یه روز یه ترکه ... !!! بی اطلاعی از بعضی چیزها

[airplane]

 [External Link Removed for Guests]   به شهر تبریز، شهر اولین‌ها گفته می شود؟

اولین چاپخانه در سال 1227 توسط شاهزاده عباس میرزا در تبریز تاسیس شد و 12 سال بعد دومین چاپخانه در تهران تاسیس گردید.

برای اولین بار کتب خارجی در تبریز ترجمه گردید که از آن جمله عبارتند از:
پطر کبیر، شارل دوازدهم، اسکندر کبیر

اولین رمان ایران به نام ((ستارگان فریب خورده- حکایت یوسف شاه سراج)) توسط میرزا فتحعلی آخوند زاده در تبریز به رشته تحریر در آمد.

اولین دایرهّ المعارف توسط محمد رضا زنوزی تبریزی نوشته شد.

اولین کتابخانه عمومی توسط میرزاحسن خان خازن لشگر در سال 1312 در تبریز تاسیس شد

اولین سینمای ایران پس از پنج سال از اختراع جهانی آن (توسط برادرن لومیر)، در تبریز با نام سولّی(آفتاب) تاسیس گردید

اولین نمایشنامه و تئاتر در تبریز به سال 1261 شکل گرفت.

اولین عکاسخانه توسط قاسم میرزا در تبریز راه اندازی شد.

اولین فوتبالیست شاغل در اروپا (بلژیک) به نام حسین صدقیانی از اهالی تبریز در سالهای 1309-1311 بهترین گل زن باشگاههای این کشور بود و در فینال جام باشگاههای بلژیک با به ثمر رساندن سه گل باعث قهرمانی تیم رویال شالروا اسپورتینگ کلوپ در مقابل تیم بروکسل گردید.

در زمینه پزشکی:

- نخستین طبیب محصل فرنگ

- نخستین کتابهای پزشکی

-نخستین آبله‌کوبی

- نخستین دانشکده پرستاری مامائی

- نخستین دندانهای مصنوعی

- اولین عمل قلب باز

- پیوند قلب برروی سگها

و نخستین عمل پیوند کلیه توسط دکتر جواد هیات در سال 1347 در تبریز به انجام رسید

اولین هوانورد ایرانی به نام کلنل محمد تقی خان پسیان از اهالی تبریز بود.

اولین کارخانه اسلحه و مهمات در شهر تبریز بنا نهاده شد.

اولین کارخانه چینی سازی در شهر تبریز ساخته شد

اولین کارخانه تولید برق در این شهر و اولین خیابانی که در آن از چراغهای برقی استفاده شد خیابان چراغ گازی تبریز بود

اولین ضرابخانه ماشینی و انتشار اسکناس از فعالیت های این شهر اولین ها بود.

اولین شهر ایران که صاحب تلفن شد تبریز بود.

اولین انجمن زنان در تبریز توسط صاحب سلطان خانم تشکیل گردید.

اولین بلدیه و نظمیه پلیس مردمی و شهرداری ایران متعلق به تبریز است

اولین مهمانخانه توسط میرزا اسحق خان معززالدوله در تبریز پذیرای مهمان گردید.

اولین مدرسه کر و لال ها توسط جبار باغچه بان و اولین مدرسه نابینایان توسط یک میسیون آلمانی و اولین مدارس حرفه ای و بازرگانی توسط محمدعلی تربیت و اولین کودکستان توسط ابوالقاسم فیوضات در تبریز بنا گذاشته شد.
اولین پایگاه لرزه نگاری در تبریز (شهر زلزله خیز) بنا گذاشته شد.
!

!

!

خجالت بکشید ، بازم برای ترک ها جوک میسازید !!؟؟
 

[HESAM-007]

با تشکر از دوست عزیز airplane


منظور کشور ترکیه است

[Sami 1993]

فقط برای هم میهنان ترک جوک ساخته نمی شود . برای همه نژادهای ایرانی جوک ساخته می شود که به نظرمن در راستای همان تفکر انگلیسی تفرقه بیانداز و حکومت کن است .

در این بین برای دو نژاد بیشتر از بقیه جوک ساخته می شود ، گیلک و ترک .

یک استادی داشتم که می گفت یکی از دلایل این جوک ساختن برای این دو نژاد همان حضور پررنگ تر آنها در قضیه سالهای مشروطه و فتح تهران و همینطور جنبش های آزادی خواهی بعد آن مانند قیام جنگل است که استعمار ضربات زیادی از آن خورده است .
دلیل دیگر هم تولد مشاهیر و دانشمندان بزرگ ( به ویژه در معاصر ) از این دو نژاد است که استعمار که از قدرت یافتن مجدد کشور به وسیله اینها بیمناک است سعی می کند با این کار جلوی آن را بگیرد ( این همان استعمار انگلیسی و حالا امریکاییست که سعی دارد جلوی برنامه هسته ای ایران را بگیرد)

[HESAM-007]

در تایید صحبت های دوست عزیزsaman azizi



جوک هایی برای تفرقه و استحاله

((یه روز یه ترکه ، یه لره، یه اصفهانیه، یه آبادانیه، یه آمریکاییه و یه ژاپنیه سوار هواپیما میشن.....))


این کلمات و جملاتی از این دست برای همه ما آشناست. جملاتی که سالها پیش و بارها شنیدیم و (در بهترین حالت) با خنده ای از کنارش گذشتیم. اما هیچگاه برایمان سوال پیش نیامد که:

چرا و چه کسی ترکهایمان را احمق، لرهایمان را نادان، اصفهانیهایمان را خسیس، آبادانیها را لاف زن، رشتی ها را بی غیرت نامید؟

چه شد که آمریکایی، انگلیسی و هر خارجی با علم و با شعور خوانده شد و ایرانی فاقد آن؟

عکس العمل ما چه بود جز لبخند ؟(البته در خوشبینانه ترین حالت)

برای این خنده ها باید گریست. خنده هایی که پازل سیاست تفرقه بینداز، حکومت را برانداز (نسخه ایرانی سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن) را با خنده هایمان تکمیل کردیم و بدتر از آن روحیه یاس و نا امیدی و ما نمی توانیم را با خنده به یکدیگر خوراندیم.

چه کسی از انسجام اقوام و اقشار کشور که حاصلش انقلاب اسلامی و استقامت سی و یک ساله بود، ضرر می کرد و بدنبال از هم گسستنش بود (و البته هست)؟

مگر ستارخان و باقرخان یا شهیدان باکری ترک نبودند؟ مگر میرزا کوچک خان از خطه گیلان نبود؟ مگر مانند حسین خرازی از اصفهان کم فداکاری کردند؟ مگر آبادانی ها یا بهتر خوزستانی ها در 8 سال دفاع مقدس غیورانه از اسلام دفاع نکردند؟ مگر مشهدیها و خراسانیها امثال برونسی و محمود کاوه تقدیم انقلاب نکردند؟مگر در سی سال تحریم و فشار این همه دستاورد نداشتیم اصلا همه اینها به کنار مگر یک وجب از این خاک را تحویل دشمن دادیم ؟مگر.....

چه اتفاقی افتاد که لطایف گذشتگان ما که بیش از خنده، پند داشت و ظریفی در آن (مانند بهلول ها) با طنز و مزاح نکات اخلاقی می آموختند، جایشان را به جوکهایی داد که مردم را به دشمن نمودن با هم ترغیب می کرد، که تهرانی برای ترک جوک بگوید و لر برای عرب یا بالعکس و...

آیا این یکی از مصادیق تهاجم فرهنگی نیست؟
اما بدتر از همه این روزها خنده های ما رنگ و بوی دیگری پیدا کرده و آنهم رایج شدن جوکهای بالای 18 سال یا به قول بعضی مردانه است که نه بین مردان بلکه از این قبیل جوکها را می توانی در دبیرستان ، راهنمایی و متاسفانه از ابتدائی ها بشنوی.

جوکهایی که فقط تفرقه را دنبال نمی کند و به سرعت مشغول استحاله اخلاقی و قبح زدایی است.

آری دشمن با ابزاری پنهان و در دسترس و با سیاست اندلس آمده که بدون پرداخت هزینه و با استفاده از خود ما کشور اسلامی مان را که مبدل به الگویی موفق برای مستضعفین دنیا شده، از اخلاق تهی و استحاله کند و کاری که در سی سال اخیر از بیرون و با ابزار آشکار نتواست انجام دهند را (چه ترورهای مسئولین،کودتاهای نافرجام، جنگ هشت ساله و...) از درون و با ابزار پنهان انجام دهد.

تا کنون فکر کرده اید اگر حریم ها از بین برود چه می شود؟

آیا دیگر اعتماد و اعتباری برای افراد می ماند؟

آیا امنیت اخلاقی که در سایه اسلام و از خانواده سرچشمه گرفته ایجاد شده باقی خواهد ماند؟

اصلا دیگر خانواده ای باقی می ماند؟

بیایید از اطرافیان شروع کنیم و نه تنها شنونده این جوکها نبوده و آگاهی دهنده باشیم بلکه در جایگزین کردن لطیفه ها آموزنده بکوشیم چرا که ذائقه ها هنوز آنچه دشمن می خواهد نشده.







منبع: سایت fejang





.

[X.Nima]

وقتی صدا سیما کشور به مردمش رحم نمیکنه و یه مشت فیلم و سریال چرتو پرت که یه نژادو مسخره میکنه پخش میکنه، چه انتظاری از مردم دارین؟