن جامد و مایع پیدا کردند که با گدایی از مردم گرفته بود.


متکدی که 2 کارمند شخصی داشت!

مدیرکل بهزیستی مازندران در سال 90 گفت که گداهایی در آن استان شناسایی شده‌اند که ماهانه 400 تا 500 میلیون تومان درآمد دارند! او با اشاره به گدایی که جلوی در فرمانداری ساری، سال‌هاست برای تکدی‌گری با ویلچر حضور دارد و بسیاری از مردم شهر او را دیده‌اند، گفته که در یک نیم‌روز یک میلیون تومان درآمد و دو کارمند برای خودش دارد! او ادامه داده که بعد از زیرنظر گرفتن فردی که هر روز جلوی در فرمانداری ساری برای تکدی‌گری با ویلچر پیاده می‌شود، متوجه شدند که دارای دو کارمند است که هر روز او را می‌آورند و او به این افراد پول می‌دهد.


خانواده متکدی با درآمد ماهانه 50 میلیون تومانی!

آذر امسال بود که مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران در پاسخ به این سوال که شما اعلام کردید کودکان کار و خیابان روزانه بین ۴۰۰ هزار تا یک میلیون تومان درآمد دارند، به ایلنا گفت: «...من با یکی از این‌ها صحبت کرده‌ام و گفته است امروز ۴ میلیون تومان درآمد داشته‌ام... میانگین درآمد چنین خانواده‌هایی به ۵۰ میلیون هم می‌رسد، یعنی یک خانواده ۷ تا ۸ نفره در خیابان و در سرچهارراه‌ها پخش می‌شوند و کار می‌کنند.»


گدایی با لباس مبدل در کیش

اواخر سال 99، پلیس کیش از ورود یک گدا به این جزیره باخبر شد. با بررسی پلیس، پیرمرد گدا که لباس کهنه به تن داشت، دستگیر شد. بررسی‌های پلیس نشان داد این مرد چهار روز قبل از دستگیری، وارد کیش شده و اقدام به گدایی کرده است. او که ظاهرا وضع مالی نسبتا خوبی داشته و با لباس مبدل گدایی می‌کرده، در بازجویی‌ها مدعی شد: «برای گدایی به کیش آمدم و با پوشیدن لباس کهنه ادعا می‌کردم بیماری سرطان دارم و می‌خواهم برای شفا گرفتن به عراق بروم، اما پولی ندارم. در این مدت مسافران در جلوی پاساژها و هتل‌ها به من کمک می‌کردند.» با بررسی‌های پلیس مشخص شد که این مرد هیچ بیماری ندارد و سالم است. او در هنگام دستگیری 10 میلیون تومان پول همراه داشت و در محل استراحتش هم چندین میلیون تومان پول کشف شد که تنها در چهار روز به دست آورده بود.


کت جادویی یک گدا

سال ۹۴ وقتی دستگیر شد، تیتر یک رسانه‌ها شد. همه جا حرف از گدای میلیونر بوشهری بود. وقتی ماموران شهرداری بوشهر اسماعیل 54 ساله را با همکاری پلیس دستگیر کردند، رازهایش را فاش کرد. بعد از دستگیری، ماموران شهرداری او را پس از ماه‌ها به حمام بردند و با مصرف دو بطری شامپو، موفق شدند او را تمیز کنند! سپس چهار کت و کاپشن تن این گدا بررسی و مشخص شد اسماعیل پول‌هایش را داخل درز این لباس‌ها جاسازی می‌کرده است. از لباس‌های گدای ژولیده ۹ کیلو و ۳۰۰ گرم پول کهنه که به علت خیس شدن قابل جداسازی و شمارش نبود، پیدا شد!


طلب کمک با نوشتن پیام‌های خنده‌دار

اما محض تنوع یک مصداق خارجی؛ یکی از روش‌های تکدی‌گری که در ژاپن زیاد دیده می‌شود، این است که آن‌ها سعی می‌کنند جمله‌های جالب و خواندنی را روی تکه‌های مقوا بنویسند تا توجه عابران به آن‌ها جلب شود. جمله‌هایی که آن‌ها استفاده می‌کنند معمولاً خنده‌دار هستند مثلاً این که «پدرم را نینجاها کشته‌اند، برای کاراته یاد گرفتن به پول نیاز دارم»، «من مسافر زمان هستم» و دیگر جمله‌های خنده‌دار که هر کدام بهتر باشد، پول بیشتری نصیب متکدی می‌کند!


راه‌ و رسم دستگیری از دیگران

هر چند وقت‌ یک‌بار که خبری مشابه سوژه امروز ما داغ می‌شود، بحث درباره چندوچون کمک کردن بالا می‌گیرد. یک عده نگران می‌شوند که مبادا همه کارهای خیرخواهانه‌شان بیهوده بوده باشد، چون تردید دارند که کمک‌شان واقعا گرهی از کار دیگری باز کرده باشد یا صرفا طعمه یک‌جور کلاهبرداری بوده‌اند. عده‌ای هم در واکنش به این نگرانی، می‌گویند که نباید همه را به یک چشم دید و بابت تک‌وتوک کلاهبردارانِ در لباس نیازمند، دست از کمک کردن به دیگران برداشت. چطور از دیگران دستگیری کنیم که خیال‌مان راحت باشد؟ در کوچه و خیابان، افراد نیازمندِ کمک کم نمی‌بینیم اما هیچ راهی نداریم که بفهمیم زندگی کدام‌شان واقعا به کمک ما وابسته است. اگر مخاطب شما، کودکان کار و دست‌فروش‌ها هستند، پول را در ازای خرید کالا و خدمات (مثل شستن شیشه ماشین و واکس زدن کفش‌ها) به آن‌ها بدهید. خریدن یک خوراکی مقوی یا قدری میوه هم گزینه بهتری نسبت به کمک نقدی است.
افراد نیازمندِ کمک اما همیشه دوروبر ما نیستند. خیلی‌ها برای کمک رساندن به این افراد، با موسسه‌های خیریه ارتباط می‌گیرند. در این باره باید به چند نکته توجه کنید؛ خیریه مدنظر شما در صورتی معتبر است که در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، ثبت شده و کد ثبت داشته باشد. حوزه فعالیت‌هایش شفاف و معین باشد و برای واریز کمک‌های نقدی، شماره‌حساب غیرشخصی اعلام کند. اگر سنجیدن اعتبار خیریه‌ها برای‌تان سخت است، هنوز راه‌های دیگری برای کمک کردن وجود دارد. می‌توانید سری به واحد مددکاری بیمارستان‌ها بزنید و کمک‌حال افرادی باشید که از عهده هزینه‌های درمان‌شان برنمی‌آیند. با مدرسه‌ای در حاشیه شهر، ارتباط بگیرید و به اندازه جیب‌تان در تأمین هزینه تحصیل دانش‌آموزهای بی‌بضاعت شریک شوید. از مهارت و زمان‌تان خرج کنید تا به‌جای کمک‌های موقتی و زودگذر –که در جای خود ارزشمند و موثرند- باعث ایجاد تغییری بلندمدت شوید؛ کاری مثل برگزاری کارگاه مهارت‌آموزی در هر حرفه‌ای که در آن تخصص دارید در مناطق محروم که درنهایت به اشتغال افراد منجر شود.

                                              *************
البته خود من چند سال قبل که هنوز عابر بانک مرسوم نبود در شیراز یک فقیر هیکل مند را دیدم که شانه هایش را باریک و نزار گرفته بود و از مردم گدایی می کرد. جیب هایم را گشتم تا بلکه چیزی پیدا کنم به او بدهم اما هرچه نگاه کردم او را مستعد کمک ندیدم. چند ماه بعد که برای پرداخت قسط  وام به یک بانک مراجعه کردم او را دیدم که ردیف بسته های اسکناس را روی پیشخوان بانک گذاشته بود و کارمند بانک مشغول شمارش انها با دستگاه بود 
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”